eitaa logo
کانال ‌متن روضه
88.2هزار دنبال‌کننده
815 عکس
493 ویدیو
71 فایل
👈ارتباط با ما: @babolharam_admin تبلیغ نداریم سایت: www.babolharam.net #شماره_کارت جهت مشارکت در #نذر_فرهنگی شامل تامین هزینه‌های جاری کانال، تایپ مطالب ، حفظ و نگهداری سایت و .. :👇 6273817010150831 به نام گروه جهادی بابُ‌الحَرَم
مشاهده در ایتا
دانلود
|⇦•فضای کربلا پر شور و... و توسل ویژهٔ اربعین حسینی اجرا شده به نفسِ استاد حاج منصور ارضی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ دوباره کربلا گردیده غوغا رسیده زائر فرزند زهرا به لوح هر دلی بنوشته باشد که زینب از سفر برگشته باشد صدای شیون و آه یتیمان به گوش دل رسد با قلب سوزان فضای کربلا پر شور و شین است که در این سرزمین قبر حسین است به یک سوز نفس این دل ناله دارد بگوید دخترت که در این سرزمین صد ناله دارد به یک سو با نوای بی نوایی بگوید دخترت گشته فدایی به یک سو ناله ی زینب بیاید که دارد ختم قرآن مینماید به یک سو آمدی با آه و زاری بگوید از چه بابا سر نداری به یک سو دختری گوید به فریاد که بابا خیز آب گردیده آزاد «حسین جان ...» به یک سو یک زنی آهش فزون‌شد که اینجا اکبر از زین واژگون شد به یک سو فاطمه با چشم خونبار بگفتا این بود قبر علمدار به یک سو با دلی خون نجمه بانو بگوید قاسم و عبداللهم کو به یک سو بانویی شد در تب و تاب که اینجا اصغرم گردیده سیراب *یک مرتبه همه مثل برگ خزان رو زمین ریختن. یکی میگفت عمه جان اینجا گوشواره‌ از گوشم کشیدن، یکی میگفت عمه جون یادته اینجا تیر به گلوی داداشم زدن ، یکی اومد دامن عمه رو گرفت. عمه جون جای رقیه خالیه....عمه جون اینجا یادته بابام خواست میدون بره .. عمه دیدی بابام چجوری خداحافظی کرد.دیدن عمه داره مثل بارون اشک می‌ریزه.. الانه که جون بده.. همه ساکت شدن.. هرجایی که زینب می‌نشست این زن و بچه دورش مینشستن ناله میزدن. حسین جون پاشو مهمونات اومدن ..حسین جون من از سفر پیروز برگشتم.. حسین جون پاشو موهام سفید شده .. داداش پاشو پاشو پاشو ..* عزیز آل عمران من بمیرم برایت محور دین و قرآن برپا کنم عزایت یوسف مادرِ من حسین ای یار و یاورِ من حسین از حجران روی تو شد سفید موی سرم شد از قبله ام کوی تو تاکه خم شد کمرم کربلا شد وطنت حسین آوردند پیروهنت حسین فریاد یا محمدا زینب رسید به کربلا ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
|⇦•زجا برخیز جابر... و توسل ویژهٔ اربعین حسینی اجرا شده به نفسِ حاج مهدی سماواتی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ "صلی الله علیک یا ابا عبدالله" *گفت عطیه برو ببین چه خبره، صدای زنگ قافله داره میاد، رفت و برگشت اومد گفت جابر صاحب خانه داره میاد..* زجا برخیز جابر دلبر جانانه می آید قدم از خانه بیرون نه که صاحبخانه می آید زجا برخیز خود را کن مهیا بهر استقبال که از ره بلبل و شمع وگل و پروانه می آید زجا برخیز جابر دلبر جانانه می آید زجا برخیز و زینب بی خانمان بنگر شده لبریزش از خون جگر پیمانه می آید سکینه یکطرف، زینب زیکسو، فاطمه یکسو سر قبر حسین آن گوهر یکدانه می آید به پاشو حجت حق سیّد سجاد را بنگر که از بزم یزید و زاده مرجانه می آید *همین که نزدیک شدن اونقدر تحمل تحمل نکردن، اجازه ندادن ناقه هارو روی زمین بخوابانن،مثل برگ خزان ریختن روی زمین..* هر یکی سوی مزاری می دوید هر یکی قبری در آغوش می کشید لیک یک بانوی قد خمیده ای قد خمیده مو پریشان خسته ای گفت: یارب! من چه سازم یا کریم رو سوی قبر که سازم یا رهی ناگهان آمد به خود با شور و شین دید بنشسته سر قبر حسین یا حسین زینبت آمد ز سفر بر سر قبر تو ای تشنه جگر آمدم عقدهٔ دل باز کنم با تن بی سرِ تو راز کنم حسین من! ارغوانی شده رنگِ رویت شد سفید از غم وداغت مویم آنچنان رنج اسیری دیدم سیر از زندگیم گردیدم «حسین جان...» هر روز این چهل روز بوده مرا چهل سال می سوختم همیشه می ساختم هماره "صلی الله علیک یا مظلوم یا ابا عبدالله باسمک العظیم الاعظم و به زینب الکبری یا الله، یاالله یارحمن یا رحیم یا مقلب القلوب ثبت قلوبنا علی دینک وکفنا یا قاضی الحاجات یا کافی المهمات انک علی کل شیء قدیر" ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
|⇦•شمیم‌جان فزای... و توسل ویژهٔ اربعین حسینی اجرا شده به نفسِ حجت الاسلام انصاریان •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ بسم الله الرحمن الرحیم *روضه رو از زبان حضرت سکینه بخونم من سر قبر این شاعر رفتم.شاعر قبرش بیست و پنج و شش قدمی قبر علی بن موسی الرضاست.چقدرم زیبا از قول حصرت سکینه اربعینو تصویر کرده. اینا اسمش زبان حاله و درستم هست یعنی اومدن اینجور شعرای باحال و عاشق اهل بیت کلماتی رو تو اربعین تو کتابا دیدن، بعد اومدن زبان حال درست کردن و درسته. حالا حضرت سکینه تو محمله هنوز نرسیدن به کربلا با عمه اشون دارن صحبت میکنن از تو محمل خودش با عمه که تو محمل بغل دستیه. حالا اینا چرا تو یه محمل نبودن نمیشد..سکینه با مادرش رباب تو یه محمل بود. زینب کبری با فاطمه دختر ابی عبدالله که همسر حسن ابن حسن بود تو یه محمل بود. تو یه محملم دو تا جا میگرفت یکی اینطرف یکی اون طرف حالا محملا نزدیک هم میشد شترم آروم داره میره سکینه رو میکنه به عمه اش..* شمیم جان فزای کوی بابم مرا اَندر مشام جان بر آید گمانم کربلا شد عمه نزدیک که بوی مُشک ناب و عَنبر آید *میتونید الان قافله رو در نظر بگیرید هنوز به قبرا نرسیدن ..* گمانم عمه از گهوارهٔ گور صدای شیرخواره اصغر آید بگو ای ساربان یک دم نگهدار که استقبال لیلا اکبر آید حسین را ای صبا برگو که از شام به سویت زینب غم پرور آید ولی ای عمه دارم التماسی قبول خاطر زارت گر آید که چون اَندر سر قبر شهیدان تو را از گریه کام دل بر آید مکن دیگر در این صحرا تو منزل که ترسم شمر دون با خنجر آید *عمه یه بار دیدیم هممون که با بدن سنگینش با شمشیر هندی.. غروب اربعینه..امام زمان شما نشنیده بگیر عمه هممون دیدیم شمر با اون بدن سنگینش جفت زد رو بدن ابی عبدالله..* مکن دیگر در این صحرا تو منزل که ترسم شمر دون با خنجر آید از روز بیست و دوم صفر زین العابدین ع فرمود: عمه بگو همه سوار شن زینب کبری عرض کرد نمیشه یه هفته و ده روز بمونیم. فرمودن: نه..اگه هفت روز و ده روز بمونیم بیشتر این زن و بچه ها دیگه زنده نمیمونن..* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
|⇦•خطبه هایت مبلغ مکتب. و توسل ویژهٔ اربعین حسینی اجرا شده در به نفسِ حاج حنیف طاهری •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ "اللهم صل علی محمدوال محمدوعجل فرجهم یارب الحسین بحق الحسین اشف صدرالحسین بظهورالحجه" دوست دارم که ترک لاف کنم خلوتی رفته اعتکاف کنم بشوم محرم حریم دمشق کعبه ی عشق را طواف کنم سخن از کاف و ها و یا گویم صحبت از عین و شین و قاف کنم حرف از معنی حجاب زنم یاد از بانوی عفاف کنم اولین حرف و آخرین مطلب السلام علیک یا زینب السلام ای ملکیة الدنیا السلام ای، شفیعة العقبی السلام ای نبیره ی یاسین السلام ای نتیجه ی طاها السلام ای سلالة الحیدر السلام سلیلة الزهرا السلام ای حسن ز پا تا سر السلام ای حسین سر تا پا برده ای نور عین و عین نور تو از این پنج تن فیض حضور خطبه هایت مبلغ مکتب گریه هایت مروّج مذهب از تو باید سرود در هرروز بر تو باید گریست در هر شب چه بگویم که در رساله ی عشق عشقت فتوا میدهد بر این مطلب با وضو،با ادب بباید برد نام علیا مخدره زینب وه که نامت به وحی تمثیل است زان که نام آور تو جبریل است *کربلا امروز دوجور زائر داره یکی جابر با عطیه میاد.غسل میکنن تو آب فرات،عطر میزنن جامه ی نیکو میپوشن کوتاه،کوتاه قدم برمیدارن آرام آرام میان برا زیارت ابی عبدالله این یجور زائر هست. یجور زائر دیگه هم داره امروز کربلا یه مشت زن و بچه ی داغ دیده که وقتی از کربلا میرفتن بدن ها رو، روخاک دیده بودن.اینقدر دل هاشون برای ابی عبدالله تنگ شده بود دیگه صبر نکردن ساربانی بیاد عنان ناقه رو بگیره شتر رو به زانو در بیاره بعد پیاده بشن. شایدم یه علتش این بود عنان این ناقه ها فقط بدست عباس بوده،عنان این ناقه ها رو فقط جوونای بنی هاشم میگرفتن لذا دیدن از رو مرکب ها خودشون رو، رو قبرها انداختن.* ای شهید عشق و آزادی نوید آورده ام مژده ی ویرانی کاخ یزید آورده ام برادرم....حسین جان! قامت اسلام کردم راست باصبرم ولی قامتی کز بار محنت خمیده آورده ام برادر! معجر از غم، پیکرم از کعبِ نی باشد سیاه زان سیه کاران برت موی سفید آورده ام *قربون ناله هایی که روز اربعین خرج ابی عبدالله بشه..بگو اگر قسمتم نشد بیام کربلا امروز جزء سیاهی لشگرت باشم اما دلم تو حرمته"وَقَبرُهُ فی قُلوبِ مَن والاه" دلت رو راهی کن با ناله و اشکت..حسین.....* گر تو با سر آمدی بر کودکانت سر زدی من هم آنان را برای بازدید آورده ام *روز اربعینه حرم ابی عبدالله گریه کردی برا امام‌حسین ،حرم برادرم نریم بالاخره این زن و بچه کنار قبر عباسم رفتن سکینه خانم یه نگاه به قبر عمو کرد شاید یه مقداری آب رو قبر ریخت عمو پاشو آب آزاد شده..* ای که از ریخته آب خجل گردیدی عموجان من به دیدار تو از اب روان تشنه ترم عمو جان *از امام زمان عذر میخوام از محضر رهبرانقلاب عذر میخوام..‌عمو جان همه جا یادت بودیم همه جا جات خالی بود ولی یه جایی مخصوص یادت کردیم.کجا؟* هرکجا خصم زبون عمه ی ما را میزد ای عمو دست علم گیر تو آمد نظرم *هرجا اومدن ما رو بزنن عمه خودش رو سپر بلا کرد. همه بگید حسیـن.....* «صلی الله علیک یا مولای یا اباعبدالله» ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
|⇦•از جان خود ... و توسل ویژهٔ اربعین حسینی اجرا شده در به نفسِ حاج حسن خلج•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ از جان خود اگر چه گذشتم به راحتی دل کنده ام ولی ز تنت با چه زحمتی حسین جان! میخواستم به پات سرم را فدا کنم اما به خواهر تو ندادن مهلتی برا مردنم بهم وقت نمیدادن «یارالی حسین... یارالی حسین ...امروز جا داره اگه اینجوری هم بگی یارالی زینب..» *داداش دشمن از یک طرف مهلت نمیداد من جونم و فدات کنم بچه هات از یکطرف. تا میخواستم فدای تو بشم میدیدم اینا تو خطرن خودمو سپر میکردم.تا یک قدم میومدم برات بمیرم صدای ناله رقیه میومد امروز اومد نشست کنار قبر حسین گفت: حالا که تموم شد.حالا که هر چی بود گذشت حسین ..اما یک سوال دارم..* بهتر نبود جای تو‌ من کشته میشدم *تو هم امروز برو تو قالب زینب حل شو در وجود عمه جانش کنار قبر داداشش نشستی..همه با هم بگیم به آقامون ..* آقا! بهتر نبود جای تو ما کشته میشدیم *آقا! جان کاش همه ی اولین و آخرین میمردن یک مو از سرت کم نمیشد.* بهتر نبود جای تو من کشته میشدم بی تو چگونه صبر کنم با چه طاقتی از بس برای زخم لبت گریه کرده ایم چشمی ندیده ام که ندیده جراحتی خاک به دهنم اما چه کنم اسمم روضه خون شده باید بگم این "فدخل زینب و بنت علی" به همین جاها ختم نمیشه چوب و دست گرفته بود هی با لبای حسین بازی میکرد خودت روضه خون خودت باش ...* از بس برای زخم لبت گریه کرده ایم چشمی ندیده ام که ندیده جراحتی ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
|⇦•چقدر نام تو زیباست... و توسل ویژهٔ اربعین حسینی اجرا شده به نفسِ استادحاج منصور ارضی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ *اینقدر صدات میزنم تو قبرم اگه اجازه بدند صدات میزنم ،اصلا این لقب خیلی به تو می‌آید یا ابا عبدالله...* «چقدر نام تو زیبا است ابا عبدالله...» *کاروان اومد کوفه این خانواده همه اسیر اومدن تو زندان ولی این دو تا بچه زندان دیگری بودند. این خواهراشم ندیدن حالا یک سال گذشته این برادر به اون گفت: عزیزم! گفت: جانم، گفت میای به این زندانبان خودمون رو معرفی کنیم؟ حالا بادا باد. مصیب رو صدا کردند گفتند: تو چه دینی داری؟ گفت من مسلمونم. گفت: اهل بیت رو می‌شناسی؟ گفت: جانم فداشون. گفت: پیغمبر رو می‌شناسی؟ علی رو می‌شناسی؟ ..همینجوری هی گفت گفت.. گفت: ابی عبدالله یک پسر عمو داشت به نام مسلم. گفت: آره من هم شنیدم این ورو اونور رو نگاه کرد. گفت: اون رو کشتند. گفت: مصیب ما بچه‌های اونیم زد تو سرش اول اومد قفل و زنجیر رو باز کرد گفت من رو بکشند من باید راهی پیدا کنم شما رو از زندان فراری بدم...* تماشا کن ببین در کوفه این ظلم مجدد را بغل کرده است ابراهیم با گریه محمد را بگیر از چنگ این ظالم سر زلف مجعد را پذیرا باش از عمق جگر اینها آه ممتد را به ما هم می‌چشانی لذت نعم الامیرت را بغل وا می‌کنی ما را چنانی که سفیرت را *نیمه شب اومد گفت: من راه رو بهتون نشون میدم درهای زندان را باز کرد. گفت: شما تشریف ببرید. بزرگه داداشش رو بغل کرد دیگه راه نمیتونه بره. نم زندان مثل کانَّ فلجشون کرده بود آهسته آهسته اومدن بیرون می‌خواستند از شهر کوفه بیان بیرون نشد. اومدن در خانه اون زن وقتی معرفی کردند راهشون داد. زنه میگه دیدم تا صبح اینا مناجات می‌کنند بچه‌های به این کوچکی نماز شب می خونن، گاهی وقت‌ها هم صدا می‌زنن یا امیرالمومنین! ما را دریاب مددی کن. زنه میگه نیمه‌های شب دیدم داماد نامردم حارث وارد خونه شد. عصبانی داره هی فحش میده..گفتم چی شده؟ گفت: دو تا زندانی فرار کردند امیر به من دستور داده اونها رو جوری دستگیرشون کنم. ولی به خدا اگه دستگیرشون کنم اول سراشون رو جدا می‌کنم. زنه ترسید دم نیومد نانجیب حارث خواست استراحت کنه دید از اتاق بغلی صدای گریه میاد..آخ بمیرم براتون..همچین که صدا رو شنید اومد اتاق به اتاق یا حجره به حجره درها را باز کرد به زور یه وقت دید این دوتا بچه همدیگه رو بغل کردند دارند گریه می‌کنند. دارند به هم میگن دیشب خواب دیدم لحظه‌ای خوابمون برد گفت من هم همون خواب رو دیدم، دیدم امیرالمومنین اومده میگه شما فردا شب مهمان منید. همونطوری دوتا رو به هم بست با یک طناب می‌کشوند اینا رو غلامش باهاش اومد، پسرش اومد، تا دم رودخونه دستور داد به پسرش گردن اینها رو بزن پسره گفت نمی‌کنم فرار کرد به غلامش هم گفت گردن این‌ها رو بزن به خدا من رو بکشی دست به خون این عزیزان نمی‌زنم...اولی رو کشید موهاش رو گرفت با خنجر سر ببره گفت: آی حارث اول من رو بکش این داداشم رو مادرم به من سپرده امانت..حالا به حارث التماس می‌کنه میگه..* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
و توسل ویژهٔ اربعین حسینی اجرا شده به نفسِ استادحاج منصور ارضی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ بیا گمگشتگان راه را تا نور راهی کن ببین جان بر کفت هستیم با ما هرچه خواهی کن غلامان تو دربندند شاها پادشاهی کن ،خودت فکری به حال ما و این بی سرپناهی کن، ببین از آه سرشاریم حسین و سر تا پا افسوسیم کنون نزدیک یک سال است با زنجیر مأنوسیم قفس وا شد ولی یک دم کجا آزاد افتادیم چنان گمگشته‌ها در ناکجا آباد افتادیم ، ببین در چنگ این منحوس مادرزاد افتادیم غریب و بی معین در دام این صیاد افتادیم چنان مقتل نوشته می‌توان تصویرسازی کرد عجب حارث ز ما در خانه‌اش مهمان نوازی کرد میگه چنان لب تشنه‌ای که آب را در کوزه پیدا کرد رسید از راه ما را دید و در دم یاد بابا کرد دو چشم خویش را بست و دهان بر ناسزا وا کرد پر ما بست و اسباب پریدن را مهیا کرد آخ میگه ز مقتل می‌توان پرسید بی‌رحمانه بد می‌زد گهی با مشت بر سر گاه بر پهلو لگد می‌زد * سر برادر رو جدا کرد برادر دست و پا می‌زد این برادر خودش رو می‌زد سریع اون یکی رو هم سر برید دوتایی تو خون هم غلطیدند یه مرتبه نانجیب سرها رو برداشت انداخت تو توبرش بدن‌های مبارکشون با اینکه هر دوتا بغل کرده بودند هر دو انداخت تو رودخونه اومد پیش ابن زیاد لعنت الله علیه گفت: به من بگو این سرهایی که بریدی چه جوری بریدی، توضیح داد گفت: جلوی همدیگه سرشون رو بریدم تناشون رو انداختم تو رودخونه.. گفت: چی بهت گفتند قبل از سر بریدن؟ گفت: به من گفتند دو رکعت نماز بخونیم گفتم بخونید. من کار خودم رو می‌کنم. دو رکعت نماز خوندن دست‌های کوچکشون رو بلند کردند صدا زدند.." یا احکم الحاکمین احکم بیننا و بین حارث "..گفت این رو گفتند..گفت وای جلاد بیا گردن این نانجیب رو بزن اینا اینقدر التماستون کردند خوب می‌رفتی تو بازار این‌ها رو می‌فروختی ..* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
|⇦•خودم دیدم بهم پیوسته... و توسل ویژهٔ اربعین حسینی اجرا شده به نفسِ حجت الاسلام سیدحسین مؤمنی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ *قنداقه علی اصغر و رو دست گرفت "ان لم ترحمونی فرحموا هذا الطفل"این طفل رضیع سند غربت و مظلومیت ابی عبداللهِ * اگر به زعم شما من گنهکارم نکرده هیچ گناهی علی اصغرم *بگیرید خودتون سیراب کنید.تیر به حلقوم تو بغل بابا "فذبح الطفل من الاذن الی الاذن و من الورید الی الورید" هی دست و پا میزد تو بغل بابا* بابا غم مخور ای کودک دردی کشم من خودم تیر از گلوییت می‌کشه غم مخور ای کودک خاموش من قتلگاهت می‌شود آغوش من *دو تا برادر تو لشکر عمر سعدن دقیقه‌ی نود چیزی نمونده قائله ی کربلا ختم بشه این حالتو که دیدن علی تو بغل بابا مثل مرغ سر کنده داره بال بال میزنه از لشکر عمر سعد کندن اومدن رفتن سمت ابی عبدالله. حسین جان اجازه میدی بریم برات بجنگیم رفتن. افتادن رو زمین به شهادت رسیدن سر برادر بزرگه رو به دامن گرفت دید جان داده. سر برادر کوچیکه رو به دامن گرفت خونا رو از چشاش پاک کرد برادر کوچیکه دید سرش تو دامن ابی عبدالله یه جمله صدا زد آقا از ما راضی شدی ببین نور ابی عبدالله چیکار می‌کنه نور ابی عبدالله از ما راضی شدی عقل رو میخوای ببینی برو تو غلام ابی عبدالله ببین دو تا غلامن تو کربلا کار کردن کارستون یکی غلام خود ابی عبدالله یکی اسلم غلام واضحه. اومد محضر ابی عبدالله آقا اجازه میدی برم فرمود تو رو آزادت کردم عقل معاش میگه برو. عقل حسابگر میگه برو. حسین تکلیفو از رو دوشت برداشت برو. بارو ورداشت هیچ تکلیفی نداری برو. ولی عقل معاد میگه کجا برم شاید مثلاً گفته باشه حسین جان برم روز قیامت رو دارم در مقابل مادرت بایستم. حسین جان تمام عشق من اینه که عنوان غلامی رو منه اونم غلامِ حسین.حسین جان من لایق نیستم بدن من کنار بدن علی اکبرت باشه کجا برم کجا رو دارم که برم. رفت میدان افتاد رو زمین غلام دیگه، بنازم حسین و* ز رفتارش به بالین غلام خویش دانستم که آن مولا غلام خویش را هم دوست میدارد * یه وقت این غلام دید یه دست مهربانی داره خون رو پاک می‌کنه صورتش گرم شد چشا رو باز کرد دید حسین صورت به صورت غلام گذاشته همونجوری که خم شد صورت به صورت علی اکبر گذاشت همونجوری خم شد صورت به صورت غلام گذاشت یه وقت غلام یه ناله‌ای زد" من مثلی؟" کیه مثل من؟ پسر پیغمبر صورت به صورت من گذاشته. "لِيَستَنقِذَ عِبادَكَ مِنَ الجَهالَةِ وحَيرَةِ الضَّلالَةِ"عطیه چه خبره؟ صدا میاد. جابر سحابی خاص پیغمبر، عطیه از علمای عصر نابیناست جابر!عطیه برو ببین چه خبره اومد برگشت جابر بلند شو بعد از اینکه جابر بود چون بوی ابی عبدالله تو مشامش هست صحابی پیغمبره.قبرم که معلوم نبود خاکا رو بو می‌کرد می‌ریخت رو زمین بو میکرد میریخت رو زمین تا رسید به یه جایی بو کرد دید بوی دوستشو میده صورت گذاشت رو خاک هی ناله میزد حبیبی یا حسین بیهوش افتاد رو زمین عطیه به هوشش آورد هی ناله میزد "حبیب لا یجیب حبیبه" میشه دوست جواب دوستو نده؟ بعد خودش جواب داد جابر چه انتظاری داری از کسی که بین سر و بدنش جدایی افتاده. صدا اومد عطیه خبر آورد جابر بلند شو حسین مهمان داره همه اومدن کنار قبر ابی عبدالله اینکه میگن هر یکی سوی مزاری می‌دوید اشتباهه همه اومدن اول سر قبر ابی عبدالله روضه خوانشون زینب کبری‌ ست. حالا زینب روضه بخوانه.. یا اباعبدالله حسین جان هرچی بهم گفته بودی انجام دادم. حسین جان بچه‌هاتم آوردم. حسین جان خودم آب نخوردم بچه‌هاتو سیراب کردم.حسین جان خودم غذا نخوردم بچه‌هاتو سیر کردم. حسین جان خودم نخوابیدم بچه‌ها تو خوابوندم. حسین جان هر وقت می‌خواستن بچه‌هاتو تازیانه بزنن خودمو سپر می‌کردم تازیانه‌ها به من می‌خورد. که اگه نامحرم نبود نشون می‌دادم بدن زینبت کبوده، دیگه تو گزارشات تاریخ غیر از این نیومده. شاید زینب کبری نمی‌خوان به برادر بگن که چی شده...* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
و توسل ویژهٔ اربعین حسینی اجرا شده به نفسِ حجت الاسلام سید حسین مؤمنی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ اما ما بگیم.. آقا جان یا ابا عبدالله الان اگر بلند بشی دیگه زینبتو نمی‌شناسی* دگر این زینب آن زینب نباشد *آقا جون یا ابی عبدالله کاری کردن تو شام با اهل و عیال تو که اگر پسرت علی اوسط امام سجاد علیه السلام این جمله رو فرموده باشن بعید نیست ای کاش مادر منو نمی‌زاییده. حسین جان زینب برات نگفته اما من میگم از دروازه ساعات اهل و عیالتو رو وارد کردن..حسین جان! تو محله یهودیا و مسیحیا اهل و عیال تو رو گردوندن هی با نیزه به این بچه‌ها می‌زدن. حسین جان! سر تو و عزیزان تو بالا نیزه‌ها زدن این نیزه‌دارا جلو چشم اهل و عیال تو با این نیزه‌ها بازی می‌کردن. سرا از بالا نیزه رو زمین می‌افتاد. حسین جان چیکار کردن حسین جان اهل و عیالت رو... خاک به دهن من امام زمان ببخش..حسین جان اهل و عیال تو رو تو بازار برده فروشا بردن. خدایا یعنی یه اربعین دیگه هم زنده‌ایم؟ الان می‌تونی برای ابی عبدالله گریه کنی و هق‌هق کنی یه زمانی میاد اینقدر پنبه تو دهنمون میذارن چشامونو می‌بندن پاهامونو می‌بندن انقدر اونجا دلت می‌خواد بگی یا حسین.. انقدر دلت می‌خواد برای ابی عبدالله بلند بلند گریه کنی.. اما دیگه گذشته الان که نفس می‌کشی برای حسین و عیال حسین گریه کن..حسین جان زینبتو تو جمع نامحرما آوردن. امام سجاد علیه السلام نشستن کنار قبر یه وقت دیدن کسی اومد نگاه کردن فرمودن: أنت جابر؟ جابر تویی؟ عرض کرد بله آقا منم شروع کردن هر دو به گریه کردن امام سجاد فرمودند: جابر نبودی اینجا با بابای من چیکار کردن. اونی که شاهده واقعه است داره میگه اونی که شاهد بود نگاه کرد داره میگه..* * امام سجاد برای جابر داره میگه:..* خودم دیدم به هم پیوسته بودن به دور پیکرش صف بسته بودن یکی با سنگ میزد بر جبینش یکی با تیر قلب نازنینش یکی میزد به دست و بازوی او یکی با نیزه زد بر پهلوی او خودم دیدم رخ همچون گلش را خودم دیدم صدا زد سنبلش را *حالا از زینب بشنوید...* الهی هیچ خواهری نبیند خودم دیدم گرفته کاکلش را *آخ چهل روز قبل اینجا چی شد جابر نبودی شمر وارد گودی قتلگاه شد چنان با لگد به پهلوی بابام حسین ضربه زد جلو چشمم، عمه جانم زینب و اهل و عیال عمامه از سر حسین برداشت هی دیدن خنجرو بالا می‌بره..* دست و پا میزد حسین زینب صدا می‌زد حسین... ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
|⇦•در مسیر شاهراه... و توسل ویژهٔ اربعین حسینی اجرا شده به نفسِ کربلایی جبار بذری •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ در مسیر شاهراه زینب است نه فقط شیعه که دنیا در پناه زینب است هر زمان در اوج روضه رزق گریه شد زیاد بی برو برگرد از تاثیر آه زینب است *ما جاموندهای اربعینیم دیگه چاره‌ای نیست اونا که رزقشون شده رفتن و موندن خیلیام رفتن و برگشتن. خوش به حال اونایی که امروز جزو زوّار اربعین آقان حالا چرا یادم اومد عیبی نداره با همین ابیات با همین مضامین گریه کنیم* «یه کنج از حرم بهم جا بده دلم تنگته خدا شاهده همین ساعت همین لحظه الان باید حرم بودم اگه دنیا به کامم بود الان شاید حرم بودم» اشک بانو ریشه‌ی اسلام را محکم نمود نخل توحید خداوندی گیاه زینب است دور کعبه گشتن ما علتش این است که پرده‌اش‌ همرنگ‌ با چادر سیاه زینب است گفت بی‌بی ما رأیتو عالمی دیوانه شد افتخار مذهب ما این نگاه زینب است با کمال میل رنج کوفه را گردن گرفت در حقیقت این اسارت دل بخواه زینب است شام تار از برکت صحن رقیه روشن است دست ما تا هشت بر‌دامان ماه زینب است به خدا روضه‌ی اربعین خوندن سخته عشق یک روح است نیمی کربلا نیمی دمشق گوشه‌ی شش گوشه کنج بارگاه زینب‌ از بعد چهل روز آمده با خاطراتی که مپرس نیزه‌ها یادآور حلقوم شاه زینب است بی رقیه آمدن خیلی برایش سخت بود در حقیقت آن خرابه قتلگاه زینب است اگر که پای فراق تو پیرتر گشتم مرا ببخش عزیزم که زنده برگشتم شبیه شعله‌ی شمعی اسیر سو سویم رسیدم سر خاکت ولی به زانویم بیا که هر دو بگرییم جای یکدیگر برای روضه مان در عزای یکدیگر من از گلوی تو نالم تو هم ز چشم ترم من از جبین تو گویم توام به زخم سرم من از اصابت آن سنگ های بی احساس و از نگاه یتیمت به نیزه‌ی عباس من از شکستن آن ابروی جدا از هم تا از جسارت آن دست‌های نامحرم به زخم کاریه نیزه که بازیت میداد به نقش های کبودی که بر تنم افتاد *حالا بعد چهل روز چی بگه..* چهل شب است که با کودکان نخوابیدم چهل شب است که از خیزران نخوابیدم چهل شب از نه انگار چهار صد سال است هنوز پیکر تو در میان گودال است داداش هنوز گرد تنت ازدحام می‌بینم به سمت خیمه نگاه حرام می‌بینم هر آنچه بود کشیده ز پیکرت بردند مرا ببخش که دیر آمدم سرت بردن مرا ببخش نبودم سر تو غارت شد کنار مادرم انگشتر تو غارت شد *یا صاحب الزمان میدونی چرا میگم روضه اربعین سخته رفقا یک اربعین داغ و زینب باید واسه برادر توضیح بده.ما اصلا چنین چیزی نداریم تو تاریخ ها الا تو همین روز اربعین. این همه مصیبت..به امام سجاد عرضه داشتن آقا جان! کجا سخت گذشت؟ الشام الشام شنیدید دیگه "الشام الشام الشام" هرچی بود شام..* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
و توسل ویژهٔ اربعین حسینی اجرا شده به نفسِ کربلایی جبار بذری •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ *یزید وقتی اشک تمساح ریخت ما پشیمونیم. ابن زیاد دستورشو داد. فلانی دستور داد، فلانی سر و برید، فلانی فلان کار کرد. ما پشیمونیم اومد پیش امام سجاد شروع کرد به گریه کردن گفت: آقا پشیمونیم اینجا یه حرفی به امام سجاد زد گفت: آقا به ما بگو این همه مصیبت دیدی هزینه اش چقدره ما بدیم..* چهل روزه که از روی نی حال منو دیدی بگو چرا پس حال خواهر و نپرسیدی بی‌سر شدی و بی سر و سامونمون کردی قرآن روی نی خوندی و دل‌ها رو خون کردی *اومد بالا مزار برادر..* من اومدم سر مزارت نگو که نیستم آشنا نه من که تو رو خوب می‌شناسم بگو منو می‌شناسی یا نه؟ تازه یه چند روزه می‌تونم بپوشونم سرم رو داداش اینا چه‌جور میدن قیامت جواب مادرم رو داداش یک اربعین من با سر تو دربدر بودم با خنده‌های قاتل تو همسفر بودم تو روی نی، زینب به پابوس تو افتاده چشمای بد دنبال ناموس تو افتاده زیرنگاه مردم آب خدایی خیلی تاب آوردم چه خاطرات سخت و تلخی از مجلس شراب آوردم گفتم که حرمله برامون دردسر داره تموم راه رقیه رو مدنظر داره با گریه رفتم آخرش با گریه برگشتم رقیه رو بردم و بی رقیه برگشتم تمومشونو پس آوردم هرچی امانت از تو داشتم مونده فقط طفل سه ساله که تو خرابه جا گذاشتم * ای وای من.. تا این قافله رسید کربلا همه باید ببینن امام چه می‌کنه. رفقا اصلاً من میگم بعد شام خودش یه روضه دیگه است.این قافله رو نعمان بن بشیر که می‌خواست راه بندازه امام سجاد گفت: نعمان! ما خیلی وقته واسه کشته‌هامون گریه نکردیم این اشک تمساحی که گفتم این حرفا باید اربعین زده بشه اشک تمساحی که یزید ریخت دستور داد به نعمان گفت: نعمان! اینا خیلی سختی دیدن بزارید این مسیر به راحتی به مدینه برسن همینطور گریه می‌کرد با یه حالت حزنی لعنت الله علیه.. یه جمله‌ای داره میگه هر جا دیدی علی بن الحسین چادر به زمین گذاشت شما ازش فاصله بگیرید نذارید این وحشت تو دلشون بمونه این جمله، جمله نعمان میگه یه نگاه به چهره بچه‌های حسین کردم از سوز سرمای شب از گرمای روز این صورت بچه‌ها پوست انداخته بود دستور دادن که شبانه راه بیفتیم روزا استراحت کنن.همه این بچه‌ها رو زینب آروم می‌کرد. تا رسیدن کربلا هر کار امام می‌کنه باید انجام بدن دوشادوش امام پشت سر امام این قافله راه افتاد. حضرت یه نشونی گذاشته بود سر قبر امام "هذا قبر حسین بن علی الذی قتلوا عطشانا" اومدن کنار همین قبر زانو زدن چقدر گریه کردن چقدر ناله زدن این چیزی که اول گفتم هیچ جای تاریخ نداریم الا اینجا همینه..یه وقت امام سجاد صحنه‌ای رو دید باید همه رو یه جوری از سر قبر پدر جمع و جور می‌کرد دید زنا چادر به سر گرفتن از زیر چادر دارن گریبان چاک می‌زنن مو پریشان می‌کنن. یا صاحب الزمان.. داداش نبودی ما رو کجا که نبردن منو ببخشید این حرفو می‌زنم.. داداش نبودی چه چشما که ما رو ندیدن تا امام سجاد این صحنه رو دید..همه وجود آقا به لرزه اومد گفت: همه بلند شید. همه بلند شید این کاروان باید راه بیفته دیدی وقتی یه اتفاقی میفته میگن همه رو جمعش کنید بریم این صحنه باید از هم باز بشه دیدید این صحنه واسه خیلیا پیش امام سجاد همه رو بلند کرد گفتن بریم سر قبر اون آقایی که مادرش نبود کربلا مادرا مادری کنن خواهرا خواهری کنن. رفقا همه بلند شدن سکینه بلند نشد. سکینه مگه نمی‌خواستی درد دلاتو به عموت بگی خب بلند شو دختر. همه بلند شدن سکینه بلند نشد امام سجاد اومد کنار خواهر گفت خواهرم بلند شو برادر قربونت بشه بلند شو بلند شو راه بیفتیم بریم سر قبر عمو حالا گریه کن گفت: نه برادر آخه من اون مشک خالی آبو به عمو دادم. من شرمنده عمومم من رو ندارم کنار عمو بیام.این انسی که بین سکینه و اباالفضل بوده چند جا تو تاریخ داریم یه دونه اش اینجاست تو روز اربعین..* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
# و توسل ویژهٔ اربعین حسینی اجرا شده به نفسِ کربلایی جبار بذری •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ بذار یه دونه دیگه اشم بگم تو مجلس یزید شمر اومد کنار یزید گفت :یزید حسین یه دختری داره خیلی خوش زبانه. دستور داد بگید این دختر بچه رو بیارن. همچین که سکینه رو آوردن دیدن با دستاش سر و صورتش رو پوشونده هر کار می کنه حرف نمی زنه.گفتن شمر مگه نگفتی خوش زبانه چرا حرف نمی زنه..هر چی اصرار کرد سکینه لب باز نکرد شمرگفت: یزید الان به حرفش میارم..دستور داد سر اباالفضل رو وارد کنن. سرعباس رو تو طبق وارد جلسه کردن.عین عبارت رو دارم برات می گم.. تا چشما افتاد به چشم سکینه نقل اینه سر تو طبق گشت نگاه به سکینه نیفته یه وقت دیدن سکینه بلند بلند گریه می‌کنه.. عمو حالا که باید منو ببینی نمی‌بینی.* در سفر می‌زدن ماها را هر گذر می‌زدن ماها را یک نفر یا حسین اگر می‌گفت صد نفر می‌زدن ماها را سیلی و تازیانه‌ها کم بود با سپر می‌زدن ما را نه به لب‌های تو فقط پای تشت زر می‌زدن ماها را *بغضً لابیک هرچی داشتن از علی بود* وای اگر یک نفر علی می‌گفت آنقدر میزدند ماها را وسط کوچه‌ی یهودیا دربدر می‌زدن ما را توی خواب و به وقت بیداری بی‌خبر می‌زدن ماها را یک اربعین به جای همه سنگ خوردن یک اربعین شده بدنم سنگسار تو یک اربعین به روی سرم شعله ریختند با معجری که سوخت رسیدم کنار تو * اگه نماد شرمندگی تو کربلا رو بخوای یکیو علم کنی میشه کی؟ اباالفضل..اگه بعد کربلا نماد شرمندگیو بخوای علم کنی میشه زینب می‌دونی چرا؟ آخه همچین که رسید کربلا صدا زد برادر یادته روز عاشورا دو تا بچه‌هامو فدات کردم از خیمه بیرون نیومدم وقتی جنازه اشون اومد.گفت: داداش یه درخواست خواهرانه ازت دارم سراغ رقیه اتو از من نگیر نگو چی شد نگو کجا گذاشتم نگو چرا نیاوردم...* تنهای تنهای تنهام بابا کجایی همه‌ی دنیام بابا اینم از آخرین مهمونیشون الشامو الشامو الشام بابا مگه میشه ما روز اربعینی واسه رقیه گریه نکنیم..* شام بده من از اینکه تک و تنهام بده یه سوال دارم بابایی ازت اینکه من بابامو می‌خوام بده؟ شام بده وضع زخمای کف پام بده چقده حرفای بد می‌شنوم تو مگه نگفتی دشنام بده غمت پیرم کرد پیرم کرد پیرم کرد بابا بابا کتک سیرم کرد سیرم کرد سیرم کرد دختر تو به شکایت افتاد خیلی عمه‌ امون به زحمت افتاد اینقده زخم زبون من خوردم که زبون من به لکنت افتاد بابا کشت منو هی می‌زد با لگد و مشت منو یه نفر میون بزم یزید هی نشون می‌داد با انگشت منو کشت منو کجا داشتی این همه دشمنو من تنم می‌لرزه تا زجر میاد هل میده با لگد از پشت منو *بذار یکم تو روضه رقیه گیر کنیم* گل سر داشتم گرفتن دزدیدن یه معجر داشتم یکم سوخت یکم ریخت همه دیدن گرفتار شدم بابا بابا بابا النگو داشتم گرفتن دزدیدن چقدر مو داشتم یکم سوخت یکم ریخت همه دیدن گرفتار شدم بابا گفت بابا..! تا گل روی تو نمی‌دیدم چشم من کاسه گلابی بود در میان دو دست تو رخ من مثل عکسی میان قابی بود بابا باز تصویر من ببین اما خود نپندار اشتباه شده قاب اگر نیست چهره آن چهره است عکس رنگی فقط سیاه شده به روی خاک صحرا با سر انگشتر از زخمم نوشتم اسم تو اما سنان با پا خرابش کرد ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net