مرا کسی نساخت، خدا ساخت، نه آنچنان که کسی می خواست که من کسی نداشتم. کسم خدا بود، کس بی کسان. در باغ بی برگی زادم و در ثروت فقر غنی گشتم و از چشمه ایمان سیراب شدم و در هوای دوست داشتن دم زدم و در آرزوی آزادی سر برداشتم و در بالای غرور قد کشیدم و از دانش طعامم دادند و از شعر شرابم نوشاندند و از مهر نوازشم کردند تا : حقیقتدینم شد و راه رفتنم و خیر حیاتم شد و کار ماندنم و زیبایی عشقم شد و بهانه زیستنم!
#کسم_خدا_بود_کس_بی_کسان
⚘|❀ ❀|⚘
✨✨✨
@ba_khodabash1
✨✨✨
🚶🏻♂️🚶🏻♂️پاداش پیاده روی در راه زیارت حضرت سیّدالشّهدا علیه السلام(3)
8)عَنْ صَالِحٍ عَنِ الْحَارِثِ بْنِ الْمُغِيرَةِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: إِنَّ لِلَّهِ مَلَائِكَةً مُوَكَّلِينَ بِقَبْرِ الْحُسَيْنِ علیه السلام، فَإِذَا هَمَّ بِزِيَارَتِهِ الرَّجُلُ أَعْطَاهُمْ ذُنُوبَهُ، فَإِذَا خَطَا خُطْوَةً مَحَوْهَا، ثُمَّ إِذَا خَطَا خُطْوَةً ضَاعَفُوا لَهُ حَسَنَاتٍ، فَمَا تَزَالُ حَسَنَاتُهُ تُضَاعَفُ حَتَّى تُوجِبَ لَهُ الْجَنَّةَ.(جامع الأخبار، ص26)
حضرت صادق علیه السلام فرمود: خداوند فرشتگانی دارد که موکّل به قبر حسین بن علی علیه السلام می باشند. پس هنگامی که فردی زیارت آن حضرت را اراده کند، گناهانش را در اختیار آن فرشتگان قرار می دهند. پس به ازای قدمی که در راه زیارت بر می دارد، آن گناهان را پاک می کنند و سپس به ازای قدم دیگری که بر می دارد، حسنات وی را مضاعف می گردانند. پس پیوسته حسنات این فرد، افزایش می یابد تا آنجا که بهشت بر او واجب می شود.
9)عَنْ بَشِيرٍ الدَّهَّانِ قَالَ: قَالَ أبُوعَبْدِ اللَّهِ علیه السلام: يَا بَشِيرُ! إِنَّ الْمُؤْمِنَ إِذَا أَتَاهُ(الحسین علیه السلام) عَارِفاً بِحَقِّهِ وَ اغْتَسَلَ فِي الْفُرَاتِ كُتِبَ لَهُ بِكُلِّ خُطْوَةٍ حَجَّةٌ وَ عُمْرَةٌ مَبْرُورَاتٌ مُتَقَبَّلَاتٌ، وَ غَزْوَةٌ مَعَ نَبِيٍّ أَوْ إِمَامٍ عَادِلٍ.(بحار الأنوار، ج101، ص143به نقل از کامل الزّیارات)
حضرت صادق علیه السلام به بشیر دهّان فرمود: ای بشیر! هنگامی که مؤمنی که عارف به حقّ حسین بن علی علیه السلام است، به نزد او می آید، و در فرات غسل می کند، برای او به ازای هر قدمی که برداشته است، حجّ و عمره نیکو و مقبول، و جهادی در رکاب پیامبر یا امام عادل نوشته می شود.
10) ثواب پیاده روی جهت قرائت زیارت وارث در حرم حسین بن علیّ علیه السلام:
صفوان جمّال گفت: از حضرت صادق علیه السلام اذن گرفتم به زیارت مولایمان حسین بن علی علیه السلام بروم، و از ایشان درخواست کردم آنچه را باید در این مسیر انجام دهم، بیان فرمایند. آن حضرت فرمود: قبل از رفتن، سه روز روزه بگیر، غسل کن، با اهلت خداحافظی کن و برای آنها دعا کن. پس وقتی به فرات رسیدی، غسل کن، لباسی نظیفی بپوش، دو رکعت نماز بخوان و بعد از نماز، با سکینه و وقار به سوی حائر حسینی حرکت کن.
حضرت در ادامه فرمود:
وَ قَصِّرْ خُطَاكَ، فَإِنَّ اللَّهَ تَعَالَى يَكْتُبُ لَكَ بِكُلِّ خُطْوَةٍ حِجَّةً وَ عُمْرَةً، وَ سِرْ خَاشِعاً قَلْبُكَ، بَاكِيَةً عَيْنُكَ، وَ أَكْثِرْ مِنَ التَّكْبِيرِ وَ التَّهْلِيلِ وَ الثَّنَاءِ عَلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ، وَ الصَّلَاةِ عَلَى النَّبِيِ صلّی الله علیه و آله،وَ الصَّلَاةِ عَلَى الْحُسَيْنِ خَاصَّةً، وَ الْعَنْ عَلَى مَنْ قَتَلَهُ، وَ الْبَرَاءَةِ مِمَّنْ أَسَّسَ ذَلِكَ عَلَيْه.(مصباح المتهجد، ج2، ص718-719)
قدم هایت را کوتاه بردار، زیرا خداوند متعال به ازای هر قدم، یک حجّ و یک عمره برای تو می نویسد، و با قلب خاشع و چشم گریان، مسیر را طیّ کن و این اذکار را در مسیر زیاد بگو: «تکبیر»، «تهلیل»، «ثنای خداوند»، «صلوات بر پیامبر صلّی الله علیه و آله»، «صلوات بر حسین بن علی علیه السلام»، «لعن بر دشمنان حسین بن علی السلام»، و «تبرّی از کسانی که اساس قتل حسین بن علی علیه السلام را بنیان نهادند».
حضرت صادق علیه السلام پس از نقل زیارت وارث می فرمایند:
فَمَنْ زَارَ الْحُسَيْنَ علیه السلام بِهَذِهِ الزِّيَارَةِ، كَتَبَ اللَّهُ لَهُ بِكُلِّ خُطْوَةٍ مِائَةَ أَلْفِ حَسَنَةٍ، وَ مَحَا عَنْهُ مِائَةَ أَلْفِ سَيِّئَةٍ، وَ رَفَعَ لَهُ مِائَةَ أَلْفِ دَرَجَةٍ، وَ قَضَى لَهُ مِائَةَ أَلْفِ حَاجَةٍ أَسْهَلَهَا أَنْ يُزَحْزِحَهُ عَنِ النَّارِ، كَانَ كَمَنِ اسْتُشْهِدَ مَعَ الْحُسَيْنِ علیه السلام حَتَّى يُشْرِكَهُمْ فِي دَرَجَاتِهِم.(مصباح المتهجد، ج2، ص723-724)
پس هرکس به این زیارت(یعنی زیارت وارث)، حسین بن علی علیه السلام را زیارت کند، خداوند به ازای هر قدمی که برداشته است، (در پرونده اعمالش) صد هزار حسنه می نویسد، و صد هزار کار بد محو می کند، و مقامش را صد هزار درجه بالاتر می برد، و صد هزار حاجتش را برآورده می کند که ساده ترینش آن است که وی را از آتش جهنم نجات می دهد، و چنین فردی مانند کسی است که همراه با حسین بن علی علیه السلام شهید شده باشد، و در درجات ایشان مشارکت خواهد داشت.
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
✨✨✨
@ba_khodabash1
✨✨✨
✨﷽✨
🔴بختک چیست؟
✍برای بختک علل مختلفی از قبیل هوشیاریِ ناقص انسان در زمان خواب یا اختلال در کارکرد نیمکرههای چپ و راست و... عنوان میشود. حال دلیل هرچه هست نامشخص است. اما آنچه مشخص است بختک نوعی فشارِ قبر است؛ دقیقا بعد از مرگ، یک ساعت روح ما سعی خواهد کرد وارد بدن ما شود ولی نخواهد توانست.
چیزی که در بختک اتفاق میافتد: انسان علیرغم شنیدن و دیدن، هیچ قدرتی در حرکت جسم خود ندارد و التماس میکند و آرزو میکند کسی دست به او بزند تا او بیدار شود. حتی قدرت صدا زدن کسی را هم ندارد. بختک بسیار ترسناک است و به نوعی نشان فشار قبر است.
چنان چه بعد از رها شدن از بختک انسان احساس آرامش میکند و از حس خفگی را که به او دست داده بود، رها میشود. بعد از فشار یک ساعتهی قبر که بلافاصله بعد از مرگ شروع میشود، به تناسب عمل انسان، در این حال فرشتگان او را بلافاصله از جسم خاکی جدا کرده و به عوالم بالا میبرند.
در راه عرش اگر نیکوکار باشد، فرشتگان آن آسمان به آن نام، صدایش میکنند و شهپر خود بر او میمالند. تا به عرش اعلی رفته و نزد حق زایر میشود و به امر حق به سوی قبر خود برمیگردد که نور است. از گوشه قبر وارد بهشت برزخی میشود. اگر ظالم باشد هم با اسامی زشتش صدا میزنند و فرشتگان کنار میروند تا از بوی تعفن او آسیب نبینند. او را از عرش به سرعت به سمت قبر میکشند در حالی که داخل آن آتشی میبیند سوزان.
✨✨✨
@ba_khodabash1
✨✨✨
✨﷽✨
#پندانه
🔴چهکسی را سرکاروان زندگیات قرار دادهای؟
✍دیدهور صاحب بصیرتی در کاروانی از حله به شام برای تجارت در حرکت بود.
کاروان چون به موصل رسید، سرکاروان از موصل پنبه خرید تا در شام بفروشد، چون خبر داشت پنبه در شام چند برابر موصل قیمت دارد.
سرکاروان به اهل کاروان توصیه کرد پنبه بخرید که چند برابر قیمت در شام بفروشید و سود کلان برید.
مرد صاحب بصیرت بهجای پنبه، بار گندم خرید تا در شام به سود شرعیاش بفروشد. به جوانی در کاروان برخورد که بر خرد آن صاحب بصیرت خرده گرفت و ملامتش کرد.
کاروان چون راه افتاد، شب را در کاروانسرایی که کنارش گورستانی بود، بار برای استراحت بر زمین نهاد.
مرد دیدهور آن جوان را با خود به گورستان برد. در ورودی گورستان ایستادند و با اشاره به اهل قبور به پسر جوان گفت:
«در کاروان دنیا، زندگان پشتسر زندگان قدم برمیدارند تا گم نشوند و سود کنند؛ ولی در کاروان آخرت، زندگان باید پشتسر مردگان قدم بردارند.
این اهل قبور، سرکاروان زندگی من در دنیا هستند و من همیشه در تجارت دنیا مینگرم که این سرکاروانها در دنیا چه خریدهاند یا چه نخریدهاند که سود کردهاند.»
روزی کاروان دنیای ما، به منزلمان در شهرمان بازخواهد گشت، ولی کاروان اهل قبور را به منزل خود در دنیا هرگز بازگشتی نیست.
پس سعی کن در زندگی دنیا، سرکاروان خود را مردگان و اهل قبور قرار دهی، نه زندگان طمعکار دنیا و غافل!
✨✨✨
@ba_khodabash1
✨✨✨
✨﷽✨
#پندانه
🔴راههای تشخیص باطن خویش
✍میخواهم بدانم در باطن، به چه صورتی هستم، آیا این امر ممکن است؟
پاسخ آیتالله حسنزاده آملی:
بله، هر انسانی میتواند باطن برزخی خویش را تشخیص دهد و بفهمد در باطن به چه صورتی میباشد.
اگر آدمى میخورد و میخوابد و شهوت به كار میبرد و به اطراف کاری ندارد، "بهيمه" (چهارپایان آرام و غیردرنده) است.
و اگر علاوه بر اين سه امر، ضرر و آسيب و آزار به خلق خدا دارد، "سبع" (حیوانات شرور و درنده) است.
و اگر میخورد و میخوابد و شهوت به كار میبرد و حيله و مكر و تزوير و خلاف و دروغ و از اينگونه امور با بندگان خدا دارد به طوری که در باطن، دشمن اما به ظاهر دوست است؛ "شيطان" است.
و اگر صفات سبعى و شيطانى ندارد و خالصانه به عبادت پروردگار مشغول است و به مردم منفعت رسانده و خلق خدا از او آسودهاند، "ملَک" (فرشته) است.
و اگر علاوه بر عبادات و مقامات ملَك، با ترک انواع معصیت، به سوى معارف الهی و درک حقايق و سير و سلوک الى الله حرکت دارد، "انسان" است.
خلاصه اینکه بشر خاکی به پنجگونه تقسیم میشود:
بهيمه، سبع، شيطان، فرشته و انسان
حال هرکسی با این علم میتواند بفهمد که در باطن به چه صورت است.
نیازی نیست انسان نزد کسی برود که چشم برزخی دارد و از وی بخواهد باطن او را بگوید...!
✨✨✨
@ba_khodabash1
✨✨✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♥️✨الهی با نام و یادت
⚪️✨روزمان را آغاز میکنیم
♥️✨خدایا به اندازه مهربانیت
⚪️✨در کار همه برکت
♥️✨در مشکلشان گشایش
⚪️✨در وجودشان سلامتی
♥️✨در زندگَیشان
⚪️✨خوشبختی قرار بده
♥️✨بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
⚪️✨الـــهــی بــه امــیــد تو
زاهدی گوید: جواب چهار نفر مرا سخت تکان داد.اول: مرد فاسدی از کنار من گذشت و من گوشه لباسم را جمع کردم تا به او نخورد. او گفت: ای شیخ خدا میداند که فردا حال ما چه خواهد بود!دوم: مستی دیدم که افتان و خیزان راه میرفت به او گفتم قدم ثابت بردار تا نیفتی.گفت: تو با این همه ادعا قدم ثابت کرده ای؟سوم: کودکی دیدم که چراغی در دست داشت گفتم این روشنایی را از کجا اورده ای؟ کودک چراغ را فوت کرد و ان را خاموش ساخت و گفت: تو که شیخ شهری بگو که این روشنایی کجا رفت؟چهارم: زنی بسیار زیبا که درحال خشم از شوهرش شکایت میکرد. گفتم اول رویت را بپوشان بعد با من حرف بزن.گفت: من که غرق خواهش دنیا هستم چنان از خود بیخود شده ام که از خود خبرم نیست؛ تو چگونه غرق محبت خالقی که از نگاهی بیم داری؟
✨✨✨
@ba_khodabash1
✨✨✨
حضرت عیسی (علیه السلام) با مادرش مریم (سلام الله علیها) در کوهی به عبادت خدا مشغول بودند، و روزها را روزه می گرفتند. غذایشان از گیاهان کوه بود که عیسی (علیه السلام) تهیه می نمود. یک روز نزدیک غروب شد، عیسی (علیه السلام) مادرش را تنها گذاشت و برای به دست آوردن سبزیجات کوهی، رفت، هنگام افطار فرا رسید، مریم (سلام الله علیها) برخاست تا نماز بخواند، ناگاه عزرائیل نزد مریم (سلام الله علیها) آمد و بر او سلام کرد، مریم پرسید: تو کیستی که در اول شب بر من سلام کردی و با دیدن تو، بیمناک شدم؟.
عزرائیل گفت: من فرشته مرگ هستم.
مریم پرسید: برای چه به اینجا آمده ای؟
عزرائیل گفت: برای قبض روح تو آمده ام.
مریم گفت: چند دقیقه به من مهلت بده تا پسرم نزد من بیاید
عزرائیل گفت: مهلتی در کار نیست، و آنگاه روح مریم (سلام الله علیها) را قبض نمود.
عیسی (علیه السلام) وقتی نزد مادر آمد، نگاه کرد که مادرش بر زمین افتاده است، تصور کرد که مادرش خوابیده است، مدتی توقف کرد، دی مادرش بیدار نشد و وقت افطار گذشته است، صدا زد ای مادر برخیز! افطار کن.
ندائی از بالای سرش شنید که مادرت از دنیا رفته و خداوند در مورد وفات مادرت به تو پاداش می دهد.
عیسی (علیه السلام) با دلی سوخته، به تجهیز جنازه مادر پرداخت و او را به خاک سپرد و، غمگین بر سر تربتش نشست و گریه می کرد و به یاد مادر گفتاری جانسوز می گفت، در این هنگام ندائی شنید، سرش را بلند کرد، مادرش را در بهشت (برزخی) که در کاخی از یاقوت سرخ بود دید گفت: ای مادرم! از دوری تو سخت اندوهگین هستم.
مریم (سلام الله علیها) فرمود: پسرم، خدا را مونس خود کن تا اندوهت برطرف گردد.
عیسی (علیه السلام) گفت: مادر جان با زبان گرسنه و روزه از دنیا رفتی.
مریم (سلام الله علیها) فرمود: خداوند گواراترین غذا که نظیر نداشت به من خورانید.
عیسی (علیه السلام) گفت: ای مادر! آیا هیچ آرزو داری؟
مریم (سلام الله علیها) گفت: آرزو دارم یک بار دیگر به دنیا باز گردم، تا یک روز و یک شب را به نماز برآورم، ای پسر اکنون که در دنیا هستی و مرگ به سراغت نیامده است، هر چه می توانی توشه راه آخرت را (با انجام اعمال نیک) از دنیا برگیر
📚 منهاج الشارعین .منهج13
⚘|❀ ❀|⚘
✨✨✨
@ba_khodabash1
✨✨✨
✨﷽✨
✳️ اگر ربالعالمين را نشناسيم، در بيابانِ زندگی گم شدهايم!
✍شيطان بهدنبال انسانی است كه راه را -كه همان بندگی خدا و ارتباط حضوری و قلبی با خدا است- گم كرده باشد. اگر ربالعالمين را كه ربّ همهی ماست نشناسيم، در بيابانِ زندگی گم شدهايم. با اين كه بهراحتی میتوانستيم بفهميم بايد بندهی ربّ العالمين باشيم. حالا كسی كه ربّ العالمين را ربّ خود نگرفت و بهدنبال حکم کمال مطلق نبود، راه تسلّط شيطان را بر تمام ابعاد شخصيت خود میگشايد. غاوين كه مقصد خود را گم كردهاند، از شيطان تبعيت میكنند و در نتيجه شيطان بر آنها تسلّط میيابد. شيطان طرح و نقشه برای ادامهی زندگی به او میدهد، چون خودش طرح ندارد و طرح بندگی ربّ العالمين را هم نپذيرفته است.
امام حسين (ع) در #دعای_عرفه به خدای خود میگويد: «اَنْتَ كَهْفي حينَ تُعيِيني الْمَذاهِبُ فِي سَعَتِها»؛ تو پناهگاه و خزينهی آرمانهای من هستی وقتی راههای بهظاهر وسيع مرا خسته میكند. اگر كسی به اين بصيرت دست يافت كه خزينهی همهی آرمانهايش حضرت ربّ العالمين است، ديگر بهسوی چه كسی بدود؟! پروردگارش هم كه نزديك است، دويدن نمیخواهد. اين آدم راه را گم نكرده است كه دربهدر باشد. گنج را میشناسد و هرچه بيشتر تلاش میكند تا به آن نزديك شود، و اين تلاش با آرامش همراه است، چون راه و مقصد را میشناسد.
👤 استاد اصغر طاهرزاده
📚 از کتاب هدف حیات زمینی آدم
✨✨✨
@ba_khodabash1
✨✨✨
✨﷽✨
✳️ اگر ربالعالمين را نشناسيم، در بيابانِ زندگی گم شدهايم!
✍شيطان بهدنبال انسانی است كه راه را -كه همان بندگی خدا و ارتباط حضوری و قلبی با خدا است- گم كرده باشد. اگر ربالعالمين را كه ربّ همهی ماست نشناسيم، در بيابانِ زندگی گم شدهايم. با اين كه بهراحتی میتوانستيم بفهميم بايد بندهی ربّ العالمين باشيم. حالا كسی كه ربّ العالمين را ربّ خود نگرفت و بهدنبال حکم کمال مطلق نبود، راه تسلّط شيطان را بر تمام ابعاد شخصيت خود میگشايد. غاوين كه مقصد خود را گم كردهاند، از شيطان تبعيت میكنند و در نتيجه شيطان بر آنها تسلّط میيابد. شيطان طرح و نقشه برای ادامهی زندگی به او میدهد، چون خودش طرح ندارد و طرح بندگی ربّ العالمين را هم نپذيرفته است.
امام حسين (ع) در #دعای_عرفه به خدای خود میگويد: «اَنْتَ كَهْفي حينَ تُعيِيني الْمَذاهِبُ فِي سَعَتِها»؛ تو پناهگاه و خزينهی آرمانهای من هستی وقتی راههای بهظاهر وسيع مرا خسته میكند. اگر كسی به اين بصيرت دست يافت كه خزينهی همهی آرمانهايش حضرت ربّ العالمين است، ديگر بهسوی چه كسی بدود؟! پروردگارش هم كه نزديك است، دويدن نمیخواهد. اين آدم راه را گم نكرده است كه دربهدر باشد. گنج را میشناسد و هرچه بيشتر تلاش میكند تا به آن نزديك شود، و اين تلاش با آرامش همراه است، چون راه و مقصد را میشناسد.
👤 استاد اصغر طاهرزاده
📚 از کتاب هدف حیات زمینی آدم
✨✨✨
@ba_khodabash1
✨✨✨
❤️🌸گاهی که خیلی دلم از دنیا می گیرد
آنوقت که نمی خواهم هیچ چشمی ببیند اشک هایم را
و هیچ گوشی نمی فهمد حرف های تلنبار شده ی دلم را
گوشه خلوتی باید پیدا کنم
بنشینم
کتابت را باز کنم
میخوانم:و ایوب را یاد کن هنگامی که پروردگارش را آهسته ندا کرد
که به من آسیب رسیده و تویی مهربان ترین مهربانان
پس دعای او را اجابت نمودیم
به اینجا که میرسم سرم را می اندازم پایین از خجالت
با خودم می گویم
نامردی نکن!خدای همه ی این ها همان خدای توست
همینقدر رحمان و رحیم
همینقدر جواب دهنده
فقط می دانی رازش چیست
آرام و آهسته بروی درگوش خودش بگویی
دلم گرفته
بی خیال غمها
خدایی دارم که خیلی دوستم دارد🌸❤️
⚘|❀ ❀|⚘
✨✨✨
@ba_khodabash1
✨✨✨
عالی ترین توصیه های یه فیلسوف بعد از 80سال زندگی(عالیه عاالی👏👏)
❤️ اگر میخوای راحت باشی، کمتر بدون و اگه میخوای خوشبخت باشی، بیشتر بخون.
💛 تا تموم شدن کار، از موفقیت با کسی حرف نزن!
💚قبل عاشق شدن، اول فکر کن، که طاقت دوری، جدایی و سختى رو دارى يا نه؟
💙اگه با کسی وعده کردی، حتی یه دقيقه هم تأخير نكن.
💜 "سکوت" تنها جوابیه که هیچوقت پشیمونی نداره!
❤️ نصیحت، فقط زمانی اثر داره که 2 نفر باشید، نه توی جمع!
💛 در مورد همسر کسی اظهار نظر نکن، نه مثبت نه منفی!
💚نوشیدنی توی لیوان و یا فنجاون را تا آخر ننوش!
💙توی اختلاف خانوادگی حتی اگر حق با توئه، شجاع باش و تو از همسرت عذر خواهی کن!
💜 برای هیچ بچه ای اسباب بازی جنگی هدیه نبر!
❤️نه اونقدر کم بخور که ضعیف بشی، و نه اونقدر زیاد بخور که مریض بشی.
💛بدترین شکل دل تنگی اون مدل دلتنگیه که توی جمع باشی و تنها باشی!
💚محترم باش و بدون اطلاع قبلی خونه و محل کار کسی نرو!
💙هوشیار باش، الکل و مواد مخدر و سیگار گرفتار کننده اس. حتی اگه تو کوه باشی...
💜 وجدانت را گول نزن، چون وجدانت درستی و نادرستی کارت را به تو میگه!
❤️موقع عطسه، حتما از دیگران فاصله بگیر و دستمال بگیر جلوی دهنت، ولی با تمام وجود عطسه کن.
💛 عاشق همسرت باش تا بهشت را ببینی. بهشت جای عاشقاس..
💚کثیف نکن، اگر حوصله تمیز کردن نداری!
💙بخشیدن دیگران خیلی قشنگه، تجربه اش کن حتما...
💜 همه جا از همسرت تعریف و تمجید کن، حتی توی جهنم.
❤️ با کارمندات مهربون، ولی قاطع باش.
💛 غرور کسی رو نشکن، چون مثل شیشه ی شکسته برای تو، خطر آفرینه.
💚 کار بد رو، نه تجربه کن، نه تکرار.
💙هر جا اشتباه کردی، با شجاعت اقرار کن که اشتباه کردی.
💜 هنر نواختن را یاد بگیر، نواختن موسیقی در هیچ کشوری گدایی نیست...
❤️موقع حرف زدن با دیگران، توی چشمشون نگاه کن تا حرف تو را کامل بفهمند!
💛 با دندان، میخ نکش! هر چیزی را هر جا به کار نبر!
💚امید هیچ احدی را، ناامید نکن.
💙 به کسی که دوستش داری، روز تولدش تبریک بگو.
💜 اولین خیّر باش.
❤️ با داشتن همسری خوب و خوش اخلاق، همه کس و همه چیز را یکجا داری.
💛 گلدان و گل های زیبا داشته باش.
💚 حسابداری را یاد بگیر.
💙 تزریق سرم و آمپول را یاد بگیر.
💜 وارد سیاست نشو!!!
❤️ با هر کسی سفر نرو ولی به سفر و همسفر فکر کن.
💛 تا وقتی ندونی، نمیتونی! پس بدون، تا بتونی.
⚘|❀ ❀|⚘
✨✨✨
@ba_khodabash1
✨✨✨
بهترین باش
زندگی یک اتاق با دو پنجره نیست …
زندگی هزاران پنجره دارد
یادم هست؛روزی از پنجره ناامیدی به زندگی نگاه کردم،
احساس کردم میخواهم گریه کنم
و روزی از پنجره امید به زندگی نگاه کردم،
احساس کردم میخواهم دنیا را تغییر دهم
عمر کوتاه ست فرصت نگاه کردن از تمامی پنجرههای زندگی را ندارم …
تصمیم گرفتهام فقط از یک پنجره به زندگی نگاه کنم،
و آن هم پنجره عـشـق همین برایم کافیست !
چون،این پنجره رو به خدا باز میشود …
هر روز میخواهم خدا را ببینم،
با او حرف بزنم …
آن طرف پنجره خدا مرا می نگرد
⚘|❀ ❀|⚘
✨✨✨
@ba_khodabash1
✨✨✨
✨﷽✨
🔥عواقب وحشتناک رعایت نکردن حق الناس
🔸داستانی عجیب از یک شهید 🔸
آیت الله خرازی در عالم خواب یک شهید را دید و به آن گفت خوش به حالتان که شما راحت شدید ازاین دنیا و عاقبت بخیر شدید. به یکباره آن شهید ناراحت شد و گفت نه گرفتارم ، وقتی نامه اعمال من را به دستم دادند دیدم روی نامه من یک خط قرمز کشیدند
و به من گفتند شما حق الناس گردنتان است یک خانم در آموزش و پرورش که همکار او بود تو از او یک عیب پیدا کردی و بجای آن که به خودش بگویی تاخودش را اصلاح کند یکسره رقتی سراغ حراست و مدیر و آن را اخراج کردند و آبروی او رفت تا او تو را حلال نکند بهشت خدا را نخواهی دید
آقای خرازی تا از خواب بیدارشدند رفتند و آن زن را که دیگر سنش زیاد شده بود پیداکردند و گفتند من ۳ برابر مبلغ حقوق کل سالهای اخراجت را میدهم شهید راحلال کن
آن زن لبخند تلخی زد و گفت تا قیامت آن شهید راحلال نخواهم کرد و هرکاری کردند راضی نشدند
🔥مراقب حق الناس و آبروی مردم باشید که حتی اگر شهید هم شوید گناه از بین بردن ابروی مردم از شما بخشیده نخواهد شد
✨✨✨
@ba_khodabash1
✨✨✨
میگویند که دو برادر بودند پس از مرگ پدر یکی جای پدر به زرگری نشسته دیگری تا از وسوسه نفس شیطانی به دور ماند از مردم کناره گرفته و غار نشین گردید. روزی قافلهای از جلو غار گذشته و چون به شهر برادر میرفتند، برادر غارنشین غربالی پر از آب کرده به قافله سالار میدهد تا در شهر به برادرش برساند. منظورش این بود که از ریاضت و دوری از خلایق به این مقام رسیده که غربال سوراخ سوراخ را پر از آب میتواند کرد بی آنکه بریزد.
🐪چون قافله سالار به شهر و بازار محل کسب برادر میرسد و امانتی را میدهد، برادر آن را نخ بسته و از سقف دکان آویزان میکند و در عوض گلوله آتشی از کوره در آورده میان پنبه گذاشته و به قافله سالار میدهد تا آن را در جواب به برادرش بدهد. چون برادر غارنشین برادر کاسب خود را کمتر از خود نمیبیند عزم دیدارش کرده و به شهر و دکان وی میرود. در گوشه دکان چشم به برادر داشت و دید که برادر زرگرش دستبندی از طلا را روی دست زنی امتحان میکند، دیدن این منظره همان و دگرگون شدن حالت نفسانی همان و در همین لحظه آبی که در غربال بود از سوراخ غربال رد شده و از سقف دکان به زمین میریزد.
✨چون زرگر این را میبیند میگوید:
«ای برادر اگر به دکان نشستی و هنگام کسب و کار و دیدن زنان آب از غربالت نریخت زاهد میباشی، وگرنه دور از اجتماع و عدم دسترس همه زاهد هستند!»
⚘|❀ ❀|⚘
✨✨✨
@ba_khodabash1
✨✨✨
✨﷽✨
✅اثر لقمه حرام
✍آورده اند درزمان قدیم کفندزدی که پسری ناخلف داشت در بستر مرگ افتاده بود. پسر خویش را فراخواند پسر به نزد پدر رفت گفت: «ای پدر امرت چیست؟» پدر گفت: «پسرم من تمام عمر به کفندزدی مشغول بودم و همواره نفرین خلقی به دنبالم بود. اکنون که در بستر مرگم و فرشته مرگ را نزدیک حس میکنم، بار این نفرین بیش از پیش بر دوشم سنگینی میکند. از تو میخواهم بعد از مرگم چنان کنی که خلایق مرا دعا کنند و از خدای یکتا مغفرت مرا خواهند.» پسر گفت: «ای پدر چنان کنم که میخواهی و از این پس مرد و زن وهمه جماعت را به دعایت مشغول سازم.» پدر همان دم جان به جان آفرین تسلیم کرد.
از فردای آن روز پسر جهت عمل به وصیت پدرش باخود گفت چه کنم که وصیت پدرم را به فرجام رسانم، وسرانجام لقمه حرام اثرخودراگذاشت و فرزندشغل پدر پیشه کرد با این تفاوت که کفن از مردگان خلایق میدزدید و چوبی در شکم آن مردگان فرو مینمود و از آن پس خلایق میگفتند: «صد رحمت به کفن دزد اولی که فقط میدزدید و چنین بر مردگان ما روا نمیداشت.»
وچنان شدکه فرزندناخلف به ظن خود دعا ومغفرت اهل آن دیار را درحق پدرش بدست می آورددرحالیکه بااین کارش همچنان برآتش عذاب پدرش می افزود...
✨✨✨
@ba_khodabash1
✨✨✨
✨﷽✨
#پندانه
✍ دنیایی پر از قضاوت
🔹در دنیای قضاوتها، تنها به این نکته توجه میشود: دیگران بر اساس نظر ما چگونهاند؟!
🔸فردی در ترافیک جلوی ما بپیچد: «احمق»
ما که جلوی دیگران بپیچیم: «زرنگ»
🔹کسی جواب تلفن ما را ندهد: «بیمعرفت»
ما که جواب ندهیم: «گرفتار»
🔸فرد بلندتر از ما: «دراز»
فرد کوتاهتر از ما: «کوتوله»
🔹همکار جزئینگر: «ایرادگیر و وسواسی»
ما جزءنگرتر باشیم، او میشود: «شلخته و بینظم»
🔸فردی لیوان آب ما را ریخت: «کور»
پای ما به لیوان دیگری خورد: «شعور» ندارند که لیوان را سر راه قرار دادهاند.
🔹و مواردی از این دست که بسیارند.
🔸دنیای قضاوتها یعنی تحلیل رفتار و گفتار دیگران بر اساس نیازها و ارزشهای خودمان.
↶【به ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄
✨✨✨
@ba_khodabash1
✨✨✨
📚چهار مرد و يک معجزه
نقل مىکنند که زمانى چهار برادر با هم به سفر رفتند. يک نجار، يک خياط، يک جواهرساز و يک دانشمند. شب هنگام به بيشهزارى از درختان گز رسيدند و تصميم گرفتند در همانجا اتراق کنند. اما آنان شنيده بودند که شيرى در آن حوالى زندگى مىکند. لذا تصميم گرفتند شب را به چهار پاس تقسيم کنند و هر يک از آنان سه ساعت کشيک بدهد و ديگران بخوابند.
پاس اول بهنام نجار افتاد. او براى گذران وقت، يک تکه چوب را بهدست گرفت و آن را صاف کرد و تراشيد. پس از گذشت پاس اول، نوبت به خياط رسيد. او مشاهده کرد که نجار با چوب، تنديس يک دختر را درست کرده است. خياط اين کار نجار را ستود و با خود فکر کرد که اين دختر نياز به لباس دارد. از اينرو مقدارى گِل از زمين برداشت و به آن شکل داد. و به تن دختر چوبى پوشاند. آنگاه نوبت جواهرساز شد. او ناگاه متوجه شد که اين تنديس نياز به زيورآلات دارد. لذا با سنگريزههائى چند، براى آن، گوشواره و گردنبند ساخت.
سرانجام دانشمند براى آخرين کشيک، پيش از طلوع آفتاب از خواب برخاست. او به تنديس چوبى با لباسهاى گلين و زيورآلات سنگى نگاه کرد و با خود گفت: ”من برخلاف همه دوستانم حرفهاى نمىدانم.“ وقت نماز صبح فرا رسيده بود. دانشمند وضو گرفت، سجادهٔ خود را پهن کرد و نماز گذارد. او پس از نماز، دعا کرد و گفت: ”خدايا من نمىتوانم نجارى کنم و نه مىتوانم خياطى کنم و نه جواهرسازي. اما از تو مىخواهم اين مجسمه چوبى را به يک دختر واقعى تبديل کني.“ تنديس، ناگهان از جا برخاست و به صحبت کردن پرداخت و به يک دختر زنده بدل گرديد.
وقتى هوا روشن شد، آن سه نفر از خواب بيدار شدند و ديدند که تکه چوب خشک به دخترى زنده تبديل شده است. لباس گِلىاش به جامهاى از مخمل سبز و سنگريزههاى دور گردنش به گردنبند طلا تغيير يافته بود. آنها در مورد اين دختر، با هم به نزاع پرداختند. و هريک از آنان فرياد مىزد که دختر از آن اوست. کار آنها - تقريباً - به دعوا کشيد اما در نهايت تصميم گرفتند براى حل مسئله خود نزد قاضى بروند. وقتى ماجرا را براى قاضى شرع تعريف کردند، رو به آنان کرد و گفت: ”گرچه توِ نجار، اين دختر را از ساقهاى تراشيدى و توِ خياط لباسهايش را از گل ساختى و توِ جواهرساز به سنگريزههاى بىمصرف جان دادى و زينتآلاتش را ساختى اما با اينهمه، اگر اين دانشمند به درگاه آفريدگار خود دعا نمىکرد تا آن را زنده سازد، اين دختر هيچگاه زنده نمىشد. از اينرو، دختر از آن دانشمند است و شما هيچ سهمى در آن نداريد.“
بدين سان جستجوگر يافت آنچه را که مىخواست
و عاشق ازدواج کرد با آنکه منتظرش بود
و انشاءالله هرکس که اينجا نشسته
همهٔ عمر شاد و خرم باشد.
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
✨✨✨
@ba_khodabash1
✨✨✨
✨﷽✨
🔴تلنگر مذهبی
✍خداوند در قرآن نفرمود:
کسی که در دنیا کار خوب بکند یا کسی که در دنیا ایمان بیاورد اهل نجات است!
در هیچ جای قران نداریم که فرموده باشد:
«من فعل الحسنه»
بلکه فرمود :
«من جاء بالحسنه»
این یعنی انسان باید یک قدرتی داشته باشد که بتواند این اعمال حسنه را با خود «به سرای باقی» ببرد. یعنی اعمالش در دستش نقد باشد.
این طور نباشد که در دستش کار خیر بگذارد بعد گناه کند، غیبت کند و... که با این کارها افعال خیرش بریزد. این «شیوه اخیر» مصداق همان
«من فعل الحسنه»
است که مورد نظر قرآن نیست.
بلکه انسان باید آنطور باشد که بتواند همه افعال نیک و خوب خودش را به همراه خود ببرد.
لذا در صحنه قیامت
نمیگویند تو در دنیا چه کردی
بلکه میگویند چه با خودت آوردی؟!!
از همین رو خداوند فرمود «من جاء بالحسنه فله عشر امثالها»
اینکه گفته شد:
به او ده برابر میدهند، اینطور نیست که هر کسی کار خوبی بکند به او ده برابر بدهند!!
بلکه کسی از این نعمت بهرمنده خواهد بود که بتواند آن را حفظ کند و بتواند آن حسنه را نگه دارد.
📚در تفسیر سوره ی زمر
✨✨✨
@ba_khodabash1
✨✨✨
✨﷽✨
✍امام محمد باقر علیهالسلام خطاب به جابر بن یزید جُعفی میفرمایند:
«ای جابر!
تو را به پنج چیز وصیت میکنم...
اگر مورد ستم قرار گرفتی، ستم نکن
اگر به تو خیاحنت کردند، تو خیانت نکن
اگر تو را تکذیب کردند، خشم نگیر
اگر تو را ستایش کردند، دلخوش نشو
و اگر تو را سرزنش کردند، دلگیر مشو
بلکه درباره آنچه گفتند فکر کن!
اگر دیدی آنچه میگویند راست است،
خود را اصلاح کن
و اگر دیدی درست نیست، پس بدان که خود را مدیون تو کردند و برای جبران این دِین، از ثوابهای او به تو میدهند و از گناهان تو کم کرده، در نامه اعمال او قرار میدهند»
📘بحارالأنوار، جلد۷۵، صفحه۱۶۲
✨✨✨
@ba_khodabash1
✨✨✨
برای آدمهایی که آزارتان می دهند ،
آرزوهای ِ خوب کنید !
آری ...
آرزو کنید آنقدر غرق در خوبی هایِ زندگی شوند
و خیر و نیکی در لحظه هایشان جاری باشد ،
که وقتی به خودشان می آیند ،
اصلا دیگر بدی را بلد نباشند ...
بیشتر ِ آدمهایی که آزار می دهند ،
شاید یک روزی ، یک جایی ،
زخمی خورده اند و مرهمی نیافته اند
و تنها راه ِ گذر از این زخم را ،
در آزار دادن ِ دیگران جسته اند ...
با رفتار متقابل ، چنین شخصیتی
از خودتان نسازید ...
این یک شعار نیست!
و اصلا لزومی ندارد جوابِ بدی را با خوبی بدهید ،
اتفاقا برای مدتی آن ها را از حق ِ
داشتن ِ خودتان محروم کنید
اگر جواب بدی را دستِ کم با سکوت بدهید
و در دلتان آرزوهای ِ نیک برای فرد ِ مقابل کنید ،
شما خوشبخت ترین انسانید ...
⚘|❀ ❀|⚘
✨✨✨
@ba_khodabash1
✨✨✨