شعر٢٦
#مناجات_با_امام_زمان
#ماه_رمضان_شب_قدر
شبهای قدر آمد و آقا نیامدی
زیباترین ستارهی دنیا نیامدی
ما را امید وصل تو اینجا نشانده است
ما آمدیم، یوسف زهرا نیامدی
امشب بیا به مجلس ما هم سری بزن
قدرِ گذشته رفت و به اینجا نیامدی
گفتیم جمعه میرسد و میرسی، ولی
جمعه گذشت و حضرت دریا نیامدی
مانند طفل گم شدهای گریه میکنم
خیمهنشین، از دل صحرا نیامدی
مثل یتیم کوفه خرابه نشین شدم
صاحب عزای مجلس مولا نیامدی
کنج خرابه کودکی آرام زیر لب
با گریه گفت شب شده، بابا نیامدی
https://eitaa.com/babollharam
به روی خودت نیار خودم که میدونم
صدقه سرتوه که روضه میخونم
به روی خودت نیار ، که خیلی شرمندم
به روی منم نیار ، سیاهه پروندم
هرکسی جای تو بود ، مگه نگام میکرد
مگه تو نماز هرشبش دعام میکرد
اما تو بازم میون روضه رام دادی
دیدی بی پناه شدم که اینجا جام دادی
هرکسی جای تو بود ، نمیگذشت از من
یا محلم نمیداد ، دم نمیزد اصلا
اما باز تو جمع خوبا دادی راهم تا
دلمو با اشک روضه ها کنی احیا
بند دوم
من کجا و روضه ی تن لگد خورده
آقا لطف تو منو تا اینجا آورده
من کجا و گریه بر مصیبت زینب
من کجا و روضه های قتله گاه هرشب
من همونم که همه بهم میگن هرزه
دوستی بامنه خجالت زده میارزه؟
من همونم که تو شادیام نشد یکبار
دعوتت کنم آقا ، فقط دادم آزار
چی تو من دیدی که ننداختی منو دورم
منی که فقط آقا بتو رسید زورم
من همونم که توی کوچه خیابونا
حجاب مادرتو فروختم ای مولا
ولی باز تو خیمه های سوخته رام دادی
شایدم اینجا برات کربلام دادی
ندارم چیزی آقا که قابلت باشه
دعا کن برات تغییر من امضاشه
#خادم_زینب
#شب_اول_محرم
#شب_اول_محرم_زمزمه
#زمزمه
#مناجات_با_امام_زمان
#شب_اول_محرم
#پست_ویژه
دلمو به دریا میزنم که دریا شم
اومدم با دم عیسای تو احیا شم
خستم از اینکه دلو به هرکسی دادم
حالا اومدم فقط مال خودت باشم
میدونم بدرد تو نمیخورم اما
من تو این دنیا فقط تو رو دارم آقا
بی نیازی از من و من بتو محتاجم
باز محرم اومد و دلم شده غوغا
تورو به دست به خاک افتاده ی سقا
تو رو به صدای محزون کبوترها
تو رو به اون کاروونی که رسید امشب
تو رو به عمه ای که رفته تو بازارا
رونگیر از من بیچاره ی بی سامون
رفته بیراهه دلم خودت برش گردون
نوکر سربه هواتو سربراهش کن
دل که عاشق باشه نوکری میشه اسون
من دعام نمیرسه بجایی اما تو
میتونی عوض کنی تموم دنیامو
کافیه دستتو بالا بگیری ارباب
میدوزی بهم زمین و آسمونارو
من که از گریه ی هر شبت خبر دارم
اما واست چی بجز خون جگر دارم
تو دعام میکنی و خجالتم میدی
اخه من برات چی غیر دردسر دارم
#زمزمه
#مناجات_با_امام_زمان
#شب_دوم_محرم
#پیشنهاد_دانلود
دلمو آتیش بزن بزار بسوزم من
شاید اینجوری یکم یادت کنم آقا
شاید از داغی شعله ها صدات کردم
شاید این دل بکنه هواتو ای مولا
کی مثل تو میتونه با این همه دردی
که داره تو سینه فکر نوکرا باشه
زخمای رو دلت از بدی نوکرهاست
خوشبحال اون که تا ابد گدا باشه
حالا که دست بلا گرفته دنیارو
یادت افتادم و دنبال تو میگردم
ولی هرکجا میرم از تو نشونی نیست
که بیافتم روی پات بگم که شرمندم(غلط کردم)
اولین یوسفی که بدون یعقوبی
حتی دنبال تو نیست چشم زلیخایی
کیه که پای تو آواره ی دنیا شه
نمیدونیم حتی تو کجای دنیایی
اگه عشق ما مثل عشق زلیخا بود
اگه چشم ما برا تو کور میشد حالا
این روزا تو هم میون جمع ما بودی
جمع ما جمعه و تو آواره ی دنیا
کی مثه تودیده اربابی که دنبال
نوکرا تموم این دنیا رو میگرده
دنبال یه قنبره که همدمش باشه
با سلام بی جواب یه عمره سر کرده
دعای ما روسیاها که نمیگیره
لااقل تو با دعای ما بگو امین
دعا کن خودت برا غربتت اقا جون
خودت اقا بده به دل خودت تسکین
#مناجات_با_امام_زمان
#شب_چهارم_محرم
#زمزمه
شبی میان همین روضه ها قبولم کن
به حرمت غم آل عبا قبولم کن
درون سینه ی من حبّ مرتضی جاریست
به حق فاطمه و مرتضی قبولم کن
برای اینکه به وصل تو دلربا برسم
گذاشتم همه را زیر پا، قبولم کن
ز لطف بی حدت آقا که کم نمی آید
بیا کرم کن و این دفعه را قبولم کن
گناه کرده ام آقا، ببخش، شرمنده
قبول، من بدم امّا شما قبولم کن
سلام منتقم کشته های دشت منا
به غربت شهدای منا، قبولم کن
به حق آن شهدایی که تشنه جان دادند
شبیه تشنه لب کربلا، قبولم کن
--
به ناله های جگر سوز حضرت باقر
به روضه خوان غم نینوا قبولم کن
به لحظه های پر از ماجرای کوفه و شام
به رأس رفته روی نیزه ها قبولم کن
#مناجات
#مناجات_با_امام_زمان عجل الله فرجه
#شعر_امام_زمان
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
مناجات با امام زمان عجل الله فرجه الشریف
شکسته بال و پرم، وا نمی شود بالم
از این خراب تر آقا نمی شود حالم
هنوز هم که هنوز است در مسیر جنون
به پختگی نرسیدم، چو میوه ای کالم
گذشت فرصت عمرم، سپید شد مویم
بدون رؤیت رویت گذشت هر سالم
مرا ببخش که کمتر به یادتان بودم
ببخش، رنگ شما نیست رنگ اعمالم
فدای تار عبایت، بگیر دستم را
بگیر دست دلم را، مریض احوالم
به غیر روضه و گریه، به غیر نور شما
که هیچ نور امیدی نمانده در عالم
میان روضه ی گودال این دلم گیر است
شبیه جد غریبت اسیر گودالم
هنوز هم که هنوز است دل پریشان
صدای نعل جدید و شروع جنجالم
هنوز هم که هنوز است در تب و تابم
هنوز گریه کن روضه های خلخالم
وحید محمدی
۱۴۰۰/۸/۲۸
#عاشورا
#مناجات_با_امام_زمان (عج)
@babollharam
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
با غصه های آل عبا گریه می کنی
در اوج روضه های عزا گریه می کنی
ما با گناه اشک تو را در می آوریم
از سوز بی وفایی ما گریه می کنی
ای صاحب عزا، تو به این روضه های ما
می آیی و بدون صدا گریه می کنی
«گاهی نجف، مدینه، گهی کربلا و گاه»
در مشهد امام رضا گریه می کنی
بر کشته ی فتاده به هامونِ کربلا
بر داغ سید الشهدا گریه می کنی
این روزها به حال دل زینب اسیر
در ماجرای شام بلا گریه می کنی
بر رأس های رفته به بالای نیزه ها
با خیزران و طشت طلا گریه می کنی
حالا دوباره چشم تو را خون گرفته است
با غصه های آل عبا گریه می کنی
#وحید_محمدی
#مناجات_با_امام_زمان
#شعر_امام_زمان #کاروان_اسرا
#کوفه #شام
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
#مرثیه_حضرت_رقیه #مناجات_با_امام_زمان
شِکوه ها دارم از ایمانی که نیست
کُشت من را چشمِ گریانی که نیست
آی مردم! یار را گم کرده ام
خیمه دارم در بیابانی که نیست
از عذاب بچهء نااهل خود
نوح شد سرگرم طوفانی که نیست
ای بزرگ خاندان! ما بی کسیم
خانه ها ویران شده خانی که نیست
جای من را بر کس دیگر مده
چون که می ترسم از الآنی که نیست
معنی ناز و ادای نوکرت
هرچه باشد جز پشیمانی که نیست
مورم و جاروکش این روضه ام
کار دارم با سلیمانی که نیست
چون که مجنون حسینم شیعه ام!
بی خیال هر مسلمانی که نیست
در میان سفرهء ارباب مان
بی رقیه خیر و احسانی که نیست
ناخنش افتاد و با زحمت کشید...
شانه بر موی پریشانی که نیست
گفت بابا؛ اینهمه تیزی سنگ
ردّ مُهرت روی پیشانی که نیست؟
آخرش با آن دهان خونی اش
بوسه زد بر جای دندانی که نیست
🔸شاعر:
#رضا_دین_پرور
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
#آغاز_امامت_حضرت_صاحب #مناجات_با_امام_زمان
عالم امكان سراسر نور شد
شیعه بعد از سال ها مسرور شد
پور زهرا تاج بر سر می نهد
بر همه آفاق فرمان می دهد
حكم تنفیذش رسیده از سما
نامه ای با مُهر و امضاء خدا
می نشیند بر سریر عدل و داد
آخرین فرمانروای ابر و باد
پادشاه كشور آیینه ها
تك سوار قصه ی آدینه ها
امپراتور زمین و آسمان
حُكمران سرزمین بی دلان
پهلوان نامی افسانه ها
تحت امرش لشگر پروانه ها
لشگری دارد بزرگ و بی بدیل
افسرانش نوح و موسی و خلیل
🔸شاعر:
#وحید_قاسمی
_______________________
@babollharam
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
#آغاز_امامت_حضرت_صاحب #مناجات_با_امام_زمان
حسنت به اتفاق ملاحت جهان گرفت
آری به اتفاق جهان میتوان گرفت
افشای راز خلوتیان خواست کرد شمع
شکر خدا که سر دلش در زبان گرفت
زین آتش نهفته که در سینه من است
خورشید شعلهایست که در آسمان گرفت
میخواست گل که دم زند از رنگ و بوی دوست
از غیرت صبا نفسش در دهان گرفت
آسوده بر کنار چو پرگار میشدم
دوران چو نقطه عاقبتم در میان گرفت
آن روز شوق ساغر می خرمنم بسوخت
کاتش ز عکس عارض ساقی در آن گرفت
خواهم شدن به کوی مغان آستین فشان
زین فتنهها که دامن آخرزمان گرفت
می خور که هر که آخر کار جهان بدید
از غم سبک برآمد و رطل گران گرفت
بر برگ گل به خون شقایق نوشتهاند
کان کس که پخته شد می چون ارغوان گرفت
حافظ چو آب لطف ز نظم تو میچکد
حاسد چگونه نکته تواند بر آن گرفت.
🔸شاعر:
#لسان_الغیب_حافظ_شیرازی
_______________________
@babollharam
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
دارد دوباره رنگ می بازد حنایم
پس با چه رویی سوی تو آقا بیایم
دریا تویی، مولا تویی، آقا تویی تو
من دست خالی آمدم، آقا ... گدایم
راه گلویم را دوباره بغض بسته
آقا ببین که در نمی آید صدایم
دستی بکش بر این دل غربت گرفته
شاید کمی آرام گردد دردهایم
پشتم به تو گرم است، از من رو مگردان
من بی تو مثل کودکی بی دست و پایم
آقا زمین خورده دوباره نوکر تو
فکری به حالم کن که مشغول هوایم
این حرف ها، از روی دلتنگی است آقا
بدجور دلتنگ اذان کربلایم
وحید محمدی
#امام_زمان
#انتظار
#ظهور
#مناجات_با_امام_زمان
@babollharam
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
#مناجات_با_امام_زمان
گفتم که بي قرار تو باشم ولي نشد
تنها در انتظار تو باشم ولي نشد
گفتم به دل که جلب رضايت کند نکرد
گفتم که جان نثار تو باشم ولي نشد
گفتم ميان جذر و مد اشک و آه شب
در گردش مدار تو باشم ولي نشد
گفتم که مي رسي تو و من هم دعا کنم
در دولت تو يار تو باشم ولي نشد
گفتم که تا اجل نرسيده ست لحظه اي
در خيمه ات کنار تو باشم ولي نشد
گفتم که خاک پاي تو را تاج سر کنم
چون خاک رهگذر تو باشم ولي نشد
گفتم به قدر آه دل دلشکستگان
در عهد و روزگار تو باشم ولي نشد
گفتم دعا کنم که بيايي ببينمت
مانند مهزيار تو باشم ولي نشد
گفتم شميم ماه محرم که مي رسد
در روضه بي قرار تو باشم ولي نشد
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
@babollharam
#مناجات_با_امام_زمان
دوبار تیر فــــراقت مرا نــــــشانه گرفت
درون قلب شکـــــسته غـم تو خـانه گرفت
تمام درد و غم هــــجر تو نهـــــفته به دل
چو آتــــشی بروی قلـــب من زبانه گرفت
خوشا بحـــال کسی که در این زمانه پست
میـان کــوچه ی عشــق تو اشــیانه گرفت
ز بعد فصل زمـــــستان رسد بگـوش همه
گل بـــهار ظهـــور شما جــــوانه گرفت
نظر نـــما به دلـی که میان خلـــــوت شب
فقط برای شـــما حـــال عاشـــقانه گرفت
#حمید_رحیمی
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
@babollharam