دلبسته به سکههای
قلک بودیم
دنبال بهانههای
کوچک بودیم
رؤیای بزرگتر شدن
خوب نبود
ایکاش تمام عمر
کودک بودیم
💔 باب الحوائج رقیه/بابلسر
@babalhavaej_roghayee
همه چیز در مورد دعوای کودکان
قسمت سوم
✴️دعوای بین خواهرها و برادرها
✴️دعواهای خواهر و برادری مرحله ای از فرآیند رشدی میباشد. اما بسیاری از والدین با این سوال اساسی روبه رو هستند که:
✴️برای پیشگیری از دعوا چه باید کنیم؟
✴️هنگام بروز کشمکش چه برخوردی داشته باشیم؟
❇️از آنها سوال کنید که ماجرا چه بوده و چه کسی شروع کننده بوده است. اجازه بدهید تا ذهن کودک به کار بیفتد و خود او بگویند که:
🌹چه کسی ابتدا اسباب بازی دیگری را گرفت؟
🌹چه کسی دیگری را هل داد؟
❇️در این مرحله سعی کنید بیشتر گوش دهید تا خود کودک ماجرا را تعریف کند. تا با این سوالات به این نتیجه برسند که کدام یک کارش در آن مقطع غلط یا درست میباشد.
❇️اگر بدون جبهه گیری از آنان سوال کنید، خود کودک به این نتیجه میرسد که کجای کار او اشتباه بوده است و از طرف مقابل عذرخواهی میکند.
ادامه دارد...
#تربیت_فرزند
#دعوای_کودکان
💔 باب الحوائج رقیه/بابلسر
@babalhavaej_roghayee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
√ گشتم،
این پایینها نبود!
نگرد،
نیست!
عزّت را میگویم .....
(متن کامل دعای ۷۴ صحیفه جامعه
💔 باب الحوائج رقیه/بابلسر
@babalhavaej_roghayee
247.2K
🎙نسبت به نماز حس ندارم و لذت نمی برم
🎤 استاد محمدی شاهرودی 🍂
᪣❈᪣❈᪣❈᪣❈᪣❈᪣❈᪣
🌼اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ 🌼
💔 باب الحوائج رقیه/بابلسر
@babalhavaej_roghayee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🛑گزارش حمله جنگنده های رژیم صهیونیستی به چهارمختصات تا کنون تایید شده .
- روستای خیام
- روستای کفرکیلا
- روستای برج الشمالی ( صور)
- حومه عباسیه (منطقه صور)
♻️#انتشارش_با_شما👇🏻
💔 باب الحوائج رقیه/بابلسر
@babalhavaej_roghayee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴دقایقی قبل
حملات رژیم صهیونسیتی به لبنان
♻️#انتشارش_با_شما👇🏻
💔 باب الحوائج رقیه/بابلسر
@babalhavaej_roghayee
❤️ تقدیم به عشق جانم امام زمانم
🌺 خورشید مکه 🌺
خورشید مکه ای وطلوعت ظهورعشق
ای کاش باشم و برسم درحضورعشق
وقت ظهور ولوله ای میشود بپا
انگار آتشی دمیده خدا درتنورعشق
حال و هوای عالم و آدم چه دیدنی است
زنده شوند جمله خلایق زشور عشق
بیش از هزار سال که عشقت زبانزداست
بنوشته اند " نام تورا " درسطورعشق
از هجر روی تو آقا ، دلم گرفت 😢
واویلتا زجورزمانه ، زجورعشق
یاران با وفای تو در خاک خفته اند
آقا بخوان تو فاتحه ای " برقبورعشق
ایوب هم شده متحیر زصبر تو !!!
ای جان فدای آن دل خون و صبورعشق
روزظهور با " نگهت " زنده می شوم
آرم طواف همچو شهیدان به دورعشق
تسخیر میکنی تو قلوب تمام خلق !
با اسلحه نه ، ولیکن به" نور عشق !!!
فخرم بود که " خادم قرآن و عترتم "
عمرم همه شده صرف " امورعشق❤️
# میرزاابراهیم سهرابی ( بابلسر)
@mirza_315
🌺 کانال باب الحوائج رقیه * بابلسر
🌺 @babalhavaej_roghayee
🍃🌼 #یاصاحب_الزمان💚
🍃🌼 امام خوب زمانم
هر کجا که هستی
با هزاران عشق و ارادت سلام...
✋ #السلام_علیک
#یااباصالح_المهدی
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🤲❤️
🌺 تعجیل درفرج #پنج صلوات
💔 باب الحوائج رقیه/بابلسر
@babalhavaej_roghayee
#مقتل
#دیرراهب
#محرم
#شام
#کانال_نوحوا_علی_الحسین
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🔸تمام این مخدرات و حوارى با گریه و زارى دور صندوق جمع شدند. دست آوردند در صندوق را گشودند.
سر پر خون امام مظلوم را بیرون آورده دست به دست دادند و زیارت مى كردند و صلوات مىفرستادند.
▪️نصرانى گوید: ناگاه دیدم ناله و زارى عظیم برپا شده كه گویا خانه از جا كنده شد. هودجى مثل چشمه خورشید در كمال نورانیت آمد.
كنیزانى با گریبان هاى دریده، پیراهن هاى مندرس و حریر و استبرق بر تن پاره كرده با موهاى افشان و گیسوان پریشان، حسین حسین گویان آمدند.
آن هودج را كنار صندوق بر زمین نهادند. ناگاه بانگى بر آن راهب زدند كه:
اى شیخ نصرانى نگاه مكن. زیرا فاطمه زهراء بانوی بانوان جهان، با موى پریشان از آسمان آمده، مى خواهد سر پسرش را زیارت كند.. 😭
پیر راهب گفت:
من از آن صیحه بیهوش افتادم. چون به هوش آمدم. حجابى پیش چشم خود دیدم كه دیگر اطاق و كسان در آن را نمى دیدم ولى صداى نوحه و ندبه ایشان را مى شنیدم كه همه ناله و زارى و بیقرارى داشتند.
لیكن در میان آن همه ناله و زارى صداى یك زنى به گوش من آمد. مثل مادرى كه بر پسرش نوحه كند. دیدم آن مخدره كه از همه بیشتر فغان داشت مى فرمود:
▪️«اى مظلوم مادر! اى شهید مادر! اى غریب مادر! و ای عطشان! آخر تو را لب تشنه كشتند. ای نور دیده! غمگین مباش كه من داد تو را از خصم مىستانم...»😭
پیر راهب از استماع ناله سیده زنان مدهوش افتاد. چون به هوش از آنان نشانى ندید.
▪️برخاست از آن خانه بیرون آمد. قفلى كه بر در آن خانه زده بودند. شكست وارد اطاق شد.
رفت به سر صندوق كه سر مطهر در او بود. او را برگشوده دید نور از آن سر ساطع بود. در پاى آن صندوق به خاك افتاد و بسیار گریست.
🔸پس سر را از صندوق بیرون آورده و با مشک و گلاب شست و شمع كافورى در اطراف سجاده روشن كرد. پس از روى حیرت نگاه به آن سر نورانى مى كرد و اشک مى بارید و آه سوزان از دل مى كشید. پس به زانوى ادب در آمد و رو به آن سر كرد. با گریه و زارى گفت:
▪️اى سر سروران عالم و اى مهتر اولاد آدم! یقین كردم كه تو از آن جماعتى كه صفات ایشان را در تورات موسى و انجیل عیسى خوانده ام هستى
به حق آن خدائى كه تو را این منزلت داده كه تمام محترمات عصمت و عزت و جلال به دیدن تو آمدند و از براى تو گریه و ناله كردند..
بگو كیستى؟
به فرمان خدا، سر مطهر امام حسین علیه السلام به سخن در آمد. گویا فرمود:
▪️اى راهب من ستم رسیده دوران و محنت زده جهانم. من كشته تیغ كوفیانم. آغشته به خون از شامیانم. آواره شهر و خاندانم. فرزند پیامبر زمانم..
راهب عرض كرد: فدایت شوم از این آشكارتر بفرما.
امام فرمود: اى راهب از حسب و نسب مى پرسى یا از تشنگى سوال مى كنى؟
اگر از نسب مى پرسى من فرزند پیغمبر برگزیده ام.
من پسر والى پسندیده ام.
آن سرور تمام مصائب خود را كه در عراق از كوفى پر نفاق دیده بود براى راهب بیان كرد و آن پیر تا صبح به آه و ناله به سر برد.
سپس از دیر خود در آمد و تمام اطرافیان خود را جمع كرد و آنچه دیده و شنیده بود همه را براى نصارى نقل كرد و اشک ریخت و همه را به گریه در آورد به نحوى كه همه گریبان ها چاك زدند و خاك بر سر ریختند.
همه به آن حالت نزد امام زین العابدین علیه السلام آمدند. چون چشم نصارى بر آن سرور افتاد دیدند یك مشت زن اسیر در قید و زنجیر به ریسمان بسته، اطفال پریشان حال به روى خاك خوابیده، در منزل ویرانه قرار دارند..😭
تمام ناله از دل بر آوردند و گریستند و گریبان دریدند. در قدم هاى امام سجاد علیه السلام افتادند.
كلمه شهادت بر زبان جارى نموده، مسلمان شدند.
🔸آن پیر نصرانى تمام واقعات را كه در عالم خلصه دیده بود براى امام نقل نموده و عرض كرد:
فدایت شوم ما را اذن ده تا از این دیر بیرون رویم بر سر این طایفه شبیخون آریم و دل خود را از ظلم این ظالمان خالى كنیم. اگر كشته شدیم جان هاى ما فداى شما باد.
🔹امام سجاد علیه السلام در حق ایشان دعاى خیر نمود، اسلام ایشان را قبول كرده، فرمود:
این طایفه را به خود واگذارید. زود است كه جزاى خود را ببینند و به سزاى خویش برسند، «و لا تحسبن الله غافلا عما یعمل الظالمون»، و ما را جز تسلیم و رضا چاره اى نیست.
منبع:
کتاب «مقتل الحسین علیه السلام، از مدینه تا مدینه»، آیت الله سیدمحمدجواد ذهنى تهرانى.
التماس دعا...
@noaheh_khajehpoor
هشتک کانال حذف نشود ❌
ادامه دارد..
💔 باب الحوائج رقیه/بابلسر
@babalhavaej_roghayee
#پندانـــــــهـــ
✨چند سال بعد از اینکه
از دنیا می روید
✨هیچکسی بخاطر نخواهد آورد که
چقدر ثروتمنـــد و زیبــــا بودید
✨اما.....
همه یادشان خواهد ماند
✨که چه تاثیری روی دلها و ذهن ها
گذاشته اید...
💔 باب الحوائج رقیه/بابلسر
@babalhavaej_roghayee
🍃
هواۍِ تو...
تنـهـا هوائیست...
ڪه هوۍٰ نیست...
#هوایشهادت
💔 باب الحوائج رقیه/بابلسر
@babalhavaej_roghayee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ازش پرسیدن :
این چیه سنجاق کردی
رو سینه ات ؟
گفت:
این باتریه؛
نباشه قلبم کار نمیکنه!
شهید محمد هادی ذوالفقاری
💔 باب الحوائج رقیه/بابلسر
@babalhavaej_roghayee
🌻جـــاي شـــُهـــدا خــالــی🌻
جای "#شهید_دقایقی" خالی که توی وصیت نامه خطاب به همسرش نوشت:
"اگر #بهشت نصیبم شد منتظرت میمانم...
((جای "#شهید_زین_الدین" خالی که میگفت:
در زمان #غیبت #امام_زمان به کسی #منتظر میگویند که منتظر #شهادت باشد... 😔😭))
جای "#شهید_همت" خالی که خانمش میگفت:
همیشه به شوخی بهش میگفتم اگه بدون ما بری گوشتو میبرم..
اما وقتی جنازه رو اوردن دیدم که اصلا سری در کار نیست...😔
جای "#شهید_حسن_آبشناسان" خالی که
همسرش گفت:
لباسهای خونی همسرم را گذاشته بودند داخل یک کیسه پلاستیک..
روز سوم که خانه خلوت تر شد رفتم کیسه را آوردم...
خون هم اگر بماند بوی مردار میگیرد. با احتیاط گره اش را باز کردم و لباسها را آوردم بیرون..
بوی عطر پیچید توی خانه...
عطر گل محمدی.
بوی عطری که حسن میزد..
جای "#شهید_علمدار" خالی که میگفت:
برای بهترین دوستان خود دعای شهادت کنید
🕊ای شُهدا
برای مــا حمدی بخوانید که شُما زنــده ایــد و مــا مـُـرده ...!
شهادت یک لباس تک سایز است
هر وقت و هر زمان اندازه ات را به لباس شهادت رساندی،
هر جا باشی با شهادت از دنیا میروی...😔
"#شهید_آوینی"
❇شهدا را یاد کنیم با یک صلوات📿❤️
💔 باب الحوائج رقیه/بابلسر
@babalhavaej_roghayee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تفاوت محبت امیرالمومنین(ع) و محبت امام حسین(ع) به روایت پیامبر اکرم(ص)
حجت الاسلام #انصاریان
اللهم عجل لولیک الفرج 🌺
💔 باب الحوائج رقیه/بابلسر
@babalhavaej_roghayee
دعوا سم زندگی بخش اول .MP3
12.7M
دعوا و جروبحث سم زندگی ....
بخش اول
#علی_بورقانی_مدرس_دانشگاه
❌لینک کانال رفیق راه↙️
https://eitaa.com/joinchat/2956066994Cbeb3281639
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠قبل #دیدن و #شنیدن یک نفس عمیق بکشید و بگویید....#خدایا شکرت 🤲🏼
قدر سلامتی رو بدونیم که یکی از بالاترین نعمتهای خداست
❖═▩ஜ••🍃🌹🍃••ஜ▩═❖
💔 باب الحوائج رقیه/بابلسر
@babalhavaej_roghayee
《﷽》#پارت_بیست_و_هفتم
🥀بابا العطش العطش🥀
✨آقای سید محمدتقی مقدم در کتاب وقایع عاشورا صفحه ۴۵۵ از چند کتاب مینویسد: سکینه خاتون به خواهر سه سالهاش (احتمال قوی نامش رقیه بوده) گفت: بیا دامن پدر را بگیریم و نگذاریم به میدان رود و شهید شود؛
✨امام حسین (علیه السلام) چون شنید اشک ریخت رقیه صدا زد: بابا مانعت نمیشوم صبر کن تا تو را ببینم.
✨حضرت او را در بغل گرفت و لبهای خشکیده او را بوسید. نازدانه صدا زد: العطش العطش فان الظماء قد احرقنی، بابا تشنگی جگرم را آتش زده است.
✨حضرت فرمود: بنشین شاید من آب برایت بیاورم، اجلسی عند الخیمه لعلی آتیک بالماء.
✨حضرت خواست به میدان برود باز دامن پدر را گرفت و گریست، یا ابة این تمضی عنّا، پدر جان از نزد ما کجا میروی؟ حضرت او را گرفت آرام نمود آخرالامر با دل سوزناک به میدان رفت.
📚کتاب معجزات حضرت رقیه(س)،شیخ علی فلسفی
ᚐᚑᚒᚓᚔ﴾࿇﴿ᚔᚓᚒᚑᚐ
💔 باب الحوائج رقیه/بابلسر
@babalhavaej_roghayee
۳۹ هزار و ۳۲۴ شهید؛ نتیجه ۲۹۶ روز تجاوز به نوار غزه
🔹ارتش رژیم صهیونیستی طی ۲۴ ساعت گذشته مرتکب سه جنایت در نوار غزه شد که ۶۶ شهید و ۲۴۱ زخمی در پی داشت.
🔹با احتساب این شهدا و زخمیها، از ابتدای آغاز حملات رژیم صهیونیستی به نوار غزه تاکنون، ۳۹ هزار و ۳۲۴ فلسطینی شهید و ۹۰ هزار و ۸۳۰ فلسطینی دیگر زخمی شدهاند.
😭😭😭😭😭😭😭😭😭
💔 باب الحوائج رقیه/بابلسر
@babalhavaej_roghayee
•{﷽}•
✅مومن به نور پروردگار میبیند!
✍مرحوم آیتالله سیدرضا بهاءالدینی مکرر میفرمودند:
من به شخص نگاه کنم، میزان علم و تقوای او را تشخیص میدهم.
یک روز من به همراه آقای احمدی اصفهانی و سید ابوالفضل احمدی نشسته بودیم که طلبهای وارد شد و آمد در کنار آقای بهاءالدینی نشست، یک دفعه آقا موضوع صحبت را عوض کردند و فرمودند:
ما هم صدامیم آقا! ولی توان ما در ظلم به زنمان است و بیشتر قدرت نداریم که به دیگران ظلم کنیم، نماز جماعت هم شرکت میکنیم، ولی ظلم میکنیم!
آن طلبه بلند شد و گفت:
ایشان با من است. چون من با زنم دعوا کردم و این جا آمدم!
خبرگزاری حوزه، گفتگو با ابراهیم کاظمی مدیر مدرسه علمیه رضویه قم، ۱۳۹۲/۸/۴
ᚐᚑᚒᚓᚔ﴾࿇﴿ᚔᚓᚒᚑᚐ
💔 باب الحوائج رقیه/بابلسر
@babalhavaej_roghayee