eitaa logo
باب الکرم(متن روضه ،سینه زنی و مولودی)
10.5هزار دنبال‌کننده
66 عکس
262 ویدیو
34 فایل
با سلام خدمت همه بزرگواران ارتباط با ادمین @shiairany در این امر مبلغ ما باشید https://eitaa.com/babolkaram
مشاهده در ایتا
دانلود
واست بمیره نوکرت واست بمیره کی میشه اون ضریحتو بغل بگیره از وقتی فهمیدم که تشنگی کشیدی آب خوش از گلوی من پایین نمیره به غروب کربلا قسم به خود خود خدا قسم تو رو دوست دارم حسین به شبای جمعه حرم به دعای خیر مادرم تو رو دوست دارم حسین تو رو دوست دارم حسین ... هیچکی مثل تو تو دل من جا نمیشه هیچ جا واسم شبیه کربلا نمیشه هرچی از آقاییت بگم کم گفتم آقا هیچکی مثل تو این همه آقا نمیشه توی روضه قد کشیدم و پشت دسته هات دویدم و تو رو دوست دارم حسین به دقیقه های آخرت به حسین حسین خواهرت تو رو دوست دارم حسین تو رو دوست دارم حسین ... ارباب الهی نوکرت دورت بگرده روزی بیاد کرببلا و برنگرده من واسه تو باید بمیرم آخه آقا هیچکی مثل تو واسه من تب نکرده آرزومه با دعای تو بمیرم تو کربلای تو تو رو دوست دارم حسین ببرن جنازمو حرم دیگه برنگرده پیکرم تو رو دوست دارم حسین تو رو دوست دارم حسین ... بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم 🔴متن‌ روضه،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam https://eitaa.com/joinchat/3082289152Ce3420f2c1c
12-maddahi.188.mp3
4.88M
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم 🔴متن‌ روضه،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam https://eitaa.com/joinchat/3082289152Ce3420f2c1c
واست بمیره نوکرت واست بمیره کی میشه اون ضریحتو بغل بگیره از وقتی فهمیدم که تشنگی کشیدی آب خوش از گلوی من پایین نمیره 🎙 #️⃣ #️⃣ #️⃣ #️⃣ 🌐 Kashoob.com
اسماء بنت عمیس و شهادت حضرت زهرا(سلام الله علیها) «السَّلام عَلَیکِ یَا فَاطمةُ الزَّهرا، یَا بِنْتَ رَسُولَ الله یَا قُرَّةَ عَیْنِ النَبِّی الْمُصْطَفی!» همین روزها که روزهای آخر عمر زهرای مرضیه است، «اسماء بنت عمیس» که همسر جعفر بن ابی طالب، برادر امیرالمؤمنین علیه السلام است و از جعفر، عبدالله را دارد (شوهر حضرت زینب) بعدها هم با ابی بکر ازدواج کرد که از او هم فرزندی دارد به نام «محمد بن ابی بکر» و نیز از امیرالمؤمنین فرزندی دارد که اسمش «قاسم» است. فرهنگ ازدواج مجدد در آن زمان و الان نیز در برخی از کشورها عادی بوده و هست که اگر کسی همسرش را از دست می داد، نمی نشست و ازدواج می کرد، ازدواج مجدد قُبح نداشت. ولی در جامعۀ فعلی ما اگر کسی همسرش را از دست بدهد باید بنشیند و شوهر نکند در این صورت از سوی مردم وفادار شناخته می شود. یک زن جوان تا آخر عمر 40 – 50 سال بنشیند و ازدواج نکند تا اینکه گفته شود وفادار است! اسلام به این سنت توصیه نمی کند بلکه ازدواج مجدد را صحیح می داند. اسماء بنت عمیس بعد از جعفر دو ازدواج داشت، اما او در ایام حیات فاطمه زهرا سلام الله علیها همسر خلیفۀ اول بوده است. با این وجود، ارادت و محبت او به اهل بیت علیه السلام ستودنی است. با خانوادۀ علی علیه السلام زیاد ارتباط دارد، به همین جهت در ایّامی که زهرای مرضیه به طور مستمر بیمار بود، اسماء هم حضور داشت. لذا نقل کرده اند – اسماء ناقل این حدیث است – که: یکی از این روزها وجود مقدس زهرای مرضیه سلام الله علیها مرا صدا زدند و فرمودند: اسماء! دقایقی من استراحت می کنم، تو هم از اتاق بیرون برو، به تعبیر مرحوم حاج شیخ عباس و دیگران که می فرمایند: حضرت زهرا سلام الله علیها یک تمهیدی اندیشید که جان دادنش را بچه های کوچک نگاه نکنند. حسین و حسن علیه السلام به مسجد رفتند، زینب و ام کلثوم را خانۀ زن های هاشمی فرستاد، امیرالمؤمنین علیه السلام هم طبق این نقل مسجد بود. حضرت تنها با اسماء در خانه بوده است. لذا فرمود: اسماء تو هم بیرون برو، بگذار فاطمه تنها باشد و دقایقی بعد بیا مرا صدا بزن، اگر جوابت را دادم که هیچ وگرنه، آن وقت برو بچه ها و همسرم را خبر کن. اسماء می گوید: از اتاق بیرون آمدم جلوی درب اتاق قدم می زدم، دل تو دلم نبود، نکند فاطمه زهرا به من گفت برو بیرون، می خواست ندای حق را لبیک بگوید! و با این عالم وداع کند، می گوید: دقایقی بعد هر چه صدا زدم، دیدم که فاطمه جواب نمی دهد. ای دختر پیامبر! ای دختر بهترین خلق عالم! ای دختر رسول الله! «وانکبَّتْ علیها» خودش را انداخت روی بدن زهرای مرضیه، فاطمه جان! سلام مرا به پیغمبر برسان. همین طور که داشت اشک می ریخت نقل دارد:«فاذَا الْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ بالبابِ»یک وقت دید دو تا آقازادۀ زهرا وارد اتاق شده اند، حال اسماء چه کند؟ چگونه به این دو نازدانۀ کوچک خبر بدهد؟ اسماء بلند شد تا آنها را آرام و سرگرم کند؛ اما نه، آنها متوجۀ مصیبت و حادثه شدند. در نقل دارد، دویدند داخل اتاق، امام حسن خودش را انداخت روی سینه مادر:«یَا أُمَّاهُ کَلَّمِینِی قَبْلَ أَنْ تُفَارِقَ رُوحِی بَدَنِی»؛ مادر! با من سخن بگو! قبل از اینکه روح از بدنم جدا شود. امام حسین صورت را به کف پای مادر گذاشت:«وَ أَقْبَلَ الْحُسَیْنُ یُقَبِّلُ رِجْلَهَا وَ یَقُولُ یَا أُمَّاهْ أَنَا ابْنُکِ الْحُسَیْنُ کَلِّمِینِی قَبْلَ أَنْ یَتَصَدَّعَ قَلْبِی فَأَمُوتَ»؛ مادر! من حسینم، مادر با من سخن بگو پیش از آن که جان دهم. اسماء آقازاده ها را بلند کرد، گفت: بروید بابایتان امیرالمؤمنین علیه السلام را خبر کنید. دوان دوان آمدند مسجد همین که گفتند:«یا ابَتَاه مَاتَتْ اُمُّنَا»بابا! بی مادر شدیم. کسی تا آن روز زمین خوردن امیرالمؤمنین علیه السلام را ندیده بود. قهرمان اُحد است، قهرمان خندق و خیبر است. اما تعبیر نقل این است:«فَوَقَعَ عَلِیٌ عَلَی وَجهِهِ»؛ روی زمین افتاد و از حال رفت قدری آب به سر و صورتش زدند تا چشمانش را باز کرد، فرمود:«بِمَنِ الْعزاءُ یَا بِنْتَ مُحَمَّدٍ کُنْتُ بِکِ أَتَعَزَّی فَفِیمَ الْعَزَاءُ مِنْ بَعْدِکِ»[1]؛ فاطمه جان! دیگر با چه کسی درد دل کنم؟ دیگر غصه های دلم را با چه کسی بگویم؟ «وَ سَیَعْلَمُ الَّذینَ ظَلَمُوا أَیَّ مُنْقَلَبٍ یَنْقَلِبُونَ» [2] پی نوشت: [1]. بحارالانوار، ج 43، ص 186؛ کشف الغمه، ج1، ص 500؛ منتهی الامال، ص 193. [2]. شعراء، 227. بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم 🔴متن‌ روضه،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam https://eitaa.com/joinchat/3082289152Ce3420f2c1c
🎧 زمزمه حضرت زهرا (سلام الله علیها) مرحوم حاج حسن جمالی به سمت زهرا از حجره دویدم من « عَدو » جلوتر بود دیر رسیدم من ... فاطمه افتادو ناله کشیدم من لگد به پهلوش خورد دیر رسیدم من ... دیر رسیدم من ... صدایی از بینِ شعله شنیدم من سینه ی زهرا سوخت دیر رسیدم من دود فراگیر بود خوب ندیدم من محسنِ من سقط شد دیر رسیدم من ... رو بدن زهرا عبا کشیدم من فاطمه از حال رفت دیر رسیدم من صدای سیلی از کوچه شنیدم من چشم ، پُر از خون شد دیر رسیدم من خیلی خجالت از حسن کشیدم من عصای مادر بود دیر رسیدم من صورت زهرا سوخت آه کشیدم من شکست گوشواره دیر رسیدم من ... دیر رسیدم من ... (سلام الله علیها) بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم 🔴متن‌ روضه،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam https://eitaa.com/joinchat/3082289152Ce3420f2c1c
4. صوتی کامل.mp3
5.36M
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم 🔴متن‌ روضه،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam https://eitaa.com/joinchat/3082289152Ce3420f2c1c
29.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
لسَّلاَمُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الصِّدِّیقَةُ الشَّهِیدَة 🔺صَدَقَ رَسولُ اللّٰه 🎤 استاد میرزامحمدی بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم 🔴متن‌ روضه،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam https://eitaa.com/joinchat/3082289152Ce3420f2c1c
13.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چرا هوا زمستونیه دیوار خونمون خونیه در خونه پر از هیزمه،مادر کجایی هوای کوچمون مه شده گلهای باغچمون له شده حیاطمون پر از مردمه،مادر کجایی از آتیش در شعله ور هنوز داره زبونه میاد داریم میمیریم از دلهره صدای تازیونه میاد خدا خدا ای خدا،واویلا ببار ای بارون ببار،شبیه مجنون ببار به حال ما خون ببار، ای بارون دیگه نفس نداری ولی بیا بازم بگو یا علی پاشو تا پرپر نشد تنت، بریم تو خونه بذار بگن علی بی کسه کسی به دادش نمی رسه تو رو خدا تا نکشتنت،بریم تو خونه مادر ببین اشک زینب و ببین که بی قراره علی نذار ببینند تو کوچه ها شکسته ذوالفقار علی ببار ای بارون ببار،شبیه مجنون ببار به حال ما خون ببار، ای بارون میخ دره که داغه هنوز پای دلت بسازو بسوز می کشی مرهمِ خاک و خون،به زخم پهلوت خاکا با خون تو گِل شده همه مدینه قاتل شده غلاف سرد شمشیرشون،شکسته بازوت بیا کمک زینبم بیا یه پارچه روی زخمهاش بذار آتیش چی کرده با چادرش برو براش یه چادر بیار وای مادر ، وای مادر، وای مادر... بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم 🔴متن‌ روضه،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam https://eitaa.com/joinchat/3082289152Ce3420f2c1c
خدانگهدار ،ای مهربونم ای هم زبونم، چراغ خونم خدانگهدار، بانوی خستم از پا نشستی، از پا نشستم یادم نمیره، اون کوچه و در دیوار و مسمار، آتیش و هیزم یادم نمیره، تو گریه کردی من گریه کردم، میون مردم یادم نمیره، من که یه روزی با این دو دستم، خیبر شکستم یادم نمیره، همسایه هامون زُل میزدن به، طناب دستم گفتن علی، نظر شدی ،خندیدن یکم شکسته تر شدی ،خندیدن رد شدن از کنار من، میگفتن سلامتی پدر شدی،خندیدن خدانگهدار، ای یار جونی هنوز برا من، تو پهلوونی سرت رو پایین، چرا گرفتی نبینم اینجور، عزا گرفتی عیبی نداره بیا، خیال کن اصلا ندارم، هیچ زخم و دردی عیبی نداره، اشکاتو پاک کن زینب نبینه، که گریه کردی عیبی نداره، فدا سرتو اگه سرم خورد، گوشه ی دیوار عیبی نداره، دیگه گذشته هر وقت که خواستی، این میخ و بردار ببین حسن ،رو زانوهام خوابیده دیده تو گریه میکنی ترسیده مادر براش بمیره، خواب دید انگار پریده از خواب و، تنش لرزیده از کوچه گفتن دردسر داره کی از حال حسن خبر داره شبا با گریه زیر لب میگفت مادر دلش خوش بود پسر داره از کوچه ی ما برو برو دیگه نبینم تورو برو علي مانده است رد خون كوچه،چشم ما روشن و اين حيدر شكستن را خودت بانو تصور كن تصور كن علي را در ميان بغض اين خانه سكوتِ ميخ و آهن را خودت بانو تصور كن كنارم باش تا آخر ،فلاني داشت مي خنديد غرور تلخ دشمن را خودت بانو تصور كن *از امشب برات بگم،غسل كه تمام شد،كفن كردن كه تمام شد،اميرالمؤمين يه نگاهي انداخت ديد كسي نيست كمكش كنه،گرچه امام صادق فرمودند:اينقدر بدن مادر ما فاطمه نحيف و لاغر شده بود،بعضي ها ميگن:اميرالمؤمنين يك تنه تابوت رو بلند كرد.اما اين نكته اي رو كه ميخواهم بگم علامه حسن زاده ي آملي نقل مي كنند،ميگه:اميرالمؤمنين صدا زد: حسن جان! برو سلمان رو خبر كن بياد كمك من باشه. سلمان ميگه:تو خونه نشستم ديدم در خونه رو ميزنند تا در رو باز كردم ديدم امام حسن سر به ديوار گذاشته،سلمان بلند شو بيا مي خواهيم مادر رو ببريم. اومدم تو خونه ي علي ديدم چه اوضاعي است،زينبين يه طرف،حسن و حسين يه طرف،يه طرف هم اميرالمؤمنين سرتاپا خونيِ و سر تا پا خاكي...تا چشمش تو چشم سلمان افتاد هميديگر رو بغل كردن،سلمان ديدي چه خاكي به سرم شد،ديدي فاطمه ام رو ازم گرفتن...همه بگيد:يازهرا...* بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم 🔴متن‌ روضه،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam https://eitaa.com/joinchat/3082289152Ce3420f2c1c
48245_13971119220137_3006424.mp3
3.01M
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم 🔴متن‌ روضه،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam https://eitaa.com/joinchat/3082289152Ce3420f2c1c