eitaa logo
کتیبه و پرچم باب الحرم
10.1هزار دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
49 ویدیو
568 فایل
🔸فروشگاه باب الحرم↶ @babolharam_shop ثبت سفارش 👇 @babolharam_shop_admin شماره تماس: 📞09052226697 ☎️ 02155970902 ☎️ 02155970903 👈زیر نظر گروه جهادی باب الحرم و کانال متن روضه 🆔 @babolharam_net آدرس: شهرری خیابان آستانه نبش کوچه شهید رجبی پلاک 50
مشاهده در ایتا
دانلود
🔷🔷🔴🔴❤️❤️♻️♻️✳️ گر مسلمانی بیا عصیان مکن در بر خلاق خود طغیان مکن گر نمیگیری تو بازوی کسی خانه امنش دگر ویران مکن چون نکرده سجده شیطان ، شد رجیم از جهالت بدتر از شیطان مکن گر که عهدی کرده ایی بنما وفا مومنی گر خُلفِ بر پیمان مکن آبروی کس مریز از کینه ات از شقاوت چشم او گریان مکن جاهل و عالم مگر یکسان بود؟ ارزش این دو تو هم همسان مکن آه مظلوم عالمی ویران کند عرش حق را زین عمل لرزان مکن عمر ما چون جوی آب باشد روان عمر خود را صرف در بطلان مکن خواه و ناخواه میشوی صید اجل غفلت از آن لحظه و هجران مکن چون اباذر باش ، غیر از حق مگو ای جوانمرد حق را کتمان مکن رنج نابرده کجا گنجی رسد کار نکرده طلبِ رضوان مکن گر نداری علم و دانش در رهی پس چو دانشمند ورا عنوان مکن ای (صفا) هر کاری یک قیمت بود کار خیر را قیمتش ارزان مکن شاعر حاج قاسم جناتیان قادیکلایی 🔴
🌷 مرثیه حضرت امُ البنین (س) 🌷 فاطمیه رفته اما دل شده با غم قرین از غم هجران بی بی حضرت اُم البنین بانویی که اهل دل از او ادب آموخته عرشیان و قدسیان از ناله هایش سوخته اشک ماتم از دو دیده ریخت او با شور وشین در عزای جعفر و عباس و عثمان و حسین چون خبر دادش بشیر از کربلا با چشم تر صِیحه ای زد ، پاره شد بند دلش از این خبر وای از آنساعت که او میگفت با آهِ غمین آه اِی مردم نخوانیدَم دگر اُمُ البنین من شنیدم دست عباسم شده از تن جدا جان خود تقدیم جانان کرده او در کربلا من شنیدم تیر کین بر چشم شهلایش زدند با عَمود آهنین بر فرق زیبایش زدند هر چه آمد بر سرش قربان شاه عالَمِین جان او جان عزیزانم به قربان حسین گر چه قطعه قطعه گشته آن گلِ احساس من روی دامان حسین بِنهاده سر عباس من من بمیرم که حسین در کربلا مادر نداشت کشته شد با حنجر خشکیده و یاور نداشت ♦️ مرتضی شاهمندی ♦️
باسمه تعالی سلام و ادب و احترام خدمت همه دوستان و محبان امیرالمومنین(ع) مدتی‌ست که در فضای رسانه‌ایِ مذهبی، مداحی‌های دیجیتالی رواج پیدا کرده و حضور مداحان در استودیوها یا تنظیم و صدابرداری استودیوییِ مداحی‌هایی که در هیئت اجرا شده را شاهد هستیم. پیش از این‌که بخواهم نظری درباره این اتفاق بدهم و موضعی داشته باشم، از طریق فضای مجازی، از دوستان دیگر خواستم تا نظرات خود را بفرمایند. بیش از ۳۰۰-۴۰۰ پیام دریافت کردم که مهم‌ترین و قابل‌توجه‌ترین پیام‌ها را به اشتراک گذاشتم. مثل سایر موضوعات و اتفاق‌ها، این مورد هم موافقان و مخالفانی داشت. به دلایل مخالفت‌ها خواهم پرداخت اما نکته‌ای که برای بنده جالب به‌نظر آمد این بود که تقریباً ۹۰ درصد کسانی‌که با این حرکت، موافق بودند در نظراتشان از قیدهای «اگر کنترل شود، اگر به انحراف کشیده نشود، اگر فضای هیئت تحت تاثیر قرار نگیرد، اگر هویّت مداحی تغییر نکند» و بسیاری از این «اگرها» استفاده کرده بودند. به‌نظرم رسید که درباره این مسأله که یکی از مهم‌ترین چالش‌های امروز هیئات مذهبی به شمار می‌رود، در حد خودم و بنا بر وظیفه‌ای که دارم نکاتی را عرض کنم: حاج‌آقا میرزاپور را دزفولی‌های اهلِ مسجد و هیئت می‌شناسند. منبرهای فوق‌العاده پرباری دارد. ۱۵ ساله‌م بود؛ می‌نشستم و سخنرانی‌های ایشان را گوش می‌دادم و صوت آن را به منزل می‌بردم و بخش‌های مهم آن را جدا و مثلاً سه تراکِ یک دقیقه‌ای از منبرِ آن روزِ ایشان، آماده می‌کردم. یک روز خدمت این خطیب بزرگوار رسیدم و موضوع را مطرح کردم و گفتم بنده ۷۰ تراک کوتاه از سخنرانی‌های شما آماده کردم و می‌خواهم شما ملاحظه بفرمایید و اگر تایید شد منتشر شود. ایشان بردند و ملاحظه و تایید و تمام. دو روز بعد از تایید، بعد از نماز ظهر، خدمت ایشان رسیدم و گفتم یکی از تراک‌ها را برای انتشار آماده کرده‌ام. با موبایلم برای ایشان پخش کردم. با لبخند به من نگاهی انداختند و گفتند: «حمیدآقا چیکار کردی؟ پس این آهنگ چیه؟» گفتم حاج‌آقا زیرصدا گذاشتم که تاثیرگذاری مطالب شما بیشتر شود. حاج‌آقا چپ‌چپ نگاه کرد و گفت: «اصلِ محتوا اگر تاثیرگذار باشد، کارِ خودش را می‌کند، اگر نباشد هم که با هزار حاشیه و آهنگ و زیرصدا هم تاثیرگذار نیست؛ اگر هم تاثیری بگذارد، کاذب است و زودگذر». حسابی توی ذوقم خورد؛ چه بسا کمی هم دلگیر شدم. تا دوسه‌روز – از نگاهِ خودم – حاج‌آقا را تحویل نمی‌گرفتم. بعد از چند روز ایشان بزرگواری کرد و سراغ ما را گرفت و من شروع کردم به گله و شکایت و اصرار که این کار انجام بشود. بعد از تقریباً نیم‌ساعت صحبت و گفتگو و اصرار و انکار، حاج‌آقا میرزاپور گفت: «می‌دانم شما دغدغه تاثیرگذاری دارید و این خیلی خوب و مقدس است اما من اگر مجوّز شروعِ این کار را بدهم، معلوم نیست در ادامه چقدر بتوانم آن را کنترل کنم و اصلاً این حرکت به کجا ختم می‌شود؛ شروع با من است اما پایان، خیر». آن روز خیلی این استدلال‌ها را نمی‌فهمیدم اما امروز خیلی خوب درک می‌کنم. صحبت‌هایی را هم که امروز می‌خواهم مطرح کنم، از سرِ همان دغدغه است. اگر این صحبت‌ها تاثیرگذار بود که الحمدلله. اگر هم نبود که بنده وظیفه خود دانسته‌ام که بگویم و گفتم. نوآوری در هر عرصه‌ای تا زمانی‌که در قالب و فضای متناسب با همان عرصه باشد، خوب و قابل تحسین است. اما به محض اینکه از آن قالب خارج شود و رنگ و بوی دیگری به خود بگیرد، آسیب‌زاست. مثلاً می‌بینیم که هر سال، فیفا برای عرصه فوتبال، قوانین جدید که ناشی از تفکر نوآوری است تنظیم می‌کند. آیا اگر روزی قانونی در فوتبال تنظیم شود که یک بازیکن می‌تواند زیرِ یک خم بازیکن حریف را بگیرد و تبدیل به دو خم کند، این قانون و نوآوری در قالب فوتبال است یا وارد قالب و عرصه ورزشی دیگر به اسم کشتی می‌شود؟ هیئت مذهبی هم یک عرصه با یک قالب و فضای مشخص است. نوآوری در آن همچون عرصه‌های دیگر، حدّ و حدودی دارد که باید به این حدّ و حدود توجه داشت. از نمونه‌های بارز نوآوری در هیئت می‌توان به تنوع در قالب‌های سینه‌زنی اشاره کرد که بسیار بجا و موثر بود. اما اگر این نوآوری‌ها به جایی برسد که بخواهد از قالب هیئت فاصله بگیرد، برای این عرصه مقدس و حساس، خطرناک خواهد بود.
نکته‌ دیگری که به مراتب از نکته قبل، مهم‌تر و قابل‌توجه‌تر است اینکه گاهی شروعِ یک نوآوری، مغایرتی با قالب ندارد اما معلوم نیست ادامه آن به کدام مسیر خواهد رفت. باید به پیامدهای برخی نوآوری‌ها دقت کرد. شاید اگر آن فرد یا جریانی که «حسین‌حسین‌گفتن» را در هیئت باب کرد، اگر می‌اندیشید که یک روز این ذکر مقدس به «اُسِن اُسِن» می‌انجامد و جوانان و نوجوانان یک هیئت، برای گفتنِ این ذکر پشت میکروفن و زیرصدای مداح، با هم دعوا می‌کنند و تمام دغدغه‌شان همین می‌شود و در نهایت هم مداحِ هیئت به آن‌ها می‌گوید از شما تست می‌گیرم و هر کدام‌تان بهتر گفتید، دهه اول محرم برای من ذکر می‌گیرید، هیچ‌وقت این اقدام را انجام نمی‌داد. توجه داشته باشیم که اگر چند سال پیش، مقام معظم رهبری شخصاً وارد شد و بابت ورود سِنج و دمام به هیئت، تذکر داد به همین نکته توجه داشت که ادامه این روند، ممکن است به جایی ختم شود که یک روز هم سر و کلّه آلات موسیقی در هیئت پیدا شود و زیرصدای مداح باشد. خواهشی که بنده سراپاتقصیر از دوستان مداح و دوستان فعال رسانه‌ای دارم این است که مراقب باشیم و حد و حدود این جریان را بشناسیم تا اگر بناست این روال ادامه پیدا کند، به ناکجاآباد ختم نشود. شاید تا اینجای این حرکت، همه چیز خوب پیش رفته و مخاطبان فراوانی پیدا کرده و اشکالی بر آن وارد نباشد، اما ادامه این روند و آسیب‌واردنشدن به آن، تضمین‌شده نیست. راستی؛ آیا سابق بر این، نوحه‌هایی که در دهان مردم کوچه و بازار می‌چرخید و هنوز هم از آن‌ها یاد می‌شود و به‌واسطۀ آن‌ها اشکی سرازیر است، تنظیم دیجیتالی داشت؟ یا همان فضای پر از سوز و گریه و سرشار از معنویت هیئت بود و همان نوای گرم مداح که نه زیرصدا و اِفِکت داشت و نه استودیویی بود؟ جای دوری نمی‌رویم. همین سال‌های اخیر، «دامن‌کشان رفتی»ها و «کجا می‌خوای بری»ها و «جان آقام»ها و ده‌ها نمونۀ دیگر، مگر با استودیو و دیجیتال و... به دل مردم نشست و آنها را جذب کرد؟ بله شاید بعدها از این آثار، نواهنگ‌ها و نماهنگ‌هایی هم درست شد اما آنچه اولاً و بالذّات، مخاطب را جذب کرد، خودِ اثر و حال و هوای هیئت بود. اما امروز شاهد آنیم که در ذهن مداح این می‌گذرد که چه اثری بخوانم که بشود روی آن کار کرد و یک نوای دیجیتال بیرون آورد. یا شاهد آنیم که وقتی یک نوحه را برای مداح می‌خوانی، به‌به و چه‌چه می‌کند که این نوحه، خوراک کارهای استودیویی و نماهنگ و... است. اگر این تفکری که اکنون ایجاد شده است، آسیب نیست، پس چیست؟ با این تفکر که هیئت می‌شود یک بستر بسیار مناسب برای ضبط آثار استودیویی. آیا قرار بود کارکرد هیئت این باشد؟ راستی؛ چرا همیشه ما به دنبال یک جریان دیگر راه می‌افتیم؟ چرا فقط نشسته‌ایم ببینیم دیگران ذائقه مردم را کجا می‌برند و ما هم به‌ بهانه یا هدف جذب مخاطب، دنبال همان می‌رویم؟ چرا یک بار ننشستیم و هم‌اندیشی نکردیم که دست به یک ابداع بزنیم که صفر تا صدِ آن زاییدۀ ذهن و اندیشۀ خودمان باشد و با آن، دیگران را جذب کنیم؟ خاندان عصمت(ع) که تکیه‌گاه ما و صاحبانِ اصلی این عرصه هستند، می‌توانند بیشترین جذّابیت‌ها را برای نه تنها مردم مملکت خودمان، بلکه تمام جهانیان داشته باشند؛ اما افسوس که ما کوتاهی کرده‌ایم و فقط نشسته‌ایم تا ببینیم مردم را به کجا می‌کشانند و ما هم به همان سمت و سو می‌رویم و فقط رنگ و لعاب دینی و آیینی به آن می‌دهیم. در آخر باز هم این نکته را عرض می‌کنم که هدف بنده از این یادداشت، مخالفت با این جریان نیست. اما مثل خیلی‌های دیگر نگرانم؛ نگرانم که ادامۀ این روند به کجا خواهد انجامید؟ برادرانه و خاضعانه از دوستان عزیزم خواهانم که مراقبت کنند و نگذارند فضای هیئات، آسیب دیگری را تجربه کند و پیشنهاد می‌کنم که اهل فن و اهل علم – که در این زمینه، تصمیم‌گیرنده یا تاثیرگذار و جریان‌ساز هستند - دور هم جمع شوند و میزگرد تشکیل دهند و دربارۀ حدود و ثغور این نوع فعالیت‌ها به جمع‌بندی برسند. سرباز کوچک جنگ نرم
گلی از گلشن عترت ولی ام البنینی تو صفای خانه ی مولا امیرالمومنینی تو واویلا آه و واویلا(۴) پس از زهرا گل حیدر شدی بر مرتضی همسر خودت گفتی که من هستم کنیز خانه ی حیدر واویلا آه و واویلا(۴) ز الطاف خداوندی شدی بر مرتضی یاور تو گشتی بعد زهرایش برای زینبین مادر واویلا آه و واویلا(۴) برای نوگلان یاس همیشه بوده ای حساس به پاس این همه خوبی خدا داده به تو عباس واویلا آه و واویلا(۴) زسوز داغ تو گشته مدینه کربلا امشب از این ماتم همه عالم شده ماتم سرا امشب واویلا آه و واویلا(۴) شب داغ تو مولاتی به یاد کربلا هستم بسوزم زآن مصیبت ها دوباره در عزا هستم واویلا آه و واویلا اگرچه چهار فرزندت شهید راه دین گشتند برای شیعه ی حیدر همه حبل المتین گشتند واویلا آه و واویلا(۴) گل حیدر همه عمرت تو غرق شور و شین بودی تمام روز و شب یاد غریبی حسین بودی واویلا آه و واویلا(۴) شنیدی که به دشت خون علی صد پاره پیکر شد ندیدی که زتیرکین بریده حلق اصغر شد واویلا آه و واویلا(۴) شنیدی که فدایی شد تمام هست عباست ندیدی از ره کینه جدا شد دست عباست واویلا آه و واویلا(۴) شنیدی که میان خون حسینت دست و پا می زد ندیدی لحظه ی آخر که مادر را صدا می‌زد واویلا آه و واویلا(۴) شنیدی که حسین تو میان خاک و خون افتاد ندیدی در کنار آب حسینت تشنه لب جان داد واویلا آه و واویلا(۴) شنیدی که زظلم وکین زدند آتش به هر خیمه ندیدی راس سالار شهیدان را روی نیزه واویلا آه و واویلا(۴) شنیدی کربلا دشمن به زخم اونمک میزد ندیدی بین آن گودال رقیه را کتک میزد واویلا آه و واویلا(۴) شنیدی کربلا گشته همه رخساره هانیلی ندیدی ناله و آه و شرار ضربه ی سیلی واویلا آه و واویلا(۴)
. تو گل گلزار ولا هستی همسر پاک مرتضی هستی بعدداغ حسین و عباست دیده گریان کربلا هستی آه و واویلا آه وواویلا(۳) تو سراپا شوری و احساسی بیت حیدر ،غرق گل یاسی مرهم درد زینب و کلثوم یار حیدر، مادر عباسی آه و واویلا آه وواویلا(۳) تو شنیدی گلها شده پرپر تو ندیدی بریده شد حنجر تو شنیدی شهادت اکبر تو ندیدی صد پاره شد پیکر آه و واویلا آه وواویلا(۳) تو شنیدی عباس تو جان داد تو شنیدی براو شده بیداد تو ندیدی ز صدر زین افتاد تو ندیدی که تشنه لب جان داد آه و واویلا آه وواویلا(۳) تو شنیدی زینب خمیده شده تو ندیدی گلو بریده شده تو شنیدی که غنچه چیده شده تو ندیدی به خون تپیده شده آه و واویلا آه وواویلا(۳) تو شنیدی آتش به خیمه زدند سرپاک حسین به نیزه زدند تو ندیدی به ضربه ی سیلی بر رخ کودکان چه لطمه زدند آه و واویلا آه وواویلا(۳) تو شنیدی که بی بهانه زدند تو شنیدی که ظالمانه زدند تو ندیدی که عصرعاشورا کودکان را به تازیانه زدند آه و واویلا آه وواویلا(۳) تو شنیدی خون شد دل زینب تو شنیدی ذکرش شده یا رب تو ندیدی بوده به تاب و تب تو ندیدی روزش شده چون شب آه و واویلا آه وواویلا(۳) گرچه کرب وبلا ندیدی تو ماجرا را فقط شنیدی تو بهر داغ حسین و عباست از غم و غصه ها خمیدی تو آه و واویلا آه وواویلا(۳) همه عالم بود پریشانت شد فدایی دین جوانانت جان فدای پیکر بی‌جانت دیده ی ما همیشه گریانت آه و واویلا آه وواویلا(۳) دشمن دین شکسته حرمت تو مانده خاکی هنوز تربت تو ای صفابخش قلب هر شیعه جان عالم فدای غربت تو آه و واویلا آه وواویلا(۳)
. تو گلِ گلزار عترتی و ام البنینی بر شیعیانِ حیدر و زهرا حبل المتینی آجرک الله(۳) فرموده ای که کنیزه ام در خانه ی زهرا تو افتخاری بر حسنین و زینب کبری آجرک الله(۳) در خاندان آل محمد حساس هستی تو نور چشم فرزند پاکت عباس هستی آجرک الله(۳) بعد از نثار جان گلانت جز غم ندیدی تو افتخار فاطمه هستی ام شهیدی آجرک الله(۳) تمام عمرت باچشم گریان درشور وشینی یاد علمدارِ کربلا و یادِ حسینی آجرک الله(۳) شنیده ای شد صد پاره پیکر علی اکبر ندیده‌ای تو غرق به خون شد حنجراصغر آجرک الله(۳) شنیده ای که حضرت عباس جانش فداشد ندیده ای تو از پیکر او دستش جدا شد آجرک الله(۳) شنیده ای شد زینب کبرا قامت خمیده ندیده‌ای تو پیکر خونین سر بریده آجرک الله(۳) شنیده‌ای که دختر زهرا زخمش نمک خورد ندیده ای تو سه ساله‌ای ازدشمن کتک خورد آجرک الله(۳) شنیده ای که دشمن زکین زد آتش به خیمه ندیده ای تو پیکر صد چاک، سر روی نیزه آجرک الله(۳) شنیده‌ای که بردند اسیران در کوفه و شام ندیده ای تو زدند به آنها سنگ از لب بام آجرک الله(۳) شنیده ای از بزم شراب و قاری قرآن ندیده‌ای تو برلب قاری خوردچوب خزران آجرک الله(۳) بعد از نثارِ جانِ گلانت جزغم ندیدی توافتخار فاطمه هستی ام شهیدی آجرک الله(۳) بهر غریبیِ گل زهرا بس غصه خوردی از غصه و غم بهر حسینت تو جان سپردی آجرک الله(۳) با یاد مظلومی تو بانو دلها شکسته شهر مدینه از سوز داغت در غم نشسته آجرک الله(۳) پنهان بودتا صحنه ی محشر قدر رفیعت دارالشفای شیعه ی حیدر خاک بقیعت آجرک الله(۳)
ما که دلداده ی بو ترابیم نسل های پس از انقلابیم خار چشم سیاهی و ظلمت روشن از پرتو آفتابیم همدم غربت فاطمیه جان نثاران پیر خمینیم کربلایی بود نهضت ما گریه کن های داغ حسینیم این بود بر لب خاص و عام تا ابد زنده بادا اسلام ناله ی هر شهید گمنام تا ابد زنده بادا اسلام آن شهیدان از جان گذشته اختران پر از نور ایمان آری اَلحق که بودند و هستند یادگاران پیر جماران تا به آخر به شور حسینی آیه های هدایت بخوانیم چون حبیب و زُهیر مثل همت جان فدای ولایت بمانیم راه ما راه سعادت یا زیارت یا شهادت این بود سرّ سیادت یا زیارت یا شهادت فارغ از مکر دنیا پرستان دل سپردیم به امر علمدار جز امام و شهید و ولایت ما نباشیم به شخصی بدهکار انقلاب مال مستضعفین است نه کسانی که غرق رفاهند خائنان به اسلام و قرآن در حضور خدا رو سیاهند بر سر فتنه می باریم دشمنان استکباریم با عدو سازش نداریم دشمنان استکباریم عاقبت می رسد در زمستان فصل ناب بهار خوش ابری و ولیِ فقیه می سپارد پرچمش را به دستان مهدی می شود سرنگون کفر و تکفیر نور پیغمبری آشکار است فصل یک رنگی و اتّحاد و موسم غرّش ذوالفقار است سیّدی یا حجه الله العجل یا بقیه الله آرزوی دل ثارُالله العجل یا بقیه الله
🍃🌷﷽🌷🍃(غلام قنبرم): 🎼 🔘🔘🔘🔘 ☑️بنداول مدحی ام الادب هستی و تو معدن احساسی تو کوهی از الماسی تو مادر عباسی. ام الادب هستی و نور هدایت هستی اصل سخاوت هستی ذوب ولایت هستی ام الادب هستی و مادر سقا هستی همسر مولا هستی کنیز زهرا هستی ام بنین ام بنین (س) 🔘➖➖➖➖🔘 ☑️بنددوم گریز به مدینه ام بنین بی بی جان شنیدی تو ازحیدر با حال زار و مضطر روضه ی دیوارو در ام بنین بی بی جان شنیدی از کوچه ها از سیلیه بی هوا روی کبوده زهرا ام البنین بی بی جان بودی اسیر غمها از ماتم کربلا ماجرای عاشورا ام بنین ام بنین (س) 🔘➖➖➖➖🔘 ☑️بند سوم گریزه علقمه شنیدم ای عباسم دستات قلم شد آخر جدا شدش از پیکر سرت عمود خورد مادر شنیدم ای عباسم جدا شد از تن بازوت نیزه زدن به پهلوت رد شدن با پا از روت شنیدم ای عباسم چشم تو بستن با تیر شدی تو صحرا تکثیر از بس زدن با شمشیر عباسم عباسم 🔘➖➖➖➖🔘 ☑️بندچهارم گریزبه گودال شنیدم ای عباسم تو علقمه غوغا شد سرت تا ابرو وا شد پشت حسینم تا شد شنیدم ای عباسم تن تو شدغرق خون ازبعد اون تیربارون پیش حسین دادی جون شنیدم. ای عباسم از زینب و گودال و از مقتل وجنجال و جسمی که شد پامال و امان از دله زینب (س) 🔘➖➖➖➖🔘 ☑️بندپنجم گریز به قتلگاه تو رفتی و بعد از تو حسین و تشنه کشتن به زیر دشنه کشتن با تیر و نیزه کشتن تو رفتی و بعد از تو زینب و دادن ازار بردن میونه انظار در کوچه و در بازار تو رفتی و بعد از تو خیلی جسارت کردن شروع به غارت کردن خیلی جسارت کردن امان از دله زینب(س) 💠💠5⃣9⃣1⃣💠💠 🔘➖➖➖➖➖🔘
کانال رسمی کربلایی مجیدمرادزاده(غلامِ قنبر): 🍃🌷﷽🌷🍃 ❣ 🍁🍁334🍁🍁 ✅بنداول دارم میرم. باقلبی آروم از دنیا دارم میرم. کنارحضرت زهرا(س) دلم تنگه برای سرور مولام دلم تنگه برای کربلایی هام دلم تنگه برای گلهای یاسم براجعفر برا عثمان وعباسم دلم تنگه برا عبدالله واکبر(ع) برای عون. رقیه و علی اصغر(ع) دیگه بسه رسیده جون من برلب دلم تنگه. براحسین برا زینب(س) دلم تنگه دلم تنگه ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ ✅بنددوم ابالفضلم. ای عباس رشید من ابالفضلم گل من ای امید من ابالفضلم بگردم دوره تو مادر ابالفضلم یل خوش قامت حیدر ابالفضلم. شدم بی کس تو این دنیا ابالفضلم. شدم بعد ازشما تنها ابالفضلم رسیده بر لبم جونم ابالفضلم شب و روز روضه می خونم ابالفضلم. چقد قبر تو شد کوچک ابالفضلم این قبر توست یا یک کودک ابالفضلم شکسته پرُوبال تو ابالفضلم شیرم مادر حلال تو ابالفضلم ابالفضلم ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ ✅بندسوم ابالفضلم بریدن دست و بازوتو ابالفضلم زدن تیر چشم و ابروتو ابالفضلم شنیدم هستی زینب(س) توعلقمه رو خاک افتادی ازمرکب ابالفضلم تو هم مثل بابات حیدر ابالفضلم عمود خورد به سرت مادر ابالفضلم شنیدم بدتورو کشتن ابالفضلم سرت را روی نی بستن ابالفضلم شنیدم توی علقمه سرت بوده روی دامان فاطمه(س) ابالفضلم ابالفضلم ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ ✅بندچهارم ابالفضلم شنیدم توی کربلا تنت افتاد به روی خاک این صحرا ابالفضلم. شنیدم من توی گودال تن خونیش به زیر مرکبا پامال شنیدم که تنش رو زیر رو کردن توی قلبش چندتا نیزه فرو کردن شنیدم من که خیمه هابه غارت رفت شنیدم من که زینب به اسارت رفت بعدتو شد سرحسین من جدا سر تو باحسین رفت روی نیزه ها حسین جانم حسین جانم 🍁🍁🍁🍁3⃣3⃣4⃣🍁🍁🍁🍁 ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
زمینه حضرت ام البنین (س) ------------------- مادر به فدات / قربون چشات روضه میخونم / با گریه برات میسوزه دل از / خشکی لبات (2) انیس گریه هایم را گرفتند قوت دست و پایم را گرفتند کمانی تر شدم از زینب افسوس سر پیری عصایم را گرفتند ((مادر شنیدم که تشنه بودی )) ((یاد لبای رقیه بودی)) ((ای ماه حرم ، رشید علی)) ((تا کوفه و شام رونیزه بودی)) * گفتی که میام /با مشک پر آب شرمنده شدی / از طفل رباب تو روی نی و /دستا به طناب نشد بال و پر خود را بگیرم به دامن اصغر خود را بگیرم من از شرمندگی پیش ربابم نشد بالا سر خود رابگیرم ((گریونم در عزای حسین )) ((هر چی که دارم برای حسین)) ((ذکرم شب و روز نوای حسین)) ((چهار تا پسرام فدای حسین)) ای شیر نرم / رفتی پسرم گفتن که حسین / با مشک و علم با قامت خم / اومد تا حرم به یادت آه ، یکسر می کشیدم که گویی از تنت پر می کشیدم به هر تیری که بر جسم تو می رفت من اینجا آی مادر می کشیدم ((مادر شنیدم که حرمله زد)) ((چشمای تورو تو علقمه زد)) ((نیزه تا زدن به پهلوی تو)) ((انگار پشت در به فاطمه زد))
......سبک_شور_جدید....... ⚜شور حضرت ام البنین(س)⚜ ❌این شعرو از دست ندین❌ 💠💠💠بند اول💠💠💠 از تبار یاس ام البنین چشمه ی احساس ام البنین مادر دوم شیعه ها مادر عباس ام البنین جانم به سفره خانه ی ام القمر اکرام مادرانه ی ام القمر جانم به ذره پروری ولطف بی حدش احسان بیکرانه ی ام القمر عشق آفرین،خاتون دین،زین زمین ام البنین ام البنین نورمبین،خلدبرین،ای بهترین ام البنین ام البنین مادرعباس ام البنین(س) 💠💠💠بند دوم💠💠💠 کعبه ی اخلاص ام البنین قبله ی انفاس ام البنین مادر اولاد حیدری مادر عباس ام البنین ریزد کرم ز دامنه ام الادب خیرش همیشه با منه ام الادب یل پرورو دلاور و باهیبت وجگر عجب شجاع و شیر زنه ام الادب ای باوقار،بااقتدار،آبرو دار ام البنین ام البنین نیکو مدار،ای جان نثار،بهر نگار ام البنین ام البنین مادر عباس ام البنین(س) 💠اللهم عجل لولیک الفرج💠 🔶|| شعــر و سبـــــک ||🔶 🔶|| || 🔶
زبانحال حضرت ام البنین سلام الله علیها زمزمه روضه،واحد ابالفضل من و تو مُحبّ مُدامِ حسینیم ابالفضل پر از عزّت و احترام حسینیم ابالفضل من و تو کنیز و غلام حسینیم ابالفضل ابالفضل ابالفضل عزیزم برادر نه،تو خاک‌ پای حسینی عزیزم تو دلگرمیِ بچه های حسینی عزیزم علمدارِ کرببلای حسینی عزیزم عزیزم ابالفضل همیشه بِمان در رَهِ عشقِ دلبر ابالفضل بده در رَهَش دست و دو دیده و سَر ابالفضل به راهِ حسین شو چُنان لاله پرپر ابالفضل ابالفضل ابالفضل عزیزم دعایم کن آندم که در اوج غمها عزیزم شَوی غرقِ خون زائر روی زهرا عزیزم به پهلوی بشکسته آید در آنجا عزیزم عزیزم
نوحه حضرت ام البنین و تکریم مادران شهدا دوباره با سوز دل،محزون و زار و غَمین عباس بن علی شد،گریانِ امّ البنین مرثیه خوان،دلخون،با دو چشمِ تر نماید نُدبه در هجرانِ مادر بانوی دین،ای بی قرین امّ البنین،امّ البنین امّ البنین،امّ البنین... ای مادری که عُمری،با آه و اشکِ دو عِین دیدی داغ اولاد و،گریه کردی بر حسین حیرانم از شُکوهِ بی بَدیلَت جانها به قربان صبر جَمیلَت بانوی دین،ای بی قرین امّ البنین،امّ البنین امّ البنین،امّ البنین... حضرت امّ البنین،در حِلم و حُجب و تَقوی شد مقتدای همه،مادرانِ شهدا امّ البنین بحر لطف و اِحسان است الگوی مادرانِ شهیدان است بانوی دین،ای بی قرین امّ البنین،امّ البنین امّ البنین،امّ البنین...
زبانحال حضرت امّ البنین سلام الله علیها زمزمه روضه عباس من،آماده کن دیده و دست تیر جفا بر چشم تو خواهد نشست عمود آهنین خورَد به فرقِ تو پشت حسین در غمِ تو خواهد شکست ولی امان زِ اشک مادر و،تشنگیِ علیّ اصغر و وَ از حسین به قعرِ قتلگاه،آخر جدا گردد سر و قربانی شود همه زندگی ات گِریَم از شرم و سرافکندگی ات عباسم فدای شرمندگی ات عباسم فدای شرمندگی ات... عباس من،زِ بعدِ تو چه ها شود در قتلگاه سرِ حسین جدا شود به بانگ تکبیرِ حرامی های دون قرآن عیان به روی نیزه ها شود ای بودَنَت دلخوشیِ همه،خوانَم تو را با آه و زمزمه وَالشّمرُ جالسٌ شود روان،اشک چشمان فاطمه بعد از تو،از زندگی دل می بُرَد بعد از تو رقیّه سیلی میخورَد بر نِیزه طِی شد رَهِ بندگی ات عباسم فدای شرمندگی ات...
🔷▪️اللهم عجل لولیک الفرج▪️🔷 💖:::::::::::::::::::::💖:::::::::::::::::::::💖 🛑🛑 🛑 🛑 🛑 🛑 🛑 🛑🛑 ✅بنداول برادره خونه خدا یاابالفضل ساقیه دشته کربلا یاابالفضل بااینکه دستی نداری توی پیکر دسته منو بگیر آقا یاابالفضل زیباجماله،اوجه کماله عبده صالح خدا،حیدر خصاله مرده دلیره،قمرالعشیره دره خونش همیشه سائل و فقیره فوق باور عباس،یار و یاور عباس مظهر صفات حق،شیره داور عباس ❣یاسیدی،ابوفاضل❣ 🔶-🔶-🔶 ✅بند دوم فرمانده و امیره من یاابالفضل عشقه بی نظیره من یاابالفضل باره ها گفته حسین به عباس ای ماهه منیره من یاابالفضل سقای لشکر،میره دلاور پشت و پناهه،اولاده حیدر صاحب منصب،خیلی مؤدب ماننده مرتضایی،برروی مرکب نیزه گردان عباس،همچو طوفان عباس در قبضه ی شما،کل میدان عباس ❣یاسیدی،ابوفاضل❣ 🔶-🔶-🔶 ✅بندسوم زیارتت آرزومه یاابالفضل ضریحه تو روبرومه یاابالفضل حک بکنید به روی سنگ مزارم نوکریتون آبرومه یاابالفضل بالا بلنده،گیسو کمنده تامیبینه رقیه رو فورٱ میخنده اسمش شیرینه،بر دل میشینه پسره ابوتراب و ام البنینه هیبت الله عباس،قدرت الله عباس در اختیاره تو،رایت الله عباس ❣یاسیدی،ابوفاضل❣ ✏️: 1⃣2⃣3⃣
میگن تو مثل بارونی رو قلب شکسته میباری مثل زهرا به این دنیا احساس مادری داری میگن دستت پر از عشق و رحم و جود و بخشش و بذله میگن تو باب حاجاتی آخه پسرت ابالفضله دریایی توی مادری خود زهرایی مهتابی تو شبای ابریم پیدایی تو هم از ایه های نور و اعطینایی چهارتا یل دور سر حسین چرخوندی تا اخر پا به پای عشق مولا موندی گلهاتو برای حفظ ولا سوزوندی بند دوم ام البنین بودی و حالا تو ام الازکیا هستی واسه زینب ابالفضلِ سردار کربلا هستی غمخوار حیدر و یارِ حسنین بودی تا آخر دوست دارم که مثِ زهرا من صدات بزنم مادر دنیامو با دعای مادری میسازم این سر رو زیر پای مادرم میندازم مثل تو به ولایت علی مینازم تا آخر من به پای این علم میمونم عباسم و محامی حرم میمونم بسته به پر چادر ولایت جونم بند سوم بازم قلبم تلاطم کرد تو سینه راهشو گم کرد عاشقت شدم از وقتی چشمت به من تبسم کرد بدجوری با هوای تو قلب من زیر و رو میشه وقتی یاد تو میافتم ابم واسه من آتیشه سوزوندی قلبمو با روضه ها سوزوندی صبح وشب چشمای خون منو گریوندی واسه اون لحظه که بی کس و تنها موندی آتیشم مثل دریایی همیشه پیشم بارونم میبارم وقتی که تنها میشم تو خوابم از صدای غربتت پا میشم س