رفاقت با شهدا
سلام دوستان مهمون امشب مون داداش ابراهیم هست🥰✋ *پهلوان بی مزار*🕊️ *شهید ابراهیم هادی*🌹 تاریخ
برای شادی ارواح طیبه شهدا بخصوص اقاابراهیم هادی 3صلوات باتوجه عنایت بفرماید.
🌷#شهید_محمدمهدے_مالامیرے
#سالروز_شهادت🕊
🍃تاریخ تولد: ۱۳۶۴/۳/۲۶
🥀تاریخ شهادت: ۱۳۹۴/۱/۳۱
🌹محل شهادت : منطقه بصري الحریر استان درعاے سوریہ
💐خوشرویے و آراستگے ظاهرے و پرداختن بہ ورزش از ویژگےهاے شهید بود و همینامر در تواضع و اخلاص، ایشان را محبوب دل جوانان مےڪرد. پرهیز از ریا، شاخصه دیگر ایشان بود؛
چنانچہ بعد از شهادت نیز خانواده و
نزدیڪان وي از برخے مدارج و مراتب علمے ایشان بےاطلاع بودند.
💐همسر #شهید_مهدی_مالامیری :
🌷موقع خداحافظیبهش گفتم انشاالله با شهادت برگردی رفت وشهید شد اما برنگشت.یادم اومد همیشه به شوخی میگفت:زحمت تشییع جنازهام رو به کسی نخواهم داد! 🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#رفیق-شهیدم♥️
دستم رابگیر🤲
پیشنهاد دانلود👌👌
🌹🕊🌹🕊🌹🕊
✨ @baShoohada
یک شب به همراه چند رزمنده برای کندن کانال به خط یک فاو رفته بودیم ، چون به منطقه آشنایی نداشتیم همان شب چند شهید و مجروح دادیم .من با عصبانیت فریاد میزدم :
-پس فرمانده گروهان و محور کجا هستن که دشمن داره ما رو تکه تکه میکنه ؟ حتما توی سوله خوابیدن !! اگه این فرمانده محور عرضه نداره یکی دیگه مسئولیت رو به عهده بگیره .چرا یکی از فرمانده ها کنار ما نیست ؟!
همین حین یکی را دیدم ک با صدای بلند میگفت :
-کمک کنید شهدا رو کنار خاکریز قرار بدیم و مجروح ها رو به بهداری برسونیم .
من در حالی که به او کمک میکردم همینطور ب فرمانده گروهان و فرمانده محور ناسزا میگفتم و اعتراض میکردم .
بعد از اینکه کارمان تمام شد همه به سنگرهایمان برگشتیم .یکی از رزمنده ها گفت :
-رزمنده ای که که در جابجایی شهدا و مجروح ها به ما کمک میکرد ،مصطفی گلگون بود ؛فرمانده محور ..
فردای آن شب جلسه ای برگزار شد و همه ی مسئولان در آن حضور داشتند .من بخاطر جملات تند و عصبانیتم از گلگون عذر خواهی کردم .اما او تبسم کرد و گفت :
-نیاز به عذر خواهی نیست .حق با تو بود . فرمانده گروهان باید در کنار شما میماند .
در همان جلسه فرمانده ی گروهان را عزل و شخص دیگری را جایگزین او کرد .
#شهید سيد مصطفی گلگون
#نام پدر :سید مرتضی
مقطع تحصیلی:کارشناسی
رشته تحصیلی :الکترونیک
#ولادت :1339/شهادت :28/1/67 /#محل شهادت :فاو
🌹🕊🌹🕊🌹🕊
✨ @baShoohada
#پندنامه 🏳
من دنیا را طلاق دادم، خدای بزرگ مرا در آتش عشق و محبت سوزاند.
مقیاسها و معیارهای جدید بر دلم گذاشت و خواسته های عادی و مادی و شخصی در نظرم حذف شد.روزگاری گذشت که دنیا و مافیها را سه طلاقه کردم و ازهمه چیز خود گذشتم.
از همه چیز گذشتم و با آغوش باز به استقبال مرگ رفتم و این شاید مهمترین و اساسی ترین پایه پیروزی من در این امتحان سخت باشد."
#شهید_دکتر_مصطفی_چمران 🌷
🌹🕊🌹🕊🌹🕊
✨ @baShoohada
سلام دوستان
مهمون امروزمون داداش حمید هست🥰✋
*شهیدی که با دهان روزه به شهادت رسید*🕊️
*شهید حمید رضا دستگیر*🌹
تاریخ تولد: ۳ / ۱ / ۱۳۴۵
تاریخ شهادت: ۱۵ / ۲ / ۱۳۶۷
محل تولد: ایلام
محل شهادت: قلاویزان
🌹همرزم← *حمید همیشه و در هر زمانی از شبانه روز🌙 رزمنده ها رو با وجود خطر در بین راه سوار ماشین میکرد*🍂من بهش تذکر دادم که این کار خلافه🥀حمید هم یه داستان برام تعریف کرد *واز من قول گرفت تا روزی که زنده ام برای کسی تعریف نکن*🍂 او گفت: یه روز هنگام غروب در منطقه عمومی دهلران کنار جاده🍃 *به یه بسیجی که شال سبز رنگی به گردنش بود برخوردم*💚 توقف کردم واونم سوار شد🚖. انگار که منو میشناخت🍂 *منو به اسم صدا زد‼️ و یه سری از مشخصات شخصیمو گفت‼️بعدش هم گفت:💚من سید مهدیام بسیجی های منو هر کجا دیدی سوار کن و نگران نباش*💚بعدش هم بهم دست داد🍃 و از ماشین پیاده شد🚖 *گرمای دستشو حس کردم🌼وقتی به خودم آمدم هر چه اطرافمو نگاه کرده کسی رو ندیدم‼️یا صاحب الزمان (عج)*🌼💚» این فرمانده *در ماه مبارک رمضان🌙 و با زبان روزه💛 در حالی که سرگرم خنثی کردن مین بود🥀بر اثر انفجار مین💥 به شهادت رسید🕊️شدت انفجار💥 به حدی بود که پیکر مبارکش متلاشی شده بود* 🥀🖤 با وجود این که *بدنش تکه تکه شده بود🥀اما با خنده ای بر لب✨ به ملکوت اعلی پرواز کرد*🕊️🕋
*شهید حمیدرضا دستگیر*
*شادی روحش صلوات*💙🌹
Zeynab:Roos..🖤💔
#پست_ویژه_شب_جمعه
بسم الله الرحمن الرحیم
#دلنوشته;شب وروزم بی تو میگذرد.
انگار بدون تو هم می شود زندگی کرد...
آقا ببخش سرم،گرم زندگیسیت...😔✋
السلام علیک یا اباصالح المهدی ادرکنی
💬شهید مهدی زین الدین رحمه الله علیه
📌هرکس شب جمعه شهدا را یاد کند شهدا هم اورا پیش #اباعبداالله یاد می کنند...❤️
اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ يا اَوْلِيآءَ اللَّهِ وَاَحِبَّائَهُ
اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم
#قرار_دلتنگی#اولیا_خدا
#قرار_عاشقی#شب_جمعه#کربلا❤️
📌فرستادن #صلوات و #سوره_قدر در شب وعصر جمعه هدیه به امام عصر ارواحنا لتراب مقدمه الفداه فراموش نشود.
اللهم انانرغب الیک فی دوله الکریمه
رفاقت با شهدا
#پست_ویژه_شب_جمعه بسم الله الرحمن الرحیم #دلنوشته;شب وروزم بی تو میگذرد. انگار بدون تو هم می شود زند
سلام وعرض ادب خدمت همه ی بزرگواران
این پست شب جمعه ویاد هر پست دیگری که مروج یاد امام عصر عج وشهدا در این شب نورانی باشد را منتشر کنید.
🌺❤️🌹
هدایت شده از آرامش حس حضور خداست
4_5796245841274472190.mp3
3.65M
⚪️ پاک شدن گناهان...
👤 حجتالاسلام عالی
🍃
🦋🍃 @takhooda ✨
سلام دوستان
مهمون امروزمون داداش ایوب هست🥰✋
*شهیدی که زندگی اش در ماه مبارک رمضان گره خورد*🕊️
*شهید ایوب توانایی*🌹
تاریخ تولد: ۴ / ۸ / ۱۳۴۵
تاریخ شهادت: ۲۳ / ۴ / ۱۳۶۱
محل تولد: کرمان/ جیرفت
محل شهادت: کوشک
🌹همرزم← *هفت روز از ماه مبارک رمضان گذشته بود🌙 که برادرش محمود عازم جبهه شد*🕊️ تا قبل از عملیات رمضان با برادرش در یک گردان بودند🌷شب عملیات این دو برادر از هم جدا شدند🥀 *محمود در یک گردان و ایوب هم در گردانی دیگر، محمود زخمی شد و ایوب مفقود🥀🖤 در نهایت ایوب و برادر دیگرش یعقوب شهید شدند*🕊️ همرزم← شب عملیات بود *ایوب یک دیگ کوچک برداشت و رفت غسل شهادت کرد*💫 گفت من میروم و میخواهم پیش خدا شهید بشوم و نه بنده خدا🍃 *اگر انسان شهید بشود می تواند 40نفر را شفاعت کند*💫 البته اگر شهید بشود نه اینکه اسمش شهید باشد🍂 *خدا می داند که عقیده و ایده اش چه بوده؟*🍂و برای چه آمده؟🍂 و برای چه کشته شده است؟🍂» *ایوب در ماه مبارک رمضان متولد شد💛 در ماه مبارک رمضان برای فراگیری دروس حوزوی عزیمت کرد💛در ماه مبارک رمضان عازم جبهه شد💛در عملیات رمضان بر اثر ترکش گلوله توپ💥 شهید و مفقودالجسد شد🥀🖤 و در ماه مبارک رمضان استخوان هایش بعد از ۱۴ سال🥀به آغوش خانواده بازگشت*🕊️🕋
*طلبه شهید ایوب توانایی*
*شادی روحش صلوات*💙🌹
Zeynab:Roos..🖤💔
شبها هر از گاهی که بیدار می شدم میدیدم زمزمهای از داخل اتاق داود به گوش میرسد وقتی در را آهسته باز میکردم میدیدم فرش را کنار زده روی خاک نشسته و گریه میکند،
میگفتم داوود جان تو این راه رو میروی مدرسه و میای آخه تو که گناهی نکردی چرا گریه میکنی؟
میگفت: مادر جان برای شما دعا میکنم
داود در میان بچه های من یک چیز دیگری بود ،
اود آنقدر به خدا نزدیک بود و در زمان نوجوانی او شبی، خواب دیدم در عالم رویا سیدی نورانی، به من گفت این داود تو به دنیا ماندنی نیست و به زودی پر خواهد کشید
و به همین علت ترس از دست دادن او همیشه قلبم را می آزرد."
10 روز قبل از شهادت خود در تماس تلفنی که با مادر و همسر مکرمهاش داشت پس از شنیدن مژده مادر مبنی بر عطیه الهی خداوند به آنها خطاب به مادر میگوید:« اما من مژده بزرگتری برای شما دارم که 10 روز دیگر موعد آن فرا میرسد ........
شهیدداوودحق وردیان
🌹🕊🌹🕊🌹🕊
✨ @baShoohada
در لشــگـــر 27 محمـــد رســـول اللــه ' ص '
بـــرادری بـــود کـــه عـــادت داشـــت پیشانی همه شهـــدا را ببـــوســد !
وقـتــی خبر شهادت خــودش را شنیدیم با بچـــه هــا تصمیــم گرفتیم بـــه تلافــیِ آن همــه محبـت ، پیشـــانی او را غـــرقِ بــوســه کنیم.
اما وقتی بالای سر پیکر رفتیم و پارچـــه را کنـــار زدیم ، جنـــازه ی بـــی ســـر او دل همـــه مان را آتـــش زد.
این متن مربوط است به شهیدی که بعد از شهادتش هم کم دل نبرد...
کم عاشق نکرد...
بی سر بود ولی کم بی سر سامان نکرد...
#شهیـــد ' حـــاج ''محمد ابراهیـــم همــت''
🌹🕊🌹🕊🌹🕊
✨ @baShoohada