🕊خدمت در سیره شهید علی محمودوند
🌴سرمای فکه، استخوان می ترکاند😔.
توی چادر بخاری روشن می کردیم. یک شب نفت بخاری تمام شده بود. انبار نفت مان هم دور بود.
هیچ کس حال نداشت توی آن سرما برود نفت بیاورد.
ترجیح می دادیم از سرما بلرزیم؛ ولی از رختخواب جدا نشویم.😁
توی خواب و بیداری صدای خالی کردن شیشه های نوشابه پر از نفت توی بخاری را شنیدم.
سرم را از زیر پتو آوردم بیرون و چشمم را به زور باز کردم.
حدس می زدم کار خودش باشد.
علی آقا بود.
📘کتاب یادگاران، جلد ۳۰، کتاب علی محمود وند
🥀🥀🥀🥀🥀
🕊 @baShoohada 🕊
#شهیده_شناسی
#شهیده_شهناز_حاجی_شاه 🌺🌼🍃
امدادگر #بسیجی متولد 1333 در دزفول
هیچگاه دوستانش را از قشر خاصی ⁉️ انتخاب نمیکرد. حتی گاهی با کسانی دوستی میکرد که از نظر #اعتقادی، شباهتی با او نداشتند.
وقتی از او میپرسیدم: چرا اینقدر دوستان متفاوت داری؟ میگفت: دوستان آدم ها 2⃣ جورند :
🔅 یکی گروهی که تو از وجود آنها استفاده میکنی
🔅دیگری کسانی که آنها از تو استفاده میکنند و در هر دو حالت فایدهای در میان هست.
🔹دوستی با کسانی که پایبند #ارزشها هستند، خیلی خوب است اما در آنها چیز زیادی را تغییر نمیدهد.
🔹 هنر آن است که بتوانی در #قلب ❤️ کسی رسوخ کنی که با تو و آرمانهایت دشمن است.
🔹هنر آن است که بتوانی روی آن تأثیر بگذاری.
اوایل #انقلاب نماز اول وقت خواندن 📿 چندان بین مردم متداول نبود اما #شهناز از همان روزها تأکید زیادی روی #نماز_اول_وقت داشت.🙂
او برای نمازش لباس جداگانهای داشت و هر وقت از او میپرسیدم که چرا موقع نماز ، لباست را عوض میکنی، میگفت: چطور موقعی که میخواهی به #مهمانی بروی لباس 👚 آراسته میپوشی؟ چه مهمانی و دعوتی بالاتر از گفتوگو با #خدا ؟ نماز مهمانی بزرگی است که خداوند بندگانش را در آن میپذیرد. پس بهترین وقت برای مرتب و پاکیزه و منظم بودن است.
💜( #راوی_خواهرشهیده )💜
#شهناز وقتی #شهید 🕊 شد ،او را در گلزار شهدای خرمشهر بی آنکه پدرش حضور داشته باشد، به خاک سپردیم .به خاطر ناامن بودن شهر، پیکر او فقط توسط 5⃣ نفر به طور بسیار مظلومانه تشییع شد.خودم قبر #شهناز را در محل ورودی پادگان دژ کندم… من از ترس 😨 اینکه جنازه دخترم به دست دشمن بیافتد او را به خاک سپردم.. داخل قبر او شدم و کفن را از رویش به کناری زدم. او را بوسیدم و بعد خاک ها را روی تازه گلم 🌸 ریختم. اما پیکر حسینم که به شهیدان کربلا پیوست هرگز پیدا نشد…!
💚( #راوی_مادرشهیده )💚
🥀🥀🥀🥀🥀
🕊 @baShoohada 🕊
هدایت شده از آرامش حس حضور خداست
4_5983593779309840293.mp3
8.06M
#معرفے_مختصر_شهید_صدر_زاده🌷
💢یه #جوان تو دل برویی💗 بود،آدم لذت میبرد نگاهش کنه😍 من واقعا عاشقش بودم، اونوقت این جوان رو چون ما راه نمی دادیم🚷 بیاد رفت #مشهد در قالب فاطمیون به اسم #افغانی ثبت نام کرد خودشو رسوند اینجا...
هیئتی🏴 راه انداخته بود بنام #حضرت_ابوالفضل وقتی مادرش علت این نامگذاری را جویا می شود میگوید بخاطر #ادب حضرت،آخه ارباب خیلی با ادب بودند👌 به امام حسین(علیه السلام ) خیلی ارادت داشتند من #شیفته ادب حضرت عباسم
💢دوستانش گفتند وقتی #شهید شد قمقمه اش پر از آب💧 بود و لب های خشکش ما را به یاد تشنه لبان #کربلا می انداخت او لب به آب نزده بود🚱 تا بعد #شهادت از جام ساقی کربلا آب بنوشد
💢 #نذر حضرت ابوالفضل علیه السلام بود، ده دقیقه الی یک ربع⏰ قبل از آذان ظهر تاسوعا یعنی دقیقا همان لحظه ای که 24 سال🗓 پیش نذر حضرت عباس(علیه السلام ) شده به درجه ی رفیع #شهادت نایل می شود🕊
#شهید_مصطفی_صدرزاده
#شهید_مدافع_حرم
🥀🥀🥀🥀🥀
🕊 @baShoohada 🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خانمت رو بایه بچه نوزاد تنها میزاری میری سوریه سختت نیست؟؟!
شهید مصطفی صدر زاده(سید ابراهیم)
#خاطرات_شهدا
#عاشقانه_شهدا 🌹
خیلی وابستش بودم بهش می
گفتم : زمان بیشتری رو توی خونه
بمون.
اما اگه نمی تونست کار و
وقتش رو طوری تنظیم کنه که
کنارم باشه من وقتم رو تنظیم می
کردم که کنارش باشم و
همراهش می شدم.☺️❤️
چند بار پیش اومد که مصطفی
قرار بود به گشت شبانه بسیج بره
و من با اصرار همراهش شدم.
اعتراض می کرد می گفت : نمی
تونم تو رو با بچه کوچیک توی
ماشین تنها بزارم 😒
اما من بهش می گفتم : در ماشین
رو قفل می کنم و منتظرش می
مونم تا کارهاش تموم بشه.
برام مهم نبود که مثلا ساعت 12
شبه و توی ماشین منتظرشم همین
که کنار مصطفی بودم خیییلی
خوب بود.❤️👌
#شهید_مدافع_حرم_مصطفی_صدر_زاده
#راوی_همسر_شهید
🔴سنگری_از خون
🦋 شهید_مصطفی_صدر زاده
🌹برادارن و خواهران من ماهواره و فرهنگ کثیف غرب مقصدی به جز آتش دوزخ ندارد.
از ما گفتن ما که رفتیم...🌹
#ماهواره
#فرهنگ_غرب
#کلام_یار
ﻳﻪ ﺭﻭﺯ ﺳﯿﺪ مصطفی ﺩﺍﺷﺖ ﺑﺮﺍﯼ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﻥ ﻣﺎ ﺑﻪ ﻣﻨﻄﻘﻪ توضیح ﻣﻴﺪﺍﺩ...
ﺍﻭﻥ ﺭﻭﺯ ﻣﻦ ﺧﯿﻠﯽ ﺧﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩﻡ، ﺷﺐ ﻗﺒﻠﺶ ﻫﻢ ﻧﺨﻮﺍﺑﯿﺪﻩ ﺑﻮﺩﻡ...
ﺍﻭﻥ ﺭﻭﺯ ﺍﺻﻼ ﺑﻪ ﺣﺮﻓﺎﯼ ﺳﯿﺪ ﮔﻮﺵ ﻧﮑﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩﻡ.
ﺁﻣﺎﺩﻩ ﺷﺪﯾﻢ ﮐﻪ ﺑﺮﯾﻢ، ﺩﯾﺪﻡ ﺍﺳﻤﻢ ﻧﯿﺴﺖ ﺗﻮ ﻟﻴﺴﺖ ﺍﻓﺮﺍﺩﯼ ﮐﻪ ﺳﯿﺪ ﻣﻴﺨﻮﺍﺳﺖ ﺑﻔﺮﺳﺘﻪ...ﺧﯿﻠﯽ ﺗﺮﺳﯿﺪﻩ ﺑﻮﺩﻡ؛
ﻓﮑﺮ ﮐﺮﺩﻡ ﺍﺯ ﻣﻦ ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ ﺷﺪﻩ ﮐﻪ ﺣﻮﺍﺳﻢ ﻧﺒﻮﺩ. ﺭﻓﺘﻢ ﺑﻬﺸﻮﻥ ﮔﻔﺘﻢ:ﺳﯿﺪ ﻣﻨﻮ ﻧﻤﯿﻔﺮﺳﺘﯽ؟
ﮔﻔﺖ: «ﻭﺍﺳﻪ ﺷﻤﺎ ﻳﻪ ﻣﺎﻣﻮﺭﯾﺖ ﺧﺎﺹ ﺩﺭ ﻧﻈﺮ ﮔﺮﻓﺘﻢ.
ﮔﻔﺖ: «ﭘﺲ ﻓﺮﺩﺍ ﻳﻪ ﻣﺎﻣﻮﺭﯾﺖ ﺧﺎﺹ ﺑﻬﺘﻮﻥ ﻣﯿﺪﻡ.»
ﺧﯿﺎﻟﻢ ﺭﺍﺣﺖ ﺷﺪ. ﺭﻓﺘﻢ ﮐﺎﻣﻞ ﺍﺳﺘﺮﺍﺣﺖ ﮐﺮﺩﻡ.
ﺩﻭ ﺭﻭﺯ ﺷﺪ. ﺑﻪ ﺳﯿﺪ ﮔﻔﺘﻢ: «ﺳﯿﺪ ﺟﺎﻥ، ﻣﺎﻣﻮﺭﯾﺖ ﺧﺎﺹ ﭼﯽ ﺑﻮﺩ؟»
ﮔﻔﺖ: «ﺧﻮﺏ ﺍﺳﺘﺮﺍﺣﺖ ﮐﺮﺩﯼ؟»
ﮔﻔﺘﻢ: «ﺁﺭﻩ»
ﮔﻔﺖ: «ﻣﻴﺪﻭﻧﺴﺘﻢ ﺧﺴﺘﻪ ﺍﯼ. ﺍﮔﻪ ﺑﻬﺖ ﻣﯿﮕﻔﺘﻢ ﺑﺮﻭ ﺑﮕﯿﺮ ﺑﺨﻮﺍﺏ ﯾﺎ ﺍﻭﻥ ﺭﻭﺯ ﺑﻬﺖ ﻣﯿﮕﻔﺘﻢ ﭼﺮﺍ ﺣﻮﺍﺳﺖ ﻧﯿﺴﺖ ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ ﻣﯿﺸﯽ، ﺩﻟﺖ ﻣﯿﺸﮑﻨﻪ. ﮔﻔﺘﻢ ﺍﯾﻨﺠﻮﺭﯼ ﺑﻬﺖ ﺑﮕﻢ ﺗﺎ ﺑﺎ ﺧﯿﺎﻝ ﺭﺍﺣﺖ ﺍﺳﺘﺮﺍﺣﺖ ﮐﻨﯽ.
ﺣﺎﻻ ﻣﺎﻣﻮﺭﯾﺖ ﺧﺎﺹ! ﭼﻨﺪ ﻣﺎﻫﻪ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﺳﺮ ﻧﺰﺩﯼ؛ ﺑﺮﻭ ﺳﺮ ﺑﺰﻥ ﻭ ﺑﯿﺎ
ﻭﺍﻗﻌﺎ ﺟﺎ ﺧﻮﺭﺩﻡ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺣﺮﻑ ﺳﯿﺪ؛ ﺧﯿﻠﯽ ﻣﻬﺮﺑﻮﻥ ﺑﻮﺩ، ﺧﯿﻠﯽ ﻭﺍﻗﻌﺎ ﺑﺎ ﻫﻤﻪ ﺩﻭﺳﺖ ﺑﻮﺩ. ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺗﺬﮐﺮ ﻣﺴﺘﻘﯿﻢ ﻧﻤﻴﺪﺍﺩ. ﻫﺮ ﮐﯽ ﺟﺎﯼ ﺳﯿﺪ ﺑﻮﺩ، ﺍﻭﻥ ﺭﻭﺯ ﺩﻋﻮﺍﻡ ﻣﯿﮑﺮﺩ.....
خاطره از یکی از نیروهای
شهید مصطفی صدر زاده
یکی از دوستان او خواب #حضرت_زهرا(سلام الله علیها) را دیده بود
حضرت به او گفته بودند: «مرحله اول عملیات را شما پشت سر بگذارید، بعد از آن با من🍃».
مصطفی همین خواب را با آب و تاب برایم تعریف کرد.گفتم حس خوبی به این عملیاتی که میخواهد برود ندارم😞؛ او به من گفت: «قرار نشد که نگران باشی چون خود #بیبی فرمانده ما هستند».😍
شهید مدافع حرم
مصطفی صدر زاده🌹
رفاقت با شهدا
یکی از دوستان او خواب #حضرت_زهرا(سلام الله علیها) را دیده بود حضرت به او گفته بودند: «مرحله اول عملی
.
وقتی که کارتان میگیرد و
دورتان شلوغ میشود
تازه اول مبارزه است ..،
زیرا شیطان به سراغتان میاید..!
اگر فکر کردهاید که
شیطان میگذارد شما به راحتی
برای حزب الله نیرو جذب کـنید ، هرگـز ..؛
شهیدآسد_مصطفی صدر زاده
🥀🥀🥀🥀🥀
🕊 @baShoohada 🕊
#عاشقانه_شهدا
#همسرانه
❤️ همیشه میگفتی: دوست دارم به خاطر سختیهایی که این مدت کشیدی، یه بارم شده بیای سوریه و اونجارو ببینی، ببینی چقدر قشنگه! خصوصا شبا وقتی رزمنده ها با لباس نظامی و اسلحه میان دست به دست نامزد یا همسرانشون توی خیابون قدم میزنن😌💍. دلم میخواد تو هم بیایی، دستت رو بگیرم و باهم قدم بزنیم!
آنقدر زیبا از آنجا حرف میزدی که رؤیای من هم شده بود آمدن و عاشقانه با تو قدم زدن...
📗 کتاب اسم تو مصطفاست
🌹شهید مدافع حرم مصطفی صدر زاده
#در_ثواب_نشر_شریک_باشیم
#عاشقانه
دلنوشته دختر شهید :
من همیشه وقتی که دلم برای بابام تنگ میشه، عکسش و تو دلم نقاشی میکنم میدونم که
بابام مراقب منو داداشم هست ...
وقتی که دلم برای بابام تنگ میشه
یاد رقیه خاتون دختره امام حسین میفتم
که کوچیکتر از من بود و باباش شهید شد، مامانم همیشه میگه :
شهدا زندهاند و همیشه پیشمونن ؛
پس بابایی یادت باشه
مثل قبلنا که برام هدیه میگرفتی
هدیه منو تو بهشت نگه دار
تا منم بیام ازت بگیرم ...
نازدانه فاطمهخانم دختر شهید مدافعحرم
🌷شهید مصطفی صدر زاده🌷
تصویری زیبا از حضور سردار دلها🌷در کنار شهید سید مصطفی صدر زاده..
🥀🥀🥀🥀🥀
🕊 @baShoohada 🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صحبت های کمتر شنیده شده و جالب و شهید مصطفی صدر زاده در مورد چگونگی رفتار کردن فرمانده و مدیر با دیگران 👌🏻👌🏻👌🏻👌🏻👌🏻
🛑ای کاش فقط یک دفعه،فقط یک دفعه برخی مسئولین کشورمون به این سخنان گوش میدادند.
🥀🥀🥀🥀🥀
🕊 @baShoohada 🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صحبت های کمتر شنیده شده و جالب و شهید مصطفی صدر زاده در مورد چگونگی رفتار کردن فرمانده و مدیر با دیگران 👌🏻👌🏻👌🏻👌🏻👌🏻
🛑ای کاش فقط یک دفعه،فقط یک دفعه برخی مسئولین کشورمون به این سخنان گوش میدادند.
🥀🥀🥀🥀🥀
🕊 @baShoohada 🕊