eitaa logo
بکگراند | 𝖣𝗂𝗌𝗇𝖾𝗒🌸 •
12.2هزار دنبال‌کننده
19.2هزار عکس
3هزار ویدیو
1 فایل
- 𝗜𝗻 𝘁𝗵𝗲 𝗻𝗮𝗺𝗲 𝗼𝗳 𝗚𝗼𝗱 • 💖 • - 𝗚𝗼 𝘄𝗵𝗲𝗿𝗲 𝘆𝗼𝘂𝗿 𝗱𝗿𝗲𝗮𝗺𝘀 𝘁𝗮𝗸𝗲 𝘆𝗼𝘂 • 🌈 • - 𝗕𝗶𝗿𝘁𝗵 : 28 𝗢𝗰𝘁𝗼𝗯𝗲𝗿 • 🧁 • • • •
مشاهده در ایتا
دانلود
🔅 امیرالمؤمنین عليه السلام: ✍️ رُبَّ طَرَبٍ يَعودُ بالحَرَبِ 🔴 بسا سرمستى و نشاطى كه به از دست رفتن مال بينجامد. 📚 غررالحكم، حدیث ۵۲۸۱ @Rahee_saadat
🔆 قلبت را غنی کن و بخشنده باش 🔹تاجر ثروتمندی با غلام خود از قونیه به سفر شام رفتند تا بار بخرند و به شهر خود برگردند. 🔸مرد ثروتمند در راه که به کاروانسرایی می‌رفتند، به غلام خود مبلغ کمی پول می‌داد تا غذا بخرد و خودش به غذاخوری کاروانسرا رفته و بهترین غذاها را میل می‌کرد. 🔹غلام جز نان و ماست و یا پنیر، چیزی نمی‌توانست در راه بخرد و بخورد. 🔸چون به شهر شام رسیدند، بار حاضر نبود، پس تاجر و غلامش به کاروانسرا رفتند تا استراحت کنند. 🔹غلام فرصتی یافت تا در کاروانسرا کارگری کند و ۱۰ سکه طلا مزد گرفت. 🔸بار تاجر از راه رسید، بار را بستند و به قونیه برگشتند. 🔹در مسیر راه، راهزنان بار تاجر را به یغما بردند و هرچه در جیب تاجر بود از او گرفتند اما گمان نمی‌کردند غلام سکه‌ای داشته باشد، پس او را تفتیش نکردند و سکه دست غلام ماند. 🔸با التماس زیاد، ترحم کرده اسب‌ها را رها کردند تا تاجر و غلام در بیابان از گرسنگی نمیرند. 🔹یک هفته در راه بودند، به کاروانسرا رسیدند، غلام برای ارباب خود غذای گرم خرید و خود نان و پنیر خورد. 🔸تاجر پرسید: تو چرا غذای گرم نمی‌خوری؟ 🔹غلام گفت: من غلام هستم، به خوردن تکه نانی با پنیر عادت دارم و شکم من از من می‌پذیرد اما تو تاجری و عادت نداری، شکم تو نافرمان است و نمی‌پذیرد. 🔸تاجر به یاد بدی‌های خود و محبت غلام افتاد و گفت: غذای گرم را بردار، به من از "عفو، معرفت، قناعت و بخشندگی خودت هدیه کن" که بهترین هدیه تو به من است. 🔹من کنون فهمیدم که سخاوت به میزان ثروت و پول بستگی ندارد، مال بزرگ نمی‌خواهد بلکه قلب بزرگی می‌خواهد. 🔸آنانکه غنی هستند نمی‌بخشند آنانکه در خود احساس غنی‌بودن می‌کنند، می‌بخشند. 🔹من غنی بودم ولی در خود احساس غنی‌بودن نمی‌کردم و تو فقیری ولی احساس غنی‌بودن می‌کنی. @Rahee_saadat
🔆 🔸مردی از راه فروش روغن، ثروتی کلان اندوخته بود و به خاطر حرصی که داشت همیشه به غلام خود می‌گفت: در وقت خرید روغن، هر دو انگشت سبابه را به دور پیمانه بگذارد تا روغن بیشتری برداشته شود و بر عکس در وقت فروختن، آن دو انگشت را درون پیمانه بگذارد تا روغن کمتری داده شود. 🔹هر چه غلام او را از این کار بر حذر می‌داشت، مرد توجه نمی‌کرد ... 🔸تا اینکه روزی هزار خیک روغن خرید و برای فروش، آنها را بار کشتی کرد تا در شهر دیگری بفروشد. 🔸وقتی کشتی به میان دریا رسید، دریا طوفانی شد. ناخدا فرمان داد تمام بارها را به دریا بریزند تا کشتی سبک شود، خودش و مسافران از خطر غرق شدن برهند. 🔸آن مرد از ترس جان، خیک‌ها را یکی یکی به دریا می‌انداخت. 🔺در این حال غلام گفت: «ارباب انگشت انگشت مبر تا خیک خیک نریزی.» @Rahee_saadat
🍃🍂 رفع خصومت 🍃🍂 ☄ در حاشیه زادالمعاد از علامه مجلسی مذڪور شده"آیه ۱۷ سوره یس"را جهت رفع خصومت و دشمنے بنویسد و نگه دارد       📖 مفاتیح الحاجات ۱۹۸ @Rahee_saadat
🔆 قلبت را غنی کن و بخشنده باش 🔹تاجر ثروتمندی با غلام خود از قونیه به سفر شام رفتند تا بار بخرند و به شهر خود برگردند. 🔸مرد ثروتمند در راه که به کاروانسرایی می‌رفتند، به غلام خود مبلغ کمی پول می‌داد تا غذا بخرد و خودش به غذاخوری کاروانسرا رفته و بهترین غذاها را میل می‌کرد. 🔹غلام جز نان و ماست و یا پنیر، چیزی نمی‌توانست در راه بخرد و بخورد. 🔸چون به شهر شام رسیدند، بار حاضر نبود، پس تاجر و غلامش به کاروانسرا رفتند تا استراحت کنند. 🔹غلام فرصتی یافت تا در کاروانسرا کارگری کند و ۱۰ سکه طلا مزد گرفت. 🔸بار تاجر از راه رسید، بار را بستند و به قونیه برگشتند. 🔹در مسیر راه، راهزنان بار تاجر را به یغما بردند و هرچه در جیب تاجر بود از او گرفتند اما گمان نمی‌کردند غلام سکه‌ای داشته باشد، پس او را تفتیش نکردند و سکه دست غلام ماند. 🔸با التماس زیاد، ترحم کرده اسب‌ها را رها کردند تا تاجر و غلام در بیابان از گرسنگی نمیرند. 🔹یک هفته در راه بودند، به کاروانسرا رسیدند، غلام برای ارباب خود غذای گرم خرید و خود نان و پنیر خورد. 🔸تاجر پرسید: تو چرا غذای گرم نمی‌خوری؟ 🔹غلام گفت: من غلام هستم، به خوردن تکه نانی با پنیر عادت دارم و شکم من از من می‌پذیرد اما تو تاجری و عادت نداری، شکم تو نافرمان است و نمی‌پذیرد. 🔸تاجر به یاد بدی‌های خود و محبت غلام افتاد و گفت: غذای گرم را بردار، به من از "عفو، معرفت، قناعت و بخشندگی خودت هدیه کن" که بهترین هدیه تو به من است. 🔹من کنون فهمیدم که سخاوت به میزان ثروت و پول بستگی ندارد، مال بزرگ نمی‌خواهد بلکه قلب بزرگی می‌خواهد. 🔸آنانکه غنی هستند نمی‌بخشند آنانکه در خود احساس غنی‌بودن می‌کنند، می‌بخشند. 🔹من غنی بودم ولی در خود احساس غنی‌بودن نمی‌کردم و تو فقیری ولی احساس غنی‌بودن می‌کنی. @Rahee_saadat
انسان شناسی ۱۲۸.mp3
11.69M
۱۲۸ 💢 از نظر ما کلمه‌ی شعور، معنایی دارد، که وقتی آنرا در کسی نمی‌بینیم، او را فاقد شعور، یا دیوانه تشخیص می‌دهیم! ☜ اما این تشخیص ما، گاهی دقیقاً مخالف تشخیص خداست! 💢 گاهی خداوند کسی را بی‌شعور میداند که از نظر ما اتفاقا بسیار هم صاحب شعور است! @Rahee_saadat
🌟 امام حسن مجتبی علیه‌السلام : کسی که از خدا اطاعت کند، خدا همه را مطیع او قرار خواهد داد! ✦ خداوند منبع همه‌ی کمالات است! مثلاً منبع عزت، محبوبیت، اقتدار، محبت ... به منبع که وصل باشی، برای هیچ کمالی، آویزانِ این و آن نخواهی بود! ✦ اتصال به منبع را هدف بگیر! بقیه‌ی هدف‌ها، نزدیک و نزدیک و نزدیکتر می‌شوند. | طرح: استدیو "انسان تمام" | ▪️ویژه شهادت امام حسن مجتبی "علیه‌السلام" @Rahee_saadat
: روزی مشکلی برای مرحوم معزّی پیش آمد وخدمت آقای کشمیری رسیدیم، پرسید: ♨برای رفع مشکلم چه کنم فرمود⁉️ ⭅ روزی دو مرتبه بخوان ✖یکمرتبه بعد از نماز صبح ✖یکمرتبه اول شب بعد از نماز و فرمود بمدت ده روز بخوان نتیجه می‌گیری ان شالله ، پس از یک هفته به اتفاق حاج آقای معزّی خدمت آقای کشمیری رسیدیم آقای معزی گفت: 🔔. الحمدلله هنوز ده روز نشده حاجتم روا شد. 📗..مرحوم آیت الله کشمیری فرمود: این دعا آثار و برکات زیادی دارد و ادامه آن علاوه بر تقرب حضرت حق ، برکات دنیوی از جمله برآورده شدن حاجات دارد و مرحوم قاضی سفارش بسیار به خواندن آن می‌کرد. @Rahee_saadat
امام على عليه السلام: مَنِ اشتَغَلَ بِذِكرِ الناسِ قَطَعَهُ اللّهُ سبحانَهُ عَن ذِكرِهِ هر كه به ياد مردم سرگرم شود، خداوند سبحان او را از ياد خود جدا كند غررالحكم حدیث8234 @Rahee_saadat
✨﷽✨ 🔴آه جانکاه زاهد هنگام مرگ ✍زاهد وارسته ای در بصره سکونت داشت در بستر مرگ قرار گرفت، خویشانش بر بالین او نشسته و گریه می کردند. زاهد به پدرش رو کرد و گفت: چرا گریه می کنی؟ پدر گفت: چگونه گریه نکنم، وقتی فرزندی از دنیا برود، پشت پدر می شکند. زاهد به مادرش گفت: چرا گریه می کنی؟ مادر گفت: چگونه نگریم که امیدوار بودم در ایام پیری عصای دستم باشی و به من خدمت کنی، و در هنگام بیماری و مرگم در بالینم باشی. زاهد به همسرش گفت: چرا گریه می کنی؟ همسر گفت: چگونه گریه نکنم که با مرگ تو، فرزندانم یتیم و بی سرپرست می شوند. زاهد، فریاد زد آه! آه! شما هرکدام برای خود گریه می کنید، هیچ کس برای من نمی گرید، که بعد از مرگ بر من چه خواهد رسد و حالم چه خواهد شد؟ آیا دو سوالات فرشته نکیر و منکر را می دهم یا درمانده می شوم؟ هیچکس برای من نمی گرید که مرا تنها در لحد گور می گذارند، و از اعمال من می پرسند، این را گفت و آهی کشید و جان سپرد. 📚 منهاج الشارعین - منهج ۱۳، ص۵۹۳ @Rahee_saadat
✨﷽✨ 🌼با آن سن بالا، جدیت در عبادت داشتند! ✍مرحوم آیت الله قدیری می‌فرمودند:وقتی حضرت امام در ماه مبارک رمضان در فصل گرمایِ نجف اشرف، برای نماز جماعت ظهر و عصر با زبان روزه به مدرسه مرحوم آیت الله بروجردی(ره) تشریف می‌آوردند، اول هشت رکعت، نوافلِ ظهر را می‌خواندند و بعد نماز ظهر را با اذان و اقامه نسبتاً طولانی می‌خواندند و بعد از تعقیبات نماز ظهر، هشت رکعت نوافل عصر را می‌خواندند و بعد نماز عصر را با اذان و اقامه، مانند نماز ظهر می‌خواندند و بعد از تعقیبات، تشریف می‌بردند. این کار در آن سن و هوای گرم و آن حال روزه، کار آسانی نبود که حتی جوان‌ها موفق به آن بشوند، اما امام، با اقبال تمام این گونه جدیت در عبادت داشتند! 📚سیره فرزانگان، عبدالحسن بزرگمهرنیا، نشر سامان دانش، به نقل از:برداشت‌هایی از سیره امام خمینی، ج ۳، ص ۱۱-۱۰، نشر عروج @Rahee_saadat