مراسم مناجات خوانی دهه اول ماه مبارک رمضان فیض منبر و بیان نکات معرفتی مناجات خوانی مداحان اهل بیت علیهم السلام از یکشنبه ۱۲ اسفند ماه۱۴۰۳ از ساعت ۲۱:۳۰ الی ۲۲:۴۵ خیابان صغیر،نبش کوچه۱۲،مسجد رضوی هیئت باب الجواد علیه السلام @bab_al_javad

ماها وارد نماز نشده‌ایم و مرتب با نماز دچار‌فاصله می‌شویم. تکرار ۷مرتبه ذکر سبحان‌الله در رکوع و سجده، کلیدی‌است که ما را وارد نماز می‌کند. شاید هیچ‌عملی اینگونه اثر نداشته‌باشد که بنده خودش را در حالِ‌رکوع نگه‌دارد. چون ذکر سبحان‌الله یک ذکرِ پاک‌کننده است و ساختار را پاک‌می‌کند. فقط یک‌مراقبه می‌خواهد که آن هم نگه‌داشتنِ‌‌خود در حالِ‌رکوع است... تکرار ذکرسبحان‌الله در رکوع و سجده که خیلی اثرِمفیدی دارد همراه با تلاوت‌قرآن، اگر با هم اگر پیش‌برود ان‌شاءالله ماه‌رمضانِ‌خیلی‌مبارکی نصیب‌مان می‌شود... حجت‌الاسلام‌والمسلمین ناصری @bab_al_javad

سالکی در جواب شاگردانش که از زیادروزه‌گرفتن‌ِ‌او گله‌مند بودند گفته‌بود: اگر یك‌بار بتوانید روزه بگیرید، دیگر نمی‌توانید دست بردارید. اگر آن حالِ‌خوشِ‌روزه‌داری برای آدم پیش آمد كه توانست وارد صفات و حالات‌ملائكه شود، دیگر نمی تواند از روزه‌داری دست بردارد. حالِ‌ملائكه حالی است که خود را تماماً در محضر‌حق احساس می‌کنند، انسان در چنین حالتی از بودنش كیف می‌كند، برعکسِ مواقعی که بودن‌تان برایتان آزاردهنده است، زمین و زمان برای‌تان تنگ‌شده و از خودتان خجالت می‌کشید و سعی می‌کنید خودتان را در کارهای‌بیهوده پنهان‌کنید... رمضان دریچه‌ای به‌سوی‌ رؤیت استاد طاهرزاده @bab_al_javad

﷽ #زمینه دم افطار که میشه تشنه میشم مادرم یه جرعه آب بهم میده کربلایی علی کاظمی @bab_al_javad هیئت باب‌الجواد علیه‌السلام

روزچهارم‌، هلاکت‌ مروان بن حکم لعنت‌الله‌علیه اعتقاداتی که نسبت به اهل‌بیت علیهم‌السلام بوده، حتی از نظر برخی‌دشمنانِ‌ایشان، قابلِ‌توجه است. مروان بعد از شهادت آقاامیرالمؤمنین علیه‌السلام در مسجدالنبی بالایِ‌منبر رفت و به آقاامیرالمؤمنین توهینکرد. او شدیدا با امیرالمؤمنین دشمنی‌داشت و همیشه به حسنین علیهما‌السلام زخمِ‌‌زبان می‌زد... آقا امام‌حسن علیه‌السلام در مسجد نشسته‌بودند و اشک‌می‌ریختند. به سیدالشهداء علیه‌السلام خبررسید که مروان رویمنبر به پدرشما توهین‌می‌کند. حضرت‌ به پای‌منبر‌ رفتند، یقه‌مروان را گرفتند، عمامه‌‌اش را روی گردنش‌کشیدند، او را بلند‌کردند، در حالی که جمعیت هم نشسته‌بود و خود آقا امام‌حسن (علیه‌السلام) هم بودند، ولی آقا اباعبدالله (علیه‌السلام) غضب کرده‌بودند، او را بلند کردند و در کنار منبرخواباندند و فرمودند: «تو را می‌کشم...» آن‌زمان حکومت در دست‌این‌ها بود و خطرات‌خاصِ‌خود را داشت؛ او هم دست و پا می‌زد و به امام‌حسن‌مجتبی علیه‌السلام اشاره‌کردند که من را از دست‌برادرتان رهاکنید. وقتی مروان دست‌و‌پا می‌زد و آقاسیدالشهداء می‌خواستند او را بکشند، مروان گفت: «به عصمت مادرت‌زهرا سلام‌الله‌علیها، مرا نجات‌بده». آقا امام‌مجتبی علیه‌السلام جلوآمدند و فرمودند: برادر، بس‌است. مگر بنای‌ما و شما بر این‌نشد که اگر کسی به عصمتِ‌مادرمان قسم‌داد، ما هرخواهشی که دارد، از او بپذیریم؟... حجت‌الاسلام‌والمسلمین ناصری @bab_al_javad