فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽#داستان_کوتاه_تصویری
آن گوهرِ نایاب که در کانِ وجود است، از خود بطلب، بر درِ هر خانه مجویش! داستان بی نهایت زیبا و تاثیرگذار که شما را بدجور متحول میکند! از اون داستانهاست که دوست دارید چند بار ببینید و در انتها شگفت زده میشوید! توصیه هایش را آویزه گوش کنید!👍
✨✨✨
🌸 @ba_khodabash1 🌸
✨✨✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥این کلیپ زیبا رو ببنید
🤲و بعد از ته دل بگید الهی آمین
#بسیار زیبا
ٱللَّهُمَّ صَلِّ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّل فرجهم
✨✨✨
🌸 @ba_khodabash1 🌸
✨✨✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
😨😨😨
ببینید مرگ هایی که #ناگهان به سراغ انسانها می آید.
ملک الموت مهلت نمی دهد
✨✨✨
🌸 @ba_khodabash1 🌸
✨✨✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خوشبخت کسی است........
✨✨✨
🌸 @ba_khodabash1 🌸
✨✨✨
👑بـا خـــدا بـاش پـادشـاهے ڪن👑
❤️ #نسیم_هدایت 💌 #قسمت_هفتم ✍🏼رفتم بازم چایی بریزم و بیارم بعداز خوردن چایی مادرش که خیلی هم
❤️ #نسیم_هدایت
💌 #قسمت_هشتم
✍🏼قرار شد برای فردا #طلا ها رو بخریم، وقتی اومدن یه ماشین زیر پاش بود یه #پیکان سفید رنگ خیلی هم تمیز😍
سوار شدیم و داشت #رانندگی میکرد که من سرم رو پایین انداخته بودم عادت داشتم وقتی سوار ماشین میشم سرم رو به زیر ببرم و #ذکر بگم
📿100 #استغفرالله
📿100 #سبحان_الله
📿100 #الحمدلله
📿داشتم 100تا سبحان الله رو تموم میکردم که سرم رو بالا گرفتم تازه کنم و بازم بگم که یه دفعه سنگینی #نگاه یکی اذیتم کرد.
😒متوجه شدم که آینه #ماشین رو به طرف من تنظیم کرده وای خدا مردم از #خجالت آخه این چه کاریه ،زشته وای الآن چکار کنم...
📿بازم رفتم پایین و ذکر گفتم تا رسیدیم و گفتن پیاده بشید وقتی پیاده شدم چشمم خورد به #پلاک ماشینش زود چیزی حفظم میشد پلاکش حفظم شد..596...11
😔با وجودگذشت 17 سال باز هم یادمه...
یه سرویس خیلی قشنگ و شیک و ارزون گرفتم و یه دسبند و یه انگشتر خیلی کم طلا خریدم نه اینکه بگم #خسیس بودم ،نه من فقط نمیخواستم #اصراف بشه سرجمع شده بود800 تومن...☺️
❤️الحمدلله علی کل حال؛ همه چیز آروم و بی صدا تموم شد
روز پنجشنبه 23 #رمضان ما #عقد کردیم پدرم هزینه مراسم رو به عهده گرفت که به ایشون(هیچ وقت روم نشد صداش کنم)فشار نیاد #روزه بودیم و #گرسنه خدا رو شکر هم #افطاری دادیم به مهمانها و هم #مراسم گرفتیم..
چه با #برکت بود رمضان اون سال
یه نفر اومد برای اینکه ما رو #عقد کنه گفت میخوام با #عروس خانوم تنها حرف بزنم...
ازم سوال کرد که این #ازدواج اجباریه یا اختیاری منکه #تعجب کردم درسته سنم کم بود اما #دین-اسلام من رو فهیم و عاقل و بالغ کرده بود من میتونستم خودم برای خودم تصمیم بگیرم...و در کمال عقل و صحت و سلامت این تصمیم رو گرفتم اینها رو به اون ماموستا گفتم کاملا تعجب کرد و چیزی نگفت و گفت #داماد بیاد ایشون هم اومد و روبه روی من نشست و طوری که یه قدم هم فاصله نداشت...
😓آخ مردم از #خجالت آب شدم رفتم زمین سبحان الله تا حالا توی عمرم انقد #خجالت نکشیده بودم...
👳🏼♀داشت با ماموستا حرف میزد منم یه ذره #چادر_سفید رو کنار زدم نگاش کنم آخی این چشم عسلی چه خوشکله چه پوست سفیدی داره منکه در یک دقیقه مات و مبهوت چهره اش شدم متوجه شدم داره #نگام میکنه
😍یه لبخند ژکوندی زد و دندونای سفیدش افتاد بیرون
😱اه منکه هنوز دارم نگاش میکنم ای دادبیداد من چم شده این آبروریزی ها چیه ولی کم نیاوردم یه #اخم کردم و سرم رو انداختم پایین...
#عقد کردیم و همه بوس و ماچ و #تبریک و نقل و شکلات بارانمون کردن🍬🎊🍫🎉
⏱آخر شب شد و ای بابا کسی خیال نداره بره منم خستم و روزه بودم و عصرش کلاس بودم.
ساریه جان اومد کمکم و گفت حالا دیگه نوبت کادو هاست و خداحافظی،الله ازت راضی باشه منو نجات دادی...همه #کادو هاشون رو دادن و رفتن فردا #جمعه بود
😢اه یادم افتاد فردا سه نوبت کلاس دارم اون وقتا گوشی نبود که پیام بدم،گفتم بهش بگید بیاد کارش دادم جلدی اومد و هی نگاه شیطونی بهم میکرد و منم سرم و زیر انداختم و سرخ شدم
😊گفتم الان دیگه اجازه من دست شماست و من فردا سه نوبت کلاس #قرآن روخوانی #حفظ و #تجوید
اجازه هست برم؟گفت بله اشکال نداره برو...
☹️گفت کارت فقط همین بود؟
گفتم بله..گفت باشه پس من برم همه منتظرم هستن و خداحافظی کرد و رفت..منم زود همه طلاها و لباسها رو درآوردم و انقدر خسته بودم رفتم بخوابم.
اونا داشتن کادوها رو میشمردن گفتم چه کاریه بخوابید بابا دیره منکه میرم میخوابم رفتم خوابیدم ساعت 2 نصف شب بیدار شدم دیدم اینا که دارن بازم کادو باز میکنن😢ای دادبیداد همه رو از کار و #زندگی انداختیم.
صبح شد و منم صبحانه خوردم و داشتم خودم رو آماده میکردم که برم #کلاس که در زنگ خورد پدرم بود گفت کجا میری #مهمون داریم گفتم منکه باید برم وگرنه عقب میافتم گفت مگه نمیگم مهمون داریم بیا #نامزدت اومده...
😳صبح به این زودی اومده اینجا چیکار گفت از ساعت 6.30 دقیقه اینجاست بیچاره یخ کرد یه دفعه پشت سر بابام یکی اومد تو بعد از سلام و احوال پرسی گفت دیره بریم
گفتم کجا گفت مگه کلاس نداری الان 10 دقیقه است که شروع شده ،این از کجا ساعت کلاس های من رو میدونست گفتم بریم سوار شدیم و تا رسیدم یک کلمه هم حرف نزدم هی ایشون حرف میزد، از همه چیز گفت یه دفعه دیدم رسیدیم بازم تعجب کردم ایشون از کجا میدونست من توی چه #مسجدی کلاس دارم خداحافظی کردیم و رفتم کلاس
☺️همینکه وارد شدم همه بلند شدن و بغلم کردن #تبریک میگفتن منم که پررو گفتم بیایید بابا خجالت نداره که بیایید تا دست بکشم رو سرتون همه خندیدن و 😒استاد گفت بسه دیگه بریم سر درس، درسم که تموم شد منو ساریه و دو تا از خواهران خواستیم با هم بر گردیم که جلوی در دیدم ماشینش #پارک شده و دست به سینه تکیه داده به ماشین منتظره؛ گفت سلام علیکم و من جوابشو دادم و گفت بریم
#تلنگـــــــر
🌻 سه چیز بلا را دور میسازد🌻
🕊
✅ 1- دعا:
﴿مَا يَعْبَأُ بِكُمْ رَبِّي لَوْلَا دُعَاؤُكُمْ﴾ [فرقان: 77]
«اگر دعای شما نباشد پروردگارم به شما اعتنایی نمیکند»
✅ 2- شکر نعمت:
﴿لَئِن شَكَرْتُمْ لأَزِيدَنَّكُمْ﴾ [ابراهیم: 7]
«اگر واقعا سپاسگزاری کنید [نعمت] شما را افزون خواهم کرد»
✅ 3- یاری ضعیفان:
رسول الله ﷺ میفرماید:« آیا جز این است که به واسطهٔ ضعیفانتان یاری و روزی داده میشوید؟
💐الله جل جلاله میفرماید :
💫« ربنا آتنا فی الدنیا حسنة و فی الآخرة
حسنة وقنا عذاب النار »💫
☘️حسنهی مطلوب در دنیا شامل هر چیزی میشود که وقوعش برای بنده پسندیده است :
♻️از رزق و روزی واسع و حلال و آسان
و همسر صالح و فرزندی که مایهی روشنی
چشم است ،
⚡️و آسودگی و علم نافع ،و عمل صالح ،
و سایر امور محبوب و حلال .
💥و حسنهی آخرت شامل :
🍃سلامت از عقوبت قبر ،
و صحرای محشر و آتش جهنم ،
💫و حصول رضای پروردگار ،و رسیدن
به بهشت جاودان،و یافتن قرب الهی است .
✅این دعا جامع است،به همین خاطر پیامبر
صلی الله علیه و سلم زیاد آن را میخواند و
بدان تشویق میفرمود.
اشتراک #صدقہ.جارے
_____________
🕊
✨✨✨
🌸 @ba_khodabash1 🌸
✨✨✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این کلیپ یه حس خوب به آدم منقل میکنه 😍
هیچی در این دنیا زیباتر از دل شاد کردن نیست و هیچ چیز بدتر از دل شکستن نیست
پس شجاعت داشته باش و دل شاد کن❤️🌹
چونکه دل شکستن همه بلدن💔
✨✨✨
🌸 @ba_khodabash1 🌸
✨✨✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سرنوشت گناه مومن
استاد عالی
✨✨✨
🌸 @ba_khodabash1 🌸
✨✨✨
💎 #بر_بالین_پدر:
✍930 سال از عمر آدم(ع) میگذشت که خداوند به ایشان وحی کرد که عمرش به سر رسیده و باید فرزندانش را نزد خود بخواند و پیام حضرت حق را به ایشان برساند.
🗯شیث(ع) و نوادگان آدم(ع) گرد او حلقه زدند و در انتظار شنیدن وصیت حضرت پدر نشستند.
🔮آدم (ع) به ایشان رو کرد و فرمود:ای فرزندان من،وقت آن رسیده که دستور خدای یگانه را به شما ابلاغ کنم.من به فرمان پروردگارمان،شیث را وصی و جانشین خود قرار می دهم و اسم اعظم و همه ی گنجینه نبوّت و آن چه را به آن نیاز دارید،به او واگذار می کنم.
بر همه ی شما واجب است که از او پیروی کنید و بر او و همه ی انبیاء پس از او نیز واجب است که بر این سنت پایبند باشند و به فرمان خدای منان وصی و جانشین خود را به مردم معرفی کنند.
🗝ای شیث!صندوقی بساز و صحف آسمانی را در میان آن قرار بده و کلید آن را نزد خود نگه دار.
💢بدان که تو در برابر قابیل و قابیلیان مامور به تقیه هستی و باید آنچه را به تو میسپارم از ایشان پنهان کنی،تا به دست آنها شهید نشوی و دین خدا از شر ایشان در امان باشد.به شما وصیت میکنم بر حذر باشید از اختلاط و همنشینی با قابیلیان که دنیا و آخرت شما را به نابودی خواهند کشید.
🌅ای فرزندان من!در آخر بشارت میدهم شما را به ظهور پیامبری به نام نوح (ع) که مردم را به سوی خدای یکتا دعوت مینماید.هر کس از شما زمان او را درک کرد،به او ایمان آورده و از او پیروی نماید،که در این صورت از غرق شدن در طوفان خشم خدا،مصون میماند.بدانید آن روز دوران قابیلیان به پایان خواهد رسید و شما مومنان وارثین زمین خواهید بود.پس دل قوی دارید و به وعده خدای خود ایمان داشته باشید.
📚منابع:
1)صدوق،محمد بن علی،عیون اخبار الرضا(ع)،ج1،ص242.
✨✨✨
🌸 @ba_khodabash1 🌸
✨✨✨
💠عشقی که عاشقش را کافر کرد💠
✅این داستان سرنوشت کسیست که با نگاهی عاشق شد و این عشق او را به جایی رساند که با حالت کفر از دنیا رفت:
🔲شيخ بهائى (ره ) در "كشكول" ذكر نموده كه مرگ شخصى از ثروتمندان فرا رسيد،
در حال احتضار به او شهادتين تلقين كردند و او در عوض شهادتین اين شعر را خواند:
🚫يا رب قائلة و قد تعبت
أين الطريق الى حمام منجاب
⭕️چه شد آن زنى که خسته شده بود و میپرسید راه حمام منجاب کجاست؟
و سبب خواندن شعر این بود که:
✳️روزى زن عفيفه و زیبا قصد رفتن به حمام معروف منجاب را داشت ولی مسیر را گم کرد و حمام را پيدا نكرد و از راه رفتن خسته شد،
❓ تا اینکه مردى را بر در منزلى ديد و از او پرسيد كه حمام منجاب كجاست؟
📛 آن مرد اشاره به منزل خود كرد و گفت حمام همینجاست،
آن زن به خيال حمام داخل خانه آن مرد شد و آن مرد فورا در را بر روى او بست و خواست كه به زن خیانت کند.
🔻زن وقتی دید گرفتار شده و راه فراری ندارد با خود اندیشید که فقط با حیله و تدبیر میتواند خود را نجات دهد،
به همین جهت با خوشرویی به مرد اظهار میل و محبت کرد و گفت:
🔻من چون بدنم كثيف و بدبو بود میخواستم به حمام بروم، خوبست كه يك مقدار عطر و بوى خوش براى من بگيرى كه من خود را براى تو خوشبو كنم و قدرى هم غذا بگيرى كه با هم بخوريم، و زود بيا كه من مشتاق تو هستم.
🚫 آن مرد چون رغبت زیاد آن زن را ديد مطمئن شد که زن راست میگوید و او را در خانه گذاشت و براى گرفتن عطر و غذا از خانه بيرون رفت و زن هم بعد از رفتن مرد سریع از خانه فرار کرد.
چون مرد برگشت زن را نديد و حسرت زیادی کشید که چرا چنین فرصتی را از دست داده است.
و الان كه لحظه احتضار آن مرد است به یاد حسرت آن روز خود افتاده و به جای اینکه شهادتین بگوید،
به یاد آن زن شعر همان روز را میخواند.
💢 شیخ عباس قمی بعد از نقل این حکایت چنین میگوید:
✴️ اى برادر در اين حكايت تأمل كن و ببين چگونه اراده يك گناه اين مرد را به هنگام مرگ، از شهادتين منع كرد در حالى كه كارى جز قصد زنا به آن زن نداشت(یعنی زنا را هم مرتکب نشده بود)
📕 منازل الاخره، شیخ عباس قمی
✨✨✨
🌸 @ba_khodabash1 🌸
✨✨✨
❖
درست چنین روزهایی بود، دوران طلایی و شیرین کودکی. روزهای پایانی اسفند بود، مدرسه تعطیل شدهبود و داشتیم لیلی کنان و سرخوش برمیگشیم سمت خانه، پیک شادی توی دستهای کوچکمان و زیر نور جاندار آفتاب، میدرخشید، عطر تازگیِ رنگ و کاغذش مشام خام کودکیمان را نوازش میداد و یکجور عجیبی حال و هوای تازگی و بهار را تداعی میکرد. چه شوقی داشتم زودتر برسم خانه، یک شبه تمامش کنم و کل تعطیلات عید را بدون دغدغهی پیک نوروز و تکالیف انجام نشده شیطنت کنم و خوش باشم.
من دلم میخواهد برگردم درست به همان روزها, همان روزهای شیرینی که به خانه بر میگشتم و توی حیاط چرخ میزدم و قهقههی شادی سر میدادم و مدام تکرار میکردم که "تعطیل شدیم هورا" جوری که انگار دنیا را به من دادهاند و تمام آرزوهایم را بر آوردهاند و دیگر جای هیچ نگرانی نیست. مامان توی این هوا، فرش پهن کرده بود توی حیاط و به جان تار و پود و ریشههایش افتاده بود و بینی و گونهاش از سردی هوا و وزش بادهای بهاری، قرمز شده بود، سرش را بالا میگرفت و میگفت؛ "چهخبره کوچه رو روی سرت گذاشتی! غذات روی اجاقه، دست و روتو بشور و بخور تا من میام" کاش مامان میدانست شادترین دوران زندگی نسل من همان روزهاست و میگذاشت صدای خندهام تمام کوچه را بردارد، میگذاشت تا فرصت هست بالا و پایین بپرم و به اندازهی تمام عمرم شیطنت کنم. از رختخوابها بروم بالا و سقوط کنم روی فرش، پایم درد بگیرد و از خنده ریسه بروم، لواشکهای روی پشت بام را قبل از خشک شدنشان تمام کنم و روی درخت بادام، آواز شاد "بازباران" بخوانم و حالم خوب باشد.
کاش به ما سخت نمیگرفتند و میگذاشتند تا جایی که میشد بچگی کنیم و خوش باشیم. مایی که قرار بود جوانیمان در دل طاعون قرن بیست و یک باشد و اضطراب را به نقطهی جوش برسانیم.
چشمانم را میبندم و خودم را در همان حیاط صمیمی و سرسبز تصور میکنم، اواخر اسفند است، مامان دارد فرش میشوید، بابا از سر کار برگشته و یک دستش کلوچه و پشمک و دست دیگرش آجیل و پرتقالهای عید است. خواهرم دارد پنجرهها را پاک میکند و مدام غر میزند که چرا من کاری نمیکنم و من هم بدون توجه به حرفهای او، مینشینم و مثل همیشه چوب توی لانهی مورچهها میکنم تا بریزند بیرون و با آنها بازی کنم.
خدایا، تو مرا به کودکیام برگردان، من قول میدهم کاری به کار مورچهها نداشتهباشم، پیک نوروزیام را یک روزه تمام نکنم، به خواهرم کمک کنم و کمی آرامتر بالا وپایین بپرم. دورت بگردم خدا، من این روزها را دوست ندارم بیزحمت مرا برگردان به همان روزها.
#نرگس_صرافیان_طوفان
💦🍂🍂💦
✨✨✨
🌸 @ba_khodabash1 🌸
✨✨✨
هیچ کس را تحقیر و آزار نکنید،
شاید امروز قدرتمند باشید
اما یادتان باشد زمان
از شما قدرتمند تر است...!
✨✨✨
🌸 @ba_khodabash1 🌸
✨✨✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸 زمان ما محدود است...
پس زمانمان را
🌸با زندگی کردن
در زندگی دیگران هدر ندهیم.
🌸از همین حالا فرصت های تازه را دریاب.
✨✨✨
🌸 @ba_khodabash1 🌸
✨✨✨
کسایی که در حدت نیستن
ضعف هات رو
به روت میارن تا
عقده هاشون خالی شه :)
✨✨✨
🌸 @ba_khodabash1 🌸
✨✨✨
من عاشقی رو از
خدا یاد گرفتم
چون موقع که گفت
صدبار اگر توبه شکستی باز آ...
✨✨✨
🌸 @ba_khodabash1 🌸
✨✨✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صبح زیبـای یکشنبه تون بخیر🌸🍃
امیدوارم روزتـون بانشاط🌸🍃
لبتون پر از تبسم
قـلب تـون پـراز نـور 🌸🍃
روزگارتـون شـیرین 🌸🍃
و نعمت های
الـهی نصیبتون بـاد 🌸🍃
آخرین روز
مرداد ماهتون زیبـا
✾࿐༅🍃❤️🍃༅࿐
دنیای فیلـــــــــــــــم👇👇👇
@Cinamatv
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نظرتون چیه؟
لطفا نظرتون رو برامون کامنت کنید.
. حمایت فراموش نشه عزیز لطفا🙏
┏━━✨✨✨━━┓
🏴 🏴
┗━━✨✨✨━━┛
✨✨✨
🌸 @ba_khodabash1 🌸
✨✨✨
برخیز از جای خود ، ای گل پرپرم
ای اذان گوی من ، ای علی اکبرم
بعد تو دنیا جهنّم شده
قامتم از داغ تو خم شده
غرق آتش بابا شد ،
جسمت ارباً اربا شد
علی اکبر پسرم😔😭
🏴🏴🏴🏴
┏━━✨✨✨━━┓
🏴 🏴
┗━━✨✨✨━━┛
✨✨✨
🌸 @ba_khodabash1 🌸
✨✨✨
بعضی از بازی ها برنده ندارن
مثل بازی با دل آدما
چون شخص دلشکسته خودش را می بازد
و شخصی که دل می شکند شرافتش را
┏━━✨✨✨━━┓
🏴 🏴
┗━━✨✨✨━━┛
✨✨✨
🌸 @ba_khodabash1 🌸
✨✨✨
در این دنیای بی حاصل
چرا مغرور میگردی
سلیمان گر شوی
آخر نصیب مور میگردی
┏━━✨✨✨━━┓
🏴 🏴
┗━━✨✨✨━━┛
✨✨✨
🌸 @ba_khodabash1 🌸
✨✨✨
چشم بر هم نهادیم گردش دوران گذشت
بر یکی سخت و بر دیگری آسان گذشت
روزگاری خواهد آمد با خودت نجوا کنی
یاد باد آن روزگارانی که با یاران گذشت
┏━━✨✨✨━━┓
🏴 🏴
┗━━✨✨✨━━┛
✨✨✨
🌸 @ba_khodabash1 🌸
✨✨✨
خواهی که شود دل تو چون آئینه
ده چیز برون کن از میان سینه
حرص و دغل و بخل و حرام و غیبت
بغض و حسد و کبر و ریا و کینه
┏━━✨✨✨━━┓
🏴 🏴
┗━━✨✨✨━━┛
✨✨✨
🌸 @ba_khodabash1 🌸
✨✨✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#تقدیم به تمام مادران دنیا
✾࿐༅🍃❤️🍃༅࿐
✨✨✨
🌸 @ba_khodabash1 🌸
✨✨✨
کارت که لنگه
میگی خدا قشنگه
کارت تموم شه
میگی دلش چه سنگه!
┏━━✨✨✨━━┓
🏴 🏴
┗━━✨✨✨━━┛
✨✨✨
🌸 @ba_khodabash1 🌸
✨✨✨