eitaa logo
بابا مثل
757 دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
1.5هزار ویدیو
5 فایل
🌿 منو ایتا و بابا مثل 😍 حرف های بابا مثل هم شیرینه ☺️ و هم آدمو با حکمت ضرب المثل های فارسی 🇮🇷 آشنا می‌کنه🌹 ✅ نشونی کانال بابا مثل : @babamassal ✅ ارتباط با ادمین کانال : @Mohammad0gh @Babamasal44
مشاهده در ایتا
دانلود
📣 یه چالش متفاوت...! ✅ به یک نفر که بیشتر از کلمه "فانوس" کلمه های دو تا چهار حرفی در بیاره به قید قرعه هدیه نیم میلیون ریالی اهدا خواهد شد. 👈در جریان باشید که تقریبابیش از ۲۵ کلمه میشه از کلمه فانوس استخراج کرد. 👈آخرین مهلت ارسال دوشنبه، هفته آينده.
🌷ســــلام 🌷صبح زیبای شنبه تون بخیر 🌷حال دلتون خوب 🌷وجودتون سلامت 🌷زندگیتون‌غرق‌درخوشبختی 🌷ایام به کامتون 🌷و روز و روزگارتون شـاد
🧠 در این ، اگر بتوانید ظرف ۳ ثانیه صورت مردی را در میان دانه های قهوه در عکس پیدا کنید، نیم کره راست مغز شما، بهتر از افراد دیگر پرورش یافته است. 🔷 اگر بین ۳ ثانیه تا یک دقیقه طول بکشد، نیم کره راست مغز شما به صورت عادی پرورش یافته است. 🔷اگه بین یک دقیقه تا سه دقیقه طول بکشد، یعنی سمت راست مغز شما کند عمل میکند و باید پروتئین بیشتری مصرف کنید. 🔷 اگر هم بعد از سه دقیقه هنوز نتوانستید آن را پیدا کنید، پیشنهاد میشود بیشتر به دنبال انجام اینگونه تست ها باشید تا آن بخش از مغزتان قوی تر بشود!
‎‌‌‌‌‌‌ ‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌ عارفی را گفتند : فلانی قادر است پرواز کند ، گفت :اینکه مهم نیست ، مگس هم میپرد گفتند :فلانی را چه میگویی ؟ روی آب راه میرود ! گفت :اهمیتی ندارد ،تکه ای چوب نیز همین کار را میکند . گفتند :پس از نظر تو شاهکار چیست ؟ گفت :اینکه در میان مردم زندگی کنی ولی هیچگاه به کسی زخم زبان نزنی ،دروغ نگویی ،کلک نزنی و سو استفاده نکنی و کسی را از خود نرنجانی این شاهکار است .
🔸ضرب‌المثل *تاریخچه ضرب المثل خر بيار باقالی بار كن* کشاورزی باقالی فراوانی خرمن کرده کنار جاده آورده و بعد از ساعتی همانجا خوابش برد. شخصی كه كارش زورگويی و دزدی بود گونی آورده و شروع به پر کردن آن کرد. کشاورز بیدار شد و با دزد گلاويز شد. دزد صاحب باقلی را به زمين كوبيد و روی سينه‌اش نشست و گفت: من میخواستم يک گونی باقالی ببرم، حالا كه اينجور شد می كشمت و همه را می برم. صاحب باقلی كه ديد زورش نمیرسد گفت: حالا كه پای جون تو كاره، برو خر بيار باقالی بار كن!
روزی پسری از خانواده نسبتا مرفه، متوجه شد مادرش از همسایه فقیر خود نمک خواست متعجب به مادرش گفت که دیروز کیسه ای بزرگ نمک برایت خریدم، برای چه از همسایه نمک طلب می کنی؟ مادر گفت: پسرم، همسایه فقیر ما، همیشه از ما چیزهایی طلب میکند، دوست داشتم از آنها چیز ساده ای بخواهم که تهیه آن برای آنها سخت نباشد، درحالی که هیچ نیازی به آن ندارم، ولی دوست داشتم وانمود کنم که من نیز به آنها محتاجم، تا هر وقت چیزی از ما خواستند، طلبش برای آنها آسان باشد، و شرمنده نشوند... *"فرهنگی که باید با آب طلا نوشت"*
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پیرمردی در جوانی عاشق مریم میشود ولی به او نمیرسد! مجنون می شود و مورد آزار قرار میگیرد. بچه ها برای عذرخواهی آمده اند. پسری که تصنیف را برای او میخواند صدایی فرا زمینی دارد.
📚داستان ضرب المثل 🟩 بزنم به تخته 🔹️در گذشته در بسیاری از مناطق دنیا مردم بر این اعتقاد بودند که خداوند درون درخت زندگی می‌کند. با این وصف درخت برای آ‌ن‌ها از ارزش بالایی برخوردار بود. به همین خاطر بت‌های خود را چوبی می‌ساختند و وقتی که به مشکلی بر می‌خوردند، به آن درخت دست می‌زدند و یا به بت‌های چوبی‌شان ضربه می‌زدند تا به قول خودشان خدا را بیدار کنند و از او بخواهند تا ایشان را در برابر سختی‌ها و مشکلات و بلایا مراقبت نماید. 🔸️از این رو امروز هم مردم به شکلی خرافی برای دورماندن از اتفاقات بد و چشم‌زخم، به چوب و تخته‌ای می‌زنند تا به این طریق آن بلا را از خود دور کنند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸 خود آزمایی ! چند ضرب المثل که در آن کلمه بز بکار رفته بلدید؟
از کتاب فارسی دبستان قدیم ﭘﯿﺮﻣﺮدی ﺑﺎ ﻫﻤﺴﺮش در ﻓﻘﺮ زﯾﺎد زﻧﺪﮔﯽ می‌کردﻧﺪ. ﻫﻨﮕﺎم ﺧﻮاب، ﻫﻤﺴﺮ ﭘﯿﺮﻣﺮد از او ﺧﻮاﺳﺖ ﺗﺎ ﺷﺎﻧﻪ‌ای ﺑﺮای او ﺑﺨﺮد ﺗﺎ ﻣﻮﻫﺎﯾﺶ را ﺳﺮو ﺳﺎﻣﺎﻧﯽ ﺑﺪﻫﺪ. ﭘﯿﺮﻣﺮد ﻧﮕﺎﻫﯽ ﺣﺰن‌آﻣﯿﺰ ﺑﻪ ﻫﻤﺴﺮش ﮐﺮد و ﮔﻔﺖ ﮐﻪ نمی‌تواﻧﻢ ﺑﺨﺮم، ﺣﺘﯽ ﺑﻨﺪ ﺳﺎﻋﺘﻢ ﭘﺎرﻩ ﺷﺪﻩ و در ﺗﻮاﻧﻢ ﻧﯿﺴﺖ ﺗﺎ ﺑﻨﺪ ﺟﺪﯾﺪی ﺑﺮاﯾﺶ ﺑﮕﯿﺮم. ﭘﯿﺮزن ﻟﺒﺨﻨﺪی زد و ﺳﮑﻮت ﮐﺮد. ﭘﯿﺮﻣﺮد ﻓﺮدای آن روز ﺑﻌﺪ از ﺗﻤﺎم ﺷﺪن ﮐﺎرش ﺑﻪ ﺑﺎزار رﻓﺖ و ﺳﺎﻋﺖ ﺧﻮد را ﻓﺮوﺧﺖ و ﺷﺎﻧﻪ‌ای ﺑﺮای ﻫﻤﺴﺮش ﺧﺮﯾﺪ. وﻗﺘﯽ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﺑﺎزﮔﺸﺖ، ﺷﺎﻧﻪ در دﺳﺖ ﺑﺎ ﺗﻌﺠﺐ دﯾﺪ ﮐﻪ ﻫﻤﺴﺮش ﻣﻮﻫﺎﯾﺶ را ﮐﻮﺗﺎﻩ ﮐﺮدﻩ اﺳﺖ و ﺑﻨﺪ ﺳﺎﻋﺖ ﻧﻮ ﺑﺮای او ﮔﺮﻓﺘﻪ اﺳﺖ؛ ﻣﺎت و ﻣﺒﻬﻮت اشک‌رﯾﺰان ﻫﻤﺪﯾﮕﺮ را ﻧﮕﺎﻩ می‌کردﻧﺪ. اشک‌هاﯾﺸﺎن ﺑﺮای اﯾﻦ ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﮐﺎرﺷﺎن ﻫﺪر رﻓﺘﻪ اﺳﺖ، ﺑﺮای اﯾﻦ ﺑﻮد ﮐﻪ ﻫﻤﺪﯾﮕﺮ را ﺑﻪ ﻫﻤﺎن اﻧﺪازﻩ دوﺳﺖ داﺷﺘﻨﺪ و ﻫﺮﮐﺪام به دﻧﺒﺎل ﺧﺸﻨﻮدی دﯾﮕﺮی ﺑﻮدﻧﺪ. ﺑﻪ ﯾﺎد داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯿﻢ اﮔﺮ ﮐﺴﯽ را دوﺳﺖ داری ﯾﺎ ﺷﺨﺼﯽ ﺗﻮ را دوﺳﺖ داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺮای ﺧﺸﻨﻮد ﮐﺮدن او ﺳﻌﯽ و ﺗﻼش زﯾﺎدی اﻧﺠﺎم دﻫﯽ. ﻋﺸﻖ و ﻣﺤﺒﺖ ﺑﻪ ﺣﺮف ﻧﯿﺴﺖ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﻪ آن ﻋﻤﻞ ﮐﺮد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صبح‌بخیر آرام‌جــــــــــانم💗 السَّلامُ عَلَیْکَ یَا خَلِیفَةَ اللَّهِ وَ نَاصِرَ حَقِّهِ سلام برتوای خلیفه خدا ویاور حقش🌿 ________________________________ روی هر لب نام زیبای تو وقتی بشکفد زندگی گل می‌دهد 🌼 عطر نفس های تو غوغا می‌کند تو بیا یابن الحسن🧡 دنیا گلستان می‌شود .
‏💜🐪🐪🐪🐪🐪🐪🐪 🔸یک حکایت زیبا 👈🏻حضرت موسی به عروسی دو جوان مومن و نیک سرشت قومش دعوت شده بود، 👈🏻آخر شب در هنگام خداحافظی عزرائیل را بر بالای خانه بخت و حجله عروس و داماد دید!!! 👈🏻از او پرسید تو اینجا چه میکنی؟ 👈🏻عزراییل گفت:👇 *👈🏻امشب آخرین شب زندگی این عروس و داماد است ماری سمی در میان بستر این دو جوان خوابیده و من باید در زمان ورود و همبستر شدن آنها در این حجله جان هر دو را به امر پروردگار در اثر نیش مار بگیرم 👈🏻موسی با اندوه از ناکامی و مرگ این دو جوان نیکوکار و مومن قومش رفته و صبحگاهان برای برگزاری مراسم دعا و دفن آن دو بازگشت. 👈🏻اما در کمال تعجب و خوشحالی عروس و داماد زنده و خندان از دیدن پیامبر خدا در حال بیرون انداختن جسد ماری سیاه را دید !!! 👈🏻از خدا دلیل دادن این وقت و عمر اضافه به ایشان را پرسید؟ 👈🏻جبرائیل نازل شد و گفت:👇 دلیل را خود با سوال از اعمال شب قبل ایشان خواهی یافت. 👈🏻موسی از داماد سوال کرد دیشب قبل ورود به حجله چه کردند؟ جوان گفت وقتی همه رفتند 👈🏻گدایی(سائلی) در زد و گفت: من خبر عروسی شما را در روستای مجاور دیر شنیدم و تمام بعد از ظهر و شب را برای خوردن و بردن یک شکم سیر از غذای شما برای خود و همسر بیمارم در راه بودم، لطفا بمن هم از طعام جشنتان بدهید. 👈🏻بداخل آمدم و جز غذای خودم و همسرم نیافتم، غذای خود را به آن مرد گرسنه دادم خورد برایم دعای طول عمر کرد و گفت: 👈🏻برای همسرم هم غذا بدهید او نیز چون من سه روز است غذای مناسبی نخورده است. با خجالت قصد ورود و بستن در را داشتم که همسرم با رویی خندان غذای خودش را آورد و بمرد داد و او در هنگام رفتن برای هردوی ما دعای طول عمر ،رفع بلا و شگون مصاحبت با پیامبر خدا در اولین روز زندگی مشترکمان را کرد و رفت. 👈🏻وقتی قصد ورود بحجله را داشتیم مجمعه (سینی بزرگ و سنگین غذا از جنس مس ) از دست همسرم برروی رختخواب افتاد و باعث مرگ این مار سمی که در رختخواب ما بود گشت، پس ما هردو دیشب را تا اکنون بعبادت گذراندیم و تعجب و شادی ما از اینست که دعای آنمرد بر شگون مصاحبت با شما نیز به اجابت رسید. 👈🏻جبرائیل ع فرمود ای موسی بدان صدقه و انفاق باعث رفع بلا و طول عمر شده این بر ایشان بیاموز و داستانشان برهمگان باز گو باش که چراغی گردد بر خلق ما برای نیکی به دیگران و مصاحبت پیامبرانی چون تو در جنت:🌹
صرف اُملت در جبهه!
حکایت ضرب المثل پسر تنبلی را به آهنگری بردند تا شاگردی كند. استاد آهنگر گفت:دم آهنگری را بدم. شاگرد تنبل مدتی ایستاده،دم را دمید. خسته شد و گفت:استاد اجازه میدی بنشینم و بدمم؟ استاد گفت:بنشین. باز مدتی دمید و خسته شد،گفت: استاد! اجازه میدی دراز بكشم و بدمم! استاد گفت:دراز بكش و بدم،بعد از مدتی باز خسته شد و گفت:استاد اجازه میدی بخوابم و بدمم؟ استاد که دیگر کلافه شده بود،گفت:تو بدم،بمیر و بدم.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هشدار ! مراقب اونا که خودشونو شبیه ما میکنن باشیم.
🔸نتیجه قرعه‌کشی مسابقه شماره یک ویژه ماه رجب اسامی برندگان: ۱_خانم معصومه گودرزی ۲_آقای میلاد عصار ۳_خانم زهره اشنار ۴_ خانم مهدیه زارع ابرقویی ۵_آقای مجتبی رمضانی ضمن عرض تبریک به برندگان لطفا شماره کارت بفرستید
من از خدا کــــه تـــو را آفرید ، ممنونم... الحمدالله الذی خلق الحسین💚