نوحه تک امام سجاد.ع.غلامی.m4a
2.69M
متن سینه زنی تک(بسیارزیبا)
مداح..حاج آرمین غلامی
ما به دربار تو ای دوست ارادت داریم
به گدایی در خانه ات عادت داریم
یاحسین4...
اینکه ما گریه کن بزم عزای تو شدیم
لطف زهراست که اینگونه سعادت داریم
یاحسین4...
عشق ما بر تو وبابای تو امروزی نیست
این متاعی ست که از روز ولادت داریم
یاحسین4...
بهتر از باغ بهشت ست خدا میداند
هر کجا بزم عزایی که به یادت داریم
یاحسین4...
قبله ی ما حرم و ذکر تمام است حسین
روز و شب تکیه بر این ذکر و عبادت داریم
یاحسین4...
سینه زنی امام سجاد.ع.غلامی..عصر شهادت.محرم1400.m4a
1.98M
نوحه شهادت امام سجاد ع
مداح..حاج آرمین غلامی
گریان شدی به وقت دعا زین العابدین
باهربهانه درهمه جا زین العابدین.
کابوس کربلا تن تو آب کرده است
میسوزی وبدون صدا زین العابدین
سجادی وتوکرببلای مجسمی
گریان برای خون خدا زین العابدین
پایین نرفته آب خوشی از گلوی تو
داری به سینه واعطشا زین العابدین
باخاطرات روز اسیری چه میکشی
داری به سینه آه ونوا ز
ین العابدین.
بایاد موی خونی وسرهای روی نی
گریان شدی به صبح ومسا زین العابدین.
گریه مکن که چشم ترت درد میکشد
هستی توغرق اشگ وعزا زین العابدین
📝.شعر.آرمین غلامی
(مجنون کرمانشاهی)
..یعقوب کربلا
یوسف بی سر برایت دیده ام یعقوب گشت/
چشمای من ز دوریت پدر مرطوب گشت/
آتشی افتاد بر امامه. ناگه سربسوخت /
سنگها برسر زدن برشامیان محبوب گشت/
خوردچوبی برلبت .دندانت ای باباشکست/
وای لبهایت پدر بر چوبهامرغوب گشت
..
الهم عجل لولیک الفرج
📕شعر..آرمین غلامی
(مجنون کرمانشاهی)
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
اشعارجانسوز شهادت امام سجاد
من به زیر ضربت شلاقهاخوردم زمین
بین این هلهله و سوز و نوا .خوردم زمین
میکند زنجیرها با این سر وگردن چه ها
هرکجابا گریه های بیصدا خوردم زمین
بارها آمد نمازم را شکست آن بی حیا
نیمه شب اندر قنوت یک دعا خوردم زمین
پهلویم بشکسته و لاغر شده دربین راه
بین آن کوچه به پیش عمه ها خوردم زمین
بین کوفه عده ی از ما به زندان برده اند
ناتوان بودم که بین کوچه ها خوردم زمین
ضربه ها خوردم ز نامردان این شام بلا
پیش آن مرد یهودی. بی هوا خوردم زمین
کاش (مجنون)لحظه ای بودی ومیدیدی چرا
من زسنگ شامیان بی حیا خوردم زمین....
📕.شعر..آرمین غلامی
(مجنون کرمانشاهی)
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
اشعارجانسوز شهادت امام سجاد
من به زیر ضربت شلاقهاخوردم زمین
بین این هلهله و سوز و نوا .خوردم زمین
میکند زنجیرها با این سر وگردن چه ها
هرکجابا گریه های بیصدا خوردم زمین
بارها آمد نمازم را شکست آن بی حیا
نیمه شب اندر قنوت یک دعا خوردم زمین
پهلویم بشکسته و لاغر شده دربین راه
بین آن کوچه به پیش عمه ها خوردم زمین
بین کوفه عده ی از ما به زندان برده اند
ناتوان بودم که بین کوچه ها خوردم زمین
ضربه ها خوردم ز نامردان این شام بلا
پیش آن مرد یهودی. بی هوا خوردم زمین
کاش (مجنون)لحظه ای بودی ومیدیدی چرا
من زسنگ شامیان بی حیا خوردم زمین....
📕.شعر..آرمین غلامی
(مجنون کرمانشاهی)
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
اشعارناب شهادت امام سجاد ع
من همان شرح غم یعقوبم
پیش خود لاله ی پرپر دیدم
اصوه ی صبرم وچون ایوبم
هیجده یوسف بی سر دیدم
پیش خود دیده ام آن قائله را
به برم یوسف بی پیروهنی
صیدبشکسته پر حرمله ای
توحسینی گل خونین کفنی
پاره های پیکرت راجسته ام
آن تن بی کفنت را.ای پدر
تاکه دست از زندگانی شسته ام
دفن بنمودم تنت را ای پدر
دیده ام روی هلال کوفیان
من فدایت ای شه خونین دهن
کس امانت را نداد ای جان من
بوریا برپیکرت باشدکفن..
✏شعر.آرمین غلامی
(مجنون کرمانشاهی)
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
با موضوع شهادت حضرت سجاد علیه السلام
#مناجات_انتظار
السلام علیک یا صاحب الزمان
عجل الله تعالی فرجه الشریف
صاحب عزای حضرت راوی ِ کربلا
جانم فدای غربت پیوسته ی شما
بین بقیع ، وارث درد و اَلَم شدی
زائر برای خاک ِ بدون حرم شدی
داری به دیده اشک ِ غم زین العابدین
با داغ های کرب وبلایش شدی قرین
حالا کنار قبر ِ بدون ضریح او
خون گریه می کنی گل زهرا شبیه او
او دم به دم ز سوز جگر گریه کرده است
سی سال در عزای پدر گریه کرده است
یادش نرفته نیمه ی روزی کنار او
شد لاله چین ِ قافله اش،کینه ی عدو
آتش گرفته عصر ِ جسارت،خیام او
وقتی فتاده گوشه ی مقتل،امام او
وقتی که رفت از دل ِ اهل حرم قرار
دستور از او رسیده: عَلیکُنَّ بِالفَرار
با اشک ،شسته پیکر غرق ستاره را
بر بوریا نهاده تن پاره پاره را
او را سوار ناقه ی عریان نموده اند
تا شهر شام رفته دو دستش میان بند
بر روی نیزه دیده سر زخمی پدر
او هم شبیه فاطمه ها گشته محتضر
رفته میان هلهله های حرامیان
شد آشنای طعنه و دشنام ِ شامیان
مانده به روی پیکر او ردّ ِ سنگ بام
او هم کشیده درد نوامیس و ازدحام
در مجلس شراب ِ عدو رفته از جفا
دق کرده از شرار لب و چوب بی حیا
هر چند او گرفته ز زهر جفا امان
شد قاتل حقیقی او چوب خیرزان
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
#آه_می_کشی
السلام علیک یا علی بن الحسین
یاسجاد علیه السلام
(زبان حال حضرت باقر با پدر علیهماالسلام)
داری برای سوز جگر آه می کشی
یا باز یاد داغ پدر آه می کشی
شاید صدای گریه ی کودک شنیده ای
داری به یاد تیر سه پَر آه می کشی
با بوی تربت و غم گودال ِ غرق خون
در سجده های وقت سحر آه می کشی
تازه ست داغ علقمه ات هر دمی که تو
دستی گذاشتی به کمر آه می کشی
حتی زمان بارش باران تو ناگهان
با دیده ی ز خون شده تر آه می کشی
شد یک گذر تداعی گودال قتلگاه
ذبحی تو دیده ای چه قَدَر آه می کشی
یاد هجوم عصر دهم با دویدن ِ
یک دختری به سمت دگر آه می کشی
سنگی به زیر کفش تو شد جابه جا و باز
با یاد بام و نیزه و سر آه می کشی
خیره به سمت چادر مادر که می شوی
از دست بی حیای گذر آه می کشی
حالا نگاه تو شده خیره به پشت در
با زخم میخ و آتش ِ در آه می کشی
با زخم های تازه ی داغ هزار درد
داری امام پاره جگر آه می کشی
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
#دودمه
#بیست_وپنجم_محرم
#شهادت_حضرت_سجاد_علیه_السلام
حضرت سجاد شد مسموم با زهر جفا/
یا اباصالح بیا
دیگر او راحت شده از داغ های کربلا/
یا اباصالح بیا
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
راوی کربوبلا با زهر کینه داده جان/
العجل صاحب زمان
در حقیقت کشته شد از داغ چوب خیزران/
العجل صاحب زمان
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن
واحد شهادت امام سجاد علیه السلام
گوشواره :
یادم نمیره/ اشکای عمه هامو
یادم نمیره/ رو نی سر بابامو
یادم نمیره / مصیبتای شامو
بند اول:
خیلی سخت بود/که ببینم/ به اسیری میبرن اهل حرم رو
خیلی سخت بود/ که ببینم/ با غل و زنجیر بستن خواهرم رو
خیلی سخت بود / که ببینم / چشم نامحرم سوی حرم میفته
خیلی سخت بود / که ببینم / از رو ناقه داره همسرم میفته
یادم نمیره/ دستای در طنابو
یادم نمیره/ اشک چش ربابو
یادم نمیره / اون مجلس شرابو
بند دوم:
خیلی سخت بود/ که ببینم / دست ناموسمو با سلسله بستن
خیلی سخت بود/ که ببینم/ شامیا میگن اینا خارجی هستن
خیلی سخت بود/ که ببینم/ خواهرم رقیه رو با گوش پاره
خیلی سخت بود/ که ببینم/ صورتش نیلی ، کف پاش پره خاره
یادم نمیره/ آتیش و خیمه گاهو
یادم نمیره/ طفلان بی پناهو
یادم نمیره/ جسم تو قتلگاهو
بند سوم:
خیلی سخت بود/ که شنیدم /داره قران میخونه رو نیزه بابام
خیلی سخت بود/ که شنیدم/ دشمنا به ما میدادن سب و دشنام
خیلی سخت بود / که شنیدم / خنده های حرمله پیش ربابو
خیلی سخت بود/ که شنیدم / صحبت از کنیزی تو بزم شرابو
یادم نمیره/ نمک به زخممونو
یادم نمیره/ اون چوب خیزرونو
یادم نمیره/ لبای پر ز خونو
مرتضی کربلایی
#امام_سجاد_زمینه
#زمینه
#زمزمه
داغ تو آتش زد . بر دل آشفتم
آب که میبینم . یاد تو می افتم
تشنه شدم هر جا .حسین حسین گفتم
آب که میبینم . یاد تو می افتم
بابامو با لبای تشنه کشتن
با نیزه و شمشیر و دشنه کشتن
وای حسین وای حسین وای حسین
.......
غروب عاشوراس . علت فریادم
خیمه در آتش سوخت . نرفت از یادم
تو شعله ها یاد . مادرم افتادم
عمه گرفتار شد . نرفت از یادم
سجاده مو از زیر پام کشیدن
زینت زگوش خواهرام کشیدن
وای حسین وای حسین وای حسین
......
تموم این چل سال . دلم پریشانه
دیدم تن بابام . رو خاک عریانه
یکی نگفت که این . کشته مسلمانه
دیدم تن بابام رو خاک عریانه
فقط نه اشک قافله مرا کشت
سه شعبه های حرمله مرا کشت
وای حسین وای حسین وای حسین
...
دروازه ساعات . چه ازدحامی شد
دور و بر زینب . پر از حرامی شد
به دختر زهرا . بی احترامی شد
دور و بر زینب . پر از حرامی شد
به اشک ما میخندیدن واویلا
رقاصه ها میرقصیدن واویلا
وای حسین وای حسین وای حسین
...
#عبدالحسین
نوحه امام سجاد علیه السلام
باغبانم ولی شده باغم خزان سر گلهای من روی نیزه عیان
سوی آلاله ها چشم خونبار من آه و واویلتا، آه و واویلتا
آتشی کربلا قلب تنگم زدند کوفیان از ستم کعب و سنگم زدند
برده هوش از سرم تن بیمار من آه و واویلتا، آه و واویلتا
پیکر خسته ام بسته در سلسله روی ناقه ز کین همره قافله
من عزادار تو او به پیکار من آه و واویلتا، آه و واویلتا
کوفه داغ مرا ابتا زنده کرد تا که هجده گلم زیب دروازه کرد
خصم دون یکسره پی آزار من آه و واویلتا، آه و واویلتا
شاهد بزم خون از منای توام خونجگر از غمِ بچه های توام
داغ خواهر شده بعد تو یار من آه و واویلتا، آه و واویلتا
موضوع: #امام_سجاد علیه السلام
سبک: #همه_جا_کربلاست
شاعر: #موحد
@babollharam
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
نوحه امام سجاد علیه السلام
نور حقّ الیقین زینت عابدین ای گل فاطمه سید الساجدین
یا علی یا علی
قلب تو بر غمی تا ابد مبتلا آتش جان تو داغ کرب و بلا
یا علی یا علی
یاد دشت بلا ناله داری به دل داغ هفتاد و دو لاله داری به دل
یا علی یا علی
بوده ای سیّدی با ستم روبه رو یوسفان تو را سر بریده عدو
یا علی یا علی
سر بابای تو شد جدا از بدن پیکرش مانده در قتلگه بی کفن
یا علی یا علی
موضوع: #امام_سجاد علیه السلام
سبک: #همه_جا_کربلاست
شاعر: #امیر_عباسی
@babollharam
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
161K
#زمزمه
#شهادت_امام_سجاد_ع
بند اول
یه عمره از داغت میسوزم
داغت برام تازه ست هنوزم
میگذره با غم شب و روزم
هر روز،تیره و تاره برام با روضه هات
هر روز،میسوزم به یاد خشکیه لبات
ای وای ای وای
هر روز ،روضه ها پیش چشام مرور میشه
هر روز خاطرم زخمی دود و آتیشه
ای وای ای وای
بند دوم
بنی اسد وقتی رسیدن
پیکر بی سرت رو دیدن
رو یه حصیر تنت رو چیدن
سخت بود ،پیدا کردن تموم بدنت
سخت بود ، اینکه بوریا شد آخر کفنت
ای وای ای وای
سخت بود ، اینکه از قفا جدا شده سرت
سخت بود ، بوسه دادم به رگای حنجرت
ای وای ای وای
بند سوم
یادم نمیره شام و ازار
امون از این مردم بی عار
خیلی شلوغ شد سر بازار
سخت بود، دست بسته رفتنِ با سلسله
سخت بود، خنده های شوم شمر و حرمله
ای وای
سخت بود، همسفر شدن با اون حرومیا
سخت بود، طعنه و زخم زبون شامیا
ای وای
#سعید_حمیدیان_فر
@babollharam
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
4_6024075856119336066.mp3
1.04M
#زمینه
#شهادت_امام_سجاد_ع
#محرم۱۴۰۱
نزدیک چِل ساله بیقرارم ، شادیِ من رو ، کسی ندیده
اشک چشام جاریه همیشه ، به یاد جسمِ ، به خون تپیده
من به درد و غم ، مبتلا بودم
یاد وقتی که ، کربلا بودم
زهر کینه شد ، مرهمِ دلم
خیلی وقته که ، چشم به را بودم
آه و واویلا ، عزیز زهرا
سَرم نرفت روی نیزه اما ، دلم به روی ، سرنیزه ها رفت
هربار که چشمم به آبی افتاد ، فکرم به سَمتِ ، کرببلا رفت
با تَداعیِ ، غربتِ بابام
خونِ قلبم و ، بارونِ چشام
آب خوش نرفت ، پایین از گلوم
بعدِ کربلا ، بعدِ شهر شام
آه و واویلا ، عزیز زهرا
بعدِ چهل سال هنوز می بینم ، هر روز و هرشب ، اون صحنه هارو
هر روز می خونم میونِ روضه ، مصیبتهای ، کرببلارو
توی ذِهنَمه ، بین قتلگاه
خاطرات اون ، آخرین نگاه
دست و پا می زد ، بین خاک و خون
من تو خیمه ها ، می کِشیدم آه
آه و واویلا ، عزیز زهرا
✍بهمن عظیمی
@babollharam
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
151.7K
#نوحه_سنتی
#شهادت_امام_سجاد_ع
◾بنداول
ذکر لبهایم الشام الشام
فکر شبهایم الشام الشام
الشام الشام الشام الشام(۲)
مارو به بزم ناکسان بردند
با ناسزاها مارو افسردهند
گلای نیلوفر و پژمردهند
الشام الشام(۲)
◾بنددوم
همراه بابام الشام الشام
طناب به دستام الشام الشام
الشام الشام الشام الشام(۲)
بچهها رو تا به رسن بستند
سرمارو همه بشکستند
روبرومون با خنده بنشستند
الشام الشام(۲)
#مرتضی_محمودپور
@babollharam
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
voice-changer-۲۰۲۲-۰۸-۲۲-۱۸-۲۲_1.mp3
341.8K
#نوحه_سنتی
#شهادت_امام_سجاد_ع
◾بنداول
به شام ویران شدهام من غریب
اسیر کوفیان شدم بی شکیب
به ناقه سوارم
مات نیزه دارم
رحمی نما خدا به حالم
ز سنگ کین شکسته بالم
واویلتا آه واویلا(۲)
◾بنددوم
قاتل من مجلس شوم شراب
کشته مرا گریه و آه رباب
راس طفل رباب
به نی رفته بخواب
به پای نیزه جان سپارم
خدا دگر طاقت ندارم
واویلتا آه واویلا(۲)
◾بندسوم
شاهد گریههای من مدینهست
شاهد سقای حرم سکینهست
گوئیا در حرم
نشسته در برم
گوید عمو عمو کجایی
از چه به پیش ما نیایی
واویلتا آه واویلا(۲)
#مرتضی_محمودپور
@babollharam
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
#شهادت_امام_سجاد_ع
#غزل
آتش گرفت خیمه میسوخت پا به پایش
خورشید شعله ور شد در آسمان برایش
زنجیر می زدند و بزم عزا گرفتند
زنجیرهای بسته بر رویِ دست و پایش
دستان عمه زینب(س) را بسته دید و بی شک
هر آن از این مصیبت شد بیشتر عزایش
در ازدحام شام و در تنگنایِ بازار
در زیر دست و پا رفت در هر قدم عبایش
یک روز داغ دید و یک عمر روضه خوان شد
با لرزشی که افتاد از بغض، در صدایش
میرفت سمت مسجد افتاد یادِ بابا
از دست پیرمردی افتاد تا عصایش
یادِ غروبِ گودال سر میگذاشت بر خاک
آرام گریه میکرد با ذکرِ سجده هایش
یادِ محاسنی که خون می چکید از آن
یادِ تنی که پُر بود از زخم، جای-جایش
لعنت به تیر و شمشیر، لعنت به ذات نیزه
لعنت به خنجری که شد واردِ قفایش
تصویرِ نعل تازه از خاطرش نمیرفت
یک داغِ بیکران بود سوغاتِ کربلایش!
#مرضیه_عاطفی
#شهادت_امام_سجاد_ع
#مسمط_مربع
تمام عمر خود، آزار دیدم
جهان را بر سرم آوار دیدم
عزیزان خدا را خوار دیدم
میان مجلس اغیار دیدم
چهل منزل که نه، عمری حزینم
چهل سال است من چله نشینم
شبانه روز، یاد اربعینم
همیشه چشم خود، پُربار دیدم
کنارِ گریه دوشادوش ماندم
فقط خیره شدم، خاموش ماندم
گمانم ساعتی بیهوش ماندم
همینکه آب، بالاجبار دیدم
شده اشکم روان، با که بگویم
غمِ هفت آسمان با که بگویم
ازین داغ گران با که بگویم
حرم را بر سرِ بازار دیدم
الهی که زنی مضطر نماند
میان کوچه، بی یاور نماند
اگر هم ماند، بی معجر نماند
خودم این درد را ناچار دیدم
ازین غصه گریبان می دهم چاک
میان خنده های قوم ناپاک
عقیله عمه ام را بر روی خاک...
به زیر کعب نی، بسیار دیدم
نرفت از تن، نشانِ سلسله... نه
نرفت از گوش، صوتِ هلهله... نه
نرفت از خاطر من، حرمله... نه
از آن ملعون غمی دشوار دیدم
مداوا کرد چشم تار ما را
تسلا داد قلب زار ما را
خدا خیرش دهد، مختار ما را
سر شمر و سنان بر دار دیدم
رباب و گریه اش... ای داد، ای وای
صدای گریه ی نوزاد، ای وای
کشیدم از جگر فریاد ای وای...
پرِ گهواره را هر بار دیدم
نمی دانم، گمانم خواب بودم
میان خیمه ها بی تاب بودم
مریض اما پیِ ارباب بودم
به حال زار، داغ یار دیدم
به روی سینه اش دیدم دویدند
تنش را سمت گودالی کشیدند
سرش با خنجر کندی بریدند
خودم دیدم، اگرچه تار دیدم
بمیرم عاقبت انگشترش را
لباسِ دستباف مادرش را
عبا، عمامه ی پیغمبرش را
میان دکه ی تجار دیدم
#محمد_جواد_شیرازی
#شهادت_امام_سجاد_ع
#غزل
در کربلا شد آنچه شد و کس گمان نداشت
هرگز فلک به یاد، چنین داستان نداشت
در کربلا هر آنچه بلا بود، عرضه شد
تیری دگر قضا و قدر در کمان نداشت
از این شراره خرمن عمر ستاره سوخت
بود آسمان به جای ولی کهکشان نداشت
بعد از عروج حجت رحمان به عرش نی
دیگر زمین سکون و قرار آسمان نداشت
زینالعباد باز به گیتی قرار داد
ورنه سکون، عوالم کون و مکان نداشت
او شمع راه قافله در شام تار بود
حاجت به نور ماه، دگر کاروان نداشت...
با کولهبار درد در آن دشت پر لهیب
جز دود آه بر سر خود سایهبان نداشت
گفتند: ماه بود و درخشید و جلوه کرد
دیدم که مه به گردن خود ریسمان نداشت
گفتند: سرو بود و خرامید و ناز کرد
دیدم که سرو، طاقت بند گران نداشت
در انقلاب سرخ حسینی کسی چو او
نقش حماسهساز «ولی» را بیان نداشت
در گیر و دار معرکۀ کفر و شرک نیز
دوران چو او سوار حقیقتنشان نداشت...
حق را زیان ز جانب باطل نمیرسد
بیمی گل همیشه بهار از خزان نداشت
تنها نه شمع از شرر شعله برفروخت
«پروانه» هم ز شعلۀ آتش امان نداشت
#محمد_علی_مجاهدی