eitaa logo
بابل نامه
115 دنبال‌کننده
10.1هزار عکس
2.6هزار ویدیو
23 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🔺 دو خبرنگار بابلی رتبه برتر جشنواره رسانه‌ای خزر را کسب کردند 🗞 صمد صالح طبری از هفته نامه بابل‌نامه و فریبرز سیفی از خبرگزاری ایرنا در نخستین جشنواره رسانه‌ای خزر در بخش‌های مقاله و خبر حائز رتبه برتر شدند. 🗞 مراسم اختتامیه جشنواره رسانه‌ای خزر با حضور استاندار مازندران و معاون مطبوعاتی وزیر فرهنگ ارشاد اسلامی به همراه مدیران استانی و شهرستانی در چالوس برگزار شد. يکشنبه، ١۴ آبان ۱۴۰۲ @babolname
❤️ محبوب دل ها؛ 💐 ۱۵ آبان سالروز تولد زنده یاد نوشیروانی و روز بابل گرامی باد ✍ صمد صالح طبری 📷 تصویری از زنده یاد سید حسین فلاح نوشیروانی خیّر بزرگوار بابلی که ده ها مرکز عام المنفعه از ایشان به یادگار باقی مانده، که در راس آن دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل به عنوان یکی از دانشگاه های برگزیده و مطرح ایران و جهان است. 🔶زنده یاد سید حسین فلاح نوشیروانی بی شک محبوب ترین فرد بابلی است که عکس او در انظار و یادش در دل و جان مردم جاری است. 🔶 اعمال خیرخواهانه و نیکوکارانه این انسان وارسته در دهه 40 همچنان مورد توجه و استفاده قشرهای مختلف مردم در جامعه است و این مهم نشان از آن دارد که نام نیک و کار نیک همواره در اذهان زنده و پویا باقی می ماند. @babolname
‍ ‍ ‍ ‍ 🌺 خیّر بزرگوار و چهره ماندگار بابل ؛           سید حسین فلاح نوشیروانی          گردآورنده: صمد صالح طبری 🔸 سید حسین فلاح نوشیروانی در روز ۱۵ آبان سال ۱۲۸۱ در روستای نوشیروان‌کلای بارفروش (بابل) در یک خانواده مذهبی، کشاورز و دامدار متولد شد. وی از دوران کودکی دارای هوش سرشاری بود که او را در روستا زبانزد کرده بود.  حسین فلاح نوشیروانی در شش سالگی توانست عمّ جزء را نزد یک ملاباجی به نام «ملاخیران» فرا بگیرد و سپس ظرف مدت سه ماه نزد یک روحانی به نام «شیخ محمد سالاری» قرآن را ختم کند. 🔸 سید حسین حدود هفت سال داشت که به توصیهٔ جد مادریش، «سید آقا نوشیروانی» وی را به شهر «بارفروش» فرستادند تا بتواند درس بخواند. از این رو پدرش اتاقی در نزدیکی «مدرسهٔ صدر» (حوزهٔ علمیهٔ بارفروش)  برایش اجاره کرد. 🔸حسین دورهٔ هشت سالهٔ دبستان را در دو مدرسهٔ «شرافت» (در محلهٔ «بیسرتکیه») و «احمدی» در («زرگرمحله») گذراند و همیشه در زمرهٔ شاگردان خوب و ممتاز بود. او  حین تحصیلات ابتدایی در دبستان، علوم دینی را هم نزد طلاب حوزه علمیه فرا گرفت. نوشیروانی پس از پایان هشت سال درس‌خواندن در دبستان، تحصیل را رها کرد و تصمیم به ورود به تجارت و بازار کار گرفت. پس از پایان تحصیلات ابتدایی، نوشیروانی برای یافتن و آغاز کار به مشهد رفت. او به مدت سه سال در مشهد کار کرد و سپس تصمیم به مهاجرت به تهران گرفت. 🔸 نوشیروانی در مسیر مشهد - تهران دچار بیماری سختی شد و امید کمی به بهبودی‌اش می‌رفت؛ اما در حوالی نیشابور توسط یک خانواده نجات یافت و پس از بهبودی کامل، راهی تهران شد. با ورود نوشیروانی به تهران، او با حقوق ماهانهٔ ۴ تومان در تجارتخانهٔ «حکیم‌زاده یزدی» مشغول به کار شد. 🔸 اعتماد حکیم‌زاده به نوشیروانی به حدی بود که او را به خانهٔ خود برد و به مانند یکی از اعضای خانواده با او رفتار می‌کرد. امانتداری، راستگویی و هوش بالای نوشیروانی موجب شد تا او بسیار زود پیشرفت کند و به مدیریت داخلی تجارتخانه منصوب شود. 🔸نوشیروانی به مدت ۱۷ سال در تجارتخانهٔ حکیم‌زاده ماند و همچنین در خانهٔ آنها زندگی کرد. پس از سال‌ها کار و زندگی در کنار حکیم‌زاده، او به نوشیروانی توصیه کرد که ازدواج کند و بدین منظور، دختر امام‌جمعهٔ یزد «حجت‌الاسلام طاهری» را که از آشنایانش بود به وی معرفی کرد و آنها با هم ازدواج کردند. این ازدواج تا پایان زندگی نوشیروانی پابرجای بود. 🔸 بعد از مدتی سید حسین خودش وارد بازار تجارت شد و در اندک زمانی با هوش و ذکاوت خود توانست در بازار آهن ایران سرآمد شود. اما او حتی در زمانی که مستأجر بود برای دیگران خانه ساخت و مخارج عده ای از دانش آموزان و دانشجویان را تأمین می‌کرد؛ و هر سال برای صدها تن از آنان لباس و لوازم تحریر تهیه می‌کرد تا در خفا به آنها اهدا شود. 🔸  روزی با راننده اش به روستای دیوا رفت در میدان روستا عده ای را می‌بیند که به گرد زنی جمع شده‌اند آن زن در حال خونریزی بود بلافاصله با اتومبیل خود او را به شهر می‌رساند اما در بیمارستان شهر خونی وجود نداشت که به زن تزریق شود به راننده اش دستور داد که زن را به ساری برساند و با رساندن خون به زن او را از مرگ حتمی نجات داد. 🔸 چندی نمی‌گذرد که در روستای دیوا، درمانگاه و در شهر بابل، بانک خون را می‌سازد. وی بسیاری از خدماتش را محرمانه انجام می داد، به عنوان مثال هنگام احداث بانک خون، خودش با اهدا ۵۰۰ سی سی خون آن را بی سر و صدا افتتاح کرد.  او وصیت کرد بعد از مرگش مراسم او را به سادگی برگزار کنند. وی از خط خوبی برخوردار بود. همواره می‌گفت: «همه باید تلاش کنیم تا ایران را بسازیم و بدین منظور از شهر و روستای خود آغاز کنیم» با وجود موانع و سختی های زیاد در احداث اماکن مختلف، هیچگاه از تداوم اقدامات خیر خواهانه خود دلسرد نشد دائم نگران مستمندان، بیماران و ۲۰۰ نفر از یتیمانی بود که در پرورشگاه اهدایی او به سر می‌بردند. 🔸  نوشیروانی بعد از بهبود اوضاع مالی به پاس زحمات خانواده ای که در حوالی نیشابور برای  بهبود حالش و رهاییش از مرگ کوشیده بودند، ساختمانی ساخت و به آنها اهدا کرد. 🔸 از ایشان سه فرزند به یادگار مانده است. وحید نوشیروانی دارای دکترای اقتصاد از آمریکا، که سال ها در دانشگاه شهید بهشتی تهران تدریس می‌کرد، مهندس حمید نوشیروانی که فوق لیسانس رشته مهندسی برق از انگلستان و خانم دکتر هما نوشیروانی دارای دکترای روانپزشکی از انگلستان است. 🔸 زنده یاد سید حسین فلاح نوشیروانی در ۲۳ اسفند سال ۱۳۵۰ درگذشت و در زادگاهش روستای نوشیروان کلا بابل به خاک سپرده شد. 🔸 ده ها مراکز آموزشی و درمانی و ... در سطح کشور احداث کرد و  دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل هم اکنون از دانشگاه های برتر علمی در ایران و جهان است. 🌹۱۵ آبان سالروز تولد زنده یاد نوشیروانی و روز بابل گرامی باد @babolname
‍ ‍ ‍ ‍ 🌺 خیّر بزرگوار و چهره ماندگار بابل ؛           سید حسین فلاح نوشیروانی          گردآورنده: صمد صالح طبری 🔸 سید حسین فلاح نوشیروانی در روز ۱۵ آبان سال ۱۲۸۱ در روستای نوشیروان‌کلای بارفروش (بابل) در یک خانواده مذهبی، کشاورز و دامدار متولد شد. وی از دوران کودکی دارای هوش سرشاری بود که او را در روستا زبانزد کرده بود.  حسین فلاح نوشیروانی در شش سالگی توانست عمّ جزء را نزد یک ملاباجی به نام «ملاخیران» فرا بگیرد و سپس ظرف مدت سه ماه نزد یک روحانی به نام «شیخ محمد سالاری» قرآن را ختم کند. 🔸 سید حسین حدود هفت سال داشت که به توصیهٔ جد مادریش، «سید آقا نوشیروانی» وی را به شهر «بارفروش» فرستادند تا بتواند درس بخواند. از این رو پدرش اتاقی در نزدیکی «مدرسهٔ صدر» (حوزهٔ علمیهٔ بارفروش)  برایش اجاره کرد. 🔸حسین دورهٔ هشت سالهٔ دبستان را در دو مدرسهٔ «شرافت» (در محلهٔ «بیسرتکیه») و «احمدی» در («زرگرمحله») گذراند و همیشه در زمرهٔ شاگردان خوب و ممتاز بود. او  حین تحصیلات ابتدایی در دبستان، علوم دینی را هم نزد طلاب حوزه علمیه فرا گرفت. نوشیروانی پس از پایان هشت سال درس‌خواندن در دبستان، تحصیل را رها کرد و تصمیم به ورود به تجارت و بازار کار گرفت. پس از پایان تحصیلات ابتدایی، نوشیروانی برای یافتن و آغاز کار به مشهد رفت. او به مدت سه سال در مشهد کار کرد و سپس تصمیم به مهاجرت به تهران گرفت. 🔸 نوشیروانی در مسیر مشهد - تهران دچار بیماری سختی شد و امید کمی به بهبودی‌اش می‌رفت؛ اما در حوالی نیشابور توسط یک خانواده نجات یافت و پس از بهبودی کامل، راهی تهران شد. با ورود نوشیروانی به تهران، او با حقوق ماهانهٔ ۴ تومان در تجارتخانهٔ «حکیم‌زاده یزدی» مشغول به کار شد. 🔸 اعتماد حکیم‌زاده به نوشیروانی به حدی بود که او را به خانهٔ خود برد و به مانند یکی از اعضای خانواده با او رفتار می‌کرد. امانتداری، راستگویی و هوش بالای نوشیروانی موجب شد تا او بسیار زود پیشرفت کند و به مدیریت داخلی تجارتخانه منصوب شود. 🔸نوشیروانی به مدت ۱۷ سال در تجارتخانهٔ حکیم‌زاده ماند و همچنین در خانهٔ آنها زندگی کرد. پس از سال‌ها کار و زندگی در کنار حکیم‌زاده، او به نوشیروانی توصیه کرد که ازدواج کند و بدین منظور، دختر امام‌جمعهٔ یزد «حجت‌الاسلام طاهری» را که از آشنایانش بود به وی معرفی کرد و آنها با هم ازدواج کردند. این ازدواج تا پایان زندگی نوشیروانی پابرجای بود. 🔸 بعد از مدتی سید حسین خودش وارد بازار تجارت شد و در اندک زمانی با هوش و ذکاوت خود توانست در بازار آهن ایران سرآمد شود. اما او حتی در زمانی که مستأجر بود برای دیگران خانه ساخت و مخارج عده ای از دانش آموزان و دانشجویان را تأمین می‌کرد؛ و هر سال برای صدها تن از آنان لباس و لوازم تحریر تهیه می‌کرد تا در خفا به آنها اهدا شود. 🔸  روزی با راننده اش به روستای دیوا رفت در میدان روستا عده ای را می‌بیند که به گرد زنی جمع شده‌اند آن زن در حال خونریزی بود بلافاصله با اتومبیل خود او را به شهر می‌رساند اما در بیمارستان شهر خونی وجود نداشت که به زن تزریق شود به راننده اش دستور داد که زن را به ساری برساند و با رساندن خون به زن او را از مرگ حتمی نجات داد. 🔸 چندی نمی‌گذرد که در روستای دیوا، درمانگاه و در شهر بابل، بانک خون را می‌سازد. وی بسیاری از خدماتش را محرمانه انجام می داد، به عنوان مثال هنگام احداث بانک خون، خودش با اهدا ۵۰۰ سی سی خون آن را بی سر و صدا افتتاح کرد.  او وصیت کرد بعد از مرگش مراسم او را به سادگی برگزار کنند. وی از خط خوبی برخوردار بود. همواره می‌گفت: «همه باید تلاش کنیم تا ایران را بسازیم و بدین منظور از شهر و روستای خود آغاز کنیم» با وجود موانع و سختی های زیاد در احداث اماکن مختلف، هیچگاه از تداوم اقدامات خیر خواهانه خود دلسرد نشد دائم نگران مستمندان، بیماران و ۲۰۰ نفر از یتیمانی بود که در پرورشگاه اهدایی او به سر می‌بردند. 🔸  نوشیروانی بعد از بهبود اوضاع مالی به پاس زحمات خانواده ای که در حوالی نیشابور برای  بهبود حالش و رهاییش از مرگ کوشیده بودند، ساختمانی ساخت و به آنها اهدا کرد. 🔸 از ایشان سه فرزند به یادگار مانده است. وحید نوشیروانی دارای دکترای اقتصاد از آمریکا، که سال ها در دانشگاه شهید بهشتی تهران تدریس می‌کرد، مهندس حمید نوشیروانی که فوق لیسانس رشته مهندسی برق از انگلستان و خانم دکتر هما نوشیروانی دارای دکترای روانپزشکی از انگلستان است. 🔸 زنده یاد سید حسین فلاح نوشیروانی در ۲۳ اسفند سال ۱۳۵۰ درگذشت و در زادگاهش روستای نوشیروان کلا بابل به خاک سپرده شد. 🔸 ده ها مراکز آموزشی و درمانی و ... در سطح کشور احداث کرد و  دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل هم اکنون از دانشگاه های برتر علمی در ایران و جهان است. 🌹۱۵ آبان سالروز تولد زنده یاد نوشیروانی و روز بابل گرامی باد @babolname