دیگه از امشب میخوام همه برید توی مسجد و درحال نماز بخوابید😁😍

#ماه_عاشقی #زیارت عاشورا کربلایی‌علی فانی ᘜ⋆⃟݊🖤•✿ꕥ⊰••""••━━━•─ @bache_shiee_nojavan ‎‎‌‌‎‎‎‌‌‎‎‌‌‎─•━━━••""••⊱ꕥ✿•ᘜ⋆⃟݊🖤

آهوی دشت پاییز، ببین چه ناز و زیباست! بیا بسازش حالا! با کارتن و مقوا، با ماژیک و رنگ و کاج و هرچی که دلت خواست! 😍 #زنگ_تفریح 🧶 #کاردستی ᘜ⋆⃟݊🖤•✿ꕥ⊰••""••━━━•─ @bache_shiee_nojavan ‎‎‌‌‎‎‎‌‌‎‎‌‌‎─•━━━••""••⊱ꕥ✿•ᘜ⋆⃟݊🖤

بفرمایید قلب گوگولے❤️🥺 #زنگ_تفریح 🌱 #کاردستی ᘜ⋆⃟݊🖤•✿ꕥ⊰••""••━━━•─ @bache_shiee_nojavan ‎‎‌‌‎‎‎‌‌‎‎‌‌‎─•━━━••""••⊱ꕥ✿•ᘜ⋆⃟݊🖤

دارم هوای موکب و مشایه🌱❣💕 ریتم آهنگ جوریه که دلت بی تاب میشه روزیتون باشه اربعین ، کربلا #انیمیشن ❤️‍🔥 #اربعین ᘜ⋆⃟݊🖤•✿ꕥ⊰••""••━━━•─ @bache_shiee_nojavan ‎‎‌‌‎‎‎‌‌‎‎‌‌‎─•━━━••""••⊱ꕥ✿•ᘜ⋆⃟݊🖤

میدونستے🧐😎 🌸 | پنج سالگی به امامت رسیدنـــــــ 🌱 | تو ےِشهر کوفه حکومت میکننــــــ 🌸 | اولین نفر بعد ظهور ،حضرت عیسے پشت سرشون نماز میخونـنــــــ 🌱 | زیارت آل یاسین مربوط به ایشونہ 🌸 | دعای عهدم مخصوصہ خودشونہ 🌱 ‌| توصیه کردن هِے دعاےِ فرج بخونیم 🌸 | توےِ مکہ ظهور میکننــــــ 🌱 | این جمعه هم نیومدنــــــــ😢😔 ✨ یا صاحب الزمان(عج)✨ #فرمانده 🌱 #امام_زمان ᘜ⋆⃟݊🖤•✿ꕥ⊰••""••━━━•─ @bache_shiee_nojavan ‎‎‌‌‎‎‎‌‌‎‎‌‌‎─•━━━••""••⊱ꕥ✿•ᘜ⋆⃟݊🖤

سیر🧄، یِک روز طَعنہ زَد بہ پیاز🧅 کہ تو مِسکین چِقَدر بَد بوئے🥵🤭 گُفت، اَز عِیبِ خویش بیےخَبَرے🤥 زان رَه اَز خَلق، عِیب میجوئے🙄🤥 گُفتَن اَز زِشت روئے دِگَران🥴 نَشَوَد باعِثِ نیکوروئے😪 #اهل_قلم ᘜ⋆⃟݊🖤•✿ꕥ⊰••""••━━━•─ @bache_shiee_nojavan ‎‎‌‌‎‎‎‌‌‎‎‌‌‎─•━━━••""••⊱ꕥ✿•ᘜ⋆⃟݊🖤

❌❌❌مسابقه میدونید شعر از کدوم شاعر هست؟ ضرب المثلی براش به فکرتون میرسه؟ @Hsah71admin

√ عصبانے شدے😡 √ داد میزنے🤬 √ خَشِن میشے👊 √ زورِت زیاد میشہ💪☠ √ میزنے به سیم آخر👹😤 √ اِے واے صبر کن ⛔️😒 √ تو تیم شیطون نرو😈 √ با شیطون دوست نشو😈😵 √ خشم یعنی 😡 √ رفاقت با شیطون😈🤝 √ خشم یعنی راحت ترین راه √ برای خالی شدن عصبانیت☠😨😡 √ یعنی آرامشہ الکی🥵 √ یعنی لبخند شیطون😈😈 √ یهو گولِ ش رو نخوریا👌🤌 #روباه_مکار 😈 ᘜ⋆⃟݊🖤•✿ꕥ⊰••""••━━━•─ @bache_shiee_nojavan ‎‎‌‌‎‎‎‌‌‎‎‌‌‎─•━━━••""••⊱ꕥ✿•ᘜ⋆⃟݊🖤

ا﷽ ❁━⊰✼❆🙋‍♂~🎙~🧕❆✼⊱━❁ 💠داستان حضرت موسی علیه السلام قسمت اول ✨✨✨✨✨✨✨ #داستان گوینده:معین الدینی داستان_حضرت_موسی_علیه‌السلام۱ ᘜ⋆⃟݊🖤•✿ꕥ⊰••""••━━━•─ @bache_shiee_nojavan ‎‎‌‌‎‎‎‌‌‎‎‌‌‎─•━━━••""••⊱ꕥ✿•ᘜ⋆⃟݊🖤

☘🌸☘🌸☘🌸 خَفَن و نکته سَنج 👇 ✨مردی با پسرش، به عنوان میهمان، بر علی - عليه‏السلام - وارد شدند. ✨ علی(ع) با اكرام و احترام بسيار آنها را در صدر مجلس نشانيد و خودش روبروی آنها نشست. موقع صرف غذا رسيد. غذا آوردند و صرف شد. ✨ بعد از غذا، قنبر غلام معروف علی(ع)، حوله‏ای و طشتی و ابريقی برای شستن دست آورد. ✨ علی (ع) آنها را از دست قنبر گرفت و جلو رفت تا دست میهمان را بشويد. میهمان خود را عقب كشيد و گفت: مگر چنين چيزی ممكن است كه من دست هايم را بگيرم و شما بشویيد. ✨ علی(ع) فرمود: برادر تو، از سَر تو است، از تو جدا نيست، می خواهد عهده دار خدمت تو بشود، در عوض خداوند به او پاداش خواهد داد، چرا می خواهی مانع كارثوابی بشوی؟" باز هم آن مرد امتناع كرد. ✨آخر علی(ع) او را قسم داد كه: من می خواهم به شرف خدمت برادر مؤمن نائل گردم، مانع كار من مشو. میهمان با حالت شرمندگی حاضر شد. ✨علی فرمود: خواهش می کنم دست خود را درست و كامل بشويی، همان طوری كه اگر قنبر می خواست دستت را بشويد می شستی، خجالت و تعارف را كنار بگذار. همين كه از شستن دست مهمان فارغ شد، ✨به پسر برومند خود محمد بن حنفيه گفت: دست پسر را تو بشوی. من كه پدر تو هستم دست پدر را شستم و تو دست پسر را بشوی. ✨ اگر پدر اين پسر در اينجا نمی بود و تنها خود اين پسر میهمان ما بود من خودم دستش را می شستم، ✨ اما خداوند دوست دارد آنجا كه پدر و پسری هر دو حاضرند، بين آنها در احترامات فرق گذاشته شود.  ✨محمد به امر پدر برخاست و دست پسر میهمان را شست. 😎😎😎 #قصه_شب ᘜ⋆⃟݊🖤•✿ꕥ⊰••""••━━━•─ @bache_shiee_nojavan ‎‎‌‌‎‎‎‌‌‎‎‌‌‎─•━━━••""••⊱ꕥ✿•ᘜ⋆⃟݊🖤