eitaa logo
کتیبه و پرچم باب الحرم
10.1هزار دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
68 ویدیو
568 فایل
فروشگاه باب الحرم↶ @babolharam_shop ثبت سفارش👇 @babolharam_shop_admin شماره تماس: 📞09052226697 ☎️ 02155970902 ☎️ 02155970903 آدرس:شهرری خیابان آستانه نبش کوچه شهید رجبی سایت فروشگاه↶ 🌐 shop.babolharam.net زیر نظر کانال متن روضه👇 @babolharam_net
مشاهده در ایتا
دانلود
علی اکبر لطیفیان   دارد تمام می شود آقا عزای تو کم گریه کرده ایم محرم برای تو   دارد چه زود سفره تو جمع می شود تازه نشسته ایم بخوریم از غذای تو   شبهای آخر است گدا را حلال کن این هم بساطِ نوکر ِ بی دست و پای تو   ما را ببخش گریه ی سیری نکرده ایم چشمانِ خشکِ ما خجل از این عزای تو   هر روز روز تو همه جا محضر شما یعنی که هست هر چه زمین کربلای تو   میل دوبارگی بهشت آدمی نداشت وقتی شنید گوشه ای از روضه های تو   کی دست خالی از در این خانه رفته است دست پر است تا به قیامت گدای تو   تنها بلد شدیم تباکی کنیم و بس گریه کند برای تو صاحب عزای تو   گریه کن تو حضرت زهراست والسلام جانم فدای فاطمه و جانم فدای تو   تازه به شام می رسد از راه قافله تازه رسیده نوبت تشت طلای تو
– جواد پرچمی   از بس که از فراق تو دل نوحه گر شده  روزم به شام قربت و غم تیره تر شده   آزرده گشت خاطرت از کرده های من  آقا ببخش نوکرتان دَردِسَر شده   تنها خودت برای ظهورت دعا کنی وقتی دعای من ز گنه بی اثر شده   از شام هجر یار بسی توشه می برد  آنکس که اهل ذکر و دعای سحر شده   بودم مریض و روضه ی تو شد دوای من حالم به لطفتان چقدر خوب تر شده   رفت از نظر محرّم و آقا نیامدی  حالا بیا که آخرِ ماه صفر شده   بعد از دو ماه گریه به غم های کربلا حالا زمان ندبه به داغی دِگر شده   یَثرب برای فاطمه نقشه کشیده است  یَثرب چقدر بعدِ نبی خیره سر شده   باید که بعد از این به غم مادرت گریست  فصل شروع ماتم خیرُالبشر شده   از شعله های پشتِ در خانه ی علی است گر آتشی به کرب و بلا شعله ور شده   آن روز اگر به صورت مادر نمی زدند لطمه دگر به چهره ی دختر نمی زدند
اشعار خاحافظی بامحرم وصفر – مهدی نظری اگرچه گریه نمودم دو ماه با غمتان مرا ببخش نمردم پس از محرمتان لباس مشکی من یادگاری زهراست چگونه دل کنم از آن؟ چگونه از غم تان؟ بگیر امانتی ات را خودت نگه دارش که چند وقت دگر می شویم محرمتان برای سال دگر نه برای فاطمیه برای روضه مادر برای ماتمتان دلم بگیر که محکم ترش گره بزنی به لطف فاطمه بر ریشه های پرچم تان هزار شکر که از لطف پنجره فولاد میان حلقه ماتم شدیم هم دمتان بیا دوباره بخوان روضه های یابن شبیب که من دوباره بسوزم دوباره با دمتان چه شام ها که زدی سر به گریه ام اما مرا ببخش نمردم به پای مقدمتان
🎙 سبک شور 🎙 🌺 امام‌حسن، امام‌رضا و امام‌حسین 🌺 بند🌹 تویی دلیل شور این سینه زنی تویی دلیل گریه ها امیر با کرم حسن تویی شَهِ سخاوت و نوای قلب سینه زن بی حرمی امّا دل به تو پابسته توی دلا داری گنبد و گلدسته شاهِ کریم ماهِ رحیم ای روح ایمان مهد وفا ای با صفا مولا حسن جان 📿 <جانم حسن>٢ جانم حسن جان 📿 بند🌹🌹 به تو دلم رو دادم از روز ازل شدی پناه خستگیم عزیز فاطمه حسن اسم قشنگت همه دم نشسته روی لب من لیلایی و هستم مجنون عشق تو میباره روی من بارون عشق تو بندِ دلم آب و گِلم کردی اسیرم ماهِ شبم تاب و تبم بی تو میمیرم 📿 <جانم حسن>٢ جانم حسن جان 📿 بند🌹🌹🌹 چه حالی میده وقتی که مرغ دلم پر میگیره تا مشهدت میاد تو صحن با صفات دست میکشی روی سرم میخری من رو با نگات خورده گره قلبم به پنجره فولاد آروم میگیره دل تو صحن گوهرشاد ای صَنَما قبله نما سلطانه ایران خوانِ کرم تاجِ سرم مولا رضا جان 📿 <جان یا رضا>٢ جانم رضا جان 📿 بند🌹🌹🌹🌹 همه ی عشق و آرزوی دل من دیدنه بارگاهته تو رو قسم به روضه هات امام حسین بذار بیام یه شب جمعه کربلات خواب شبام آقا گنبده زیباته کرب و بلای من بسته به امضاته نعم الامیر ماهِ منیر ای شاه و ارباب باب نجات آب حیات نوکر رو دریاب 📿 <جانم حسین>٢ جانم حسین جان 📿 🎵📝: (طاها تحقیقی)
4_5958599148411297907.mp3
1.51M
ــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
4_5958599148411297962.mp3
1.07M
ــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
‍ هدیه به حضرت زینب صلوات شوریا زمینه چشمت روشن بردن منو بازار جلو چشِ انظار تومجلس اغیار دادن من و ازار نبودی داداش غصه عادت شد به اهل بیت تو فقط جسارت شد تو این مسیر خیلی رقیه اذیت شد نبودی داداش با قامت خم داداش رسیدم رسیدم رسیدم از این زمونه خیری ندیدم ندیدم ندیدم زخمیه زنجیرم از زندگی سیرم می بینی حسین نا خوشِ احوالم شکست پروبالم می بینی حسین بند دوم تو نپرس از رباب و گهواره نپرس ز گوشواره از گوشای پاره از چشمی که تاره دیگه بریدم تو نپرس از چادرای سوخته دست و پای سوخته نپرس برادر از معجرای سوخته دیگه بریدم رقیه میگفت عمه ببرم ببرم ببرم درد میکنه پهلو و کمرم کمرم کمرم تو این چهل روزه یه روز خوش حتی حسین ندیدم نبودی داداشم ندیدی که از شمر چیا شنیدم شعر. رضا نصابی. حسین عیدی یه نفس کربلایی ایمان میرزایی
4_5771785165005129774.mp3
6.79M
ــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
🌹🍃🌾🌷🍃🍀🍃 🍃🌾🌷🍃 🌾🌷🍃 🌷🍃 🍀 🌹 نوحه واحد امام رضا علیه السلام 🌹 سبک کریمی : گریه نکن ایشالا بارون میباره اومده دوباره زائر روسیاه تو با دستای خالی اومده در پناه تو تو امید دلای خسته ای رضا تو پناه دل شکسته ای رضا وقتی همه دَرا به روم بسته میشه تو کلید درای بسته ای رضا امام رضا امام رضا امام رضا بی تو من فقیرم پای غمت اسیرم تو هستی امیرم بی ذکر تو میمیرم ذکر رضا مونس چشم تَرَمه ذکر رضا لالایی ِ مادرمه دلم خوشه تو لحظه ی آخر عمر ذکر رضا زمزمه ی آخرمه امام رضا امام رضا امام رضا تو دیار غربت خدا برس به دادش مونده خیره به در تا که بیاد جوادش واویلتا چشم رضا تیره و تار واویلتا آقای ما بی کس و یار غریبونه به خاک این حجره ی غم واویلتا قلب رضا چه بی قرار امام رضا امام رضا امام رضا ♦️ مرتضی شاهمندی ♦️ ☘ 🌷🍃 🌾🌷🍂 🍃🌾🌷🍃 🌹🍃🌾🌷🍃🍀🍃 🔴➖➖➖➖➖➖➖➖🔴
بسم ‌الله الرحمن الرحیم روزی دوبار دربِ بقیع باز می‌شود روزی دوبار گریه‌ات آغاز می‌شود روزی دوبار روضه‌ی تو: وا حسن....حسین ای وای  بی حرم حسن  و بی کفن حسین سهمِ دو چشمِ خیسِ شما خونِ تازه است روزی دوبار انیسِ شما خون تازه است این مهرِ مادرِ تو چه‌ها کرده بادلت یعنی که آب شعله به پا کرده با دلت دیدی که آب با جگر فاطمه چه کرد دیدی که آب با پسرِ فاطمه چه کرد تقصیرِ آب شد دل زهرا شراره شد تقصیر آب شد دو جگر پاره پاره شد از کوزه آب تا که حسن خورد آب شد وای از حسین  آب نخورد و کباب شد بعدِ حسین بعدِ حسن سربزیر آب می‌سوزد آنقدر که شود چون کویر آب از آن به بعد آب فرودست می‌رود روزی هزار مرتبه از دست می‌رود از آن به بعد زیرِ سرِ آب آتش است فهمیده‌ام که در جگر آب آتش است سیراب می‌کند همه را ،  تشنه است خود شرمنده است فاطمه را ، تشنه  است خود پیش حسین بغضِ قدیمِ حسن شکست در بینِ خانه قلبِ کریمِ حسن شکست الماس ریزه‌ها جگرش را دو نیم کرد یک ضربِ دست امام حسن را یتیم کرد از سینه داغِ روز و شبش ریخت روی طشت دیدی جگر زِ کنج لبش ریخت روی طشت خونش نه ، پاره پاره زِ لبها جگر چکید بر طشت نه به دامنِ زهرا جگر چکید زینب رسید و گفت که ای وای مادرم "آیا تویی برادر من  نیست باورم" در کربلا به خیمه نیامد عمویِ آب از مَشکِ پاره ریخت زمین آبرویِ آب مجبور شد به خاطرِ آب التماس کرد رو  زد برای طفلِ رُباب التماس کرد بودند دیو و دَد همه سیرابِ آب حیف مَشکی نبود تا که نسوزد رُباب حیف با التماس گفت عزیزم علی بمان از آب هم مضایقه کردند کوفیان اما چه زود آب دوباره شراره شد دیدی که وقتِ گریه‌ی زهرا دوباره شد شد بازهم بساط غمش جور وایِ من شد آب زهر و زهر شد انگور وایِ من انگور شعله شد جگرش را به هم که ریخت آه از دلش که بیشترش را به هم که ریخت   هِی بر زمین نشت نشد چاره ایستاد ای وای من که با جگرِ پاره ایستاد آه ای کبود بال و پَرَت را زمین نزن پیش جوادِ خویش سرت را زمین نزن ... گفتم که اشک از چه چنین رنگ و بو گرفت گفتی زِ چشم گریه کنان آبرو گرفت روزی دوبار درب بقیع  باز می‌شود روزی دوبار گریه‌ات آغاز می‌شود
بسم ‌الله الرحمن الرحیم میـان گریه ی حـسرت مـرا تماشا کن مرا که گـم شـده ام در گـناه ، پیدا کن تو با گـذشت تـرین ، فرد روزگارانی بــیا و بـا دل پـر غصـــه ام مدارا کن مرا که بنده ی خوبی نبوده ام ، یک بار به زور هم که شده جز ء نوکران جا کن چـقدر اشـک شمــا را درآورم ؛ اصلا وجود تار مـرا ، از ســر خودت وا کن کسی که گریه ندارد فقیر بالذات است کویر چــشم هـای مـرا مثـل دریا کن تو اشک چشم های مرا دوست داری پس هـمیشه دیده ی من را به اشک زیبا کن برای آنکه دل ِ سنگ هم شود بی تاب خودت صدای مرا بین روضه گیرا کن مـرا شبیـه شهیــد شکسته پهلویی شبــی مــسافـر قبـر کـبود زهرا کن خودت جواب و سئوال نکیر و منکر را درون قبـر ، به لب هـای خـسته القا کن حرم نرفته ام امسال عقده ای شده ام به حـق مـادرتان ، کــربلام امضـا کن بیـا درآوریم ، از تـنت لـباس عـزا تو در عوض به تن ما لباس تقوا کن رسـیده ، مـاه ربـیع و سـرور ِ آل الله بیا و غنچه ی لب های خسته ات وا کن مسـافر ِ حـرم کـربلا ؛ عـزیز بتول دو ماه روضه و اشک و عزایتان مقبول