فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
و اگر خدا بخواهد
خواستار خیر و خوبی برای تو باشد
هیچکس نمیتواند
لطف و عنایت او را از تو برگرداند
«سوره یونس»
❤💛
┏━━✨✨✨━━┓
🖤 🖤
┗━━✨✨✨━━┛
✨✨✨
🌸 @ba_khodabash1 🌸
✨✨✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸صبح یعنی:
🌷یک سـلام آبی که بوی
🌸زنـدگی بده
🌸صبح یعنی: امید برای
🌷یک شـروعی زیبـا
🌸صبح یعنی: یک معجزه
🌷یعنی: یک ایمـان
🌸دوباره به قدرت خداونـد
"صبحتان پر از آرامش"
🍃❤️🍃
دنیای فیلـــــــــــــــم👇👇👇
@Cinamatv
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به صدای طبیعت گوش کن
🍃پروردگارت نه رهایت کرده و نه تو را
فراموش کرده است و به زودی چیزی به تو
هدیه میدهد که خوشحال شوی...
سوره ضحی آیه3 💚
خداوندا سپاسگزارم💓
┏━━✨✨✨━━┓
🖤 🖤
┗━━✨✨✨━━┛
✨✨✨
🌸 @ba_khodabash1 🌸
✨✨✨
#حكايت
دو بازرگان خراسانی ملازم صحبت یکدیگر سفر کردندی. یکی ضعیف بود که هر به دو شب افطار کردی و دیگر قوی که روزی سه بار خوردی.
اتفاقاً بر در شهری به تهمت جاسوسی گرفتار آمدند، هر دو را به خانهای کردن و در به گل بر آوردند. بعد از دو هفته معلوم شد که بی گناهند. در گشادند، قوی را دیدند مرده و ضعیف جان به سلامت برده!
مردم درین عجب ماندند.
حکیمی گفت خلاف این اگر بودی عجب بودی. آن یکی بسیارخوار بوده است، طاقت بینوایی نیاورد و به سختی هلاک شد وین دگر خویشتن دار بوده است لاجرم بر عادت خویش صبر کرد و به سلامت بماند.
چو کم خوردن طبیعت شد کسی را
چو سختی پیشش آید،سهل گیرد
وگر تن پرورست اندر فراخی
چو تنگی بیند از سختی بمیرد
#گلستان_سعدی
┏━━✨✨✨━━┓
🌸 🌸
┗━━✨✨✨━━┛
✨✨✨
🌸 @ba_khodabash1 🌸
✨✨✨
💢 #بخونید_باحاله
دزدی وارد خانه یک پیر زنی شد و شروع کرد به جمع کردن اثاث خانه.
پیرزن که بیدار بود صداش کرد و گفت ننه نشان می دهد شما جوان خوبی هستید و از ناچاری دزدی می کنید آن وسایل سنگین ول کن بیا این النگوهای طلا به شما بدم فقط قبل از آن خوابی که قبل از آمدن شما دیدم برام تفسیر کن. دزد گفت خوب چی خواب دیدی.
پیرزن گفت خواب دیدم که همه اهل محل در یک باغ بزرگی در حال دویدن بودیم که من داخل نهر افتادم و برای بیرون اوردن من از نهر با صدای بلند پسرم عبود را صدا می کردم
عبووووووووود
عبووووووووود
بیا کمک.
پسرش عبود از خواب بیدار شد و مثل موشک از طبقه بالا آمد پایین و دزد گرفت و شروع کرد به زدن او پیرزن به پسرش گفت ننه بسه دیگر نزنش.
دزد گفت بگذار بزنه اخه من پدر سوخته برای دزدی امدم یا تفسیر خواب؟
دلتون شاد🙏
┏━━✨✨✨━━┓
🖤 🖤
┗━━✨✨✨━━┛
✨✨✨
🌸 @ba_khodabash1 🌸
✨✨✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پنجره قلبت را بر
روی خالق هستی بگشای
تاعطرخوشش جانی تازه
به تو ببخشد
به به چه عطری
به مشامت میرسد
حالا ازآرزویت برایش بگو
او عاشقانه گوش می کند
ومیخواهد که همیشه
خوشحالت کند
┏━━✨✨✨━━┓
🌸 🌸
┗━━✨✨✨━━┛
.
✨✨✨
🌸 @ba_khodabash1 🌸
✨✨✨
☘🍃☘🍃☘🍃☘🍃☘
🍃☘🍃☘ ☘🍃☘🍃
☘🍃☘ ☘🍃☘
🍃☘ سلام ☘🍃
☘ ☘
☘ خدایا؛ ☘
🍃 امروز را با عشق تو 🍃
☘ آغاز میڪنم ☘
🍃 بخشندگے از توست 🍃
☘ عشق در وجود توست ☘
🍃قدرت در دستانِ توست... 🍃
☘عشق را در وجود ما قرار ده☘
🍃 تا مهربان باشیم 🍃
🌻 صبحتون بخیرو شادی 🌻
❤️ @roman222 ❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پنجره قلبت را بر
روی خالق هستی بگشای
تاعطرخوشش جانی تازه
به تو ببخشد
به به چه عطری
به مشامت میرسد
حالا ازآرزویت برایش بگو
او عاشقانه گوش می کند
ومیخواهد که همیشه
خوشحالت کند
┏━━✨✨✨━━┓
🌸 🌸
┗━━✨✨✨━━┛
.
✨✨✨
🌸 @ba_khodabash1 🌸
✨✨✨
زیبایی یه زن به باطنشه
نه به ظاهرش ...!
و قدرت یه مرد به حمایت کردنشه
نه به زور گفتنش ...!
فرقی نمیکند مرد باشی یا زن ؛
حریمت "حرمت" دارد،
هرکسی ک از در آمد "محرم" نیست صبر کن تا "آدمت" را پیدا کنی،
آدمی از "جنس خودت"
آدمی ک "حرمت سرش شود"
خودت را "مدیون" خودت نکن ...
مدیون قلبت، نگاهت، دستانت، آغوشت
گاهی باید "تنهایی" را ترجیح داد گاهی باید منتظر بود تا "محرمت" پیدا شود
تنها بمان
فرق بزرگیست میان کسی ک "تنها مانده" با کسی ک "تنهایی را انتخاب کرده
جای خدا نباشیم!
روزی در نماز جماعت موبایل یه نفر زنگ خورد. زنگ موبایل آن مرد ترانه ای بود.
بعد از نماز همه او را سرزنش کردند و او دیگر آنجا به نماز نرفت.
همان مرد به کافه ای رفت و ناگهان قلیان از دستش افتاد و شکست.
مرد کافه چی با خوشرویی گفت اشکال نداره، فدای سرت...
او از آن روز مشتری دائمی آن کافه شد.
حکایت ماست:
جای خدا مجازات میکنیم،
جای خدا میبخشیم،
جای خدا...
اون خدایی که من میشناسم
اگه بنده اش اشتباهی بکنه، اینجوری باهاش برخورد نمیکنه.
شما جای خدا نیستی اینو هیچوقت یادت نره
✨✨✨
🌸 @ba_khodabash1 🌸
✨✨✨
❤️ #نسیم_هدایت
❣ #قسمت_اول
✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨
✍🏼 داستان زندگیم رو شروع میکنم
تا بدست #دختر_یتیمم برسد....😔
👌🏼تا #عبرتی شود برای تمام
#خواهران_دینیم که بیشتر از گذشته به #الله_تعالی نزدیک شوند......
✍🏼 #دختری بودم 12 ساله که
از #اسلام_و_دین چیزی نمیدونستم
میدیدم که بعضی وقتها مادرم اگر یادش می افتاد #نمازی میخوند و پدرمم همینطور...
هر چند خانواده ی ما از نظر #اخلاقی بسیار پایبند #حیا و #شرم و #حجاب بودیم.... اما این فقط به خاطر #اصول_خانوادگی بود و بس...
خانواده ی 7 نفره ای شامل
مادر بزرگم ،پدرم ،مادرم ، و 2 فرزند #پسر و 2 فرزند #دختر بودیم...
همه در #سکوت زندگی ساده ای داشتیم ...تازه به سال اول راهنمایی وارد شدم، شاگرد زرنگی بودم و در درس خوندن به مشکل بر نمیخوردم
هیچ وقت از کسی کمک نمیگرفتم ،در میانه سال تحصیلی بودکه متوجه بعضی #رفتارهای_عجیب از طرف برادر بزرگم شدم....
اولین کسی که متوجه شد من بودم...
دلیلش رو نمیدونستم...
خیلی ساکت بود و زیاد تو فکر میرفت...
بعدها شروع به #نماز_خوندن کرد
همه داشتیم شاخ در می آوردیم
آخه #برادرم چه به #نماز_خوندن...!
بعد از مدتی بازم این رفتارها ادامه داشت...خیلی #عجیب بود... برادرم 5 سال از من بزرگتر بود اما خیلی رابطمون خوب بود...
یه شب خیلی دیر اومد خونه دیگه همه از دست کارهاش #کلافه شده بودن
ولی من یکی فقط میخواستم #دلیلش رو بدونم...
همینکه همه خوابیدن رفتم بالای سرش و صداش زدم دیدم اونم نخوابیده ،ازش سوال کردم چرا اینجوری رفتار میکنی؟
چت شده؟
همینکه اینو شنید #زد_زیر_گریه...
بهم گفت تو اصلا میدونی من چند سال در #تاریکی زندگی میکردم؟
💔 #بدون_الله_زندگی_میکردم...
همینکه این جمله رو شنیدم تکون عجیبی خوردم...حالم بد شد، دنیا دور سرم گیج رفت...تازه فهمیدم چیکار کردم...
چند وقت بدون یادی از #الله_تعالی زندگی کردم...
عجب نگون بختی بزرگی بود...
منم #گریه_کردم و با هم #یک_صدا شدیم ... اون شب همین حرف بینمون رد و بدل شد...دیگه هیچ حرفی نداشتیم بگیم...
منم مثل دادشم #داغون شدم
مثل اون هی میرفتم تو فکر... تا اینکه تصمیم گرفتم #نماز_بخونم...
😔یا الله #چقدر_سخت_بود با چه رویی رفتم روی جا نماز میدونستم خطا کارم و #از_الله_فاصله_گرفته_ام میتونستم #سنگینی الله اکبر رو احساس کنم ...
😭به خدایم گفتم یاالله با کوهی از #غفلت اومدم پیشت #خیلی_سنگینه #نفسم بالا نمیاد خودت کمکم کن
عجب نمازی خوندم کلا داغون شده بودم... شبش رفتم پیش داداشم و بهش گفتم که منم میخوام #توبه کنم چیکار کنم؟ خیلی خوشحال شد و تا صبح نخوابید برام حرف زد و در آخر گفت حالا بگو
❤️أشْهَدُ أَنَّ لٰا إلٰه َإلٰا اللّٰه
❤️وأَشْهَدُ أَن مُحَمَّد رَسولَ اللّٰه
☝️🏼️منم گفتم و این کلمه خیلی #بارهای_سنگین رو از روی دوشم برداشت...نمیدونم چرا اما احساس میکردم سبک شدم... #آرامش داشتم...
بعدها در احادیث خوندم که #رسول_اللهﷺ میفرماید: هر کسی به الله تعالی ایمان بیاورد تمام #گناهان قبلش بخشیده میشود حتی اگر به اندازه کوهی باشد.😌
😔خانوادم متوجه شدن که من #ایمان_اوردم...پدرم خیلی با پسرای مسجد بد رفتاری میکرد چون در کل خیلی گمراه بود...
ما جزء خانواده هایی بودیم که هر سال یک هفته #مولودی میگرفتیم و تمام اقوام و همسایه و آشناهامون رو دعوت میکردیم... و #بدعت های زیادی داشتیم... در حالی که به نماز و چیزهای مهمتر توجهی نداشتیم
😔پدرم بیشتر از همه #ضد من شد
طوری شد که حتی اجازه #اظهار_نظر در مورد هیچ چیز نداشتم...
😔مادرم با هام #بدرفتاری میکرد..
پدرم کلا #آدم_حسابم_نمیکرد...
و برادر بزرگم هم که اکثر اوقات تو مسجد بود ...
به خاطر اینکه با خانواده #دعوا نکنه همیشه دیر وقت میومد خونه تا همه بخوابن...اما من نمیتونستم برم بیرون و پای همه چیز وایسادم....
✍🏼 #ادامه_دارد...ان شاءالله
#تلنگر
🍃⚘✨🍃⚘✨🍃⚘✨🍃
✨تو آدم خوبه زندگی خودت باش
❌مي گويند با هر كس بايد مثل خودش رفتار كرد !
🔱شما #گوش_نکنید.
✅چون اگر چنين بود از منش و شخصیت هیچكس ،چيزى باقى نمي ماند !
👌هركس هر چه به سرت آورد فقط خودت باش...
✴️نگذار برخورد نادرست آدمها ، #اصالت و #فطرت تو را خدشه دار کند.
✳️اگر جواب هر جفايى ، بدى بود که داستان زندگی ما خالى از آدم های خوب می شد !
🍃اگر نمي توانى آدم خوبه ى زندگي كسى باشى...
🍂اگر براى ياد دادن همان خوبى هايى كه خودت بلدى ، ناتوان هستی
🕸اگر خوبى كردى و بدى ديدى...
👌 به یاد #خداوندت بیفت، که چقدر #خوبی میکند و از طرف بندگانش بدی می بیند...
اما هیچ گاه
نه آبرو میبرد،
نه قهر می کند،
نه دعوا راه می اندازد،
و نه سیل خوبی هایش را قطع می کند.
💕همیشه یادت بماند
که تو #خداوندی داری که جای همه برایت جبران می کند. 💕
او #جبار است
یعنی
#ترمیم_کننده_دلهای_شکسته💔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ته،ته،ته همه ناامیدی ها
نداشتن ها،
نخواستن ها،
نبودن ها،
بن بست هاونرسیدنها،
تو!خداراداری❤️
که آغوشش رابرایت
بازکرده است
ناامیدی چرا؟
خداراصدابزن اوهمیشه
درکنارتوست❤️
شب تون در پناه امن الهی 🙏
┏━━✨✨✨━━┓
🖤 🖤
┗━━✨✨✨━━┛
✨✨✨
🌸 @ba_khodabash1 🌸
✨✨✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام ودرود، صبحتون بخیر😍خدایا توکل بر تو🌹
ﺁﺭﺍﻡ ﺑﺎﺵ ، ﺍﻫﺪﺍﻑ ﺑﻠﻨﺪ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺵ ، ﺩﻧﯿﺎ ﺭﺍ ﺑﻨﮕﺮ ، ﺍﺭﺯﺵ ﻫﺮ ﺛﺎﻧﯿﻪ ﺭﺍ ﺑﺪﺍﻥ . ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﻫﺮﮐﺎﺭﯼ ، ﺑﻪ ﺑﺎﺯﺗﺎﺏ ﺁﻥ ﺑﯿﻨﺪﯾﺶ . ﺩﺭ ﺭﺍﻩ هدف هاﯾﺖ، ﺳﺨﺘﯽ ﺭﺍ ﻫﻞ ﺑﺪﻩ ﻭ ﮐﻨﺎﺭ ﺑﺰﻥ ﻭ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺧﻮﺷﺤﺎﻝ ﺑﺎﺵ . ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﮐﻪ ﺑﯿﺪﺍﺭ ﻣﯽﺷﻮﯼ، ﺑﻪ ﺗﻮ ﻓﺮﺻﺖ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺩﺍﺩﻩ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ . ﻣﯽﺗﻮﺍﻧﯽ ﻫﻤﻪ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺭﺍ ﮐﻨﺎﺭ ﺑﮕﺬﺍﺭﯼ ﻭ ﺍﺯ ﻧﻮ ﺁﻏﺎﺯ ﮐﻨﯽ ، ﺁﻥ ﺭﺍ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﻦ ، با ﻋﺸﻖ ﺯﻧﺪﮔﯽ كن . هر روز آغاز یک تغییر و شروع یک هیجان اسـت . خــدایا دریـچـه ی شــادی بـی پـایـان ، خوشبختی ، سلامتی و روزی پر برکت را به روی همه باز کن. آمین🙏🏻
┏━━✨✨✨━━┓
🌸 🌸
┗━━✨✨✨━━┛
✨✨✨
🌸 @ba_khodabash1 🌸
✨✨✨
👑بـا خـــدا بـاش پـادشـاهے ڪن👑
❤️ #نسیم_هدایت ❣ #قسمت_اول ✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨ ✍🏼 داستان زندگیم رو شروع میکنم تا ب
❤️ #نسیم_هدایت
❣ #قسمت_دوم
✍🏼کم کم شروع کردم با #خواهر کوچیکم حرف زدن اول خیلی بدش میومد #عصبانی میشد؛ و میگفت ولم کن...
اما من ولش نمیکردم...
خیلی سمج تر از این حرفها بودم...
در این بین متوجه شدم که یکی از هم کلاسی هام مثل من #موحد و #هدایت شده خیلی #خوشحال شدم...
واقعا به یک #همدم و#همفکر نیاز داشتم...اون میرفت #کلاس_قرآن
یه روز اومد بهم گفت بیا باهم بریم
منم میدونستم که خانوادم اجازه نمیدن ولی خودم خیلی مشتاق بودم...برای همین هر جوری بود رفتم و به خانوادم چیزی نگفتم...
😍وای فضای خیلی معنوی و عالی داشت...
همینکه وارد مسجد شدم احساس کردم خیلی #آرامش میگیرم، اولین جلسه رو فقط به اونها نگاه کردم چون چیزی بلد نبودم...
از اینکه به خانوادم راستش رو نگفته بودم #ناراحت بودم...
فردای اون روز به مادرم گفتم که رفتم کلاس قرآن مادرم چیزی نگفت تعجب کردم، ولی خیلی خوشحال بودم که چیزی نگفت
ادامه دادم با خواهر کوچکترم حرف زدن از #الله گفتم ، از عظمتش و از اینکه ما فقط و فقط به خودش #نیاز داریم نه به بندهای ناتوانش...
خواهرم با شنیدن حرفهام #سکوت میکرد و توی فکر میرفت فهمیدم که دلش نرم شده...
کم کم رفتم به کلاسهای #عقیدتی و همچنان پدرم با من ضدیت میکرد...
😔هر روز داستان دعوای پدرم با پسران #مسجد به گوشم میخورد و من خیلی ناراحت میشدم این کار هر روز پدرم بود چند باری هم براشون مامور آورده بود...
✍🏼خلاصه زندگیم به همین منوال میگذشت ومن روز به روز بیشتر و بیشتر احساس #تنهایی میکردم...
یک روز توی کلاس بودم بحث #حجاب به میان اومد و اینکه با #چادر کامل میشه...من خیلی تو #فکر رفتم همین که رسیدم خونه #چادر کهنه مادرم رو آوردم و دزدکی امتحانش کردم....
✨ #سبحان الله
✨ #چه_زیباست_دین_الله_تعالی
😍من خیلی با چادر زیبا شدم
رفتم و طوری که پدرم نبینه #چادر رو قایم کردم اما برای مادرم انگار رفتارهام عادی شده بود...
فرداش که رفتم #مدرسه چادر رو سرم کردم ، چادر کش نداشت و منم چون بچه بودم نمیتونستم مهارش کنم #اما_شکست_نخوردم 💪☺️
🤔با خودم گفتم #والله_میپوشم همین کار رو هم کردم و پوشیدم و رفتم مدرسه، همینکه رسیدم #دوستام همه نگاهم میکردن ویک لحظه چشم ازم بر نمیداشتن...
دوست موحدم ساریه جان که بهترین دوستم شده بود اومد و بغلم کرد گفت از فردا باهم میاییم مدرسه اونم چادر سرش میکنه....
وقتی از مدرسه بر گشتم #بارون شدیدی سر گرفت و منم با چادر نمیتونستم راه برم...
😭وقتی رسیدم خونه دیدم گِل تا زانوهام رسیده...!و چادرم رو داغون کرده...
😔مادرم که اینو دید چون از شلختگی خیلی بدش میومد بعد از ظهرش رفت برام چادر خرید از خوشحالی توی پوستم نمیگنجیدم...
😍فرداش با چادر خودم رفتم مدرسه
سال 79 بود مردم عادت نداشتن یک #دختر_جون رو با چادر ببینن اونم توی شهری که #بی_حجابی بیداد میکرد...😔
😍همچنان با خواهرم صحبت میکردم تا اینکه فهمیدم اونم شروع کرده به #نماز_خوندن اما به خاطر شخصیت خجالتیش از ما #پنهون میکرد همینکه نماز میخوند دنیایی بود برای من...
الآن دیگه نوبت #مادرم بود ...
خیلی سخت بود به یکی بزرگتر از خودت بگی #نماز_بخون و نصیحتش کنی...حالا اگه اون یه نفر مادرت باشه دیگه خیلی سخت تر میشه... منم به همین خاطر رفتم #سی_دی گرفتم
وبا پول برادر بزرگم یه دستگاه خریدیم آوردیم خونه و موعظه ها و خطبه های بعضی علما رو آوردیم و روشن کردیم برای مادرم
✨ #الحمدلله مادرم خیلی خوشش اومد و هر روز موضوعات جدیدی از ما میخواست...
☺️ با لطف الله تعالی مادرم هم که شروع کرد به #نماز_خوندن این واقعا #عالی بود...
با این حال بازم مخالف بعضی رفتارهای من بود... من مثل قبل به #کلاس_قرآن و کلاسهای #عقیدتی میرفتم و پدرمم مثل قبل من رو به حساب نمی آورد...
یه روز توی کلاس از #وجوب زدن #نقاب حرف زدن و منم خیلی خوشم اومد هر کاری کردم نتونستم #نقاب پیدا کنم... در سطح شهر اصلا چنین چیزی پیدا نمیشد ، منم به ساریه گفتم بیا با چادر خودمون نقاب بزنیم...😊اون سال چند تا از دوستهای دیگم هم مثل ما شروع کردن به نماز خوندن....
✍🏼 #ادامه_دارد... ان شاءالله
#داور_خداست
هرگز از حرفهايي كه مردم درباره تو مي گويند نگران نشو.
هيچگاه كوچكترين توجهي به آن نشان نده.
هميشه فقط به يك چيز فكر كن:
« داور خداست. آيا من در برابر او روسفيدم؟ »
بگذار اين معيار قضاوت زندگي تو باشد
تا بي راهه نروي ...
تو بايد روي پاي خودت بايستي و تنها ملاحظه ات اين باشد كه :
«هر كاري انجام مي دهم بايد مطابق شعور خودم باشد. تصميم گيرنده بايد آگاهي و شعور خودم باشد. »
آنگاه خدا داور تو خواهد بود.
#اﺷﻮ
✨✨✨
🌸 @ba_khodabash1 🌸
✨✨✨
✨پند آموز✨
👦هفت یا هشت سالم بودم، برای خرید میوه و سبزی به مغازه محل باسفارش مادرم رفتم.
اون موقع مثل حالا نبود که بچه رو تا دانشگاه هم همراهی کنن❗️
💰پنج تومن پول داخل یه زنبیل پلاستیکی قرمز رنگ که تقریباً هم قد خودم بود با یه تکه 📄کاغذ از لیست سفارش ... میوه وسبزی رو خریدم کل مبلغ شد 4 تومن.
دور از چشم مادرم مابقی پول رو دادم یه 🍪کیک و یه🍺 نوشابه زرد کانادادرای از بقالی جنب میوه فروشی خریدم و روبروی میوه فروشی روی جدول نشستم و جای شما خالی نوش جان کردم.
🏡خونه که برگشتم مادر گفت مابقی پولو چکار کردی❓
راستش ترسیدم بگم چکار کردم، گفتم بقیه پولی نبود ... 👵مادر چیزی نگفت و زیر لب غرولندی کرد منم متوجه اعتراض او نشدم.
داشتم ازکاری که کرده بودم و کسی متوجه نشده بود احساس غرور میکردم اما اضطراب نهفته ای آزارم می داد.
👵پس فردا به اتفاق مادر به سبزی فروشی رفتم اضطرابم بیشتر شده بود. که یهو مادر پرسید👨🌾 آقای صبوری میوه و سبزی گران شده❓ گفت نه همشیره.
گفت پس بقیه پول رو چرا به بچه پس ندادی❓
👨🌾 آقای صبوری که ظاهراً فیلم خوردن کیک و نوشابه ازجلو چشمش مرور میشد با لبخندی زیبا روبه من کرد گفت : آبجی فراموش کردم ولی چشم طلبتون باشه.
دنیا رو سرم چرخ میخورد اگه حاجی لب باز میکرد و واقعیت رو می گفت به خاطر دو گناه مجازات می شدم، یکی دروغ به مادرم یکی هم تهمت به حاج صبوری❗️
👵مادر بیرون مغازه رفت. اما من داخل بودم.
👨🌾حاجی روبه من کرد و گفت: این دفعه مهمان من❗️
ولی نمی دونم اگه تکرار بشه کسی مهمونت میکنه یا نه⁉️ بخدا هنوزم بعد 44 سال لبخندش و پندش یادم هست❗️
بارها باخودم می گم این آدما کجان و
چرا نیستن❓
چرا تعدادشون کم شده آدمهایی از جنس بلور که نه كتاب های روانشناسی خوندن
و نه مال زیادی داشتن که ببخشند❓
ولی تهمت رو به جان خریدن تا دلی پریشون نشه ...❗️
⛔️ #ببخشید_چند_لحظه ⛔️
فضای مجازی هم محضر خداست..
در روز حساب تمام این سایت ها..
تمام این کلیک ها..
آیدی ها..پیام ها..
به حرف می آیند و گواهی می دهند بر کارهای مان...
نکند که شرمنده شویم..
امان از لحظه غفلت که او شاهد است و ما بی خبر..
گاهی باید روی مانیتور بچسبانیم ورود شیطان ممنوع!
مراقب دست راست مان که کلیک میکند و
چشمان مان که نظاره می کند باشیم..
"کل اولئک کان عنه مسئولا"
و بدانیم و آگاه باشیم که خدا هم
یک کاربر همیشه "آنلاین" اینجاست...
┏━━━ ✨✨✨✨ ━━┓
❤️📿 📿 ❤️
┗━━━ ✨✨✨✨ ━━┛
❤️ مناجات شبانه
خدای عزیـــــزم
مگر من جز تو که را دارم که وقتے دلم بگیرد،بیایم و با او درد و دل کنم و بشود آرامِ جــــــــــانم.
خدای من اگر تو بخشش نکنی؛اگر از محبتت محرومم کنی چیزی نمی ماند برایم،
بهترینم مرا هدایت کن؛این بنده ی خطاکارت را هدایت کن که خطا نرود ...
(راه کسانی که ايشان را نعمت داده ای ، نه خشم گرفتگان بر آنها و نه گمراهان)
خودم خوب می دانم گهگاهی پایِ ایمانم لنگ می زند
امشب از تو وسعت روح میخواهم
دستانم خالے است ...خالیه... خالیه ... خالی😔
مــــــــــهربانم !
ممنون که کنارم هستے حتی وقتایی که فراموشت میکنم😔
مثل همیشه کنارم باش🙏
شـــــبـــتون بــــاذکــــــر خــــــدا ❤️
___________________
📗 ڪــانال بـــاخـــدا بـــاش 👇👇👇
⚜📿 📿⚜
✨✨✨
🌸 @ba_khodabash1 🌸
✨✨✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام ودرود، صبحتون بخیر😍خدایا توکل بر تو🌹
ﺁﺭﺍﻡ ﺑﺎﺵ ، ﺍﻫﺪﺍﻑ ﺑﻠﻨﺪ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺵ ، ﺩﻧﯿﺎ ﺭﺍ ﺑﻨﮕﺮ ، ﺍﺭﺯﺵ ﻫﺮ ﺛﺎﻧﯿﻪ ﺭﺍ ﺑﺪﺍﻥ . ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﻫﺮﮐﺎﺭﯼ ، ﺑﻪ ﺑﺎﺯﺗﺎﺏ ﺁﻥ ﺑﯿﻨﺪﯾﺶ . ﺩﺭ ﺭﺍﻩ هدف هاﯾﺖ، ﺳﺨﺘﯽ ﺭﺍ ﻫﻞ ﺑﺪﻩ ﻭ ﮐﻨﺎﺭ ﺑﺰﻥ ﻭ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺧﻮﺷﺤﺎﻝ ﺑﺎﺵ . ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﮐﻪ ﺑﯿﺪﺍﺭ ﻣﯽﺷﻮﯼ، ﺑﻪ ﺗﻮ ﻓﺮﺻﺖ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺩﺍﺩﻩ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ . ﻣﯽﺗﻮﺍﻧﯽ ﻫﻤﻪ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺭﺍ ﮐﻨﺎﺭ ﺑﮕﺬﺍﺭﯼ ﻭ ﺍﺯ ﻧﻮ ﺁﻏﺎﺯ ﮐﻨﯽ ، ﺁﻥ ﺭﺍ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﻦ ، با ﻋﺸﻖ ﺯﻧﺪﮔﯽ كن . هر روز آغاز یک تغییر و شروع یک هیجان اسـت . خــدایا دریـچـه ی شــادی بـی پـایـان ، خوشبختی ، سلامتی و روزی پر برکت را به روی همه باز کن. آمین🙏🏻
┏━━✨✨✨━━┓
🌸 🌸
┗━━✨✨✨━━┛
✨✨✨
🌸 @ba_khodabash1 🌸
✨✨✨
👑بـا خـــدا بـاش پـادشـاهے ڪن👑
❤️ #نسیم_هدایت ❣ #قسمت_دوم ✍🏼کم کم شروع کردم با #خواهر کوچیکم حرف زدن اول خیلی بدش میومد #عصبا
❤️ #نسیم_هدایت
💌 #قسمت_سوم
✍🏼الحمدلله توی مدرسه 10 الی 12 تایی چادری بودیم...
همه باهم مقنعه هامون رو جلو آوردیم و با دست راست چادرمون رو جلوی صورتمون گرفتیم نقاب نمیشد ولی از هر چیزی بهتر بود...
😔#مادرم وقتی فهمید خیلی #عصبانی شد...یه روز چادرم رو شسته بودم و گذاشته بودم روی بخاری که خشک بشه برم مدرسه، ولی یادم رفت چادرم رو بردارم و چادرم سوخت...
😭😭مادرم به این بهانه چادرم رو دو نیم کرد و همه اش رو #پاره کرد...
😞و #داغون_شدم به این فکر میکردم
الآن چطور برم بیرون #گریه کردم و از ناراحتی رفتم کت خیلی خیلی #گشاد مادرم رو آوردم و تنم کردم مادرم چاق بود و من خیلی لاغر #الحمدلله که حجابم حفظ شد...اما نقابم چی؟
😔اون روز توی مدرسه با هیچ کس حرف نزدم...وقتی هم اومدم خونه رفتم توی اتاقم و در رو بستم تا یک هفته #اعتصاب_غدا کردم بخاطر چادرم....
😔انقدر #ضعیف و #لاغر شده بودم مادرم نتونست طاقت بیاره رفت و یک #چادر جدید برام گرفت...
😍وای #سبحان_الله انگار تمام خوشی های دنیا به یکباره به من هدیه داده شده بود...
☺️همینکه چادر جدید رو سرم کردم بازهم همون #شکوه و #زیبایی و #امنیت رو #حس کردم....
😌احساس میکردم کسی #خوشبخت تر از من وجود ندارد....
اوضاع تا چند هفته ای #آروم بود تا اینکه یک روز #پدرم من رو وقتی داشتم از مدرسه بر میگشتم دید...
اولش چون جلوی صورتم رو پوشونده بودم منو نشناخت...!
پشت سرم راه افتاد که بیاد خونه وقتی رسیدم دم در تازه متوجه شد منم...
😭 #دعوای مفصلی به پا کرد...
😭از همه چیز #محرومم کرد... و دیگه نزاشت با هیچ کدوم از دوستام برم و بیام...
😔غیر از مدرسه اجازه رفتن به هیچ کجا رو نداشتم خوبیش این بود که دوستای موحدم همکلاسیم بودن این خیلی عالی بود.
به حدی #محروم و #طرد شدم که حتی نمی اومدم اتاق نشیمن کنارشون بشینم ، درسته که همه از یک رگ و خون بودیم اما جنس #عقایدمون خیییلی با هم فرق داشت...
😞من که نمیتونستم قبول کنم که نرم به کلاسای عقیده... یه راه چاره پیدا کردم برادرم یه #ضبط صوت کوچیک داشت (واکمن) ازش قرض گرفتم و با یه نوار کاست دزدکی به مدرسه بردم...
اون ضبط رو دادم دست #ساریه و بهش گفتم همه درسارو رو برام ضبط کنه...
خدا ازش راضی باشه خیلی کمک حالم بود همه رو ضبط میکرد برام و من میومدم خونه و دزدکی گوش میدادم و آیه ها رو #حفظ میکردم...
یه روز برادرم اومد خونه و گفت #کارم_داره منم رفتم ببینم چی شده ؛داداشم در مورد #خوردن_ذبح یا گوشت دست غیر موحد حرف زد در مورد #سوسیس و #کالباس گفت چیزی که ما خیلی استفاده میکردیم خیلی حرف زدیم و خیلی موعظه کرد منم مجاب دونستم که دیگه از اون گوشت وخوراک #نخورم...
😔و البته این برای پدرم ضربه خیلی #سنگینی بود... هر چند من پدرم رو #عاشقانه دوست داشتم اما الله تعالی رو بیشتر و بیشتر و صدها و بار بیشتر از پدرم دوست داشتم و به خاطرش دست به #هرکاری میزدم....
😔پدرم با اینکار من سخت #عصبانی شد و کلا حتی از #غذاخوردن محرومم کرد
💪🏼 #اما_من_تسلیم_نشدم
❤️من #الله رو داشتم... کسی که در هر لحظه ای ازش #کمک میخواستم کمکم میکرد...
با خودم میگفتم الان چیکار کنم که بیشترین #تاثیر رو روی پدرم بزاره تصمیم گرفتم به برادرم بگم کمتر بره بیرون و بیشتر توی خونه بمونه...
#الحمدلله به حرفم گوش داد و بیشتر توی خونه موند من و برادرم همیشه با هم 3نماز جماعت میخوندیم، همیشه با هم #تلاوت میکردیم...اینها خیلی روی پدرم #تاثیر_مثبت گذاشت....
✍🏼 #ادامه_دارد... ان شاءالله
🌺🍃🌸🍃🌺🍃🌸🍃🌺🍃🌸
#ده_فرمان
🌱 فرمان اول: در خوشحال کردن مردم بسیار بکوشید تا در قیامت خدا خوشحال تان کند.
⛱فرمان دوم: تا می توانید سکوت اختیار کنید که سکوت موجب محبت می شود و راهنمای هر خیری است.
🌱فرمان سوم: در خواندن سوره حمد استمرار بورزید که جمیع خیر و حکمت در امور دنیا و آخرت در آن گرد آمده است.
⛱فرمان چهارم: به روزی اندک خدا راضی باشید تا خدا نیز از عمل کم شما راضی باشد.
🌱فرمان پنجم: در برقرار کردن صله رحم ثابت قدم باشید که بهترین نوع آن خودداری از آزار خویشاوندان است.
⛱فرمان ششم: به کسی که از خدا نمی ترسد امید نداشته باشید که نه تعهد دارد، نه نجابت و نه کَرَم.
🌱فرمان هفتم: بسیار احسان کنید که خداوند در قیامت یک نصفه خرما را مانند کوه احد بزرگ می کند.
⛱فرمان هشتم: حق الناس را رعایت کنید که دوستی محمد و آل محمد بدون آن پذیرفته نیست.
🌱فرمان نهم: از بخششی که زیانش برای تو بیش از سودی است که به دیگران می رسد، حذر کن.
⛱فرمان دهم: بسیار مراقب کردار خود باشید تا مورد تهمت و اتهام قرار نگیرید، که در آن صورت حق ملامت ندارید.
💚آقا امام علی ابن موسی الرضا(ع) / اصول کافی جلد۲📚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♥️ℒℴνℯ♥️
✍🏻 چقدر زیبا گفته مولانا
غم دیروز و پریروز و فلان سال
و فلان حال و فلان مال
که بر باد فنا رفت نخور!!!
به خدا حسرت دیروز عذاب است
مردم شهر به هوشید؟؟؟
هر چه دارید و ندارید
بپوشید و بخندید که
امروز، سر هر کوچه خدا هست!!!
روی دیوار دل خود بنویسید خدا هست!!!
نه یکبار و نه ده بار که صد بار
به ایمان و تواضع بنویسید
خدا هست و خدا هست و خدا هست...
✾࿐༅🍃❤️🍃༅࿐
#تلنگر*
😭💔دانشگــاه انتظــار از سـالها پیش همچنان دانشجو مےپذیرد
ولے متاسفانہ هنوز نتوانستہ
3⃣1⃣3⃣ نفر فارغالتحصـیل داشتہ باشد🎓😔🍃
شما مےتوانید در اولین فرصت ثبت نام نمـایید😊
📌 مدارڪ مورد نیاز👇👇
💠⇦نماز اول وقـــت
💠⇦برگہ تسویہ حساب حقالناس
💠⇦دائم الوضــو بودن
💠⇦قرآن خــواندن
💠⇦نماز شــب
💠⇦رعايــت حلال و حرام
💠⇦+راستگویے و راستے
💠⇦خوش اخلاقے و خوش برخوردے
امام زمان یار مےخواهند یارے چون #ابوالفضل❤️
هست همچین یارے⁉️
آیا امام زمانے شدهایم⁉️
بهارے شدهایم⁉️ 🍃
همہ منتظرند 313 یار جمع شوند، پیدا شوند، خودشان را نشان دهند ؛
⚠️ آیا براے اینکہ خودمان هم عضو 313 نفر شویم ، کارے کردهایم؟!📄
همہ مےگویند 313 نفر کہ عددے نیست ،اما براے افرادے چون ما 313 نفر هم عدد بزرگے است 🔰
❗️آقا یار میخواهند ؛ کجایند آنهایے کہ آقا را صدا مے زنند؟!🗣
😔😔
🌸"اللهم عجل لولیک الفرج"🌸