eitaa logo
کتیبه و پرچم باب الحرم
10.2هزار دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
46 ویدیو
568 فایل
🔸کانال فروشگاه محصولات فرهنگی↶ @babolharam_shop ثبت سفارش 👇 @babolharam_shop_admin شماره تماس: 📞09052226697 ☎️ 02155970902 ☎️ 02155970903 آدرس: شهرری خیابان آستانه نبش کوچه شهید رجبی پلاک 50 فروشگاه بابُ الحَرَم
مشاهده در ایتا
دانلود
50305_1398115191552_459664.mp3
459.7K
پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله و سلم -(نور خدا جلوه گره امشب) * سلطانی 🌺🌺🌺🌿🌼🌼🌼🌿🌸🌸 نور خدا جلوه گره امشب یارم دلارو می بره امشب روح الامین پیام آورده که ختم رسل پیمبره امشب غار حرا پر شد از نور خدا گل میریزن رو سرش فرشته ها قم یا علی شد پیمبر مصطفی (سیدنا یا رسول الله مدد) نور خدا جلوه گره... اقرا یا رحمة للعالمین بخوان که هستی رهنمای دین تویی رسول آخرینه ما که میشوی بر انبیا نگین بدر تمامی و آخرین کلام از این به بعد تویی بر همه امام ناجی امتی و بکن قیام (سیدنا یا رسول الله مدد) نور خدا جلوه گره... منم اسیر گنبد خضرات پر میزنه دلم آقا برات شکر خدا مسلمونت هستم و شیعه ی حیدرم و زهرات صلوا علیک یا محمد مصطفی صلوا علیک ایها الخیر الورا و علی آلک خیر الاوصیا 🌺🌺🌺🌿🌼🌼🌼🌿🌸🌸
63055_139913020445_801144.mp3
801.1K
عید شب نوره، شادی وشوره * تقوایی ✨🌿🍃🌻✨🌿🍃🌻✨ عید مبعث شب شب نوره شادی وشوره تو آسمونها وزمین جشن وسروره غار حرا پر شده از نور خدایی به به ازین عید بزرگ مصطفایی محمدا، محمدا، یا سول ا... _________________________________- اقرأ بِاِسمک، برلب احمد ذکر تموم عرش اعلا، یا محمد کرده خدا از دین آخر رونمایی غار حرا شده مکان با صفایی محمدا.... ____________________________________ بر سر احمد، تاج رسالت گشته پیمبرخدا، روح عدالت به حکم حق خاتم کل انبیا شد دین محمد آخرين دین خدا شد محمدا... ____________________________________ این عید باشد، عید نبوت قلب همه مسلمونا، غرق مسرت کف بزنید، شادی کنید شد عید بعثت حضرت زهرا(س) می کنه عیدی ✨🍃🌻🌿✨🍃🌻🌿✨🍃
🌷🌷🌷 🍀 🍀السلام اےمولدشهڕحجاز 🍀السلام اےڪعبہ ی رازونیاز 🍀السلام اےبےنهایت تاخدا 🍀حضرت خاتم نبےمصطفے (ص) 🍀السلام اےعشق تو تا بےڪراڹ 🍀السلام اےخاتم پیغمبراڹ 🍀ازوجودت دین حق ساماڹ گرفت 🍀عالم بےجاڹ زهستت جاڹ گرفت 🍀هم ڪرامت دارےوهم اڪرمے 🍀دڕبزرگےهم عظیم الاعظمے 🍀برتو آید واژه ی پیغمبری 🍀باعث شأن نزول کوثری 🍀زینت دنیایےوعرش بریڹ 🍀ایهاالصدیق ختم المڕسلیڹ 🌺🌺🌺🌺🌺 🍀حامدو محمودو احمدڪیست؟ تو 🍀لایق لفظ محمدڪیست؟ تو 🍀حضرت جبریڸ خادم بڕدرت 🍀صدچوحاتم شدگداےدخترت 🍀بنت توباشدبہ عالم نورعیڹ 🍀حضرت ام الحسڹ ام الحسیڹ (ع) 🍀درحقیقت سوره ےطاهاتویے 🍀قوت صدیقه ےڪبرےتویے 🍀هست برتو هم وصی و هم ولی 🍀نائب و والیِ برحقت علی(ع) 🍀گڕنبودے دین اسلامےنبود 🍀گڕگ دنیا گلہ هارامی ربود 🍀آستاڹ بوست بود روح الامیڹ 🍀ایهاالصدیق ختم المرسلیڹ 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
🎧 🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼 همه میدونن کارت شده دلبری دل همه دنیارو داری میبری ای جانم چه پیغمبری تو که امید دل رسوایی چراغ راه همه دنیایی تو عشق حیدر اباالزهرایی👏👏👏 پیچیده رو زمین از عالم بالا توی گوش مردم دنیا دلبر فاطمه بخن یا رسول الله همه میدونن کارت شده دلبری دل همه دنیارو داری میبری ای جانم چه پیغمبری تو که امید دل رسوایی چراغ راه همه دنیایی تو عشق حیدر👏👏👏 اباالزهرایی
1_1500049810.mp3
1.85M
سرود عید مبعث حضرت رسول(ص) صل علی محمد.. صلوات بر محمد.. غار حرا شد گلشن زِ نور احمد روشن شده پیمبر احمد ملائکه مدهوشَن صل علی محمد.. صلوات بر محمد.. مژده بدید به عالم رسیده پایانِ غم از غار حرا بیرون اومد رسول خاتم صل علی محمد.. صلوات بر محمد.. جلوه ی او نورانی شد سخنش قرآنی او حق و حق هم از او...شد نفسش ربانی نطق او شده الله روی او شده چون ماه بر همه خلایق او.. شد دگر رسول الله صل علی محمد.. صلوات بر محمد.. بر لبش بود اقراء.. از کتاب و از آیات چشم عالمی باشد.. بر کلام نورش مات هم رسول حق و هم.. عهده دار اسلام است جان حیدر و زهرا.. سرپرست ایتام است صل علی محمد.. صلوات بر محمد.. آمده بگوید که... حق فقط خداوند است رستگار و پیروز است.. هرکسی بر او بنده است مبعث رسول الله شد مقدمه بر ما تا غدیر خم آری.. تا ولایت مولا صل علی محمد.. صلوات بر محمد.. شد نبی محمد چون.. می شود وزیر حیدر دخترش شده حورا.. جانشین او صفدر.. علی نَفْسِ پیغمبر.. علی اول و آخر به منکر او لعنت.. گفته خدای داور علی علی یاحیدر.. علی علی یاحیدر..
‍ . رسول اکرم صلی الله علیه و آله و توسل به علی علیه السلام 🏳بند اول ای طلوع مهربونی،ای رسول آسمونی رسول الله رسول الله رسول الله مدد یا رسول الله ای دل و دلبر جونی،توی قلب من میمونی رسول الله رسول الله رسول الله مدد یا رسول الله ختم الانبیا تویی،جلوه ی خدا تویی رحمت للعالمین،جان مرتضی تویی یا ابالزهرا هستی امیره قلبم یا ابالزهرا به تو اسیره قلبم یا ابالزهرا عشق منی به والله یا ابالزهرا ماه منیره قلبم یا ابالزهرا سیدنا محمد... 🏳بند دوم ای همه داروندارم،من زمستون،تو بهارم رسول الله رسول الله رسول الله مدد یا رسول الله اسم تو رو لب شعارم،نازنین یار و نگارم رسول الله رسول الله رسول الله مدد یا رسول الله بهترینه بشری،تو درخشان قمری به خانوم فاطمه تو،یه نمونه پدری یا ابالزهرا ای مرشد و مریدم یا ابالزهرا بر جنتی کلیدم یا ابالزهرا هستم کبوتر تو یا ابالزهرا سوی تو پر کشیدم یا ابالزهرا سیدنا محمد... 🏳بند سوم ای نگار مه جبینم،ای امیرالمومنینم علی مولا علی مولا علی مولا مدد یا علی مولا ای شه بالا نشینم،پیش تو خاکه زمینم علی مولا علی مولا علی مولا مدد یا علی مولا یل خیبر مددی،شیر صفدر مددی ای شهنشاه نجف،علی حیدر مددی یا ابالزینب دارم به تو ارادت یا ابالزینب رزق از تو داره برکت یا ابالزینب عشقه همین یه جمله یا ابالزینب بر دشمنه تو لعنت یا ابالزینب مولا علی علی جان... ✍♪کربلایی امیرحسین سلطانی 👇 ..┅═┄⊰༻↭༺⊱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
وداع باماه رجب   دوباره سایه ی ماه کریمی از سرم کم شد   به تعقیب رجب بودم که شعبان المعظم شد   سلام ای ماه شعبان، ماه منجی، ماه پشت ابر   که از مهرت ظهور حضرت قائم مسلّم شد   رجب ماه علی(ع)، ماه محمّد(ص)، ماه زهرا(س) بود   که با هجران هادی(ع)، ماه شادی محو در غم شد   خوشا عطر امام باقر(ع) و جود "اباجعفر"(ع)   که در ماه رجب، شیرازه ی اسلام محکم شد   رجب یعنی وفا، یعنی وفات زینب کبری(س)   که هر جا نام زینب بر زبان آمد محرّم شد   جهان بی ماه شعبان رنگ آسایش نخواهد دید   ببین بر درد دنیا، خنده ی آن ماه، مرهم شد   دوباره خنده کردم، گریه کردم، تشنه جان دادم   دوباره کربلا در پیش چشمانم مجسّم شد   حسین(ع) و اکبر و سجاد(ع)، دلتنگ ابالفضل اند   شگفتا شادی شعبان، محرّم در محرّم شد   سر ماهِ بنی هاشم به روی نیزه ی خورشید   سر خورشید، روزی پیش ماه هاشمی خم شد   به شعبان می رسی دلتنگ ، شادان، نیمه جان ، زخمی   دوباره باید آدم شد، دوباره باید آدم شد   دوباره نیمه ی شعبان و دلتنگان بی تابش   دوباره باید از چشم انتظاران همین دم شد  ****************
بسم الله الرحمن الرحيم به مناسبت ۲۸ رجب المرجب سالروز از زبان حضرت ام البنین(س) خطاب به حضرت قمر بنی هاشم(ع) قصد کرده است از وطن برود پنجمین رکن پنج تن برود این حسین است که غریب شده کاش می شد که با حسن برود او به هر حال می شود عریان چه نیازی ست با کفن برود! هر چه کردند جان معجر من نگذاری که پیرهن برود قسمت می دهم اجازه نده شمر با پا روی بدن برود نگذاری که نیزه کندی جای پهلوش بر دهن برود نکند بی حسین برگردی نکند آبروی من برود
بسم الله الرحمن الرحيم به مناسبت ۲۸ رجب المرجب سالروز مدینه حسینت کجا می‌رود؟ اگر می‌رود شب چرا می‌رود؟ غریب وطن نیمه‌شب از وطن غریبانه پیش خدا می‌رود دلِ شب خدا را صدا می‌زند چرا ساکت و بی‌صدا می‌رود؟ اجل پیش رو، مادرش فاطمه به دنبال او از قفا می‌رود به تعجیل رو در کجا می‌برد؟ مگـر سـر بـرای خدا می‌برد؟ صدای جرس آه جان بر لب است جگرسوز چون ناله زینب است «طرماح» یک لحظه محمل مران! خدا را که وقت نماز شب است نفس‌ها همه نالۀ یا حسین دعاها همه سوز و تاب و تب است به هر منزلی مرگ چشم انتظار به هر محملی نغمۀ «یارب» است شما هم چو مرغ شب ای ناقه‌ها بنـالیـد بـا زینـب ای ناقـه‌ها شب است و بیابان پر از ولوله مدینه دعا کن به این قافله همانا به شوق وصال خدا گرفتند از دیگران فاصله خدا رحم آرد به حال رباب که بر کف گرفته کمان حرمله پدر را ببرّند لب تشنه سر پسر را ببندند در سلسله شرار جگر شمع محمل شده نـوای جـرس آتش دل شده مدینه دعا کن برای حسین که خالی بوَد در تو جای حسین مدینه مدینه دگر نشنوی دل شب صدای دعای حسین مدینه به اهل مدینه بگو که فرداست روز عزای حسین خدایت دهد صبر ام‌البنین که عباس گردد فدای حسین دلش یاد رخسار پیغمبر است نگاهش به روی علی‌اکبر است مدینه دعا کن که این انجمن بیایند بار دگر در وطن از آن بیم دارم که دخت علی ز شش یوسف آرد یکی پیرهن از آن بیم دارم که رأس حسین لب تشنه گردد جدا از بدن از آن بیم دارم که پرپر شود چو گل پیکر قاسم‌بن‌حسن الهــی بــه دنبــال ایــن کاروان بوَد روز و شب اشک «میثم» روان
بسم الله الرحمن الرحيم به مناسبت ۲۸ رجب المرجب سالروز پنهان ز خواهر می کنی چشم ترت را شاید ندیدی اشک های خواهرت را بار سفر بستی مدینه شعله ور شد در یاد دارم آن نگاه آخرت را ام البنین روی سرت قرآن گرفته تا پر کند یکبار جای مادرت را گریه طبیعی بود هنگامی که بردی نوزاد چندین روزه ات را همسرت را اما نفهمیدم چرا آهی کشیدی وقتی نظر کردی قد آب آورت را فقدان پیغمبر دوباره می شد احساس وقتی که می بردی علی اکبرت را یا که بگو آوردن خلخال ممنوع یا که درآور گوشوار دخترت را از چشم های عمهء سادات پیداست آماده کرده بوسه های حنجرت را من آرزو دارم فقط زینب نبیند روزی سر و موی پر از خاکسترت را
‍ 🕊 🕊 مدینه حسینت کجا می‌رود؟ اگر می‌رود شب چرا می‌رود؟ غریب وطن نیمه‌شب از وطن غریبانه پیش خدا می‌رود دلِ شب خدا را صدا می‌زند چرا ساکت و بی‌صدا می‌رود؟ اجل پیش رو، مادرش فاطمه به دنبال او از قفا می‌رود به تعجیل رو در کجا می‌برد؟ مگـر سـر بـرای خدا می‌برد؟ صدای جرس آه جان بر لب است جگرسوز چون ناله زینب است «طرماح» یک لحظه محمل مران! خدا را که وقت نماز شب است نفس‌ها همه نال? یا حسین دعاها همه سوز و تاب و تب است به هر منزلی مرگ چشم انتظار به هر محملی نغم? «یارب» است شما هم چو مرغ شب ای ناقه‌ها بنـالیـد بـا زینـب ای ناقـه‌ها شب است و بیابان پر از ولوله مدینه دعا کن به این قافله همانا به شوق وصال خدا گرفتند از دیگران فاصله خدا رحم آرد به حال رباب که بر کف گرفته کمان حرمله پدر را ببرّند لب تشنه سر پسر را ببندند در سلسله شرار جگر شمع محمل شده نـوای جـرس آتش دل شده مدینه دعا کن برای حسین که خالی بوَد در تو جای حسین مدینه مدینه دگر نشنوی دل شب صدای دعای حسین مدینه به اهل مدینه بگو که فرداست روز عزای حسین خدایت دهد صبر ام‌البنین که عباس گردد فدای حسین دلش یاد رخسار پیغمبر است نگاهش به روی علی‌اکبر است مدینه دعا کن که این انجمن بیایند بار دگر در وطن از آن بیم دارم که دخت علی ز شش یوسف آرد یکی پیرهن از آن بیم دارم که رأس حسین لب تشنه گردد جدا از بدن از آن بیم دارم که پرپر شود چو گل پیکر قاسم‌بن‌حسن الهــی بــه دنبــال ایــن کاروان بوَد روز و شب اشک «میثم» روان @majmaozakerine سبک خدامادرم راکجامیبرند
. مادرم فاطمه بنگر حال من بنگر چه گذشت برمن وآل من از مدینه رفت نورعین تو زینب و کلثوم و حسین تو مادر ای مادر(۴) زین همه ظلم وکین خون شده دل من سوزد ازغصه ها همه حاصل من رهسپارم با همه ی اصحاب مادر مظلومه مرا دریاب مادرای مادر گل ختم رسل خون شده جگرم از مدینه روم همره اکبرم در کنار قبر تو بنشستم از مدینه رخت سفر بستم مادر ای مادر مادر من رسید جان من برلبم از کنارت روم همره زینبم دشمنم بشکست از حسین حرمت میروم مادر به سوی غربت مادر ای مادر بنگر حال من مادر ای نور عین شده باغم عجین سرنوشت حسین گرچه گردم از تو جدا مادر میروم سوی کربلا مادر مادرای مادر
. یا ختم رسل هستم (نجل تووثارالله)۲ من میروم امشب از(شهرتورسول الله)۲ میروم همراه اصحاب و یاران تا کنم جانم را فدای جانان یا جدا یا جدا یا رسول الله(۲) زد ظلم وستمهای (دشمن شررم جدا)۲ از ظلم یزیددون (خون شد جگرم جدا)۲ در سینه جز رنج و محنت ندارم چاره ای من بجز هجرت ندارم یا جدا یا جدا یا رسول الله کرده دل من جدا(یاد پدر و مادر)۲ یاد لگد دشمن (افتادن پشت در)۲ با چشمم غربت حیدر را دیدم صدای ناله ی مادر شنیدم یا جدا یا جدا یا رسول الله بعداز حسَنت برمن(ظلم وستم افزون شد)۲ زین رنج ومصیبتها (جدادل من خون شد)۲ بنگر به حال من که بی شکیبم تنها مانده ام ،بی یار و غریبم یا جدا یا جدا یا رسول الله یاری کنم از دینت(با بذل سر و جانم)۲ بالطف خداوندی(من کشته ی جانانم)۲ یا جدا میروم من از مدینه بازینب،رقیه،کلثوم،سکینه یا جدا یا جدا یا رسول الله بااهل حرم، اصحاب( با خواهرغم پرور)۲ من رخت سفر بستم(با اصغر و با اکبر)۲ یا جدا داد از این غم جدایی میروم تا شوم کرب و بلایی یا جدا یا جدا یا رسول الله
. ان‌شالله مثه همیشه کمک حال باشید، شرمنده نشیم .. کمک هاتون، برکتِ زندگی‌‌تون بشه و آبرو خریدنتون برا خلق‌الله ، سبب آبرو عندالله باشه؛ ان‌شالله🤲
با موضوع حرکت کاروان از مدینه به سمت کربلا السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف ای روضه دار صبح و مساء خیمه ات کجاست ای آخرین امیر خدا خیمه ات کجاست تا کی درون خیمه ی خود غرق ماتمی تا کی بدون مستمع و یار و همدمی داری خودت هزار غم و محنت و بلا اما شکسته قلب تو از درد شیعه ها می بینی هر گناه مرا در شبانه روز اما به روی من تو نیاورده ای هنوز من می کنم‌ گناه و تو شرمنده می شوی بر ظلمت دلم مه تابنده می شوی آقا ببخش شیعه ی پر اشتباه را عمری نکرده لایق وَصلَت نگاه را آقا مرا انیس غم خیمه ات نما با روضه های کرب وبلا پاک کن مرا گویی دوباره مجلس روضه به پا شده چون که حسین راهی کرب وبلا شده گر رفته است نیمه شب و بی صدا حسین با خانواده اش شده راهی چرا حسین همراه برده اصغر دردانه را چرا برده رباب و زینب و ریحانه را چرا تا اکبر است و قاسم و عباس در برش هرگز نمی شود اذیت قلب خواهرش وای از زمان بی کسی ِ پنج ماه بعد زینب شود اسیر،به دستور ابن سعد رأس حسین را به سر نی ببیند و از پاره های حنجر او بوسه چیند و تا شهر شام همسفر حرمله شود پاسخ به آه او کتک و هلهله شود در پیش روی او ز لب خورده خیزران در مجلس شراب عدو خون شود روان آقا به حقّ عمّه ی قامت کمان بیا بر انتقام، حضرت صاحب زمان بیا ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
بسم الله الرحمن الرحيم به مناسبت ۲۸ رجب المرجب سالروز گل باغ جنان بودیم و رفتیم پیمبر را نشان بودیم و رفتیم مدینه ای تمام خاطراتم! (اگر بار گران بودیم و رفتیم) * وداعی تلخ کردم با پیمبر نهادم صورتم بر قبر مادر دلم تنگ حسن شد ای خدایا بقیع رفتم برای بار آخر * نوایی می زند آتش به سینه رود همراه بابایش سکینه رسد روزی که بی بابا بیاید! خداحافظ... خداحافظ مدینه * دل بی تاب را تابی بیاور شبم تاریکه، مهتابی بیاور شده اُم البَنین وقت جدایی برای بدرقه آبی بیاور * ببین زینب که جانی در تنم نیست دگر چاره به غیر از رفتنم نیست چنان در این سفر غارت شوم من که حتی بنگری پیراهنم نیست * بود تا همره من أشجع النّاس کجا و کی کنم من درد، احساس؟! ز چشم بَد نگهدارش خدایا که گردد خیمه غارت بعد عباس * نباشد این وداع آخر من! بگفتا رازهایی مادر من شود گودال جمع پنج تن جمع نَهَد بر دامنش مادر، سر من * خدایا هم علیمی هم خبیری پذیرفتم هر آن چه می پذیری برای ما شهادت بوده عادت ولی ای وای از داغ اسیری * دل ارباب از هجران کباب است رقیه در بَرَش طفل رباب است پدر گفتا: که خوش باشی عزیزم بدان روزی رسد جایت خرابه است
حرکت امام حسین از مدینه گل باغ جنان بودیم و رفتیم پیمبر را نشان بودیم و رفتیم مدینه ای تمام خاطراتم! «اگر بار گران بودیم و رفتیم» وداعی تلخ کردم با پیمبر نهادم صورتم بر قبر مادر دلم تنگ حسن شد ای خدایا بقیع رفتم برای بار آخر نوایی می زند آتش به سینه رود همراه بابایش سکینه رسد روزی که بی بابا بیاید! خداحافظ... خداحافظ مدینه دل بی تاب را تابی بیاور شبم تاریکه، مهتابی بیاور شده اُم البَنین وقت جدایی برای بدرقه آبی بیاور ببین زینب که جانی در تنم نیست دگر چاره به غیر از رفتنم نیست چنان در این سفر غارت شوم من که حتی بنگری پیراهنم نیست بود تا همره من أشجع النّاس کجا و کی کنم من درد، احساس؟! ز چشم بَد نگهدارش خدایا که گردد خیمه غارت بعد عباس نباشد این وداع آخر من! بگفتا رازهایی مادر من شود گودال جمع پنج تن جمع نَهَد بر دامنش مادر، سر من خدایا هم علیمی هم خبیری پذیرفتم هر آن چه می پذیری برای ما شهادت بوده عادت ولی ای وای از داغ اسیری دل ارباب از هجران کباب است رقیه در بَرَش طفل رباب است پدر گفتا: که خوش باشی عزیزم بدان روزی رسد جایت خرابه است خروج از مدینه 📝 غلامرضا سازگار
❣﷽❣ ای ساربان آهسته ران کز دیده دریا می رود از شهر زهرا نیمه شب فرزند زهرا می رود منزل به منزل کاروان گردیده در صحرا روان با ناله و آه فغان تنهای تنها می رود 🌹حسین جان ... ریحانهٔ خیرالبشر کرده سوی جانان سفر یا آنکه موسایی دگر در طور سینا می رود قلب سکینه مشتعل، اشکش به رخ، خونش به دل با دیدهٔ دریائی اش دنبال سقّا می رود 🌹حسین جان..... اصغر زدامان رباب پر می زند بر دوش باب با شوق پیکان بلا همراه بابا می رود لیلا جوانت را به بین با رفتن آن نازنین گویی محمّد (ص) بر زمین از عرش اعلا می رود 🌹حسین جان..... ریحانه ی باغ حسن پوشیده بر قامت کفن تا شوید از خون پیرهن با شور و غوغا می رود آید زصحرا زمزمه خون ریزد از چشم همه سقّای آل فاطمه عطشان به دریا می رود 🌹حسین جان..... ای آسمان اختر فشان بنگر برای بذل جان ماه بنی هاشم روان با ماه لیلا می رود زینب شده محمل نشین با ناله های آتشین منزل به منزل کو به کو صحرا به صحرا می رود 🌹حسین جان..... 🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم‌الله الرحمن الرحیم ما که هستیم ؟ انتخابِ حسین از دعاهایِ مستجابِ حسین گَردِ راهی در آفتابِ حسین پرِ کاهی در التهابِ حسین  گِلی از خاکِ بوترابِ حسین ما که هستیم ؟ یک صواب حسین   دورِ مَجنون گذشت ، نوبتِ ماست قرنها می‌شود که صحبتِ ماست چهارده قرن حرف حیرتِ ماست  قصه‌یِ قِدمَتِ رفاقتِ ماست عشق فرمود آنکه قیمتِ ماست نیست غیر از دلی خرابِ حسین در میانِ دلم حرارتِ کیست؟ شده‌ام عاشق ، این عنایت کیست ؟ سوختم آتشِ محبت کیست ؟ بویِ سیب است بویِ تربتِ کیست ؟ محشرِ کیست این ، قیامتِ کیست کیست ارباب جُز جنابِ حسین ای تمام شکوهت تمامِ علی پدر سه علی امام علی نور ای نورِ مُستدامِ علی می‌تَپد سینه‌ات به نامِ علی چیست رویِ لبت سلام علی جز علی نیست در کتابِ حسین رنگ سبزِ سیادت زهرا عطر و بوی قداست زهرا نورِ صبح عبادت زهرا آفتابِ سعادت زهرا جان حسین است عادت زهرا خود زهراست بازتابِ حسین کیست زینب جز انعکاسِ علی کیست زینب همه حواسِ علی کیست خانوم ؟ انبعاث علی باغبانِ حسین یاسِ علی کیست زینب علی شناسِ علی حضرت فاطمه به قابِ حسین جلوه‌ی اعتبارت عباس است جذبه ذوالفقارت عباس است سایه‌ی اقتدارت عباس است در شب بعد کارَت عباس است همه‌ی کارو بارت عباس است مستم از ساقیِ شرابِ حسین   سرِ سال است و این شبِ جمعه آمدم با یقین ، شبِ جمعه تا شَوَم خوشه چین شبِ جمعه حاجتم را همین شبِ جمعه داد ام‌البنین شبِ جمعه مادری از بَنی کِلابِ حسین   ذکر ما کربلا امام رضاست لطف آقایِ ما امام رضاست اثرِ ذکر یا امام رضاست دستِ ما نیست با امام رضاست کَس و کارِ گدا امام رضاست گفته‌ام بارها رضا به حسین   از دعایِ نماز مادرها حَرَمَت پُر شد از کبوترها خوشبحال من و پیمبر ها سجده داریم رویِ مرمرها ما که بُردیم صد برابرها تاکه رفتیم در حسابِ حسین از تو داریم سَروَری‌ها را آبروها و نوکری‌ها را بینِ روضه برادری‌ها را بشمارید آخری‌ها را نتکانید پادری‌ها را کُلُّ خیر است تا به باب حسین جلوه‌ات تا نصیبِ غیر تو شد سائلی آمد و زُهیر تو شد جُون شد عابِس و ، بُرِیر تو شد وَهَبَت شد ، حبیبِ دِیرِ تو شد حُر شد و عاقبت بخیرِ تو شد همه سر داده در رکابِ حسین میکُشیَم سزایِ دل این است پشتِ در دستهایِ مسکین است حاجتم گیرِ یک ، دو آمین است پایِ شش گوشه گریه تسکین است وایِ من نامِ تو چه شیرین است می‌چکد از لبم گلابِ حسین آه از شام هول آورِ قبر ما و تنهایی مقدر قبر در شب تنگی و مکدرِ قبر بینِ تاریکی مکررِ قبر در سوال نکیر و منکر قبر ما چه داریم جز جوابِ حسین منم و این سلام و این تسلیم تو و زلفی گشوده دستِ نسیم منم و باز هم هوای قدیم گوشه‌ای در حرم کنارِ کریم کاش می‌شد شبیه ابراهیم می‌شدم در شبی مُجابِ حسین پایِ ایوانِ تو خلیل اُفتاد پشتِ سر باز جبرئیل اُفتاد پدری پیر آمد و  عَلیل اُفتاد مادری خسته با دخیل اُفتاد در شفایش چه قال و قیل اُفتاد چاییِ روضه است یا شرابِ حسین تشنه بودی بگو که آبت داد؟ آب گفتی کسی جوابت داد؟ آب بر کودکِ ربابت داد؟ کمکی وقتِ اضطرابت داد؟ یا‌که با چکمه‌ای عذابت داد گریه‌ام هست از آب آبِ حسین (حسن لطفی
بسم‌الله الرحمن الرحیم ای قبله‌یِ عوالمِ بالا حسین جان ای شُعله شُعله آتشِ دلها حسین جان حٰا سین و یا و نونِ خدا ، یاحسین جان ماییم و هر نفس نفسِ ما حسین جان یک واژه است عزتِ دنیا حسین جان هرچه به دل به سینه به سَر داشتی علیست ذکری که در تمامِ سحر داشتی علیست نامی که در گشودنِ در داشتی علیست جانت علیست هرچه پسر داشتی علیست ای سر به پات رفته به مولا حسین جان چشمِ تو گَشت و از همه ما را خطاب کرد لطفش بلند باد که کارِ ثَواب کرد هرکس که بندگیِ تو را انتخاب کرد او را نگاهِ مادرت عالیجنات کرد گفتیم بعدِ حضرتِ زهرا حسین جان آشفته زُلفم و تبِ طوفانم آرزوست کنعانم آرزوست سُلیمانم آرزوست یک بار از لبِ تو حسن جانم آرزوست با خون رقم زنم که دو سلطانم آرزوست امشب بیا بزن رگِ ما را حسین جان مست است آنکه بر درِ میخانه ایستاد مرد است آنکه تا تَهِ پیمانه ایستاد سر نیست آن سری که رویِ شانه ایستاد در پایِ عشق جُز تو که مردانه ایستاد ؟ آن کیست غیرِ زینب کُبریٰ حسین جان تو میرسی و با تو خبرها یکی یکی لبخند میزنی به پسرها یکی یکی اُفتاده‌اند پیشِ تو سرها یکی یکی با ماه هاشمیت قمر ها یکی یکی عباسَ نوکرم شبِ فردا حسین جان شعرم رسیده است به اَبیاتِ آذری هَر کیم اِلَر مَحضَرِ آقامَ نوکری زهرا اِلَر خادِمَ عباسَ مادری زینب واری نَقَدَ اَبلفضلَ یاوری نقش اولدی روی بیرق سقا حسین جان ما پیر میشویم شبیهِ حبیبِ تو شبهای جمعه‌ایم پُر از بویِ سیبِ تو امشب سلامِ ما به لبِ بی نصیبِ تو ما را که کُشته است صدایِ غریبِ تو جان خواستی به چشم بفرما حسین جان حسن لطفی
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ دلا به گوش که ماه سرور، شعبان است دل مدینه و قلب رسول شادان است علیست شاد و لب فاطمه چه خندان است ز عرش تا به مدینه فرشته باران است هر آنکه طالب جود است بگو شتاب کند بگو گدائی پور ابوتراب کند بگو بگو که شه عالمین می آید بگو برای نبی نور عین می آید الا که نور و مَهِ نیّرین می آید چقدر نام حسین، بر حسین می آید تمام جود به یک آن، به خلق نازل شد رسید و آیه ی تطهیر و نور کامل شد نمود رشد ز شیرِ زبان پیغمبر وجود اوست تماماً ز جان پیغمبر جمال و جود و سخایش، بسانِ پیغمبر نظر به چهره ی او شد، جنانِ پیغمبر شنید بوی بهشت احمد از شمیم حسین مدینه تازه شد انگار از نسیم حسین رسیده ماه، به دامان ماهِ حضرت ماه رسیده شافع کوه گناه خلق از راه بگو به فطرس غمدیده از ملال گناه: بگیرد از پرِ قنداقه ی حسین پناه اگر سیاهِ گناهی، بیا فرات اینجاست اگر که غرق گنه، کشتی نجات اینجاست کریم ابن کریم است و من گدای کریم اسیر سلسله ی رأفت و سخای کریم فقیر اویم و خاکم به زیر پای کریم همیشه پر شده دست من از عطای کریم غلامی در او افتخار اجدادم کویر بودم و کرده حسین، آبادم تمام خلق، فقیر حسن، برادر او همه غلام ابالفضل، امیر لشکر او الا که آینه ی مصطفی است، اکبر او رواکننده ی حاجات، علیِ اصغر او چه مادر و پدر و چه اصالتی دارد چه زینب و چه شکوه و جلالتی دارد سلام حضرت عطشان دشت کرببلا سلام معنی غربت، تجلی غم ها سلام سید و سالار زینب کبری سلام علت اشک همیشه ی زهرا ولادت تو هم آغوش اشک زهرا بود مصیبت تو دلیل سرشک زهرا بود گهی به مادر خود در رحِم سخن گفتی ز غربت و عطش و خشکی دهن گفتی گهی ز روضه ی خونین یک بدن گفتی ز خاتَم و ز خیام و ز پیرهن گفتی هماره گفتی و مادر شنید و هی نالید ولی فدای دل خواهرت که غم را دید رسید وادی کرببلا پریشان شد رسید روز دهم، غصه اش فراوان شد رسید مقتل و زینب دوباره گریان شد رسید پیش تن بی سری که عریان شد ز اوج غربت زینب ز عرش خون بارید عقیله خم شد و رگ های حنجرت بوسید