eitaa logo
باعلی (ع) تا مهدی(عج)
50 دنبال‌کننده
240 عکس
80 ویدیو
0 فایل
ما نهج البلاغه میخوانیم ارتباط با ادمین👇👇 @Sarbaz31377 انتقادات و پیشنهادات خود را به ما برسانید
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
╭❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╮ ✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨ 🌹شرح ( 1 ) 🔹 شناخت بزرگوار و پست فطرت 🔰 در حکمت ۴۹ نهج‌البلاغه، مولا علی (علیه السلام) می‌فرمایند: 💠«إحْذَرُوا صَوْلَةَ الْكَرِيمِ إِذَا جَاعَ وَ اللَّئِيمِ إِذَا شَبِعَ» " یعنی از صولت ، قدرت، هیبت و یورش بزرگوار، در هنگامی که او را محروم می کنی و همچنین از سیری بیش از حدّ انسان پست، بپرهیز. " 🔰 در فهم این حکمت، چند نکته لازم است: 🔸 ۱. اولاً ارزش خود کریم النّفس بودن است؛ 🔻 مولا علی (علیه السلام) درباره اثر کرامت نفس، در حکمت ۴۴۹ می‌فرمایند: «مَنْ كَرُمَتْ عَلَيْهِ نَفْسُهُ هَانَتْ عَلَيْهِ شَهَوَاتُهُ» ؛ " کسی که برای خودش احساس شخصیت با کرامت بکند، شهواتش نزد او کوچک و خوار می‌شود." یعنی گرفتار شهوات دلش نمی‌شود. 🔻 یا در حکمت ۴۳۶ می‌فرمایند: «أَوْلَى النَّاسِ بِالْكَرَمِ مَنْ عُرِفَتْ بِهِ الْكِرَامُ» «می‌دانید در بین اقشار مردم، چه کسی شایسته تر از بقیه است نسبت به احترام و تکریم؟ کسی که آنقدر صفت کرامت در او تجلّی دارد، که دیگران را در کرَم با او مقایسه می‌کنند.» 🔻و مولا علی (علیه السلام) در زیبایی رفتاری انسان های کریم النّفس، نکاتی دارند که یکی از آنها در حکمت ۲۲۲ است؛ می‌فرمایند: «مِنْ أَشْرَفِ أَعْمَالِ الْكَرِيمِ غَفْلَتُهُ عَمَّا يَعْلَمُ» " یکی از زیباترین و شریف ترین رفتارهای انسان های کریم النفس این است که اهل تغافل اند؛ عیوب مردم را که می‌بینند جار نمی‌زنند؛ خودشان را به غفلت می زنند. " 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع ╰❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╯
شرح حکمت ۴۹ قسمت ۱ شناخت بزرگوار و پست فطرت.mp3
2.53M
🌹سلسله جلسات ✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 📒 1⃣ ⭕️ شناخت بزرگوار و پست فطرت 🎙حجت الاسلام
گزارش موضوعات مهم نامه ۶۵ تا ۶۴.mp3
2.82M
🔊 گزارش موضوعات مهم نامه ۶۵ تا ۶۴ 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع 🌹 طرح «باعلی تا مهدی» علیهما السلام ┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄
1_857906035.mp3
4.93M
🔈ختم گویای در ۱۹۲ روز. 🌺 طرح باعلی تامهدی (علیهما السلام) 🔷 سهم روز پنجاه و چهارم : نامه ۶۵ تا ۶۴ ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
📔 لذت مطالعه (خلاصه کتاب) 🔔 ناقوس ها به صدا در می آیند. (۴۰) 📚 انتشارات عهدمانا آن روز چهارشنبه ۲۵ شوال از سال ۳۶ هجرت بود. سپاه امام ، کوفه را به سوی شام ترک کرد. فصل پایانی سال بود. به سرزمین صفّين رسیدیم و به طلایه داران سپاه که فرماندهش مالک اشتر بود ، ملحق شدیم. لشکر معاویه با فاصله ای نه چندان دور ، مقابلمان بودند. آنها بر ساحل رود فرات خیمه زده بودند. خبر رسید که معاویه دستور داده لشکر علی حق نزدیک شدن به رود و برداشتن و نوشیدن از آب فرات را ندارد. کم آبی و تشنگی سپاهیان را می آزارد. امام پیکی نزد معاویه فرستاد تا پیش از آغاز جنگ ، با تن دادن به بیعت ، مسلمانان را به کشتن ندهد همچنین از او خواست تا سربازانش را از ساحل فرات دور کند تا لشکریان کوفه از آب فرات بنوشند. اما معاویه با هر دو پیشنهاد مخالفت کرد. امام رو به لشکریانش گفت: «سپاه معاویه با بستن آب بر شما ، شما را به پیکار فرامی خواند. اکنون بر سر دو راهی هستید ؛ یا به ذلّت در جای خود بنشینید یا شمشیرها را از خون آنان سیراب کنید تا خود از آب فرات سيراب شوید. » ما شمشیرهایمان را رو به آسمان بلند کردیم و خواستار جنگ با سپاه معاویه شدیم. علی از مالک اشتر و اشعث خواست تا با سربازان تحت امر خود ، محاصرهٔ فرات را پایان دهند. عقب راندن سربازان معاویه ، با کمترین تلفات صورت پذیرفت ، لشکر معاویه در نقطه ای مرتفع و بی آب و گیاه قرار گرفتند. ما خوشحال بودیم که جنگ ما با شامیان ، بدون نبردی چندان سخت به پایان خواهد رسید. ↩️ ادامه دارد...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
╭❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╮ ✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨ 🌹شرح ( 2 ) 🔹 شناخت بزرگوار و پست فطرت 🔰 اما اگر خواستید حکمت ۴۹ را دقیق بشناسید، این سؤال را باید پاسخ بدهید که چگونه انسانی که چنین کرامت نفسی دارد، که بخشی از ارزش هایش را از نهج‌ البلاغه برایتان گفتم، وقتی گرسنه می‌شود حمله می کند و انسان پست مگر چقدر پستی دارد که وقتی سیر شد هم حمله می کند؟ 🔻 برای فهم درست این حکمت، کافی است به پاورقی خطبه ۵۱ مراجعه کنید. یک داستانی است در ماجرای جنگ صفین. 🔻عبدالله بن عوف نقل می کند: " پیش از آنکه سپاه کوفه به صحرای صفین برسند، سربازان معاویه به فرماندهی ابوالأعور، رودخانه فرات را در اختیار گرفتند [ یعنی پست هایی در قامت سربازان معاویه آمدند، زودتر به صفین رسیدند، خودشان و اسب هایشان آب خوردند، مشک هایشان را پر آب کردند؛ راه آب را به روی سربازان امیرالمؤمنین (علیه السلام) بستند]؛ امام علی (علیه السلام) صعصعة بن صوحان را به سوی معاویه فرستاد که چرا شریعه فرات را بسته اید؟ معاویه با یاران خود مشورت کرد. ولید بن عقبه و عبدالله بن سعید گفتند: « آب را همچنان بسته نگه دار تا سپاه کوفه از تشنگی بمیرند.» [ این انسان های پستی که سیراب شدند، گفتند لشگر علی بن ابیطالب (علیه السلام) را چنان تحریم آب کن، یا تسلیم می شوند یا از تشنگی جان می دهند] ؛ ولی عمروعاص گفت: «علی مردی نیست که تشنه بماند، او همان مردی است که می گفت اگر چهل نفر یاور داشتم، حقّ خود را پس از سقیفه می گرفتم. اکنون که بزرگان عراق و حجاز همراه او می باشند.» [ او گفت کور خواندید، علی آنقدر انسان با شخصیت و با عزّت و کرامتی است که هرگز نه در تشنگی می میرد و نه تسلیم می‌شود؛ با او شوخی تحریم نکنید! اگر عصبانی بشود و تصمیم بگیرد، هیچکس حریفش نیست.] اما معاویه به حرف عمروعاص گوش نکرد و همچنان دستور داد آب را بسته نگه دارند. به فرمان امام (علیه السلام)، خط شکنان سپاه به فرماندهی کریم اهل بیت، امام حسن (علیه السلام)، حمله کردند. [ حالا حمله و صولت انسانهای کریم را ببینید ، اگر تحریم شان کردی و گرسنه و تشنه نگه شان داشتی ، اینها تسلیم و خوار نمی شوند ] حمله کردند، آب را در اختیار گرفته، سپاه معاویه را کنار زدند، امّا امام علی (علیه السلام) دستور داد آب برای هر دو لشگر آزاد باشد. این عمل جوانمردانه امام، باعث بیداری بسیاری از شامیان شد که برخی از آنها به سپاه امام پیوستند. " 🔻 حالا با این توضیح، یک بار دیگر حکمت ۴۹ را بخوانیم تا ببینیم چقدر روشن شد؛ 💠 « از یورش انسان بزرگوار در هنگام گرسنگی و از تهاجم انسان پست به هنگام سیری بپرهیز. » 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع ╰❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╯
شرح حکمت ۴۹ قسمت ۲ شناخت بزرگوار و پست فطرت.mp3
4.38M
🌹سلسله جلسات ✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 📒 2⃣ ⭕️ شناخت بزرگوار و پست فطرت 🎙حجت الاسلام
ختم نهج البلاغه در ۱۹۲ روز(27).mp3
7.77M
🔈ختم گویای در ۱۹۲ روز. 🌺 طرح باعلی تامهدی (علیهما السلام) 🔷 سهم روز پنجاه و پنجم : نامه ۶۳ تا ۶۲ ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
گزارش موضوعات مهم نامه ۶۳ تا ۶۲.mp3
3.59M
🔊 گزارش موضوعات مهم نامه ۶۳ تا ۶۲ 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع 🌹 طرح «باعلی تا مهدی» علیهما السلام ┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄
🌹 سهم : از نامه ۶۳ تا نامه ۶۲ ┄┅═══✼🍃🌸🍃✼═══┅┄ 📜 : نامه به ابوموسی اشعری در آستانه جنگ جمل، سال٣٦ هجری خبر رسید که ابوموسی اشعری، فرماندار کوفه، مردم را برای پیوستن به امام (علیه السلام) باز می دارد،حضرت این نامه را نوشت: 🔹بازداشتن ابوموسی از فتنه انگيزی ♦️از بنده خدا علی اميرمؤمنان به عبدالله بن قيس (ابوموسی اشعری) پس از ستايش پروردگار، سخنی از تو به من رسيد كه هم به سود و هم به زيان تو است، چون فرستاده من پيش تو آيد، دامن همّت به كمر زن، كمرت را برای جنگ محكم ببند و از سوراخ خود بيرون آی و مردم را برای جنگ بسيج كن، اگر حق را در من ديدی بپذير و اگر دودل ماندی كناره گير، به خدا سوگند، هر جا كه باشی تو را بياورند و به حال خويش رها نكنند، تا گوشت و استخوان و تر و خشكت درهم ريزد و در كنار زدنت از حكومت شتاب كنند، چنانكه از پيش روی خود همانگونه بترسی كه از پشت سرت هراسناكی. حوادث جاری كشور آنچنان آسان نيست كه تو فكر می كنی، بلكه حادثه بسيار بزرگی است كه بايد بر مركبش سوار شد و سختی های آن را هموار كرد و پيمودن راه های سخت و كوهستانی آن را آسان نمود، پس فكرت را به كار گير و مالك كار خويش باش و سهم و بهره ات را بردار، اگر همراهی با ما را خوش نداری كناره گير، بی آنكه مورد ستايش قرارگيری يا رستگار شوی، كه سزاوار است تو در خواب باشی و ديگران مسووليت های تو را برآورند، و از تو نپرسند كه كجا هستی؟ و به كجا رفته ای؟ به خدا سوگند، اين راه حق است و به دست مرد حق انجام می گيرد و باكی ندارم كه خدانشناسان چه می كنند، با درود. ┄┅═══✼🍃🌸🍃✼═══┅┄ 📜 : نامه به مردم مصر که همراه مالک اشتر در سال ٣٨ هجری فرستاد. 1⃣ مظلوميت امام در خلافت ♦️پس از ياد خدا و درود، خداوند سبحان محمّد (صلی الله علیه و آله وسلم) را فرستاد تا بيم دهنده جهانيان و گواه پيامبران پيش از خود باشد، آنگاه كه پيامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) به سوی خدا رفت، مسلمانان پس از وی در كار حكومت با يكديگر درگير شدند، سوگند به خدا نه در فكرم می گذشت و نه در خاطرم می آمد كه عرب خلافت را پس از رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلم) از اهل بيت او بگرداند، يا مرا پس از وی از عهده دار شدن حكومت باز دارند، تنها چيزی كه نگرانم كرد شتافتن مردم به سوی فلان شخص بود كه با او بيعت كردند. من دست باز كشيدم، تا آنجا كه ديدم گروهی از اسلام باز گشته، می خواهند دين محمّد (صلی الله علیه و آله وسلم ) را نابود سازند، پس ترسيدم كه اگر اسلام و طرفدارانش را ياری نكنم، رخنه ای در آن بينم يا شاهد نابودی آن باشم، كه مصيبت آن بر من سخت تر از رها كردن حكومت بر شماست كه كالای چند روزه دنياست، به زودی ايام آن می گذرد چنانكه سراب ناپديد شود، يا چونان پاره های ابر كه زود پراكنده می گردد. پس در ميان آن آشوب و غوغا بپا خواستم تا آنكه باطل از ميان رفت و دين استقرار يافته، آرام شد. (بخشی از همين نامه است:) 2⃣ شجاعت و دشمن شناسی امام (علیه السلام) ♦️به خدا سوگند، اگر تنها با دشمنان روبرو شوم، در حالیكه آنان تمام روی زمين را پر كرده باشند، نه باكی داشته و نه می هراسم، من به گمراهی آنان و هدايت خود را كه بر آن استوارم، آگاهم و از طرف پروردگارم به يقين رسيده ام و همانا من برای ملاقات پروردگار مشتاق و به پاداش او اميدوارم. لكن از اين اندوهناكم كه بيخردان و تبهكاران اين امّت حكومت را به دست آورند، آنگاه مال خدا را دست به دست بگردانند و بندگان او را به بردگی كشند، با نيكوكاران در جنگ و با فاسقان همراه باشند، زيرا از آنان كسی در ميان شماست كه شراب نوشيد و حد بر او جاری شد و كسی كه اسلام را نپذيرفت اما به ناحق بخششهایی به او عطا گرديد. اگر اينگونه حوادث نبود شما را بر نمی انگيختم و سرزنشتان نمی كردم و شما را به گردآوری تشويق نمی نمودم و آنگاه كه سر باز می زديد رهایتان می كردم. آيا نمی بينيد كه مرزهای شما را تصرف كردند و شهرها را گشودند و دستاوردهای شما را غارت كردند و در ميان شهرهای شما آتش جنگ را برافروختند؟ برای جهاد با دشمنان كوچ كنيد. خدا شما را رحمت كند، در خانه های خود نمانيد كه به ستم گرفتار و به خواری دچار خواهيد شد و بهره زندگی شما از همه پست تر خواهد بود و همانا برادر جنگ، بيداری و هوشياری است هر آن كس كه به خواب رود، دشمن او نخواهد خوابيد، با درود. ┄┅═══✼🍃🌸🍃✼═══┅┄
📔 لذت مطالعه (خلاصه کتاب) 🔔 ناقوس ها به صدا در می آیند. (۴۱) 📚 انتشارات عهدمانا وقتی مالک اشتر و اشعث پیروز از جنگ نزد علی بازگشتند ، اشعث رو به علی گفت : « حال تو را خشنود ساختیم ای امیرالمؤمنین ؟ اینک فرات در اختیار ماست و این دشمن است که باید از تشنگی هلاک شود یا بیعت با شما را بپذیرد. » علی گفت : « به اندازهٔ نیازتان از آب بردارید و به اردوگاه خود برگردید. بگذارید سپاه معاویه هم از آب بردارند. » یاران علی از این تصمیم شگفت زده نشدند ، امّا سربازان معاویه ناباورانه فکر می کردند که چگونه علی آب را از دشمن خود دریغ نمی کند. روزها می گذشت ؛ نه صلح بود و نه جنگ. علی پیوسته هم پیمان با زندگی بود و در پرهیز از جنگ و معاویه دوستدار همیشگی ستیز و مرگ . در سپاه علی زمزمه هایی به گوش می رسید ، می گفتند : « باید پس از نبرد بر سر فرات ، حملهٔ بزرگ آغاز می شد... علی باید بیش از این ملاحظه نکند و بردشمن بتازد... ما برای جنگ آمده ایم نه صلح... باید از کشته های دشمن پشته بسازیم... آیا علی از مرگ می هراسد ؟ آیا سپاه شام از ما قوی تر است ؟ » على سپاه خود را به صبر و آرامش فرا می خواند و می گفت : « اینکه می گویید به خاطر ترس از مرگ فرمان جنگ نمی دهم؟ به خدا سوگند ، باکی ندارم که به آغوش مرگ بروم یا مرگ نزد من آید. به خدا سوگند ، هیچ روزی جنگ را به تأخیر نینداختم جز به امید اینکه گروهی به من بپیوندند و هدایت شوند. این برای من بهتر از این است که آنان به خاطر گمراهیشان - هرچند در گناه باشند - در جنگ نابود شوند. » بالاخره پیکار صفین آغاز شد. چندین روز طول کشید و سپاه معاویه شکست سختی خورد و جنگ در حال پایان بود که ناگهان از میان سپاه معاویه ، عده ای قرآن ها را بر نیزه زده پیش آمدند و فریاد زدند : « ای مردم عراق! علی و معاویه را به حال خود رها کنیم ! بر همسران و فرزندان خود رحم کنیم ! دست از جنگ بشوییم و به قرآن تمسّک جوییم و راه حکمیت را در پیش گیریم ! » ↩️ ادامه دارد...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
╭❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╮ ✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨ 🌹شرح ( 1 ) 🔹 راه جذب دلها 🔰 در حکمت ۵۰ ، مولا می فرمایند : 💠 «قُلُوبُ الرِّجَالِ وَحْشِيَّةٌ فَمَنْ تَأَلَّفَهَا أَقْبَلَتْ عَلَيْه» " دلهای مردم از هم ترسان و گریزان است ؛ پس هر کس بتواند با این قلوب انس بگیرد ، دلها به سمت او روی خوش نشان می دهند. (اقبال می کنند) " 🔻برای شرح این حکمت از خود نهج البلاغه، فرآیند بسیار زیبا و دقیقی به لطف خدا ترسیم کرده ام که خدمت شما تقدیم می شود. اوّلین نکته این هست که مولا به ما می فهمانند اساساً قلبها اِقبال و اِدبار دارند. یک وقتی روی خوش نشان می دهند، یک وقتی روی خوش نشان نمی دهند. یک وقتی حالش را دارند برای انجام یک کاری ، یک وقتی حالش را ندارند. اگر اینگونه هست، پس اگر خواستید چیزی را به قلبتان تحمیل کنید یا ارائه کنید ؛ فقط در زمانی که اقبال دارد و میل دارد ، سراغش بروید. وگرنه اگر اجبار بشود و اکراه داشته باشد و ادبار داشته باشد ، کور می شود و دیگر حق و خیر را نمی پذیرد. 🔻 در حکمت ۱۹۳ به این حقیقت اشاره شده است: « إِنَّ لِلْقُلُوبِ شَهْوَةً وَ إِقْبَالًا وَ إِدْبَاراً، فَأْتُوهَا مِنْ قِبَلِ شَهْوَتِهَا وَ إِقْبَالِهَا، فَإِنَّ الْقَلْبَ إِذَا أُكْرِهَ عَمِيَ » " قلبها میل و کشش اقبال و در مقابل ، ادبار و بی میلی دارند ، پس اگر خواستید سراغ قلبها بروید از آنجایی وارد شوید که میل دارد (اقبال نشان می دهد) ، چرا؟ چون قلب اگر مورد کراهت و اجبار قرار بگیرد ، کور می شود و دیگر حق و خیر را نمی پذیرد." بر این اساس امیرالمؤمنین معتقدند حتی مستحبّات دینی هم مشمول همین اصل و قاعده اند. 🔻لذا در حکمت ۳۱۲ می فرمایند : « إِنَّ لِلْقُلُوبِ إِقْبَالاً وَإِدْبَاراً؛ فَإِذَا أَقْبَلَتْ فَاحْمِلُوهَا عَلَى النَّوَافِلِ وَ إِذَا أَدْبَرَتْ فَاقْتَصِرُوا بِهَا عَلَى الْفَرَائِضِ » " دل ها اقبال و ادبار دارند، فقط آن موقعی که اقبال نشان می دهند و میل دارند ، مستحبّات را به آنها بار کنید، امّا وقتی دیدید دیگر قلب بی میلی نشان می دهد در آن زمان فقط به واجبات کفایت کنید. " 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع ╰❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╯
شرح حکمت ۵۰ قسمت ۱ راه جذب دلها.mp3
3.28M
🌹سلسله جلسات ✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 📒 1⃣ ⭕️ راه جذب دلها 🎙حجت الاسلام
🌹 سهم : از نامه ۶۱ تا نامه ۵۹ ┄═❁🍃❈🌸🍃🌸❈🍃❁═┄ 📜 : نامه به كميل بن زياد نخعی، فرماندار «هیات» و نکوهش او در مقابل با لشکریان مهاجم شام که در سال ٣٨ هجری نوشته شد. 🔹 نكوهش از فرمانده شكست خورده ♦️پس از ياد خدا و درود، سستی انسان در انجام كارهایی كه بر عهده اوست و پافشاری در كاری كه از مسؤوليت او خارج است، نشانه ناتوانی آشكار و انديشه ويرانگر است. اقدام تو به تاراج مردم (قرقيسا) در مقابل رها كردن پاسداری از مرزهایی كه تو را بر آن گمارده بوديم -و كسی در آنجا نيست تا آنجا را حفظ كند، و سپاه دشمن را از آن مرزها دور سازد- انديشه ای باطل است. تو در آنجا پلی شده ای كه دشمنان تو از آن بگذرند و بر دوستانت تهاجم آورند، نه قدرتی داری كه با تو نبرد كنند و نه هيبتی داری که از تو بترسند و بگريزند، نه مرزی را می توانی حفظ كنی و نه شوكت دشمن را می توانی درهم بشكنی، نه نيازهای مردم ديارت را كفايت می كنی و نه امام خود را راضی نگه می داری. ┄═❁✦❈🌺•☀️•🌺❈✦❁═┄ 📜 : نامه به فرماندارانی كه لشکر از شهرهای آنان عبور می کند. 🔹جبران خسارتها در مانورهای نظامی ♦️از بنده خدا علی اميرمؤمنان به گردآوران ماليات و فرمانداران شهرهایی كه لشكريان از سرزمين آنان می گذرند. پس از ياد خدا و درود، همانا من سپاهيانی فرستادم كه به خواست خدا بر شما خواهند گذشت و آنچه خدا بر آنان واجب كرده به ايشان سفارش كردم، و بر آزار نرساندن به ديگران و پرهيز از هرگونه شرارتی تأكيد كرده ام و من نزد شما و پيمانی كه با شما دارم از آزار رساندن سپاهيان به مردم بيزارم، مگر آنكه گرسنگی سربازی را ناچار گرداند و برای رفع گرسنگی چاره ای جز آن نداشته باشد، پس كسی را كه دست به ستمكاری زند كيفر كنيد و دست افراد سبك مغز خود را از زيان رساندن به لشكريان و زحمت دادن آنها جز در آنچه استثنا كردم باز داريد. من پشت سر سپاه در حركتم، شكايتهای خود را به من رسانيد و در اموری كه لشكريان بر شما چيره شده اند كه قدرت دفع آن را جز با كمك خدا و من نداريد به من مراجعه كنيد، كه با كمك خداوند آن را برطرف خواهم كرد. ان شاء الله. ┄═❁✦❈🌺•☀️•🌺❈✦❁═┄ 📜 : نامه به اسود بن قطبه فرمانده لشکر حلوان درجنوب شهر سرپل ذهاب امروزی 🔹مسؤوليتهای فرماندهی ♦️پس از ياد خدا و درود، اگر رأی و انديشه زمامدار دچار دگرگونی شود او را از اجرای عدالت بسيار باز می دارد، پس كار مردم در آنچه حق است نزد تو يكسان باشد. زيرا در ستمكاری بهایی برای عدالت يافت نمی شود، از آنچه كه همانند آن را بر ديگران نمی پسندی پرهيز كن و نفس خود را در حالیکه امیدوار به پاداش الهی بوده و از کیفر او هراسناکی ، به انجام آنچه خداوند بر تو واجب كرده است وادار ساز و بدان كه دنيا سرای آزمايش است و دنياپرست ساعتی در آن نمی آسايد جز آنكه در روز قيامت از آن افسوس می خورد، و هرگز چيزی تو را از حق بی نياز نمی گرداند. و از جمله حقّی كه بر توست آنکه نفس خويش را نگهبان باشی و به اندازه توان در امور رعيت تلاش كنی، زيرا آنچه در اين راه نصيب تو می شود، برتر از آن نيروی بدنی است که از دست می دهی، با درود. ┄═❁✦❈🌺•☀️•🌺❈✦❁═┄
گزارش موضوعات مهم نامه ۶۱ تا ۵۹.mp3
4.66M
🔊 گزارش موضوعات مهم نامه ۶۱ تا ۵۹ 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع 🌹 طرح «باعلی تا مهدی» علیهما السلام ┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄
ختم نهج البلاغه در ۱۹۲ روز(28).mp3
5.67M
🔈ختم گویای در ۱۹۲ روز. 🌺 طرح باعلی تامهدی (علیهما السلام) 🔷 سهم روز پنجاه و ششم : نامه ۶۱ تا ۵۹ ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
📔 لذت مطالعه (خلاصه کتاب) 🔔 ناقوس ها به صدا در می آیند.(۴۲) 📚 انتشارات عهدمانا کشیش پشتش را به صندلی تکیه داد و با چشم های خسته و خواب آلود در فکر رفت که مابقی ماجرا را از کجا پیدا کند ، مثل همیشه اینترنت می توانست پاسخ بسیاری از سؤالاتش را بدهد. « پیکار صفین » واژه ای بود که به ذهنش آمد. می توانست آن را به عربی بنویسد و جست وجو کند. وقتی روی کلیدواژهٔ پیکار صفین کلیک کرد و به صفحه ی مانتیور خیره شد ، از روی بسیاری از صفحات مقاله گذشت تا به جایی رسید که سپاه معاویه قرآن ها را به نیزه کرده بودند. از جایی شروع به خواندن کرد که بین یاران على مجادله ای به وجود آمده بود ، شکافی که می رفت اتّحاد چون آنان را به هم ریزد. ... مردم به هم ریختند. آشفته بازاری بود در سپاه علی ؛ برخی به فرماندهی مالک اشتر مشغول جنگ بودند و برخی دیگر شمشیرها را در غلاف کرده ، به نزد علی می رفتند. مردانی که همسو با علی ندای جنگ سرداده بودند ، حالا خسته از جنگ ، خواهان صلح بودند. در سپاه شام هنوز عدّه ای قرآن را بر نیزه داشتند و غريو صلح و حکمیت سر می دادند و در سپاه علی ، مردان خسته و معترض کوفه ، به دور على جمع شده بودند و می گفتند : جنگ ما را خورده است. مردان بسیاری کشته شده اند. دعوت شامیان را باید پذیرفت و به صلح تن داد. » ↩️ ادامه دارد...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شرح حکمت ۵۰ قسمت ۲ راز جذب دلها.mp3
3.28M
🌹سلسله جلسات ✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 📒 2⃣ ⭕️ راه جذب دلها 🎙حجت الاسلام
╭❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╮ ✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨ 🌹شرح ( 2 ) 🔹 راه جذب دلها 🔰 حال اگر کسی به این اصل دقّت نکرد و در شرایطی که قلب اِقبال نداشت و اِدبار داشت ، خواست کاری را ، حتی مستحبّات را بر آن تحمیل بکند ، آن موقع باید نگران این باشد که زدگی برای دل ایجاد بشود.  ✅ پس باید مراقب باشیم که خوبی ها و مستحبّات و امر به معروف و دعوت به نیکی ها را به گونه ای انجام بدهیم که قلب مخاطب پذیرش ، اقبال و آمادگی داشته باشد. 🔻اساساً ، تألیف قلوب، از بین بردن اختلاف ها و جذب دلها از هنرها و برکات وجودی پیامبر عزیز در نهج البلاغه شمرده شده است. 🔻 مولای ما در خطبه ۲۳۱ ، در سطرهای پایانی می فرمایند : " خداوند به برکت پیامبر شکاف های اجتماعی را به وحدت و فاصله ها را به اتّحاد تبدیل کرد و پس از آنکه آتش دشمنی ها و کینه های بر افروخته در دلها راه یافته بود ، میان خویشاوندان یگانگی قرار داد. " 🔻باید بدانیم که دشمنی قلب ها حتی در تاریخ، مایهٔ سقوط امّت های مؤمن پیشین شده است. مولا علی (علیه السلام) در خطبه ۱۹۲ بند ۱۳ ، جملات بسیار مهمی دارند که بارها عرض شده است دقیقاً موردنیاز امروز جامعه ما است. می فرمایند بروید تاریخ گذشتگان را بررسی کنید، ببینید اگر به عزّت و قدرت و اقتدار و آقایی رسیدند دلیلش چه بود ؟ دلیلش وحدت بود ، همدلی بود ، همزبانی بود و همدستی و هم داستانی. و اگر همین امّت های مؤمن سقوط کردند ، به خاطر چه بود؟ بخاطر این بود که دلهایشان پر شد از کینه همدیگر . 🔻 می فرماید : " و از کارهایی که پشت آنها را شکست و قدرت آنها را در هم کوبید ، مانند کینه توزی با یکدیگر ، پر کردن دلها از بخل و حسد ، به یکدیگر پشت کردن و از هم بریدن و دست از یاری هم کشیدن ، بپرهیزید. " 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع ╰❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╯
🌹 سهم : از نامه ۵۸ تا نامه ۵۶ ┄═❁🍃❈🦋✨🦋❈🍃❁═┄ 📜 : نامه به شهرهای دور برای روشن ساختن حوادث صفين 🔹افشای حوادث جنگ صفين ♦️آغاز كار چنين بود ما با مردم شام ديدار كرديم كه در ظاهر پروردگار ما يكی و پيامبر ما يكیدو دعوت ما در اسلام يكی بود و در ايمان به خدا و تصديق كردن پيامبرش، هيچ كدام از ما بر ديگری برتری نداشت و با هم وحدت داشتيم جز در خون عثمان كه ما از آن بركناريم، پس به آنان گفتيم: بياييد با خاموش ساختن آتش جنگ و آرام كردن مردم به چاره جویی و درمان بپردازيم، تا كار مسلمانان استوار شود و به وحدت برسند و ما برای اجرای عدالت نيرومند شويم، امّا شاميان پاسخ دادند: «چاره ای جز جنگ نداريم.» پس[ از پیشنهاد حق ما ] سر باز زدند و جنگ درگرفت و تداوم يافت و آتش آن زبانه كشيد. پس آنگاه كه دندان جنگ در ما و آنان فرو رفت و چنگال آن سخت كارگر افتاد، به دعوت ما( صلح و گفتگو )گردن نهادند، و بر آنچه آنان را خوانديم پاسخ دادند. ما هم به درخواست آنان پاسخ داديم و آنچه را خواستند زود پذيرفتيم، تا حجّت را بر آنان تمام كنيم و راه عذرخواهی را ببنديم. آنگاه آنكه بر پيمان خود استوار ماند از هلاكت نجات يافت و آن كس كه در لجاجت خود پا فشرد، خدا پرده ناآگاهی بر جان او كشيد و بلای تيره روزی گرد سرش گردانيد. ┄═❁🍃❈🦋✨🦋❈🍃❁═┄ 📜 : نامه به مردم كوفه در سال ٣٦ هجری، هنگام حرکت از مدینه به سوی بصره. 🔹روش بسيج كردن مردم برای جهاد ♦️پس از ياد خدا و درود، من از جايگاه خود مدينه بيرون آمدم، يا ستمكارم يا ستم ديده، يا سركشی كردم يا از فرمانم سر باز زدند، همانا من خدا را به ياد كسی می آورم كه اين نامه به دست او رسد، تا به سوی من كوچ كند، اگر مرا نيكوكار يافت ياری كند و اگر گناهكار بودم مرا به حق باز گرداند. ┄═❁🍃❈🦋✨🦋❈🍃❁═┄ 📜 : نامه به فرماندار سپاه شُريح بن هانی که او را در سال ٣٦ هجری به سوی شام حرکت داد. 🔹اخلاق فرماندهی ♦️در هر صبح و شام از خدا بترس و از فريبكاری دنيا بر نفس خويش بيمناك باش و هيچگاه از دنيا ايمن مباش، بدان اگر برای چيزهایی كه دوست می داری، يا آنچه را كه خوشايند تو نيست، خود را باز نداری، هوسها تو را به زيانهای فراوانی خواهند كشيد، سپس نفس خود را باز دار و از آن نگهبانی كن و به هنگام خشم بر نفس خويش شكننده و حاكم باش. ┄═❁🍃❈🦋✨🦋❈🍃❁═┄
گزارش موضوعات مهم نامه ۵۸ تا ۵۶.mp3
3.56M
🔊 گزارش موضوعات مهم نامه ۵۸ تا ۵۶ 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع 🌹 طرح «باعلی تا مهدی» علیهما السلام ┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄
ختم نهج البلاغه در ۱۹۲ روز(29).mp3
4.42M
🔈ختم گویای در ۱۹۲ روز. 🌺 طرح باعلی تامهدی (علیهما السلام) 🔷 سهم روز پنجاه و هفتم : نامه ۵۸ تا ۵۶ ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
📔 لذت مطالعه (خلاصه کتاب) 🔔 ناقوس ها به صدا در می آیند. (۴۳) 📚 انتشارات عهدمانا علی در حلقهٔ یارانش مانده بود با آنان چه کند؟ تیر نیرنگ معاویه و عمروعاص بر قلب سپاه او نشانه رفته بود. به چهره هایشان خیره شد ؛ آثاری از ایمان و رزم جويی روزهای گذشته در سیمای خستهٔ آنان دیده نمی شد. مردی فریاد زد و گفت : « ای مردم کوفه ! ما اهالی شام را به کتاب خدا دعوت کردیم ، آنان نپذیرفتند . پس بر این اساس با آنان جنگیدیم. اینک آنان ما را به کتاب خدا می خوانند. به خدا قسم ، علی امروز همان چیزی را از سپاه شام نمی پذیرد که دیروز خودش آنان را به آن دعوت میکرد. » این صدای حریث بن جابر اکبری بود ؛ مردی که معاویه را از خاندان کفر میدانست و مسلمانی اش را باور نداشت. اینک خسته از جنگ فرسایشی ، در حلقهٔ مردان على بر تخته سنگی ایستاده بود و به علی فرمان صلح با معاویه را میداد. على آثار فتنه را در چهرهٔ بسیاری از یاران خود میدید ؛ یاران ساده اندیشی که به سادگی گرفتار حیله های معاویه شده بودند. رو به آنان گفت : « بندگان خدا ! من از هر کسی برای پذیرفتن دعوت به حکم قرآن شایسته ترم ، ولی معاویه و عمروعاص اهل دین و قرآن نیستند. من خود ، قرآن ناطقم. من بهتر از شما آنان را می شناسم. من با آنها از دوران کودکی معاشرت کرده ام. آنان در تمام احوال ، بدترین کودکان و بدترین مردان بوده اند. آنان قرآن ها را بلند نکرده اند که به آن عمل کنند ، بلکه این کار جز حیله و نیرنگ نیست. یاران من ! سرها و بازوان خود را لختی به من عاریه دهید که حق به نتیجهٔ قطعی رسیده است و چیزی تا بریده شدن ریشهٔ ستمگران باقی نمانده است. » اشعث بن قیس ، از فرماندهان على و جنگجوی توانمند ، پیشاپیش بیست هزار نفر از مخالفان ادامهٔ جنگ ایستاد و گفت : « ای علی ! میدانی که مرا از جنگ باکی نیست ؛ من همیشه مرد جنگ و میدان های نبرد بوده و هستم ، اما اکنون ادامهٔ جنگ را به ضرر اسلام و مسلمانان می دانم. پس به پیشنهاد این جمع ، از یارانت گوش ده و دعوت معاویه را به قرآن و حکمیت بپذير ». پاسخ علی به اشعث صریح و کوبنده بود . ↩️ ادامه دارد...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
╭❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╮ ✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨ 🌹شرح ( 3 ) 🔹 راه جذب دلها 🔰 البته نکته بسیار مهمّ دیگری که در این رابطه هست، این است که گاهی مردم در ظاهر نسبت به هم اظهار محبت و مودّت می کنند، اما در قلبهایشان نفرت و کینه و جدایی هست. از این هم باید پرهیز کرد. 🔻 لذا مولا علی (علیه السلام) در بند هفتم از خطبه ۱۰۸ نهج البلاغه می فرمایند: در آخرالزّمان یا در دوران حکومت بنی امیّه در آینده ، مردم چنین صفاتی پیدا می کنند ؛ از جمله با زبان اظهار دوستی می کنند ولی « تَشَاجَرَ النَّاسُ بِالْقُلُوبِ» ؛ در دلهایشان با هم مشاجره می کنند. 🔻 نکته پایانی هم عرض بکنم که یکی از نکات جالب در مورد قلب و آرام کردن قلب و مأنوس کردن قلب ، حکمت به آن عرضه کردن است. یعنی انسانها به حکمت احتیاج دارند تا روح و قلبشان در تکاپوی زندگی مادی و مشاجرات اجتماعی ، آرامش بگیرد و رفع خستگی کند. 🔻در این باره مولا علی (علیه السلام) ، حکمتی دارند که در نهج البلاغه تکرار شده است، هم در حکمت ۹۱ و هم در حکمت ۱۹۷ . یک عبارت است که اشتباهاً در نهج البلاغه مثل بعضی حکمت های دیگر تکرار شده است. 🔻 در این حکمت که هم در شماره ۹۱ و هم در شماره ۱۹۷ می خوانید ، حضرت فرمودند : « إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ تَمَلُّ كَمَا تَمَلُّ الاَْبْدَانُ » ؛ "همانطور که بدن ها در اثر کار خسته می شوند ، قلب ها هم خسته می شوند." وقتی خسته شدند چگونه باید رفع خستگی کنند ؟ فرمود : « فَابْتَغُوا لَهَا طَرَائِفَ الْحِکَمِ » ؛ " در وقتی که قلبها احساس خستگی و ملالت می کنند ، حکمت های نغز و طُرفه را به آنها عرضه کنید ، سرزنده و شاد می شوند. " 🔻از همین جا می شود فهمید چرا نهج البلاغه انقدر انسان را سرحال می کند ، نیرومند می کند ، با نشاط می کند ، امیدوار می کند؛ چون سراسر حکمت است. 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع ╰❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╯
شرح حکمت ۵۰ قسمت ۳ راز جذب دلها.mp3
3.14M
🌹سلسله جلسات ✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 📒 3⃣ ⭕️ راه جذب دلها 🎙حجت الاسلام