🔷 ۹ اسفند سالروز شهادت رزمندگان بدون مرز اسلام و فرماندهان لشکر فاطمیون، شهیدان ابوحامد و فاتح (علیرضا توسلی و رضا بخشی) گرامی باد.
🔸این دو بزرگوار از موسسین لشکر فاطمیون(مجاهدان افغانستانی) و جز ۲۲ نفری بودند که در ابتدای جنگ سوریه داوطلبانه در منطقه زینبیه دمشق حاضر و مانع از سقوط حرم مطهر و تسلط تکفیریها بر آن شدند.
🔸با گسترش درگیریها و تشدید حضور نیروهای ایرانی، شهید ابوحامد با حاج قاسم جلسهای برگزار و در آن صراحتاً اعلام مینماید که رزمندگان افغانستانی متعددی مشتاقانه تمایل دارند که برای دفاع از مظلومین در سوریه حاضر شوند و حاج قاسم با پیشنهاد او موافقت و ایشان را فرمانده نیروهای افغانستانی میکند و با تشکیل این تیپ در ایام فاطمیه، شهید ابوحامد نام آن را فاطمیون گذاشت.
🔸شجاعت بینظیر نیروهای فاطمیون موجب شد تا آنها با سرعتی باورنکردنی در همه عملیاتها نیروی خط شکن شوند و موجب ترس و وحشت شدید تکفیریها شده و نهایتاً پیروزیهای بزرگی را به دست آوردند و شهرهای سوریه یکی پس از دیگری از تصرف مستکبرین و کفار خارج شود.
🔸سرانجام در ۹ اسفند سال ۱۳۹۳ این فرماندهان با اخلاص سپاه اسلام در منطقه تل قرین و در نزدیکی سرزمینهای اشغالی و بلندیهای جولان با موشک پهباد اسرائیلی به کاروان عاشورا پیوستند و شهادت آنها موجب ارزشیتر شدن لشکر فاطمیون و برافراشته شدن همیشگی پرچم آن شد.
تبار بیهراسی از هراتیم
کجایی ای ابوحامد کجایی
که از خون تو و یاران تو شد
دلای کابلیها کربلایی
شرف در مکتب شاه نجف بود
حالا هرجا مزار ماست شریفه
🔷 به راستی، آیا کسی فکر میکرد که یمن به عنوان فقیرترین کشور دنیا روزی اینگونه در جبهه مقاومت قد علم کند؟
♦️شهید آوینی: «جهان در آستانه تحولی عظیم است و این تحول به دست کسانی ایجاد می شود که در هیچ یک از محاسبات و موازنه های سیاسی دنیا قدری و قدرتی نداشتهاند. اما عزت و قدرت از آنِ خداست و به هر که شایستگی دارد عطا می کند، و بالعکس، این تنها عاملی است که در همه محاسبه های رایج سیاست دخالت داده نمی شود.»
🔸منبع: کتاب «گنجینه آسمانی»
🔷 شهید آوینی: «اگر سِحر فرعونی توانست بر معجزه موسوی غلبه کند، آمریکا نیز خواهد توانست با تسلیحات پیشرفته خویش بر ایمان ما چیره شود! قدرت حقیقی اینجاست، چراکه دست خدا با جماعتی است که بر محور حق گِرد آمده اند.»
🔸منبع: کتاب «گنجینه آسمانی»
6.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔷 برشی انسان ساز از مستند «روایت فتح» با صدای آسمانی شهید آوینی
🔸بعضی از صفات انسان خلیفه الله موعود را فقط باید در عمل دید و فهمید!
مجموعهای عالی جهت پخش در مساجد، جلسات قرآن، منزل و... در ماه مبارک رمضان
⭕️ مجموعهای از سخنرانیهای #حجت_الاسلام_راجی در ماه رمضان ۱۴۰۳
(مدت زمان کلیپها بین ۸ الی ۱۰ دقیقه میباشد)
━━═━🦋⊰❀🦋❀⊱🦋━═━
🔹 جزء یک (تفسیر سوره حمد)
👈 اینجا
🔹 جزء دو (امتحان الهی)
👈 اینجا
🔹 جزء سه (عزت)
👈 اینجا
🔹 جزء چهار (ترس از غیر خدا)
👈 اینجا
🔹 جزء پنج (گناهان کبیره)
👈 اینجا
🔹 جزء شش (ارزش ایرانیان)
👈 اینجا
🔹 جزء هفت (اهمیت همنشین)
👈 اینجا
🔹 جزء هشت (اسراف)
👈 اینجا
🔹 جزء نه (غفلت)
👈 اینجا
🔹 جزء ده (تفرقه)
👈 اینجا
🔹 جزء یازده (اهمیت مسجد)
👈 اینجا
🔹 جزء دوازده (فتنه اولاد)
👈 اینجا
🔹 جزء سیزده (شکرگزاری نعمت)
👈 اینجا
🔹 جزء چهارده (آداب گفتگو)
👈 اینجا
🔹 جزء پانزده (سقط جنین)
👈 اینجا
🔹 جزء شانزده (الگوسازی)
👈 اینجا
🔹 جزء هفده (ویژگی منتظران ظهور)
👈 اینجا
🔹 جزء هجده (عفو و بخشش)
👈 اینجا
🔹 جزء نوزده (همت بلند)
👈 اینجا
🔹 جزء بیست (جهاد اجتماعی)
👈 اینجا
🔹 جزء بیست و یک (نماز)
👈 اینجا
🔹 جزء بیست و دو (حجاب)
👈 اینجا
🔹 جزء بیست و سه (تواضع)
👈 اینجا
🔹 جزء بیست و چهار (ناامیدی از رحمت خدا)
👈 اینجا
🔹 جزء بیست و پنج (استقامت)
👈 اینجا
🔹 جزء بیست و شش (دشمنشناسی)
👈 اینجا
🔹 جزء بیست و هفت (بخل)
👈 اینجا
🔹 جزء بیست و هشت (نصرت الهی)
👈 اینجا
🔹 جزء بیست و نه (اخلاص)
👈 اینجا
🔹 جزء سی (سوره کوثر)
👈 اینجا
━━═━🦋⊰❀🦋❀⊱🦋━═━
💠 اندیشکده راهبردی سعداء
🆔 @soada_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 امشب اخرین شب ماه عظیم شعبان است و نمیدانیم سال بعد زنده هستیم که درک کنیم این ماه را یا نه
👈 اگر تا الان توفیق نشد #مناجات_شعبانیه را بخوانیم در این ماه، امشب را مغتنم بدانیم و چند فراز کوتاهش هم که شده بخوانیم.
❤️ انشالله خدای متعال ما را به دعای صاحب نفس هایی همچون حضرت آقا ببخشد و پاکیزه وارد ماه رمضان کند ❤️
🔰 به صفایِ دلِ رندانِ صَبوحی زدگان / بس درِ بسته به مِفْتاحِ دعا بگشایند
«حافظ»
#ماه_شعبان
#ماه_رمضان
┅
🌷خاطرات از شهید رحمت الله مظفری ملكشاه
❤️مادرشهید: اکثر اوقات نمازش را در مسجد می خواند و به صورت جماعت. به خواهرانش سفارش می کرد که حجاب شان را در بیرون از منزل رعایت کنند. در همه کارها به خدا توکل می کرد هیچ وقت نمازش را ترک نمی کرد و در مراسمات مذهبی اهل بیت شرکت می کرد و عاشق قرآن بود.
مادرشهید: به مادر و پدر علاقه بیش تری داشت و اهل کار کردن بود. مودب بود و با همه رفتار خوبی داشت. در کنار مدرسه در کار کشاورزی و دامداری کمک می کرد. رابطه گرمی با ما داشت. فردی راستگو، امانت دار و خوش اخلاق بود. به خانواده شهدا سر می زد و به آن ها دلداری می داد.
ایرج - برادرشهید: به حق الناس اعتقاد زیادی داشت. با ذکرخدا بزرگ شد و هر روز نماز و دعا را به پا می داشته و هیچ گاه واجبات را ترک نمی کرد. اهل بیت را دوست داشته و اکثر اوقات برای آن ها گریه می کرد. دائم در مساجد که برنامه های مذهبی داشتند شرکت می کرد.
برادرشهید: ایشان با دوستان واقعا دوستی می کرد و در حق آنان همه چیز را تمام می کرد.
از سمت راست :
1-آقای اکبرتبار
2-🌷شهید رحمت الله مظفری
سالروز عروج ملکوتی
شهید قربان کهنسال ساروکلائی
نام پدر : محمد
تاریخ تولد :1336/04/17
تاریخ شهادت : 1364/11/27
محل شهادت : فاو
گلزار : امام زاده اسماعیل، قائمشهر
شوق شهادت چنان در قلبم رسوخ پیدا کرد،گوئی که شبها درداخل سنگر و با روحیه ای که داشتم برادران به من می گفتندکه کهنسال شهیدمیشوی و اولین شهید گردان،شما خواهید بود و این مسئله بر سر زبان تمام بچه ها که با ما بودندبه لب زمزمه می شدوبچه ها می گفتندکه انشاءالله حمله نزدیک است.چنان خوشحال شده بودم که گوئی شهادت را احساس میکردم. چند روز مانده بودبه حمله که من دقیقه شماری می کردم و درصدد بودیم که چطور حمله کنیم، به صدامیان که آنها تاب مقاومت را نداشته باشند،روزها دنبال چاره ای برای غافلگیری آنها بودیم و همینطور کارمان را دنبال می کردیم.بلی برادران،نمی دانیدجبهه چه شیرین است،بهترین حوزه و دانشگاه همین جبهه هاست و بهترین انسانها در همین جبهه ها یافت می شوند،این انسانها از حب دنیا به دور هستندو زنجیر استعمار زندگی را چند بار پاره کرده و به اینجا آمده.اینقدرنباید دنبال چیزهائی که انسان را به خود وابسته میکند مشغول شد....
⛔️ شهیدی که با صحنه شنا کردن دختران روبرو شد ⛔️
دکتر محسن نوری دوست و همراز شهید احمد علی نیری می گوید :
🌴 یکبار از احمد پرسیدم که احمد من و تو از بچگی همیشه با هم بودیم اما سوالی از تو دارم نمیدانم چرا در این چند سال اخیر شما این قدر رشد معنوی کردید اما من…
لبخندی زد و میخواست بحث را عوض کند اما دوباره سوالم را پرسیدم بعد از کلی اصرار سرش را بالا آورد و گفت: طاقتش را داری؟! با تعجب گفتم : طاقت چی رو ؟! گفت بنشین تا بهت بگم.
🌴نفس عمیقی کشید و گفت یک روز با رفقای محل و بچههای مسجد رفته بودیم دماوند. شما توی آن سفر نبودید همه رفقا مشغول بازی و سرگرمی بودند. یکی از بزرگترها گفت احمد آقا برو این کتری رو آب کن و بیار تا چای درست کنیم. بعد جایی رو نشان داد گفت اون جا رودخانه است برو اون جا آب بیار من هم را افتادم. راه زیادی نبود از لا به لای بوتهها و درختها به رودخانه نزدیک شدم تا چشمم به رودخانه افتاد یک دفعه سرم را پایین انداختم و همان جا نشستم!
🌴بدنم شروع به لرزیدن کرد نمیدانستم چه کار کنم ! همان جا پشت بوتهها مخفی شدم.
من میتوانستم به راحتی یک گناه بزرگ انجام دهم. در پشت آن بوتهها چندین دختر جوان مشغول شنا کردن بودند.
من همان جا خدا را صدا کردم و گفتم : «خدایا کمکم کن الآن شیطان من را وسوسه میکند که من نگاه کنم هیچ کس هم متوجه نمیشود اما به خاطر تو از این گناه میگذرم.»
بعد کتری خالی را از آن جا برداشتم و از جای دیگر آب آوردم. بچهها مشغول بازی بودند. من هم شروع به آتش درست کردن بودم خیلی دود توی چشمانم رفت. اشک همین طور از چشمانم جاری بود.
🌴یادم افتاد که حاج آقا گفته بود : « هرکس برای خدا گریه کند خداوند او را خیلی دوست خواهد داشت.»
من همینطور که اشک میریختم گفتم از این به
بعد برای خدا گریه میکنم.
حالم خیلی منقلب بود. از آن امتحان سختی که در کنار رودخانه برایم پیش آمده بود هنوز دگرگون بودم. همین طور که داشتم اشک میریختم و با خدا مناجات میکردم خیلی با توجه گفتم: «یاالله یا الله…»
🌴به محض این که این عبارت را تکرار کردم صدایی شنیدم ناخود آگاه از جایم بلند شدم. از سنگ ریزهها و تمام کوهها و درختها صدا میآمد. همه میگفتند: «سُبوحُ قدّوس رَبُنا و رب الملائکه والرُوح» (پاک و مطهر است پروردگار ما و پروردگار ملائکه و روح ) وقتی این صدا را شنیدم ناباورانه به اطراف خودم نگاه کردم دیدم بچهها متوجه نشدند.
من در آن غروب با بدنی که از وحشت میلرزید به اطراف میرفتم از همه ذرات عالم این صدا را میشنیدم ! احمد بعد از آن کمی سکوت کرد. بعد با صدایی آرام ادامه داد : از آن موقع کم کم درهایی از عالم بالا به روی من باز شد! احمد بلند شد و گفت این را برای تعریف از خودم نگفتم. گفتم تا بدانی انسانی که گناه را ترک کند چه مقامی پیش خدا دارد.
بعد گفت : «تا زندهام برای کسی این ماجرا را تعریف نکن.»
🌹شادی روح مطهرش صلوات
#شهید_احمد_علی_نیری
#خاطرات_شهید
●آیت الله حق شناس، در مجلسی که بعد از شهادت احمدعلی داشتند بین دونماز، سخنرانیشان را به این شهید بزرگوار اختصاص داده و با آهی از حسرت که در فراق احمد بود، بیان داشتند:
“این شهید را دیشب در عالم رویا دیدم .از احمد پرسیدم چه خبر؟ به من فرمود: تمام مطالبی که (از برزخ و…) می گویند حق است. از شب اول قبر و سوال و…اما من را بی حساب و کتاب بردند.
رفقا! آیت الله بروجردی حساب و کتاب داشتند. اما من نمی دانم این جوان چه کرده بود؟ چه کرد که به اینجا رسید؟!
" در این تهران بگردید. ببینید کسی مانند این احمد آقا پیدا می شود یا نه؟"
#خاطرات_شهید
●ترکش خمپاره درست از پهلوی چپ وارد و به قلب او اصابت کرد.کمکش کردم تا بلند شود به سختی روی پای خود ایستاد به اطراف نگاه کرد و رو به سمت کربلا قرار گرفت دستش را با ادب به سینه نهاد و گفت : السلام علیک یا اباعبدالله ... یکباره گردنش کج شد به زمین افتاد ...
احمد علی موقع خاکسپاری با اینکه 6 روز از شهادتش می گذشت ولی دستش هنوز به نشانه ادب بر سینه اش قرار داشت..."
📎شاگردخاص آیتالله حقشناس
#عارفشهید_احمدعلی_نیری🌷
#سالروز_شهادت