فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸️دعا آثار و برکات بسیاری دارد؛ حتی اگر مستجاب نشود
✨✨✨
@ba_khodabash1
✨✨✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💕دیگران تنها لحظه ای به شما اظهار مهر و محبت می کنند و سپس تو را رها و از یاد می برند، " اما « او » هیچگاه رهایت نمی کند.
او بر عهد و توافقِ بین تو و خود پایبند است." او هر روز و هر لحظه از طُرق و راههای بی شمار و مختلف خواهان فهماندن خود به تو و عشق توست، « او » میخواهد به تو یاد آوری کند که همواره با توست همراه تو ....
#الهی قمشه ای....
✨✨✨
@ba_khodabash1
✨✨✨
🌷«اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ» 🌷
#حدیث_روز
🌟 امیرالمومنین (علیه السلام):
🌸 از گذشته های دنیا برای باقیمانده ی آن عبرت آموز ، زیرا پاره های دنیا شبیه یکدیگرند.
📚 نهج البلاغه ، از نامه ۶۹
✨✨✨
@ba_khodabash1
✨✨✨
⇦خدایا اشتباه شده😥
کارهای خوبی داشتم که نیست
گناهانی نداشتم که هست!
✨ندا می رسدکه....
⚖حسناتت رفت
در پرونده کسیکه غیبتش را کردی !
طلبکار بود ؛ از گناهانش
👈به تو رسید
⚠️غیبت نکنیم❗️🔥
✨✨✨
@ba_khodabash1
✨✨✨
امیرالمؤمنین #امام_علی علیه السلام:
✍️ كن بِالوَحدَةِ آنَسَ مِنكَ بِقُرَناءِ السَّوءِ
🔴 با تنهايى دمخورتر باش تا با همنشينان بد
📚غررالحكم حدیث 7152
✨✨✨
@ba_khodabash1
✨✨✨
🔴چرا لحظات مرگ سخت میگذرد؟
از امام صادق علیه السلام پرسیدند که چرا روح هنگامی که از بدن خارج میشود، احساس ناراحتی میکند، ایشان جواب دادند: زیرا بدن با روح خو گرفته و رشد کرده است.
📚بحار الانوار ج۶ ص۱۵۸
مانند زمانی که میخواهند دندان فاسدی را از دهان بیرون بکشند؛ مسلما لحظه کشیدن دندان لحظه سخت و دردناکیست ولی بعد از آن، انسان احساس آرامش میکند. البته درد بزرگتر دیگر برای این است که انسان باید از تمام علائق خود که در دنیا با آنها انس پیدا کرده، دست بکشد .و میزان سختی جانکندن به میزان علاقه او به دنیاست
لذا هرچه انسان دلبستگی کمتری به دنیا داشته باشد و خود را بیشتر و بهتر برای سفر آخرت آماده کرده باشد، لحظههای جان کندن برایش راحت تر خواهد بود.
سختیهای جان کندن برای مومن باعث پاک شدن گناهانش میشود تا پاک و سبکبال به عالم برزخ قدم بگذارد و برای کافر، شروع عذابهای الهی است.
✨✨✨
@ba_khodabash1
✨✨✨
🔸🔶 عسَىٰ أَن تُحِبُّوا شَيْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَّكُمْ
چه بسا چیزی را دوست💖 دارید
اما به زیان🔥 شماست
📗 از آیه 216 سوره بقره
✨✨✨
@ba_khodabash1
✨✨✨
🌸امیرالمؤمنین علیهالسلام:
ای فرزند ادم اندوه روز نیامده را بر
امروزت میفزا زیرا اگر عمر از روز نرسیده
از عمر تو باشد خدا روزی تورا خواهد رساند.
#ناشر_کلام_معصوم_باشیم🌹
✨✨✨
@ba_khodabash1
✨✨✨
#تلنگر
در مسجد و در کعبه
به دنبال چه هستی؟
اول تو ببین
قلب کسی را نشکستی؟
اینگونه چرا در
پی اثبات خداییم؟
همسایه ی ما گشنه و
ما سیر بخوابیم
#مولانا
✨✨✨
@ba_khodabash1
✨✨✨
🌹رسول الله (ص):
از دشنام گویی بپرهیزید زیرا خداوند عزوجل
ناسزا گوی بد دهن را دوست ندارد.
ً#ناشر_کلام_معصوم_باشیم
✨✨✨
@ba_khodabash1
✨✨✨
#حدیث
💚امیرالمومنین علیه السلام :
🌹همیشه با همسرت مدارا ڪن،
و با او به نیڪے همنشینے ڪن تا
زندگیت باصفا شود 🌹
✨✨✨
@ba_khodabash1
✨✨✨
🌺امام علی علیه السلام:
سکوت به موقع لباس وقار بر اندامت می پوشاند و از رنج معذرت خواهی رهایت میکند.
📚عیون الحکم
✨✨✨
@ba_khodabash1
✨✨✨
👌👌پنج چیز نشان بدبختی است
1-ناشکری دروقت نعمت
2-بی صبری دروقت محنت
3-نارضایتی در وقت قسمت
4-کاهلی دروقت خدمت
5-بی حرمتی دروقت صحبت
✨✨✨
@ba_khodabash1
✨✨✨
📚صبر ذوالکفل
روزی ابلیس یکی از شاگردانش را مأمور ساخت تا خشم ذوالکفل را برانگیزد. آن شخص نزد پیامبر خدا آمد و با عصبانیت و فریاد تقاضای دادخواهی کرد و ادعا کرد که مورد ظلم واقع گشته است. ذوالکفل از او خواست تا مدعی علیه را نزد او بیاورد. اما آن شخص نپذیرفت و به فریادها و بی تابی های خود ادامه داد، ذوالکفل نیز مُهر خود را به او سپرد تا به مدعی علیه نشان دهد و او را در اسرع وقت نزدش بیاورد. اما روز بعد شخص تنها بازگشت و به پیامبر گفت؛ او به مُهر تو توجهی نکرد. پیامبر به علت بی خوابی و خستگی چند روز گذشته، می خواست کمی استراحت کند، اما آن مَرد اصرار کرد تا پیامبر نخوابد تا بلکه بتواند او را خشمگین کند. اما پیامبر خدا با صبر نامه ای را تهیه کرد و آن را مُهر کرد و به شخص داد و گفت؛ این را به مدعی برسان.
روز دوم باز همان شخص نزد ذوالکفل آمد و گفت؛ نامه ات را پاره کرد و هیچ توجهی به نوشته هایت نکرد. آن شخص همچنان فریاد می کرد، تا اینکه ذوالکفل با صبر و حوصله حاضر شد تا برای دادخواهی همراه شخص برود.
روز بسیار گرم و طاقت فرسایی بود، بطوری که هیچ کس در آن روز از خانه اش بیرون نیامده بود، اما ذوالکفل با صبر و حوصله و در سکوت به همراه آن شخص می آمد، تا اینکه شخص وقتی صبر و حوصله و آرامش ذوالکفل را دید ناگهان از کنار پیامبر جداشد و فرار کرد.
✨✨✨
@ba_khodabash1
✨✨✨
✍حکایت شیخ جعفر امین و گناه زبان❗️
در زمان آیت الله بهبهانی تاجری اصفهانی وتهرانی وشیرازی هر سه باهم به نیت مکه راهی عراق شدند و بعد از زیارت اماکن مقدس عراق قصد کعبه داشتند و مقداری پول داشتند و می خواستند به دست انسانی امین بسپارند نزد آیت الله بهبهانی رفتند.
آن بزرگوار آدرس شیخ جعفر امین را به آنها دادند. سه تاجر ایرانی نزد شیخ جعفر امین رفتند وپول ها را به امانت سپردند.
شیخ جعفر امین مردی بسیار مومن بود که معرف به شیخ جعفر امین شده بود. سه تاجر ایرانی بعد از تمام شدن زیارت مکه به عراق رفتند وسراغ شیخ جعفر امین را گرفتند.
فهمیدند که شیخ فوت کرده است پسر شیخ دفتر پدرش را آورد ونام دوتن از تاجرها ومقدار پولشان و آدرس پولشان را دید ولی از تاجر سوم خبری نبود! آن تاجر بی چاره پولش را می خواست ولی پسرش خبری از پول او نداشت مجبور شد تا پیش آیت الله بهبهانی برود .
آیت الله بهبهانی گفت باید امشب با چند تن از انسانهای درستکار سر قبرشیخ جعفر امین بروید و دعا کنید شاید فرجی شود شب اول خبری نشد تا شب سوم که سر قبر شیخ بودند و دعا می کردند صدایی از قبر شنیده شد و آدرس پول را شیخ گفت ولی شنیدند که شیخ آه و ناله می کند و می گوید هرچه می کشم از دست قصاب است. خبر به آقای بهبهانی رسید و فکر چاره ای بودند. بعد از خانواده شیخ سوال کرد؛ شیخ با کدام قصاب داد و ستد داشته است. قصاب را یافت و به قصاب گفت چرا از دست شیخ جعفر امین ناراحتی؟ قصاب گفت خدا عذاب قبرش را زیادتر کند.
از قصاب خواهش کرد تا علت ناراحتی اش را بگوید. قصاب گفت من دختری داشتم که دم بخت بود و مردی کوفی که چوپان بود وبرای من گوسفند می آورد و به من پیشنهاد کرد تا دخترم را برای پسرش بگیرد و قرار شد من به کوفه بروم و در مورد خانواده ی آنها تحقیق کنم و او نیز درباره ما تحقیق نماید بعد که من تحقیق کردم فهمیدم خانواده ی خوبی هستند به او گفتم از نظر من ازدواج اشکالی ندارد و مرد کوفی نزد شیخ جعفر امین رفته بود و سوال کرده بود قصاب وخانواده ی او چگونه هستند شیخ که قصد داشته دختر قصاب را برای پسرش بگیرد.
فکر می کند: میگوید چه بگویم که هم گناه نباشد وهم بتوانم دختر را برای پسر خودم بگیرم شیخ فقط در یک کلمه به مرد کوفی می گوید: (من نمیدانم)
مرد کوفی با خودش فکر می کند و می گوید حتما طوری هست که شیخ این حرف را زد و مرد کوفی به یک نفر سفارش داد برو به قصاب بگو منتظر من نباش و دخترت را شوهر بده و آن مرد فراموش می کند و قصاب هم منتظر می ماند ولی روزها می گذرد و سال ها ولی از مرد کوفی خبری نمی شود تا این که دختر قصاب سنش بالا می رود و دیگر خواستگاری نداشته و شیخ جعفر امین هم که به پسرش می گوید: دختر قصاب را می خواهم برایت خواستگاری کنم قبول نمی کند. تا این که بعد از سالها مرد کوفی را می بیند وسراغ پسرش را از او می گیرد مرد کوفی می گوید من که چند سال پیش برایت سفارش فرستادم و علت انصراف خودش را حرف شیخ جعفر امین مطرح می نماید. و از همان روز قصاب شروع به نفرین می کند.
آیت الله بهبهانی به قصاب می گوید اگر من یک داماد خوب برای دخترت پیدا کنم. آیا راضی می شوی؟ آیت الله بهبهانی رو به یکی از شاگردانش می کند که تا کنون ازدواج نکرده بوده و از او می خواهد با دختر قصاب ازدواج کند ازدواج صورت می گیرد و قصاب راضی می شود و شیخ از عذاب قبر نجات می یابد.
📚منبع: کتاب کرامات و حکایات عاشقان خدا جلد دوم
✨✨✨
@ba_khodabash1
✨✨✨
✍#پند_شیطان
🔥 شیطان به حضور حضرت موسی علیه السلام آمد و گفت:
میخواهی تو را هزار و سه پند بیاموزم؟
فرمود:آنچه که میدانی من بیشتر میدانم، نیازی به پند تو ندارم.
جبرئیل امین، نازل شد و عرض کرد: یا موسی خداوند میفرماید:
هزار پند او فریب است اما سه پند او را بشنو.
حضرت موسی به شیطان فرمود:
سه پند از هزار و سه پندت را بگو.
🔥 شیطان گفت:
⭐️چنانچه در خاطرت انجام دادن کار نیکی را گذراندی،
زود شتاب کن وگرنه تو را پشیمان میکنم.
⭐️ اگر با زن بیگانه و نامحرم نشستی، غافل از من مباش!
که تو را به زنا وادار میکنم.
⭐️چون غضب بر تو مستولی شد، جای خود را عوض کن وگرنه فتنه به پا میکنم.
اکنون که تو را سه پند دادم تو هم از خدا بخواه تا مورد آمرزش و رحمتش قرار گیرم.
موسی بن عمران خواسته وی را به عرض خداوند رسانید،
ندا رسید :
یا موسی!
شرط آمرزش شیطان این است که برود روی قبر آدم و او را سجده کند.
حضرت موسی امر پروردگار را به وی فرمود.
شیطان گفت:
یا موسی من موقع زنده بودن آدم وی را سجده نکردم،
چگونه حالا حاضر میشوم،
خاک قبر او را سجده کنم!؟
📙کتاب قصص الله، جلد ۱
✨✨✨
@ba_khodabash1
✨✨✨
🗯#دروغ
▫️مردی نزد پیامبر(ص) آمده و گفت: در پنهان به گناهانی چهارگانه مبتلا هستم؛ زنا، شرابخواری، سرقت و دروغ. هر کدام را تو بگویی به خاطرت ترک میکنم.
▫️پیامبر (ص) فرمود: دروغ را ترک کن. مرد رفت و هنگامی که قصد زنا کرد با خود گفت: اگر پیامبر (ص) از گناه من پرسید، باید انکار کنم و این نقض عهد من است (یعنی دروغ گفتهام) و اگر اقرار به گناه کنم، حدّ بر من جاری میشود. دوباره نیّت دزدی کرد و همین اندیشه را نمود و درباره کارهای دیگر نیز به همین نتیجه رسید.
▫️به نزد پیامبر(ص) آمد و گفت: یا رسولالله! تو همه راهها را بر من بستی، من همه را ترک نمودم.
📚میزان الحکمه، ج۸، ص۳۴۴
✨✨✨
@ba_khodabash1
✨✨✨
📝 چهار سخن تکان دهنده!
زاهدی گوید: جواب چهار نفر مرا سخت تکان داد.
اول مرد فاسدی از کنار من گذشت و من گوشه لباسم را جمع کردم تا به او نخورد. او گفت ای شیخ خدا میداند که فردا حال ما چه خواهد بود!
دوم مستی دیدم که افتان و خیزان راه میرفت به او گفتم قدم ثابت بردار تا نیفتی . گفت تو با این همه ادعا قدم ثابت کرده ای؟
سوم کودکی دیدم که چراغی در دست داشت گفتم این روشنایی را از کجا آوردهای؟ کودک چراغ را فوت کرد و آن را خاموش ساخت و گفت: تو که شیخ شهری بگو که این روشنایی کجا رفت؟
چهارم زنی بسیار زیبا که درحال خشم از شوهرش شکایت میکرد . گفتم اول رویت را بپوشان بعد با من حرف بزن. گفت من که غرق خواهش دنیا هستم چنان از خود بیخود شده ام که از خود خبرم نیست تو چگونه غرق محبت خالقی که از نگاهی بیم داری؟
✨✨✨
@ba_khodabash1
✨✨✨
﷽
#تـشـرفـات
💢 تشرف علامه میرجهانی خدمت آقا امام زمان عج
✅علّامه میرجهانی مبتلا به کسالت نقرس و سیاتیک شده بودند.ایشان برای رفع این بیماری چندین سال در اصفهان، خراسان و تهران معالجه قدیم و جدید نموده بودند ولی هیچ نتیجهای حاصل نشده بود.
خودشان میفرمودند: روزی برخی دوستان آمدند و مرا به شیروان برند.
✳️در مراجعت به قوچان که رسیدیم، توقف کردیم و به زیارت امامزاده ابراهیم که در خارج شهر قوچان است، رفتیم. چون آنجا هوای لطیف و منظره جالبی داشت رفقا گفتند: نهار را در همانجا بمانیم.
🔷 آنها که مشغول تهیه غذا شدند، من خواستم برای تطهیر به رودخانه نزدیک آنجا بروم.
دوستان گفتند: راه قدری دور است و برای پا درد شما مشکل بوجود میآید.
🔰گفتم: آهسته آهسته میروم و رفتم تا به رودخانه رسیدم و تجدید وضو نمودم.
🔆در کنار رودخانه نشسته و به مناظر طبیعی نگاه میکردم که
دیدم:
🌸 شخصی با لباسهای نمدی چوپانی آمد و سلام کرد و گفت: آقای میرجهانی شما با اینکه اهل دعا و دوا هستی، هنوز پای خود را معالجه نکردهاید.
💠 گفتم: تاکنون که نشده است،
گفت آیا دوست دارید من درد پاهای شما را معالجه کنم؟
گفتم: البته.
✨پس آمد و کنار من نشست و از جیب خود چاقوی کوچکی در آورد و اسم مادرم را پرسید (یا بُرد) و سرچاقو را بر اول درد گذاشت و به سمت پایین کشید و تا پشت پا آورد، سپس فشاری داد که بسیار متألم شده گفتم: آخ.
🌻پس چاقو را برداشت وفرمود: برخیز، خوب شدی.
🔷 خواستم بر حسب عادت و مثل همیشه با کمک عصا برخیزم که عصا را از دستم گرفت و به آن طرف رودخانه انداخت.
🍃دیدم پایم سالم است، برخاستم و دیگر ابداً پایم درد نداشت. به او گفتم: شما کجا هستید.
🌹 فرمود: من در همین قلعه هستم و دست خود را به اطراف گردانید.
گفتم: پس من کجا خدمت شما برسم؟
☀️ فرمود: تو آدرس مرا نخواهی دانست ولی من منزل شما را میدانم کجاست و آدرس مرا گفت و فرمود: هر وقت مقتضی باشد خود نزد تو خواهم آمد و سپس رفت.
✅در همین موقع رفقا رسیدند و گفتند: آقا عصایتان کو؟ من گفتم: آقایی نمد پوش را دریابید...
ولی هر چه تفحص و جستجو کردند اثری از او نیافتند...
📒کتاب داستان هایی از ملاقات امام زمان عج
✨✨✨
@ba_khodabash1
✨✨✨
ترسناکترین آیهای که خوندم..
[لاتُکَلِمونِ
بامن حرف نزنید...
+خداوند خطاب به #گناهکاران؛
+خیلی ترسناکه..نه!؟
🤲یاربازهرچهخطارفتهزاراستغفار
✨✨✨
@ba_khodabash1
✨✨✨
✍امام علی علیه السلام:
ای مردم! هر که در عیب خود بنگرد از عیوب دیگران باز ماند.
هر که به روزی خدا رضا دهد افسوس مال مردم نخورد.
هر که تیغ ستم کشد به همان شمشیر کشته شود.
هر که برای برادرش چاهی کند در آن افتد.
هر که پرده دگران درد عیوب خانه اش نمایان گردد.
هر که لغزش خود را فراموش کند لغزش دیگران را بزرگ بیند.
هر که رأی خود پسندد گمراه شود.
هر که به عقل خود نازد بلغزد.
هر که به مردم بزرگی فروشد خوار گردد. هر که با مردم بیخردی کند دشنام شنود. هر که با علما بیامیزد محترم شود.
و هر که با اوباش درآمیزد تحقیر شود
و هر که بیش از طاقت بار بردارد درماند!
(ای مردم! مالی نافعتر از عقل نیست، فقری سخت تر از جهل نیست، واعظی بلیغتر از خلوص نیست، عقلی چون دوراندیشی نیست، عبادتی چون اندیشه نیست، یاوری مطمئنتر از مشورت نیست، هیچ تنهائی چون خودپسندی نیست، هیچ پرهیزگاری چون خودداری (از گناه) نیست، هیچ بردباری بسان صبر و سکوت نیست🌺
کلینی، 1407؛ ج 8؛ ص18-30
✨✨✨
@ba_khodabash1
✨✨✨