eitaa logo
باعلی تامهدی علیهما السلام
1هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
899 ویدیو
9 فایل
نهج البلاغه بخوانیم باعلی همراه شویم تا دورنمای عصر ظهو ودوران زیست با امام معصوم را تجربه کنیم برای زمینه سازی ظهور
مشاهده در ایتا
دانلود
سهم مطالعه نهج البلاغه از نامه ۳۷ تا نامه ۳۵ ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄ 📜 : نامه به معاويه در سال٣٧ هجری، پیش از آغاز نبرد صفین 🔹افشای ادعای دروغين معاويه 🔻پس خدای را سپاس، معاويه! تو چه سخت به هوس های بدعت زا و سرگردانی پايدار وابسته ای، حقيقت ها را تباه كرده و پيمانها را شكسته ای، پيمانهایی كه خواسته خدا و حجت خدا بر بندگان او بود. اما پرگویی تو نسبت به عثمان و كشندگان او را جواب آن است كه تو عثمان را هنگامی ياری دادی كه انتظار پيروزی او را داشتی و آنگاه كه ياری تو به سود او بود او را خوار گذاشتی، با درود. ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄ 📜 : نامه به برادرش عقيل نسبت به کوچ دادن دشمن 1⃣ آمادگی رزمی امام (علیه السلام) 🔻 لشكری انبوه از مسلمانان را به سوی او (بسر بن ارطاه كه به يمن يورش برده بود ) فرستادم هنگامی كه اين خبر به او رسيد، دامن برچيد و فرار كرد و پشيمان بازگشت، اما در سر راه به او رسيدند و اين به هنگام غروب آفتاب بود لحظه ای نبرد كردند، گويا ساعتی بيش نبود كه بی رمق با دشواری جان خويش از ميدان نبرد بيرون برد. برادر! قريش را بگذار تا در گمراهی بتازند و در جدایی سرگردان باشند و با سركشی و دشمنی زندگی كنند، همانا آنان در جنگ با من متّحد شدند آنگونه كه پيش از من در نبرد با رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلم) هماهنگ بودند، خدا قريش را به كيفر زشتی هايشان عذاب كند، آنها پيوند خويشاوندی مرا بريدند و حكومت فرزند مادرم ، پيامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) را از من ربودند. 2⃣ اعلام مواضع قاطعانه در جنگ 🔻اما آنچه را كه از تداوم جنگ پرسيدی و رأی مرا خواستی بدانی، همانا رأی من پيكار با پيمان شكنان است تا آنگاه كه خدا را ملاقات كنم، نه فراوانی مردم مرا توانمند می كند و نه پراکندگی آنان مرا هراسناک می سازد. هرگز گمان نكنی كه فرزند پدرت اگر مردم او را رها كنند، خود را زار و فروتن خواهد داشت و يا در برابر ستم سست می شود و يا مهار اختيار خود را به دست هركسی می سپارد و يا از دستور هر كسی اطاعت می كند، بلكه تصميم من آنگونه است كه آن شاعر قبيله بنی سليم سروده: «اگر از من بپرسی چگونه ای؟ همانا من در برابر مشكلات روزگار شكيبا هستم. بر من دشوار است كه مرا با چهره ای اندوهناك بنگرند، تا دشمن سرزنش كند و دوست ناراحت شود.» ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄ 📜 : نامه به عبدالله بن عباس پس از شهادت محمدبن ابی بکر در مصر 🔹علل سقوط مصر 🔻پس از ياد خدا و درود، همانا مصر سقوط كرد و فرماندارش محمد بن ابی بكر (كه خدا او را رحمت كند) شهيد گرديد، در پيشگاه خداوند او را فرزندی خيرخواه و كارگزاری كوشا و شمشيری برنده و ستونی باز دارنده می شماريم همواره مردم را برای پيوستن به او برانگيختم و فرمان دادم تا قبل از اين حوادث ناگوار به ياريش بشتابند، مردم را نهان و آشكار از آغاز تا انجام فرا خواندم، عده ای با ناخوشايندی آمدند و برخی به دروغ بهانه آوردند و بعضی خوار و ذليل بر جای ماندند. از خدا می خواهم به زودی مرا از اين مردم نجات دهد. به خدا سوگند اگر در پيكار با دشمن آرزوی من شهادت نبود و خود را برای مرگ آماده نكرده بودم دوست می داشتم حتی يك روز با اين مردم نباشم و هرگز ديدارشان نكنم. ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
شرح کلی و ساختاری نامه ۳۷ تا نامه ۳۵.mp3
4.45M
🔊 شرح کلی و ساختاری نامه ۳۷ تا نامه ۳۵ 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع 🌹 پویش«باعلی تا مهدی» علیهما السلام •┈┈••••✾•🌿🌹🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍🏻 باز نویسی تاریخ زندگی امیرمؤمنان علی (علیه السلام) به صورت داستانی از زبان ایشان 📃 قسمت شصت و دوم ❇️ عهدشکنی طلحه و زبیر 🔸طلحه و زبیر به دنبال سهم خواهی از حکومت 🔻[ در جریان اولین تقسیم بیت‌المال، که طلحه و زبیر ناامید از امتیازات خاص شده بودند با نقشه دیگری (طرح محرومیت هایشان در دوران عثمان) به سراغ من آمدند و درخواست واگذاری استانداری کوفه و بصره را به خودشان داشتند. من به آنان گفتم: ] 🔻نظر من این است که شما نزد من بمانید. من به وجود شما در کنار خودم افتخار می کنم و دوری شما موجب نگرانی و ناراحتی من خواهد بود! ❇️ دو شاخصه مهم یک مسئول 🔻[ با اصرار آن دو به آنها یادآور شدم: ] به آنچه خدا برای شما قرار داده است، راضی باشید تا من تصمیم بگیرم. البته بدانید که من در حکومت و امانتی که به من سپرده شده است، به کسی از اصحابم مسئولیت نمی‌دهم، مگر اینکه از دین‌داری و امانت‌داری او اطمینان داشته باشم و باطنش را بشناسم. ❇️ طلحه و زبیر به دنبال توطئه برای کسب قدرت 🔻[ طلحه و زبیر برای من پیامی فرستادند و از تغییر نظر خود و زمینه‌سازی‌هایی که برای حکومت من کرده بودند ( از قبیل: شوراندن مردم علیه عثمان، کشته شدن او، پیشتازی خود در بیعت، ترغیب مردم و بزرگان عرب برای بیعت، سختی‌هایی که در این راه متحمل شده بودند) سخن گفتند و اینکه به هیچ‌ یک از آرزوهای خود نرسیده بودند و شِکوِه از اینکه به جای آنها، به امثال مالک‌اشترها میدان داده بودم! به پیام‌آور گفتم: ] 🔻بازگرد و از طلحه و زبیر بپرس که چه چیزی آن‌ها را راضی می کند؟ [ او برگشت و گفت: آن‌ها استانداری کوفه و بصره را می‌خواهند. پاسخ دادم: ] 🔻نه. به خدا سوگند! اگر درخواست آن‌ها را اجابت کنم، نابسامانی شروع، فساد گسترش، بر شهرها از اطراف هجوم می آورند و امنیت مردم تهدید می شود. و در ادامه به آیه ۸۳ سوره قصص استناد کردم و آنها را از مکر و نیرنگ برحذر داشتم. " تِلْكَ الدَّارُ الْآخِرَةُ نَجْعَلُهَا لِلَّذِينَ لَا يُرِيدُونَ عُلُوًّا فِي الْأَرْضِ وَلَا فَسَادًا وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ؛ این سرای ﺁﺧﺮﺕ ﺭﺍ ﺑﺮﺍی ﻛﺴﺎنی قرار می‌دهیم که اراده‌ برتری‌جویی در زمین و فساد را ندارند و عاقبت نیک برای پرهیزکاران است". ❇️ طلحه و زبیر، شیفتگان قدرت و حکومت! 🔻[ عبدالله‌بن‌عباس نیز که می‌دانست مشکل طلحه و زبیر چیست و آن‌ دو علاقمند به داشتن مقامی هستند، به من گفت: بهتر است بصره را به زبیر و کوفه را به طلحه واگذار کنی، تا آن دو از جَوسازی علیه تو دست بردارند! خندیدم و به او گفتم: ] 🔻چه می‌گویی؟! در شهرهای کوفه و بصره نیروهای فراوان و اموال گسترده‌ای وجود دارد. اگر طلحه و زبیر به زمامداری ان دو شهر برسند، افراد سفیه و نادان را به سوی خود جلب می‌کنند و اشخاص ضعیف و ناتوان را آزار می‌دهند و با توانگران و قدرتمندان سازش خواهند کرد. 🔻اگر قرار بود کسی را به سبب رساندن نفع یا داشتن ضرر، به کار حکومت بگمارم، معاویه را بر شام می‌گماشتم و اگر نبود آنچه از این دو تن مشاهده کردم و نیز حرص و ولعشان برای رسیدن به ریاست و قدرت، شاید درباره آن‌ها تصمیم دیگری می‌گرفتم و مسئولیتی برایشان در نظر می‌گرفتم. منابع: ۱. قرآن‌کریم، سوره قصص، آیه۸۳ ۲. شرح نهج البلاغه، ج۱۱، ص۱۶ ۳. الإمامة والسیاسة، ج۱، ص۷۱ ۴. تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۸۰ 📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام ↩️ ادامه دارد...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨ 🌹شرح 🔹 تأثیر مستقیم روح و جسم بر یکدیگر 💠 درود خدا بر امیرالمؤمنین فرمود : كسی چيزی را در دل پنهان نكرد جز آنكه در لغزشهای زبان و رنگ رخسار آشكار خواهد شد. 🔰 یکی از علومی که امیرالمؤمنین (علیه السلام) بنیانگذارش بودند، علم مزاج شناسی یا طبع شناسی یا طبیعت شناسی انسان است. همه ما می دانیم که در طب سنتی یا اسلامی یا هر اسم دیگری، اعتقاد بر این است که ساختار وجودی انسان محصول چهار طبع یا مزاج است: ✅ گرم ✅ سرد ✅ خشک ✅ مرطوب امیرالمؤمنین (علیه السلام) اوّلین کسی است که این حقیقت را بیان کرده است. 🔻در خطبه اول نهج البلاغه میفرمایند: "سپس خداوند بزرگ، خاکی از قسمتهای گوناگون زمين، از قسمتهای سخت و نرم، شور و شيرين، گِرد آورد، آب را بر آن افزود تا گِلی خالص و آماده شد و با افزودن رطوبت، چسبناک گرديد که از آن اندامی شايسته و عضوهايی جدا و به يکديگر پيوسته آفريد. آن را خشکانيد تا محکم شد، خشکاندن را ادامه داد تا سخت شد تا زمانی معيّن و سرانجامی مشخّص اندام انسان کامل گرديد". 🔻 یا در خطبه۲۳۴ فرق بین مردم را با همدیگر را به خاطر تفاوت مبدأ طینتشان می دانند و میفرمایند : "علّت تفاوت های ميان مردم گوناگونیِ سرشتِ طینت آنان است ، زيرا آدميان در آغاز ترکيبی از خاک شور و شيرين، سخت و نرم بودند، پس آنان به ميزان نزديک بودن خاکشان با هم نزديکند و به اندازه دوری آن از هم دور و متفاوتند. يکی زيباروی و کم خرد، ديگری بلند قامت و کم همّت، يکی زشت روی و نيکوکار، ديگری کوتاه قامت و خوش فکر، يکی پاک سرشت و بداخلاق، ديگری خوش قلب و آشفته عقل و آن ديگر سخنوری دل آگاه است". 🔻 بر این اساس معلوم می شود که هم حالات روحی_روانی در جسم انسان اثر می گذارند ، هم حالات جسمی و دگرگونیهای جسمی در روح و روان انسان اثر می گذارند. آدم وقتی که غم سنگینی دارد، میل به غذا ندارد. درحالیکه غذا ظاهراً غذای جسم است. از آن طرف وقتی که مشکل مزاجی دارد از لحاظ روحی هم به هم ریخته است. بر این اساس یکی از نکات جالبی که مولا علی(علیه السلام) باز هم مبدع، آن بوده؛ یعنی اولین کسی بوده که این حقیقت را بیان کرده است، در حکمت ۲۶ نهج البلاغه است. 🔻امیرالمؤمنین در حکمت ۲۶ می فرمایند: "كسی چيزی را در دل پنهان نكرد مگر آنكه در لغزشهای زبان و رنگ رخسارش آشكار خواهد شد". 🔻یعنی چه؟ وقتی کسی خطایی کرده ، جرمی انجام داده، سعی میکند این را مخفی کند تا دیگران متوجه نشوند. حالا اگر یک بازجویی که حرفه ای است و تخصص دارد بنشیند و شروع کند آرام آرام حرفهایی برای او بزند که این شخص بترسد. مثلاً بعضی از اطلاعات خصوصی آن فرد را که خیال میکرده هیچکس ندارد رو کند، او وحشت میکند. وحشت که میکند، در طب سنّتی آمده که وجود ماده سودا در مغز موجب بروز تردید، حزن، اندوه، خیالات بد و انواع بیماریهای عصبی می شود که شدت و ضعف دارد. اینگونه افراد در هنگام وقوع هرگونه پیشامدی تعادل خود را از دست می دهند و دستپاچه میشوند. همچنین دچار ترس، وحشت، لکنت زبان ، لرزه، رعشه ، هیجان و تپش قلب و عوارض دیگر نیز می شوند. آن متهم وقتی که یکدفعه در معرض اطلاعاتی قرار میگیرد که انتظارش را نداشته، سودای مغزش بالا میرود. و در اثر این سردی ترسش دوباره بالاتر میرود و شدت این ترس و دلهره و نگزانی آنقدر بالا میرود که لکنت زبان پیدا میکند و رنگ جهره اش هم تغییر پیدا میکند. این حقیفت را ۱۴۰۰ سال پیش حضرت در حکمت ۲۶ بیان کرده اند و فرموده اند: "كسی چيزی را در دل پنهان نكرد جز آنكه در لغزشهای زبان و رنگ رخسارش آشكار خواهد شد". 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
شرح حکمت ۲۶ نهج البلاغه.mp3
5.54M
🌹سلسله جلسات ✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 📒 🔺تأثیر مستقیم روح و جسم بر یکدیگر 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
نامه ۳۴ تا نامه ۳۲.mp3
2.87M
🔈 نهج البلاغه گویا 🌹سهم روزانه نهج البلاغه ✅ نامه ۳۴ تا نامه ۳۲ ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
سهم مطالعه نهج البلاغه از نامه ۳۴ تا نامه ۳۲ ┄┄┅┅✿❀🍃🌼🍃❀✿┅┅┄┄ 📜 : نامه به محمّد بن ابی بکر در سال ۳۸ هجری و نصب مالک اشتر به فرمانداری مصر، برای دلجویی از محمد بن ابی بکر 🔹روش دلجویی از فرماندار معزول 🔻پس از ياد خدا و درود، به من خبر داده اند كه از فرستادن اشتر به سوی محل فرمانداريت ناراحت شده ای، اين كار را به دلیل کند شدن و سهل انگاریت ، يا انتظار كوشش بيشتری از تو انجام ندادم، اگر تو را از فرمانداری مصر عزل كردم، فرماندار جایی قرار دادم كه اداره آنجا بر تو آسان تر و حكومت تو در آن سامان خوش تر است. همانا مردی را فرماندار مصر قرار دادم كه نسبت به ما خيرخواه و به دشمنان ما سخت گير و درهم كوبنده بود، خدا او را رحمت كند که ايام زندگی خود را كامل و مرگ خود را ملاقات كرد، در حالی كه ما از او خشنود بوديم و خداوند خشنودی خود را نصيب او گرداند و پاداش او را چند برابر عطا كند. پس برای مقابله با دشمن سپاه را بيرون بياور و با آگاهی لازم به سوی دشمن حركت كن و با كسی كه با تو در جنگ است آماده پيكار باش. مردم را به راه پروردگارت بخوان و از خدا فراوان ياری خواه كه تو را در مشكلات كفايت می كند و در سختيهایی كه بر تو فرود می آيد ياريت می دهد. ان شاء الله ┄┄┅┅✿❀🍃🌼🍃❀✿┅┅┄┄ 📜 : نامه به قثم بن عباس، پسر عموی پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم ) در سال ٣٩ هجری که عوامل معاویه قصد توطئه در شهر مکه را داشتند. 🔹هشدار از تبليغات دروغين ياران معاويه در مراسم حج 🔻پس از ياد خدا و درود، همانا مأمور اطلاعاتی من در شام به من اطلاع داده كه گروهی از مردم شام برای مراسم حج به مكه می آيند، مردمی كوردل، گوشهايشان در شنيدن حق ناشنوا و ديده هايشان نابينا، كه حق را از راه باطل می جويند و بنده را در نافرمانی از خدا فرمان می برند، دين خود را به دنيا می فروشند و دنيا را به بهای سرای جاودانه نيكان و پرهيزكاران می خرند، در حالی كه در نيكی ها، انجام دهنده آن پاداش گيرد و در بديها جز بدكار كيفر نشود. پس در اداره امور خود هوشيارانه و سرسختانه استوار باش، نصيحت دهنده ای عاقل، پيرو حكومت، و فرمانبردار امام خود باش، مبادا كاری انجام دهی كه به عذرخواهی روی آوری نه به هنگام نعمتها شادمان و نه هنگام مشكلات سست باشی. با درود. ┄┄┅┅✿❀🍃🌼🍃❀✿┅┅┄┄ 📜 : نامه به معاويه 🔹افشای سياست استعماری معاويه 🔻ای معاويه! گروهی بسيار از مردم را به هلاكت كشاندی و با گمراهی خود فريبشان دادی و در موج سركش دريای جهالت خود غرقشان كردی، كه تاريكيها آنان را فرا گرفت و در امواج انواع شبهات غوطه ور گرديدند، كه از راه حق به بيراهه افتادند و به دوران جاهليت گذشتگانشان روی آوردند و به ويژگيهای جاهلی خاندانشان نازيدند، جز اندكی از آگاهان كه مسير خود را تغيير دادند، پس از آنكه تو را شناختند از تو جدا شدند و از ياری كردن تو به سوی خدا گريختند، زيرا تو آنان را به كار دشوار واداشتی و از راه راست منحرفشان ساختی. ای معاويه! در كارهای خود از خدا بترس و اختيارت را از كف شيطان درآور كه دنيا از تو بريده و آخرت به تو نزديك شده است. ┄┄┅┅✿❀🍃🌼🍃❀✿┅┅┄┄
شرح کلی و ساختاری نامه ۳۴ تا نامه ۳۲.mp3
4.51M
🔊 شرح کلی و ساختاری نامه ۳۴ تا نامه ۳۲ 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع 🌹 پویش«باعلی تا مهدی» علیهما السلام •┈┈••••✾•🌿🌹🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍🏻 باز نویسی تاریخ زندگی امیرمؤمنان علی (علیه السلام) به صورت داستانی از زبان ایشان 📃 قسمت شصت و سوم ❇️ عزیمت طلحه و زبیر به مکه 🔸سفر عمره؛ آغاز فتنه‌گری [ طلحه و زبیر در فرصتی خلوت سراغ من آمدند و برای رفتن به عمره اجازه خواستند. به آن دو گفتم: ] 🔻به خدا سوگند! شما قصد انجام عمره ندارید؛ بلکه به دنبال پیمان‌شکنی هستید و تصمیم گرفته‌اید به بصره بروید! [ آن دو سوگند یاد کردند که فقط قصد انجام عمره دارند. به آن‌ها گفتم: ] 🔻پس سوگند یاد کنید که شما قصد به فساد کشیدن امور مسلمانان را ندارید و به دنبال شکستن بیعت خود نیستید و فتنه‌انگیزی نخواهید کرد! [ سوگند‌های بزرگی یاد کردند و در نهایت اجازه گرفتند. پس از رفتن آنها عبدالله‌ابن‌عباس آمد و گفت: از طلحه و زبیر شنیدم که از شما اجازه عمره را دریافت کرده‌اند. گفتم: ] 🔻آری، آنها برای به جا آوردن عمره از من اجازه گرفتند و من نیز اجازه دادم و البته پس از آنکه تعهد مؤکد از آنها گرفتم که مکر و حیله‌ای در کارشان نباشد و به دنبال بیعت شکنی نروند و مفسده انگیزی نکنند. ای فرزند عباس! به خدا سوگند، آنها قصدی ندارند جز برپا کردن فتنه و گویا آنها را می‌بینم که به مکه رفته و خود را برای جنگ با من آماده می‌سازند! زیرا یعلی‌بن‌منیه، آن مرد خائن و فاجر، اموال عراق و ایران را به مکه منتقل کرده است و در اختیار این دو می‌گذارد تا در برابر من به کار گیرند و خون شیعیان و یاران من را بر زمین بریزند! [ ابن عباس پرسید: شما با داشتن این اطلاعات، چرا به آنها اجازه خروج دادید و چرا دستور زندانی کردن آنها را صادر نکردید! به وی پاسخ دادم: ] 🔻ای فرزند عباس! آنها هنوز فتنه را آغاز نکرده‌اند. آیا از من می‌خواهی که آغازگر ظلم باشم و قبل از اینکه در کار خوب پیش قدم باشم دست به رفتار ناشایست بزنم؟! کسانی را بر اساس احتمال و اتهام مجازات کنم و قبل از آنکه کاری کرده باشند، با آنها خصمانه روبرو شوم؟! نه به خدا سوگند، من از وظیفه‌ای که خداوند متعال بر عهده‌ام گذاشته است، عدول نخواهم کرد و لحظه‌ای از عدالت و کلام حق فاصله نخواهم گرفت. ‏ای فرزند عباس! من به آن دو اجازه رفتن به عمره را دادم و البته از نیت و قصد آنها نیز خبر دارم؛ اما به یاری خداوند امید دارم و از خدا کمک می طلبم. 🔻به خدا سوگند، آن دو در جنگ کشته خواهند شد و خیال‌ها و پندار‌هایشان نقش بر آب خواهد شد و به آرزویشان نخواهند رسید! آری، خداوند آن دو را به دلیل ظلمی که بر من روا می‌دارند و بیعت مرا می‌شکنند و علیه من شورش می‌کنند، گرفتار خواهد کرد! ❇️ ناکامی و مرگی بی‌افتخار در انتظار فتنه‌گران 🔻[ به من خبر رسید که طلحه و زبیر در مسیر مکه، به هر کس که می‌رسند می‌گویند: ما تحت فشار و اجبار با علی بیعت کردیم و این بیعت باطل است و بیعتی بر گردن ما نیست! من نیز گفتم: ] 🔻خداوند آن دو را از رحمتش دور سازد! به خدا سوگند یقین دارم که آنها به زودی خودشان را در معرض کشته شدن قرار می‌دهند، آن‌هم به بدترین و خبیث‌ترین نوع کشته شدن. آنها کسی را با خود همراه می‌کنند که در شوم‌ترین روزها به ملاقاتش می‌روند! به خدا سوگند، آنها قصد انجام عمره ندارند. آنها با چهره دروغگویان نزد من آمدند و با سیمای بیعت شکنان و عهدشکنان از نزد من بازگشتند. به خدا سوگند، پس از امروز، هر ملاقاتی میان من و آنها رخ دهد، در نبردی سخت خواهد بود که آنها خود تدارک دیده‌اند و در همان نبرد، خودشان را به کشتن خواهند داد. خداوند آن‌ها را از رحمتش دور و دورتر بدارد. 📚منابع: ۱. الجمل، ص۱۶۶ ۲. شرح نهج البلاغه، ج۱، ص۲۳۲ ۳. تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۸۰ ۴. الخرائج و الجرائح، ج۱،ص۱۹۹ 📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام ↩️ ادامه دارد...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شرح حکمت ۲۷ بخش اول.mp3
5.89M
🌹سلسله جلسات ✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 📒 / قسمت اول 🔺بیماری، درد و درمان در نهج البلاغه1⃣ 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨ 🌹شرح 1⃣ 🔹 بیماری، درد و درمان در نهج البلاغه 💠 و درود خدا بر امیرالمؤمنین فرمود: "با درد خود بساز، چندان كه با تو سازگار است". 🔰 یکی از موضوعاتی که در نهج البلاغه شریف به آن پرداخته شده است، مسأله بیماری و درد جسمانی است. مثل همه موضوعاتی که وقتی امیرالمؤمنین (علیه السلام) در آنها ورود می کنند، ظرائف و نکات عمیقی از آن استخراج میکنند، که کس دیگری به آن دست پیدا نکرده است، ماجرای بیماری و درد هم یکی از همین موضوعات است که نکات خیلی جالبی در نهج البلاغه پیرامون آن پیدا می شود. ما در سه بخش بررسی میکنیم : 1⃣ بیماری 2⃣ درد 3⃣ درمان 🔻اول برویم سراغ بیماری: مولا علی (علیه السلام) در نهج البلاغه در حکمت ۳۸۸ برای بلاها، مراتبی را بیان فرموده است که بخشی از آن مربوط به بیماری تن و یک بخشی از آن مربوط به صحّت بدن است. 🔻در حکمت ۳۸۸ می فرمایند: "آگاه باشید که فقر نوعی بلاست و سخت تر از فقر بیماری تن است و سخت تر از بیماری تن، بیماری قلب است. آگاه باشید که همانا عامل تندرستی تقوای دل است". 🔻یک نمونه از این بیماریهای دل را که منجر میشود بدن انسان هم از سلامتی محروم بشود، حسادت معرفی کرده اند و درحکمت ۲۲۵ می فرمایند: از غفلت حسودان نسبت به سلامتی جسمشان تعجب می کنم. کنایه از اینکه چرا حسود متوجه نیست که با حسادتی که در درون خودش شعله ور کرده به جسم خودش ضرر میزند. 🔻در حکمت ۱۰۸ امیرالمؤمنین (علیه السلام) نسبت به مرضهای قلب، یک حکایتی و حکمت بسیار بسیار جالب دارند. می فرمایند: "به رگهای درونی انسان پاره گوشتی آويخته كه شگرف ترين اعضا درونی اوست و آن قلب است، چيزهایی از حكمت و چيزهایی متفاوت با آن، در او وجود دارد. پس اگر در دل اميدی پديد آيد، طمع آن را خوار گرداند و اگر طمع بر آن هجوم آورد حرص آن را تباه سازد و اگر نوميدی بر آن چيره شود تأسف خوردن آن را از پای درآورد، اگر خشمناك شود كينه توزی آن فزونی يابد و آرام نگيرد، اگر به خشنودی دست يابد، خويشتن داری را از ياد برد و اگر ترس آن را فراگيرد پرهيز كردن آن را مشغول سازد و اگر به گشايشی برسد، دچار غفلت زدگی شود و اگر مالی به دست آورد، بی نيازی آن را به سركشی كشاند و اگر مصيبت ناگواری به آن رسد، بی صبری رسوايش كند، و اگر به تهيدستی مبتلا گردد، بلاها او را مشغول سازد و اگر گرسنگی بی تابش كند، ناتوانی آن را از پای درآورد و اگر زيادی سير شود، سيری آن را زيان رساند، پس هرگونه كندروی برای آن زيانبار و هر گونه تندروی برای آن فسادآفرين است". این یک بخشی از نسبت بین عقل و بدن است. 🔻 مسأله دیگری که در نهج البلاغه به آن پرداخته شده است و این روزها به بهانه کرونا خیلی در فضای مجازی و غیر مجازی گفتگو می شود، مسأله سرایت بیماری از شخصی به شخص دیگر است، که ان شاءالله در بخش بعدی توضیح خواهم داد. 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
سهم مطالعه نهج البلاغه.mp3
2.49M
🔈 نهج البلاغه گویا 🌹سهم روزانه نهج البلاغه ✅ نامه ۳۱ بند ۱ تا بند۳ ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
سهم مطالعه نهج البلاغه نامه ۳۱ بند ۱ تا بند ۳ ┄┄┅┅✿❀✨🦋✨❀✿┅┅┄┄ 📜 : نامه امیرالمؤمنین (علیه السلام) به امام حسن مجتبی (علیه السلام) زمانی که از جنگ صفین باز می گشت (قسمت اول) 1⃣ انسان و حوادث روزگار 🔻 از پدری فانی، اعتراف دارنده به گذشت زمان، زندگی را پشت سر نهاده كه در سپری شدن دنيا چاره ای ندارد مسكن گزيده در جايگاه گذشتگان و كوچ كننده فردا به فرزندی که امیدوار به چيزی است كه به دست نمی آيد، رونده راهی كه به نيستی ختم می شود، در دنيا هدف بيماريها ، در گرو روزگار و در تيررس مصائب، گرفتار دنيا، سودا كننده دنيای فريب كار، وام دار نابوديها، اسير مرگ، هم سوگند رنجها، هم نشين اندوهها، آماج بلاها، به خاك در افتاده خواهشها وجانشين گذشتگان است. پس از ستايش پروردگار، همانا گذشت عمر و چيرگی روزگار و روی آوردن آخرت، مرا از ياد غير خودم باز داشته و تمام توجه مرا به آخرت كشانده است، كه به خويشتن فكر ميكنم و از غير خودم روی گردان شدم، كه نظرم را از ديگران گرفت و از پيروی خواهشها باز گرداند و حقيقت كار مرا نماياند و مرا به راهی كشاند كه شوخی بر نمی دارد و به حقيقتی رساند كه دروغی در آن راه ندارد. و تو را ديدم كه پاره تن من، بلكه همه جان منی، آنگونه كه اگر آسيبی به تو رسد به من رسيده است و اگر مرگ به سراغ تو آيد، زندگی مرا گرفته است، پس كار تو را كار خود شمردم و نامه ای برای تو نوشتم تا تو را در سختيهای زندگی رهنمون باشد. حال من زنده باشم يا نباشم. 2⃣ مراحل خودسازی 🔻پسرم همانا تو را به ترس از خدا سفارش ميكنم كه پيوسته در فرمان او باشی و دلت را با ياد خدا زنده كنی و به ريسمان او چنگ زنی، چه وسيله ای مطمئن تر از رابطه تو با خداست اگر سر رشته آن را در دست گيری. دلت را با اندرز نيكو زنده كن، هوای نفس را با بی اعتنایی به حرام بميران، جان را با يقين نيرومند كن و با نور حكمت روشنایی بخش و با ياد مرگ آرام كن، به نابودی از او اعتراف گير و با بررسی تحولات ناگوار دنيا به او آگاهی بخش و از دگرگونی روزگار و زشتيهای گردش شب و روز او را بترسان تاريخ گذشتگان را بر او بنما و آنچه كه بر سر پيشينيان آمده است به يادش آور در ديار و آثار ويران رفتگان گردش كن و بينديش كه آنها چه كردند از كجا كوچ كرده و در كجا فرود آمدند از جمع دوستان جدا شده و به ديار غربت سفر كردند، گويا زمانی نمی گذرد كه تو هم يكی از آنانی پس جايگاه آينده را آباد كن، آخرت را به دنيا مفروش و آنچه نميدانی مگو و آنچه بر تو لازم نيست بر زبان نياور و در جادّه ای كه از گمراهی آن می ترسی قدم مگذار زيرا خودداری به هنگام سرگردانی و گمراهی، بهتر از سقوط در تباهی هاست. 3⃣ اخلاق اجتماعی 🔻به نيكی ها امر كن و خود نيكوكار باش و با دست و زبان بدی ها را انكار كن و بكوش تا از بدكاران دور باشی و در راه خدا آنگونه كه شايسته است تلاش كن و هرگز سرزنش ملامتگران تو را از تلاش در راه خدا باز ندارد. برای حق در مشكلات و سختيها شنا كن، شناخت خود را در دين به كمال رسان، خود را برای استقامت برابر مشكلات عادت ده، كه شكيبایی در راه حق عادتی پسنديده است، در تمام كارها خود را به خدا واگذار، كه به پناهگاه مطمئن و نيرومندی رسيده ای، در دعا با اخلاص پروردگارت را بخوان، كه بخشيدن و محروم كردن به دست اوست و فراوان از خدا درخواست خير و نيكی داشته باش. وصيّت مرا بدرستی درياب و به سادگی از آن نگذر، زيرا بهترين سخن آن است كه سودمند باشد، بدان علمی كه سودمند نباشد، فايده ای نخواهد داشت و دانشی كه سزاوار ياد گيری نيست سودی ندارد. ┄┄┅┅✿❀✨🦋✨❀✿┅┅┄┄
شرح کلی و ساختاری نامه ۳۱ بند ۱ تا ۳.mp3
3.9M
🔊 شرح کلی و ساختاری نامه ۳۱ بند ۱ تا بند ۳ 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع 🌹 پویش«باعلی تا مهدی» علیهما السلام •┈┈••••✾•🌿🌹🌿•✾•••┈┈•
باعلی تامهدی علیهما السلام
💛 نرم افزار رساله و استفتائات ۱۲ مرجع 💛 مرکزتخصصی‌نماز 💠 @namazm
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍🏻 باز نویسی تاریخ زندگی امیرمؤمنان علی (علیه السلام) به صورت داستانی از زبان ایشان 📃 قسمت شصت و چهارم ❇️ پیوند ناراضیان برای فتنه‌ای بزرگ 🔻[ پیوسته از مکه اخبار بیعت‌شکنی طلحه و زبیر و همراهی عایشه با آن دو به ما می‌رسید. توجه همگان به این اخبار جلب شده بود. خطبه‌ای خواندم و در آن به مردم گوشزد کردم: ] 🔻خداوند متعال پیامبری برای هدایت برانگیخت، با کتابی به‌حق گویا و با دستوری استوار. کسی هلاک نشود، جز آن‌که تبهکار باشد. بدعت‌ها به رنگ حق در‌آمده و موجب تباهی امت می شود؛ مگر خداوند ما را از آنها ایمن بدارد [ اما نگران نباشید: زیرا ] حکومتی که از جانب خدا برپاست، حافظ شماست. پس بدون نفاق و کراهت فرمان خدا را گردن نهید. به خدا سوگند، راه درست این است و اگر سستی کنید، خداوند دولت اسلام را از شما خواهد گرفت و پس از آن هرگز آن را به شما باز نخواهد داد و در دست دیگران قرار خواهد داد. 🔻ناکثین عهدشکن که هریک به دلیلی از قدرت من ناراضی‌اند، اکنون به یکدیگر پیوسته‌اند و من تا آنجا که برای وحدت و جماعت شما احساس خطر نکنم، صبر خواهم کرد. آنان برای اجرای آرزوهای خود، اگر فرصتی پیدا کنند، نظام اسلامی را متزلزل می‌کنند و کار مسلمانان را از هم می‌پاشند. آن‌ها از روی حسادت به کسی که خداوند حکومت را به او بخشیده است، به طلب دنیا برخاسته‌اند. می‌خواهند کار را به گذشته بازگردانند. حقی که شما به گردن ما دارید، عمل کردن به کتاب خدا و سنت رسول خدا صلی الله علیه و آله و قیام به حق و برپاداشتن سنت اوست. ❇️ اطلاع رسانی به مردم درباره توطئه‌گران [ در مکه، طلحه و زبیر و عایشه مردم را به شورش علیه من دعوت می‌کردند و آماده حرکت به سمت بصره می‌شدند. برای آماده کردن مردم به مقابله با آنان خطبه‌ای خواندم: ] 🔻خداوند متعال محمد صلی الله علیه و آله را برای هدایت همه مردم مبعوث کرد و او را برای همه جهانیان رحمت قرار داد. او نیز مأموریت خویش را به بهترین شکل انجام داد و پیام پروردگارش را به مردم رساند. خداوند به برکت وجود او، اوضاع از هم گسیخته را نظام بخشید، مردم پراکنده را گرد هم آورد، گسست‌ها را ترمیم کرد، راه‌ها را امن و خون‌های مردم را حفظ کرد. خداوند به واسطه او، میان کینه‌توزان و دشمنان و آتش‌های افروخته از حقد و کینه و عداوت‌های پابرجای در دل‌ها، دوستی و الفت پدید آورد. آنگاه او را به سوی خویش فراخواند، در حالی که از او کمال رضایت را داشت؛ زیرا در هیچ‌یک از امور رسالتش کوتاهی نکرده بود و تقصیری در تبلیغ رسالت نداشت. 🔻پس از رحلت رسول خدا صلی الله علیه و آله پیشامدهای ناگوار و کشمکش‌هایی در امر جانشینی آن حضرت واقع شد، تا آنکه ابوبکر زمام خلافت را در دست گرفت و بعد از او، عمر و پس از وی نیز عثمان به خلافت رسید. درباره حوادث دوران عثمان و سرنوشت وی اطلاع کافی دارید. تا این که سراغ من آمدید و از من درخواست کردید تا بیعت شما را بپذیرم. اما من حاضر به قبول بیعت نشدم و شما اصرار کردید. دست خود را بستم و شما با فشار بازش کردید. دستم را عقب کشیدم و شما دستم را گرفتید و به سوی خود کشیدید. برای بیعت با من، همانند شتران تشنه که اطراف برکه گرد می‌آیند، اطراف‌ من اجتماع کردید و چنان هجوم آوردید که گمان کردم در فشار جمعیت کشته خواهم شد یا برخی از شما در این ازدحام کشته خواهید شد. در نهایت، دست خود را گشودم و با کمال اختیار با من بیعت کردید. 🔻طلحه و زبیر نخستین افرادی بودند که با من بیعت کردند. آن‌ها بدون هیچ اجبار و اکراهی و در کمال آزادی با من بیعت کردند؛ اما اندکی از بیعتشان نگذشته بود که برای رفتن به عمره از من اجازه گرفتند و خدا می‌داند که آنان قصد نیرنگ و خدعه کردن داشتند. من برای اتمام حجت، با آن‌ها تجدید عهد کردم تا برای امت اسلام فتنه‌انگیزی نکنند. آن‌ها نیز تعهد دادند که بر عهد خویش وفادار بمانند؛ اما به عهد خود وفا نکرده و نقض بیعت کردند. شگفتا که این بی وفاها در مقابل ابوبکر و عمر مطیع و رام بودند؛ ولی با من به مخالفت برخاستند! با اینکه من کمتر از آن دو نفر نیستم و اگر بخواهم می‌گویم... . 🔻پروردگارا! داد مرا از این‌ها بگیر که حق مرا ضایع کردند و امر مرا کوچک انگاشتند و مرا بر آن‌ها پیروز کن. 📚منابع: ۱. نهج البلاغه، خطبه ۱۶۹ ۲. تاریخ طبری، ج۳، ص۴۶۶ ۳. الإرشاد، ج۱، ص۲۴۴ ۴. الإحتجاج، ج۱، ص۱۶۱ 📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام ↩️ ادامه دارد...