eitaa logo
بچه محل(محله ی مهربانی کلاک_احمدیه)
486 دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
4.1هزار ویدیو
141 فایل
بچه محل های کلاک واحمدیه
مشاهده در ایتا
دانلود
چرایی تمجید رهبری از دولت سیزدهم 🔺این نکات بسیار مهم از زبان رهبر انقلاب صادر شدهاست ┏━━ °•🖌•°━━┓ @bache_mahal ┗━━ °•🖌•°━━┛
13.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دوربین مخفی | یکی از ایرانیان ساکن لس آنجلس میره از ایرانی‌های اونجا یک دلار قرض میخواد ؛ همه‌شون فرار میکنن حالا همین کار رو توی اربعین آزمایش کردن.... ✅جالبه بدونیم که بعضی از همون همفکرهای ایرانی های لس آنجلسی به این زائران امام حسین میگن پولتونو بجای زیارت بدین به فقیر بعد ببینین حاضر نیستن حتی یک دلار کمک کنن به هم وطنیشون در یک کشور غریب و ببینین چطوری ایرانی ها و عراقی های زائر امام حسین چطور در کنار خرج برای زیارت به فقیر و ندار هم کمک میکنن☺️ روشنفکرواقعی همون زائر امام حسینه نه شماهای پر ادعای توخالی😝 @bache_mahal
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اونایی که میگن طرفداران ززا دنبال لخت شدن نیستن اینا رو ببینن. 😐😐 @bache_mahal
این حرفا رو داره کسی میزنه که به آتش زننده قرآن میگه مومن و به شهید غیرت گفته بود نفله !! همینقدر کثیف @bache_mahal
هدایت شده از خبرگزاری بسیج البرز
14.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📽فیلم/ 🏴 گزارش خبرنگار افتخاری بسیج البرز، مصاحبه پدر شهید دفاع مقدس مجید قربانپور در راهپیمایی جاماندگان اربعین حسینی 🌐 @basijalborz_irankochak
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از حافظین نیوز
✳️ هشت روز مانده به اربعین سال ۹۳ ساعت یازده شب بود که مجید سراسیمه آمد خانه: «وسایلم را جمع کنید که عازم کربلا هستم.» گفتم: «زودتر می گفتی که به چند تا از فامیل و آشنا خبر می دادیم.» عجله داشت و رفقایش داخل ماشین منتظرش بودند. 🔸 چه رفقـایی و چه سفر اربعیـنی! تا برسند مرز مهران، صدای آهنگ و بگو بخندشان بلند بود؛ گویا کارناوال شادی راه انداخته بودند. 🔹 مجید اولین بار که رفت داخل حرم حضرت علی (ع) کمی تغییر کرد و کم حرف شد. هر بار هم که می رفت حرم، دیر برمی گشت؛ آنهم با چشم های قرمز. رفقا مانده بودند که این خود مجید است یا نقش بازی جدیدش. 🔸 پیاده روی که شروع شد، مجید غرق در خودش بود. نه می گفت و نه می خندید. پایش که رسید بین الحرمین، از درون شکست. دیگر دست خودش نبود. ذکـر لبـش یا حسـین یا حسـین بود و مشغول اشـک و نـالـه. 🔹 وقتی می خواستند برگردند، به صمیمی ترین دوستش گفت: «توی این چند روز از امـام حسین ع خواستم که آدمم کند. اگر آدمم کند دیگر هیچ چیز نمی خواهم.» 🌹 او حـرّی دیگر شده بود. فاصله بین توبه و شهادتش ۱۳ ماه بیشتر نبود. 📚 برگرفته از کتاب " مجید بربری " بقلم کبری خدابخش 💠صبح صادق مهدوی 🇮🇷@Sobhesadegh_ir ┄┅═✧❀💠❀✧═┅┄
سلام این بنده خدا ازدیروز که برا پیاده روی اربعین رفته کرج دیگه برنگشته بیزحمت بزارتوگروه های کرج ببین کسی خبرنداره ازش. اسمش نجیب جلومسجدکوهک سوارشده