eitaa logo
باعلی تامهدی علیهما السلام
1هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
922 ویدیو
9 فایل
نهج البلاغه بخوانیم باعلی همراه شویم تا دورنمای عصر ظهو ودوران زیست با امام معصوم را تجربه کنیم برای زمینه سازی ظهور
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍🏻 باز نویسی تاریخ زندگی امیرمؤمنان علی (علیه السلام) به صورت داستانی از زبان ایشان 📃 قسمت هفتادم ✳️ قریش از ما انتقام می‌گیرد 🔻[ گروهی از حجاج در مسیرحرکت خود، وارد منطقه ربذه شدند و درخواست کردند که سخنان مرا درباره فتنه اخیر بشنوند. در خیمه خویش مشغول وصله کردن کفشم بودم که عبدالله‌بن‌عباس وارد شد. وقتی مرا در حال تعمیر کفش دید، با تعجب گفت: ما برای اصلاح امورمان بیشتر به تو نیاز داریم تا کاری که به آن مشغول هستی! پاسخ وی را ندادم تا کارم تمام شد. آنگاه کفش‌ها را مقابل وی گذاشتم و گفتم: برای این کفش‌ها قیمتی بگذار. گفت: این‌ها به چیزی نمی‌ارزد! گفتم: بالاخره قیمتی دارند. گفت: کمتر از یک درهم. به وی گفتم: ] به خدا سوگند، این یک جفت نعلین برای من بیش از فرمانروایی بر شما ارزش دارد، مگر اینکه بتوانم حقی را بر پا دارم یا از باطلی جلوگیری کنم. 🔻[ آنگاه از خیمه بیرون آمدم و برای حجاج سخنرانی کردم: ] پس از حمد و ثنای خداوند و بیان هدف از رسالت رسول خدا صلی الله علیه و آله، به آنها گفتم: 🔻مرا با قریش چه کار است؟! به خدا سوگند، وقتی کافر بودند، با آنان جنگیده‌ام و اکنون نیز که راه فتنه و فساد را پیش گرفته‌اند، خواهم جنگید... و این راهی که برای مقابله با آنان می پیمایم، عهد و پیمانی است که با من بسته‌اند. به خدا سوگند، باطل را چنان می شکافم تا که حق از میان پهلوی آن بیرون آید. قریش با ما کینه‌جویی می‌کند، به دلیل اینکه خداوند ما را برای ایشان برتری داده است و ما آن‌ها را به فرمان خود درآورده‌ایم. 🔻[ این دو بیت شعر را نیز خواندم: ] به جان خودم سوگند، گناه است که تو شیر خالص را بیاشامی و سرشیر یا خرمای بی‌هسته بخوری [ و کفران نعمت کنی و قدر ما را ندانی ]. در صورتی که ما بودیم که این بلندی رتبه و جاه را به تو دادیم؛ و گرنه تو بلندرتبه نبودی و ما بودیم که گرداگرد تو اسبان کوتاه‌مو و نیزه ها را فراهم کردیم. ✳️ مخالفت‌های ابوموسی‌ اشعری 🔻[ اطلاعات یاران در خصوص مخالفت‌ها و کارشکنی‌های ابوموسی اشعری؛ استاندار کوفه، به من رسید و اینکه وی مردم کوفه را از یاری من باز می‌دارد. نامه‌ای نوشتم و با او اتمام حجت کردم: ] 🔻زمانی که فرستاده من پیش تو آید، باید تصمیم بگیری و خود را برای جنگ آماده سازی! از پناهگاه خود پای بیرون گذار و مردم را برای جنگ بسیج کن. اگر حق را با من دیدی، بپذیر و اگر تردید داشتی، از مسئولیت کناره‌گیری کن! اشاره کردم که به خدا سوگند، راه ما حق است و به فرمان مرد حق انجام می‌گیرد و باکی ندارم که ملحدان چه می‌کنند. والسلام. 🔻همچنین نامه‌ای از طریق هاشم‌بن‌عتبه برای او فرستادم، و نوشتم که مردم را همراه او بسیج کند و توجه به این امر داشته باشد که باقی گذاردنش در آن شهر، به خاطر این بود که از یاران و مددکاران من در این عرصه‌ها باشد. والسلام. ✳️ عزل ابوموسی اشعری از استانداری کوفه 🔻[ هاشم‌بن‌عتبه نامه را برد و بعد از چند روز به من پیغام داد که ابوموسی زیر بار نرفته و حتی نامه مرا پاره کرده و وی را نیز به زندان تهدید کرده است. من نیز فرزندم، حسن و عماربن‌یاسر و قیس بن سعد را مأموریت دادم که به کوفه بروند و مشکل را حل کنند و نامه عزل ابوموسی اشعری را نیز توسط آن‌ها فرستادم: ] 🔻به او یادآور شدم که شهر را به فرستادگان من بسپارد و اگر چنین نکند، به آن‌ها دستور داده‌ام که به تو اعلان جنگ دهند، که خداوند خیانت پیشگان را دوست ندارد، و اگر بر تو چیره شوند، تو را قطعه قطعه خواهند کرد. درود بر هر کسی که سپاسگزار این نعمت بوده و از بیعت با من مسرور است و به امید عاقبتی نیکو برای خداوند عمل کند. 📚منابع: ۲. شرح نهج البلاغه، ج۲، ص۱۸۵ ۲. مجموعه ورام، ج۲، ص۹ ۳. تاریخ طبری، ج۳، ص۴۹۳ ۴. نهج البلاغه، نامه ۶۳ ۵. الجمل، ص۲۴۲ 📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام ↩️ ادامه دارد...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شرح حکمت ۲۸ نهج البلاغه بخش سوم.mp3
6.72M
🌹سلسله جلسات ✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 📒 / قسمت سوم 🔺مراتب زهد در نهج البلاغه 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨ 🌹شرح 3⃣ 🔷مراتب زهد در نهج البلاغه 🔻 بخش سوم از بیانات امیرالمؤمنین (علیه السلام) درباره زهد، مربوط به مراتب زهد است. 🔻 امیرالمومنین (علیه السلام) در حکمت ۱۱۳ نهج البلاغه می فرمایند: «لَا زُهْدَ كَالزُّهْدِ فِي الْحَرَامِ» ؛ هیچ زهدی به پایه و ارزش بی رغبتی در حرام نمی رسد. 🔻 در حکمت ۲۸ هم که موضوع بحث ماست، می فرمایند: «أَفْضَلُ الزُّهْدِ إِخْفَاءُ الزُّهْدِ»؛ با ارزش ترین، با فضیلت ترین، برترین نوع زهد، آن زهدی است که آن را پنهان کنی، مردم متوجه نشوند که تو زاهد هستی. 🔻بحث بعدی درباره زهد، اسباب زهد است. یعنی چه چیزهایی باعث میشود که انسان زاهد و بی رغبت به دنیا باشد، درعین حالی که از دنیا بهره می برد، به دنیا دل نبندد، رغبت به دنیا نداشته باشد. 🔻 بالاترین چیزی که بعد از یاد خدا در نهج البلاغه شریف به عنوان عامل زهد انسان معرفی شده است، مرگ و یاد مرگ است. مولا علی(علیه السلام) در خطبه ۱۰۹ نهج البلاغه می فرمایند: «وَ يَزْهَدُ فِيمَا كَانَ يَرْغَبُ فِيهِ أَيَّامَ عُمُرِهِ »؛ کسی که در حال احتضار است، نسبت به همان چیزهایی که در طول عمرش خیلی به آنها رغبت و میل داشته است، بی رغبت و زاهد می شود. پس معلوم میشود مرگ انسان را از توجه و دلبستگی به دنیا نجات می دهد. این نکته اول بود. 🔻 همچنین در اثر یاد مرگ برای زهد و بی رغبتی به دنیا ، یک رفتار و نمونه عملی از امیرالمؤمنین (علیه السلام) در نهج البلاغه در حکمت ۱۳۰ نقل شده است که خدمت شما می خوانم. نقل شده است وقتی امیرالمومنین(علیه السلام) از جنگ صفین برمی گشت، به قبرستان پشت دروازه کوفه رسید. رو به مردگان کرد و فرمود: ای ساكنان خانه های وحشت زا و محلّه های خالی و گورهای تاريك! ای خفتگان در خاك! ای غريبان! ای تنها شدگان! ای وحشت زدگان! شما پيش از ما رفتيد و ما در پی شما روانيم و به شما خواهيم رسيد. امّا خانه هايتان! ديگران در آن سكونت گزيدند؛ امّا همسرانتان! با ديگران ازدواج كردند؛ امّا اموال شما! در ميان ديگران تقسيم شد! اين خبری است كه ما داريم، حال شما بگویید چه خبری داريد؟ سپس به اصحاب خود رو كرد و فرمود: بدانيد كه اگر این مردگان اجازه سخن گفتن داشتند، به شما خبر می دادند که بهترين توشه تقوا است. 🔻 نکته دیگری که در نهج البلاغه شریف بعد از اسباب زهد بیان شده ، مسأله زهد خود امیرالمؤمنین (علیه السلام) در حد اعلاء بود. 📍مولا علی (علیه السلام) گاهی دنیا و حکومت بر مردم را بی ارزش تر از آب بینی بزغاله بیان می کنند که در خطبه۳ نهج البلاغه است. گاهی خودشان اعلام می کنند به زر و زیور دنیای شما هیچ علاقه و رغبتی ندارم که در نهج البلاغه شریف در همان خطبه۳ آمده است. 📍گاهی با دنیا صحبت می کنند و به دنیا می گویند که من تو را مثل زنی که اگر سه طلاقه اش کردی، دیگر قابل رجعت نیست، سه طلاقه کرده ام که در حکمت ۷۷ است: "ضرار بن ضمره ضبايی، از ياران امام(علیه السلام)به شام رفت، بر معاويه وارد شد. معاويه از او خواست از حالات امام بگويد، گفت: علی(علیه السلام) را در حالی ديدم كه شب پرده های خود را افكنده بود و او در محراب ايستاده، محاسن را به دست گرفته و مانند مار گزيده به خود می پيچيد و محزون می گريست و می گفت: ای دنيا ! ای دنيای از من دور شو، آيا برای من خودنمايی می كنی؟ يا شيفته من شده ای تا روزی در دل من جای گيری؟ هرگز مباد! برو غير مرا بفريب، كه مرا در تو هيچ احتیاجی نيست. من تو را سه طلاقه كرده ام تا بازگشتی نباشد، دوران زندگانی تو كوتاه ارزش تو کم و آرزوی تو پَست است. آه از توشه اندك و درازی راه و دوری منزل و عظمت روز قيامت! 📍مولا علی(علیه السلام) طبق حکمت۱۰۳ نهج البلاغه، گاهی لباس وصله دار به تن داشت ، شخصی پرسيد: چرا پيراهن وصله دار می پوشی؟ فرمود: دل با آن فروتن و نفس رام می شود و مؤمنان از آن سرمشق می گيرند. دنيای حرام و آخرت، دو دشمن متفاوت و دو راه جدای از يكديگرند، پس كسی كه دنياپرست باشد و به آن عشق ورزد، به آخرت كينه ورزد و با آن دشمنی خواهد كرد و دنیا و آخرت همانند شرق و غرب از هم دورند، رونده به سوی یکی از آن دو هرگاه به يكی نزديك شود از ديگری دور می گردد و آن دو همواره مثل دو هَوو به يكديگر زيان می رسانند. 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
نامه ۳۱ بند ۱۶ و ۱۷.mp3
2.32M
🔈 نهج البلاغه گویا 🌹سهم روزانه نهج البلاغه ✅ نامه ۳۱، بند ۱۶ تا بند ۱۷ ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
سهم مطالعه نهج البلاغه نامه ۳۱ از بند ۱۶ تا بند ۱۷ ┄┄┅┅✿❀🍃🌸🍃❀✿┅┅┄┄ 📜 : نامه به امام حسن مجتبی (علیه السلام ) (قسمت هشتم) 6⃣1⃣ ارزشهای اخلاقی 🔻پسرم بدان كه روزی دو قسم است، يكی آن كه تو آن را می جویی و ديگر آن كه او تو را می جويد و اگر تو به سوی آن نروی خود به سوی تو خواهد آمد، چه زشت است فروتنی به هنگام نياز و ستمكاری به هنگام بی نيازی همانا سهم تو از دنيا آن اندازه خواهد بود كه با آن سرای آخرت را اصلاح كنی، اگر برای چيزی كه از دست دادی ناراحت می شوی، پس برای هر چيزی كه به دست تو نرسيده نيز نگران باش. با آنچه در گذشته ديده يا شنيده ای، برای آنچه كه هنوز نيامده استدلال كن زيرا تحوّلات و امور زندگی همانند يكديگرند، از كسانی مباش كه اندرز سودشان ندهد، مگر با آزردن فراوان زيرا عاقل با اندرز و آداب پند گيرد و حيوانات با زدن. غم و اندوه را با نيروی صبر و نيكویی يقين از خود دور ساز. كسی كه ميانه روی را ترك كند از راه حق منحرف می گردد، يار و همنشين چونان خويشاوند است. دوست آن است كه در نهان آيين دوستی را رعايت كند. هوا پرستی همانند كوری است. چه بسا دور كه از نزديك نزديكتر و چه بسا نزديك كه از دور دورتر است، انسان تنها كسی است كه دوستی ندارد، كسی كه از حق تجاوز كند زندگی بر او تنگ می گردد، هر كس قدر و منزلت خويش بداند حرمتش باقی است، استوارترين وسيله ای كه می توانی به آن چنگ زنی، رشته ای است كه بين تو و خدای تو قرار دارد. كسی كه به كار تو اهتمام نمی ورزد دشمن توست. گاهی نا اميدی خود رسيدن به هدف است، آنجا كه طمع ورزی هلاكت باشد. چنان نيست كه هر عيبی آشكار و هر فرصتی دست يافتنی باشد، چه بسا كه بينا به خطا می رود و كور به مقصد رسد. بديها را به تأخير انداز زيرا هر وقت بخواهی می توانی انجام دهی. بريدن با جاهل، پيوستن به عاقل است، كسی كه از نيرنگبازی روزگار ايمن باشد به او خيانت خواهد كرد و كسی كه روزگار فانی را بزرگ بشمارد، او را خوار خواهد كرد. چنين نيست كه هر تير اندازی به هدف بزند، هر گاه انديشه سلطان تغيير كند، زمانه دگرگون شود. پيش از حركت از همسفر بپرس و پيش از خريدن منزل همسايه را بشناس. از سخنان بی ارزش و خنده آور بپرهيز گر چه آن را از ديگری نقل كرده باشی. ┄┄┅┅✿❀🍃🌸🍃❀✿┅┅┄┄
شرح کلی و ساختاری نامه۳۱ بند ۱۶ و ۱۷.mp3
4.05M
🔊 شرح کلی و ساختاری نامه ۳۱ بند ۱۶ و بند ۱۷ 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع 🌹 پویش «باعلی تا مهدی» علیهما السلام •┈┈••••✾•🌿🌹🌿•✾•••┈┈•
┄┄┅┅✿❀🍃🌸🍃❀✿┅┅┄┄ 📜 : نامه به امام حسن مجتبی (علیه السلام ) (قسمت نهم) 7⃣1⃣ جايگاه زن و فرهنگ پرهيز 🔻در امور سياسی كشور از مشورت با زنان بپرهيز كه رأی آنان زود سست می شود و تصميم آنان ناپايدار است. در پرده حجاب نگاهشان دار تا نامحرمان را ننگرند، زيرا كه سختگيری در پوشش عامل سلامت و استواری آنان است. بيرون رفتن زنان بدتر از آن نيست كه افراد غير صالح را در ميانشان آوری و اگر بتوانی به گونه ای زندگی كنی كه غير تو را نشناسند چنين كن. كاری كه برتر از توانایی زن است به او وامگذار كه زن گل بهاری است نه پهلوانی سخت كوش، مبادا در گرامی داشتن زن زياده روی كنی كه او را به طمع ورزی كشانده برای ديگران به ناروا شفاعت كند. بپرهيز از غيرت نشان دادن بيجا كه درستكار را به بيمار دلی و پاكدامن را به بدگمانی رساند. كار هر كدام از خدمتكارانت را معيّن كن كه او را در برابر آن كار مسؤول بدانی كه تقسيم درست كار سبب می شود كارها را به يكديگر وا نگذارند و در خدمت سستی نكنند. خويشاوندانت را گرامی دار، زيرا آنها پر و بال تو می باشند كه با آن پرواز می كنی و ريشه تو هستند كه به آنها باز ميگردی و دست نيرومند تو می باشند كه با آن حمله می کنی. دين و دنيای تو را به خدا می سپارم و بهترين خواسته الهی را در آينده و هم اكنون در دنيا و آخرت برای تو می خواهم، با درود. ┄┄┅┅✿❀🍃🌸🍃❀✿┅┅┄┄
✍🏻 باز نویسی تاریخ زندگی امیرمؤمنان علی (علیه السلام) به صورت داستانی از زبان ایشان 📃 قسمت هفتاد و یکم ✳️ نامه‌هایی به مردم کوفه 🔻نامه‌هایی به مردم کوفه نوشتم و آن‌ها را برای حضور در میدان جهاد دعوت کردم. اولین نامه را توسط محمدبن‌ابی‌بکر و محمدبن‌جعفر فرستادم و مردم کوفه را به جهاد علیه اصحاب جمل ترغیب کردم. 🔻دومین نامه را توسط فرزندم، حسن و نیز عمّار و قیس برای مردم کوفه فرستادم و در این نامه به ضرورت مقابله با فتنه‌گران بدون هیچ شک و تردیدی پرداختم. 🔻در سومین نامه‌ای که به مردم کوفه نوشتم، وجوب جهاد بر همگان را یادآور شدم. به آن‌ها نوشتم: همانا سرای هجرت (مدینه) همچون دیگ به جوش آمد و از اهل خود خالی شد و مردم از آن بیرون آمده‌اند. 🔻عایشه که قبلاً هم کارهای خاصی داشت، اکنون بر شتری سوار شده است و سگ‌های منطقه حواب نیز بر او پارس کردند! آری فتنه سرکشان برپا شده است و آن را مردانی رهبری می‌کنند که مدعی خون‌خواهی خونی هستند که خود ریخته‌اند و به دنبال اعاده حیثیتی هستند که خود بر باد داده‌اند! آنان حرمت‌ها دریده‌اند و کارهای ناروا روا داشته‌اند و اینک پیش مردم عذر و بهانه می‌آورند و پوزش می طلبند، بدون اینکه از خداوند پوزش بخواهند. " يَحْلِفُونَ لَكُمْ لِتَرْضَوْا عَنْهُمْ فَإِن تَرْضَوْا عَنْهُمْ فَإِنَّ اللَّهَ لَا يَرْضَىٰ عَنِ الْقَوْمِ الْفَاسِقِينَ؛ برای شما قسم یاد می‌کنند تا از آنها راضی شوید. اگر شما از آنها راضی شوید، خداوند از جمعیت فاسقان راضی نخواهد شد ". 🔻خدای رحمتتان کند! بدانید که جهاد بر بندگان خدا واجب شده است و هم اکنون پیکی به سویتان آمده است تا شما را به جهاد تشویق کند و راه سعادت را بر شما عرضه دارد... ✳️ منزلگاه "ذی‌قار" 🔻با ورود به منزل ذی‌قار، از همه کسانی که مرا همراهی می‌کردند، دوباره بیعت گرفتم و در مورد مسائل گذشته برای آنها روشنگری کردم. ✳️ افشای نامه معاویه به طلحه و زبیر 🔻[ در این منزل، ضمن خطبه‌ای که برای لشکریانم ایراد کردم، از همکاری و همدلی پنهانی معاویه با طلحه و زبیر پرده برداشتم و توضیح دادم: ] معاویه از شام نامه‌ای به طلحه و زبیر نوشته و در آن نامه آن را فریب داده است. البته آنها نامه را از من مخفی نگه داشتند و از مدینه خارج شدند. آنها به افراد ساده‌لوح چنین وانمود کردند که برای خون‌خواهی عثمان قیام کرده‌اند! به خدا سوگند، بهانه‌ای برای مخالفت با من پیدا نکردند و کاری که مستحق انتقاد باشد، از من سراغ نداشتند. آنها انصاف را رعایت نکردند و به قطع، خون عثمان دامن آنها را گرفته است؛ لذا آنها باید پاسخ‌گوی خون عثمان باشند! 🔻[ فردی به نام ابوزینب ازدی برخاست و گفت: به خدا سوگند، اگر ما بر حق باشیم، تو از همه ما به هدایت نزدیک‌تر و بهره‌ات در خیر بیشتر است و اگر خدای نکرده در گمراهی باشیم، در آن‌صورت گناه تو از همه ما بیشتر و سنگین‌بارتر هستی. اینک قصد آن داریم که به سوی این قوم برویم، دوستی خود را با ایشان قطع کنیم، بیزاری خود از ایشان را آشکار سازیم، در دشمنی با ایشان پشت‌به‌پشت هم دهیم و جنگ کنیم و قصد ما چیزی است که خدای عزوجل آن را می‌داند. اکنون تو را سوگند به آن خدایی که به تو چیزها آموخته است که ما نمی‌دانیم، به ما بگو آیا ما بر حق نیستیم و دشمن ما در گمراهی نیست؟ پاسخ دادم: ] 🔻آری، من شهادت می‌دهم که اگر با نیت صحیح برای یاری دین خود قیام کرده و همان‌طور که گفتی، رابطه دوستی خود را با ایشان قطع کنی و بیزاری خود از ایشان را آشکار سازی، در رضوان خدا خواهی بود. ای ابوزینب! بر تو مژده باد که راه تو حق است و در این تردید مکن. همانا تو امروز با احزاب می‌جنگی! 📚منابع: ۱. الجمل، ص۲۴۲ ۲. تاریخ طبری، ج۳، ص۴۹۳ ۳. الکامل، ج۳، ص۲۲۳ ۴. قرآن کریم، سوره توبه، آیه۹۶ 📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام ↩️ ادامه دارد...