eitaa logo
کتیبه و پرچم باب الحرم
10.2هزار دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
46 ویدیو
568 فایل
🔸کانال فروشگاه محصولات فرهنگی↶ @babolharam_shop ثبت سفارش 👇 @babolharam_shop_admin شماره تماس: 📞09052226697 ☎️ 02155970902 ☎️ 02155970903 آدرس: شهرری خیابان آستانه نبش کوچه شهید رجبی پلاک 50 فروشگاه بابُ الحَرَم
مشاهده در ایتا
دانلود
عرش از نورِ خدا غرقِ طَلاطُم شُده بود بَسکه می‌ریخت گُل از عرش زمین گُم شده بود   باز هنگامه‌یِ یک جلوه تَبَسُم شده بود وقتِ رقصیدنِ دل وقتِ ترنُم شده بود شب از آن شب همه شب مثلِ شقايق شده است مثلِ مجنون شده یعنی که شب عاشق شده است  - چه شکوهی که خدا نیز تماشا میکرد بال در بالِ فرشته پَرِ خود وا میکرد جلوه بر چشمِ علی اُمِ اَبیها میکرد یا حسین ابنِ علی بود که غوغا میکرد مثل خورشید دل از آنهمه کوکب می بُرد زینبی آمده بود و دِلِ زینب می بُرد - لاله شوریده‌یِ هر لحظه‌ی دیدارش بود ماه آواره و شب گرد و گرفتارش بود مِهر همسایه‌یِ دیوار به دیوارش بود خوشبحالِ دلش عباس علمدارش بود چشم وا کرد و خدا گفت چه رویی دارد چه ظهوری چه شکوهی چه عمویی دارد - موج برخاست و با زمزمه از دریا گفت باد پیچیده و از آن شبِ نا پیدا گفت آنشبی که مَلَک از آمدنِ لیلا گفت خبرِ آمدنِ لیلیِ لیلا را گفت اولین آینه‌یِ جاریِ کوثر آمد دومین فاطمه‌یِ خانه‌ی حیدر آمد - آسمان از قدمش تا که شکوفا می‌شد عشق شیرازه‌ی هر واژه‌ی دنیا می‌شد هر سحرگاه که گلبرگ گُلَش وا می‌شد عالم از یاس‌ترین عطر مسیحا می‌شد باغبان با همه آغوش پذیرایَش بود لحظه‌ی آمدنِ اُمِ اَبیهایش بود - کیست این جلوه مگر عصمتِ کبریٰ دارد کیست این یاس که صد باغِ تماشا دارد کیست این چشمه که در دامنه دریا دارد به سرِ سینه یِ اَربابِ همه جا دارد تا که یکبار به چشمانِ پدر بابا گفت تا نَفَس داشت حسین ابن علی زهرا گفت - نظری کُن که سَری زیرِ قدمها داری بینِ منظومه‌ی خورشیدیِ دل جا داری زیرِ پا وسعتِ شش گوشه‌ی دنیا داری که سرِ دوشِ علمدارِ علی جا داری مثل فطرس شده آنکس که گدایَت شده است دلِ ما در به درِ کرب و بلایت شده است - حیف از آن یاس که یک روزه بَرو بارَش سوخت دامنش دور زِ چشمانِ علمدارش سوخت پایِ پُر آبله‌اش با تنِ تبدارش سوخت از سرِ ناقه زمین خورد و دلِ زارش سوخت چشم وا کرد و به نیزه سرِ بابا را دید از همان فاصله‌یِ دور لبش را بوسید
قائم مقامِ حضرت زهرای اطهر است در عفت و حجاب و حیا از همه سر است بابِ حوائج است شبیه عموی خود یعنی به دردهای گدا آشناتر است دریای بی کران و عظیم فضائلش از انتهای باور ما هم فراتر است اصلا بعید نیست به مُرده نفس دهد دستان کوچکش به خدا معجزه گر است با قدسیان قافله هم خانه می شویم وقتی دهان به نام رقیه معطر است زینب حماسه ساخت وَ نقشِ رقیه هم در انقلاب کرب و بلا حداکثر است افتاد بر زمین و نیفتاد از سرش کوچکترین مدافع سرسخت معجر است سیلی حرمله وَرَمَش داد می زند تصویر پرکشیدن او مثل مادر است فردوس هم برای غمش سینه میزنیم «نوکر بهشت هم برود باز نوکر است»
صاحب عطای‌خانه‌ی ارباب آمده است زیباترین ترانه‌ی مهتاب آمده است از بحر معرفت گوهر ناب آمده است گویا مسبّب همه اسباب آمده است چون او به مثل فاطمه چشمی ندیده است زهراترین ستاره‌ی صبح سپیده است در سایه سار او همه عالم مقیم شد نوزاده‌ خانواده‌ی ذبح عظیم شد با دست کوچکش به دو عالم کریم شد گویا که فاطمه به شباهت دو نیم شد زهرا در این میانه ظهوری دوباره کرد زینب به روی ثانی مادر نظاره کرد عاشقترین شقایق باغ ولا رسید هنگامه‌ی ولادت مهر وفا رسید گویاترین لسان به قالوا بلی رسید زهراترین نشانه‌ی کرببلا رسید لحن نوای گریه‌ی او لحن دیگر است وقتی جدا ز دست علمدار و اکبر است ای شانه بلند ابوالفضل جای تو ای عرش کبریا به تمنای پای تو شاهان عالمند همه چون گدای تو مرغ دلم نشسته به صحن و سرای تو آب و گلم به عشق شما تا سرشته شد در لوحه‌ی نگاه تو نامم نوشته شد من کمترین کجا و تو بالاترین کجا لیلا کجا و جلوه‌ی لیلاترین کجا بی تن کجا و یک تن نازکترین کجا ناقه کجا و محمل حوراترین کجا ای آسمان حسن، ز نور امامتی درپیش خصم، کوه وقار و شهامتی با زانوان خسته چرا راه میروی از پشت نیزه‌ها ز پی ماه میروی درددانه حسینی، دل آگاه میروی ای لاله‌ی سه ساله چه دلخواه میروی با رفتنت چنان دل ما آب میشود عمه کنار جسم تو بیتاب میشود دلبسته‌ی نگاه غریبانه‌ی توام من جرعه نوش ساغر و پیمانه‌ی توام من سائل و گدایِ درِ خانه‌ی توام من روضه خوان خلوت ویرانه‌ی توام یاسی، شقایقی، به مَثَل باغ لاله‌ایی باب الحوائج همه‌ایی گر سه ساله ایی بال و پرت شکسته، سرت درد میکند از کعب نی هنوز کمرت درد میکند گفتی به عمه چشم ترت درد میکند از دوری پدر جگرت درد میکند چشمان نیمه باز ترا باز بسته اند در مجلس یزید حرمتتان را شکسته‌اند
تا که خدا به بال ملک پر درست کرد در آسمان عشق کبوتر درست کرد با آیه های سوره ی زیبای قدر خود قدری گریست، سوره ی کوثر درست کرد خلقت به حال خویش معلّق نمی شود بر آن خدای فاطمه محور درست کرد تا که بهشت پر شود از عطر آشتی با قلب خویش صورت مادر درست کرد بابا به یاد مادر خود گریه تا نمود مادر گرفت آینه… دختر درست کرد شأن نزول سوره ی کوثر بزرگ شد دختر تجلّی رُخِ مادربزرگ شد دختر همیشه دلبر باباست شک نکن در اوج دلبریش دلارآست شک نکن این زمزمه شده است سرود ملائکه این نو رسیده دختر مولاست شک نکن هنگام خنده هاش وَ هنگام گریه هاش این فاطمه به فاطمه همتاست شک نکن خواهر بیا بیا و به دقت نگاه کن صورت شبیه صورت زهراست شک نکن حس می کنی تو را به خدا، بعد سال ها این عطر مادر است که بر پاست شک نکن او بیشتر از اینکه به من دختری کند نازل شده است تا که به ما مادری کند ای ماهتاب نیمه ی شب های اهل بیت ای دلبر حسین، دلارآی اهل بیت چادر به سر چو می بری و راه می روی هستی شبیه حضرت زهرای اهل بیت بر صورت حسین و ابالفضل و زینبین گلبوسه های توست مداوای اهل بیت اغراق نیست این که بگویم تو یک تنه زهرا شدی و اُمّ ابیهای اهل بیت در بین اهل بیت شبیه تو نیست، نیست بنت الحسین اوج کمالت سه سالگی ست کاش ای سه ساله قوت پایت نمی شکست دستان پر ز جود و عطایت نمی شکست آغوش حور بود بهای وجود تو ای کاش در مسیر بهایت نمی شکست ای نی نوای حضرت ارباب بی کفن در شام و کوفه کاش نوایت نمی شکست رفتی به خلوت عمه ی خود را دعا کنی از زجرِ زجر کاش دعایت نمی شکست کاش آن زمان که سرّ طبق آشکار شد با دیدن حسین صدایت نمی شکست ای عمه زخم های تنم گر چه بستنی ست این شیشه پر ترک شده دیگر شکستنی ست
ای اختر مدینه و ماه منیر شام بر آفتاب روی تو هر روز و شب سلام تو فاطمه نژادی و نامت رقیه است نور دل حسینی و پروردۀ کرام هم خود کریمه هستی و هم زادۀ کریم هم خواهر امامی و هم دختر امام چشم امید ماست به سویت تمام عمر روی نیاز ماست به کویت علی الدوام در رشتۀ اسارت اگر جان سپرده ای سر رشتۀ امور به دستت بود مدام ای رفته پا به پای اسیران دشت خون تا دیر و تا خرابه و زندان و بزم عام هم محمل مجاهدۀ دختر علی هم سنگر مبارزۀ چارمین امام پیدا بوَد که واقعۀ دشت کربلا با جان نثاری تو به ویرانه شد تمام تفسیر خون سرخ حسینی به مرگ توست ای یادگار خون خدا در دیار شام مهرت چراغ محفل ارباب معرفت قبرت برای اهل نظر مرکز پیام دلها به سوی توست پس از سال ها هنوز ای گنبدت منادی پیروزی قیام ما را بر آستان تو روی ادب همه ما را به پیشگاه تو عرض دعا تمام با دست های کوچکت از ما بگیر دست در صحنه های عالم و در عرصۀ قیام
هدایت شده از منبع سبک
از ناقه افتادم زمین کجا بودی بابا شد دخترت ویران نشین ..... کبودی رومو ببین ...... حسین من حسین من بابا حسین حسین دست منو بستن به زور کجا بودی بابا گفتند که رفتی راه دور ..... سرت میده بوی تنور ..... ویرانه شد بیت الحزن منو ببر بابا وا کن طناب از دست من ..... خیلی به صورتم زدن .... چقدر توو این شام بلا ما رو زدن بابا به هر بهونه هر کجا ..... محلهء یهودیا ...... بابا به من بگو کجاست عموی مهربان بگو خبر داره که جا موندم ز کاروان بگو که من میترسم از خولی و ساربان
دیشب مه من، دلبر و دلدارِ که بودی من فکر توبودم، تو گرفتار که بودی در خواب تو را دیدم و بیدار شدم لیک ای دلبر گم گشته تو بیدار که بودی در طشت طلا دیده ات آن سو نگران بود آرامِ دل من، پی دیدار که بودی پیش نظرت گشت عدو مشتریِ من ای یوسف زهرا، تو خریدار که بودی ویرانه شده منزل ما خاک‌نشینان ای جان جهان گنج گهربار که بودی پروانه‌صفت گِرد سرت گردم و سوزم تا فاش شود شمع شب تار که بودی زود از بر من رفتی و ناگفته بسی ماند جز ما تو مگر محرم اسرار که بودی
ماه زهرا آمد ، کنج ویرانه من در طواف او هستم پروانه عمه کجایی آمده بابا من الذی ایتمنی ابتا از خون رنگین رخ نورانی توست دلم شکسته چون پیشانی توست حال من وتو دارد تماشا من الذی ایتمنی ابتا دیگر من طاقت دوری ندارم سرت در آغوشم جان می سپارم جای خیزران بوسم لبت را من الذی ایتمنی ابتا
4_5888548768684442155.ogg
147.6K
#حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
مُرد در ویرانه و ویرانه ها آباد کرد دیدبس بیداد، بر پا رسم عدل و داد کرد قتل این دُخت سه ساله شامیان و شام را با خبر از راه حق، چون خطبۀ سجاد کرد کس نبُد در شام آگه از علی و از حسین مکتب آل علی، با مرگ خود ایجاد کرد در دل شب شدسرِشه شمع و اوپروانه اش سوزعشقش سوخت،هم خاکسترش بربادرفت بود رأس شه گل و او بلبل و آن سرخ‌گل بلبل بشکسته پر را از قفس آزاد کرد کرد کارِ خون بابش، اشک آن طفل یتیم واژگون بر فرق دشمن کاخ استبداد کرد هدیه کس ازبهردخترمیفرستد رأس باب؟ آل سفیان خوب اولاد علی را شاد کرد برد او جای کفن رخت اسیری رابه خاک بین وفایش راکه خوش ازبی‌کفن‌هایادکرد بهر غسلش حاجت آبی نبدبرخواهرش چون ز اشک زینب و کلثوم استمداد کرد در رثایت ای سه ساله دختر شاه شهید «خوشدل»ازسوزجگراین ناله وفریاد کرد
هدایت شده از منبع سبک
زهی حسین و زهی کار جاودانهء او زهی سری که بساید بر آستانهء او چه مرد بود، که شد مایهء نجات بشر ؟ چه بحر بود، که پیدا نشد کرانهء او؟ به سر بلندی و عزت شهید گشت ولی به زیر بار مذلت نرفت شانهء او به هر زمانه زمین وامدار همت اوست خوشا کسی که نگردد کهن زمانهء او اگرچه دشمن بدکیش،سوخت خیمه‌گهش ببین که دردل هردوست ، هست خانهء او سرش به عرشهءنی رفت ودرخرابهء شام به خاک رفت تن پاک نازدانهء او تن رقیه شد از ضرب تازیانه کبود که روسیاه شود دشمن از نشانهء او بهانهء پدرش بُرد در کنار پدر چه جانگداز بود قصه و بهانهء او بگو به ظالم غافل، که خانمان سوزست دم ستم‌زده و نالهء شبانهء او یزید را اثری چون ثمود و عاد ، نماند که شد به باد فنا تخت ظالمانهء او ستم نماند و ستمگر به لعن دائم ماند «چمن»ببین که چه شد لشکر و خزانهء او
هدایت شده از منبع سبک
🔹سبک : همه جا کربلا از چه شد گیسویت رنگ خاکستری من شکسته دل و تو شکسته سری ابتا یا حسین التماس مرا بشنو ای پدر یا بمان پیش من یا مرا هم ببر ابتا یا حسین تازیانه خرید ناز ما را همه صورتم راببین بگو یا فاطمه ابتا یا حسین پای پر آبله دست من بی رمق آفتابم ولی در حجاب شفق ابتا یا حسین
می شناسم من ای عمه جان این مهمان را بوسه ها می زنم جای چوب خیزران را بوی بابا رسیده پدر آمد مژده ای اشک دیده پدر آمد ای پدر ای پدر ، بابا حسین جان هر کجا تازیانه مرا نیلوفری کرد ای پدر خواهر تو برایم مادری کرد عمه این سو به آن سویم کشانده غیر زحمت ز من چیزی نمانده ای پدر ای پدر ، بابا حسین جان خانهء خولی و دیر راهب رفتی ای سر در خرابه چه دیر آمدی دیدار دختر خواب و بیداری‌ام یاد تو بودم من ندارم فدک اما کبودم ای پدر ای پدر ، بابا حسین جان نیمه جانم من و عاقبت جانانم آمد ای اجل کن مدارا دمی مهمانم آمد ای شکسته سر ای همرنگ لاله بنشین روی دامان سه ساله ای پدر ای پدر ، بابا حسین جان
انگشت و انگشتت که سهم ساربان شد جسمت پر از نی بوسه های این و آن شد با سر رسیدی تا که با این پلک زخمی بینی که مویم فرش پایت بی امان شد شرمنده ام معجر ندارم رفته غارت این روسری بازیچه بهر دیگران شد دستی نداری تا به اغوشم بگیری دستت گمانم سهم موی آسمان شد عیبی ندارد من سرت گیرم به آغوش لعنت به دنیا که به ما نامهربان شد بابا ببینم مانده دندانی برایت چون دیده ام سهم دهانت خیزران شد مویت چرا خاکی شده فرقت شکسته بابا ببین دیدم تورا قدم کمان شد لبهای پاره داری و دندان شکسته این کربلای پر بلا هم زهرمان شد ما در خرابه تشنه ایم و ضعف کردیم بالا سر ما قاتل تو سایه بان شد ۹۸/۶/۱۱
زمینه و زمزمه🎙 حضرت رقیه (سلام الله علیها ) سلام بابا...بیا بنشین به دامانم سلام بابا...ببین در کنج ویرانم سلام بابا سلام بابا . ببین گیسو سپیدم من به آغوشم . تورو آخر کشیدم من پدر جانم از اون شب که. ..کتک خوردم چشام تاره منو بد زد... لباسامم پر از خاره پدر جانم خبرداری شبا رو خاکا می خوابم ببین کرده موهای سوخته بی تابم پدرجانم ✍قاسم نعمتی باحذف دو بند
زمزمه🎤 زبا ن حال حضرت رقیه (علیها سلام) عمه بیا تماشا یارم ز ره رسیده گردیده میهمانم امشب سر بریده خوش آمدی پدرجان امشب دراین خرابه ازشوق دیدن تو جانم بلب رسیده بابا در انتظارت شب تا سپیده بودم این روز را من ای کاش هرگز ندیده بودم بابا ببین رسیده هنگام چیدن گل با دیدن سر تو حالی نداره بلبل گردیده روی ماهم مانند لاله نیلی باشد بصورت من آثار ضرب سیلی بابا بدست دشمن اگرچه من اسیرم دور سرت بگردم پروانه سان بمیرم امشب در این خرابه ذکر پدر بگیرم اشک غم از دو چشمم شب تا سحر بگیرم گرد فراغ رویت بنشسته بر عذارم امشب غمی ندارم هستی تو در کنارم بابا چرا نیامد اکبر برادر من ساقی نموده پر غم از غصه ساغر من ممنونم ای پدر جان از من خبر گرفتی دختر ناز خود را امشب به بر گرفتی با اشک دیده شویم غبار روی ماهت آتش زند بجانم شرار هر نگاهت ✍شیدا نیشابوری گوشواره:باباحسین حسین جان
4_5807435575405316864.m4a
567.9K
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم سوم محرم حضرت رقیّه سلام الله علیها دودمه کنجِ این ویران شدم من هم علمدار قیام /۲/ رو به سردادم سلام ۲ روضه‌یِ اَلشّام یعنی‌ طعنه صبح‌وُظهروُشام/۲/ رو به سر دادم سلام ۲ @babollharam
4_5809818908592442175.m4a
690.4K
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم شور ( زمزمه ) سوّم محرّم حضرت رقیّه سلام الله علیها سبک به سمت گودال از.... قدم بذار رویِ....   چشمِ تَرم بابا اومدی و ویران  شده حرم بابا تو اومدی باشی بال و پرم بابا آخه شکسته هر دوتا پرم بابا باباحسین بابا /۴/ چه سنگینه روضهَ‌ت لبِت شده پاره چه سنگینه روضه‌َم شکسته گوشواره چه سنگینه روضه‌َت رویِ موهات خونه چه سنگینه روضه‌َم موهام پریشونه بابا... چه سنگینه روضه‌َت تنِ تو شد ریز ریز چه سنگینه روضه‌َم گفتن بهم کنیز چه سنگینه روضه‌َت سرِ تو بر نیزه چه سنگینه روضه‌َم بدنم می‌لرزه چه سنگینه روضه‌َت تنور و بویِ دود چه سنگینه روضه‌َم محلّه‌یِ یهود چه سنگینه روضه‌َت ضربه‌هایِ خنجر چه سنگینه روضه‌َم آتیش گرفت معجر چه سنگینه روضه‌َت عمّه برام خونده حرفایِ عمّه جون تویِ گوشام مونده.... به سمت گودال از خیمه دویدم من شمر جلوتر بود دیر رسیدم من سر تو دعوا بود ناله کشیدم من سر تورو بردن دیر رسیدم من دیر رسیدم من....... @babollharam
4_5809818908592442165.m4a
975.5K
نوحه سوّم محرّم حضرت رقیّه سلام الله علیها سبک سایه‌َتون مستدام....... علوی مکتبی فاطمی منصبی صاحبِ بیرقِ حرمِ زینبی قبله‌یِ حاجاتِ حسین  روحِ مناجاتِ حسین عمّه‌یِ صاحب‌الزّمان فاطمه‌ساداتِ حسین می‌گم الهی العفو بِ روضةالرقیّه بده راهم یا اللّه بِ خیمةالرقیّه مدد بی بی رقیه/۴/ روضه دارم خدا بر رویِ دامنم پایِ سر لطمه بر  صورتم می‌زنم تو رفتی و شد قافله اسیرِ بند و سلسله کنایه‌ها خوردم پدر من از سنان و حرمله دشمن مرا آزرده سیلی به رویم خورده آویزه‌یِ گوشم را چنگِ حرامی برده مدد بی‌بی...... می خورم غصّه و  می‌کشم آه اگر یا بمان یا مرا  از خرابه ببر سلام من به این سرِ  بریده  و آن پیکرِ..‌... به رویِ خاکِ کربلا حسین غریب مادره عمّه رو خسته کردم از بس که هِق‌هِق کردم آیندگان میگن من پایِ طبق دق کردم مدد........ @babollharam
4_5809818908592442163.m4a
2.91M
اللهم مصل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم نوحه سوم محرم حضرت رقیه سلام الله علیها سبک داغ دلم.... بادِ صبا آورده از یارم خبر عمّه بیا بابا رسیده از سفر به دیدنم با پا که نَه آمد به سر بر دامنم دارم ببین قرصِ قمر نورِ دو عینم آمده عمّه بیا بابا حسینم آمده بابا حسین مظلوم/۴/ آئینه‌یِ صد تکّه‌یِ خونینِ من آرامِ جان قدری بگو با من سخن چرا شدی مانندِ من خونین‌دهن آمد سرَت امّا کجا مانده بدن با شور و شینم آمده عمّه بیا بابا حسینم آمده بابا حسین...... از کربلا تا شام و کوفه قافله بر دست و پا زنجیر و بند و سلسله عمو کجا مانده از او دارم گِله مویِ مرا خیلی کشیده حرمله بابا چرا عمو نبود مثلِ مادرِ تو شد صورتِ من کبود بابا........ این اربعین من صاف و ساده می‌روم این اربعین جاده به جاده می‌روم این اربعین پایِ پیاده می‌روم این اربعین با خانواده می‌روم قرارِ ما این اربعین در حرمِ ارباب و یلِ اُمُّ البنین مولا اباعبدالله/۴/ @babollharam
4_5807435575405316869.m4a
2.32M
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم زمزمه(نوحه واحد) سوّم محرّم حضرت رقیّه سلام الله علیهاسبک دور منیم ای آرخام الیم دور.... وای حال و روزِ من عجیبه مهمونم شاهِ غریبه امشب این خرابه عمّه پرِ عطر و بویِ سیبه وای بغلم کرده با رگهاش دنیایی حرفه تو چشماش دختره که خستگی رو... می‌گیره از تنِ باباش خستگیِ سفرت رو از تنت می‌گیرم امشب چی می‌گم تنی نمونده از غمت می‌میرم امشب سنگینه گوشم ولی باز...شنیدم می‌خونی قرآن چشمِ من تاره ولی دید خیزران زدن به دندان اَبتاَ الغریب مظلوم/۴/ وای یادته رفتی سفر...حیف اومده فقط یه سر...حیف یادته برام خریدی  گوشواره  و گلِ سر...حیف وای یادته از قافله... حیف من گرفتم فاصله ...حیف یادته چقدر بزرگ بود دستِ زجر  و حرمله...حیف عموجون رفت و حرم شد اسیرِ آتیش و تشویش هرکی اومد طرفِ ما  تازیانه می‌زد و نیش زبونِ دخترِ شامی   مثلِ تیغِ کوفه تیزه هی به من اشاره می‌کرد می‌گفت این دختر کنیزه ابتا الغریب...   @babollharam
✅ نوحه شب سوم محرم 🔻احسان پیرایی 1️⃣بند اول شام غم هام سحر شد خدایا دور غصه به سر شد خدایا وقت وصل پدر شد خدایا می گردم ، پی پیکر او می میرم ، کنار سر او واویلا واویلا واویلا ای خدا حاجتم ، شد روا عاقبت آمد امیدم از کربلا عاقبت واویلا واویلا 2️⃣بند دوم دیشب ای سر کنارم نبودی میهمان سرای که بودی ای که هوش از سر من ربودی می دانی، دل من شکسته آمدم، به پاهای خسته ویرانه ویرانه ویرانه رفتی و بعد تو ، لطمه ها خورده ام جان ندارم دگر، بس که آزرده ام ثارالله ثارالله
ثابت شده به گریه کنان منورش.. عزت فقط برای حسین است و نوکرش طبق حدیث هرکه دراین داغ گریه کرد آقا نشسته است دوزانو برابرش آهی ز دل کشیدم و گریه حساب کرد ریز و درشت ثبت شده بین دفترش از پرچم عزای حسین دل نمیکنم گوهر شناس چشم نپوشد ز گوهرش من خاک بر سرم اگر این خاک کربلاست هرکس که خاک پاش نشد خاک بر سرش آن منبری که وقف عزای حسین نیست چوب است چوب خشک نخوانید منبرش.. تا نقد هست فکر نسیه نمیکنم اول ز چای روضه بخور بعد کوثرش منت سرم‌گذاشت و اینجا مرا کشاند جایی که ایستاده دم در پیمبرش شکر حسین میکنم آخر سپرده است کار تمام گریه کنان را به دخترش ما تربیت شدیم به دست رقیه اش بیراه نیست گرکه بخوانیم مادرش این روز ها رکوع و سجودش مصیبت است از بس شکسته است همه جای پیکرش
کجایی؟ تو بدون من نمی‌رفتی آخه جایی... ببین رو گردنم ردِّ طناب افتاده بابایی کجایی تا ببینی که نمیتونم پاشم از جام نشستم کنج ویروونه میگیرم خار از پاهام هجوم آوردن و بی تو توو قلب من تلاطم شد تموم خاطراتمون میون شعله ها گم شد کشیدن از پاهام خلخال نمونده گردن آویزی سرم ریخت-آتیش ِ خیمه نمونده از موهام چیزی کتک از حرمله(لع) خوردم بدم میاد ازش بی حد رباب(س) و گریه می انداخت به عمه حرف بد میزد گمونم گوشهٔ ابروم شکسته...مضطرم کرده یه شب افتادم از ناقه با پهلویِ ورم کرده واسه اینکه من از عمه جداشم زجر(لع) میومد همش محکم رو دستم با غلافِ خنجرش میزد دلم آتیشه بیتابم برا داغِ عمیقِ تو سنان(لع) داره یه انگشتر شبیه اون عقیقِ تو یه روز گوشواره م و دید و دوید و زد سرم فریاد کشید از گوشم و میگفت به گوش ِ دخترم میاد می مُردم تا که می دیدم به جایِ روی ماهِ تو نشسته شمر(لع) با خنده به روی ذوالجناحِ تو!
از اربعین جا ماندم اما از نگاهت نه از کاروان جا ماندم اما از سپاهت نه حالا که بین زائرانت نیستم ، آیا بیرون شدم از سایه ی مهر و پناهت؟ نه نوکر در این خانه باشد آبرو دارد فرق است بین رو سفید و رو سیاهت؟ نه نام مرا بنویس بین اربعینی ها من دل به راهت دادم آقا پا به راهت نه امسال نذر دخترت بودم که جاماندم من با رقیه جان تو دارم شباهت! نه . . . ام ابیهای حسین ، ای وارث زهرا اشک است سهم چشم های بی گناهت؟ نه دندان شکسته ، گوش پاره ، چشم های تار یک جای سالم مانده روی ، روی ماهت؟ نه اشک تمام زائران کربلا هرگز آیا برابر میشود با سوز آهت؟ نه من مثل تو جا ماندم اما خوب میدانم از اربعین جا ماندم اما از نگاهت نه