eitaa logo
کتیبه و پرچم باب الحرم
10.2هزار دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
45 ویدیو
568 فایل
🔸کانال فروشگاه محصولات فرهنگی↶ @babolharam_shop ثبت سفارش 👇 @babolharam_shop_admin شماره تماس: 📞09052226697 ☎️ 02155970902 ☎️ 02155970903 آدرس: شهرری خیابان آستانه نبش کوچه شهید رجبی پلاک 50 فروشگاه بابُ الحَرَم
مشاهده در ایتا
دانلود
دل ما خورده گره بر ورق دفتر عشق درس ها یاد گرفتیم از این منبر عشق کسب تکلیف نمودیم اگر از در عشق عشقمان بوده بمانیم فقط محضر عشق عشق با عاشق دلداده ی تو همزاد است آری آری به خدا عشق همه"سجاد" است مرد شبهای مناجات علی بن حسین ای برآورده ی حاجات علی بن حسین نوه ی مادر سادات علی بن حسین ذکر ما در همه اوقات علی بن حسین ای به قربان تو و سفره ی با اکرامت ای علی بن حسین بی علی میخوامت شده شب شیفته ی طرز دعاخوانی تو اثر خوف خدا هست به پیشانی تو و زمین تشنه لب گونه ی بارانی تو عزت ماست همان یک رگ ایرانی تو ای مسیحای همه هرم تبت راعشق است پسر بانوی ایران نسبت را عشق است تو چه سوزی و چه حالی به عبادت داری زینت سجده - به سجاده ارادت داری به روی شانه ی خود شال سیادت داری گفتنی نیست چه اندازه رشادت داری مصلحت بود که شمشیر نگیری آقا ورنه اندازه ی حیدر تو دلیری آقا قسمتت بود پیام آور قرآن باشی دور ازمعرکه و ورطه ی میدان باشی با صحیفه همه ی عمر رجزخوان باشی سال ها گریه کن داغ شهیدان باشی کربلا بود ولی شام امانت را برد خنده های سر بازار دلت را آزرد 🔸شاعر: ____________________________ 🔴آدرس کانال سبک وشعرباب الحرم در ایتا👇 https://eitaa.com/babollharam
یادت دلیل گریه‌ی پنهانی من است نامت انیس این دل زندانی من است نیمه شب آمدم که نبینی رخ مرا بار‌گناه علت پنهانی من است از خود بریده‌ام به تو نزدیکتر شوم این لحظه‌ها که خلوت روحانی من است در خلوتم همیشه کلنجار می‌روم می‌گویم این چه وضع مسلمانی من است کاری بکن که رو نزم بر کسی بیا... چیزی بده که رزق سلیمانی من است از سفره‌ی تو می‌خورم و سیر می‌شوم شکرت از این که نعمتت ارزانی من است یک جلوه‌ات بر این دل تاریک و سنگی‌ام پایان خواب‌های زمستانی من است امشب که داد می‌زنم العفو ای خدا لحظـه به لحظه رحمت بارانی من است گرم گناه بوده‌ام و دیر آمدم عصیان دلیل غیبت طولانی من است تا که نبخشی‌ام من از این جا نمی‌روم این گریه برگ سبز پشیمانی من است دارد بساط سفره‌ی تو جمع می‌شود غم می‌خورم که آخر مهمانی من است 🔸شاعر: _____________________________ 💠سبک شعرباب الحرم http://eitaa.com/joinchat/2539847682C95ba3d938f
هدایت شده از  سبک وشعر باب الحرم
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ بردند برای همه دنیا خبرش را غمنامه ای ازسرخی چشمان ترش را حتی رمقی نیست به دستان ضعیفش آتش زده زهری همه ی بال وپرش را هم سن زیادش سبب خستگی اش شد هم شعله زده زهر تمام جگرش را اطفال و عیالش همگی دل نگرانند سوزانده ز آهش همه ی دوروبرش را آنشب که پی مرکب دشمن به زمین خورد آن شب که شکستند گمانم کمرش را بی حرمتی وبی ادبی شد به مقامش بدجور شکستند دل شعله ورش را آنقدر تنش آب شده گوشه ی بستر دیدند همه حال بد محتضرش را عمریست برای دل خود روضه گرفته پرکرده غم کوچه فضای سحرش را سخت است برایش که فراموش نماید آن مادر و آن ناله ی درپشت درش را 🎼🎼🎼🎼🎼 🎼🎼🎼🎼🎼 ✅کانال سبک وشعرباب الحرم👇🍂🍃🍂🍃 http://eitaa.com/joinchat/2539847682C95ba3d938f 🔴بامابه روزباشیدهم سبک هم شعر👆🌺☘🌺
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ سنگ حَجر نشانه ی خال او باغ بهشت است به دنبال او زمزمه ام هفده ماه ربیع سلام بر "محمد و آل" او از عرش پیام سرمدی آوردند به به چه مَه زبانزدی آوردند در روز ولادت "امام صادق " یک دسته گل محمدی آوردند
ای کریم خاندان اهل بیت آفتاب آسمان اهل بیت اولین فرزند زهرا و علی شادی و لبخند زهرا و علی مطلع اشعار دیوان دلم شاه بیتی در گلستان دلم مهربانی و کرامت سائلت اهل دنیا تا قیامت سائلت هرکسی یکبار مهمانت شود میشود حاضر که قربانت شود ای دلم آبادی چشمان تو ای همه دارایی ام از آن تو حاتم طایی گدای دست تو چشم دارد بر عطای دست تو بسکه از جود و کرم آکنده ای مانده ام تو خالقی یا بنده ای! ما گدای خانه ی لطفت شدیم حلقه ای زنجیری از زلفت شدیم ای خداوند کرم - بانی جود لطف و رحمت از شما آمد وجود سینه ام از مهر تو سرشار شد نان و آبم را بده افطار شد روزه و نان و نمک هستی حسن حسرت اهل فلک هستی حسن 🔸شاعر: ________________________
بسم‌الله الرحمن الرحیم کرم ازدست تو ای دست عطا میچسبد در شبستان تو قرآن و دعا میچسبد بارها تجربه کردم به خدا در حرمت... بیشتر از همه جا ذکر "رضا" میچسبد ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🎤کانال سبک و شعر 📲تخصصی ترین اشعار و سبک ها💥 👇عضویت👇 ♨️ eitaa.com/joinchat/2539847682C95ba3d938f
بسم الله الرحمن الرحيم آقا نگاهم مانده بر در تا بيايی از جاده های روشن فردا بيايی دوری تو بغضی نشانده در گلويم ای كاش ميشد يا بميرم يا بيايی دارد توسل میکند چشمان خیسم ای حاجت روز و شب دنیا بیایی پیچیده شد کار تمام شیعیانت باید برای رفع مشکل ها بیایی ديشب دعا كردم برای ديدن تو دیشب غزل گفتم رديفش با بيايی امشب دخيلم برعموجانت اباالفضل شايد ميان روضه ی سقّا بيايی در انتظار تو تمام لحظه ها را آقا نگاهم مانده بر در تا بيایی ــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
بسم‌ الله الرحمن الرحیم غرق اشکی و گریه می باری شده دریا ز چشم تو جاری راوی روضه های کرب و بلا روضه ی ناشنیده ای داری؟ این همه گریه کرده ای بس نیست تا به کی نوحه و عزاداری؟ بعد از آن غربت و اسیری ها خنده روی لبت نمی آری از تن نیمه جان و مجروحت می چکد خون و لاله می کاری رنگ و رویت چه زرد و گلگون است به گمانم هنوز بیماری حال تو خوب می شود آقا عمّه ات می کند پرستاری ردّ اشکی که روی گونۀ توست یعنی اینکه ز گریه سرشاری شام و کوفه چه بر سرت آمد؟ که تو از زندگانی بیزاری
بسم‌ الله الرحمن الرحیم در کوفه دلت شکست از درد و بلا در شام شکست حرمتت واویلا آنقدر بلا به جانت آمد... گفتی: "ای کاش که مادرم نمی زاد مرا" با گریه تمام روز تو شب شده بود از هرم بلا تنت پر از تب شده بود با دیدن "بوریا" به خود می گفتی ای کاش تنش کمی مرتب شده بود
بسم‌الله الرحمن الرحیم اوج پروازم آستانه ی توست مقصد بالم آشیانه ی توست سبک زیبای زندگانی من به لبم بازهم ترانه ی توست آمدی و محبّت آوردی مهربانی فقط نشانه ی توست ای وَرای تصور دنیا از زمین تا خدا کرانه ی توست آمدی طبع شاعرم گل کرد غزلی را که عاشقانه ی توست آرزوی همه پیمبرهاست شال سبزی که روی شانه ی توست معجزات رسیدنت گویاست که بگویی زمان زمانه ی توست روشنی بخش ظلمت دنیا نخل اسلام از جوانه ی توست با تو نام زبانزدی داریم دین ناب محمدی داریم ای رسول خدا امین خدا رحمت الله مسلمین خدا ای نثارت درود جبرائیل ای به معراج همنشین خدا ای رسیده به گوش تو در عرش صوت زیبا و دلنشین خدا ای اصولت کرامت و خوبی ای مرامت دوام دین خدا مثل ماه شب چهارده بود دست تو بین آستین خدا لحظه ی خلقتت یقین دارم به تو بوده است آفرین خدا مکه از مقدمت تبرّک شد باتو شد مکه سرزمین خدا معدن خیر و رحمت و برکات به قدوم مبارکت "صلوات"
دل ما خورده گره بر ورق دفتر عشق درس ها یاد گرفتیم از این منبر عشق کسب تکلیف نمودیم اگر از در عشق عشقمان بوده بمانیم فقط محضر عشق عشق با عاشق دلداده ی تو همزاد است آری آری به خدا عشق همه"سجاد" است مرد شبهای مناجات علی بن حسین ای برآورده ی حاجات علی بن حسین نوه ی مادر سادات علی بن حسین ذکر ما در همه اوقات علی بن حسین ای به قربان تو و سفره ی با اکرامت ای علی بن حسین بی علی میخوامت شده شب شیفته ی طرز دعاخوانی تو اثر خوف خدا هست به پیشانی تو و زمین تشنه لب گونه ی بارانی تو عزت ماست همان یک رگ ایرانی تو ای مسیحای همه هرم تبت راعشق است پسر بانوی ایران نسبت را عشق است تو چه سوزی و چه حالی به عبادت داری زینت سجده - به سجاده ارادت داری به روی شانه ی خود شال سیادت داری گفتنی نیست چه اندازه رشادت داری مصلحت بود که شمشیر نگیری آقا ورنه اندازه ی حیدر تو دلیری آقا قسمتت بود پیام آور قرآن باشی دور ازمعرکه و ورطه ی میدان باشی با صحیفه همه ی عمر رجزخوان باشی سال ها گریه کن داغ شهیدان باشی کربلا بود ولی شام امانت را برد خنده های سر بازار دلت را آزرد 🔸شاعر: ________________________
جان تازه به تن خسته و بی تاب تویی ما همه  خاک ترین  و گهر ناب تویی چهره ات داد گواهی خودِ مهتاب تویی نو رسیده ؛ پسر حضرت ارباب تویی نفس و هستی آرام دل و جان حسین جان ِعالم به فدای لب خندان حسین   آمدی روز کنی نیمه شب دنیا را بنِشانی سر جا هیمنه ی دریا را بکشانی پی خود دلشده ی شیدا را خنده آورده ای امروز لب لیلا را در ِ این خانه کرم روی کرم بار شده همه جا پخش شده شاه پسردار شده   پای تو سرو قدی نیست مگر افتاده دلبری نیست که با دیدن تو دل داده در حصار تو که ماندیم شدیم  آزاده مات و مبهوت صدای تو موذن زاده ای به قد قامت تو نماز قامت بسته به قد و قامت ِ تو  کارِ  قیامت بسته   از بزرگیت به هر کوچه و برزن گفتند به تو با آن قد و بالات تهمتن گفتند به پیمبر  شدنت  خَلقاً و خُلقاً گفتند بخدا مدح تو را دوست و دشمن گفتند هیچکس لایق آن نیست شود بالا دست تا زمانی که در این خاک علی اکبر هست   پدرت خیره شده بَه چه نگاهی داری؟ با همان تیغه ی ابروت سپاهی داری فنّ مخصوص خود توست سلاحی داری غیر حفظ حرم عشق گناهی داری !؟ به هم آمیخته ای میمنه تا میسره را وا کن از صفحه پیشانی بابا گره را 🔸شاعر:
زیباترین بهانه برای سرودنی تنها دلیل خلقت بود و نبودنی با تو شروع میشود این بار شعرمن زیرا فقط تویی تو هوادار شعر من گلواژه ی تمام غزل ها قصیده ها سبک جدید گویش و طراح ایده ها پایان خواب های دروغین به دست توست جان دوباره دادن بر دین به دست توست میخوانمت به نام خودت آسمان عشق سوگندمیخورم به تویعنی به جان عشق از سختی تمامی دوران دلم گرفت از این همه گناه فراوان دلم گرفت ازاین همه دورویی وبی مهری و نفاق از قحطی و نبودن ایمان دلم گرفت نوری که بی تو جلوه کند تار می شود حتی بهشت بی تو همان نار می شود بی سمت وسوترازهمه ی بادهای شهر حرف رسیدن تو چه تکرار می شود این روزها بدون تو شب جلوه میکنند این آسمان بدون تو آوار می شود باید بیایی از سفر ای سایه ی سپید خورشید از نبودن تو تار می شود دنیا مرابه غیرتو مشغول کرده ست در غرب ضدِّ آمدنت کار می شود تو نیستی و این همه بغض ترک ترک دارد به روی سینه تلمبار می شود پس زودتر بیا ز سفر ای صبور من آخر شکست پای ظهورت غرور من برگرد تا که آینه ها بی تو نشکنند آیینه ها حکایت جان و دل منند برگرد تا که خنده شودگریه های ما پیش خدا رود نفس " ای خدای ما " برگرد ای طراوت سرسبز باغ ها پایان بده به عمر دراز فراق ها برگرد اصل مطلب و خاطر نشان عشق سوگند میخورم به تویعنی به جان عشق ما هر چه می کنیم که آدم نمیشویم بر خیمه گاه سبز تو محرم نمیشویم تقصیر ماست این همه دوری و انتظار ما حق مان همیشه خزان است نه بهار ما عاشقیم و هیچ دعایی نمی کنیم ما فکر می کنیم ریایی نمی کنیم ما بیخودی به نام تو سوگند میخوریم وقتی که از گناه و جهالت همه پُریم ما که لیاقت تو و عشقت نداشتیم بیخود به روی نام خود"عاشق"گذاشتیم 🔸شاعر:
. بردند برای همه دنیا خبرش را غمنامه‌ای از سرخی چشمان ترش را حتی رمقی نیست به دستان ضعیفش آتش زده زهری همه‌ی بال و پرش را هم سن زیادش سبب خستگی‌اش شد هم شعله زده زهر تمام جگرش را اطفال و عیالش همگی دل نگرانند سوزانده ز آهش همه‌ی دوروبرش را آن‌شب که پی مرکب دشمن به زمین خورد آن شب که شکستند گمانم کمرش را بی حرمتی و بی ادبی شد به مقامش بدجور شکستند دل شعله‌ورش را آن‌قدر تنش آب شده گوشه‌ی بستر دیدند همه حالِ بدِ محتضرش را عمریست برای دل خود روضه گرفته پُرکرده غم کوچه فضای سحرش را سخت است برایش که فراموش نماید آن مادر و آن ناله‌ی درپشت درش را ✍ @babollharam