eitaa logo
👑بـا خـــدا بـاش پـادشـاهے ڪن👑
32.5هزار دنبال‌کننده
16.7هزار عکس
12هزار ویدیو
113 فایل
❤️تازمانیکه سلطان دلت خداست 💛کسی نمیتوانددلخوشیهایت را ویران کند. 💙با خـدا باش پادشاهـ👑ـــی ڪن 💚بی خـدا باش هرچہ خواهی ڪن تبلیغات https://eitaa.com/joinchat/1898250367C031c8faa73
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴پیامبر اکرم فرمودند: ايمان دو نيم است: نیمی و شکیبایی و نیمی ديگر و سپاسگزاری است. 📚تحف‌العقول، ص ۴۷ ┏━━✨✨✨━━┓ 🌸 🌸 ┗━━✨✨✨━━┛ ✨✨✨ 🌸 @ba_khodabash1 🌸 ✨✨✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مواظب حرفاتون باشید! بعضی وقتا حرفاتون تا صبح یه نفرو بیدار نگه میداره...! قبول دارین رفقا؟ تجربشو داشتین؟ . . 💚سپاس از لایک و حمایتتون . ┏━━✨✨✨━━┓ 🌸 🌸 ┗━━✨✨✨━━┛ ✨✨✨ 🌸 @ba_khodabash1 🌸 ✨✨✨
5.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اگه عاشق هستی یه قلب کامنت بزار و بگوووو خدایا دوست دارم ❤️😍 . .┏━━✨✨✨━━┓ 🌸 🌸 ┗━━✨✨✨━━┛ . ✨✨✨ 🌸 @ba_khodabash1 🌸 ✨✨✨
امام على علیه السلام: با تنهايى دمخورتر باش تا با همنشينان بد! 📚 عيون الحكم و المواعظ،ص۳۹۱ ┏━━✨✨✨━━┓ 🌸 🌸 ┗━━✨✨✨━━┛ ✨✨✨ 🌸 @ba_khodabash1 🌸 ✨✨✨
💫 آرامش یعنی قایق زندگیتان را دست کسی بسپارید که صاحب ساحل آرامش است... و امشب از خدای مهربان قشنگترین، آرامش‌بخش‌ترین و بهترین شب را برایتان آرزومندم شبتون خوش ✅به جملات زیبا بپیوندید👇 🆔: ❤️ @rooman222 ❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
همه ساعت ها را عقب بکش... جز ساعت دلت را چه زیباست هر روز یک ساعت بیشتر یکدیگر را دوست بداریم ﻣﻬـــﺮ ﮐﻪ ﻣﯿﺎﺩ🍁 ﺗﻮ ﺩﻝ ِ ﻫﻤﻪ ﻣﻬـــــــــﺮ ﻣﯿﺸﯿﻨﻪ .. ﻫﻮﺍ، ﻫﻮﺍﯼ ﻋﺎﺷﻘﯽ ﻣﯿﺸﻪ .... ﻓﻘﻂ ﺍﻣﯿﺪﻭﺍﺭﻡ ﻣﻬـــﺮ ِ ﺍﻭﻧﯽ ﺑﯿﻔﺘﻪ ﺗﻮ ﺩﻟﺘﻮﻥ 🧡 ﮐﻪ ﻣﻬﺮ ِ ﺷﻤﺎﻫﻢ ﺑﻪ ﺩﻝﺍﻭﻥ ﺍﻓﺘﺎﺩﻩ ﺑﺎﺷﻪ☺️ ﻭﮔﺮﻧﻪ ﺣﺎﻝ ﻭ ﻫﻮﺍﯼ ﺩلها ﭘﺎﯾﯿـﺰﯼ ِ ﭘﺎﯾﯿـﺰﯼ ﻣﯿﺸﻪ🍁 مهرتون افزون...🧡 پاییزتون طلایی و مبارک💖 ســلام صبح پاییزتون بخــیر
موافقین رفقا..؟ این روزا به شدت وفاداری و معرفت به پول و مادیات بستگی داره..! نظرتون چیه؟ ┏━━✨✨✨━━┓ 🌸 🌸 ┗━━✨✨✨━━┛ ✨✨✨ 🌸 @ba_khodabash1 🌸 ✨✨✨
امام على علیه السلام: با تنهايى دمخورتر باش تا با همنشينان بد! 📚 عيون الحكم و المواعظ،ص۳۹۱ ┏━━✨✨✨━━┓ 🌸 🌸 ┗━━✨✨✨━━┛ ✨✨✨ 🌸 @ba_khodabash1 🌸 ✨✨✨
اعضا کانال قسمت اول تلخ من یه دختر بچه تقریبا هفت هشت ساله بودم و اولین باری که طعم تلخ حسرت رو تجربه کردم روز اول مهر که همه با مادرهاشون میرفتن مدرسه ولی من به همراه زن همسایه که دخترش هم سن من بود رفتم مادرم سرکار میرفت وبرای این کاراها وقت نداشت پدرومادرم کار میکردن و ما هفت تا خاهرو برادر بودیم پشت سرهم درسم خوب بود ولی آرزوی خیلی چیزا تودلم مونده بود کفش خوب لباس خوب عروسک خوب و اینکه مادرم سرکار نره ویبار برامون نهار درس کنه خلاصه گذشت تا به سن دوازده سیزده سالگی رسیدم یه خاهر بزرگترازخودم داشتم که یه روز عموم به همراه شوهر عمم اومدن خونمون و از بابام خاستن برای وصلت خاهرم با پسرعمم و برادرم با دختر عمم همه خوشحال وراضی بودن قرارشد فرداش خبرموافقت بیارن که عمه ام اومد خونمون و گفت علی گفته من سعیده رو میخام نه سارا رو منم باتعجب یه نگاهی به سارا خاهرم کردم و زیرلب با خودم میگفتم چه مسخره مگه من زن اون میشم بابام قبول کرد ‌ولی شرطش این بود سارا ازدواج کنه بعد منو علی عقد کنیم حرفایه بزرگترها به گوشم میرسید که میگفتن علی به سعیده علاقه داره خاسته یا ناخاسته منم کم‌کم علاقه نشون دادم واین علاقه روز به روز بیشتر شد ایقد زیاد که علی هرشب برای دیدن من به خونه ی ما میومد وخاهر علی وبرادر من هم عقد کرده بودن یکی دوسالی طول کشید این رابطه عاشقانه و پاک تا اینک سارا ازدواج‌کردو نوبت عقد ما بود از خوشحالی شبها تاصب نمیخابیدم و به فردا که قراره عقد ما بشه فک میکردم وخدارو هزاربار شکر میکردم تا اینک اختلاف های عمه و بابام بخاطر برادر منو خاهر علی شروع شد جر و بحث ها بیشتر و شدید تر یک طرف و علاقه علی برای نزدیک شدن به من یک طرف اینقد وابستش شده بودم که فک میکردم بدون اون میمیرم وعلی هم میگف ما مال هم هستیم کم‌کم بهم نزدیک شد ومیگف منو توزن وشوهریم خلوتهایه دوراز چشم دیگران و وارد شدن به گناه البته فقط لمس و بغل کردن و...اسرار من برای عقد بیشتر اهمیت ندادن علی به حرفام .تا اینکه یه روز مادرم زنگ زد به عمه گفت تکلیف سعیده و علی روشن کنید سر زبونا هستن جواب عمه چیزی بود که دنیایه قشنگ منو بهم ریخت عمه با لحنی کنایه آمیزگف علی و سعیده به دردهم نمیخورن همون وصلت که کردیم کافیه مادرم ناله ونفرین که چه به سر دخترم آوردین بعداز سه سال نشون حالامیگین نمیشه. همه جا از به هم خوردن عقد ما پر شده بود پدرم دیدن منو علی رو ممنوع کرده بود ولی علی همچنان تماس میگرف تا این که چن روزازش خبری نشد به یکی از دوستاش زنگ زدم چون همه فک میکردن ما باهم رابطه ای نداریم نمیتونستم سراغشو از خانوادم بگیرم دوستش با پوزخند گف زنگ زدی که بهش تبریک بگی علی برای عقد رفته. دنیا روی سرم خراب شد تمام آرزوهام به باد رفته بود چن شبی فقط مات ومبهوت بودم درد حرفهای مردم یطرف درد نامردی کردن علی در حقم یطرف نمیتونستم خودمو جم وجور کنم تمام هستیمو ازدست داده بودم مادرم گریه میکرد پدرم غمگین بود تا اینکه خاستگاری از یه شهردیگه که مارو نمیشناخت و واسطه یکی از آشناهامون بود اومد منم بخاطر اینکه فک میکردم تنهاراه نجات خودم و خانوادم ازدواجه باهاش ازدواج کردم ته دلم خالی بود بعداز مدتی بد رفتاری های پدرش و میدیدم ازش میترسیدم تا اینک کم‌کم فهمیدیم تابعیت ایرانی ندارن و افغانی هستن همین باعث شد مادرم پافشاری کنه به طلاق بعداز یک سال جداشدم هجده سالم بود که دومین شکست زندگیمو تجربه کردم آرزوهامو بخاک سپردم بعداز طلاق رفتار مادرم عوض شد هی ناله نفرینم میکرد مگف منوپدرت از دست تو ..روز خوش ندیدیم خلاصه روزهایه تلخی رو تجربه میکردم تا اینک یکی از فامیلهایه دور مادرم که خبرطلاق . و زندگی منو فهمیده بودن اومدن به خاستگاریه من برای پسرشون که تصادف کرده بودو بیماری اعصاب داشت و زنشو طلاق داده بود
- ❤️@ba_khodabas.mp3
3.89M
❤️🕊❤️ برای تشخیص زنده یا مرده بودن یک انسان، به شرف او نگاه کنید نه به نبض او... 👤 ارنستو چگوارا ┏━━✨✨✨━━┓ 🌸 🌸 ┗━━✨✨✨━━┛ ✨✨✨ 🌸 @ba_khodabash1 🌸 ✨✨✨
دکتر علی شریعتی چه زیبا گفت: "خداوندا به مذهبی ها بفهمان که مذهب اگر پیش از مرگ به کار نیاید َپس از مرگ به هیچ کار نخواهد آمد! خدایا صدای افکار بعضی از آدمهایت را خاموش کن، تا صدای تو را هم بشنوند! آنقدر غرق در قضاوت هستند که فراموش کرده اند قاضی تویی..." ┏━━✨✨✨━━┓ 🌸 🌸 ┗━━✨✨✨━━┛ ✨✨✨ 🌸 @ba_khodabash1 🌸 ✨✨✨
تنها خداوند صاحب قدرت است.. . ┏━━✨✨✨━━┓ 🌸 🌸 ┗━━✨✨✨━━┛ ✨✨✨ 🌸 @ba_khodabash1 🌸 ✨✨✨