شرح کلی و ساختاری خطبه ۱۶۵.mp3
3.32M
🔊 شرح کلی و ساختاری خطبه ۱۶۵
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
🌹 پویش «باعلی تا مهدی» علیهما السلام
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
•┈┈••••✾•🌿🌹🌿•✾•••┈┈•
سهم #روز_صد_وسی_ام مطالعه نهج البلاغه خطبه ۱۶۵
┄┄┅┅✿❀🌿🌺🌿❀✿┅┅┄┄
📜 #خطبه165
{قسمت_سوم}
6⃣ شگفتی آفرينش جانداران كوچک
♦️پاک و برتر است خدايی که در اندام مورچه و مگس ريز، پاها پديد آورد و جانداران بزرگتر از آنها، از ماهيان دريا و پيلان عظيم الجثّه را نيز آفريد و بر خود لازم شمرد، که هيچ کالبد جانداری را وانگذارد و به درستی اداره اش نمايد، جز آن که ميعادگاهش را مرگ و پايان راهش را نيستی قرار داد.
7⃣ وصف ويژگيهای بهشت
♦️ اگر با چشم دل به آنچه که از بهشت برای تو وصف کرده اند بنگری، از آنچه در دنياست دل می کنی، هر چند شگفتی آور و زيبا باشد و از خواهش های نفسانی و خوشی های زندگانی و منظره های آراسته و زيبای آن کناره می گيری و اگر فکرت را به درختان بهشتی مشغول داری که شاخه هايشان همواره به هم می خورند و ريشه های آن در توده های مشک پنهان و در ساحل جويباران بهشت قرار گرفته، آبياری می گردند و خوشه هايی از لؤلؤ آبدار به شاخه های کوچک و بزرگ درختان آويخته و ميوه های گوناگونی که از درون غلاف ها و پوشش ها سر بيرون کرده اند، سرگردان و حيرت زده می گردی. شاخه های پر ميوه بهشت که بدون زحمتی خم شده در دسترس قرار گيرند، تا چيننده آن هر گاه که خواهد برچينَد، مهمانداران بهشت، گِرد ساکنان آن و پيرامون کاخ هايشان در گَردشند و آنان را با عَسَل های پاکيزه و شراب های گوارا پذيرايی کنند. آنها کسانی هستند که همواره از کرامت الهی بهره مندند تا آنگاه که در سرای ثابت خويش فرود آيند و از نقل و انتقال سفرها آسوده گردند. ای شنونده! اگر دل خود را به منظره های زيبايی که در بهشت به آن می رسی مشغول داری، روح تو با اشتياق فراوان به آن سامان پرواز خواهد کرد و از اين مجلس من، با شتاب به همسايگی اهل قبور خواهی شتافت. خداوند با لطف خود، من و شما را از کسانی قرار دهد که با دل و جان برای رسيدن به جايگاه نيکان تلاش می کنند.
┄┄┅┅✿❀🌿🌺🌿❀✿┅┅┄┄
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
#خاطرات_امیر_المومنین_علیه_السلام
✍🏻 بازنویسی تاریخ زندگی امیرمؤمنان علی (علیه السلام) به صورت داستانی از زبان ایشان
📃 قسمت صد و شانزدهم
❇️ پشیمانی به هنگام مرگ!
[ برای اتمام حجت، توسط شریحبنهانی به عمروبنعاص پیام دادم: ]
🔻برترین بندگان نزد خداوند کسی است که محبوبترین کار نزد وی، عمل به حق باشد؛ گرچه موجب نقصان در دنیای او شود و دورترین بندگان از خداوند کسی است که محبوبترین کار نزد او، عمل به باطل باشد؛ چون موجب فزونی و ازدیاد بهرههای دنیوی وی شود.
ای عمرو، به خدا سوگند تو خوب میدانی که جایگاه حق کجاست! پس چرا خود را به نادانی میزنی؟ آیا به طمع اندک بهرهای که به تو میرسد، دشمن خدا و دشمنی اولیای خدا شدهای؟ به خدا سوگند که هر بهرهای به تو رسد به زودی از کف خواهی داد. پس، از خائنان حمایت مکن و پشتیبان ستمگران مباش. من میدانم روزی پشیمان خواهی شد و آن روز، روز مرگت خواهد بود. زود باشد که آرزو کنی ای کاش با هیچ مسلمانی دشمنی نمیکردی و برای زمامداری، رشوهای نمیستاندی.
❇️ پاسخی به اتهامهای عمروبنعاص
[ اطلاع دادند که عمروبنعاص در میان مردم شام علیه من سخنرانی کرده و به من اتهاماتی زده است. خطبه ای ایراد کردم و به برخی از گزافهگوییهای وی پاسخ دادم: ]
🔻از پسر نابغه در شگفتم! به اهل شام القا میکند که من بسیار مزاح میکنم و اهل سرگرمی و لهو و بازیچهام و بسیار شوخی میکنم و بازی را دوست دارم! او سخنی باطل بر زبان رانده و زبان به گناه آلوده کرده است. بدانید که بدترین سخن، دروغ است و او حرف میزند و دروغ میگوید و نیز وعده میدهد و بر هم میزند. اگر چیزی از او بخواهند، بخل میورزد؛ ولی اگر خود او چیزی بخواهد، پافشاری میکند و با اصرار میستاند. اگر پیمانی ببندد، در آن خیانت میکند و حق خویشاوندی بهجای نمیآورد. او هنگامی که جنگ فرا رسد، بسیار امر و نهی کند تا خود را فرماندهای دلیر جلوه دهد؛ ولی این تا زمانی است که شمشیرها از نیام بر نیامده اند. هنگامی که شمشیرها از نیام خارج شوند، بزرگترین نیرنگ او این است که عورت خود را گشاید و به مردم بنمایاند. به خدا سوگند، یاد مرگ مرا از هر بازیچه و مزاحی باز میدارد؛ اما فراموشی آخرت نگذارد که عمروبنعاص سخن حق بر زبان بیاورد. او با معاویه بیعت نکرد مگر به این شرط که معاویه مصر را به او ببخشد و در برابر ترک دینش، رشوهای اندک به او عطا کند.
❇️ بسیج عمومی برای جنگ با معاویه
🔸شما شایستگانید
[ هنگامی که خبر آمادگی معاویه برای جنگ را دریافت کردم به مردم گفتم: ]
🔻ای مردم، اهل شام با معاویه بیعت کردهاند و معاویه به جز آنان یار و یاوری ندارد که به یاریاش بشتابند؛ ولی شما مردم حجازید و مردم عراق و یمن و مصر.
اهل شام معاویه را بین خودشان و خدا قرار دادهاند؛ در صورتی که معاویه نه در دنیا و نه در آخرت، صاحب دعوتی نیست و جایگاهی ندارد. آنان با رومیان پیمانی بستهاند که بر اساس آن، اگر شما بر لشکریان معاویه پیروز شوید، آنان از مردم روم یاری طلبند و به سرزمین آنان بروند و اگر آنان بر شما پیروز شوند، نهایت کارتان مرگ است و فقط به سوی خدا میتوانید بگریزید. معاویه گمان کرده است مردم شام اهل استقامت و پیروزی هستند؛ ولی به جان خودم سوگند، شما بدین دو صفت از آنان شایستهترید؛ زیرا شما مهاجران و انصار و تابعان نیکو هستید. آری، امروز روز صبر است و فردا روز پیروزی.
📚منابع:
۱. الکامل، ج۳، ص۳۲۹
۲. نهج البلاغه، خطبه ۸۴
۳. الغارات، ج۲، ص۳۵۲
۴. أنساب الأشراف، ج۲، ص۱۲۷
۵. الإحتجاج. ج۱، ص۱۸۲
۶. الامامة و السیاسة، ج۱، ص۱۲۴
📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام
↩️ ادامه دارد...
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
شرح حکمت ۱۶۲ نهج البلاغه.mp3
6.1M
🌹سلسله جلسات #درسهای_نهج_البلاغه
✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه
📒 #حکمت162
⭕️ ضرورت رازداری
🎙حجت الاسلام #مهدوی_ارفع
✨ بسم الله الرحمن الرحیم✨
🌹 شرح #حکمت162
🔷 ضرورت رازداری
🔰 درود خدا بر امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمود: آن كس كه راز خود را پنهان دارد، اختيار آن در دست اوست.
🔻امیرالمؤمنین (علیه السلام) در حکمت ۱۶۲ نهج البلاغه می فرمایند: آن کس که راز خود را پنهان دارد، اختیار آن در دست اوست.
🔻 به هر حال هر انسانی برای خودش اسراری دارد، مثل عیوبی که دارد و نمی خواهد کسی از آنها باخبر بشود، مثل سابقه ای که دارد و نمی خواهد کسی از آن باخبر بشود ،اموالی که دارد نمی خواهد همه بدانند یا هر چیز دیگری که دوست ندارد به دلایل موجه، دیگران در جریانش قرار بگیرند.
🔻 امیرالمؤمنین (علیه السلام) در مورد راز توصیه هایی در نهج البلاغه دارند از جمله همین حکمت ۱۶۲ که می فرمایند: تا وقتی که این راز را در خودت پنهان می کنی ،اختیارش در دست خودت است.
در حکمت ۳۸۱ همین مفهوم را یک مقداری بازتر می فرمایند: سخن در بند توست تا آن را نگفته باشی، اما وقتی گفتی تو در بند آن هستی. پس زبانت را نگهدار، آنچنان که طلا و نقره خود را نگه می داری زیرا چه بسا سخنی که نعمتی را طرد یا نعمتی را جلب میکند. مادامی که حرف نزدی اختیار در دست خودت است، اما به محض اینکه زبان گشودی و سخن گفتی دیگر اختیار تو در دست آن است یعنی آثار و تبعات آن را تو باید دنباله روی کنی.
🔻با این نگاه مولا علی(علیه السلام) در حکمت ۶ نهج البلاغه نگهداری راز در سینه را نشانه عاقل میدانند و میفرمایند: «صَدْرُ الْعَاقِلِ صُنْدُوقُ سِرِّهِ» ؛ سینه خردمند صندوق راز اوست. و ما باید بیاموزیم که برای رسیدن به اهداف خودمان با برنامه ریزیهایی که میکنیم، یکی از مهمترین شروط این است که کاری را که میخواهیم انجام بدهیم تا وقتی به نتیجه نرسیده به هر کسی اعلانش نکنیم. اگر می خواهیم برنامه ای اقتصادی داشته باشیم، برنامه ای عبادی داشته باشیم، برنامه مطالعاتی میخواهیم داشته باشیم، هر هدفی را می خواهیم برایش برنامه ریزی کنیم، راه پیروز شدن در آن هدف و برنامه این است که مراقب باشیم این قصد و برنامه و هدف خودمان را به کسانی که ارتباطی به آنها ندارد و نیازی نیست چیزی بدانند، جلو جلو اعلان نکنیم.
🔻در حکمت ۴۸ حضرت پیروزی و دست یافتن به ظفر را دارای یک فرایندی می دانند که اوج آن رازداری است. پیروزی در دوراندیشی و دوراندیشی در به کار گیری درست اندیشه و به کارگیری درست اندیشه مشروط به راز داری است.
🔸بنابراین اگر کسی راز دار نباشد ، طرح و اندیشه و برنامه و نقشه ای که ریخته است را نمی تواند پیاده کند و اگر نتواند درست کار و نقشه اش را پیاده کند، آن اهداف دور را نمی تواند به دست بیاورد و اگر نتواند به اهداف دوری که برنامه ریزی کرده برسد، قاعدتاً دیگر پیروز نیست.
بنابراین ما باید مراقبت کنیم که حرفهایی که می زنیم آیا حامل اسرار ما به دیگران هست یا نه؟ و آیا دیگران ضرورتی دارد از اسرار ما باخبر باشند یانه؟ یک بار دیگر در پایان حکمت ۱۶۲ را می خوانیم حضرت میفرمایند: آنکس که راز خود را پنهان دارد اختیار آن در دست اوست.
🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
فضیلت21کتاب 1001داستان از زندگانی حضرت علی علیه السلام.mp3
1.18M
✅ #نمی_از_دریای #فضایل_امیرالمومنین_علیه_السلام
💠 سؤال مردی که اهل بهشت است
🔵 #فضیلت_21
🔹حبل الله کیست ؟
🌿 چرا علی (علیه السلام) در تمام نمازها توحید می خواند؟ (شرح مختصر روایت در همین فایل صوتی)
📚 منبع : فضیلت 21 از کتاب 1001 داستان از زندگی امام علی (علیه السلام)
┅•═༅𖣔✾🌹✾𖣔༅═•┅
سهم #روز_صد_وسی_ویکم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۱۶۴ تا ۱۶۳
┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄
📜 #خطبه164 : (در سال ٣٤ هجری مردم در اطراف امام (علیه السلام ) جمع شده و از عثمان شکایت کردند و از او خواستند که با عثمان صحبت کند تا از اشتباهات خود دست بردارد. )
🔹هشدار دادن به عثمان
♦️همانا مردم پشت سر من هستند و مرا ميان تو و خودشان ميانجی قرار داده اند، به خدا نمی دانم با تو چه بگويم؟ چيزی را نمی دانم که تو ندانی. تو را به چيزی راهنمايی نمی کنم که نشناسی. تو می دانی آنچه ما می دانيم. ما به چيزی پيشی نگرفته ايم که تو را آگاه سازيم و چيزی را در پنهانی نيافته ايم که آن را به تو ابلاغ کنيم. ديدی چنان که ما ديديم، شنيدی چنان که ما شنيديم، با رسول خدا(صلی الله علیه و آله) بودی چنان که ما بوديم، پسر ابوقُحافه «ابابکر» و پسر خطّاب، در عمل به حق، از تو بهتر نبودند. تو به رسول خدا(صلی الله علیه و آله) در خويشاوندی از آن دو نزديک تری و داماد او شدی که آنان نشدند. پس خدا را، خدا را، پروا کن! سوگند به خدا! تو کور نيستی تا بينايت کنند، نادان نيستی تا تو را تعليم دهند، راه ها روشن است و نشانه های دين برپاست. پس بدان که برترين بندگان خدا در پيشگاه او رهبر عادل است که خود هدايت شده و ديگران را هدايت می کند، سنّت شناخته شده را برپا دارد و بدعت ناشناخته را بميراند. سنّت ها روشن و نشانه هايش آشکار است، بدعت ها آشکار و نشانه های آن برپاست و بدترين مردم نزد خدا، رهبر ستمگری است که خود گمراه و مايه گمراهی ديگران است، که سنّت پذيرفته را بميراند و بدعت ترک شده را زنده گرداند. من از پيامبر خدا (صلی الله علیه و آله) شنيدم که گفت: «روز قيامت رهبر ستمگر را بياورند که نه ياوری دارد و نه کسی از او پوزش خواهی می کند، پس او را در آتش جهنّم افکنند و در آن مانند سنگ آسياب می چرخد، تا اينکه به قعر دوزخ رسيده، به زنجير کشيده شود.» من تو را به خدا سوگند می دهم که امام کشته شده اين امّت مباشی، چرا که پيش از اين گفته می شد. در ميان اين امّت، امامی به قتل خواهد رسيد که دَرِ کشتار تا روز قيامت گشوده خواهد شد و کارهای امّت اسلامی با آن مشتبه شود و فتنه و فساد در ميانشان گسترش يابد، تا آنجا که حق را از باطل نمی شناسند و به سختی در آن فتنه ها غوطه ور می گردند. برای مروان چونان حيوان به غارت گرفته مباش که تو را هر جا خواست براند، آن هم پس از ساليانی که از عمر تو گذشته و تجربه ای که به دست آورده ای. (عثمان گفت: «با مردم صحبت کن که مرا مهلت دهند تا از عهده ستمی که به آنان رفته برآيم» ) امام(علیه السلام) فرمود: آنچه در مدينه است به مهلت نياز ندارد، و آنچه مربوط به بيرون مدينه باشد تا رسيدن فرمانت مهلت دارند.
┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
سهم #روز_صد_وسی_ویکم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۱۶۴ تا ۱۶۳
┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄
📜 #خطبه163
1️⃣ خداشناسی
♦️سپاس خداوندی را سزاست که آفريننده بندگان و گستراننده زمين و جاری کننده آب در زمين های پَست و روياننده گياه در کوه ها و تپّه های بلند می باشد، نه اوّل او را آغازی و نه اَزَلی بودن او را پايانی است، آغاز هر چيزی و جاويدان است و پايدار و ماندگار بدون مدّت و زمان است. پيشانی بندگان در برابر عظمت او به خاک افتاده، و لب ها در اعتراف به يگانگی او در حرکتند. به هنگام آفرينش برای هر پديده ای حدّ و مرزی قرار داد تا برای وجود بی نهايت او همانندی نباشد. گمان ها خدا را با اندازه ها و حرکت ها و اندام ها و آلت ها نمی توانند اندازه گيری نمايند. نمی توان گفت: خدا از کی بود؟ و تا کی خواهد بود؟ وجود آشکاری است که نمی توان پرسيد: از چيست؟ و حقيقت پنهانی است که نمی توان پرسيد در کجاست؟ نه جسم است که او را نهايتی باشد و نه پوشيده ای که چيزی او را در برگرفته باشد، به موجودات آن قدر نزديک نيست که به آنها چسبيده و آن قدر دور نيست که جدا و بريده باشد. بر خداوند، خيره نگريستن بندگان و بازگشتن لفظی به زبان آنان، نزديک شدن به تپّه ای، گام برداشتن در تاريکی شب، يا راه رفتن در مهتاب که نور می افشاند و درخشش خورشيدی که پس از ماه طلوع می کند و با طلوع و غروبش و آمدن شب و روز، چرخ زمان می گردد و تاريخ ورق می خورد، هيچ کدام پنهان نيست. خدا پيش از هر نهايت و مدّت و فراتر از هر گونه حساب و شمارش است، خدا والاتر از آنچه می باشد که عقل های عاجز تشبيه کنندگان تصوّر می کند. والاتر از صفات پديده ها و اندازه ها و قُطرهاست که برای موجودات مادّی پندارند و جايگاه هايی که برای آن در نظر می گيرند؛ زيرا حدّ و مرز و اندازه، شايسته پديده هاست و به غير خدا تعلّق دارد.
2️⃣ وصف آفرينش
♦️ پديده ها را از موادّی اَزَلی و اَبَدی نيافريد، بلکه آنها را از نيستی به هستی آورد و برای هر پديده ای حَدّ و مرزی تعيين فرمود و آنها را به نيکوترين صورت زيبا، صورت گری کرد. چيزی از فرمان او سرپيحی نمی کند و خدا از اطاعت چيزی سود نمی برد، علم او به مردگانی که رفتند چونان آگاهی او به زندگانی است که هستند و علم او به آسمان های بالا چونان علم او به زمين های زيرين است.
3️⃣ شگفتی آفرينش انسان
♦️ای انسان! ای آفريده راست قامت، ای پديده نگاهداری شده در تاريکی های رحم های مادران و قرار داده شده در پرده های تو در تو! «آغاز آفرينش تو از گل و لای بود» و سپس «در جايگاه آرامی نهاده شدی تا زمانی مشخّص و سرآمدی تعيين شده» و آنگاه که در شکم مادرت حرکت می کردی، نه دعوتی را می توانستی پاسخ دهی و نه صدايی را می شنيدی. سپس تو را از قرارگاهت بيرون کردند و به خانه ای آوردند که آن را نديده بودی و راه های سودش را نمی دانستی، پس چه کسی تو را در مکيدن شير، از پستان مادر هدايت کرد؟ و به هنگام نياز جايگاه های طلب کردن و خواستن را به تو شناساند؟ هرگز آن کس که در توصيف پديده ای با شکل و اندازه و ابزار مشخّص درمانده باشد، بدون ترديد از وصفِ پروردگارش ناتوان تر و از شناخت خدا با حَدّ و مرز پديده ها دورتر است.
┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
سهم روزانه نهج البلاغه . . ..mp3
10.71M
🔈 نهج البلاغه گویا
🌹سهم روزانه نهج البلاغه
✅ خطبه ۱۶۴ تا ۱۶۳
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
شرح کلی و ساختاری خطبه ۱۶۴ تا ۱۶۳.mp3
7.46M
🔊 شرح کلی و ساختاری خطبه ۱۶۴ تا ۱۶۳
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
🌹 پویش «باعلی تا مهدی» علیهما السلام
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
•┈┈••••✾•🌿🌹🌿•✾•••┈┈•