شرح کلی و ساختاری خطبه ۲۲۰ تا خطبه ۲۱۷.mp3
3.1M
🔊 شرح کلی و ساختاری خطبه ۲۲۰ تا خطبه ۲۱۷
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
🌹 پویش «باعلی تا مهدی» علیهما السلام
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
•┈┈••••✾•🌿🌹🌿•✾•••┈┈•
#خاطرات_امیر_المومنین_علیه_السلام
✍🏻 باز نویسی تاریخ زندگی امیرمؤمنان علی (علیه السلام) به صورت داستانی از زبان ایشان
📃 قسمت هشتاد و نهم
✳️ عبداللهبنعباس؛ استاندار بصره
🔹امیدوار به تقوای ابنعباس
🔻[ عبداللهبنعباس را به استانداری بصره منصوب کردم و به مردم اطلاع دادم: ]
ای جماعت مردم، من عبداللهبنعباس را جانشین خودم در سرزمین شما قرار دادم. به سخنانش گوش فرا دهید و مادامی که او از خداوند و رسولش اطاعت میکند، شما نیز فرمان او را گردن نهید؛ اما اگر در میان شما بدعتی پدید آورد یا از حق فاصله گرفت، به اطلاع من برسانید تا او را از استانداری عزل کنم.
من امیدوارم که او را عفیف و باتقوا و پارسا بیابم و اگر او را به این مسئولیت برگزیدم، برای این بود که درباره وی چنین گمانی دارم. خداوند ما و شما را بیامرزد!
✳️ تذکرهایی به ابنعباس
[ و به عبداللهبنعباس سفارشهایی نیز کردم: ]
🔻ای فرزند عباس، تو را سفارش میکنم به رعایت تقوای الهی و اقامه عدل درباره کسانی که بر آنان ولایت داری. با مردم با چهره گشاده برخورد کن و به آسانی زمینه حضور آنان را نزد خودت فراهم ساز و با بردباری با آنان رفتار کن. تو را برحذر میدارم از خشم، که گذرگاه شیطان است. تو را برحذر میدارم از پیروی هوای نفس که از پیمودن راه حق بازت میدارد.
و متوجه باش که هر آنچه موجب تقرب تو به خدا باشد، موجب دوری تو از آتش نیز خواهد شد و هر آنچه تو را از خدا دور کند، به یقین موجب نزدیکی تو به آتش خواهد شد. خدا را بسیار یاد کن و غافلان مباش.
✳️ خروج از بصره
🔻[ هنگامی که میخواستیم از شهر بصره خارج شده و به سمت کوفه رهسپار شویم، با اشاره به لباس خودم، به مردم بصره گفتم: ]
ای مردم بصره، چه جای انتقاد از من است؟! به خدا سوگند، این لباسی را که به تن من است، خانوادهام بافتهاند.
[ و با اشاره به کیسه غذای خودم، به آنان گفتم: ]
ای مردم بصره، چرا باید از من انتقام بگیرید؟ به خدا سوگند، این خوراک من از مزرعهای که در مدینه دارم، تهیه شده است.
اگر از نزد شما با چیزی بیشتر از همین که میبینید بیرون رفتم، در پیشگاه خداوند از خیانتکاران باشم.
✳️ رعایت انصاف با مردم و احسان به آنان
🔻[ پس از خروج از بصره، نامهای از عبداللهابنعباس دریافت کردم که نشاندهنده وجود اختلاف بین مردم بود. در پاسخ وی نامهای نوشتم: ]
از بنده خدا علی، امیرالمومنین، به عبداللهابنعباس
اما بعد، حمد و ستایش مخصوص خدایی است که پروردگار جهانیان است و صلوات خدا بر سرور و سالار ما محمد که بنده و رسول خداست.
فرستاده تو نزد من آمد و آنچه درباره مردم بصره یاد کردی و چیزهایی را که پس از خروج من از بصره دیدی و شنیدی، به اطلاع من رساند.
🔻من نیز به تو خبر میدهم که مردم بصره چند گروه هستند: گروهی از آنان در اطاعت تو باقی می مانند؛ زیرا به تو امید دارند. گروهی از ترس مجازات دست به شورش نمیزنند. پس با کسانی که به تو دلبسته و امیدوارند، با رعایت عدل و انصاف و نیکی رفتار کن و با کسانی که هراسناک و نگراناند، اینگونه باش: عقده ترس را از دلهای آنان بگشای و آرامش خاطر برایشان ایجاد کن.
🔻متوجه این نکته هم باش که مردم بصره برای فرمانروایشان شأن و عظمتی معتقد نبودند و جز به اندکی از آنان، به بقیه احترامی نمیگذاشتند. به تذکرات من توجه کن و در رعایت آنها جدی باش. نیز به قبیله ربیعه نیکی کن و به همه کسانی که در نزد تو هستند، در حد توان خویش احسان کن. ان شاء الله. والسلام.
📚منابع:
۱. الجمل، ص۴۲۰
۲. مناقب آل ابیطالب، ج۲، ص۹۸
۳. الامامة و السیاسة، ص۱۰۵
۴. نهج البلاغه، وصیت۷۶
۵. وقعة صفین، ص۱۰۵
📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام
↩️ ادامه دارد...
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
🔴 ضرورت موقعيّت شناسى
🔹 كسی که در انجام كاری كه مردم خوش ندارند شتاب كند، درباره او چیزی خواهند گفت که از آن اطّلاعی ندارند.
📒 #نهج_البلاغه ، حکمت ۳۵
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
✨ بسم الله الرحمن الرحیم✨
🌹 شرح #حکمت36 (2)
🔷 آرزوهای طولانی و بزهکاری
2⃣ سهو عقل : عاقبت سوء دومی که برای طول أمل و آرزوی طولانی هست "سهو عقل" است ؛ از کار افتادن عقلانیّت است.
🔻 در خطبه ۸۶ میفرمایند : « اعْلَمُوا أنّ الأملَ يُسْهي العقلَ و يُنْسي الذِّكْر » ؛ بدانید آرزوها عقل را به سهو و اشتباه می کشانند .
3⃣ فراموش کردن یاد خدا و یاد مرگ: « اعْلَمُوا أنّ الأملَ يُسْهي العقلَ و يُنْسي الذِّكْر » ؛ یاد آن چیزهایی که باید دائماً به یاد انسان باشد را به فراموشی می کشاند.
4⃣ زشت شدن اعمال انسان : اثر بعدی آرزوی طولانی، زشت شدن اعمال انسان است که در همین حکمت ۳۶ میخوانیم : « مَنْ أَطَالَ الْأَمَلَ أَسَاءَ الْعَمَلَ » ؛ کسی که آرزو را طولانی کند اعمالش زشت می شود.
5⃣ ترک توبه:
در خطبه ۱۵۰ می فرمایند: « لَا تَكُنْ مِمَّنْ... يُرَجِّي التَّوْبَةَ بِطُولِ الْأَمَلِ » ؛ از کسانی نباش که با آرزوهای طولانی به خیال خودش امید به توبه هم دارد. یعنی امید به توبه با آرزوی طولانی جمع نمی شود.
6⃣ لغزیدن ناگهانی به دامان و به کام مرگ:
در حکمت ۱۹ خواندیم : « مَنْ جَرَى فِي عِنَان أَمَلِهِ عَثَرَ بِأَجَلِهِ » ؛ کسی که عنان و لجام خودش را به آرزوها بسپارد، ناگهان در اجل می لغزد و می میرد.
🔸 راه درمان این آرزوها :
🔰 مولا علی (علیه السلام) حداقل دو راه برای نجات از این آرزوها معرفی کرده اند :
✴️ ۱. تکذیب این آرزوها: یعنی دروغ پنداشتن این آرزوها است.
حضرت در خطبه ۸۶ می فرمایند: « فأکذِبُوا الأملَ فإنّه غَرُورٌ وَ صاحِبُهُ مغْرُورٌ » ؛ این آرزوهای واهی را تکذیب کنید، دروغ بشناسید به خاطر اینکه اینها فقط فریب هستند و صاحب این آرزوها فریب خورده اند.
لذا در توصیف اولیای خدا در خطبه ۱۱۴ میخوانیم :
« كَذَّبُوا الْأَمَلَ فَلَاحَظُوا الْأَجَلَ » ؛ اولیای خدا چون آرزوهای طولانی و واهی را تکذیب کردند این حجاب از جلوی چشمان ها کنار رفته و اجل خود را ملاحظه کردند، یعنی توجه نفسشان به مرگ زیاد شد.
✴️ ۲. زهادت و زهد و بی رغبتی به دنیا:
در خطبه ۸۱ فرمود : « أَيُّهَا النَّاسُ الزَّهَادَةُ قِصَرُ الْأَمَلِ »
؛ ای مردم زهد حقیقی عبارت است از آرزوی کوتاه داشتن یا کوتاه کردن آرزوها.
🔻ان شاء الله خدا به همه کمک کند تا به عمل به فرمایشات امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) از این آرزوهای طولانی مهلک نجات پیدا کنیم.
🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
حکمت ۳۶ _۲.mp3
5.09M
🌹سلسله جلسات #درسهای_نهج_البلاغه
✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه
📒 #حکمت36 2⃣
⭕️ آرزوهاى طولانى و بزهكارى
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
سهم #روز_صد_وچهارم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۲۱۶
┄═❁🍃❈🌼🍃🌼❈🍃❁═┄
📜 #خطبه216 : از سخنرانیهای امام (علیه السلام) در صحرای صفين
{قسمت اول}
1⃣ حقوق اجتماعی
🔻پس از ستايش پروردگار، خداوند سبحان برای من بر شما به جهت سرپرستی حكومت حقی قرار داده و برای شما همانند حق من، حقی تعيين فرموده است. پس حق گسترده تر از آن است كه وصفش كنند، ولی به هنگام عمل تنگنایی بی مانند دارد. حق اگر به سود كسی اجراء شود، ناگزير به زيان او نيز روزی به كار رود و چون به زيان كسی اجرا شود روزی به سود او جريان خواهد داشت. اگر بنا باشد حق به سود كسی اجرا شود و زيانی نداشته باشد، اين مخصوص خدای سبحان است نه ديگر آفريده ها، به خاطر قدرت الهی بر بندگان و عدالت او بر تمام موجوداتی كه فرمانش بر آنها جاری است. لكن خداوند حق خود را بر بندگان، اطاعت خويش قرار داده و پاداش آن را دوچندان كرده است، از روی بخشندگی و گشايشی كه خواسته به بندگان عطا فرمايد.
2⃣ حقوق متقابل رهبری و مردم
🔻پس خدای سبحان برخی از حقوق خود را برای بعضی از مردم واجب كرد و آن حقوق را در برابر هم گذاشت كه برخی از حقوق برخی ديگر را واجب گرداند و حقّی بر كسی واجب نمی شود مگر همانند آن را انجام دهد. و در ميان حقوق الهی بزرگترين حق، حق رهبر بر مردم و حق مردم بر رهبر است ؛ حقّ واجبی كه خدای سبحان بر هر دو گروه لازم شمرد و آن را عامل پايداری پيوند ملت و رهبر و عزّت دين قرار داد. پس رعيت اصلاح نمی شود جز آنكه زمامداران اصلاح گردند و زمامداران اصلاح نمی شوند جز با درستكاری رعيت و آنگاه كه مردم حقّ رهبری را ادا كنند و زمامدار حق مردم را بپردازد، حق در آن جامعه عزت يابد و راههای دين پايدار و نشانه های عدالت برقرار و سنّت پيامبر (صلی الله علیه واله وسلم) پايدار گردد. پس روزگار اصلاح شود و مردم در تداوم حكومت اميدوار و دشمن در آرزوهايش مأيوس می شود. اما اگر مردم بر حكومت چيره شوند، يا زمامدار بر رعيّت ستم كند، وحدت كلمه از بين می رود، نشانه های ستم آشكار و نيرنگبازی در دين فراوان می گردد و راه گسترده سنت پيامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) متروك، هواپرستی فراوان، احكام دين تعطيل و بيماريهای دل فراوان گردد، مردم از اينكه حق بزرگی فراموش می شود يا باطل خطرناكی در جامعه رواج می يابد، احساس نگرانی نمی كنند، پس در آن زمان نيكان خوار و بدان قدرتمند می شوند و كيفر الهی بر بندگان بزرگ و دردناك خواهد بود. پس بر شماست كه يكديگر را نصيحت كنيد و نيكو همكاری نماييد.
درست است كه هيچ كس نمی تواند حق اطاعت خداوندی را چنانكه بايد بگذارد؛ هر چند در به دست آوردن رضای خدا حريص باشد و در كار بندگی تلاش فراوان نمايد، لكن بايد به مقدار توان، حقوق الهی را رعايت كند كه يكی از واجبات الهی، يكديگر را به اندازه توان نصيحت كردن و برپا داشتن حق و ياری دادن به يكديگر است. هيچ كس هر چند قدر او در حق بزرگ و ارزش او در دين بيشتر باشد، بی نياز نيست كه او را در انجام حق ياری رسانند و هيچ كس گرچه مردم او را خوار شمارند و در ديده ها بی ارزش باشد، كوچكتر از آن نيست كه كسی را در انجام حق ياری كند يا ديگری به ياری او برخيزد.
(پس يكی از ياران به پا خواست و با سخنی طولانی امام را ستود، حرف شنوایی و اطاعت از امام را اعلام داشت آنگاه امام فرمود:) كسی كه عظمت خدا در جانش بزرگ و منزلت او در قلبش والاست، سزاوار است كه هر چه جز خدا را كوچك شمارد و از او سزاوارتر كسی كه نعمتهای خدا را فراوان در اختيار دارد و بر خان احسان خدا نشسته است، زيرا نعمت خدا بر كسی بسيار نگردد جز آنكه حقوق الهی بر او فراوان باشد.
┄═❁🍃❈🌼🍃🌼❈🍃❁═┄
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
سهم #روز_صد_وچهارم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۲۱۶
┄═❁🍃❈🌼🍃🌼❈🍃❁═┄
📜 #خطبه216: یکی از سخنرانی های امام در صفین
{قسمت دوم}
3⃣ روابط سالم و متقابل رهبر و مردم
🔻از پست ترين حالات زمامداران در نزد صالحان اين است كه گمان برند آنها دوستدار ستايش باشند و كشورداری آنان بر كبر و خودپسندی استوار باشد. خوش ندارم در خاطر شما بگذرد كه من ستايش را دوست دارم و خواهان شنيدن آن می باشم. سپاس خدا را كه چنين نبودم و اگر ستايش را دوست می داشتم، آن را رها می كردم به خاطر فروتنی در پيشگاه خدای سبحان و بزرگی و بزرگواری كه تنها خدا سزاوار آن است. گاهی مردم ستودن افرادی را برای كار و تلاش روا می دانند. اما من از شما می خواهم كه مرا با سخنان زيبای خود نستاييد، تا نفس خود را به وظایفی كه نسبت به خدا و شما دارم خارج سازم و حقوقی كه مانده است بپردازم و واجباتی كه بر عهده من است و بايد انجام گيرد اداء كنم. پس با من چنانكه با پادشاهان سركش سخن می گويند، حرف نزنيد و چنانكه از آدمهای خشمگين كناره می گيرند دوری نجوييد و با ظاهرسازی با من رفتار نكنيد و گمان مبريد اگر حقّی به من پيشنهاد دهيد بر من گران آيد، يا در پی بزرگ نشان دادن خويشم. زيرا كسی كه شنيدن حق يا عرضه شدن عدالت بر او مشكل باشد، عمل كردن به آن دشوارتر خواهد بود. پس از گفتن حق يا مشورت در عدالت خودداری نكنيد، زيرا خود را برتر از آنكه اشتباه كنم و از آن ايمن باشم نمی دانم، مگر آنكه خداوند مرا حفظ فرمايد. پس همانا من و شما بندگان و مملوك پروردگاريم كه جز او پروردگاری نيست. او مالك ما و ما را بر نفس خود اختياری نيست، ما را در آنچه بوديم خارج و بدانچه صلاح ما بود درآورد، به جای گمراهی هدايت و بجای كوری بينایی به ما عطا فرمود.
┄═❁🍃❈🌼🍃🌼❈🍃❁═┄
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
خطبه 216.mp3
3.44M
🔈 نهج البلاغه گویا
🌹سهم روزانه نهج البلاغه
✅ خطبه ۲۱۶
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
شرح کلی و ساختاری خطبه ۲۱۶.mp3
5.24M
🔊 شرح کلی و ساختاری خطبه ۲۱۶
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
🌹 پویش «باعلی تا مهدی» علیهما السلام
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
•┈┈••••✾•🌿🌹🌿•✾•••┈┈•
#خاطرات_امیر_المومنین_علیه_السلام
✍🏻 باز نویسی تاریخ زندگی امیرمؤمنان علی (علیه السلام) به صورت داستانی از زبان ایشان
📃 قسمت نودم
❇️ ارسال گزارش جنگ جمل
🔸نامهای به همه کارگزاران
🔻[ پس از پایان پیروزمندانه جنگ جمل، به همه کارگزاران کشور اسلامی نامهای نوشتم که بخشی از آن چنین بود: ]
خداوند متعال طلحه و زبیر را کشت؛ زیرا ستم روا داشتند و اختلافات افکندند و بیعتشکنی کردند. خداوند لشکر آنان را با شکست مواجه ساخت و عایشه را نیز بازگرداند، در حالی که گرفتار خسران شده بود.
❇️ نامه به مردم مدینه
🔻[ به مردم مدینه نوشتم: ]
بسم الله الرحمن الرحیم
از بنده خدا علی بن ابیطالب
سلام بر شما. خدا را سپاس میگویم که جز او، خدای دیگری نیست.
اما بعد، خداوند متعال که فضل و لطف ویژه و توجه خاص به من و شما دارد، فرمانروایی عادل است. خداوندی است که گفتارش حق است و در کتاب خود چنین فرموده است:
" إِنَّ اللَّهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّىٰ يُغَيِّرُوا مَا بِأَنفُسِهِمْ وَإِذَا أَرَادَ اللَّهُ بِقَوْمٍ سُوءًا فَلَا مَرَدَّ لَهُ وَمَا لَهُم مِّن دُونِهِ مِن وَالٍ؛
خداوند سرنوشت هیچ قومی را تغییر نمیدهد، مگر آنکه آنان آنچه در خودشان است تغییر دهند؛ و هنگامی که خدا درباره قومی اراده سوئی کند، هیچ چیز مانع آن نخواهد شد و جز خدا، سرپرستی نخواهند داشت".
🔻اکنون به شما خبر میدهم از سرانجام کار خودمان و کسانی از مردم بصره و قریش و دیگران که همراه طلحه و زبیر بودند. همانگونه که میدانید، آن دو بیعت مرا شکستند، با اینکه به میل خود با من بیعت کرده بودند. من از نزد شما خارج شدم و گروهی از مردم وفادار به بیعت من و پایدار در مسیر حق مرا همراهی کردند، تا اینکه به منزلگاه ذیقار رسیدم و فرود آمدم. در آنجا بود که جمعی از مردم کوفه نیز به ما پیوستند و با ما همراه شدند.
🔻طلحه و زبیر قبل از ما وارد بصره شدند و به فرماندار من، عثمانبنحنیف، ظلمها را روا داشتند. من نمایندگانی پیش آنان فرستادم و همهگونه دلیل و برهان آوردم و حجت را بر آنها تمام کردم. هنگامی که به نزدیکی بصره رسیدم، دوباره آنان را به حق فراخواندم و بار دیگر اتمام حجت کردم و قول دادم که از هر خطا و لغزشی میگذرم و بیعتشکنی و نقض عهد آنان را نادیده میگیرم؛ ولی آنان به هیچ چیز راضی نشدند، جز جنگ با من و همراهان من و پافشاری بر گمراهی. من نیز چارهای جز برخورد با ایشان نداشتم و از این روی راه جهاد را در پیش گرفتم. گروهی از آن پیمان شکنان را خداوند کشت و گروهی هم به میدان جنگ پشت کردند و گریختند.
🔻من شمشیر را از آنان برداشتم و همگان را عفو کردم و درباره آنان، حق و سنت را اجرا کردم سپس عبداللهبنعباس را استاندار آنان قرار دادم و اکنون، به خواست خداوند متعال به کوفه می روم. انشاالله.
🔻همچنین نامههایی به مردم کوفه و جریربنعبدالله، استاندار همدان و قرظةبنکعب و مسلمانان تحت امر وی در کوفه نوشتم و حوادث جنگ جمل را برای آنان شرح دادم و در این خصوص، روشنگری کردم.
❇️ نامهای به خواهرم
🔻[ نامهای نیز به خواهرم، امهانی نوشتم: ]
سلام بر تو. خدا را سپاس میگویم که جز او خدای دیگری نیست.
اما بعد، ما با سرکشان و ستمگران در بصره روبهرو شده و درگیر شدیم و خداوند با حول و قوه خود پیروزی را بر ما ارزانی داشت و به دشمنان ما مجازات ستمگران را داد. طلحه و زبیر و عبدالرحمانبنعتاب و گروهی بیشمار از آنان کشته شدند. از لشکر ما هم فرزندان مخدوع و دو پسر صوحان و علباء و هند و ثمامه و گروهی دیگر از مسلمانان به شهادت رسیدند که خدایشان رحمت کند. والسلام.
📚منابع:
۱. الفصول المختارة، ص۱۴۲
۲. قرآن کریم، سوره رعد، آیه۱۱
۳. الجمل، ص۳۹۵
📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام
↩️ ادامه دارد...
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
حکمت ۳۷ بخش اول.mp3
5.78M
🌹سلسله جلسات #درسهای_نهج_البلاغه
✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه
📒 #حکمت37 1⃣
⭕️ ضرورت ترك آداب جاهلى
🎙حجت الاسلام #مهدوی_ارفع
✨ بسم الله الرحمن الرحیم✨
🌹 شرح #حکمت37 (1)
🔷 ضرورت ترک آداب جاهلی
📔 درود خدا بر امیرالمؤمنین ، فرمودند: (در سر راه صفین دهقانان شهر انبار تا امام را ديدند پياده شده و پيشاپيش آن حضرت مى دويدند. فرمود : چرا چنين مى كنيد؟ گفتند: این عادتى است كه پادشاهان خود را احترام مى كرديم، فرمود): "به خدا سوگند كه اميران شما از اين كار سودى نبردند و شما در دنيا با آن خود را به زحمت مى افكنيد، در آخرت دچار رنج و زحمت مى گرديد و چه زيانبار است رنجى كه عذاب در پى آن باشد و چه سودمند است آسايشى كه با آن امان از آتش جهنّم باشد".
🔻 حکمت ۳۷ نهج البلاغه حاوی نکات بسیار بسیار دقیق و مهمی است که امیدوارم خواهران و برادران بزرگوار به این نکات توجه بفرمایند.
قصّه از این قرار است که در سر راه جنگ صفین، دهقانان شهر انبار در عراق تا امام (علیه السلام) را دیدند از مرکب ها پیاده شده و پیشاپیش آن حضرت میدویدند، حضرت با دیدن این رفتار فرمود: چرا چنین میکنید؟ گفتند : این عادتی است که پادشاهان خود را با آن احترام میکردیم. حضرت فرمود: به خدا سوگند که امیران شما از این کارتان سودی نبردند و شما در دنیا با آن خود را به زحمت می افکنید و در آخرت هم دچار رنج و زحمت می شوید وچقدر زیانبار است رنجی که عذاب در پی آن باشد و چقدر سودمند است آسایشی که با آن امان از آتش جهنّم باشد.
🔻 خوب محتوای این حکمت کاملاً واضح است. حضرت از این رفتاری که فقط بر اساس عادت، نوعی ذلّت برای افراد می آورد و برای آن فرد حاکم هم ممکن است عُجب و خودپسندی بیاورد تعجّب میکنند و نهی میکنند.
🔻نکته ای که ممکن است در اینجا برای خیلی ها پیش بیاید این است که اگر امیرالمؤمنین با آن عظمت غیرقابل رقابتش، در دوران حکومتش اجازه نمیدهد که کسی جلوی مرکبش بدود پس چگونه حاکمان امروز نظام اسلامی ما که ادعای پیروی و تأثی به امیرالمؤمنین (علیه السلام) دارند وقتی به سفرهای استانی می روند، جمعیتهای بعضاً چند میلیونی به استقبال آنها میآیند و آنها نه تنها نهی نمی کنند مردم را، بلکه با رفتار شاد خودشان نشان میدهند که از این حرکت خشنودند. اگر کسی چنین شبهه ای بکند چه باید جواب بدهیم؟ در واقع اگر بگوید حاکمان نظام اسلامی شما، که ادّعا میکنند پیرو علی هستند خلاف سیره امیرالمؤمنین عمل میکنند و بعد حکمت ۳۷ را شاهد بیاورند.
🔻 ما در جواب چنین کسی یا ذهنیّتی میگوییم اولاً همین که شما رفتار حاکمان امروز را با امیرالمؤمنین مقایسه می کنید و آن را مستند به نهج البلاغه میکنید معلوم میشود که اولاً امیرالمؤمنین را حجّت میدانید و ثانیاً نهجالبلاغه را قبول دارید. پس اگر این چنین است ما از طریق نهجالبلاغه و خود امیرالمؤمنین این شبهه را جواب می دهیم. خلاصهٔ شبهه شما این است که امروز حاکمان جمهوری اسلامی، برخلاف سیره حضرت علی (علیه السلام) رفتار می کنند .
🔻من از شما سؤال میکنم اگر از نهج البلاغه ای که آن را قبول دارید و به آن استناد میکنید جایی را نشان بدهم که در آن اینگونه به ذهن میآید که امیرالمؤمنین، خلاف دستور پیغمبر عمل میکرده است چه می کنید؟
فرض کنید چنین جایی داشته باشیم که به ذهن اینگونه بیاید که پیغمبر دستوری دادهاند که امیرالمؤمنین بعد از رحلت پیامبر نسبت به آن دستور بی اعتنا شدند. شما چه می کنید؟ می توانید خدای نکرده امیرالمؤمنین را متّهم به تخلّف از سیره پیامبر کنید؟ نه! چون معصوم است .پس چه می کنید؟ خودتان را به جهل متّهم می کنید. یعنی میفهمیم که قطعاً در این ماجرا حکمتی هست که ما آن حکمت را نمیدانیم.
↩️ ادامه دارد...
🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
سهم #روز_صد_وپنجم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۲۱۵ تا خطبه ۲۱۲
┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
📜 #خطبه215: همواره با این کلمات خدا را می خواند
🔹ستايش و نيايش
🔻ستايش خداوندی را سزاست که شَبَم را به صبح آورد، بی آن که مرده يا بيمار باشم، نه دردی بر رگ های تنم باقی گذارد و نه به کيفر بدترين کردارم گرفتار کرد، نه بی فرزند و خاندان مانده و نه از دين خدا روی گردانم، نه منکر پروردگار، نه ايمانم دگرگون و نه عقلم آشفته و نه به عذاب امّت های گذشته گرفتارم. در حالی صبح کردم که بنده ای بی اختيار و بر نفس خود ستمکارم.
خدايا! برتو است که مرا محکوم فرمايی در حالی که عذری ندارم و توان فراهم آوردن چيزی جز آنچه که تو می بخشايی ندارم و قدرت حفظ خويش ندارم، جز آن که تو مرا حفظ کنی.
خدايا! به تو پناه می برم از آن که در سايه بی نيازی تو، تهی دست باشم يا در پرتو روشنايی هدايت تو گمراه گردم يا در پناهِ قدرتِ تو، بر من ستم روا دارند يا خوار و ذليل باشم، در حالی که کار در دست تو باشد.
خدايا جانم را نخستين نعمت گران بهايی قرار ده که می ستانی و نخستين سپرده ای قرار ده که از من باز پس می گيری.
خدايا! ما به تو پناه می بريم از آن که از فرموده تو بيرون شويم، يا از دين تو خارج گرديم، يا هواهای نفسانی پياپی بر ما فرود آيد که از هدايت ارزانی شده از جانب تو سرباز زنيم.
┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
📜 #خطبه214: در وصف پیامبر و عالمان
1⃣ شناخت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم )
🔻گواهی می دهم كه خدا عدل است و دادگر و دادرس جداكننده حق و باطل است و گواهی می دهم كه محمد (صلی الله علیه و آله وسلم) بنده و فرستاده او، سرور مخلوقات است.
هرگاه آفريدگان را به دو دسته كرد او را بهترين آنها قرار داد. در خاندان او نه زناكار است و نه مردم بدكار. آگاه باشيد! خداوند برای خوبيها گروهی و برای حق، ستونهای استواری و برای اطاعت، نگهدارنده ای قرار داد و در هر گامی كه در اطاعت برمی داريد ياوری از طرف خدای سبحان وجود دارد كه زبانها به نيروی آنها سخن می گويند و دلها با كمك آنها استوارند، برای ياری طلبان، ياور و برای شفاخواهان، شفادهنده اند.
2⃣ ارزش دانشمندان الهی
🔻 بدانيد بندگانی كه نگاهدار علم خداوندند و آن را حفظ می كنند و چشمه های علم الهی را جوشان می سازند، با دوستی او با يكديگر پيوند دارند و با دوستی، يكديگر را ديدار می كنند. جام محبت او را به همديگر می نوشانند و از آبشخور علم او سيراب می گردند. شك و ترديد در آنها راه نمی يابد و از يكديگر بدگویی نمی كنند. سرشت و اخلاقشان با اين ويژگيها شكل گرفته است و بر اين اساس تمام دوستيها و پيوندهايشان استوار است. آنان چونان بذرهای پاكيزه ای هستند كه در ميان مردم گزينش شده، آنها را برای كاشتن انتخاب و ديگران را رها می كنند، با آزمايشهای مكرّر امتياز يافتند و با پاك كردنهای پی در پی وارسته شدند.
3⃣ پندهای جاودانه
🔻پس آدمی بايد اندرزها را بپذيرد و پيش از رسيدن رستاخيز پرهيزكار باشد و به كوتاهی روزگارش انديشه كند و به ماندن كوتاه در دنيا نظر دوزد تا آن را به منزلگاهی بهتر مبدّل سازد، پس برای جایی كه او را می برند و برای شناسایی سرای ديگر تلاش كند.
خوشا به حال كسی كه قلبی سالم دارد، خدای هدايتگر را اطاعت می كند، از شيطان گمراه كننده دوری می گزيند، با راهنمایی مردان الهی با آگاهی به راه سلامت رسيده و به اطاعت هدايتگرش بپردازد و به راه رستگاری پيش از آنكه درها بسته شود و وسائلش قطع گردد بشتابد. در توبه را بگشايد و گناهان را از بين ببرد. پس به راه راست ايستاده و به راه حق هدايت شده است.
┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
سهم #روز_صد_وپنجم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۲۱۵ تا خطبه ۲۱۲
┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
📜 #خطبه213 : آفريدگار بی همتا
1⃣ خداشناسی
🔻سپاس خداوندی را سزاست كه از شباهت داشتن به پديده ها برتر است و از تعريف وصف كنندگان والاتر و با تدبير شگفتی آورش بر همه بينندگان آشكار و با بزرگی عزّتش بر همه فكرهای انديشمندان پنهان است.
داناست نه آن كه آگاهی او از جایی گرفته شده يا در حال فزونی باشد و يا از كسی فراگيرد.
اداره كننده سراسر نظام آفرينش است بی آنكه نيازی به فكر كردن يا انديشه درونی باشد، خدایی كه تاریكی ها او را پنهان نسازد و از نورها روشنی نگيرد. شب او را نپوشاند و روز بر او نمی گذرد. نه بينایی او از راه ديدگان است و نه علم او با اطلاعات و اخبار است.
(قسمتی از اين سخنرانی پيرامون پيامبر صلی الله علیه و آله وسلم است)
2⃣ ويژگيهای پيامبر (صلی الله علیه و آله وسلم)
🔻خدا پيامبر (صلی الله علیه و آله وسلم ) را با روشنایی اسلام فرستاد و در گزينش، او را بر همه مقدم داشت. با بعثت او شكافها را پر و سلطه گران پيروز را درهم شكست و سختی ها را آسان و ناهمواريها را هموار، تا آنكه گمراهی را از چپ و راست تار و مار ك
رد.
┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
📜 #خطبه212: در نكوهش اصحاب
🔹بسيج مردم برای جنگ با شاميان
🔻خدايا! هر كدام از بندگان تو كه سخن عادلانه دور از ستمكاری و اصلاح كننده دور از فسادانگيزی ما را نسبت به دين و دنيا شنيد و پس از شنيدن سر باز زد و از ياری كردنت باز ايستاد و در گرامی داشتن دين تو درنگ كرد. ما تو را بر ضدّ او به گواهی می طلبيم. ای خدایی كه از بزرگ ترين گواهانی و تمام موجوداتی كه در آسمانها و زمين سكونت دادی، همه را بر ضدّ او به گواهی دعوت می كنيم با اينكه تو از ياری او بی نيازی و او را به كيفر گناهانش گرفتار خواهی كرد.
┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
خطبه 215 تا 212.mp3
3.58M
🔈 نهج البلاغه گویا
🌹سهم روزانه نهج البلاغه
✅ خطبه ۲۱۵ تا خطبه ۲۱۲
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
شرح کلی و ساختاری خطبه ۲۱۵ خطبه ۲۱۲.mp3
3.84M
🔊 شرح کلی و ساختاری خطبه ۲۱۵ تا خطبه ۲۱۲
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
🌹 پویش «باعلی تا مهدی» علیهما السلام
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
•┈┈••••✾•🌿🌹🌿•✾•••┈┈•
#خاطرات_امیر_المومنین_علیه_السلام
✍🏻 بازنویسی تاریخ زندگی امیرمؤمنان علی (علیه السلام) به صورت داستانی از زبان ایشان
📃 قسمت نود و یکم
❇️ ورود به کوفه
🔸چه شهر زیبایی!
[ هنگامی که به نزدیکی شهر کوفه رسیدیم و بر آن مُشرِف شدیم، خطاب به این شهر گفتم: ]
🔻آفرین بر تو ای کوفه! چه هوای خوش و باطراوتی داری و از چه خاک پربرکت و حاصلخیزی برخورداری! کسانی از تو روی برمیگردانند که به دنبال گناه هستند و کسانی به تو روی آورند که درپی رحمتاند. شبها و روزها خواهند رفت و روزگار سپری خواهد شد تا روزی فرارسد که همه مومنان به سوی تو آیند و بدکاران و فاسقان اقامت در تو را خوش نداشته باشند. چندان آباد خواهی شد و گسترش خواهی یافت که برخی ساکنان تو، هنگام صبح، برای شرکت در نماز جمعه حرکت کنند و به دلیل دوری راه به نماز نرسند!
❇️ رعایت اعتدال و انصاف
🔻[ نزدیکیهای شهر کوفه، قرظهبنکعب با جمعی از مردم به استقبال آمده بودند. آنها پیروزی در جنگ جمل را تبریک گفتند؛ اما عبداللهبنوهب درباره لشکر جمل به گونه دیگری سخن گفت و آنها را کافر و مشرک نامید. به وی تذکر تندی دادم: ]
🔻مادرت به عزایت بنشیند! از کجا این همه توان برای گفتن باطل به دست آوردهای و این همه جرئت برای بیان چیزی که نمیدانی به خرج میدهی؟! سخن تو غلط و باطل است و آن جماعت چنان نیستند که تو میپنداری! اگر ما آنها را مشرک میدانستیم، فرزندان و همسرانشان را به اسارت میگرفتیم و اموالشان را بهعنوان غنیمت، بین لشکریان تقسیم میکردیم و دیگر کسی اجازه ازدواج با آنها را نداشت و کسی از آنها ارث نمیبرد.
❇️ اولین خطبه پس از ورود به کوفه
🔻[ دوشنبه، ۱۲ رجب سال ۳۶، وارد کوفه شدیم و با استقبال مردم کوفه مواجه شدیم. در مسجد اعظم کوفه، پس از خواندن دو رکعت نماز، برای مردم سخن گفتم: ]
اما بعد، ای مردم کوفه، شما در اسلام و مسلمانی صاحب فضیلت و دارای مزیت هستید، مادامیکه راه کج نکنید و از درستی روی بر نتابید.
🔻من شما را به یاری حق دعوت کردم و شما دعوت مرا اجابت کردید و به مقابله با منکر برخاستید و منکر را واژگون کردید. آگاه باشید! فضیلتی که شما بین خود و خدا دارید، موجب میشود که احکام الهی را درباره شما اجرا کرده و سهم شما را از بیتالمال پرداخت کنم. شما الگوی کسانی هستید که راه شما را بپسندند و دعوت شما را پذیرا باشند و در راهی که شما وارد شدهاید، وارد شوند.
🔻بدانید که برای شما از دو چیز بیشتر از هرچیز نگرانم: هواپرستی و آرزوهای طولانی! پیروی از خواهش نفس، انسان را از حق باز میدارد و آرزوهای طولانی آخرت را از یاد میبرد. آگاه باشید! دنیا به سرعت پشت میکند و میرود و آخرت بهسرعت حرکت میکند و بهسوی ما میآید. دنیا و آخرت، هر یک فرزندانی دارند؛ پس بکوشید از فرزندان آخرت باشید. امروز هنگام عمل است، نه حسابرسی و فردا روز حسابرسی است، نه عمل.
🔻سپاس خدایی را که ولیّ خود را پیروز کرد و دشمنش را خوار و حقیر ساخت. او همان خدایی است که راستگوی صاحب حق را عزیز کرد و بیعتشکن گمراه را ذلیل. شما را سفارش میکنم به رعایت تقوای الهی و فرمانبُرداری آنکس از اهل بیت پیامبرتان که خدا را اطاعت میکنند. اهل بیت پیامبر شما برای اینکه از آنها اطاعت کنید شایستهتر هستند از مدعیان دروغگویی که در مقابل ما ایستادهاند. آنها فضیلتهای ما را بهناحق به خود نسبت میدهند، با امر ما مخالفت میکنند، حق ما را پایمال میسازند و ما را از آن دور میکنند. آنها طعم تلخ اعمال زشت خود را خواهند چشید و بهزودی جهنم را درک خواهند کرد.
📚منابع:
۱. الأخبار الطوال، ص۱۵۲
۲. خصائص الأئمة، ص۱۱۴
۳. الکافئة، ص۳۱
📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام
↩️ ادامه دارد...
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
✨ بسم الله الرحمن الرحیم✨
🌹 شرح #حکمت37 (2)
🔷 ضرورت ترک آداب جاهلی
🔻خوب حالا برویم سر واقعیترین مثال ؛ حکمت ۱۷ نهجالبلاغه را ببینید. طبق حکمت ۱۷ معلوم میشود که پیامبر اسلام در زمان حکومت و حیات خودش به کسانی که پیر شدند و محاسن و موهایشان سفید است با لحنی تند و دستوری محکم فرمودند: خضاب کنید، رنگ کنید و شبیه یهودیان نباشید. فردی در زمان پیامبر حضور داشته و این امر پیامبر و این شدت پیامبر را دیده است ،حالا بعد از سالها از رحلت پیامبر، امیرالمؤمنین در سن ۵۸ سالگی ،حاکم جامعه است و محاسنش سفید شده ولی رنگ نمی کند، این مسلمان هی دائماً در ذهنش جنگ بود که چکار کنم ، بگویم علی دارد خلاف حرف پیامبر عمل می کند؟ که نمیشود. بگویم موافق پیغمبر عمل میکند؟ که پیامبر فرمود خضاب کنید و شبیه یهودیان نشوید. اما علی مو و محاسنش سفید شده اما رنگ نمی کند. نهایتاً تصمیم گرفت از خود مولا بپرسد.
🔻پرسید: یا امیرالمؤمنین آن که پیامبر می فرمود پیرمردها رنگ کنند و شبیه یهودیها نشوند یعنی چه؟
حضرت متوجه شدند که این بنده خدا در چه مخمصه فکری گیر کرده است. فرمودند : "برادر! آن روز که پیامبر دستور می داد پیران رنگ کنند تا شبیه جوانان باشند " به خاطر این بود که حکومت اسلامی نوپا بود و تعداد یارانش اندک بودند و دشمنانش قدر بودند در واقع با رنگ کردن سر و روی پیرمردها، پیامبر یک تاکتیک عملیات روانی به کار بردند تا در جنگها وقتی دشمن از دور نظاره می کند ، لشکر پیغمبر را پر از جوان ببیند و بترسد و کنار برود.
🔻 اما امروز که من حاکم شدم - یعنی امیرالمؤمنین - اصلاً رنگ کردن ریش پیرمردها هیچ اثری در اقتدار حکومت من ندارد، چون دامنه حکومت من نصف جهان را فرا گرفته است. پس در این شرایط هر کس خواست رنگ کند مستحب است، هر کس نخواست رنگ کند اشکالی ندارد، چون آن فلسفه ضرورت رنگ کردن زمان پیامبر از بین رفته است.
🔻نکته دیگری که در این حکمت خوب است یاد بگیریم این است ، حالا اگر ما ثابت کردیم امیرالمؤمنین برخلاف سیره پیامبر عمل نکرده بلکه دستور پیامبر مربوط به شرایط خاصی بود که دیگر آن شرایط منقضی شده است.
🔻 حالا برمیگردیم به حکمت ۳۷ ، امروز که تمام دنیای استکبار علیه ملّت اسلامی ما و نظام اسلامی ما توطئه میکنند همین که ملت دور رهبر خودشان و حاکمان خودشان عاشقانه میریزند مثل رنگ کردن ریش پیرمردها دشمن را می ترساند و قدرت این نظام و ملت را تقویت می کند. انشاالله در آینده ای نزدیک که قدرت مسلمین قدرت برتر جهان بشود نیازی به این حرکات نخواهد بود.
🔻نکته آخر هم این که شاید به ذهن کسی در این توضیحات من برسد که ، خوب اگر پیامبر دستور داده بود که رنگ کنید و شبیه یهودی ها نشوید حالا که می گویید امیرالمؤمنین فرموده شرایط از بین رفته ، پس دیگر رنگ کردن مو و ریش مرد های پیر مستحب هم نباید باشد. جواب این است که چرا ، وقتی امر خدا یا پیامبر یا امام معصوم بر اساس شرایط زمان تغییر میکند و الزامش از بین میرود، آن دستور به پایین تر از مرحله قبلی خودش تنزل میکند و کلاً محو نمیشود. مثلاً اگر امامی واجب کرده بوده و حالا وجوبش از بین رفته، امر امام در حد مستحب باقی می ماند ، یا اگر از چیزی نهی کرده و نهی آن در حد حرمت بوده و بعد از رفع آن حرمت آن نهی همچنان باقی است و به کراهت تنزل میکند.
🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
حکمت ۳۷ بخش ۲ ضرورت ترک آداب جاهلی.mp3
6.09M
🌹سلسله جلسات #درسهای_نهج_البلاغه
✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه
📒 #حکمت37 2⃣
⭕️ ضرورت ترك آداب جاهلى
🎙حجت الاسلام #مهدوی_ارفع
سهم #روز_صد_وششم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۲۱۱ تا خطبه ۲۱۰
┄═❁🍃❈🌹🍃🌹❈🍃❁═┄
📜 #خطبه211: در قدرت خداوند
🔹شگفتی آفرينش پديده ها
🔻از نشانه های توانایی و عظمت خدا و شگفتی ظرافتهای صنعت او آن است كه از آب دريای موج زننده و امواج فراوان شكننده، خشكی آفريد و به طبقاتی تقسيم كرد، سپس طبقه ها را از هم گشود و هفت آسمان را آفريد، كه به فرمان او برقرار ماندند و در اندازه های معين استوار شدند و زمين را آفريد كه دريایی سبز رنگ و روان آن را بر دوش می كشد، زمين در برابر فرمان خدا فروتن و در برابر شكوه پروردگاری تسليم است و آب روان از ترس او ايستاد و سپس صخره ها، تپه ها و كوههای بزرگ را آفريد. آنها را در جايگاه خود ثابت نگاه داشت و در قرارگاهشان استقرار بخشيد. پس كوهها در هوا و ريشه های آن در آب رسوخ كرد، كوهها از جاهای پست و هموار سر بيرون كشيده و كم كم ارتفاع يافتند و ريشه آن در دل زمين ريشه دوانيد، قلّه ها سر به سوی آسمان برافراشت و نوك آنها را طولانی ساخت، تا تكيه گاه زمين و ميخهای نگهدارنده آن باشد. سپس زمين با حركات شديدی كه داشت آرام گرفت، تا ساكنان خود را نلرزاند و آنچه بر پشت زمين است سقوط نكند يا از جای خويش منتقل نگردد. پس پاك و منزّه است خدایی كه زمين را در ميان آنهمه از امواج ناآرام، نگهداشت و پس از رطوبت آن را خشك ساخت و آن را جايگاه زندگی مخلوقات خود گردانيد و چون بستری برايشان بگستراند، بر روی دريایی عظيم و ايستاده ای كه روان نيست و تنها بادهای تند آن را بر هم می زند و ابرهای پرباران آن را می جنباند. (و توجه به اين شگفتی ها درس عبرتی است برای كسی كه بترسد.)
┄═❁🍃❈🌹🍃🌹❈🍃❁═┄
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی