eitaa logo
کتیبه و پرچم باب الحرم
10.2هزار دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
74 ویدیو
568 فایل
فروشگاه باب الحرم↶ @babolharam_shop ثبت سفارش👇 @babolharam_shop_admin شماره تماس: 📞09052226697 ☎️ 02155970902 ☎️ 02155970903 آدرس:شهرری خیابان آستانه نبش کوچه شهید رجبی سایت فروشگاه↶ 🌐 shop.babolharam.net زیر نظر کانال متن روضه👇 @babolharam_net
مشاهده در ایتا
دانلود
مهمان دم در است، فقط جایمان کم است شکر خدا بساط ضیافت فراهم است این سو که استکان و سماور گذاشتیم موکب زدیم و از سرِ شب چایمان دم است آن سو کتیبه‌ای است که رویش نوشته است: باز این چه شورش است که در خلق عالم است؟ هرکس که آمده است به اینجا خوش آمده خوب و بد و فقیر و غنی نیست، دَر هَم است باید لباس خوب خودم را به تن کنم این بهترین لباس، سیاه محرم است... @babollharam
به کربلا می رسد از کربلا هم بوی عشق هم بوی خون می رسد بر گوش دل اِنّا اِلیه راجعون زینب اینجا با نظر بر روی محزون حسین می شود بیتاب و دارد اضطراب و شور و شین گشته او دلواپس و گوید حسین اینجا کجاست؟ بر مشام جان من اینجا چرا بوی بلاست؟ خاک این صحرا ، حسینم ، بوی ماتم می دهد. بوی هجران و اسارت ، بویی از غم می دهد خیمه ها اینجا چرا بوی عجیبی می دهد؟ بوی جانسوز یتیمی و غریبی می دهد زبانحال برادر : خواهرم اینجا زمین لاله های پرپر است زینب اینجا وعده گاه ناله های مادر است اکبر من در همین جا اِرباً اِرباً می شود پیکر قاسم همین جا فرش صحرا می شود سرزمین کربلا گهواره ی اصغر شود در همین جا مقتل عباس آب آور شود دشمنم اینجا اسیرت می کند ای خواهرم میشوی تو همسفر منزل به منزل با سرم هم رقیه هم سکینه رویشان نیلی شود مونس آنها در این آوارگی سیلی شود این زمین وادیِ غم یعنی زمین کربلاست چون سر ما در همینجا بر فراز نیزه هاست @babollharam
# نوحه واحد یاسنگین ورود به کربلا رسیده ، کربلا قافله از راه از غربت ، می کشیم از دل و جان آه با گوش جان شنو ، آوای کاروان در کربلا رسد ، آقای عاشقان آه ، چشم گریان ، رسد اینجا ، بوی هجران وای ، { ای حسین جان 3 } ۲ زینبم ، حسین تو غریبه می بینی ، بی یار و بی حبیبه پایان این سفر ، درد و غم و بلاست سرهای قدسیان ، بر روی نیزه هاست آه ، خنجر و تیر ، وایِ من از ، تیر و شمشیر وای ، { ای حسین جان 3 } ۲ رسیدم ، حالا به حرف مادر برای ، غربتت بمیره خواهر زینب نباشه که ، تنها شدی حسین آخه که همدم ، غم ها شدی حسین آه ، با تاب وتب ، شده مضطر ، قلب زینب وای ، { ای حسین جان ۳} ۲ @babollharam
ورود به کربلا زمینه ، سنگین ، واحد ، شور (به همه سبکها خوانده میشود) کاروان لاله ها وارد کرببلا شد بهشت آلاله ها سرزمین نینوا شد خیمه ها میشه بر پا غم میشینه رو دلها واویلتا واویلتا حسین رسید کربلا (۴) زمین کرببلا بوی خدایی می دهد بوی عشق و بوی خون بوی جدایی میدهد پیچیده در این صحرا بوی عطر شهدا واویلتا واویلتا حسین رسید کربلا شاه عالم فرموده این سرزمین کربلاست عصر عاشورا اینجا سرهای ما بر نیزه هاست آقامون تنها می شه همدم غمها می شه واویلتا واویلتا حسین رسید کربلا ابوالفضل و عبدلله ،قاسم و اکبر و اصغر جلو چشمان ارباب می شَند یکی یکی پرپر بَرا شاه کربلا همه میشَن جان فدا واویلتا واویلتا حسین رسید کربلا @babollharam
مرثیه حضرت رقیه سلام الله علیها گونه هایم رنگ نیلوفر گرفته ..ای پدر گیسوانت رنگ خاکستر گرفته.. ای پدر آمدی بر دیدنم الحق که زیبایی هنوز آتش عشقت دوباره در گرفته.. ای پدر زخم پیشانی من را هم تماشا می کنی وقت سیلی ضرب انگشتر گرفته ..ای پدر جای جای پیکرم دارد به خود خون مردگی مطمئنم ارث از مادر گرفته... ای پدر نیست یک ذره تعادل هر دوپایم سست شد این دو پا هم انس با کوثر گرفته.. ای پدر با صدای گریه ام شامات را برهم زدم شام را بنگر تب محشر گرفته ..ای پدر خوش به حال به دخترت بعد از فراقی بی امان راس پاکت را کنون در بر گرفته.. ای پدر راحت حق @babollharam
رقیه خاتون ۱۴۱۰ روضه شده امشب به نام یک سه ساله پای غمش جان می دهم با آه و ناله نامش رقیه دختر دُردانه ی شاه بابا بُوَد خورشیدِ عالَم ، دخترش ماه واویلتا که عمر او طِی گشت با غم سیلی ،خرابه ،تازیانه ،درد و ماتم این قِصّه ی پُر غُصِه را گوید به بابا از شام و کوفه ، کربلا گوید به بابا بابا نبودی دختر تو پیر گردید از زندگی بعد تو دیگر سیر گردید دیدی که ارث مادرت بر من رسیده در شام غم بابا شده مویم سپیده دیدی که از دوریِ تو رفته شکیبم خوش آمدی بابا ، تویی تنها طبیبم در شام و کوفه تا تو را کردم بهانه زد دشمنت از کینه بر من تازیانه بابا ببین شد غَرق غم کُلِ وجودم بالا نمی آید دگر دست کبودم بعد تو دیگر روی آرامش ندیدم هر جا که رفتم طعنه هایی می شنیدم بابای من از روی تو شرمنده هستم تو سر جدا گشتی ولی من زنده هستم بابا ببین از غصه چشمان تَرم را کو دامنت تا که به بر گیری سرم را بابا دعایم کن که من زنده نَمانم بعد تو دیگر ، من چرا باید بمانم ؟ اینجا رقیه عقده از دل باز کرده در پیشِ عمّه از قفس پرواز کرده @babollharam
زبانحال حضرت رقیه (س) چشمای من منتظره ببین نگاهم به دره الهی که بابا بیاد تا منو با خود ببره ز تو هستم بی خبر بابا میایی کِی از سفر بابا فغان وآه و واویلا (۳) خسته شدم از زمونه گریه ی من بی اَمونه بمن بگیدبابام کجاست دردمو عمه میدونه از این ویرونه شدم خسته رو صورتم جای یک دسته فغان و آه و واویلا @babollharam
واحد یا سنگین حضرت رقیه(س) بابایی ، دشمنت کرده اسیرم نگاه کن ، غم تو کرده چه پیرم چشم انتظارتم ، عمه چه بیقرار بابا بیا ولی ، تنهای مان نذار آه ، قد خمیده ، دختر شاه ، کس ندیده وای ، یا رقیه ، یا رقیه ، یا رقیه (۲) بابایی ، پاره کردن معجر من نرفته ، چادر اما از سر من نایی نمانده در ، دستان و پای من شد عمه زینبم ، بابا عصای من آه ، دست دشمن ، مانده روی ، صورت من وای ، یا رقیه ، یا رقیه ، یا رقیه (۲) بابایی ، از داغ تو می میرم من توی ، خرابه عزا می گیرم بابا شده کبود ، پلک چشم ترت لبریز گرد و خاک ، شد موهای سرت آه ، شد دل کباب ، رویت شده ، از خون خضاب وای ، یا رقیه ، یا رقیه ، یا رقیه @babollharam