eitaa logo
کتیبه و پرچم باب الحرم
10.2هزار دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
45 ویدیو
568 فایل
🔸کانال فروشگاه محصولات فرهنگی↶ @babolharam_shop ثبت سفارش 👇 @babolharam_shop_admin شماره تماس: 📞09052226697 ☎️ 02155970902 ☎️ 02155970903 آدرس: شهرری خیابان آستانه نبش کوچه شهید رجبی پلاک 50 فروشگاه بابُ الحَرَم
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5888492264094698144.mp3
3.94M
🔸 تلاوت جزء شانزدهم قرآن کریم 🔹 از آیه ۷۵ سوره «کهف» تا انتهای سوره «طه»
Voice 074_sd.m4a
1.63M
بسم الله الرحمن الرحیم (ع)_ 👌فوق زیبا _سینه زنی شهادت علی(ع) ♦️◾یکشنبه۲۱__اردیبهشت۹۹ مداح،،
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
❇️ در مقام و جلالت علیهماالسلام همين بس كه صلی‌الله‌علیه‌وآله درباره‌اش فرمود: «اَللّهُمَّ إِنى أُحِبُّهُ، فَأحْبِبْهُ وَأَحِّبَّ مَنْ يُحِبُّهُ¹»؛ بارالها! من او را دوست دارم، پس تو هم او را و دوستانش را دوست بدار! 💞 و در منزلتش همين بس كه او و صلى‌‏الله‌‏عليه‌‏و‏آله است. 🌳 و دوستيش دوزخ و جواز بر ورود به را به همراه دارد. روزی🌞 امام مجتبی(ع) از کنار که سرگرم ⛹♀⛹ بودند، می گذشت. کودکان👬 در حالیکه تکه نانی در دست داشتند، به امام تعارف کردند. امام حسن(ع) آنان را پذیرفت. با آنان خورد و سپس کودکان را به منزل خود برد. همچنین به آنان 🍗🍛 و 👕👖داد. سپس فرمود: دعوت آنان از دعوت من ارزشمندتر بود؛ زیرا آنان هرچه داشتند به من دادند، ولی من بیش از آنچه به آنان دادم، دارم. 📚ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱۱، ص۱۹۸
Voice 065_sd.m4a
4.84M
بسم الله الرحمن الرحیم (ع)_ 👌فوق زیبا _جریان مسلمان شدن جوان یهودی بدست علی(ع) وبخشش ارثیه ی پدریش ♦️◾یکشنبه۲۱__اردیبهشت۹۹ مداح،،
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم (ع)_ 👌فوق زیبا _جریان مسلمان شدن جوان یهودی بدست علی(ع) وبخشش ارثیه ی پدریش ♦️◾یکشنبه۲۱__اردیبهشت۹۹ مداح،،
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم (ع)_ 👌فوق زیبا _تکلم خورشیدباعلی ابن ابیطالب(ع) ♦️◾یکشنبه۲۱__اردیبهشت۹۹ مداح،،
Voice 068_sd.m4a
363.1K
بسم الله الرحمن الرحیم به مادر_ 👌فوق زیبا _جریان شیخ انصاری وبر دوش گرفتن مادر ♦️◾یکشنبه۲۱__اردیبهشت۹۹ مداح،، مرحوم شیخ انصاری مادرش را بر روی شانه میگذاشت و به حمام می برد تا زن ها او را بشویند و بر روی شانه به منزل می آورد. ✍ پرسیدند : در منزل مرکب نداری ؟ فرمود : دارم. 👌 ولی نمی دانید وقتی مادرم را بر دوش گرفتم، زیر این بار سنگین چه گره هایی برایم باز شد.
Voice 073_sd.m4a
3.58M
بسم الله الرحمن الرحیم ۲۱رمضان_امیرالمومنین(ع)_ 👌فوق زیبا _روضه امیرالمومنین و وصیت _(ع)_۲۱رمضان ♦️◾یکشنبه۲۱__اردیبهشت۹۹ مداح،،
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم (ع)_ 👌فوق زیبا _خورشیدهفت بارباعلی حرف میزند ♦️◾یکشنبه۲۱__اردیبهشت۹۹ مداح،،
Voice 067_sd.m4a
9.5M
بسم الله الرحمن الرحیم 👌فوق زیبا _دعای عظیم الشان نور ♦️◾یکشنبه۲۱__اردیبهشت۹۹ مداح،،
Voice 071_sd.m4a
718K
در راه مشهد شاه عباس تصمیم گرفت دو بزرگ را امتحان کند!!🍃 🌺به شیخ بهایی که اسبش جلو میرفت گفت : این میرداماد چقدر بی عرضه است اسبش دائم عقب می ماند🍃 🌺شیخ بهائی گفت : کوهی از علم و دانش برآن اسب سوار است، حیوان کشش اینهمه عظمت را ندارد🍃 🌺ساعتی بعد عقب ماند، به میر داماد گفت : این شیخ بهائی رعایت نمیکند، دائم جلو می تازد🍃 🌺میرداماد گفت : اسب او از اینکه آدم بزرگی چون شیخ بهائی بر پشتش سوار است سر از پا نمی شناسد و می خواهد از شوق بال در آورد!🍃 🌺دوستان من، اینه "رسم رفاقت..." در "غیاب" یکدیگر" حافظ آبروی" هم باشیم...🍃 حاج آرمین غلامی
Voice 075_sd.m4a
2.87M
بسم الله الرحمن الرحیم (ع)_ 👌فوق زیبا _رجزخوانی امیرالمومنین علی(ع) ♦️◾یکشنبه۲۱__اردیبهشت۹۹ مداح،،
مجموعه اشعار خادم زینب س: خادم زینب: این اشکا اشکای آخره دریا تو چشمای حیدره زهر داره جونم رو میبره زهرا این شبها شبهای آخره تو گوشم صدای اون دره پلک من دوباره میپره زهرا حس میکنم داری میای ، مهمون من باشی میخوای مثه قلب علی ، هر لحظه غوغا شی میخوای پرستاری کنی از حیدر بیمار زحمت نکش یاسم تو که ، نمیتونی پاشی با بازوی مجروحت ، زحمت نکش زهرا شرمنده میشه حیدرت ، به یاد اون روزا تو بستر افتادی نشد کاری کنه حیدر ای وای امون از وقتی رو کمرت افتاد در 2 سی ساله ، که روزه ی علی وا میشه با اشک روضه هات میمیرم هر لحظه من برات زهرا سی ساله که آه نیمه شب حرفای نگفته ی منه شاهد من اون پیراهنه زهرا امشب هوا کرده دلم ، نون و نمک زهرا آیینه ی قلب علی ، خورده ترک زهرا یاد تو و اون بوی نون و سفره ی ساده امشب میای به دیدنم ، به قلبم افتاده اگه میای آروم بیا ، چه خبر از بازوت راستی ببینم خوب شده ، زخمای رو پهلوت اگه میای روتو نگیر تورو خدا از من نیا با اون خونابه های روی پیراهن 3 قلبم رفت این دم آخری به گودال و صحرای بلا امون از غم کبوترا زهرا تب کردم به یاد العطش طفلی که تو صحرا کرده غش فکر زینبه دلم همش زهرا داره تداعی میشه اون ، سفارش آخر بوسه و حنجر و غم برادر و خواهر دارم میبینم که زینبو با دستای بسته تو مقتل افتاده حسین ، اما چرا بی سر دورو بر مقتل چرا ، آشوب و جنجاله یکی برای بردن انگشت تو گوداله رحمی ندارن حتی به پیراهن پاره برادر افتاده رو خاک و خواهر آواره
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
بازم ، روزم شب تاره چشمام ، شبونه میباره سی سال ، هر چادر خاکی یادم ، اون روزو میاره اون روزو میگم که پشت در خونه چهل نفر همه با هم تصمیمشون این بود که بذارن داغتو تا ابد روی قلبم پیش چشم من، میزدن با پا پیش چشم‌تو ، تیره شد دنیا پیش چشم‌ من ، یک لگد روو در پیش چشم تو ، خم میشد حیدر بند دوم سی سال ، گذشته اما غم تو چشم من هنوز تازست سی سال گذشته اما باز هر شب میره دلم‌از دست هنوز میبینم که پهلو به پهلو میشی پیش چشمای حیدر حس میکنم زهرا رو کمرت مونده جای شراره های در سرده این خونه ، بیتو سی ساله نیمه شب حیدر ، بیتو میناله واسه مرد آخه ، سخته با سیلی صورت یاسش ، رو کنن نیلی بند سوم بارون وقتی که میباره داغ دلم‌میشه تازه میره دلم به اون صحرا دنیا با ما نمیسازه بارون که میباره میبینم اون لبای خشکی رُ که روو نی هاست حسین توی مقتل زینبم آواره ی کوچه ها و بازاراست من کشیدم این ، داغو سی ساله داغ قلب من داغ گوداله زینبم رو تل ، داره میبینه دور گودال آشوب و جنجاله
مجموعه اشعار خادم زینب س: خادم زینب: زیر لب روضه میخونم ، ببین دریا بعد سی سال به دیدارم بیا زهرا بیا تا وا کنم دردای قلبم رو یه آهم میسوزونه کل عالم رو بیا زهرا ، مث گذشته پیشم باشو ، رفیق حیدر تنها شو ، بیا که بشنوی درداشو بیا زهرا ، بگیم از اون شب بارونی ، چهل تن اومدن مهمونی ، ببین چه درد بی درمونی چه سخته واسه ی یه مرد جلو چشش بیافته زن صدای بچه ها بیاد با سیلی مادرو نزن چه سخته واسه ی یه زن که بسته دست همسرش چه سخته بین شعله ها بسوزه چادره سرش 2 دیگه راحت میشم از درد بی درمون به زینب میرسه میراث دردامون دیگه راحت میشم از فکر اون کوچه خدا روشکر بزرگ شدن یتىمامون شده زینب ، دیگه برا خودش خانومی ، مردی شده حسینت زهرا ، حسن شده انیس بابا یتیماتو ، با خون دل بزرگ کردم من ، با روضه های اون پیراهن ، حالا رسیده وقت رفتن بفکر زینبت نباش عباس کفیل زینبه تموم فکر و ذکر من تنهاییای اون شبه همون شبی که آسمون میباره خون برا حسین همونجا که میره سرش به روی نیزه ها حسین 3 سپردم زینبو دست برادرهاش نمیذاره حسین یک لحظه هم تنهاش نگران حسینت هم نباش زهرا گذاشتم دست عباسو توی دستاش دارم میرم ، ولی با این همه دلشوره ، آخه مسیر صحرا دوره ، اوضاء خیمه ها ناجوره میترسم از ، حوادثی که داره صحرا ، میترسم از غم عاشورا ، نیافته زینب از پا زهرا میترسم از رو نیزه ها بیافته با سرش حسین میترسم از غم و جفا بمیره خواهرش حسین خدا کنه نگردونن تو کوچه بازارای شام کسی که سایشم شده برا نامحرما حرام
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
مجموعه اشعار خادم زینب س: خادم زینب: پرم شکسته آسمون دلم گرفته دریا ندارم هیچ کسی رو من به غیر تو خدایا گناه نمیذاره دلم پای دلت بمونه دلم دلش میخواد با اشک برای تو بخونه انقد گذشتی از گناهای دل سیاهم انقد شکستم دلتو بازم دادی پناهم یجور گذشتی و نیاوردی به رو خدایا که گاهی حس کردم نمیبینی کوه گناهم خجالتم نده یکم منو برون خدای من اين چه دلیه که میبخشه به این آسونی دستم بلند شد به دعا پیچیده بوی ربنا خداروشکر دعوت شدم بازم به مهمونی الهی العفو الهی العفو 2 مثل کبوتری که باد زده به آشیونش کبوتری که میرسه از خودت آب و دونش دنبال یه گشایشم دنبال راه چارم مثل همیشه ای خدا منو تنها نذارم اگه کسی به غیر تو ، میدید گناه من رو آبروی منو میبرد ، رسوا میکرد دلم رو با اینکه صبح تا شب همه گناهامو میدیدی بازم نیاوردى به رو آبرومو خریدی خجالتم نده یکم منو برون خدای من این چه دلیه که میبخشه به این آسونی رسوا بکن منو خدا یا که منو بکن رها من چی دارم که باز شدم دعوت مهمونی الهی العفو الهی العفو 3 گناه نمیذاره چشام لطف تو رو ببینه ببخش دلی رو که با غیر خدا همنشینه با دست خالی اومدم خودت ببینی مولا تو تقدیرم رقم بزن هدایتو خدایا بک یا الله و الهی به محمد العفو الهی به علی و فاطمه نرون گدا رو الهی بلحسن الهی بلحسین الهی نرون بحق این شبا تو عبد رو سیارو الهی بلحسین میگم برگ برنده ی منه حس میکنم لبخندو رو لبت خدایا منو ببخش به مادرش بحق داغ حنجرش تو رو قسم به حق زینبت خدایا الهی العفو الهی العفو
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
جزء ١٧.mp3
3.8M
(تندخوانی) جزء هفدهم قرآن کریم با صوت استاد معتز آقایی زمان :31 دقیقه ☀️ به ما بپیوندید
4_357090483001885381.mp3
4.26M
‍ ‍ ‍ 💠تلاوت تحدیر (تندخوانی)💠 🌸 ۱۸ 🌸
1⃣🎼 🔘🔘🔘🔘 ✅بنداول می میرم می بینم می کشی از سینه تو اه نمونده انگاری برای موندن تو راه بزن حرفی اخه با دختر دل پریشون تورو خدا تو از خدا دیگه مرگ و نخواه 😭 میری و داغه تو می مونه تو دل همیشه میری و داغ مادر دوباره تازه میشه بابا جون دوست دارم بازم بابا صدات کنم من به جای تو بمیرم جونم و فدات کنم 😭 حرف رفتن نزن وااااا میمیرم بی تو من واا 🔘➖➖➖➖➖➖🔘 ✅بنددوم برای من دیگه زندگی معنا نداره شبیه تو پرستارت دیگه نا نداره بعد تو دیگه زندگی بابا جهنمه بعد تو دیگه این شهر واسه من جا نداره 🔘 می گفتی می مونم من با غم و درد محن می مونم با غما وغربت داداش حسن می بینم سر حسینم و به روی نیزه ها می بینم تنش و که افتاده زیر دست و پا 🔘 می رم بین انظار وااا می رم کوچه بازار واااا 🔘➖➖➖➖➖➖🔘 ✅بندسوم توام شبیه مادرم وصیت می کنی تنها صحبته از غروب و غارت می کنی توام می گی یه روزی می بینم بزم شراب صحبته دست بسته و اسارت می کنی 😭 میگی از چوب خیزران و از تشت طلا میگی از ظلم اون یهودیا و شامیا میگی از اون همه دشنام و تازیونه ها میگی از سنگایی که می ریزن رو سر ما 😭 می گفتی از بازار وااای از تلخیه آزار وااای ‌ 🔘➖➖➖➖➖➖🔘 ✅بندچهارم‌ بیا نور دو دیده ام کنار بسترم بیا پهلوونم عباس من ای پسرم‌ بگم رازی برات از کربلاو غربتت بگم از غربتت این لحظه های آخرم 🔘 اباالفضل (ع) ای کاشف الکرب عن وجه الحسین(ع) بمیرم میشی توکربلا مقطوع الیدین 😭 بمیرم/دوتا دستات ازتنت جدامیشه بمیرم/جون تو تو علقمه فدا میشه 😭 جاری میشه اشکت وااای پاره میشه مشکت وااای 💠💠4⃣1⃣1⃣💠💠 🔘➖➖➖➖➖➖🔘
🔘🔘🔘🔘 ✅بنداول بیا و با دل شکسته ام تو سر کن و نگاهی به دله محزون و خون جگر کن و کمتر قدم بزن قربون قدو قامتت کمتر نگاه باچشمای ترت به در کن و 🔘 بیا و سفره ی افطاری تو کنار نزن یه امشب بابا جون حرف های غصه دار نزن تو انقدر با نگات دل منو اتیش نزن می دونم که نداره فایده اصرار های من 🔘 بابای دلخونم وااا از غمت گریونم وااا 🔘➖➖➖➖➖🔘 ✅بنددوم تمومه درو همسایه به تو بد کردن و به خدا که بابا تمومه شهر نا مردن و برای قتل تو بابا دلاشون اماده ست همینا که نمک از سر سفره ت خردن و 🔘 نیگاکن این دوتاچشمای خونی وتر و بابایی بیا و امشبه رو مسجد نرو دیشب بود رو لبات انا الیه الراجعون بمیرم میکشی از غما اخر دختر و 🔘 دلخون دلخونم واااای نرو بابا جونم واااای 🔘➖➖➖➖➖➖🔘 ✅بندسوم معلومه که دیگه لحظه ی پر کشیدنه هنوز رد طناب به روی بازوی منه هنوز خاطره های مدینه می کشدم هنوز کابوس شبهام درو اتیش زدنه 🌷 صدای تو داره از پشت اون در می رسه می گفتی در و روم فشار نده نامرد بسه هنوزم جلو چشمامه که تا قنفذ اومد غلاف و به اون بازوی تو فاطمه می زد از دنیا دلگیرم وااا با غم ها می میرم وااا 💠💠4⃣0⃣7⃣💠💠 🔘➖➖➖➖➖🔘