سهم #روز_صد_وهفتاد_وهشتم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۴۲ تا ۳۹
┄═❁✦❀•••🌿🌸🌿•••❀✦❁═┄
📜 #خطبه40 : ( آنگاه که شعار خوارج را شنید که می گویند "لا حکم الا لله" در سال ۳۸ هجری در مسجد کوفه فرمود:)
🔹ضرورت حكومت
♦️سخن حقّی است که از آن اراده باطل شد، آری درست است فرمانی جز فرمان خدا نيست، ولی اينها می گويند زمامداری جز برای خدا نيست، در حالیکه مردم به زمامداری نيک يا بد نيازمندند، تا مؤمنان در سايه حکومت به کار خود مشغول و کافران هم بهره مند شوند و مردم در استقرار حکومت زندگی کنند، به وسيله حکومت بيت المال جمع آوری می گردد و به کمک آن با دشمنان می توان مبارزه کرد. جادّه ها أمن و امان و حقّ ضعيفان از نيرومندان گرفته می شود. نيکوکاران در رفاه و از دست بدکاران، در امان می باشند. [در روايت ديگری آمده؛ چون سخن آنان را درباره حکميّت شنيد فرمود:] منتظر حکم خدا درباره شما هستم. [و نيز فرمود:] امّا در حکومت پاکان، پرهيزکار به خوبی انجام وظيفه می کند، ولی در حکومت بدکاران، ناپاک از آن بهره مند می شود تا مدّتش سرآيد و مرگش فرا رسد.
┄═❁✦❀•••🌿🌸🌿•••❀✦❁═┄
📜 #خطبه39 : ( پس از شنیدن تهاجم یکی از افسران معاویه، نعمان بن بشیر به عین تمر، سرزمین آباد قسمت غربی فرات و کوتاهی کوفیان در سال ۳۹ هجری در کوفه فرمود:)
1⃣ نكوهش كوفيان
♦️ گرفتار کسانی شده ام که چون امر می کنم فرمان نمی برند و چون آنها را فرا می خوانم اجابت نمی کنند. ای مردم بی اصل و ريشه! در ياری پروردگارتان برای چه در انتظاريد؟ آيا دينی نداريد که شما را گرد آورد؟ و يا غيرتی که شما را به خشم وادارد؟
2⃣ علل شكست و نابودی كوفيان
♦️ "در ميان شما به پاخاسته فرياد می کشم و عاجزانه از شما ياری می خواهم، امّا به سخنان من گوش نمی سپاريد و فرمان مرا اطاعت نمی کنيد، تا آنکه پيامدهای ناگوار آشکار شد. نه با شما می توان انتقام خونی را گرفت و نه با کمک شما می توان به هدف رسيد. شما را به ياری برادرانتان می خوانم، مانند شتری که از درد بنالد ناله و فرياد سر می دهيد و يا همانند حيوانی که پشت آن زخم باشد، حرکتی نمی کنيد. تنها گروه اندکی به سوی من آمدند که آنها نيز ناتوان و مضطرب بودند، «گويا آنها را به سوی مرگ می کشانند، و مرگ را با چشمانشان می نگرند».
می گويم: «متذائب» يعنی مضطرب، از «تَذاءَ بَتِ الرّيح» يعنی وزش باد گوناگون و مضطرب گشت، و ذئب گرگ را ذئب ناميدند، چون در رفتن اضطراب دارد."
┄═❁✦❀•••🌿🌸🌿•••❀✦❁═┄
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
ختم روزانه نهج البلاغه(21).mp3
2.41M
🔈 نهج البلاغه گویا
🌹سهم روزانه نهج البلاغه
✅ خطبه ۴۲ تا ۳۹
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
✨ بسم الله الرحمن الرحیم✨
🌹 شرح #حکمت198
🔷 ضرورت حکومت (1)
🔰 درود خدا بر امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمودند: (وقتى شنيد كه خوارج مى گويند، حكومت فقط از آن خداست.) سخن حقّى است كه از آن اراده باطل دارند.
🔻در جنگ صفین به واسطه شیطنت نفوذیها و خباثت عمروعاص و معاویه در آستانه پیروزی امیرالمؤمنین (علیه السلام) قرآن هایی به نیزه بسته شد و در معرکه جنگ گرداند شد.
همین امر باعث شد عدّهای زیادی از یاران ضعیف و سست بصیرت امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) دست از جنگ بکشند و به امیرالمؤمنین فشار بیاورند که حکمیت را بپذیر.
🔻حضرت علی رغم میل باطنی و در نهایت برای حفظ حداقل های اسلام حکمیت را پذیرفتند. همین عده بعداً پشیمان شدند که چرا ما حکمیت دو انسان بین خودمان را پذیرفتیم؟ و متمسّک شدند به گوشه ای از یک آیه قرآن که می فرماید "لا حکم الا لله " و با برداشت متحجّرانه و غلط از این آیه معتقد بودند که اصلاً حکم و حکمیت و حاکمیتی جز برای خدا برای هیچ کسی مشروعیّت ندارد.
🔻 لذا اینها از حاکمیت علی (علیه السلام) هم خروج کردند و اعتراف کردند که خودشان هم مرتد و کافر شدند ؛ به خیال خودشان رفتند توبه کردند دوباره شهادتین گفتند و مسلمان شدند و به شدت دشمن امیرالمؤمنین شدند ، چون می گفتند علی هم بر تقدیر، حکمیت را پذیرفت پس نعوذبالله کافر و مرتد شده، اما او برخلاف ما توبه نکرد و دوباره اسلام نیاورد.
🔻شعاری که اینها انتخاب کرده بودند بخشی از آیه ای از قرآن کریم بود که می فرمایند: " لا حکم الالله" یعنی حکم و حاکمیت و حکومت جز برای خدا برای احدی شایسته نیست .
🔻 با این نگاه حکومت امیرالمؤمنین ،حکومت معاویه و همه را باطل می دانستند. امیرالمؤمنین در حکمت ۱۹۸ بعد از آن که شعار لا حاکم الالله خوارج را شنیدند فرمودند : « كَلِمَةُ حَقٍّ يُرَادُ بِهَا بَاطِلٌ » ؛ این نکته ای که می گویند حق هست اما از آن مقصود باطلی برداشت کردند.
🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
شرح حکمت ۱۹۸ قسمت اول.m4a
2.35M
🌹سلسله جلسات #درسهای_نهج_البلاغه
✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه
📒 #حکمت198
⭕️ ضرورت حکومت 1⃣
🎙حجت الاسلام #مهدوی_ارفع
سهم #روز_صد_وهفتاد_ونهم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۳۸ تا ۳۵
┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄
📜 #خطبه38
📣 ( در سال ۳۷ هجری پس از جنگ صفین و ماجرای حکمیت در تعریف شبهه فرمود:)
🔹ضرورت شناخت شبهات
♦️شُبْهه را برای اين شُبهه ناميدند که به حق شباهت دارد. امّا نور هدايت کننده دوستان خدا، در شبهات يقين است و راهنمای آنان مسير هدايت الهی است. امّا دشمنان خدا، دعوت کننده شان در شبهات گمراهی است و راهنمای آنان کوری است. آن کس که از مرگ بترسد نجات نمی يابد و آن کس که زنده ماندن را دوست دارد برای هميشه در دنيا نخواهد ماند.
┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄
📜 #خطبه37
( پس از فرو نشاندن شورش نهروان در سال ۳۸ هجری در کوفه ایراد فرمود که شبیه یک سخنرانی است)
1⃣ ويژگی ها و فضائل امام علی (علیه السلام)
♦️آنگاه که همه از ترس سُست شده کنار کشيدند، من قيام کردم و آن هنگام که همه خود را پنهان کردند من آشکارا به ميدان آمدم و آن زمان که همه لب فروبستند، من سخن گفتم و آن وقت که همه باز ايستادند من با راهنمايی نور خدا به راه افتادم. در مقام حرف و شعار صدايم از همه آهسته تر بود امّا در عمل برتر و پيشتاز بودم. زمام امور را به دست گرفتم و جلوتر از همه پرواز کردم و پاداش سبقت در فضيلت ها را بردم. همانند کوهی که تندبادها آن را به حرکت در نمی آورد، و طوفان ها آن را از جای بر نمی کند، کسی نمی توانست عيبی در من بيابد و سخن چين جای عيب جويی در من نمی يافت. ذليل ترين افراد نزد من عزيز است تا حقِّ او را باز گردانم و نيرومند در نظر من پست و ناتوان است تا حق را از او باز ستانم.
2⃣ علت سكوت و كناره گيری از خلافت
♦️در برابر خواسته های خدا راضی و تسليم فرمان او هستم، آيا می پنداريد من به رسول خدا(صلی الله علیه و آله) دروغی روا دارم؟ به خدا سوگند، من نخستين کسی هستم که او را تصديق کردم و هرگز اوّل کسی نخواهم بود که او را تکذيب کنم. در کار خود انديشيدم ديدم پيش از بيعت پيمان اطاعت و پيروی از سفارش رسول خدا(صلی الله علیه و آله)را برعهُده دارم، که از من برای ديگری پيمان گرفت.
┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
سهم #روز_صد_وهفتاد_ونهم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۳۸ تا ۳۵
┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄
📜 #خطبه36
( برای هشدار و نصیحت خوارج نهروان و تذکر اشتباهات آنان در ماه صفر سال ۳۸ هجری فرمود)
🔹تلاش در هدايت دشمن
♦️شما را از آن می ترسانم، مبادا صبح کنيد در حالیکه جنازه های شما در اطراف رود نهروان و زمين های پَست و بلند آن افتاده باشد، بدون آنکه برهان روشنی از پروردگار و حجّت و دليل قاطعی داشته باشيد. از خانه ها آواره گشته و به دام قضا گرفتار شده باشيد. من شما را از اين حکميّت نهی کردم، ولی با سرسختی مخالفت کرديد، تا به دلخواه شما کشانده شدم. شما ای گروه کم خِرَد و بی خِرَد، ای ناکسان و بی پدران، من که اين فاجعه را به بار نياوردم و هرگز زيان شما را نخواستم.
┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄
📜 #خطبه35
( پس از اطلاع از ماجرای حکمیت و نیرنگ عمروعاص که ابوموسی را فریب داد و طبق شروطی که برای حکمیت قبول کردند عملی نشد امام علیه السلام این خطبه را در سال ۳۸ هجری ایراد فرمود)
1⃣ ضرورت ستايش پروردگار
♦️خدا را سپاس، هر چند که روزگار دشواری های فراوان و حوادثی بزرگ پديد آورد. شهادت می دهم جز خدای يگانه و بی مانند خدايی نباشد و جز او معبودی نيست و گواهی می دهم محمد(صلی الله علیه و آله)بنده و فرستاده اوست.
2⃣ علل شكست كوفيان
♦️ پس از حمد و ستايش خدا، بدانيد که نافرمانی از دستور نصيحت کننده مهربانِ دانا و باتجربه، مايه حسرت و سرگردانی و سرانجامش پشيمانی است. من رأی و فرمان خود را نسبت به حکميّت به شما گفتم و نظر خالص خود را در اختيار شما گذاردم. (ای کاش که از قصير پسر سعد اطاعت می شد) ولی شما همانند مخالفانی ستمکار و پيمان شکنانی نافرمان، از پذيرش آن سرباز زديد، تا آنجا که نصيحت کننده در پند دادن به ترديد افتاد و از پند دادن خودداری کرد. داستان من و شما چنان است که برادر هَوازَنی سروده است: «در سرزمين مُنْعَرِج، دستور لازم را دادم امّا نپذيرفتند، که فردا سزای سرکشی خود را چشيدند.»
┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
ختم روزانه نهج البلاغه(22).mp3
2.34M
🔈 نهج البلاغه گویا
🌹سهم روزانه نهج البلاغه
✅ خطبه ۳۸ تا ۳۵
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
#خاطرات_امیر_المومنین_علیه_السلام
✍🏻 بازنویسی تاریخ زندگی امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) به صورت داستانی از زبان ایشان
📃 قسمت صد و شصت و پنجم
❇️ رخدادهایی در مسیر نهروان
🔹مخالفت با نظر منجم
[ هنگامی که تصمیم گرفتیم به طرف نهروان حرکت کنیم، یکی از افراد آشنا با علم نجوم و طالعبینی بر اساس علم خود خواست که مرا از تصمیمم منصرف کند، اما من سخن او را نپذیرفته و به او گفتم: ]
🔻کسی که گفتار تو را تصدیق کند، قرآن را تکذیب کرده و برای رسیدن به اهداف محبوبش و محفوظ ماندن از ناگواریها، خود را از یاری خداوند بینیاز دانسته است. گویا میخواهی به جای خداوند، تو را ستایش کنند! چون به گمان خود، مردم را با ساعتی آشنا کردی که منافعشان را بهدست میآورند و از آن در امان میمانند!
[ سپس روی به مردم کردم و گفتم: ]
🔻ای مردم، از فراگرفتن علم نجوم بپرهیزید، جز آن مقدار که در دریا و صحرا به آن نیاز دارید...
با نام خدا حرکت کنید.
🔹در این سرزمین نماز نمیخوانم
[ وقتی به سرزمین بابِل رسیدیم، وقت نماز عصر شده بود. چند بار یارانم تذکر دادند که وقت نماز است؛ ولی من به حرکت خود ادامه دادم تا از آن منطقه خارج شدیم و نماز را خواندیم. به یارانم توضیح دادم: ]
🔻من در سرزمینی نماز نمیخوانم که سه بار اهالی خود را به کام خویش فرو برده است!
🔹خوارج در این سوی آب، از پا درخواهند آمد
[ افرادی خبر آوردند که خوارج از پل نهروان عبور کرده و پا به فرار گذاشتهاند. این خبر را تکذیب کردم و گفتم: ]
🔻قتلگاه خوارج این سوی آب است. به خدا سوگند، از آنها تنها ده نفر باقی خواهد ماند و از شما نیز ده نفر هم کشته نخواهد شد. آنها از پل نهروان عبور نکردهاند و از نخلستانها نیز نمیگذرند تا اینکه خداوند آنها را بهدست من به هلاکت رساند. این عهدی قطعی و سرنوشتی حتمی برای آنان خواهد بود. از آنان ده نفر هم نجات نمییابد و از ما نیز بیش از ده نفر کشته نمیشود.
❇️ ورود به نهروان
🔹چه چیز شما را از من خشمگین ساخته است؟
[ پس از رسیدن به نهروان که محل تجمع خوارج بود، در اجتماع آنان سخنرانی کردم و خطاب به آنان گفتم: ]
🔻ای جماعتی که لجاجت، شما را به قیام واداشته و هوای نفس شما را از حق دور کرده است و در نتیجه به خطا افتادهاید! من شما را نصیحت میکنم که بر گمراهی خود پافشاری نکنید و بدون هیچ دلیل و برهانی، تن به کشتهشدن ندهید!
[ آنگاه دوباره در مورد حَکمیت و مکر و حیله اهل شام با آنها صحبت کردم؛ اما آنها اصرار داشتند که من کافر شده و باید توبه کنم و گرنه اعلان جنگ میدهند! به آنان گفتم: ]
🔻آیا خودم به کفر خودم گواهی دهم؟ در آن صورت گمراهم و از هدایتشدگان نیستم!
بعد از آن، گفتوگو با یکی از افراد معتمدشان را پیشنهاد دادم. آنها عبداللهبنکوّاء را معرفی کردند و ما با هم گفتوگو کرده و من دلایل محکم و متقن خود را با توجه به آیات قرآن، مطرح کردم، اما خوارج همچنان بر گمراهی خود پافشاری کردند.
🔹هشداری دیگر به خوارج
[ بار دیگر در نهروان، مقابل سپاه خوارج قرار گرفتم و در مورد حکمیت سخنرانی کردم: ]
🔻هنگامی که حَکمیت را پذیرفتم شرایط سختی گذاشتم و از داوران تعهد گرفتم که آنچه قرآن زنده کرده، زنده بدارند و آنچه قرآن از بین برده، از بین ببرند؛ اما آنها اختلاف کردند و با حکم قرآن و سنت رسول خدا صلیاللهعلیهوآله مخالفت ورزیدند. ما نیز از آنها تبرّی جستیم و اکنون بر همان موضع اول خویش هستیم.
شما را چه شده است و از کجا آمدهاید؟
چرا از جمع ما خارج شدهاید و جنگ با ما را مباح میدانید؟
🔹تهدید خوارج، با استناد به کلام رسولخدا صلیاللهعلیهوآله
[ حدیثی از رسول خدا صلیاللهعلیهوآله برای خوارج نقل کردم: ]
🔻رسول خدا صلیاللهعلیهوآله به من خبر دادند که فرشتهٔ وحی، روح الامین، از طرف خداوند ربالعالمین نقل کردهاست: « هیچ جماعتی از شما، کم یا زیاد و تا روز قیامت، در برابر ما قیام نمیکند؛ مگر اینکه به دست ما هلاک می شوند.» جهاد با شما برترین جهادها به شمار میرود. افضل شهیدان کسانی هستند که به دست شما کشته میشوند و والاترین مجاهدان کسانی هستند که شما را میکشند. پس هر کاری میخواهید، انجام دهید که خسران روز قیامت برای اهل باطل است:
{ لِكُلِّ نَبَإٍ مُسْتَقَرٌّ ۚ وَسَوْفَ تَعْلَمُونَ}
(هر خبری سرانجام قرارگاهی دارد [و در موعد خود انجام میگیرد] و به زودی خواهید دانست.)
🔹پرچم امان
[ دستور دادم پرچمی نصب کردند و دو هزار نفر را برای حفظ آن پرچم گماردم و پس از آن گفتم ندا سردهند: ]
🔻هر کس به این پرچم پناه آورد، در امان است.
📚منابع:
۱. نهجالبلاغه، خطبه ۷۹
۲. نهجالبلاغه، خطبه ۵۹
۳. قرآن کریم، سورهٔ انعام، آیهٔ ۶۷
۴. الأخبار الطوال، ص۲۱۰
📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام
↩️ ادامه دارد...
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی