eitaa logo
باعلی تامهدی علیهما السلام
1.1هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
939 ویدیو
9 فایل
نهج البلاغه بخوانیم باعلی همراه شویم تا دورنمای عصر ظهو ودوران زیست با امام معصوم را تجربه کنیم برای زمینه سازی ظهور
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 خبر از ظهور 💠 (حضرت مهدی) خواسته ها را تابع هدایت وحی‌ می کند، هنگامی که مردم هدایت را تابع هوسهای خویش قرار داده اند و در حالی که نظریه‌ های گوناگون خود را بر قرآن تحمیل‌ می کنند، او (مهدی) نظریه ها و اندیشه ها را تابع قرآن‌ می سازد و کتاب خدا و سنّت پیامبر را زنده‌ می گرداند. 📒 ، خطبه ۱۳۸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍🏻 باز نویسی تاریخ زندگی امیرمؤمنان علی (علیه السلام) به صورت داستانی از زبان ایشان 📃 قسمت هفتاد و ششم ❇️ پاسخ به نامه طلحه و زبیر [ من در پاسخ پیام طلحه و زبیر به خداش گفتم: ] 🔻به طلحه و زبیر بگو: سخن شما حجت علیه شماست و استدلال شما بر محکومیتتان کفایت می‌‌کند! اما خدا مردم ستمکار را هدایت نمی‌کند. شما معتقدید برادر دینی من و عموزاده من هستید. نسبت را منکر نیستم؛ گرچه هر نسبتی بریده شده، جز آنچه اسلام پیوند داده است. اما اینکه گفتید برادر دینی من هستید، اگر راست می‌گویید، شما با افروختن آتش جنگ علیه من، برخلاف کتاب خداوند در حق برادر دینی خود رفتار کرده‌اید؛ بنابراین به‌دروغ، خود را برادر دینی من دانسته‌اید. 🔻اینکه ادعا می‌کنید پس از وفات رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله از مردم کناره گرفته‌اید، باید بگویم ممکن است آن روز به خاطر من و رعایت حق بوده است، اما امروز به دلیل اینکه از من کناره گرفته‌اید، آن را نقض کرده و خلاف حق رفته اید. و اگر از روز اول به ناحق از مردم کناره گرفته‌اید، بدانید هم گناه کناره‌گیری اول را به گردن دارید و هم گناه کناره‌گیری اخیر خود را! بماند که در حقیقت، هدف شما از همراهی نکردن با مردم، پس از رحلت رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله چیزی نبوده است جز طمع و آرزوی دنیا! بلی، تنها اعتراض شما به من این است که امید شما را به یاس مبدل ساخته‌ام. خدا را شکر می‌کنم که به دین من اعتراض و انتقاد ندارید. آری، علت اینکه امید شما را قطع کرده‌ام، این است که شما از حق روی‌گردان شدید و تعهداتِ برحق خود را از دوشتان باز کردید و به دور انداختید؛ مانند چهارپای سرکشی که مهار خود را بگسلد! پشت و پناه من خدای یکتاست که هیچ شریکی برای او قرار نمی‌دهم. و شما هم نگویید یاوران تو سستِ کم سودند؛ زیرا با این گفته علاوه بر نفاق، گرفتار شرک هم می‌شوید! 🔻اینکه گفتید من شجاع‌ترین مبارز عرب هستم و از لعن و نفرین من نگرانید، باید بدانید که هر جایگاهی عمل خاص خود را دارد. وقتی که نیزه‌ها درهم شود و اسب‌سواران همانند موج به حرکت درآیند و نفس‌های شما در سینه‌هایتان حبس شود، آن وقت است که خداوند مرا با آرامش دل یاری می فرماید! 🔻پروردگارا! زبیر را با بدترین مرگ به قتل برسان و در حالت گمراهی خونش را بریز و طلحه را خوار و ذلیل کن و در آخرت، بدتر از این برای آن‌ها ذخیره کن، که به من ستم روا داشتند و بر من افترا بستند و شهادت خود درباره مرا کتمان کردند و از دستورهای تو و رسولت در حق من، سرپیچی کردند! ❇️ پیام خاص برای زبیر [ عبدالله بن عباس را برای مذاکره با زبیر فرستادم و به وی گفتم: ] 🔻با طلحه دیدار مکن؛ زیرا در مواجهه با طلحه، او را همچون گاو وحشی می یابی که شاخش را راست کرده و آماده نبرد است. سوار بر مرکب سرکش شده است و می‌گوید: رام است. با زبیر دیدار کن که نرم‌خوتر است. به او بگو پسر دایی‌ات می‌گوید: در حجاز مرا می‌شناختی و اکنون در عراق مرا نمی‌شناسی؟ چه شد که از پیمان خود بازگشتی و بر من تاختی؟! 📚منابع: ۱. کافی، ج۱، ص۳۴۳ ۲. نهج البلاغه، نامه ۳۱ ۳. العقد الفرید، ج۳،ص۳۱۴ 📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام ↩️ ادامه دارد...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨ بسم الله الرحمن الرحیم✨ 🌹 شرح (4) 🔷 مصادیق "صَبْرٌ عَلَى مَا تَكْرَه" در نهج البلاغه (3) 9⃣ مولا علی(علیه السلام) یکی دیگر از مصادیق صبر را از دست دادن چیز اندکی از دنیا می دانند. 🔻 انسانها گاهی وقتها به خاطر ضعف ایمان اگر یک چیزی از دنیا از حقوقشان کم شود ، یک مقداری گرانی بشود، ایمان خود‌شان را از دست می دهند. حضرت در خطبه ۱۱۳ نهج البلاغه شروع می کنند به گله کردن از مردم زمانه خودشان و یارانشان که خیلی از نظر معنوی و اخلاقی سقوط کرده اند و گله های مفصّلی دارند که حتما در خطبه ۱۱۳ ، عزیزان من بخوانند که در روزگار ما هم مشابهان بسیار زیادی در یاران رهبر عزیز انقلاب و مدّعیان انقلابیگری پیدا کرده است. 🔻در خطبه ۱۱۳ بند ۳ حضرت می فرمایند : " ياد مرگ از دلهای شما رفته و آرزوهای فريبنده جای آن را گرفته است. دنيا بيش از آخرت شما را تصاحب کرده و متاع زودرس دنيا، بيش از متاع جاويدان آخرت در شما نفوذ کرده است و دنيازدگی قيامت را از يادتان برده است. همانا شما برادران دينی يکديگريد؛ چيزی جز درون پليد و نيّت زشت شما را از هم جدا نساخته است. نه يکديگر را ياری می دهيد، نه خيرخواه يکديگريد و نه چيزی به يکديگر می بخشيد و نه به يکديگر دوستی می کنيد. شما را چه شده است که با به دست آوردن متاعی اندک از دنيا شادمان می گرديد، ولی از متاع بسيار آخرت که از دست می دهيد، اندوهناک نمی شويد! -حالا اینجا شاهد مثال بنده است- ولی با از دست دادن چيزی اندکی از دنيا مضطرب میشوید که آثار پريشانی در چهره تان آشکار می گردد و بی صبری می کنيد" . بی صبری در مقابل از دست دادن یک چیز اندکی از دنیا. حالا یک پستی، مقامی، شهرتی، مالی... 🔟 آخرین مصداق از صبر بر چیزی که ظاهرش تلخ است، صبر بر نماز است. 🔻 مولا علی(علیه السلام) درقالب توصیف صبر پیامبر بر نماز در خطبه ۱۹۹ عباراتی دارند که تن انسان به لرزه در می آید. حضرت در بند اول از خطبه ۱۹۹ بعد از اینکه جایگاه نماز را در شکستن استکباری که انسان را به جهنم خواهید کشید بیان می فرمایند، برای اینکه فرمایش خود را خوب محکم کاری کنند، از پیغمبر خدا سخن می گویند؛ از پیغمبر خدا که خودش صاحب بهشت است. بعد اینگونه از پیامبر عزیز (صلی الله علیه و آله وسلم ) بیان می کنند: «كَانَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله وسلم) نَصِباً بِالصَّلَاةِ بَعْدَالتَّبْشِيرِ لَهُ بِالْجَنَّةِ». عجیب است می فرمایند: بعد از اینکه خداوند بشارت قطعی به پیامبر داد که تو اهل بهشت هستی پیامبر برای نماز خودش را خیلی به سختی می انداخت. بعد وقتی از ایشان می پرسند آقا شما چرا اینقدر به خودتان سختی میدهید؟ می فرمود به خاطر این آیه قرآن: «وَ أْمُرْ أَهْلَكَ بِالصَّلاةِ وَ اصْطَبِرْ عَلَيْها»؛ خدا به من دستور داده است در آیه۱۳۲ سوره طاها که ای پیغمبر اهل و خانواده ات را به نماز امر کن و خودت هم بر این مسأله نماز استقامت کن. بعد امیرالمؤمنین (علیه السلام) میفرمایند:« فَكَانَ يَأْمُرُ بِهَا أَهْلَهُ وَ يَصْبِرُ عَلَيْهَا نَفْسَهُ »؛ " از وقتی این آیه نازل شد پیامبر دائماً خانواده اش را به نماز امر می کرد و خودش هم بر این مسأله صبر می کرد". 🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع
شرح حکمت ۳۱ نهج البلااغه ۴.mp3
4.77M
🌹سلسله جلسات ✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 📒 / قسمت چهارم ⭕️ بخش اول : صبر 4️⃣ 🔺مصادیق "صَبْرٌ عَلَى مَا تَكْرَه" در نهج البلاغه(3) 🎙حجت الاسلام
نامه ۱۹ تا ۱۷.mp3
2.56M
🔈 نهج البلاغه گویا 🌹سهم روزانه نهج البلاغه ✅ نامه ۱۹ تا نامه ۱۷ ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
سهم مطالعه نهج البلاغه نامه ۱۹ تا نامه ۱۷ ┄┄┅┅✿❀🍃🌼🍃❀✿┅┅┄┄ 📜 : نامه به يكی از فرمانداران خود به نام عمر بن ابی سلمه ارحبی، که در فارس ایران حکومت می کرد. 🔹هشدار از بدرفتاری با مردم 🔻 پس از نام خدا و درود، همانا دهقانان مركز فرمانداريت از خشونت و قساوت و تحقير كردن مردم و سنگدلی تو شكايت كردند، من درباره آنها انديشيدم نه آنان را شايسته نزديك شدن يافتم، زيرا كه مشركند و نه سزاوار قساوت و سنگدلی و بدرفتاری هستند زيرا كه با ما هم پيمانند، پس در رفتار با آنان نرمی و درشتی را به هم آميز. رفتاری توأم با شدّت و نرمش داشته باش، اعتدال و ميانه روی را در نزديك كردن يا دور نمودن رعايت كن. ┄┄┅┅✿❀🍃🌼🍃❀✿┅┅┄┄ 📜 : نامه به فرماندار بصره، عبدالله بن عباس، در سال ٣٦ هجری پس از جنگ جمل 🔹روش برخورد با مردم 🔻بدان كه بصره امروز جايگاه شيطان و كشتزار فتنه هاست، با مردم آن به نيكی رفتار كن و گره وحشت را از دلهای آنان بگشای، بدرفتاری تو را با قبيله «بنی تميم» و خشونت با آنها را به من گزارش دادند، همانا «بنی تميم» مردانی نيرومندند كه هرگاه دلاوری از آنها غروب كرد، سلحشور ديگری جای آن درخشيد و در نبرد در جاهليت و اسلام كسی از آنها پيشی نگرفت و همانا آنها با ما پيوند خويشاوندی و قرابت و نزديكی دارند، كه صله رحم و پيوند با آنان پاداش و گسستن پيوند با آنان كيفر الهی دارد، پس مدارا كن. ای ابوالعباس! اميد است آنچه از دست و زبان تو از خوب يا بد، جاری می شود، خدا تو را بيامرزد، چرا كه من و تو در اينگونه از رفتارها شريكيم. سعی كن تا خوش بينی من نسبت به شما استوار باشد و نظرم دگرگون نشود، با درود. ┄┄┅┅✿❀🍃🌼🍃❀✿┅┅┄┄ 📜 : نامه در پاسخ نامه معاويه در صحرای صفین، ماه صفر سال٣٧ هجری 1⃣افشای چهره بنی اميه و فضائل اهل بيت (علیهم السلام ) 🔻معاويه! اينكه خواستی شام را به تو واگذارم، همانا من چيزی را كه ديروز از تو باز داشتم، امروز به تو نخواهم بخشيد و اما سخن تو كه «جنگ عرب را جز اندكی، بكام خويش فرو برده است» ، آگاه باش آن كس كه بر حق بود جايگاهش بهشت و آنكه بر راه باطل بود در آتش است. اما اينكه ادعای تساوی در جنگ و نفرات جهادگر كرده ای، بدان كه رشد تو در شك به درجه كمال من در يقين نرسيده است و اهل شام بر دنيا حريص تر از اهل عراق به آخرت نيستند. 2⃣ فضائل عترت پيامبر (صلی الله علیه و آله وسلم ) 🔻و اينكه ادّعا كردی ما همه فرزندان (عبدمناف) هستيم آری چنين است، اما جدّ شما (اميه) چونان جد ما (هاشم) و (حرب) همانند (عبدالمطلب) و (ابوسفيان) مانند (ابوطالب) نخواهند بود، هرگز ارزش مهاجران چون اسيران آزادشده نيست و حلال زاده همانند حرام زاده نمی باشد و آنكه بر حق است با آنكه بر باطل است را نمی توان مقايسه كرد و مؤمن چون مُفسد نخواهد بود و چه زشتند آنان كه پدران گذشته خود را در ورود به آتش پيروی كنند. از همه كه بگذريم، فضيلت نبوت در اختيار ماست كه با آن عزيزان را ذليل و خوارشدگان را بزرگ كرديم و آنگاه كه خداوند امّت عرب را فوج فوج به دين اسلام درآورد و اين امت در برابر دين يا از روی اختيار يا اجبار تسليم شد، شما خاندان ابوسفيان يا برای دنيا و يا از روی ترس در دين اسلام وارد شديد و اين هنگامی بود كه نخستين اسلام آورندگان بر همه پيشی گرفتند و مهاجران نخستين ارزش خود را باز يافتند، پس ای معاويه شيطان را از خويش بهره مند و او را بر جان خويش راه مده. با درود. ┄┄┅┅✿❀🍃🌼🍃❀✿┅┅┄┄
شرح کلی و ساختاری نامه ۱۹ تا نامه ۱۷.mp3
4.16M
🔊 شرح کلی و ساختاری نامه ۱۹ تا نامه ۱۷ 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع 🌹 پویش «باعلی تا مهدی» علیهما السلام •┈┈••••✾•🌿🌹🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍🏻 باز نویسی تاریخ زندگی امیرمؤمنان علی (علیه السلام) به صورت داستانی از زبان ایشان 📃 قسمت هفتاد و هفتم ✳️ صف‌آرایی دو لشکر 🔸دعوت از طلحه و زبیر و عایشه برای گردن‌نهادن به حکم قرآن 🔻[ نامه‌ها و پیام‌هایی که به سران لشکر جمل فرستادم، نتیجه‌ای نداد و در نهایت صبح روز پنجشنبه، دهم جمادی‌الاولی، دو لشکر در مقابل هم صف‌آرایی کردند. مالک اشتر را فرمانده جناح راست لشکر و عمار یاسر را فرمانده جناح چپ لشکر قرار دادم و پرچم را نیز به فرزندم، محمد حنفیه، سپردم و خطاب به سپاهیانم گفتم: ] برای شروع جنگ شتاب مکنید تا حجت را بر این قوم تمام کنم. 🔻[ عبدالله‌بن‌عباس را فراخواندم و قرآنی به دستش دادم و گفتم: ] با این قرآن نزد طلحه و زبیر و عایشه برو و آنان را به پذیرش احکام آن دعوت کن و به طلحه و زبیر بگو: مگر شما با اختیار خود با من بیعت نکردید؟ اکنون چه انگیزه‌ای شما را به شکستن بیعت من واداشته است؟ این کتاب خدا میان من و شماست. [ ابن‌عباس با زبیر و طلحه و عایشه سخن گفت: ولی در آن‌ها تاثیری نکرد و دست خالی بازگشت.] ✳️ دعوت از لشکریان جمل برای پذیرش حکم قران 🔻[ لشکر جمل تیراندازی را شروع کرد. باران تیرها بود که به سمت سپاهیان من می‌آمد و همه منتظر بودند دستور حمله را صادر کنم؛ ولی من برای بار دوم می‌خواستم اتمام حجت کنم. از این‌رو قرآنی در دست گرفتم و خطاب به اطرافیانم گفتم: ] چه کسی این قرآن را می‌گیرد و بر آنان عَرضه می‌کند و ایشان را به احکام قرآن فرا می‌خواند؟ البته هر کس این کار را بپذیرد، بداند که کشته خواهد شد! و من در پیشگاه خداوند برای او ضامن بهشت خواهم بود. 🔻[ جوانی کم سن‌و‌سال و سفیدپوش که مسلم نام داشت، برخاست و اعلام آمادگی کرد. من برای بار دوم و سوم پرسش خود را تکرار کردم و مسلم در این دو بار نیز اعلام آمادگی کرد. قرآن را به دست وی دادم و گفتم: ] به سراغ آنان برو و به آنان عَرضه کن و آن‌ها را به آنچه در آن است دعوت کن. 🔻[ مسلم لشکر جمل را به حکم قرآن دعوت کرد؛ ولی عایشه دستور داد وی را تیرباران کردند و کشتند. وقتی این جوان به سمت لشکر جمل حرکت می‌کرد، خطاب به یارانم گفتم: ] این جوان از جمله کسانی است که خداوند دلش را از نور و ایمان لبریز کرده است. او را شهید خواهند کرد و من از همین نگران بودم و تردیدی نیست که این قوم، بعد از کشتن وی، روی رستگاری را نخواهند دید. 🔻[ بعد از شهادت مسلم به سپاهیانم گفتم: ] به خدا سوگند! من از آغاز در باطل بودن راه این جماعت و گمراهی آنان تردید نداشتم و فقط دوست داشتم حقیقت امر برای شما نیز روشن شود. می‌دانید که این جماعت، نخست حکیم‌بن‌جبله‌ عبدی و گروهی دیگر از صالحان را کشتند و اکنون به جوانی که آنان را به کتاب خدا و عمل به آن فرا می‌خواند، با وحشیگری تمام حمله بردند و او را نیز کشتند! دیگر هیچ مسلمانی در جنگ با این جماعت، به خود تردید راه نمی دهد! 📚منابع: ۱. الجمل، ص۳۳۶ ۲. انساب‌ الاشراف، ج۲، ص۲۴۰ ۳. تاریخ طبری، ج۳، ص۵۲۰ ۴. الفتوح، ج۱، ص۱۱۸ 📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام ↩️ ادامه دارد...