eitaa logo
👑بـا خـــدا بـاش پـادشـاهے ڪن👑
32.3هزار دنبال‌کننده
16.8هزار عکس
12.1هزار ویدیو
113 فایل
❤️تازمانیکه سلطان دلت خداست 💛کسی نمیتوانددلخوشیهایت را ویران کند. 💙با خـدا باش پادشاهـ👑ـــی ڪن 💚بی خـدا باش هرچہ خواهی ڪن تبلیغات https://eitaa.com/joinchat/1898250367C031c8faa73
مشاهده در ایتا
دانلود
🌟و اعمالی که موجب بی برکتی وفقر می شوند. ������������� ��1.غذا خوردن بدون شستن دست. ��2.غذا خوردن بدون گفتن بسم الله. ��3.غذا خوردن در تاریکی ��4.غذا خوردن درحالت تکیه ��5.نوشیدن درحالت ایستاده ��6.خوردن نوشیدن درحالت جنابت ��.7.استفاده از ظروف شکسته. ��9.قطع کردن نان با دندان ��10.خوابیدن بعد نماز صبح تا طلوع خورشید. ��11.خوابیدن بین مغرب وعشاء ��12.ادرارنمودن زیردرخت ��13.ادرار نمودن درحالت ایستاد ��14.ادرار نمودن درحمام ��15.جارو زدن منزل موقع شب ��16.شانه کردن زنان سر خود را درحالت ایستاده ��17.دعا نکردن برای پدر مادر ��18.کوتاه کردن ناخن با دندان ��19.صدا زدن پدر مادر با اسم آنها ��20.گذاشتن تار عنکبوت در خانه ✨✨✨ @ba_khodabash1 ✨✨✨
💠غرور فرشتگان نگهبان بر روی زمین برای خداوند از مردی بنام اولینوس که در امپراتوری قدیم روم زندگی می کرد خبری بردند به این مضمون که اولینوس مهربان در همه ۴۷ سال زندگیش نه به کسی بد کرده و نه هیچ گاه نا امید و گرسنه ای را از خود رانده است او آنقدر خوب اس که تقاضا می کنیم او را قدرتی مافوق انسانهای دیگر عطا کنید......پروردگار پذیرفت و فرشته ها به سراغ مرد رفتند و به او مژده دادند که:اگر بخواهی صاحب قدرت شفا دادن خواهی شد.اما اولینوس نپذیرفت: -نه....این قدرت را خداوند باید داشته باشد که بر تقدیر انسانها نیز آگاه است ! فرشته ها گفتند :-آیا می خواهی کلام سحر انگیز به تو عطا شود تا گناهکاران را به راه راست هدایت کنی؟اولینوس باز هم مخالفت کرد.من در آن اندازه نیستم که وظیفه پیامبران بر دوشم باشد! فرشته ها با ناراحتی گفتند: -اما تو نباید رد احسان کنی لااقل چیزی از خدا بخواه تا ما پیغام تو را برسانیم. اولینوس فکری کرد و گفت: -از خداوند می خواهم واسطه برکات او باشم بی آنکه خود مطلع شوم چرا که می ترسم دچار غرور و خود پسندی گردم.فرشته ها رفتند و برگشتند و گفتند:خواسته ات براورده شد اما چون قرار گذاشتی خودت هم ندانی چیزی از ما نخواهی شنید! اولینوس شکر گذاری کرد و رفت.از آن پس و به امر خداوند از هر کجا که اولینوس مهربان رد می شد به فاصله چند دقیقه بیماران شفا می یافتند و زمین حاصلخیز می شد و....... اما اولینوس هرگز دچار غرور نشد! ✅(حضرت علی(ع)می فرمایند: خودپسندی مانع افزایش کمال معنوی و سد راه رشد انسانی است.) ✨✨✨ @ba_khodabash1 ✨✨✨
🔴 شکر کدام نعمت خدا را به جا آوردی؟ بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم شيخ صدوق (ره) از ابو هاشم جعفرى نقل می ‏كند كه گفت: از نظر معاش، در تنگناى سختى قرار گرفتم، به حضور امام هادى عليه السّلام رفتم، اجازه ورود داد، وقتى كه در محضرش نشستم، فرمود: «اى ابو هاشم! در مورد كدامين نعمتى كه خداوند به تو داده می توانى شكرانه‏ اش را بجا آورى؟». من خاموش ماندم، و ندانستم كه چه بگويم؟ آن حضرت آغاز سخن كرد و فرمود: «خداوند، ايمان را به تو روزى داد، و به خاطر آن، بدنت را از آتش دوزخ حرام كرد، و عافيت و سلامتى را روزى تو گردانيد، و تو را به اطاعتش يارى نمود، و به تو قناعت بخشيد، و تو را از اينكه خوار گردى و آبرويت برود، حفظ كرد، اى ابو هاشم، من در آغاز، اين نعمتها را به ياد تو آوردم، چرا كه گمان نمودم می خواهى از آن كسى كه آن نعمتها را به تو بخشيده به من شكايت كنى؟ و من دستور دادم صد دينار به تو بپردازند، آن را بگير». منبع: نگاهی بر زندگی چهارده معصوم علیه السلام, شیخ عباس قمی, ص430 ✨✨✨ @ba_khodabash1 ✨✨✨
🔴 شکر کدام نعمت خدا را به جا آوردی؟ بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم شيخ صدوق (ره) از ابو هاشم جعفرى نقل می ‏كند كه گفت: از نظر معاش، در تنگناى سختى قرار گرفتم، به حضور امام هادى عليه السّلام رفتم، اجازه ورود داد، وقتى كه در محضرش نشستم، فرمود: «اى ابو هاشم! در مورد كدامين نعمتى كه خداوند به تو داده می توانى شكرانه‏ اش را بجا آورى؟». من خاموش ماندم، و ندانستم كه چه بگويم؟ آن حضرت آغاز سخن كرد و فرمود: «خداوند، ايمان را به تو روزى داد، و به خاطر آن، بدنت را از آتش دوزخ حرام كرد، و عافيت و سلامتى را روزى تو گردانيد، و تو را به اطاعتش يارى نمود، و به تو قناعت بخشيد، و تو را از اينكه خوار گردى و آبرويت برود، حفظ كرد، اى ابو هاشم، من در آغاز، اين نعمتها را به ياد تو آوردم، چرا كه گمان نمودم می خواهى از آن كسى كه آن نعمتها را به تو بخشيده به من شكايت كنى؟ و من دستور دادم صد دينار به تو بپردازند، آن را بگير». منبع: نگاهی بر زندگی چهارده معصوم علیه السلام, شیخ عباس قمی, ص430 ✨✨✨ @ba_khodabash1 ✨✨✨
🔆 ✍ از امروز کارهایت را برای رضای خدا انجام بده تا فرق آن را بیابی نقل است که پادشاهی خواست تا مسجدی در شهر بنا کنند و دستور داد تا کسی در ساخت مسجد نه مالی و نه هر چیز دیگری هیچ کمکی نکند. چون می‌خواست مسجد تماما از دارایی خودش بنا شود. شبی از شب‌ها‌ پادشاه در خواب دید که فرشته‌ای از فرشتگان از آسمان فرود آمد و اسم پادشاه را از سر در مسجد عوض کرد و اسم زنی را به‌جای اسم پادشاه نوشت! وقتی پادشاه هراسان از خواب پرید، سربازانش را فرستاد تا ببینند آیا هنوز اسمش روی سر در مسجد هست یا نه؟! سربازان رفتند و چون برگشتند، گفتند: آری اسم شما همچنان بر سر در مسجد است. مقربان پادشاه به او گفتند که این خواب پریشان است. در شب دوم پادشاه دومرتبه همان خواب را دید. دید که فرشته‌ای از فرشتگان از آسمان فرود آمد و اسم پادشاه را از سر در مسجد عوض کرد و اسم زنی را به‌جای اسم پادشاه نوشت. صبح پادشاه از خواب بیدار شد و سربازانش را فرستاد که مطمئن شوند که هنوز اسمش روی مسجد هست. رفتند و بازگشتند و خبر دادند که هنوز اسمش بر سر در مسجد است. پادشاه تعجب کرد و خشمگین شد. تا اینکه شب سوم نیز دوباره همان خواب تکرار شد! پادشاه از خواب بیدار شد و اسم زنی که اسمش را بر سر در مسجد می‌نوشت را از بر کرد. دستور داد تا آن زن را نزدش بیاورند. پس آن زن که پیرزنی فرتوت بود، حاضر شد. پادشاه از وی پرسید: آیا در ساخت مسجد کمکی کردی؟ گفت: ای پادشاه، من زنی پیر و فقیر و کهن‌سالم و شنیدم که دیگران را از کمک در ساخت بنا نهی می‌کردی، من نافرمانی نکردم. پادشاه گفت: تو را به خدا قسم می‌دهم چه کاری برای ساخت بنا کردی؟ گفت: به‌ خدا سوگند که مطلقا کاری برای ساخت بنا نکردم جز... پادشاه گفت: بله! جز چه؟ پیرزن گفت: جز آن روزی که من از کنار مسجد می‌گذشتم، یکی از احشامی را که چوب و وسایل ساخت بنا را حمل می‌‌کرد، دیدم که با طنابی به زمین بسته شده بود. تشنگی به‌شدت بر حیوان چیره شده بود و به سبب طنابی که با آن بسته شده بود، هرچه سعی می‌کرد خود را به آب برساند، نمی‌توانست. برخاستم و سطل را نزدیک‌تر بردم تا آب بنوشد. به خدا سوگند که تنها همین یک کار را انجام دادم. پادشاه گفت: آری! تو این کار را برای رضای خدا انجام دادی و من مسجدی ساختم تا بگویند که مسجد پادشاه است و خداوند از من قبول نکرد! پس پادشاه دستور داد که اسم آن پیرزن را بر سر در مسجد بنویسند. ✨✨✨ @ba_khodabash1 ✨✨✨
✨﷽✨ ✅امام سجاد (علیه السلام) در رابطه با حق فرزند و برادر فرمودند: ✍حق فرزندت اين است كه بدانى او از توست و در اين دنيا خير و شرش منسوب به توست و تو در برابر ادب نيكوى او و راهنمايى او به سوى خداى عزوجل و يارى او بر اطاعت پروردگار مسول هستى، پس در مورد او همانند كسى كه مى داند بر احسان به فرزند ثواب خواهد برد و بر بدى نمودن به او كيفر خواهد ديد عمل كن . و اما حق برادرت اين است كه بدانى او به منزله دست تو و مايه عزت و قدرت توست بنابراين از او به عنوان اسلحه و وسيله اى براى معصيت خداوند و همچنين (پشتيبان و) ساز و برگ براى ستم به خلق خدا استفاده مكن، در مقابل دشمنش او را تنها مگذار و از نصيحت نمودن و خير خواهى او كوتاهى مكن، و اينها در صورتى است كه او مطيع خداوند باشد و گرنه بايد خداوند در نزد تو ارجمندتر از او باشد و هيچ جنبش و قدرتى نيست مگر به كمك خداوند . 📚بحار الأنوار ، ج ۷۱ ، ص ۱۵ . 📚تحف العقول ، ص ۲۶۳ ✨✨✨ @ba_khodabash1 ✨✨✨
✨﷽✨ روزی استاد وارد کلاس شد و به دانشجویانش گفت:"امروز می خواهیم بازی کنیم!" سپس از انان خواست که فردی به صورت داوطلبانه به سمت تخته برود. خانمی داوطلب این کار شد.استاد از او خواست اسامی سی نفر از مهمترین افراد زندگیش را روی تخته بنویسد. آن خانم اسامی اعضای خانواده,بستگان,دوستان, هم کلاسی ها و همسایگانش را نوشت. سپس استاد از او خواست نام سه نفر را پاک کند که کمتر از بقیه مهم بودند. زن,اسامی هم کلاسی هایش را پاک کرد. سپس استاد دوباره از او خواست نام پنج نفر دیگر را پاک کند. زن اسامی همسایگانش را پاک کرد.این ادامه داشت تا اینکه فقط اسم چهار نفر بر روی تخته باقی ماند; نام مادر/پدر/همسر/و تنها پسرش... کلاس را سکوتی مطلق فرا گرفته بود.چون حالا همه می دانستند این دیگر برای ان خانم صرفا یک بازی نبود. استاد از وی خواست نام دو نفر دیگر را حذف کند. کار بسیار دشواری برای ان خانم بود. او با بی میلی تمام, نام پدر و مادرش را پاک کرد. استاد گفت:"لطفا یک اسم دیگر را هم حذف کنید!" زن مضطرب و نگران شده بود. با دستانی لرزان و چشمانی اشکبار نام پسرش را پاک کرد.و بعد بغضش ترکید و هق هق گریست.... استاد از او خواست سر جایش بنشیند و بعد از چند دقیقه از او پرسید:"چرا اسم همسرتان را باقی گذاشتید؟!!" والدین تان بودند که شما را بزرگ کردند و شما پسرتان را به دنیا آوردید. شما همیشه می توانید همسر دیگری داشته باشید!! دوباره کلاس در سکوت مطلق فرو رفت. همه کنجکاو بودند تا پاسخ زن را بشنوند. زن به آرامی و لحنی نجوا گونه پاسخ داد:"روزی والدینم از کنارم خواهند رفت.پسرم هم وقتی بزرگ شود برای کار یا ادامه تحصیل یا هر علت دیگری,ترکم خواهد کرد" پس تنها مردی که واقعا کل زندگی اش را با من تقسیم می کند ,همسرم است!!! همه دانشجویان از جای خود بلند شدند و برای آنکه زن, حقیقت زندگی را با آنان در میان گذاشته بود برایش کف زدند. با همسر به از آن باش, که با خلق جهانی ‌‌‌ ✨✨✨ @ba_khodabash1 ✨✨✨
حتے تاریک ترین شب نیزپایان خواهدیافت و خورشید خواهد درخشید روزهای خوب خواهندآمد به امید فردایی روشن کہ به آرزوهای امروزمان برسیم شبتون بخیرعزیزان همراهان همیشگی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دوشنبه 29 مرداد ماهتون عالی 🌸🍃 براتـون روزی پراز زیبـایی 🌼🍃 و پراز محبت و روزگاری🌸🍃 پر از مـوفـقیـت آرزومندم 🌼🍃 ان شاالله امروز درپناه خالق هستی حال دلتون خوب خوب🌸🍃
11.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✍امام على عليه السلام: عذر برادرت را بپذير و اگر عذرى نداشت برايش عذرى بتراش 📚بحارالأنوار 74/165/29 ✨✨✨ @ba_khodabash1 ✨✨✨
✍ امیرالمومنین (علیه‌السلام): هیچ کس سعادتمند نمی‌گردد، مگر با فرمان برداری خدای سبحان و هیچ کس بدبخت نمی‌گردد، مگر با نافرمانی خدا. 📚 غررالحکم/ حدیث ۳۴۶۹ ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ ✨✨✨ @ba_khodabash1 ✨✨✨
✍مردی جوانش به دست جوان شروری کشته شد. زمان قصاص رسید، جوان ملتمسانه پای چوبۀ دار درخواست عفو جان خویش از او می‌کرد. پدرش آن‌گاه از خون فرزندش گذشت. به او گفتند: روزی پشیمان می‌شوی، روزی خواهی دید این جوان قابل عفو نبود و فرد دیگری را کشت. مرد گفت: روزی اگر ببینم او فرد دیگری را کشته است قطعا پشیمان می‌شوم که چرا امروز او را بخشیده‌ام. این پشیمانی بر من آسان‌تر است از پشیمانی از این‌که او را قصاص کرده باشم و روزی بگویم اگر او را قصاص نمی‌کردم به عنوان انسان درستکاری در جامعه زندگی می‌کرد. گاهی بین دو پشیمانی یکی از دیگری برای انتخاب بهتر است. 🍀در اصول کافی از امام باقر علیه السَّلام آمده است: پشیمانی که از گذشتی بر انسان آید بهتر از آن پشیمانی است که از یک کیفر و عذاب بر انسان وارد شود. ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ ✨✨✨ @ba_khodabash1 ✨✨✨