eitaa logo
کتیبه و پرچم باب الحرم
10.1هزار دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
48 ویدیو
568 فایل
🔸فروشگاه باب الحرم↶ @babolharam_shop ثبت سفارش 👇 @babolharam_shop_admin شماره تماس: 📞09052226697 ☎️ 02155970902 ☎️ 02155970903 👈زیر نظر گروه جهادی باب الحرم و کانال متن روضه 🆔 @babolharam_net آدرس: شهرری خیابان آستانه نبش کوچه شهید رجبی پلاک 50
مشاهده در ایتا
دانلود
۱۴۰۰ 🏴بند اول: عباس، ای علوی تبار کوهِ، جنم و اقتدار خشم و، برق نگاهِ تو تیزه، شبیه ذوالفقار طوفان اباالفضل، مرد مردان اباالفضل ساقی لشکر، شیر میدان اباالفضل کرّار اباالفضل، سر و سردار اباالفضل خدای غیرت، ای علمدار حسین تا لحظه ی شهادت، وفاداره حسین تویی تنها سپاه و هواداره حسین یا اباالفضل یا مولا 🏴بند دوم: عباس، معنیِ مرحمت هستی، لایق منقبت ساقی، ای آخره مرام ایول، داری تو معرفت محشر اباالفضل، خوده حیدر اباالفضل فخر میفروشه، به تو مادر اباالفضل آقا اباالفضل، یل و سقا ابالفضل تو مه سیمایی و ملقب به قمر و حامیِ ظُعَیْنه ابوالقِربه قمر رجزخونی و تاج سره کعبه قمر یا اباالفضل یا مولا 🏴بند سوم: عباس، شاه و ارباب من شور و، مستیِ ناب من هر وقت، که زدمت صدا مولا، دادی جواب من جانم اباالفضل، ضربانم اباالفضل اسم تو میده، هیجانم اباالفضل یارم اباالفضل، کس و کارم اباالفضل به پای عشقت عمریه سینه زنم شده وقف عزای تو این جون و تنم تو آقامی و واست اویس قرنم یا اباالفضل یا مولا 😍 : یاحسین(طاها تحقیقی) : سعید همرنگ
۱۴۴۲🏴 😍 بند اول: قمر رسید دلاور رسید خبر رسید که صفدر رسید برید عقب که محشر رسید مراقبِ سراتون باشید شیرِ خدا رو به روتونه هرکی حریفِ اباالفضلِ بیاد به جنگ، اگه میتونه بدرُ الدُجاس باب الرِّجاس قرصِ قمر کَهْف الوَراس ابوفاضل، یلِ بی باکه ابوفاضل، چه قدر چالاکه ابوفاضل، مقام و رتبش ابوفاضل، دور از ادراکه یا عباس جانم عباس بند دوم: چه با وقار توی کار و زار قمر اومد برای شکار عدو میگه همه الفرار چه با جنم یلِ مرتضی اومده و رجز میخونه لشکر دشمن از ترس و لرز فراری و چقدر حیرونه کوهِ ادب زهرا نسب رب الوفا رب الغضب ابوفاضل، دلیره میدان ابوفاضل، وَ مرد مردان ابوفاضل، یگانه گوهر ابوفاضل، نشانِ یزدان یا عباس جانم عباس بند سوم: سِمَت داره صلابت داره به مرتضی شباهت داره توی نگاش اُبُهَّت داره مثلِ باباش، علی کرّاره تو کربلا، سپهسالاره مصداق بارزِ آیه ی أشِدَّاءُ عَلَی الْکُفَّار‌ِ ماهِ حرم روحِ کرم عشق الحسین صاحب عَلَم ابوفاضل، نمادِ ایثار ابوفاضل، شهید طیّار ابوفاضل، دبیرِ رزم و ابوفاضل، فنونِ پیکار یا عباس جانم عباس 🎵📝: (طاها تحقیقی) (عبدالمحسن)
۱۴۴۲🏴 بند اول: داره میره سمت میدون امیر خوب و دلاور داره میره آب بیاره برای شیش ماهه اصغر تو دلش غوغاست یاد اشکای طفل شیش ماهه اباالفضل مشک و پُر کرده میزنه فریاد عمو تو راهه اباالفضل از تن شده دستش جدا افتاده شیرِ مَه لقا ناله ی روی لب هاشه اَدْرِک اَخا اَدْرِک اخا اَدْرِک اَخا اَدْرِک اخا بند دوم: پاشو ای تنها امیدم پاشو ساقیه سپاهم شکستم از داغِ تو من پاشو ای یار و پناهم دستاتو داداش کی بریده که با سر افتادی روی خاک من بمیرم که خوردی تیر اینقد که شده جسمت چه چاک چاک دریای خون چشمت شده امّا عزیز برادرم چشاتو وا کنو ببین اومده زهرا مادرم پاشو عزیز برادرم😭 🎵: 📝: (طاها تحقیقی)
🌙: 👇
۱۴۰۰ 🏴بند اول: غریب و لب تشنه و بی گناه پسره زهرا توی قتلگاه زیره چکمه های سنگینه شمر گیر افتاده تنها و بی پناه نشسته روی سینه از جفا داره می بره سر رو از قفا نمیذاره کندی خنجرش سرش راحت از تن بشه جدا این گلو رو بوسیده آخه خواهرش رحمی بکن به ناله های مادرش اینقده خنجرت رو از قفا نکش روی حنجرش از خدا، شرم کن دست بکش از سرش، بی حیا بی حیا، موهاشو نکش با کینه، بی هوا (غریب حسین۲) یا شیب الخضیب حسین (غریب حسین۲) یا خدالتریب حسین 🏴بند دوم: شده جسمش توی مقتل رها میون تیر و سنگ و نیزه ها کنارش جنجال و دعوا شده سر کفش و عمامه و عبا یکی فکر جایزه ی سره یکی داره پیرهنو می بره اومد ساربون و برگشت ولی توی دست خونیش انگشتره جلو چشای بچه ها و خواهرش رفته روی نیزه ی دشمنا سرش بی کفن افتاده رو خاکا پیکرش میسوزه پرش وای حسین، رفته توی تنور خولی سرش وای حسین، مرکبا رد شدن از رو پیکرش (غریب حسین۲) یا شیب الخضیب حسین (غریب حسین۲) یا خدالتریب حسین 🏴بند سوم: روی تل زینب شد یک روزه پیر حسینو کشتن زینب شد اسیر اون آفتاب پشت ابرا حالا میون نامحرم ها کرده گیر زیاده اینجا دست بالای دست یه دست با سیلی حرمت میشکست یه دست گوشواره و خلخال می برد یه دست با آتیش راهشونو بست دم غروبه و شده قدی کمون میگه داداش گناه داره رقیه مون پاشو ببین برات شده چه نیمه جون وای امون امون آه حسین، اهل بیتشو زدن تو ازدحام آه حسین، توی شهر شام با سنگ از روی بام (غریب حسین۲) یا شیب الخضیب حسین (غریب حسین۲) یا خدالتریب حسین 📝: (طاها تحقیقی) (عبدالمحسن)
۱۴۴۲🏴 😍 بند اول: اومد شب آخر به غم و غصه شده دلا دچار اومد شبِ آخر امشبه وداع بینِ دوتا یار اومد شب آخر دل زینبه چه بی تاب و قرار میبینه فردا داداش و، روی خاک، زیر دست و پا میبینه فردا خنجر و، حنجر و، شمر بی پروا میبینه فردا پیکری، بی سر و، زیر مرکب ها ای وای، نکن ای صبح طلوع، ندای زینب ای وای، نکن ای صبح طلوع، دعای زینب ای وای، نکن ای صبح طلوع، برای زینب واویلتا امون ( وا حسینا ۳ ) بند دوم: امشب صدا قرآن میزنه آتیش به جونِ کربلا شدن همه اصحاب مشغول و گرمِ مناجات خدا اهلِ حرم فردا میدونند که محشری میشه به پا امون از فردا که میشن، نیزه ها، مرکبِ سرها امون از فردا که میشه، پُر خون، همه ی صحرا امون از فردا که میاد، صدای، حضرت زهرا ای وای، دل صحرا میشه، پر از خونِ پاک ای وای، بدن شاه میشه، هزار و چند چاک ای وای، کفن شاه میشه، فقط یک مشت خاک واویلتا امون ( وا حسینا ۳ ) بند سوم: امون از عاشورا آسمونِ کربلا شده سیاه امون از عاشورا چه خبر شده میونِ قتلگاه امون از عاشورا اومده چی به سره پیکرِ شاه تشنه و بی حال افتاده، یه تنی، وسطِ گودال میزنن نیزه امونش، نمیدن، حتی یک لحظه میکنن دعوا سره کهنه پیرَن، جلوی زهرا ای وای، نعلِ تازه زدن به پای اسبا ای وای، لِه میشه زیره پا، تنِ ثارالله ای وای، زینبش مونده بی پناه و تنها واویلتا امون ( وا حسینا ۳ ) 📝: (طاها تحقیقی)
۱۴۴۲🏴 👌😍 بند اول: من برام هیشکی، ارباب نمیشه هیشکی مثلِ حسین ناب نمیشه وقتی میگم سلام ای حسین جان دیگه لب، تشنه ی آب نمیشه گریه پا روضه هاش بندگیمه اسمش آرامش زندگیمه میدونم ذکره آقام حسین جان رافعِ درد و افسردگیمه حسین آقام حسین مولام حسین دینمو دنیامه، حسین عقبام حسین جانان حسین ایمان حسین سفینة النّجات، حسین سلطان حسین سرور حسین رهبر حسین صراط المستقیم، حسین محشر جان حسین، سَنَه گوربان حسین بند دوم: یکسره روی لب هامه آقا کربلات خواب شب هامه آقا بی قرارم واسه دیدنه تو شیش گوشَت فکر و رؤیامه آقا گنبدِ تو به کعبه شبیهِ شیش ماهَت واسم آقا مسیحه کی میگه گریه زشته برا مَرد عشقِ من گریه پای ضریحه فدای تو گدای تو جونم رو میدم آقاجون، برای تو تو اربابی تو نایابی تو آسمونِ قلبِ من، تو مهتابی تو زیبایی تو رؤیایی واسه ساحل بی دریا، تو دریایی جان حسین، سَنَه گوربان حسین بند سوم: صد و سی و سه بار هِی میخونم یا اباالفضل به تو وصلِ جونم میزنم سینه پای علَمت عمریه که از عشقت دیوونم مادرم گفته بهم همیشه که گدای تو تنها نمیشه عاشقای اباالفضل قیامت گفته جاشون به دور از آتیشه امیرِ دل شَهِ عادل بگیر دستمو تو محشر، ابوفاضل تویی ساقی تویی باقی تو شور و مستیِ دل های عُشّاقی تو الماسی مثه یاسی تو باب الحوائجی و، تو عباسی جان قمر، سَنَه گوربان قمر 📝: (طاها تحقیقی)
بند اول: گوداله پیکره حسین تَهِ گوداله بدنش به زیرِ پا پاماله رو سرش یه لشگره قتّاله ، جنجاله جنجاله سره کهنه پیرُهن جنجاله قتلگاهش پره از دجّاله لشکری دور و برش خوشحاله ، واویلا داره خون از بدنش میریزه از رگای گردنش میریزه کفنش نمیشه کرد واویلا زدن اینقد که تنش میریزه آه اباعبداللهِ الحسین بند دوم: میشینه با دلی سیاهو پر از کینه شمرِ بی حیا به روی سینه میدونه که زانو هاش سنگینه ، میشینه دستاشو پنجه کرده میکِشه موهاشو زینبش با گریه میگه پاشو خجالت زده تو از زهرا شو ، واویلا پاشو از رو سینه ی داداشم نذار آواره ی این صحراشم زیرِ بارِ سنگین این صحنه نزدیکه از غمو غصه تاشم آه اباعبداللهِ الحسین بند سوم: می بُرّه از رو کینه و جفا می بُرّه سرو داره از قفا می بُرّه هِی میزنه ضربه ها ، می بُرّه ، واویلا میگیره دلِ مادرش آتیش میگیره داره زینب روی تل می میره آب نیارین آخه دیگه دیره ، میمیره آتیش غم به دلِ مجنون زد روی نیزه اون سرِ پر خون زد اونقده سرو، رو نی زد محکم نوکِ نیزه از سرش بیرون زد😭 آه اباعبداللهِ الحسین 🎵📝: (طاها تحقیقی)
۱۴۴۲🏴 بند اول: چه شور و غوعایی امشب شده بین خیمه بر پا خدا زینب بی قراره برای طوفان فردا میدونه زینب بی حسین میشه ظهر عاشورا تو دنیا قلبش آشوبه میدونه فردا عید قربانه خدایا میگه داداش قرآن بخون آروم بگیره این دلم بی تو بگو چیکار کنم خشکیده میشه ساحلم امون امون واویلتا بند دوم: امون از ظهرِ غریبی که آقا تشنه و بی حال با پیکری خون و زخمی سرازیر میشه تو گودال میبینه زینب از بالای تَل که میشینه شِمر رو سینه سر رو می بُرّه از قفا نامرد مادرش داره میبینه کُندیِ خنجرش کنار دوازده ضربه بی حیا زد و برید سر از حسین سرو گذاشت رو نیزه ها امون امون واویلتا 🎵: 📝: (طاها تحقیقی)
🏴شعر نوحه ده گانه شب های محرم1401 از شب اول تا تاسوعا 🕊 🕯سربند ثابت هرشب: 🌷 دوباره بوی ماتم دوباره فصل هجران نوای همه عالم شده ذکر حسین جان ۲ به چشم همه اشک نم‌نم آمد ز عرش خدا نالهءغم آمد کشد فاطمه آه جانسوز از دل محرم آمد واویلا واویلا حسین واویلا 🕊🩸🕊🩸🕊🩸🕊 🏴حضرت مسلم بن عقیل علیه السلام🌷 منم سردار بی‌سر بدست قوم کافر سرم آویزه شد بر سر دروازه آخر شدم دربه‌در بین این نامردان شدم بی‌کس و خسته و سرگردان نیاور به این شهر غم زینب را میا آقاجان واویلا واویلا حسین واویلا به حالم کن نظاره لبم شد پاره‌پاره تن پا خورده‌ام را ببین روی قناره به کوچه احاطه شدم من تنها نوازش شده گونه‌هایم با پا لگد خورده‌ام درمیان کوچه شبیه زهرا واویلا واویلا حسین واویلا 🏴ورودیه:🌷 به منزلگاه آخر رسید جان کوثر نشسته غم عالم به روی قلب خواهر بزرگی ایمان و ایثار آمد شهنشاه مظلوم و بی یار آمد به کرب و بلا تا قیامت سازد علمدار آمد واویلا واویلا حسین واویلا پیاده شد خدایا عقیله بین صحرا عصایش دست اکبر رکابش پای سقا الهی که تنها نگردد اینجا میان حرامی نگردد تنها بدون برادر نگردد زینب میان صحرا واویلا واویلا حسین واویلا 🕊🩸🕊🩸🕊🩸🕊 🏴حضرت رقیه سلام الله علیها 🌷 خرابه شد چراغان ز نور روی مهمان به عشقت سر پرخون رقیه می‌دهد جان به دیدار من آمدی ای بابا به ساحل رساندی مرا ای دریا ببین دخترت را شده از محنت شبیه زهرا پدرجان پدرجان فدایت بابا چگونه من بمانم شکسته استخوانم شبیه تو پدرجان ترک‌خورده لبانم ببین مثل زهرا شده پهلویم ببین کم شده خرمن گیسویم شکسته سرم، مثل تو باز از هم شده ابرویم پدرجان پدرجان فدایت بابا 🕊🩸🕊🩸🕊🩸🕊 🏴طفلان زینب سلام الله علیها: 🌷 برادر جان فدایت بمیرم من برایت وجود بچه‌هایم فدای بچه‌هایت تو که مو سفیدی ز داغ اکبر تو که بی کسی و نداری لشکر دوگل بهر قربانی‌ات آوردم فدایت خواهر واویلا واویلا حسین واویلا تو که تنهاترینی نبینم که حزینی دلت می‌آید آخر مرا شرمنده بینی بمیرم برای نم چشمانت برای دل بین خون غلطانت سر این دو طفلم چه قابل دارد خودم قربانت واویلا واویلا حسین واویلا 🕊🩸🕊🩸🕊🩸🕊 🏴حضرت حُرّ علیه السلام: 🌷 منم حُر پشیمان بده جایی به مهمان زدم فریاد مست تو هستی شاه و سلطان اگر راه دریا به رویت بستم به پایت نهم سر بگیری دستم وجودم خجالت شده از زینب پشیمان هستم حسین جان ۲ عزیز زهرا رسیدم دربر تو شدم تا نوکر تو خجالت می‌کشم از نگاه خواهر تو تو باغ گلی من کنارت خارم به درگاه تو خادم دربارم قبولم نمودی ز توممنونم تویی سالارم حسین جان ۲ عزیز زهرا 🕊🩸🕊🩸🕊🩸🕊 🏴عبدالله بن الحسن علیه السلام: 🌷 عموی مهربانم اگرچه نوجوانم سلاحم بین میدان بُود دست و زبانم سپر می‌کنم دست خود را اینجا شود دست‌ من مثل دست سقا رسیدم به‌جای حسن بابایم عزیز زهرا واویلا واویلا عمو واویلا دلم طاقت نیارد گلویت حفره دارد خودم دیدم که قاتل به چشمت پا گذارد خودم دیدم این صحنه که غوغا شد تنت یکسره زیر دست‌وپا شد بمیرم برای تو که با نیزه دهانت وا شد واویلا واویلا عمو واویلا 🕊🩸🕊🩸🕊🩸🕊 🏴حضرت قاسم بن الحسن علیه السلام: 🌷 چه ماهی زد به میدان چه نوری شد نمایان شعار لب قاسم شده ذکر حسن جان به دست عمویش شده آماده به‌جای پدر آماده شهرزاده هر آن کس برای قتالش رفته به خاک افتاده واویلا واویلا حسین واویلا چه آمد بر سر او زمین شد بستر او به زیر سُم مرکب شکسته پیکر او تنش نخ‌نما شد به زیر پاها پر از خون شد آن روی ماه و زیبا شکسته شده استخوان‌های او شبیه زهرا واویلا واویلا حسین واویلا 🕊🩸🕊🩸🕊🩸🕊 🏴حضرت علی اصغر علیه السلام: 🌷 گل پرپر علی‌جان وجودم شده لرزان غم تو بین صحرا پدر را کرده حیران شدی مثل گل روی دستم پرپر بمیرم که پاشیده حلقت اصغر چگونه روم خیمه دارم خجلت ز روی مادر لالایی لالایی علی‌ّاصغر
🏴حضرت علی اکبر علیه السلام:🌷 عصای دست بابا امید دل لیلا تن صد پاره‌ات را گرفته کلّ صحرا تنت مثل آلاله پرپر افتاد پدر پیش نعش تو با سر افتاد خودم را رساندم ولی بابایت مکرر افتاد واویلا واویلا علی‌ّاکبر شکسته ابروانت پر از خون شد دهانت به‌هم‌چسبیده با خون تمام گیسوانت به پهلوی تو نیزه جاخوش کرده به صحرا زنم نالهء بی‌پرده عمو بهرتشییع تو از خیمه عبا آورده واویلا واویلا علی‌ّاکبرع 🕊🩸🕊🩸🕊🩸🕊 🏴تاسوعا: حضرت ابا الفضل علیه السلام 🌷 علمدار سپاهم ببین بی‌تکیه گاهم بدون تو دلاور به‌هم خورده سپاهم ندارم دگر بی‌تو راه چاره بمیرم که شد چشم نازت پاره اگر برنخیزی حرم ای سقا شود آواره واویلا واویلا حسین واویلا شدم بی‌تو حسابی گرفتار عذابی چرا در بین صحرا نخوردی جرعه آبی چه سازم پس از تو در این وانفسا زنم بر سرم بی تو هستم تنها دهد جان اگر که ببیند زینب خمیده من را واویلا واویلا حسین واویلا 🕊🩸🕊🩸🕊🩸🕊 التماس دعا مجتبی صمدی شهاب التماس دعای خیر 🌹🙏
جناب میثم تمار: میثم تمّارده روز قبل از ورود امام حسین علیه السلام به کربلا به دار آویخته شد وبه شهادت رسید. میثم تمّار اسدی کوفی ازیاران امام علی علیه السلام،امام حسن علیه السلام وامام حسین علیه السلام که پیش از واقعهء کربلا درکوفه به شهادت رسید. به خاطر خرما فروشی به تمّار معروف بود. میثم تمّارفرزندیحیی ازصحابهءحضرت علی ابن ابیطالب بوداووخاندانش درکوفه می زیستند ونسبت کوفی اوازاینجاست. ابن عباس ازاودرس تفسیرخواند. مختارابن ابو عبیدهءثقفی درس مبارزه راازاودرزندان یادگرفت. بعدازشهادت مسلم وهانی دستگیر ومحبوس وپس از مدّتی یزید ملعون امر کرداوراداربزنند. به جایی رسیدکه به علوم مختلف تفسیر،کلام،فقه وغیره دست یافت. میثم تمّارسخنور،مفسّرقرآن،راوی حدیث،همنشین ورازدارحضرت علی علیه السلام بود. میثم تمار میثَم تمّار اَسَدی کوفی، از یاران امام علی(ع)، امام حسن مجتبی(ع) و امام حسین(ع)، که پیش از واقعه کربلا در کوفه به شهادت رسید. از جزئیات زندگی میثم، اطلاعات روشنی در دست نیست. او در کوفه خرمافروشی می‌کرد. کرامات و پیش‌گویی‌هایی به او نسبت داده‌اند. او به دستور ابن زیاد به دار آویخته شد. مرقد میثم تمار، در نزدیکی مسجد کوفه قرار دارد. میثم تمار مشخصات فردی نام کامل میثم بن یحیی تمار اسدی لقب ابوسالم، ابوصالح محل زندگی کوفه وفات ۲۲ ذی‌الحجه ۶۰ق ، کوفه علت وفات به دستور ابن زیاد به دار آویخته شد مدفن عراق، کوفه
طبع و سخن و لوح و قلم گشته گهربار در مدح گل باغ علی، میثم تمار آن شیردل بیشه سر سبز ولایت آن عاشق و دل باخته مکتب ایثار در چرغ کمال علوی، اختر دانش بر باب علوم نبوی، صاحب اسرار پرسید از آن شیفته آل محمد فخر دو جهان، شیر خدا حیدر کرار کای دوست! چه حالی است تو را گر ز ره کین در راه ولایت ببَرندت به سرِ دار؟ هم دست تو، هم پای تو از تیغ شود قطع آرند زبان از دهنت فرقه اشرار گفتا که اگر دادن جانم به ره توست جانم به فدای تو! به هر لحظه دو صد بار گویند که در کوفه حبیب‌بن‌مظاهر برخورد به او خنده‌زنان بر سر بازار فرمود که ای یار علی! در همه احوال بینم که در این راه کشی محنت بسیار در پاسخ او میثم تمار چنین گفت: ای پور مظاهر! زهی از دولت بیدار! بینم که ز خون سر تو چهره شود سرخ در راه حسین‌بن‌علی، رهبر احرار مردم سخن هر دو شنیدند ولی حیف لبخند تمسخر زده با حالت انکار چندی نگذشت از سخن آن دو که دیدند صدق سخن هر دو نفر گشت پدیدار میثم ز سر دار بلا سر به در آورد چون ماه فروزنده ز آغوش شب تار دو پا و دو دستش ز بدن، قطع و زبانش گویا به ثنای علی و عترت اطهار فریاد زد: ای مردم! دانید علی کیست؟ احمد چو علی هست و علی، احمد مختار دانید علی کیست؟ همان کس که به فرداست مهرش ثمر جنت و بغضش شرر نار دانید علی کیست؟ علی، جان رسول است قرآن محمد به فصاحت کند اقرار دانید علی کیست؟ علی محور توحید دانید علی کیست؟ علی نقطه پرگار بالله! که با طاعت کونین نباشد بر خصم علی جز شرر نار، سزاوار از منطق او کاخ ستم شد متزلزل گفتی که مگر خطبه مولا شده تکرار می‌رفت که در کوفه فتد شور قیامت وز تخت شود زاده مرجانه نگون‌سار با خشم رسیدند و بریدند زبانش کز پیش از این ظلم، علی بود خبردار بعد از سه شب و روز از این وقعه جان‌سوز زد نیزه به پهلوش عبیداللَّـه غدار در راه علی کشته شدن آرزویش بود جان داد شجاعانه در این ره به سرِ دار نگذشت مگر اندکی از کشتن میثم تا واقعه کرب و بلا گشت پدیدار شد نوبت جان‌بازی فرزند مظاهر ماه اسدی، آن اسد بیشه پیکار از یوسف زهرا بگرفت اذن شهادت چون صاعقه زد بر جگر لشکر کفار پوشید ز جان دیده و کوشید به صد جهد تا نقش زمین گشت به خاک قدم یار گردید ز خون سر او سرخ، محاسن آن سان که به او گفته بُدی میثم تمار افسوس! که شد پیکر آن حافظ قرآن آزرده چو برگ گلی از نیش دو صد خار قاتل سر نورانی او برد به کوفه گرداند چو خورشید به هر کوچه و بازار می‌رفت به هر ره‌گذر و کوی و بیابان طفلی پی آن قاتل و آن سر به دل زار قاتل به تحیر شد و پرسید از آن طفل آیی ز چه همراه من؟ ای طفل دل‌افکار! آن کودک دل سوخته در پاسخ او گفت: این است سر باب من، ای جانی خون‌خوار! این حافظ قرآن و حمایت‌گر دین است کُشتی ز چه او را به هوای دو سه دینار فرزند حبیب! ای گل گلزار مظاهر! فریاد مزن؛ سوز دل خویش نگه دار دیدی تو سر پاک پدر لیک ندیدی طشت زر و چوب ستم و لعل گهربار کن گریه بر آن سر که شکستند به چوبش نفرین به یزید و به چنین شیوه و رفتار کن گریه بر آن سر که به چشمان پر از اشک در بین عدو عترت خود دید گرفتار «میثم»! جگر شیعه در این آتش غم سوخت هر مصرع اشعار تو شد یک شرر نار استادسازگار
شهادت جناب میثم تمار(۲۲ذی الحجه) یار علی به یاد تو پاییز، شد زمان از بغضهای سرزده سرریز،شد زمان گریان برای میثم تماره گشته ام بی او غروب سرد وغم انگیز،شد زمان روزه عزای میثم تمار آمده ازگریه ها نگر که چو،پاییز شد زمان یاروصحابی علی مرتضی کجاست درگیر ه اشک مصلحت‌آمیز شد زمان درکوفه رفت برسره دار وجدا تنش درسوگ او به غصه هم آویز، شد زمان درکوفه پاودست تو میثم جداشده چون شک وناله برتوسرازیر،شد زمان تنها به جرم عشق علی ،شدسرت بدار تنهایی وتورا،سره جالیز ،شد زمان اما نه!... آسمان تویی و من پرنده‌ات در آبی نگاه تو ناچیز، شد زمان پیچیده عطر موی تو در دامن نسیم در پای این خیال، فدا نیز ،شد زمان آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)