تو خونه شما یکی آب میخواد بچه‌ها چجوری براش میارن؟ تو خونه ما اینطوریه..😂 پسر اگه خیلی زرنگ باشه با شنیدن اولین سرفه های شخص، بدو بدو میره یه لیوان پیدا می‌کنه. نبود،🤓یکی از همون لیوان‌های نشسته ته ظرفشویی و میکشه بیرون آب میکنه،🤢 حالا کار نداره آبِ شیر داغه یا سرد، فقط میاره میریزه تو حلق طرف😌. سرفه‌اش قطع میشه فقط بعدش چند نوع میکروب ناشناخته میگیره. حالا وقتی دخترها بخوان آب بدن...🏴🥀🍂 باشنیدن سرفه... لیوانت کدومه بگو باهمون بیارم؟😲 -پسر داد میزنه:داره خفه میشه دنبال لیوانش میگردی؟😳 دختر میگه: هرکس با لیوان خودش میخورد، هرروز این همه ظرف جمع نمیشد. بلاخره باخودش کلی کلنجار میره و یه لیوان بر میداره.😕 -آب از یخچال بیارم یا شیر آب؟ +داره خفه میشه بیار.😐 -عه هولم نکنید دارم میام. -مامان، زیر دستی نداریم، از این زیر دستیهای مهمان بیارم.🥰 +مامان سیاه شده چجوری جوابتو بده، بیاااااارررر.😖 -بفرمایید، ببخشید دور لیوان خیس شده، زیر دستی هم نذاشتم زیرش.😬 -عه منکه آوردم خب بخور دیگه کبود شدین. دقیقا اون آب برای مراسم ختم بکار میاد...😐🤌🏻 اینجا از #روزمرگی‌ های مادرانه‌م به زبان #طنز مینویسم😁👇🏻👇🏻👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2140275155C5efce19099

از چندروز پیش داشتیم اتاق بچه هارو مرتب میکردیم خدا قبول کنه برای این چندشب روضه... از یه اتاق دو سه متری چندتا کیسه زباله ی خشک 😳بیرون اومده باشه خوبه؟ چندتا کیسه زباله تر🤢 چندتا کیسه اسباب‌بازی جمع شده باشه برای عوض و بدل کردن در فواصل سال🥴! چند کیسه وسیله و کتاب برای بخشیدن به خیریه محل و مرکز تبادل کتاب🤦🏻‍♀؟ چقدر لباس گوله شده برای شستن🧳 و همه ی اینها برای دو سه هفته که خودم مرتب نکرده بودم🙇🏻‍♀ #روزمرگی‌ #محرم @ba_fereshteha

امروز از اون روزهای رو مخی بود مثلاً یکساعت زودتر بیدار شدم تا به کارها بهتر برسم ، اما فرشته ی اول که رفته... دومی و سومی بقول قدیمی ها رفته بودن مچد(مسجد) دوقلوهای (بخاطر شباهت کارهاشون وگرنه دوسال فاصله دارند) چهارمی و پنجمی هم رفته بودن سنجش بینایی من بودم و نی نی 🥴 وای که تو اون نیم ساعت،یکساعت یک ریز نق زد من هم با کوهی از کار وقتی دوقلوها اومدن یهو گل از گلش شکفت،با زبون بی زبونی گفت :حوصله اش از سکوت خونه سررفته،گفتم ای بی معرفت اون همه باهات حرف زدم بازی کردم😐 چند دقیقه ای به دیدن بچه‌ها مشغول بود همینکه پامو گذاشتم آشپزخونه دوباره شروع کرد😩 برای درست کردن یه غذای نسبتاً آسون ، شونصد بار رفتم و اومدم و بغلش کردم توی گینس باید ثبت کنم این حجم از رفت و آمد 🤦🏻‍♀ دو دقیقه خوابید عقربه ی دقیقه شمار سه دقیقه رو نشون نداده بود که بیدارشد😭 کلی تلاش ،کلی ساکت کردن دوقلوها، کلی پیاده روی همه رو تو دو دقیقه به فنا داد چطوری با تک فرزندی ما روزگار گذروندیم؟😩 کلی نصیحت مادرانه بهش کردم،نی نی جان خواهرت یزمانی تک فرزند بود درسته هفت صبح از خواب بیدارم میکرد می‌گفت باهاش خاله بازی کنیم ،یا ۱۲شب انار میخواست، دو نصفه شب لواشک خابا(فافا) اما بالا غیرتا ۱ ظهر ناهارمون آماده بود این جماعت گشنه الان میرسن، یخچال و خام خام میخورن خودتم ساندویچ پیچ میکنن ولی کو گوش شنوا همچنان نوارش روی نق گیر کرده بود و یک ریز با همون تن صدا میگفت إ إ منم چند دقیقه ای با وجدانم درحال گلاویز شدن بودیم که بچه رو بغل کنم یا کوکوی مرغ بچینم داخل ماهیتابه؟ برنج و خیس کنم بزارم بپزه یا چند دقیقه خیس بخوره لباس های شسته ی ماشین و پهن کنم! نمازی که وضوشو خیلی وقته گرفتم بخونم یا بچه رو بغلم کنم ؟ همزمان یکسره داشتم به دوقلوها میگفتم ماشینتون ببرید کنارش بازی کنید نگاهتون کنه از پشت مبل باهاش دالی کنید خاله بازی هارو بچینید کنارش رو بچه نیفتید کنارش بدو بدو نکنید دیدم بلاخره إ گفتن نی نی تمام شده ولی توضیحات مادرانه من ادامه داره🤪 شستن و پختن و پهن کردن تمام شد بدو بدو جانماز پهن کردم کنار نی نی و یکی از جانماز هارو دادم کنارش که براش جذابیت داشته باشه از اونجایی که دنبال هیجانه به جانماز قانع نبود میخواست مهر مو تست کنه که گفتم دیگه داری وارد خط قرمز من میشی فعلا برای مهرخوری زوده مادر از اونور وجدانم دوباره زیرنویس میومد هان کو پس تعلیمات #من_دیگر_ما #ازادی_بازی آره خلاصه که تا دو ظهر تجدید خاطره ی یازده سال پیش البته با اعمال شاقه بود چه نعمتیه چندفرزندی ، درسته آدم خسته میشه ولی تک فرزندی آدم خل میشه 🙃 #مادرانگی #روزمرگی‌ #نی_نی_داری @ba_fereshteha

آخرین وضعیت از منزل ما... پنج تا تشک پهن وسط خونه ظرف های آب پاشویه چند عدد غرغرویی که ذکر گرفتند: مامان ما دمنوش نمی‌خوریم😭 مامان بخوریم ،بالا میاریم🤢 مامان میخورم گلوم دردش بیشتر میشه😬 یک نی نی که بیخیال دنیا فقط بال بال میزنه بغلم کنید ظرف های نشسته ی رو به فزایندگی😡 سوپ درحال قل قل☺️ ناهار در دست احداث 😌 ویک مادر که شمشیر و محکم بسته 🥷🏻و اگه رو بده قافیه رو باخته کافیه در مقابل یه نق الان بگم ای جان تا دیگه لب به هیچی نزنن یوقت ها بخاطر بی مبالاتی هاشون در برابر بیمار شدن فقط باید با جدیت بگم حالا که خودتو مریض کردی ،کارهایی که میگم بکن تا خوب بشی #روزمرگی‌ #بیماری #پرستاری @ba_fereshteha

ایشون 👦🏼 امروز رِ به رِ رگبار گریه زده🥴 اندر غم دوری از معصومه جونش در وصف جاگذاشتن دفترشطرنجی معصومه جونشون و اینکه الان خانومش بهش میگه چرا نیاوردی🤦🏻‍♀ در اندوه جا گذاشتن پاک کنه معصومه جونشو اینکه الان غلط هاشو چطوری پاک میکنه حتی هنگامی که دیدیم کلا معصومه جونش جامدادیشو جاگذاشته بیشتر گریست الهی قربونش بره مادر بگردم ،ببینم معصومه جونش خودشو جانذاشته 😂 بعداز یکماه که معصومه جونش رفت کلاس قرآن و عشقشو خونه تنهای تنها گذاشت با مادر و آبجی نی نیشو ، آبجی بزلگه و داداش بزلگه بلاخره طاقت نیاورد و یدل سیر ضجه زد... حتی وقتی معصومه جونش آیفون رو زد بازهم سی ثانیه ادای گریه درآورد🤣 #روزمرگی‌ #دوقلو_های_با_دوسال_فاصله_ی_عاشق😂 @ba_fereshteha

#روزمرگی‌ #محیط_غنی #شکوهی_به_وسعت_بند_رخت دیدیدوقتی حتی یک مولکول به وسایل منزل اضافه و یا جابه جا بشه بچه ها باهاش چه ضیافت باشکوهی به پا میکنند؟!😵‍💫 چندروز بود ماشین لباسشویی دچار مشکل شده بود😢 (مادرها میدونند ماشین لباسشویی عجب عصای دستیه تو منزل ، البته دیگه از عصا گذشته واکریه برا خودش😂) تو همین چندروز چند تپه لباس نشسته جمع شد(فقط موقع لباس پوشیدنه که هیچکس هیچی نداره،موقع رخت چرک شستن خروارها لباس نشسته هست😏) بجز چندتپه لباس چرک ، کلی هم هرروز با دست شسته میشد😭 دیشب به همت آقای خونه، ماشین لباسشویی درست شد🥰 حالا موندیم این همه لباسی که در اسرع وقت لازم داریمو چجوری بشوریم😳 از همه مهمتر کجا خشک کنیم🧐 باز با فکر آقای خونه در اقدامی سریع بند رختی تو سالن آویخته شد تا به یمن وجود بخاری و هوای گرم چندبار لباس ها شسته و آویزان بشه و تمام🤓 حالا گفتم که برسم به اینجا... این بند رخت همون مولکولی بود که دیشب منزل اضافه شد و شد محیطی غنی برای برپایی ضیافت باشکوه بچه‌ها 😵‍💫🥴 از دار زدن همدیگه ☠گرفته تا طناب نوردی از در کمد🧗‍♂ انواع بستکبال و والیبال⛹ و بازی های توپی🏉🥏🏐 تا پرتاب راکت و دیسک 🤾🏻‍♂🏏🏓 و قایم موشک و انواع روشهای چزوندن مادر باطناب رخت بود که بکار بستن🤒 خدا به سرشاهده اگر میلیونها هزینه میکردیم میبردیمشون شهربازی🎡🎠 انقدر انرژی نمیگذاشتن برای شاد شدن خودشون که با یک طناب همش یک طناب اینطور صفا کردند😂 خلاصه که محیط غنی باشه شهربازی و اسباب بازی کیلو چنده😌 پ.ن خدایا توبه ، از بستن هرگونه بند رخت در منزل🙂 @ba_fereshteha