eitaa logo
کتیبه و پرچم باب الحرم
10.2هزار دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
34 ویدیو
568 فایل
🔸کانال فروشگاه محصولات فرهنگی↶ @babolharam_shop ثبت سفارش 👇 @babolharam_shop_admin شماره تماس: 09052226697 02155970902 02155970903 آدرس: شهرری خیابان آستانه نبش کوچه شهید رجبی پلاک ۵۰ فروشگاه بابُ الحَرَم
مشاهده در ایتا
دانلود
*میلاد امام باقر ماه رجب خیر مقدم، سر زد دوباره هلالت گردیده هفت آسمان خم، در پیش قدر و جلالت باران فیض الهی هر لحظه بادا حلالت تابیده در کل عالم نور خدا از جمالت نازم به لیل و نهارت هفت آسمان بی‌قرارت خورشید چشم انتظارت هر دم هزاران بهارت -هر اختر تابناکت دارد فروغ خدایی می‌آیی و می‌درخشی با جلوه حس سرمد بر خلق داری بشارت از صبح عید محمّد هفتم فروغ الهی پنجم وصی محمّد گنجینه کل دانش، آیینۀ روی احمد فوق تصور مقامش دانش اسیر کلامش وحی الهی پیامش داده محمد سلامش -عبدی که باشد جمالش آیینه کبریایی فردی که باید بخوانم چون ذات حق بی مثالش گل‌بوسه‌های حسینی کرده است گل بر جمالش دل می‌برد از محمّد توصیف خلق و خصالش پیشانی عرش رحمان ایوان قدر و جلالش خورشید تابندۀ علم، ماه درخشندۀ علم دریای طوفندۀ علم، تنها شکافندۀ علم -در پای کرسی درسش دانش کند خودنمایی نام نکویش محمد یا احمد دیگر است این الله اکبر خدا را زهراست یا حیدر است این دریای حلم حسن را رخشان‌ترین گوهر است این سرتا قدم یادگار ثارالله اکبر است این این باقر علم دین است یا سیدالساجدین است هم جان حبل‌المتین است هم اسوه متقین است -در خاک راهش چه قابل گردند عالم فدایی دشمن به وقت تکلم دلداده خلق و خویش بالا رود وحی ساعد تا عرش با گفتگویش چشم ملایک به دستش دست خلایق به سویش گل‌های علم و فضیلت روییده از خاک کویش مهرش تمام ولایت رویش چراغ هدایت از بذل دستش روایت احسان و جود و عنایت -از او هماره کرامت از ما همیشه گدایی ای گوشه گوشه بقیعت بیت‌الحرام ملایک بر تو درود خداوند بر تو سلام ملایک از کوثر دانش تو لبریز جام ملایک صحن بقیعت همه پر از ازدحام ملایک دانش اسیر کلامت روح القدس مرغ بامت از سوی جد کرامت آورده جابر سلامت -خیزد ز قبر غریبت بوی خوش آشنایی تو نجل خون خدایی، ریحانۀ کربلایی لیل و نهار زمان را والشمسی والضحایی هم اختر شش سپهری هم پنجمین مقتدایی هم هفت در شرف را دریای بی‌انتهایی مهر تو باب النجاتم شوینده سیئاتم خاک تو آب حیاتم من در حیات و مماتم -از تو نجویم کناره از تو نگیرم جدایی ای آبروی مدینه از آبروی بقیعت هر لحظه مرگ و حیاتم در آرزوی بقیعت حتی به گلزار جنت چشمم به سوی بقیعت ذکر خدا بر زبانم با گفتگوی بقیعت تو عالمی را پناهی من میثم روسیاهی بر دوش کوه گناهی آیا شود با نگاهی -پایی به چشمم گذاری، چشمی به سویم گشایی
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 سبک سرود میلاد امام محمد باقر(ع)... 💐💐💐💐💐💐💐💐💐 نور خدا را جلوه گر تویی یاباقر در آسمان ما قمر تویی یاباقر دست تو، دست رحمت مهر تو، شد سعادت نوکریت، اوج عزت آقا به شیعه ها نما عنایت نورٌ علی نور دل شیعه تویی گفتم و میگم حاصل شیعه تویی آب و گل تو از علی و فاطمه ست با این حساب آب و گل شیعه تویی یاباقر، یابن زهرا(۴) ثمره ی علی و زهرایی یاباقر همتا نداری توی آقایی یاباقر جن و انس، خاک پایت یک عالم، شد گدایت ما مستیم، در هوایت آقا جونمون و میدیم برایت باید بگم مثل علی مَردی آقا تاریخ مارو جاودان کَردی آقا نُه تا تیر و زدی تو پشت به پشت به خال آبروی هشام رو هم بُردی آقا یاباقر، یابن زهرا(۴) تو نوه ی حسين و حسنی یاباقر عشق تو برای ما علنی یاباقر تو ماهِ، شب نمایی اميدِ، شيعه هايی در دانش، بی همتایی آقا تو یادگار کربلایی هم اسم پیغمبری و زبان زدی مرجع هرچی عالِم و مجتهدی کرامتت زیاده و امشب به ما برات یک بقیع و کربلا میدی یاباقر، یابن زهرا(۴) ملتمس
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
‍ . این روزا میدونم ای امام مظلوم روضه میگیری باز واسه امّ کلثوم تو دمشقی یا که گوشه ی کربلا غرق ماتم شدی صاحب روضه ها داری می بینی که شده عمّه قامت خمیده یه عمره که طعم جسارت همیشه چشیده توی زندگیش غیر درد و مصیبت ندیده داری می بینی بین روضه دیگه نا نداره واسه غصه ها قلب زارش دیگه جا نداره دیگه رغبتی واسه موندن تو دنیا نداره العجل یا مهدی..... 🌸🌸🌸🌸🌸 می بینی آقاجون که عمّه ی مضطر روضه باز میخونه این دمای آخر خاطره ها داره از ظهر عاشورا حق داره می میره با چشمای دریا توی خاطرش مونده یک پیکر ارباً اربا تنی که رها شد تو آفتاب سوزان صحرا تو مقتل شده بر سر ِ پیرهن کهنه دعوا بمیرم که چارماهه همدرد بی بی ربابه به یاد لب خشک شیش ماهه و قحط آبه نمیتونه از کابوس اون سه شعبه بخوابه العجل یا مهدی.... 🌸🌸🌸🌸🌸 می بینی مأنوسش روضه های شامه زخمایی که داره از جفای شامه یادشه توی شام به اشکاش خندیدند در پای نیزه ی علمدار رقصیدند نوامیس حیدر رو بردن تو بازار به کینه زدن روی نیزه سرا رو جلوی سکینه با این قصد که رأس باباشو رو نیزه ببینه شده عمّه ی تو توی مجلس باده مهمون توی بزمی که خواهرش کرده پاره گریبون شده روبه روش لعل لبهای قاری پر از خون العجل یا مهدی..... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) 👇 ____🥀🥀🥀🥀🥀🥀▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ .
علی کیست ، ذوالفَضلِ وَالاِمتنان علی کیست ، ذوالحِکمةِ وَالبَیان علی کیست ،آیینة ذوالجلال علی کیست ،ذوالرَأفةِ و اَلامان علی کیست ،گو : اَحسنُ الخالقین به او نام داده چنین ، مستعان علی کیست ، معنای توحیدِ محض علی کیست ،مسجودِ روح و روان علی کیست ،اَسماءِ حُسنای حق علی کیست ،الله را ترجمان علی کیست ،از « وَجهُ رَبِک » بپرس همه فانی اَند و علی جاودان علی کیست ،دانای لوح و قلم علی کیست ،اَسرارِ گَنجِ نهان علی کیست ،فرماندهِ اَنبیاء علی کیست ،با اَنبیا همزبان علی کیست ،عبد خدای کریم علی کیست ،سلطان جان و جهان علی کیست ،کعبه ،علی کیست ،رُکن علی کیست ،زمزم ،صفا، سَعی ،هان... علی کیست،صوت رسای خدا علی کیست ،رازِ مگویِ زبان علی کیست ، آن خِلقتِ بی نظیر که هرگز نگُنجد به وصف و بیان علی کیست ذکرِ کُلونِ بهشت علی کیست ،سرمایة جَنَتان علی کیست ،حج و جهاد و زکات علی کیست ،احکام دین را نشان علی کیست ،همتای زهرا علیست علی کیست ،بر مصطفی روح و جان علی کیست ،سالار خُم غدیر علی کیست ،رهبر به پیر و جوان علی کیست ،آقای هر مُتَقی علی کیست ،مولای ما مؤمنان علی کیست ،خورشید دستِ نبی ستون زمین ،لنگرِآسمان علی کیست ،میزان اعمالِ ما علی ، آن قسیمِ جحیم و جنان علی کیست ،رمز حیات و ممات علی کیست ،سِرِ صَلات و اَذان علی کیست ،آنکه به اَمرِ خداست به یک شب چهل جا عیان، همزمان علی کیست ،دل رحم ،با دوستان علی کیست ،دل سخت، با دشمنان علی کیست ،مَرد قنوتِ سحر علی کیست ،محراب را ارمغان علی کیست ،بخشنده ، وقت رکوع علی کیست ،در سجده ، فارغ ز جان علی کیست ،گریان ز اشک یتیم علی کیست ،الحق کسِ بی کسان علی کیست ،پشت و پناه ضعیف علی کیست ،حامیِ مستضعفان علی کیست ،آن سفره دارِ فلک بحق ، عالمی را علی میزبان علی صاحبِ سفرة مجتباست کریمانِ عالم بر او میهمان علی کیست ،بابای زینب ،حسین حسن، اُمِ کلثوم ، ما شیعیان علی کیست ،شیر خدا و رسول علی کیست ،سرمایة کُن فَکان علی کیست ،خشم خدا در عِقاب علی کیست ،چشم خدا در عَیان علی کیست ،خیبر شکن، بت شکن علی کیست ،بر مصطفی جانفِشان علی کیست ، هشیارِ صَفِین ها علی کیست ، بیدار در نهروان علی کیست ،فیروزِ جنگ جَمل علی کیست ،درپیری اَش پهلوان علی کیست ،شایستة ذوالفقار ولی بی سپر،بی زِره، بی کمان علی کیست ،مظلوم،تنها، غریب علی کیست ،با چاهها همزبان علی کیست ،هر کس که پرسد بگو: علی را تو در شقشقیه بخوان علی کیست ،آرامش)ِ فاطمه علی کیست ،همدردِ یارِ جوان علی کیست ،با دستِ بسته صبور علی کیست ،پیروزِ هر امتحان علی دست بسته نگردد ولی برای خدا می شود آنچنان علی را اگر میشناسی دلا خودت را مُریدِ مَرامش بدان علی بر همه بی پناهان ، پناه علی بر سرِ بی کسان ، سایبان علی نَه فقط هست بابای ما علی دین ما هست و ایمانمان و تا حوض کوثر علی ، راهبَر علی ساغر و ساقی و ساربان علی کیست ،بابای ارباب ما علی کیست ،مولای صاحب زمان رسد انتقام غدیرِ علی به دستانِ آن رهبرِ اِنس و جان و مهدی ، مسیرِ علی میرود امامت همین و ولایت همان ولیِ زمان را که دریافتی همان بیعت است و همین آرمان و آنان که پَرپَر در این رَه شدند همه کربلایی ، همه قهرمان محمود ژولیده
شده وقت علی گفتن، سرِ دیوانه آوردم لبم را سوی این باده چه بی‌صبرانه آوردم اگر میزان علی باشد، عمل هرگز ندارم من فقط بارِ محبت را به روی شانه آوردم دمی که معصیت کردم ز مستیِ محبت بود شبیه آن بلایی که سرِ پیمانه آوردم خراب‌آبادِ این سینه مبدَّل بر گلستان شد ازل که حب حیدر را در این ویرانه آوردم همین که صاحب دل شد، همین که شمع محفل شد برای بیعت با او پرِ پروانه آوردم گدا هر قدر هم آمد، غضنفر شهریارش کرد فقیرم.‌.. ظرفِ خالی را ولی شاهانه آوردم به هر کس می‌رسم می‌گویم از اعجاز چشمانش تمام اهل بیتم را درِ این خانه آوردم برای بردن نامش لبم برّان‌تر از تیغ است همیشه نامِ مولا را فقط مردانه آوردم علی اول، علی آخر، علی حق است و حق حیدر بنوش از باده‌ی کوثر، دمِ رندانه آوردم سرم بر روی زانو و دلم تنگ نجف گشته به یاد عشقِ سوغاتی که از میخانه آوردم نجف رفتم دلم را زیر ایوان دست او دادم دلِ سالم به او دادم، دل دیوانه آوردم‌ "علی‌گفتن" خودش شیرین‌تر از شعر و غزل باشد چنان مستم که نامش را هنرمندانه آوردم محمدجواد شیرازی
ساقی شبیه ساقی کوثر نیامده جز او کسی به جای پیمبر نیامده جز او برای فاطمه همسر نیامده از کعبه جز علی احدی در نیامده یعنی کسی به پاکی حیدر نیامده هر کس غلام فاطمه شد در پناه اوست شاهی که عرش دوش نبی جایگاه اوست در معرکه سلاح نبردش نگاه اوست این گیسوی سیاه که تنها سپاه اوست بر شانه اش سیاهی لشکر نیامده اولاد مرتضی همه ذاتاً مطهرند قرآن ناطقند، شفیعان محشرند شاهان روزگار غلامان قنبرند خدّام عرش گوش به فرمان حیدرند دور و برش که قحطی نوکر نیامده ابروش وقت جنگ کم از ذوالفقار نیست دنیا به جنگش آمده و بی‌قرار نیست در مکتبش ضعیف‌کشی افتخار نیست کرار که در مبارزه اهل فرار نیست این کارها به فاتح خیبر نیامده هرگز نمی‌شود علم عشق سرنگون عشقش کشیده‌است دلم را به خاک ‌و خون پایان کار عاشق او چیست جز جنون؟ او گرد خاک پای علی شد که تا کنون سردار مثل مالک اشتر نیامده گرچه نبی نبود، وصی نبی که بود مسند نشین بی‌بدل این اریکه بود مردی که همسرش به ملائک ملیکه بود باید خدا شوی که بفهمی علی که بود کاری که از بنی‌بشری بر نیامده در حال احتضار ولی فکر قاتل است مولای ما نمونه انسان کامل است بی مهر او تمام عبادات باطل است آدم بدون عشق علی مشتی از گل است حیف از دلی که در بر دلبر نیامده دشمن هم از عنایت تو بی‌نصیب نیست در کشور تو هیچ غریبی غریب نیست بیچاره‌ای که در دل زارش شکیب نیست با اینکه فکر آیه «أمّن یجیب» نیست از بارگاه لطف تو مضطر نیامده بر راه کفر سد زده دیوار تیغ تو اصلاً هدایت است فقط کار تیغ تو هو، حق، علی مدد، همه اذکار تیغ تو دیدیم هر که رفت به دیدار تیغ تو با سر فرار کرده... ولی سر نیامده استاد در فنون نبردی ابوتراب فــــرمانروای کشور دردی ابوتراب حتی به مور ظـلم نکردی ابوتراب گفتم هزار مرتبه مردی ابوتراب با تو هزار مرد برابر نیامده شد در غم تو چشم هزاران یتیم تر بعد از تو می‌شوند یتیمان یتیم تر من از ازل اسیر تو ام یا قدیم تر ای خانواده‌ات همه از هم کریم تر از سفره‌ی تو پر برکت تر نیامده حامد تجری
حیدری هستم و این از وَجَناتم پیداست عَلَوی بودن من از حَسَناتم پیداست همه جا سینه سپر می کنم و می گویم ... شیعه ی حیدری ام ، از صَلَواتم پیداست مثل یک دفتر شعرم که پُرم از مَدحت اسم تو در همه جای صفحاتم پیداست نام تو روی لبم اصل عبادت باشد دائم الذکر توام ، از جملاتم پیداست آنقَدَر خَم شده ام پیش ضریحِ ذکرت ... مثل تسبیح ، ستون فقراتم پیداست از همان روز ولادت شده ام پابستت قِدمت نوکری ام از سَنَواتم پیداست من وَبالت شدم و وصله ی ناجور توام لطف و آقایی تو ، از زحماتم پیداست گر قبولم نکنی ... پیش خدا مردودم بدیِ وضع من از این نُمَراتم پیداست آخرش هم تو مرا در حَرمت خواهی برد بین دستان شما ، برگِ بَراتم پیداست می چکم روی زمینِ حرمت ، می بارم دور صحنت به طوافم ... قطراتم پیداست در بهشتِ علوی ام ، به بهشتم چه نیاز از همین جا که من اَستم ، درجاتم پیداست آخَرُالاَمر ، میایی به سرِ بالینم و بِوالله ، که این از سَکَراتم پیداست رضا قاسمی
در علم و فضيلت و ادب دريايي در عصمت و صبر و علم بي همتايي سجاده‌ی تو شميم کوثر دارد تو آينه‌ی ‌حقيقي زهرايي اي روح زلال! نور کوثر داري تو عطر گل ياس پيمبر داري در حجب و حيا آينه‌ی فاطمه اي در وقت خطابه شور حيدر داري اي پشت و پناه قافله، چون زينب همراز نماز نافله، چون زينب در شام نيفتاده اي از پا، بانو يک لحظه در اين مقابله چون زينب هر چند که بي صبر و قراري بانو هر چند غريب و داغداري بانو در کوفه‌ی بي کسي و شام غربت چون کوه وقار استواري بانو در روز دهم چو شمع افروخته اي در آتش بي کسي و غم سوخته اي تا سرحد جان حمايت از مولا را از مادر خود فاطمه آموخته اي از ديده اگرچه خون دل افشاندي آن روز تمام کوفه را لرزاندي اي دخت علي، هيمنه‌ی کوفي ها مي ريخت به هر خطابه که مي خواندي آن روز رسيده بود جانت بر لب مي سوخت تمام پيکر تو در تب پروانه صفت گرم طواف عشقي ذکر لب خسته‌ی تو: زينب زينب آن ماتم بي کرانه را معنا کن آن غربت جاودانه را معنا کن يک بار براي زائرانت بانو تو ضربه‌ی تازيانه را معنا کن شش ماه شبيه روضه خوان مي خواندي از غربت و داغ بي کران مي خواندي از نيزه و قتلگاه و خون مي گفتي از طشت طلا و خيزران مي گفتي یوسف رحیمی
ای آینه دار پنج معصوم در بحر عفاف در مکتوم پرورده ی دامن ولایت مظلومه ی خاندان مظلوم قدر تو به ممکنات مجهول مهر تو به کائنات معلوم شیرازه ی شرع از تو محکم منظومه ی عشق ازتو منظوم تو زینب دومی علی را نامند تو را به ''ام کلثوم'' آئینه ی آفتاب و ماهی یا سیدتی به ما نگاهی آن وقت که چارساله بودی بر صورت ماه هاله بودی در خانه ی شیر حق به خوبی معصوم تر از غزاله بودی دیری نگذشت کز ستم ها سرگرم به اشک و ناله بودی از آن چه به خانه ی شمارفت از داغ جگر چو لاله بودی از قول و غزل فراتری تو کی حد تو این مقاله بودی؟ آئینه ی آفتاب و ماهی یا سیدتی به ما نگاهی تو محنت بی شماره دیدی غم، بیشتر از ستاره دیدی مه پاره ی دشت کربلا را در خاک، هزار پاره دیدی هم بردل پاره پاره اززهر هم پیکر پاره پاره دیدی پامال تن عزیز خود را ازمرکب ده سواره دیدی بردست حسین غرق درخون قنداقه ی شیرخواره دیدی آئینه ی آفتاب و ماهی یا سیدتی به ما نگاهی تو راز عجیب کربلایی بانوی شکیبب کربلایی هم راز شهید نینوایی دم ساز غریب کربلایی برخرمن هستی ستم کار سوزنده لهیب کربلایی درآتش غم اگر بسوزی باصبر، طبیب کربلایی آن جا که خطابه کارسازاست توفنده خطیب کربلایی آئینه ی آفتاب و ماهی یا سیدتی به ما نگاهی سیدرضا موید
نوه ی دختری و عشق پیمبر بودن دختر دومی ِحضرت حیدر بودن صدق الله العلی نام پدر بود و چنین آیه ی چارمی سوره ی کوثر بودن ام کلثوم شدن اینهمه مظلوم شدن شاهد میخ، چهل مرد، لگد، در بودن شاهد میخ،چهل مرد،لگد،در،فریاد بعد هم شاهد یک عمر به بستر بودن جزو آموختگان وصیت نامه ی او جزو تشییع کنان تن مادر بودن پشت تابوت به همراه حسین و زینب جزو آن چندنفر در شب آخر بودن درشب قدر به نوعی و به شکلی شب تشت ام کلثوم...بگو زینب دیگر بودن دختر فاطمه و عمه ی طفلان اما عزتش این بشود:خواهر خواهر بودن می کند خم کمرش را همه ی عمر فقط لحظه ای عمه ی دلواپس اصغر بودن می کند خم کمرش را به خدا درآنی روی تل گریه کنان محو برادر بودن چکمه ای آمد از آن سو واز این سو شد باب در هیاهوی حرم دست به معجر بودن مهدی رحیمی
هرچند از خورشیدها کم مینویسیم حالا ولی با اشک نم نم مینویسیم با اسم بی بی اسم اعظم مینویسیم آری ز بانوی محرم مینویسیم در دادگاه عشق محکومیم صدشکر از نوکران ام کلثومیم صدشکر زهرا و احمد بود علی مرتضی بود ام المصائب بود و هم ام البکا بود سرتا به پا مستغرق ذات خدا بود پشت ولی الله وقت فتنه ها بود چادر زجنس غیرت زهرا به سر کرد با خطبه هایش شام را زیر و زبر کرد آیات قران است سرتاسر کلامش جبریل سرخم میکند از احترامش عقل ضعیف ما کجا درک مقامش دارد تفاوت با همه نوع قیامش گمنام شد اما کرامت تام دارد تا به ابد حق گردن اسلام دارد به مردی این زن زمانه زن ندیده اوج جلالش را زمین قطعا ندیده مثلش کسی در مرثیه خواندن ندیده یکروز خوش در زندگی اصلا ندیده یادش نرفته روضه ی بیت الولا را میخ و زمین افتادن خیرالنسا را هم کربلا رفته ست هم گودال رفته هم به کنار پیکری پامال رفته هم مثل زینب سوخته از حال رفته هم ذوالجناح آمد، به استقبال رفته شلاق درهم کرد حال پیکرش را بردند دزدان وقت غارت معجرش را بسته به هم بودند زنها بین کوفه خیلی کتک خوردند اما بین کوفه دائم به راه افتاد دعوا بین کوفه هی پخش میکردند خرما بین کوفه همراه زینب کوچه هارا فتح میکرد برداشت پرده از رخ کوفی نامرد در شام اصلا قامتش مثل کمان بود  آنقدر لاغر بود دیگر ناتوان بود آواره ی هرکوچه و بی آشیان بود راهی بسوی مجلس نامحرمان بود چه روضه هایی قسمت بانوی دین شد بالانشین آسمان ویران نشین شد سیدپوریا هاشمی
ای نخل کوثر را ثمر یا ام کلثوم ای مایه ی فخر بشر یا ام کلثوم ای دومین زینب، سراپا زینت اب ای زینت نام پدر یا ام کلثوم ای چارمین خورشید نور از نسل کوثر بر فاطمه نور بصر یا ام کلثوم ای کوکب افلاک، ای نور مجسم ای خواهر شمس و قمر یا ام کلثوم زینب که سر تا پا علی بود و علی بود رفتی به زهرا بیشتر یا ام کلثوم حتما تو هم مانند زینب دیده بودی که مادرت در پشت در ... یا ام کلثوم حتما تو هم از داغ کوچه داغداری از ماجرا داری خبر یا ام کلثوم از کوچه ها تا کوچه های شام رفتی رفتی کنار تشت زر یا ام کلثوم با خیزران دیدی چه غوغایی به پا کرد جام شراب و چشم تر ... یا ام کلثوم ای وای از ساعات قتل صبر ای وای ای وای از ساعات سر ... یا ام کلثوم هر کس می آمد جای زخم قبل می زد با نیزه و سنگ و سپر یا ام کلثوم سرها که شد بر نیزه ها، تازه شروع شد وقت هجوم صد نفر یا ام کلثوم هر کس که آمد قتلگاهش دست پر رفت انگشتر و دستار سر ... یا ام کلثوم وحید محمدی
🌸 💠💠💠💠💠💠💠💠💠 🏳بند اول: شبِ جشن و شبِ میلاده گل خنده رو لب سجاده خدا انگار یه باره دیگه خودشو نشون تو آینه داده اومده دنیا، امامِ پنجم منادی خبر آورده برای مردم:👇 جواز شور و شعف شد صادر خوشامد بگید امشب به امامِ باقر هلابیکم یا امام باقر 🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹 🏳بند دوم: شب رحمت شبِ انواره شب سر رسیدن دلداره رو سره شیعه های عاشق بارون لطف خدا میباره شده عالم روشن و نورانی ملائک همه میکنن مولودی خوانی:... جواز شور و شعف شد صادر خوشامد بگید امشب به امامِ باقر هلابیکم یا امام باقر 🌷🌼🌷🌼🌷🌼🌷🌼🌷 🏳بند سوم: ذکر روی لب نوکر ها باقرالعلومِ شاه و مولا شیعه داره اینو باور که یه روزی بقیع میشه کربلا همه غرق این دم و آوازیم ایشاالله تو بقیع براش حرم میسازیم دلا امشب تا بقیعِ زائر شدیم مست و هواییه امام باقر هلابیکم یا امام باقر 🌱🌺🌱🌺🌱🌺🌱🌺🌱 📝: (طاها تحقیقی)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم‌الله الرحمن الرحیم رسیده ماه رجب در سرم هوای مدینه نوشته اند دوباره مرا گدای مدینه گرفته است بهانه دلم برای مدینه فدای چار امام گره گشای مدینه کبوتر دل من تا بقیع گشته مسافر سلام مقصد پنجم ! سلام حضرت باقر نبود این دل ما حیدری اگر تو نبودی نبود روزی ما نوکری اگر تو نبودی نداشت دین خدا لشکری اگر تو نبودی نداشت جسم تشیع سری اگر تو نبودی بزرگ و کوچک ما زیر دین راه نجاتت غلام حیدر و زهرا شدیم با زحماتت تویی همان که پیمبر رسانده است سلامت تویی که درک خلایق نمی رسد به مقامت شبیه زینب کبری حماسه داشت کلامت شده است منبر روضه حیات بخش ز نامت همیشه کرده حدیث تو گرم روضه ما را نتیجه های تلاش توایم و صادقت آقا امام پنجم عالم ، امید پنج تنی تو بزرگ تر ز تمام تصورات منی تو فدای عزم بلندت ، امام بت شکنی تو خودت بگو بنویسم حسین یا حسنی تو تویی که وارث جمع فضائل حسنینی امام امتی و میوه دل حسنینی همیشه مثل حسن بود عادت تو کرامت زبانزد است در عالم همیشه جود و عطایت بزرگواری و دارد فقیر پیش تو حرمت و در مرام شما نیست دین به غیر محبت تو و کرم ، تو و بخشش ، تو و عطای فراوان همیشه لطف تو آقا شده است شامل مهمان تویی که حاصل عمرت همه معارف دین است به زیر پرچمت آقا کسی که سایه نشین است به دست او رگ خواب همه زمان و زمین است بقیع بی حرمت هم بهشت اهل یقین است به رغم خواسته ی منکران اصل ولایت حرم نداشتنت هم نکرد کم ز مقامت تو یادگار شهید غروب حادثه هایی تو در تمامی حالات ، یاد کرببلایی ز کودکیت تو دلتنگ سیدالشهدایی تو داغدار امام ِ مُرَمِّلٌ بِدِمایی چهار سالگی ات را نمی بری دمی از یاد رقیه بین خرابه جلوی چشم تو جان داد
بسم‌الله الرحمن الرحیم برما نظری اگر نمایی کافیست ازکارم اگر گره گشایی کافیست عیدی ولادت امام باقر در مجلس ما اگر بیایی کافیست
۴ چشم ها در پی دیدار به گردش آید ذره چون گشت پدیدار به گردش آید دیده ها در طلب یار به گردش آید آسمان گشته چو دوّار به گردش آید گر چه در اوج سما این همه اَنجم داریم ما نظر سوی تو ای دلبر پنجم داریم نفحه ای می رسد از کوی تو ای حضرت دوست سجده آریم به ابروی تو ای حضرت دوست دل ما آینه ای سوی تو ای حضرت دوست قبله ی ماست گل روی تو ای حضرت دوست تا هلال رجب از شرم تو گردید نهان اول ماه خدا ، ماه خدا گشته عیان ماهرویی ز جنان غنچه ی گلفام رساند جبرئیل آمد و از لعل لبت جام رساند بر همه اهل سماوات چنین کام رساند جابر از سوی نبی آمد و پیغام رساند ز محمد به محمد چه سلامی برسید نور آمد به سوی ماه ز سوی خورشید نه فقط بهر نبی آرزوی ما همه است ذکر دیدار رخت بر لب ما زمزمه است نام تو اول عشق اسن و بر آن خاتمه است حسن رخساره ی تو پرتو دو فاطمه است بر حرمخانه ی عترت شده ای نور دو عین تو هم از نسل حسن هستی و هم نسل حسین مهر تو قلب مرا سوی اِله آورده دست دل را بگرفته ست و به راه آورده سایه ی روی تو آیینه چو ماه آورده علم و دانش به حریم تو پناه آورده تو شکافنده ی هر ذره ی دانش هستی تو روایتگر هر لوحه ی بینش هستی به کریمان جهان جود و کرم داری تو فیض از سوی خدا بهر عدم داری تو به دو صد همچو مسیح آیه و دم داری تو به دلِ عاشق دل ، خسته حرم داری تو نه بقیع است فقط بارگهِ آرامت همه ی عالم هستی است اسیر دامت آسمان خم شده تا بوسه زند بر دستت اهل عرش اند همه عاشق و مات و مستت جمله ی حور و ملک همقدم و پابستت واسطه فیض خدایی و فدایش هستت جلوه ی حسن تو آیینه و مرآت خداست نام تو ذکر خدایی و مناجات خداست کعبه هستی و شده کعبه ی دل خال لبت قبله هستی و شده قبله ی جان نور شبت قدسیان مات شدند از کرم و از ادبت من چه گویم ز خصال و ز کمال و نَسَبت گفتن از مدح و ثنایت به خدا کار خداست شرح اوصاف تو آیینه ای از صدق و صفاست بی تو نابود شوم بی تو فراموش شوم با تو از خویش جدا گردم و بی هوش شدم ز ثنایت همه دم واله و مدهوش شوم بهتر آن است که از مدح تو خاموش شوم من فقط ذکر تو می گویم و هستم یادت گوشه چشمی به سویم کن که شوم دلشادت 🌺کانال سبک وشعرباب الحرم درتلگرام 👇👇🌺 https://telegram.me/joinchat/CSX9WjyoZb_YxepelhS_Qw
قبله ی محراب/بهترین مهتاب شمس عالمتاب/معدن نایاب برتر از القاب/الگوی طلاب اومده دنیا/پنجمین ارباب *طیب و طاهر اومد *عشقِ ظاهر اومد *مژده همه شیعه ها *امام باقر اومد 《شاده دل شیعه بگو / ای جونم 《به برکت قدوم او / ای جونم 《کور بشه چشمای عدو / ای جونم 《علی اکبر شده عمو / ای جونم ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ مولا یا//باقرالعلوم ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ در شکوفایی/مثل مولایی یااباجعفر/عشق سقایی با مسمایی/حجت مایی صاحب علم/همه دنیایی *شیعه بهت مدیونه *واسه ،تو میخونه *اعتقادش اینه که *دشمن تو ملعونه 《دست میکشی روی سرم ای جونم 《عبد امام باقرم ای جونم 《از دعاهای مادرم ای جونم 《عیدی بهم میدی حرم ای جونم ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ مولا یا//باقرالعلوم ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ️ علی حاجیان فر امام باقر (ع) سرود
4_5858530421913944810.mp3
928.4K
«کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
4_541760994259501991.mp3
351.3K
«کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
زمینه وفات حضرت ام کلثوم (س) ****🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴 می افتی از پا آروم آروم غم تو حالا میشه معلوم شبیه زهرا بودی مظلوم سیدتی یا ام کلثوم مگه میشه یادت بره خاطره های کربلا تنی به زیر دست و پا سری به روی نیزه ها ای وای ای وای ای وای ام کلثوم **** نداری زائر تو این روزا ناله زدم واویلتا وقتی شنیدم که دشمن ها ضریحتون و بردن حتی صبر ما هم سر اومده دیگه شبیه صبر تو مرده باشیم بخوان بیان برای نبش قبر تو ای وا.ی ای وای ای وای ام کلثوم
🍀✨✨✨✨ ✨🍁🍃 ✨🍂 ✨ 🏴زمینه وفات شهادت گونه حضرت ام کلثوم سلام الله علیها ای اسوه ی حیا و عفت،ثانی زهرا در نجابت همچو علی حیدر کرار،بودی زبانزد در شهامت از خطبه ی رسای تو شد،دشمن به کل ذلیل و محکوم ای خواهر عزیز ارباب،سیدتی یا ام کلثوم بودی تو دست پرورده ی دامان زهرا از شیر مادر خوردی و کردی تو غوغا در یاریه دین خدا همراهه زینب بودی و گفتی لا رایت الا جمیلا (سیدتی یا ام کلثوم) در چهره ی تو نور ایمان،عمر تو صرف دین و قرآن بعد حسین و ماجرایش،کردی تو در مدینه طوفان دیدی سری به روی نی ها،دیدی لب خونی سقا از تازیانه ها نشانه،داری به تن عزیز زهرا دیدی تو بعد کربلا درد و غم ای وای بردن تو را در مجلس نامحرم ای وای طشت طلا دیدی و چوب و لعل خونین از این مصیبت قامت تو شد خم ای وای (سیدتی یا ام کلثوم) ای زائر دست بریده،ای شاهد مشک دریده دیدی تو خون ز چشم سقا،روی زمین طف چکیده ای روضه خوان یاس پرپر،از ماجرای کوچه و در دیدی که در علقمه جان داد،عباس تو کنار مادر با گریه هایت کربلا را زنده کردی تا آخر عمرت نشستی غصه خوردی در آرزوی دیدنه روی برادر آن لحظه های آخرت جان می سپردی (سیدتی یا ام کلثوم) 🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴 ✅التماس دعای خیر ✍♩