🔴 محاکمه ترامپ ۲۳ مرداد آغاز می‌شود 🔹 قاضی دادگاه میامی اعلام کرد که جلسات دادگاه ترامپ در پرونده اسناد محرمانه ۲۳ مرداد آغاز خواهد شد و به مدت دو هفته ادامه خواهد داشت. ✍️ پیام ویژه ای در عدد ۲۳ برای ما ایرانی ها نهفته است . ┄┅┅❅❁❅┅┅┄ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 💠بچه حزب اللهی «ضد اسلام آمریکایی🇺🇸» 🏳 متفاوت در درج خبر وتحلیل 🇮🇷 @BACHE_HEZBOLLAHI

ترامپ: جنگ اوکراین فرصتی برای اختلاس و دزدی است و به همین دلیل ادامه دارد و اگر او کاری به این اختلاس نداشته باشد، با او کاری نخواهند داشت... ⚠️ خطر جنگ جهانی واقعیست و نزدیک ✍️ ترامپ باز میگردد توجه : ترامپ همان دجال ضد مسیح یا امام زمان دروغین  است . اگر دقت به سخنانش کنید ، می گوید :  《 جنگ جهانی سوم نزدیک است و من صلح می خواهم ، من می خواهم به این جنگ پایان دهم ! 》 این نشان می دهد که می خواهد پس از جنگ جهانی ، نقش منجی دروغین را بازی کند ! و او همچون اربابش فریبنده ای است بزرگ #ترامپ باز میگردد #پیش بینی ┄┅┅❅❁❅┅┅┄ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌💠بچه حزب اللهی «ضد اسلام آمریکایی🇺🇸» 🏳 متفاوت در درج خبر وتحلیل 🇮🇷 @BACHE_HEZBOLLAHI

⚘️همرزم گمنام حاج قاسم که وقتی معاون سیاسی وزیر کشور شد، آتش به خرمن رسانه های معاند انداخت، حالا مغضوب گروهی از مجلسی ها شده! چرا؟ چون شجاعانه جلوی تخلفات احتمالی برخی نماینده ها در انتخابات امسال مجلس وایستاده، فقط همین!! آقایان مجلسی، این تذهبون ؟ 💠بچه حزب اللهی «ضد اسلام آمریکایی🇺🇸» 🏳 متفاوت در درج خبر وتحلیل 🇮🇷 @BACHE_HEZBOLLAHI

🎥 گوشه ای از دیپلماسی عزتمندانه ظریف 🔹اخیرا ظریف با انتشار پستی در صفحه شخصی اش واقع بینی در عرصه دیپلماسی را چاره حل مشکلات کشور دانسته است! فیلم پیش رو گوشه ای از نمایش دیپلماسی واقع گرایانه و عزتمندانه محمدجواد ظریف در مقابل بیگانگان و دشمنان مردم ایران می باشد 💠بچه حزب اللهی «ضد اسلام آمریکایی🇺🇸» 🏳 متفاوت در درج خبر وتحلیل 🇮🇷 @BACHE_HEZBOLLAHI

⚘️زمانیکه شیپور جنگ نواخته شود شناختن مرد از نامرد اسان میشود ⚘️ (شهید مصطفی چمران ) 🔸‏پاوه، مقر سپاه پاسداران، مرداد ۵۸ تیمسار فلاحی، #مصطفی_چمران و عباس آقازمانی (ابوشریف) در حال گفتگو و بررسی اوضاع شهر 💠بچه حزب اللهی «ضد اسلام آمریکایی🇺🇸» 🏳 متفاوت در درج خبر وتحلیل 🇮🇷 @BACHE_HEZBOLLAHI

قسمت ششم: میهمان قبر! پنج شنبه شب ۲۵ خرداد ۱۴۰۲ به اتفاق خانواده رفتیم و فیلم سینمایی مصلحت را در پردیس سینمایی ملت دیدیم. فیلمی بسیار خوب بود و ای کاش سالانه ۳۰ تا ۴۰ از این فیلم ها ساخته می شد. وقتی به خانه رسیدیم ساعت ۲:۱۵ دقیقه بود یعنی ۴۶ دقیقه تا اذان. بیدار ماندم که خواب نمانم. قسمت پنجم را بعد از نماز نوشتم. بی خواب شده بودم. شال و کلاه کردم به سوی ابن بابویه و بعد از آن بهشت زهرا سلام الله علیها. از زیرگذر رد شدم. الله اکبر. چند هتکار آن طرف جاده باقرشهر پر از قبر بود و اتفاقا آباد شده بود و دختران از تغذیه استخوان های اموات جان گرفته و قد کشیده بودند. بر سر مزار همسایه رفتم. هنوز سنگی در کار نبود اما گویا روز قبل عده ای آمده بودند و گل پرپر کرده بودند. اطراف هنوز جای چادرها و داربست های اموات تازه گذشته بود. لحظه متوجه طلوع خورشید شدم که از پشت رشته کوه های البرز در می آمد. حاله ای از ابر دور کوه عظیم دماوند بود و سپیدی آن چشم نواز بود. طبق معمول دستم به سمت گوشی رفت و مستندسازی کردم. کنار قبر روی کارتنی نشستم و سوره یس را شروع کردم. تمام شد. سه بار با انگشت به روی خاک کوبیدم و گفتم بزرگوار خوب ما را اسیر خود کرده ای. بلافاصله جواب داد: درد اسارت نکشیده ای برادر. گفتم شما؟؟ گفتم منم داخل قبر بیا. سریع بلند شدم که محل را ترک کنم. سمت چپ یک سگ سفید در حال دویدن بود. سمت راست هم تعدادی کلاغ شلوغ کرده بودند. ناگهان همه جا ساکت شد. به نزدیکی خودرو رسیدم. قفل مرکزی از کار افتاده بود. در خودرو باز نمی شد. به پشت سرم نگاه کردم دیدم یک انبار مانندی آنجاست. در زنگ زده دارد. جلوی آن یک شیر آب و یک گالن آبی بود. احساس کردم میتوانم یک وسیله ای پیدا کنم و در خودرو را بازگشایی نمایم. همان تکنیک مرسوم! داخل انبار رفتم یک اتاق ۶ متری بود و تاریک. کلید را زدم ولی برق روشن نشد. جلوتر رفتم یک در دیگر بود که بسته بود‌. با نور گوشی نگاه کردم دیدم در یک چفت قدیمی دارد ولی قفل ندارد. در راه باز کردم دیدم یک راه پله قدیمی بمانند آب انبارهای سابق است. بوی شدید نم به مشام می رسید. چراغ قوه گوشی راروشن کردم که ببینم چه هست آنجا. دستم‌ را به دیوار گرفتم چیزی زیر آن وول زد وترسیدم و دستم را کشیدم. مارمولک بود. انتهای راه پله یک چیزی مانندسرداب بودترسیدم و برگشتم. احساس کردم یک مقبره خانوادگی است ولی در این قطعه تازه تاسیس؟ برگشتم سمت خودرو این بار در خودرو باز شد و سوار شدم. اما حس کنجکاوی اجازه نداد حرکت کنم. هوا کمی روشن شده بود‌. دو مرتبه به سمت راه پله رفتم. با نور گوشی تا پایین راه پله رفتم. پله های بسیار بلند با موزائیک های قدیمی نارنجی و دیوارهای آجری. حدود سی پله به پایین رفتم. احساس تنگی نفس کردم. خواستم برگردم دیدم یک هوای خنکی وزیدن گرفت‌. چند پله دیگر رفتم و وارد یک سرداب شدم. تمام سقف و کف و دیوارها از ساروج بود. جلوتر رفتم دیدم یک در چوبی است که از زیر آن نور می آید. سرداب حدود ۴ متر بود و ناچار بودم کمی سرم را خم کنم. در چوبی را هل دادم ولی باز نشد. یک تنه محکم زدم و باز شد. یک اتاق حدود ۱۲ متری با دیوارها و سقف گچی و کف خاک بود. همین. اتاق با یک مهتابی قدیمی ۴۰ وات روشن شده بود‌. دیدم خبری نیست. آمدم برگردم دیدم خبری از در چوبی نیست. الله اکبر. در یک اتاق بدون در و پنجره محبوس شده بودم! گوشی تلفن همراه را دیدم که شبکه ها از دسترس خارجند. سقف اتاق بلند بود یعنی حدود ۴ متر. شروع کردم به تقه زدن به دیوارها که متوجه شدم کجا پوک است که با مشت و لگد آن را بشکنم. دیوارها مانند سنگ بود و هیچ انعکاسی نداشت. یک لحظه جز خدا کسی را حاظر ندیدم. اوج تنهایی و بی کسی و بیچارگی بود. ناگهان شعری به ذهنم آمد. بیا نگار آشنا، شب غمم سحر نما، مرا به نوکری خود، شها تو مفتخر نما و....چند لحظه بعد دیدم همسایه آمده است. با لباسی شبیه سربازان صفر ولی بسیار خاکی و صورتی سفید و رنگ پریده. چیزی در شرایط عادی باید می ترسیدم برای من تبدیل به فرشته نجات شده بود. تعارف کرد که بشینم. یک پارچ آب یخ و یک سبد آلبالوی رسمی مقابل من گذاشت و تعارف کرد. هر دو به هم و به وسایل پذیرایی خیره شده بودیم. سکوتی سنگین و عجیب. من اراده کلام نداشتم و گویا او هم نداشت. ناگهان چشمم را بستم و برای حاج شیخ عبدالعلی (روحانی مظلوم و صاحب نفس زکیه) فاتحه ای خواندم. حالا هر سه نفر کنار هم نشسته بودیم. او برای هر دوی ما یک لیوان آب خنک ریخت و ما نوشیدیم. زبانم باز شد. پرسیدم چه شد همسایه؟ همسایه هم که پس از نوشیدن آب زبان باز کرده بود گفت تا خودت نباشی نمی فهمی چه شد. شیخ عبدالعلی دیگر نبود. گفتم هر چه می توانی بگو. گفت آنچه هست علی است. همه چیز دست علی است. همه کار علی است. فقط او را می بینی. رئیس اوست. همه کاره اوست. اول و آخر خود اوست ادامه دارد ⚘️⚘️ @BACHE_HEZBOLLAHI

🔴دستگیری سرشبکه منافقین در گلستان و مازندران 📌 سرشبکه منافقین و عامل اصلی جذب گروهک منافقین در استان‌های گلستان و مازندران دستگیر شدند 🔹اطلاعیه معاونت روابط عمومی و تبلیغات سپاه نینوا بدین شرح است: در پی اشراف اطلاعاتی پاسداران گمنام سازمان اطلاعات سپاه نینوا استان گلستان بر روی تحرکات و فعالیت‌های عناصر خودفروخته منافقین در داخل کشور، عامل اصلی شبکه جذب گروهک منحوس منافقین در استان‌های گلستان و مازندران دستگیر شد. 🔸پاسداران گمنام سازمان اطلاعات سپاه نینوا بر اساس عمل به رسالت ذاتی خود لحظه‌ای از رصد و اشراف اطلاعاتی دقیق غافل نشده و با تمام توان مبارزه با عناصر ضد انقلاب را ادامه خواهند داد. 🔹ستاد خبری سازمان اطلاعات سپاه نینوا به منظور کنترل و کاهش ناامنی از طریق شماره ۱۱۴ آماده دریافت هر گونه گزارش و موارد مشکوک است. ✅ #این_مکتب_سلیمانیست 💠بچه حزب اللهی «ضد اسلام آمریکایی🇺🇸» 🏳 متفاوت در درج خبر وتحلیل 🇮🇷 @BACHE_HEZBOLLAHI

گونی به نوبت #گروهک_منافقین #آلبانی_نشین‌ها حدس میزنید محتویات بعدی گونی چیست یا کیست؟ مصی ؟ مصی در اولویت نیست چون به تنهایی به تمام اپوزسیون گند زده و نحس بوده و هر جا پا گذشته باعث نابودی آنجا شده و چون پول پرست است نمی تواند باند و دسته ای مضر برای مملکت ایجاد کند. پس فعلا خارج از گونی است. شازده ؟ رضا پهلوی هم که سالهاست توی گونی است و از خودمونه بخاطر اینکه مایه خنده و بی آبرویی تمام اپوزسیون هست. تجزیه طلبان ؟ گونی برای اینها حیف است. اینها خاک انداز و سطل آشغال لازم اند چون بنا است بترکند و منفجر شوند. ... پس مونده امثال علی کریمی که گونی انتظارشان را می کشد .. علی کریمی که صفحه توئیتر اش را اجاره داده بود سر پل تمام رابطین اصلی آشوب ها است و حضور اش در گونی باعث میشود نخ خیلی ها کشیده شود. از جمله اصلاح طلبان داخلی که به او خط می دادند. پس اگر ما کریمی را داخل گونی نکنیم ممکن است اربابانش کلکش را بکنند که اطلاعاتش لو نرود وگرنه مابقی که سر تا پا پشت و رویشان معلوم است. 💠بچه حزب اللهی «ضد اسلام آمریکایی🇺🇸» 🏳 متفاوت در درج خبر وتحلیل 🇮🇷 @BACHE_HEZBOLLAHI

🔴دستگیری سرشبکه منافقین در گلستان و مازندران 📌 سرشبکه منافقین و عامل اصلی جذب گروهک منافقین در استان‌های گلستان و مازندران دستگیر شدند 🔹اطلاعیه معاونت روابط عمومی و تبلیغات سپاه نینوا بدین شرح است: در پی اشراف اطلاعاتی پاسداران گمنام سازمان اطلاعات سپاه نینوا استان گلستان بر روی تحرکات و فعالیت‌های عناصر خودفروخته منافقین در داخل کشور، عامل اصلی شبکه جذب گروهک منحوس منافقین در استان‌های گلستان و مازندران دستگیر شد. 🔸پاسداران گمنام سازمان اطلاعات سپاه نینوا بر اساس عمل به رسالت ذاتی خود لحظه‌ای از رصد و اشراف اطلاعاتی دقیق غافل نشده و با تمام توان مبارزه با عناصر ضد انقلاب را ادامه خواهند داد. 🔹ستاد خبری سازمان اطلاعات سپاه نینوا به منظور کنترل و کاهش ناامنی از طریق شماره ۱۱۴ آماده دریافت هر گونه گزارش و موارد مشکوک است. ✅ #این_مکتب_سلیمانیست ✅ #این_مکتب_انقلاب_است 💠بچه حزب اللهی «ضد اسلام آمریکایی🇺🇸» 🏳 متفاوت در درج خبر وتحلیل 🇮🇷 @BACHE_HEZBOLLAHI

ابتدا توییت را بخوانید👆🏻 بقین بدانید این رفتار شنیع از هر جریانی جز #لیدرهای #شورش_فواحش سر میزند اصلاحاتچی ها یقه می دریدند! اما می بینید که‌ امروز چطور در سکوتی بیشرمانه فرو رفته اند! 💠بچه حزب اللهی «ضد اسلام آمریکایی🇺🇸» 🏳 متفاوت در درج خبر وتحلیل 🇮🇷 @BACHE_HEZBOLLAHI

🔴 ساعاتی قبل آتشفشان مایون فلیپین فعال شد #انقلاب آتشفشانها 💠بچه حزب اللهی «ضد اسلام آمریکایی🇺🇸» 🏳 متفاوت در درج خبر وتحلیل 🇮🇷 @BACHE_HEZBOLLAHI

ظهور یک آتشفشان در سواحل نیجریه! اندک زمانی باقی مانده .... ⌛️ #انقلاب آتشفشان 💠بچه حزب اللهی «ضد اسلام آمریکایی🇺🇸» 🏳 متفاوت در درج خبر وتحلیل 🇮🇷 @BACHE_HEZBOLLAHI

🔴 انفجار مهیب در پاریس 🔹 یک انفجار مهیب در منطقه 5 شهر پاریس پایتخت فرانسه اتفاق افتاد که منجر به آتش سوزی در چند ساختمان شد. 💠بچه حزب اللهی «ضد اسلام آمریکایی🇺🇸» 🏳 متفاوت در درج خبر وتحلیل 🇮🇷 @BACHE_HEZBOLLAHI

🔴 کلیپ واضح و جدید از شی عجیب و ناشناخته در آسمان شهر میانه ✅ گویا پروژه بلوبیم در ایران هم استارت خورده و مردم میانه را نگران کرده؛ تنها راه مقابله با این پروژهٔ شوم حدیث خوانی و آگاهی است 🌕 اگر در آینده شب هنگام در آسمان ایران چهره های نورانی را دیدید یا در روز ابری شبیه به اسب امام حسین علیه السلام و یا هر تصویر دیگری از سفینه فضایی یا آیه قرآن و.. شگفت زده نشوید وحشت هم نکنید چون همه این تصاویر سه بعدی ساخت پرتوهای نور آبی و تکنولوژی هست ✅ قرار است در آینده شما مرتب ورود سفینه های ساختگی از تکنولوژی را به چشم خود ببینید و بعد خبر حمله فرازمینی ها را بالای سر دنیا و کشورها بشنوید و رسانه‌ها مثل داستان کرونا رعب و وحشت ایجاد کنند از حمله فرازمینی‌ها؛ چیزی که دیگر خودتان با چشم دیدید کاملاً وحشت زدتان میکند و در کنار ترس شما قسمت‌هایی از کشورها را با جنگ افزارها و موشک‌های واقعی دوربرد با خاک یکسان کنند تا ترس شما بیشتر و بیشتر شود. ✍️ آنها به زمین بازمیگردند 💠بچه حزب اللهی «ضد اسلام آمریکایی🇺🇸» 🏳 متفاوت در درج خبر وتحلیل 🇮🇷 @BACHE_HEZBOLLAHI

🔴 آتشفشان نوادا دل رویز کلمبیا فعال شد ۲۰ ژوئن #انقلاب آتشفشانها 💠بچه حزب اللهی «ضد اسلام آمریکایی🇺🇸» 🏳 متفاوت در درج خبر وتحلیل 🇮🇷 @BACHE_HEZBOLLAHI

🚫سعید حجاریان و عباس عبدی گزارشی مشترک به محمد خاتمی - موتور محرکه و پیشران جامعه مدنی، رکن چهارم دموکراسی یعنی مطبوعات و رسانه ها هستند. سرمایه گذاری عظیم در این عرصه با کمک مرحوم هاشمی در سالهای ابتدایی دهه ۷۰ باعث خلق پدیده شگفتی ساز دوم خرداد ۷۶ گردید. 🔥 نسل اول نیروی انسانی تخصصی و کارآزموده به جهت جاه طلبی ها و افزون خواهی ها، به کشورهای توسعه یافته مهاجرت کرده و بدنه اصلی رسانه های فارسی زبان بین المللی را تشکیل داده اند. 🔥 نسل دوم بدنه رسانه ای اصلاح طلب بیش از آنکه دغدغه های حرفه ای و صنفی داشته باشند، دچار بحران های اروتیک و جنسی بوده و هرازگاهی به دلیل افراط در این موضوع مسئله دار میشوند. ⚘️ این فضا باعث شده است نیروهای جوان و با انگیزه حریف، میدان دار شکل دهی به افکارعمومی در حوزه داخل شوند و روایت های خود را به کرسی بنشانند و این یعنی بر باد رفتن زحمات مرحوم هاشمی، استاد ملکیان و جنابعالی. 🔥 لیدرهای رسانه ای و صاحب نظر اصلاح طلب نیز هر کدام درگیرموضوعات خاص جنسی شده اند. بعد آن اتفاق ناگوار برای دکتر نجفی، متاسفانه برخی دیگر نیز دچار حاشیه های خطرناکی شده اند و اگر عزم دولت فعلی برای پروژه امیدآفرینی نبود، قطعا سوژه های جذابی را در اختیار اردوگاه مخالفان قرار میدادند. مثلا آقای سید رضا ص.ا با چند نفر از دانشجویان سابق خود دارای رابطه بوده و متاسفانه همسر وی از این موضوع مطلع شده و تهدید به افشاگری کرده است 🔥در کل استفاده از محرک‌ها و جاذبه های جنسی قرار بود تاکتیک ما برای منزوی سازی حریف باشد اما شوربختانه بلای جان ژنرال ها و پیاده نظام رسانه ای ما شده است.

💢💢💢ایمن منصور ابو عطیه فرمانده میدانی گردان های قسام و پسر بزرگش عطیه در تیراندازی در شمال نوار غزه به شهادت رسیدند 💠بچه حزب اللهی «ضد اسلام آمریکایی🇺🇸» 🏳 متفاوت در درج خبر وتحلیل 🇮🇷 @BACHE_HEZBOLLAHI

🚩ساعت به وقت آخرالزمان دوباره تحولات جهان سرعت گرفت اما در خفا . تحرکات نظامی برخی کشورها هم که بازهم در خفا در حال انجام هست خبر از اتفاق مهمی میده .. 💠بچه حزب اللهی «ضد اسلام آمریکایی🇺🇸» 🏳 متفاوت در درج خبر وتحلیل 🇮🇷 @BACHE_HEZBOLLAHI

فوری/ انفجار شدید در انبار مواد شیمیایی ارتش اسرائیل در هرتزلیا؛ آمبولانس‌ها به محل اعزام شدند. 🔹 پلیس و اکیپ های امدادی از مردم منطقه انفجار می‌خواهند از ترس پخش شدن سم در هوا در خانه‌های خود بمانند و پنجره ها را ببندند. 💠بچه حزب اللهی «ضد اسلام آمریکایی🇺🇸» 🏳 متفاوت در درج خبر وتحلیل 🇮🇷 @BACHE_HEZBOLLAHI

🔴 این یک رزمایش نیست❗️ 🔻طی چند روز گذشته، ویدئوهایی در شبکه‌های اجتماعی مختلف، عمدتاً در توییتر، منتشر شده است که نشان می‌دهد تجهیزات نظامی، وسایل نقلیه، هواپیما و سایر تجهیزات آمریکا در حال حرکت در چندین شهر آمریکا هستند. 🔻این ویدیوهای عجیب مردم آمریکا را نگران کرده. یکی از کاربران اظهار داشت که چنین حرکتی در 27 ایالت آمریکا و همچنین در تعدادی از ایالت های کانادا مشاهده شده است. یکی از روزنامه نگاران نوشت: 🔻 لازم به یادآوری است که آنها نیز پس از اعلام شروع ریست بزرگ قصد خود را برای راه اندازی یک کارزار نظامی در مقیاس بزرگ اعلام کردند. به گفته مجمع جهانی اقتصاد، ما اکنون به لحظه حساسی در تاریخ رسیده ایم و الیتها در حال آماده شدن برای راه اندازی یک کارزار نظامی گسترده برای سوق دادن بشریت به سمت بحران های شدیدتر هستند." 🔻شایان ذکر است که رسانه ها به مردم اطمینان می دهند که جای نگرانی نیست، اما یکی از منابع نظامی ناشناس گفته است که این یک رزمایش نیست ! ⭕️🖊منو یاد فیلم گرینلند میندازه 🥷 💠بچه حزب اللهی «ضد اسلام آمریکایی🇺🇸» 🏳 متفاوت در درج خبر وتحلیل 🇮🇷 @BACHE_HEZBOLLAHI

مارک زاکربرگ (صاحب اینستا) و ایلان ماسک (صاحب توییتر) قراره برن تو قفس و یه فایت باهم داشته باشن در vegas octagon قرار شده 4 جولای برن تو قفس 😂 💠بچه حزب اللهی «ضد اسلام آمریکایی🇺🇸» 🏳 متفاوت در درج خبر وتحلیل 🇮🇷 @BACHE_HEZBOLLAHI

قسمت هفتم:کشتی نجات! چند دقیقه ای گذشت. گویا به خودآگاهی رسیده بودم که من که هستم و اینجا کجاست و کسی که راحت با او سخن می گویم نزدیک به ۱۰ روز است که از دنیا رفته است. آنچه در ذهن من می گذشت رابطه مستقیمی داشت با وضعیت فردی که مقابل من بر زمین روی خاک نشسته بود. گفتم چرا چهرت اینقدر خسته و رنگ پریده است؟گفت گرسنه هستم. گفتم مگر به غذا احتیاج داری؟گفت بله احتیاج دارم. یک زمانی می گذرد اینجا غذا می آورند اما من از ترس اینکه شکمم برتکد می ترسم غذا بخورم. گفتم چه کسی غذا می آورد؟ چه غذایی می آورد؟ گفت برای هیئتی ها غذا می آورند. سر و صدایی برپا می شود که نگو. اما من خجالت می کشم بروم جلو و از طرفی چون مدتی است که معده ام خالی می ترسم غذا بخورم.گفتم چه کسی برای هیئتی ها غذا می آورد؟ گفت کباب می آورند. عجب عطر و بویی دارد! در اینجا آنقدر گرسنه بودم که احساس کردم من نیز هفته ها لب به طعام نزده ام. گفت تو می خواهی بروی آنجا؟ گفتم کجا؟گفت آنجایی که غذا می آورند. گفتم آری بسیار گرسنه ام. گفت برو به سمت وادی السلام. گفتم کدام وادی السلام؟ گفت یک وادی السلام بیشتر نداریم. همانجا برو.گفتم از کدام طرف بروم. گفت از سمت همان سوره یس که خواندی!!گفتم آقای ... چه می گویی؟ یعنی چه؟گفت برو اینجا نمان تا خفه نشدی؟ گفتم نه من دارم نفس می کشم. گفت برو داری خفه می شوی اما متوجه نیستی؟گفتم چرا باید خفه شوم اینجا اکسیژن وجود دارد. گفت برو گره من را باز کن که من بتوانم غذا بخورم. گفتم الان راحتم بگذار بمانم با هم صحبت کنیم.ناگهان بلند شد و محکم کشیده ای به من زد!از جای خود پریدم. دیدم روی تخت اورژانس خوابیده ام و پرستار اورژانس به من سیلی می زند و چیزی روی بینی ام قرار داده است. گفت بهوش آمد، دیگری گفت اکسیژنش آمده روی ۷۰، گفت یک کپسول دیگر بیاور، فعلا اینها را می شنیدم ولی چشمانم چیزی نمی دید و شروع به سرفه نمودم. چند دقیقه ای گذشت تا متوجه شدم که هستم و کجا هستم. حدود سه دقیقه حتی خودم را هم فراموش کرده بودم فقط احساس می کردم یک وجودی هستم که در حال حس وجودی بزرگ و عظیم هستم. حس عجیبی بود‌. دقایقی که انسان جز وجود خدا هیچ چیز را حس نمی کند. حتی خودش را حس نمی کند. پرستار گفت اکسیژن آمده روی ۹۰ با موبایلش تماس بگیرید. گفت رمز داره چه کنم؟ گفت از خودش بپرس ببین جواب می دهد. من دست راستم را چند سانتیمتر آوردم بالا و تکانی دادم.گفت تو استراحت کن. چشم بستم و باز کردم. دیدم در یک اتاق تنها هستم، اتاق احیا بود و لوازم خاص پزشکی دور و برم بود. ساعت اتاق را نگاه کردم ۱۱:۳۰ بود. به یاد آوردم ساعت ۵:۳۰ به بهشت زهرا سلام الله علیها آمده بودم. یک ساعتی آنجا بودم. به یاد آوردم صدای قبر و انبار و راه پله و سرداب و ... اما چه شد که کارم به اورژانس و بیمارستان رسید؟ چه کسی من را دیده بود؟ یک خانم وارد اتاق شد. متوجه نشدم پرستار است یا دکتر. عطر تندی زده بود. روپوش سفید به تن داشت ولی حجاب نداشت.من گفتم یاالله یالله که متوجه شود من او را می بینم. گفت: خوبه مزه هم می ریزی! روی دستم آنژیوکت و سرم وصل بود و یک چیزی شبیه ماسک پلاستیکی روی دهان و بینی ام بود.دو نفر دیگر وارد اتاق شدند و مانیتور را نگاه کردند و گفتند برش دارید اوکی هست.ماسک را از روی صورتم برداشتند.یک آقایی آمد جلو و گفت خوبی؟ گفتم الحمدلله. چه شده؟گفت خدا بهت رحم کرد. اینها قبرهای سه طبقه است ولی بیشتر گود می کنند. اگر تورا ندیده بودند که در قبر سقوط کردی حتما گاز تو را خفه می کرد!گفتم من در قبر سقوط کردم؟ گفت بله مثل اینکه هوا تاریک بود و ندیدی یک متکدی که آن اطراف پرسه می زد تو را دیده بود و داد و بیداد کرد تا یکی از ماموران سازمان تو را دید و به اورژانس زنگ زد و چند نفری تو را بالا آوردند. گفتم اصلا یادم نمی آید که در قبر سقوط کرده باشم. گفت طبیعی است بهت شوک وارد شده مثل تصادفات رانندگی که ۹۰ درصد تصادف را در روزهای اول به یاد نمی آوردند! گفتم تا کی باید اینجا باشم؟گفتند مشکل چندانی نداری، بدنت ورزیده بوده و فقط به بافت نرم آسیب وارد شده. گفتند شماره یک نفر از نزدیکانت را بده تا تماس بگیریم.گفتم نه نگران می شوند. خودم تماس می گیرم. گفت بهتر. تلفنش را بیاورید. ساعت ۱۶ مرخص شدم و ساعت ۱۶:۵۰ منزل بودم. یکی دو ساعتی گذشت تا توانستم قسمت ششم‌ را بنویسم. بلافاصله تمام آنچه در بیهوشی دیده بودم را مکتوب کردم. دو چیز برایم عبرت آموز بود.یک بار که احساس خفگی زیر زمین کرده بودم شعر بیا نگار آشنا را خواندم و بار دیگر موضوع غذا و هیئت بود. به یقین رسیدم آنچه نجات بخش است حب الحسین است. هر چند قبل از این ادعا می کردم به یقین رسیده بودم اما معنای یقین را نمی دانستم. فی الحال با گوشت و پوست خود فهمیدم فقط کسانی که در دستگاه امام حسین علیه السلام هستند اهل نجاتند‌. بدون شک. ادامه دارد... @BACHE_HEZBOLLAHI