eitaa logo
👑بـا خـــدا بـاش پـادشـاهے ڪن👑
25.7هزار دنبال‌کننده
15.5هزار عکس
10.7هزار ویدیو
103 فایل
❤️تازمانیکه سلطان دلت خداست 💛کسی نمیتوانددلخوشیهایت را ویران کند. 💙با خـدا باش پادشاهـ👑ـــی ڪن 💚بی خـدا باش هرچہ خواهی ڪن تبلیغات https://eitaa.com/joinchat/1898250367C031c8faa73
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷‍ سه وقت شیعه امتحان می شود 🌷‍ 🔷‍ امام صادق علیه السلام فرمود: شیعیان ما را در سه موقع امتحان کنید ⓵⇦ در موقع نماز چگونه مراقب نماز است و به آن اهمیت می دهند؛ ⓶⇦ در هنگام حفظ اسرارشان چگونه آن را نزد دشمنان ما حفظ می کنند؛ ⓷⇦ اموال خود را در هنگام ضرورت تقسیم می کنند. 📚 اصول کافی، ج۱، ص۱۱۷ ‌‎┏━━✨✨✨━━┓ ❤️ ❤️ ┗━━✨✨✨━━┛ ✨✨✨ 🌸 @ba_khodabash1 🌸 ✨✨✨
۱خیانت به همسر: دوست ناپاک (واقعی) در اولین دیدار، متوجه نگاه زیرچشمی محمود شدم و به همسرم گفتم که این دوست تو آدم درستی به نظر نمی‌رسد اما او از این حرف من ناراحت شد و با لحنی جدی پاسخ داد که من ومحمود یک روح هستیم در ۲بدن و به هیچ کس اجازه نمی‌دهم که این طور در مورد دوستم حرف بزند. محمود هر روز به دیدن شوهرم می‌آمد و آن‌ها چند ساعتی داخل اتاق باهم سرگرم بازی‌های رایانه‌ای و استفاده از اینترنت بودند. من نسبت به این رفاقت حسودی‌ام می‌شد و خیلی دلم می‌گرفت تا این که کم کم به جمع آنها پیوستم و همراه آنها وارد دنیای اینترنت شدم. مدتی گذشت و محمود که خودمانی شده بود به من ابراز عشق و علاقه کرد. با وجود آن که نمی‌خواستم وارد وادی خیانت به همسر شوم و به شوهرم خیانت کنم اما فریب حرف‌های دروغین او را خوردم و اسیر هوای نفس شدم. محمود هم وقتی لبخندهای احمقانه‌ام را دید با بهانه جویی از شوهرم فاصله گرفت و روابط آنها شکرآب شد. پس از گذشت چند ماه، من که به حرف‌های دروغین محمود و وعده‌های او دلخوش کرده بودم سر ناسازگاری گذاشتم و آن قدر شوهر بیچاره‌ام را عذاب دادم که به ناچار حاضر شد به طور توافقی از هم جدا شویم. با وجود آن که جدایی از همسرم خیلی سخت بود و تحمل نگاه تحقیرآمیز اطرافیان را نداشتم اما به پادرمیانی‌های بزرگان فامیل توجهی نکردم و حتی شوهرم نیز چند بار تماس گرفت و خواهش کرد که زندگی‌مان را از سر بگیریم ولی دلم آن قدر سنگ شده بود که اشک‌های او را ندیدم. محمود پس از ۵ ماه با این ادعا که نمی‌خواهد با خبر ازدواج‌مان، دیگران و به خصوص دوست قدیمی‌اش را شوکه کند مرا به عقد موقت خود درآورد. من یک سال به طور پنهانی و مخفیانه در عقد او بودم و در این مدت همسر سابقم نیز با دختر عمویش ازدواج کرد و زندگی جدید برای خودش تشکیل داد. ولی محمود بعد از پایان دوره عقد موقت به وعده‌هایش عمل نکرد و بلایی به سرم آورد که مجبور شدم سکوت کنم و حرفی نزنم. او می‌گفت از تو فیلم‌ها و تصاویری در اختیار دارم که اگر یک کلمه حرف اضافی بزنی به همه خواهم گفت این فیلم‌ها در زمانی که تو همسر دوستم بوده‌‌ای تهیه شده‌است. من در شرایط بسیار بدی قرار گرفتم. خانواده‌ام مرا طرد کردند و تنها امید و پناهگاهی که دارم خانه خواهرم می‌باشد. شوهرم چوب اعتماد بی‌جا به دوستش را خورد و من سرنوشتم را در آتش هوس سوزاندم. می‌خواهم به تمام زوج‌های جوان بگویم قدر زندگی خودتان را بدانید و هرکسی را به حریم زندگی خصوصی خود راه ندهید. من پشیمان و روسیاهم و نگاه دوستان و آشنایانی که مرا با انگشت اشاره به همدیگر نشان می‌دهند عذابم می‌دهد. ┏━━✨✨✨━━┓ ❤️ ❤️ ┗━━✨✨✨━━┛ ✨✨✨ 🌸 @ba_khodabash1 🌸 ✨✨✨
نمک نشناسی مثل یک بیماریِ مزمن شیوع پیدا کرده است بینِ مردم! مهم نیست تو چقدر خودت را خرجِ حالِ خوبشان کردی! حالِشان که با تو خوب شد،دلیلِ حالِ بدت می شوند! مهم نیست چقدر در گذشته کنارشان بودی! می روند و شیفته ی آدم های جدیدِ زندگیِ شان می شوند. مهم نیست تو چقدر دردشان را به جان خریدی! درد می زنند به جانَت. مهم نیست چقدر بارِ تنهایی شان را به دوش کشیدی! در نهایت تنهایَت می گذراند. لطفاً به فرزندانتان قدر شناس بودن را یاد دهید ┏━━✨✨✨━━┓ ❤️ ❤️ ┗━━✨✨✨━━┛ ✨✨✨ 🌸 @ba_khodabash1 🌸 ✨✨✨
امام صادق عليه السلام: 🌸سه چيز براى فرزند بر عهده پدر است: 👆مادر خوب براى او برگزيدن، 🌾 ✌️نام نيك بر او نهادن، 🌻 👌و تلاش فراوان در تربيت او نمودن 🌷 📚تحف العقول ص ۳۲۲ ┏━━✨✨✨━━┓ ❤️ ❤️ ┗━━✨✨✨━━┛ ✨✨✨ 🌸 @ba_khodabash1 🌸 ✨✨✨
حکایت كوتاه📗 🔸عاقبت ثروتمندان و فقیران از نظر بهلول روزی بهلول در قبرستان بغداد کله های مرده ها را تکان می داد ، گاهی پر از خاک می کرد و سپس خالی می نمود. شخصی از او پرسی: بهلول ! با این " سر های مردگان " چه می کنی؟ گفت: می خواهم ثروتمندان را از فقیران و حاکمان را از زیر دستان جدا کنم، لکن می بینم همه یکسان هستند. به گورستان گذر کردم صباحی شنیدم ناله و افغان و آهی شنیدم کله ای با خاک می گفت که این دنیا، نمی ارزد به کاهی به قبرستان گذر کردم کم و بیش بدیدم قبر دولتمند و درویش نه درویش بی کفن در خاک خفته نه دولتمند ، برد از یک کفن بیش ┏━━✨✨✨━━┓ ❤️ ❤️ ┗━━✨✨✨━━┛ ✨✨✨ 🌸 @ba_khodabash1 🌸 ✨✨✨
🍀🌼روزي حضرت رسول اكرم (ص) از شيطان پرسيدند: ❌اي ملعون چرا مانع از صدقه دادن مي شوي؟ شيطان گفت: اي رسول خدا اگر اَره اي بر سرم گذارند و مانند درخت اَره ام كنند برايم راحت تر است از تحمل صدقه دادن اشخاص. حضرت ✍فرمودند: چرا از صدقه دادن مردم ناراحتي؟شيطان جواب داد: در صدقه پنج خصلت است ۱- مال را زياد مي كند ۲- مريضان را شفا مي دهد ۳- بلاها را دفع مي كند ۴- صدقه دهندگان به سرعت از پل صراط عبور مي كنند ۵- بدون حساب وارد حساب مي شوندو عذابي برايشان نيست رسول اكرم (ص) پس از شنيدن اين سخنان از شيطان به او فرمودند: خدا عذابت را زياد کند ┏━━✨✨✨━━┓ ❤️ ❤️ ┗━━✨✨✨━━┛ ✨✨✨ 🌸 @ba_khodabash1 🌸 ✨✨✨
🌹✨ به حباب نگران لب یک رود قسم، و به کوتاهی آن لحظه شادی که گذشت، غصه هم میگذرد، آنچنانی که فقط خاطره ای خواهدماند.. لحظه ها عریانند. به تن لحظه خود،جامه اندوه مـپوشان هرگز...!! زندگی ذره كاهیست، كه كوهش كردیم، زندگی نام نکویی ست، كه خارش كردیم، زندگی نیست بجز نم نم باران بهار، زندگی نیست بجزدیدن یار زندگی نیست بجزعشق، بجزحرف محبت به كسی، ورنه هرخاروخسی، زندگی كرده بسی، زندگی تجربه تلخ فراوان دارد، دوسه تاكوچه وپس كوچه واندازه یك عمر بیابان دارد. ما چه کردیم و چه خواهیم کرد در این فرصت کم ... "سهراب سـپهری" ‌‎┏━━✨✨✨━━┓ ❤️ ❤️ ┗━━✨✨✨━━┛ ✨✨✨ 🌸 @ba_khodabash1 🌸 ✨✨✨
ختم مجرب سوره حمد،جهت حاجت روایی شروع👈🏻ازشنبه شنبه:70تاحمد یکشنبه:60تاحمد دوشنبه:50تاحمد سه شنبه:40تاحمد چهارشنبه:30تاحمد پنج شنبه:20تاحمد جمعه:10تاحمد ┏━━✨✨✨━━┓ ❤️ ❤️ ┗━━✨✨✨━━┛ ✨✨✨ 🌸 @ba_khodabash1 🌸 ✨✨✨
🔴 فردی پیش بهلول آمد و گفت: راهی بگو ڪه گناه ڪمتر کنم. 💠 بهلول گفت: بدان وقتی گناه می‌ڪنی، یا نمی‌بینی ڪه خدا تو را می‌بیند، پس ڪافری. 💠 یا می‌بینی ڪه تو را می‌بیند و گناه می‌ڪنی، پس او را نشناخته‌ای و او را نزد خود حقیر و ڪوچڪ می‌شماری. 🌸 پس بدان شهادت به الله‌اڪبر، زمانی واقعی است ڪه گناه نمی‌ڪنی. چون ڪسی ڪه خدا را بزرگ ببیند نزد بزرگ مؤدب می‌نشیند و دست از پا خطا نمیکند. ┏━━✨✨✨━━┓ ❤️ ❤️ ┗━━✨✨✨━━┛ ✨✨✨ 🌸 @ba_khodabash1 🌸 ✨✨✨
3 جُمله از کودَکـان سوریه که در اثر بمباران رژیم اسد کشته و آواره شدن قَلب ها و وجدانهای انسانیَت را از بیـخ سوزانید 1⃣ کودَکـی قبل از مرگش گفـت : ❗️همه چیز را به خُدا می گویم❗️ 2⃣ دُختـر نوجوانی که در زیر آوار و ویرانهَ خانه ای مَبحوس شده بُود گفـت: ❗️ عمو جان از خُدا بترس من حجاب ندارم از من عکس نَگیر ❗️ 3⃣ کودَکـی که از شّدت گُرسنگی راه می رفت و می گفـت : ❗️خُدایا هر چه زودتر مرا بمیران ! چون غذای نداریم ، ما را به بهشـت ببَر تا آنجا غذا بخوریم ❗️ ✨✨✨ 🌸 @ba_khodabash1 🌸 ✨✨✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭐حواسمون به حرفایی که میزنیم باشه استخون نداره، اما راحت میتونه یه قلبو بشکونه. راحت میتونه یه زندگی رو خراب کنه راحت میتونه یه رابطه رو سرد کنه. با طعنه و کنایه، آدما رو از هم دور نکنیم دلا رو شور نکنیم چشم عاطفه رو کور نکنیم حواسمون باشه به کی میگیم عزیزم به کی میگیم به کی میگیم دشمن. مراقب حرفهایی که میزنیم باشیم. زبان استخون نداره. اما راحت میتونه یه دنیارو بهم بریزه راحت میتونه یه قلب رو بشکنه. واسه همیشه.... حواسمون باشه ❤️ ✨✨✨ 🌸 @ba_khodabash1 🌸 ✨✨✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍁خـــدایـــا ⭐️در این شب زیبای پاییزی 🍁بهترین ها و زیباترین‌ها را ⭐️برای دوستان و عزیزانم 🍁از درگاهت خواهانم ⭐️خدایا تو را قسم به بزرگیت 🍁قلبشان را خوشحال‌ ⭐️و ســـرشـــار از 🍁آرامش و خوشبختی‌ کن ⭐️خدایا چشم به راه 🍁رحمت الهی‌ات هستیم ⭐️الهی خوان کرمت بر ما ببخشای 🍁آمیـــن ⭐️شبتون آروم و در پناه خدا ♥️ ♥️💚 🇮🇷 @iruniya 🇮🇷
ﺯﻧﺪﮔﯽ آﻥ ﮔﻞ ﺳﺮﺧﯽ ﺍﺳﺖ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🍃❤️🍃 ﮐﻪ ﺗﻮ ﻣﯽ ﺑﻮﯾﯽ ﯾﮏ ﺳﺮﺍﻏﺎﺯ ﻗﺸﻨﮕﯽ ﺍﺳﺖ، ﮐﻪ ﭘﺎﯾﺎﻥ ﺩﺍﺭد زندگی ڪن ﺟﺎﻥِ ﻣﻦ، ﺳﺨﺖ ﻧﮕﯿﺮ .. رونق عمر جهان، چندصباحی گذراست سلام صبحتون بخیر
✍🏻 گویند: ملا مهرعلی خویی، روزی در ڪوچه دید دو ڪودڪ بر سر یڪ گردو با هم دعوا می‌ڪنند. 🔹به خاطر یڪ گردو یڪی زد چشم دیگری را با چوب ڪور کرد. یڪی را درد چشم گرفت و دیگری را ترس چشم درآوردن، گردو را روی زمین رها ڪردند و از محل دور شدند. 🔹ملا رفت گردو را برداشت و شڪست و دید، گردو از مغز تهی است. گریه ڪرد. پرسیدند تو چرا گریه میڪنی؟ 🔹گفت: از نادانی و حس ڪودڪانه، سر گردویی دعوا می‌ڪردند ڪه پوچ بود و مغزی هم نداشت. ⛔️ دنیا نیز چنین است، مانند گردویی است بدون مغز! که بر سر آن می‌جنگیم و وقتی خسته شدیم و آسیب به خود رساندیم و یا پیر شدیم، چنین رها ڪرده و برای همیشه می‌رویم. ┏━━✨✨✨━━┓ ❤️ ❤️ ┗━━✨✨✨━━┛ ✨✨✨ 🌸 @ba_khodabash1 🌸 ✨✨✨
🔮 این هدیه هم به اونایی که دوست دارند لاغر و زرنگ بشن 🔮 🌸🍃1قاشق زردچوبه 🌸🍃1قاشق دارچین 🌸🍃1قاشق زیره 🌸🍃1قاشق زنجفیل همه رو با عسل قاطی کنید و گلوله های کوچکی درست کنید هروز 3تا از گلوله هارو قورت بدید ☺️ و اونایی هم که دوست دارند زرنگ و شاداب بشن سوره حمد و روزی 100 مرتبه بخونند 🌹 عزیزانم من این دستورات و انجام دادم عالیه شما هم امتحان کنید♥️ برای دوستانتون ارسال کنید تا بازم ازین هدایا واستون بفرستم ☺️ ┏━━✨✨✨━━┓ ❤️ ❤️ ┗━━✨✨✨━━┛ ✨✨✨ 🌸 @ba_khodabash1 🌸 ✨✨✨
📚داستان عجیب میلیاردری که کنار پولهایش از گرسنگی مرد! رود روتشیلد، میلیاردر بریتانیایی در دهه 20 میلادی، بقدری ثروتمند بود که در برخی موارد به دولت بریتانیا وام داده بود. او یک روز وارد گاوصندوق امن و غیر قابل نفوذ خود شد و درب گاو صندوق اشتباهاٌ از روی سهل انگاری خود به روی او بسته شد. هر چه صدا کرد هیچ کس صدایش را نشنید، غیبت چند روزه او هم عادی بود، و در آخر در کنار طلا و پول های خود از گرسنگی جان سپرد، می گویند او با بریدن انگشت خود، با خون خودش روی دیوار نوشته بود: ثروتمند ترین مرد جهان از گرسنگی در کنار پول هایش می میرد. 🔰 ✨✨✨ 🌸 @ba_khodabash1 🌸 ✨✨✨
✅تفاوت شهوت مرد و زن اززبان حضرت علی(ع) 💠چهل تن از زنان عرب نزد مولا از مرد سوال کردند ، جواب گرفتند که از ۱۰ قسمت – ۹ قسم برای زن و ۱ قسم برای مرد میباشد. گفتند پس چگونه است که با این حساب دستور وارونه آمده 🔸مردان میتوانند زنان متعددی اختیار کنند ولی زنان نمیتوانند🔸 💠مولا علی (ع) رو به زنان کرد و به ایشان دستور داد. که هریک از زنان کاسه ای آب بیاورند و آوردند و دستور داد که همه آبها را در داخل یک ظرف بریزند و ریختند و سپس دستور داد که هر یک آبی را که در داخل ظرف ریختند بردارند و زنان همگی گفتند که این مویثر نشود و مولا علی (ع) فرمود که حکم سوال شما در همین است. 💠با دقت در این حکم مولا در میآبیم که چنانچه زنی با چند مرد جماع داشته باشد و فرزندی از او متولد شود نمیتوان گفت که فرزند نطفه کدام مرد میباشد ┏━━✨✨✨━━┓ ❤️ ❤️ ┗━━✨✨✨━━┛ ✨✨✨ 🌸 @ba_khodabash1 🌸 ✨✨✨
ماجرای عابدی که فریب خورد و زن بدکاره‌ای که بهشتی شد مرحوم کلینی در کتاب روضه کافی از امام صادق علیه السلام روایت می کند که فرمود: در بنى اسرائیل مرد عابدى بود كه به هیچ وجه به دنیا آلوده نشده و گرد آن نگشته بود، شیطان كه از وضع او رنج می برد، از بینى خود فریادی كشید، لشكریانش به دور او جمع شدند، بدانها گفت: كدام یك از شما می تواند این شخص را از راه به در كند؟ یكى گفت: من. گفت: از چه راهی به سراغش می روى؟ پاسخ داد: از راه زنها. شیطان گفت: تو حریف او نیستى، چون او زنان را نیازموده (و لذتى از آنها نبرده كه گول بخورد). دیگرى گفت: من. پرسید: تو از چه راهی گولش می زنى؟ گفت: از راه باده‏گسارى و خوشی ها. بدو گفت: تو هم مرد این كار نیستى چون او اهل اینها نیست. سومى گفت: من او را گمراه می كنم، پرسید: از چه راهی؟ گفت: از راه كار خیر. شیطان گفت: برو كه تو حریف او هستى. شیطانك بیامد و در برابر او جایى را انتخاب و شروع به نماز خواندن كرد. و آن عابد چنان بود كه شبانه‏روز قدرى می خوابید و استراحت می كرد، ولى شیطانك هیچ نمی خوابید و استراحت نداشت و یكسره نماز می خواند. آن مرد عابد كه خود را در برابر او كم ارزش دید و عبادتش را كوچك شمرد، به نزد آن شیطانك رفت و بدو گفت: اى بنده خدا چه چیز تو را بر این همه نماز خواندن نیرو داده است؟ پاسخش را نداد. بار دوم پرسید، باز هم پاسخش را نداد. تا بار سوم كه پرسید گفت: اى بنده خدا من گناهى كرده‏ام‏ و از آن توبه نموده‏ام و هر گاه آن گناه را به خاطر مى‏آورم به نماز خواندن نیرو می گیرم. مرد عابد گفت: آن گناه را به من هم بگو تا انجام دهم و دنبالش توبه كنم و در نتیجه (مانند تو) بر خواندن نماز نیرو بگیرم. شیطانك بدو گفت: به شهر برو و سراغ فلان زن فاحشه را بگیر و دو درهم به او بده و با او درآویز و كام خود برگیر (و سپس توبه كن تا مانند من بر عبادت نیرو بگیرى). عابد گفت: دو درهم را از كجا بیاورم؟ من كه نمی دانم درهم چیست؟ شیطان از زیر پاى خود دو درهم بیرون آورده به او داد. عابد برخاست و با همان جامه و لباس خود كه در آن عبادت می كرد به شهر درآمد و سراغ منزل آن زن را گرفت، مردم او را به خانه آن زن راهنمائى كردند و گمان كردند براى موعظه او آمده است. عابد به نزد آن زن رفت و دو درهم را پیش او انداخت و بدو گفت: برخیز. زن برخاست و به درون اطاق خود رفت و به مرد عابد گفت: داخل شو. عابد به درون اطاق رفت. آن زن بدو گفت: اى مرد تو در وضع و لباسى به خانه من آمده‏اى كه معمولا كسى با این وضع و لباس نزد من نمی آید، شرح حال خود را براى من بگو، عابد سرگذشت خود (و شیطان) را براى آن زن تعریف كرد. زن گفت: اى بنده خدا ترك گناه آسانتر از توبه كردن است، و چنان نیست كه هر كس توبه كند بدان برسد (و توبه‏اش پذیرفته گردد)، به نظر می رسد كه آن كس (كه این راه را پیش پاى تو گذارده) شیطانى بوده در نظرت مجسم شده (تا تو را از راه به در كند) اكنون بازگرد كسى را (در آنجا) نخواهى دید. عابد برگشت و آن زن همان شب از این جهان رفت، و چون صبح شد دیدند بر در خانه ‏اش نوشته شده: بر سر جنازه این زن (براى دفن و كفن او) حاضر شوید كه او از اهل بهشت است. مردم همه در شك و تردید فرو رفتند، و به خاطر همان تردیدى كه در كار او پیدا كرده بودند تا سه روز جنازه‏اش را به خاك‏ نسپردند، خداى ـ عز و جل ـ به پیغمبر آن زمان وحى فرمود: بالاى جنازه فلان زن برو و بر آن نماز بخوان و به مردم بگو: بر او نماز بخوانند كه من او را آمرزیدم و بهشت را بر او واجب كردم چون فلان بنده مرا از گناه و نافرمانى من باز داشت. منبع: کتاب روضه کافی، شیخ کلینی، ترجمه آیت الله رسولی محلاتی، ج 2 ص 242 ✨✨✨ 🌸 @ba_khodabash1 🌸 ✨✨✨
✨﷽✨ 🔥 آثار شوم 💠خدای عزوجل در قرآن ميفرمايد : ♥️•⇦هر مصيبتی که به شما مي رسد برای کاری است که به دست خود کرده ايد و خدا از بسياری ( از معصيت ها ) هم گذشت ميکند. 📖 سوره شوری ،آیه۳۰ 💠امام صادق (ع) فرمودند : ♥️•⇦هيچ رگی نزند و پائی به سنگ نخورد و سر درد و مرضي پيش نيايدمگر به جهت گناهی که انسان مرتکب شده است. 💠 امام (ع) فرمودند : ♥️•⇦آنچه خدا از آن مي گذرد از آنچه از آن مواخذه ميکند بيشتر است. ✍🏻يعنی آن گناهاني که خدا از آن ميگذرد بيشتر است از آن گناهانی که خدا بوسيله آن گناه عذاب ميکند. ✍🏻مجازات کردن در همین دنیا،نشانه لطف و رحمت خداوند به بندگانش هست که با مجازاتهای دنیایی مارا تنبیه و گناهانمان را ذوب میکند تا بار پرونده برای قیامت سنگین نباشد. 📚اصول کافي،ج۳،ص370 ┏━━✨✨✨━━┓ ❤️ ❤️ ┗━━✨✨✨━━┛ ✨✨✨ 🌸 @ba_khodabash1 🌸 ✨✨✨
👌 دنیا پنج نوع تاریڪی،پنج نوع روشنایی دارد. 🍃محبت دنیاتاریڪی است تقواوپرهیزگاری چراغ و روشنایی آن است. 🍂گناه ظلمت و تاریڪی است توبه و ندامت چراغ و روشنایی آن است. 🍃قــبر تاریڪ است چـراغ آن:(لاَ إِلٰهَ إلَّا اللهُ مُحَمَّدُ رَسُولُ اللهِ)است. 🍂پل صراط تاریڪ است یقین چراغ آن است. 🍃آخرت تاریڪ است عمل صالح و نیکوکاری چراغ آن است... ┏━━✨✨✨━━┓ ❤️ ❤️ ┗━━✨✨✨━━┛ ✨✨✨ 🌸 @ba_khodabash1 🌸 ✨✨✨
درباره دزدي كه با عيال صاحبخانه زنا كرد وپسر اورا كشت دزدي وارد خانه مردي شد كه متاع انها را بدزدد وعيال صاحبخانه را مشاهده كردكه خوابيده است خود را بروي ان انداخت كه با او جماع كند زن فرياد زد وپسرش از خواب بيدار شد ودر مقابله مدافعه برامد دزد با حربهاي كه با خود داشت پسر رابه قتل رسانيد ان زن جلدي كرد دزد را غافلگير كرده به هر وسيله اي بود اورا به قتل رسانيد فرداي صبح اولياي سارق امدند تا خون صاحب خود را طلب كنند امير المومنين انها را گرفت وديه پسر ان زن كه صاحب انها به قتل رسانيده بود از انها ماخوذ داشت و بعلاوه چهار هزار درهم از براي ان زن كه صاحبانش بااو در فرجش مكابر كرده بود غرامت گرفت وخون صاحب انها را باطل نمود وان حضرت چهار هزار در هم را گرفت وبه زن تسليم داد ┏━━✨✨✨━━┓ ❤️ ❤️ ┗━━✨✨✨━━┛ ✨✨✨ 🌸 @ba_khodabash1 🌸 ✨✨✨
🌷امام حسن مجتبي عليه السلام فرمودند: ✍🏻هلاكت و نابودي دين و ايمان هر شخص در سه چيز است: ▪️تكبّر ▪️حرص ▪️حسد 🔺تكبّر سبب نابودي دين و ايمان شخص مي‌باشد و به وسيله تكبّر شيطان با آن همه عبادت ملعون گرديد. 🔺حرص و طمع دشمن شخصيّت انسان است، همان طوري كه حضرت آدم عليه السلام به وسيله آن از بهشت خارج شد. 🔺حسد سبب همه خلاف‌ها و زشتي‌ها است و به همان جهت قابيل برادر خود هابيل را به قتل رساند. 📚اعيان الشّيعة، ج ۱، ص ۵۷ ┏━━✨✨✨━━┓ ❤️ ❤️ ┗━━✨✨✨━━┛ ✨✨✨ 🌸 @ba_khodabash1 🌸 ✨✨✨
ارتباط نوعروس‼️ داستانک یا بهتر بگم این خبر اجتماعی که براتون قرار داده شده تو این پست واقعا تکان دهنده ست و خواندن این خبر شاید درس عبرتی بشه برای ما جوان ها. ارتباط نامشروع عروس ۱۶ساله با پسر جوان … نوعروسی در حالی‌که فقط چند ماه از ازدواج اجباری‌اش با مرد مکانیک می‌گذشت، به خاطر رابطه پنهانی با پسر جوانی بازداشت شد. این دختر تنها ۱۶ سال دارد. او تن به ازدواجی داده بود که اصلاً نظرش را درباره آن نپرسیده بودند. در خانه آنها حرف آخر را پدر می‌زد. مدتی پیش مرد جوانی به نام عزیز با مراجعه به پلیس آگاهی ادعا کرد همسرش به‌طرز اسرارآمیزی ناپدید شده است. او در این باره افزود: تنها چندماه پیش بود که ما با هم ازدواج کردیم. من همه تلاشم را انجام دادم تا او در زندگی کم و کسری نداشته باشد. این اواخر رفتارش عجیب شده بود، دائماً خود را در اتاقش حبس می‌کرد. باتوجه به اطلاعاتی که از نشانی‌های ظاهری این دختر در اختیار مأموران قرار گرفته بود آنها تجسس‌های گسترده‌ای را برای به‌دست آوردن ردی از نوعروس ناپدید شده آغاز کردند. در حالی‌که چند روزی از این ماجرا می‌گذشت بررسی روی تلفن همراه وی مشخص کرد او روز‌های آخر پیش از ناپدید شدن در شبکه‌های اینترنتی عضو شده و با افراد مختلفی چت کرده است. بررسی‌های تخصصی روی این اطلاعات نشان داد پسر جوانی با مشخصات محمد با او تماس تلفنی هم داشته است. بدین ترتیب تلاش‌ها برای به‌دست آوردن ردی از این پسر دانشجو آغاز شد تا اینکه مخفیگاه او در یکی از خانه‌های ویلایی حاشیه شهر به‌دست آمد. مأموران برای بازداشت او وارد عمل شدند . نوعروس ۱۶ ساله به همراه پسر جوان بازداشت شدند. عروس نوجوان درباره ماجرای ازدواج و فرارش از خانه گفت: به اصرار خانواده‌ام با عزیز که ۲۷ ساله بود و در یک مکانیکی کار می‌کرد ازدواج کردم چون او کسی نبود که من دوستش داشتم زندگی برایم تیره و تارشده بود و برای دور بودن از وی صبح به مدرسه می‌رفتم و بعد از آن هم به اتاق خوابم پناه می‌بردم و خانواده‌ام را چون خائنی می‌دیدم که مرا در آتش ناخواسته انداخته‌اند و مرا درک نمی‌کنند. امتحانات سال دوم را خراب کرده بودم، اندوهگین و کسل بودم، دیگر از این زندگی خسته شده بودم، احساس تنهایی و بی‌کسی به سراغم آمده بود، نمی‌توانستم خودم را به کاری مشغول کنم، نیاز به کسی داشتم که در کنارش احساس آرامش کنم این در حالی بود که از عزیز متنفر بودم، او هر کاری می‌کرد که دل مرا به‌دست آورد من هر روز از او دورتر می‌شدم. یک روز در مدرسه از طریق دوستانم و به پیشنهاد آنها برای اینکه از این حالت کسالت‌بار رها شوم با شبکه مجازی« لاین» آشنا شدم. ابتدا نمی‌دانستم چطور شبکه‌ای است اما چون دختری تنها بودم این فرصت را غنیمت شمردم تا بتوانم از طریق آن اوقات و فکرم را مشغول کنم. با گوشی که داشتم عضو شبکه لاین شدم و این ابتدای کشیده شدن من به منجلابی بود که از آخرش بی‌اطلاع بودم. در این شبکه با افراد مختلفی آشنا شدم. در میان آنها پسر جوانی که خود را دانشجو معرفی می‌کرد توجه‌ را جلب کرد. وقتی او با چرب‌زبانی به من ابراز علاقه کرد ناخواسته در دامی که برایم پهن کرده بود گرفتار شدم. با حرف‌هایش مرا به خود وابسته کرد. آنقدر حرف‌های خوب می‌زد که فکر می‌کردم او شاهزاده قصه‌های من است و شوهرم را کاملاً فراموش کرده بودم. در هر فرصتی با او تماس می‌گرفتم و با هم ساعت‌ها حرف می‌زدیم. یک روز او پیشنهاد داد که با هم بیرون برویم. ابتدا ترسیدم اما وقتی احساس کردم ناراحت شده است، پذیرفتم. به اتفاق هم ساعتی را در خیابان‌های شهر چرخیدیم، ناگهان او مرا به خانه ویلایی در حاشیه شهر برد. نمی‌خواستم داخل خانه بروم اما او با اجبار مرا به داخل برد. دیگر فهمیده بودم که در چه دامی گرفتار شده‌ام اما کاری از دستم برنمی‌آمد. او تهدید کرده بود اگر به خواسته‌اش تن ندهم همه صحبت‌ها و عکس‌هایی که از من دارد را در اختیار خانواده و شوهرم قرار خواهد داد. وی در پایان گفت: اگر مادر و پدرم با من رفیق بودند و به جای کتک زدن و استفاده از حرف‌های رکیک که مرا به جنون نزدیک می‌کرد، تن به ازدواج اجباری نمی‌دادند، زندگی من اینچنین نبود و چون در خانوده من ایمان و معنویت رنگی نداشت، من به بیراهه کشیده شدم و دوستی از طریق لاین فقط تنهایی مرا پر کرد که اول به‌صورت تفننی بود که با هوسرانی شکل گرفت. ┏━━✨✨✨━━┓ ❤️ ❤️ ┗━━✨✨✨━━┛ ✨✨✨ 🌸 @ba_khodabash1 🌸 ✨✨✨
✨﷽✨ ✅داستان واقعی نامه نگاری مرد دهاتی با امام زمان عج ✍اسمش علی بود و از سادات، صدایش می کردند آ سید علی، دهاتی بود و کم سواد، اما عجيب صفای باطنی داشت، همشهری و هم دهاتی همین شیخ حسنعلی نخودکی خودمان خودش تعریف می کند جمعه صبحی اول طلوع خورشید به بالای تپه ای رفتم کنار چشمه ای و عریضه ای، نامه ای،نوشتم برای امام زمانم که آی آقا جان! سنم دارد بالا می رود و هنوز صاحب فرزندی نشدم... کاغذ را که نوشتم پرت کردم سمت چشمه، باد گرفت و نامه را چسباند به عبایم، دو سه باری آمدم کاغذ را به داخل چشمه بیاندازم اما هر بار نمی شد، به دلم افتاد کاغذ را بردارم و بخوانم، برداشتم، نگاه كردم ديدم كه جواب من همان وقت آمده است؛ قبل از اينكه به آب برسد؛ داخل کاغذ نوشته است: خداوند دو فرزند نصيب شما مي‏كند كه يكي‏ از آن ها منشأ خدمات خواهد بود. 💥قربانشان رَوَم برایشان فرقی نمی کند مدیر باشی، تاجر باشی یا یک روستایی بی سواد، دلت که پاک باشد تحویلت می گیرند و آبرومندت می کنند،در این قحطیِ محبت یک رفيقِ بی غلُّ غش می خواهند امام زمان تا رفاقت را در حقش تمام کنند. چقدر نگاه زهرایی تان را می خواهم آقا جان دلم برایِ کسی می تپد بیا ای دوست بیا که من به تو بیش از همیشه محتاجم 📚برداشتی آزاد از سخنان استاد اخلاق شیخ جعفر ناصری ‌‌┏━━✨✨✨━━┓ ❤️ ❤️ ┗━━✨✨✨━━┛ ✨✨✨ 🌸 @ba_khodabash1 🌸 ✨✨✨
┅┄🍃┄┄💕💕┄┄🍃┄┅ ک خیلی حاجت هارو روا میکنه نفیسه،خاتون کیست؟ نفیسه خاتون از سادات جلیل القدر است که به زهد و عبادت و صیام روزها و قیام شبها مشهور روزگار خود بود .وی حافظ کل قرآن بود، لذا به تلاوت دائم آن مشغول می‌شد و چون مال فراوانی داشت، به درماندگان ، مریضان و عموم مردم احسان می‌کرد . وی سی مرتبه به حج مشرف شد که بیشتر آن با پای پیاده بود. در مسجد الحرام در حالی که پرده‌های خانه خدا (کعبه) را می‌گرفت، اشک می‌ریخت و ناله و فریاد می‌کرد و این جملات را می‌گفت: « إلَهی وَ سَیِّدی وَ مَوْلاَیَ مَتِّعْنی وَ فَرِّحْنی بِرِضَاکَ عَنّی ... ». روش های ختم 📢💥 👈 توسل به نفیسه خاتون نواده ی امام حسن مجتبی (ع) هدیه ۱۰۰ صلوات به پیشگاه مبارک حضرت نفیسه خاتون (نواده امام حسن مجتبی علیهماالسلام) 👈 اثر آن را در برآورده شدن حاجتهای خود ببینید . ان شاءالله 👈 دوم یک حمد یازده مرتبه توحید ویازده مرتبه سوره ی اعلی هدیه به پیشگاه مقدس ایشان ✨✨✨ 🌸 @ba_khodabash1 🌸 ✨✨✨