☁️🌞☁️
#کلام_بزرگان
✨اين تجربه ى عمر ماست. ما ديده ايم كسانى كه به فكر آخرت هستند. افراد ديگر كار آنها را درست مى كنند .
🌸شما در خانه نشسته ايد ،يكى ديگر نان برايتان مى خرد و مى آورد. شما نان مےخواستيد ،ناگهان مى بينيد در مى زنند،همسايه تان مى گويد : آقا ،من دوتا نان اضافه خريدم و به شما مى دهد .
🌸 ما از اين چيزها زياد ديده ايم .اگر انسان به فكر آخرت باشد، خداوند دنيايش را جور مى كند.
🌸علت اينكه الان بيشتر مردم ناراحت هستند و مرتب مى گويند : آقا، گرفتاريم ،به هر درى كه مى زنيم، نمى شود《 اين است كه با خدا ارتباط ندارند.》
تو با خداى خود انداز كار و دل خوش دار
كه رحـم اگر نكنـد مدعـى خــدا بكنـد✨🌸
"آيت الله مجتهدى تهرانى (ره)"
@bachehaeyaseman
☁️🌞☁️
🌷 امام سجّاد (علیه السلام) :
☘️ مکروهاتی که #روزی را از انسان دور میکنند :
1️⃣ اظهار فقر و نداری کردن در حضور مردم
2️⃣ خواب دیر هنگام شب و بعد از نماز صبح
3️⃣ تحقیر و کمارزش شمردن نعمت های خدا
4️⃣ شکوِه و گلایه داشتن از خداوند متعال
📖 معانی الاخبار، ص ۲۷۱
@bachehaeyaseman
☁️🌞☁️
🔴چرا علمای عظیم الشأن، برای نابودی دشمنان از دعاهای خاص استفاده نمیکنند؟
✳️در زمان جنگ ایران و عراق، عده ای
از علماء خدمت حضرت آیت الله العظمی
بهجت(ره) رسیده و درخواست نموده بودند که:
آقا شما کاری بکنید که این مرد(صدام) سقوط کند یا از بین برود!
🌼ایشان فرموده بودند:
نزد ما اذکاری وجود دارد که اگر خوانده شود، به او مهلت داده نخواهد شد.
⛔️ ولی مصلحت نیست ،چه می دانیم
بعد از او چه کسی خواهد شد و بدتر از او نخواهد آمد؟
❤️حضرت صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف مصلحت نمی دانند و خداوند مشیتش تعلق نگرفته است که وی حالا سرنگون شود..
🔵روزی پس از عملیات فتح المبین
گروهی از فرماندهان جنگ به خدمت
آیت الله العظمی بهجت رسیدند و گزارش
می دادند؛ ناگهان غرور ما را گرفته وگفتیم : تنها صدام باقی مانده!
✨ آقا فرمودند: از کجا معلوم
هر کدام از ماها، خود یک صدام نباشیم ...
🔸فرزند آیت الله بهجت:
ایشان نسبت به اتفاقاتی که در جاهایی مانند بغداد میافتاد
از جمله انفجارها به شدت حالت ترحم داشتند
🔸به طوری که از شدت ناراحتیشان
احساس می کردید که در آن انفجار برای
یکی از اقوامشان اتفاقی افتاده است.
🔸گاهی یکدفعه به شدت
ناراحت میشدند و میگفتند
خدایا رحم کن...
🔴ما از ایشان میپرسیدیم آقا چه شده؟
▪️می گفتند:سفیانی از حتمیات ظهور
است او حتی بخاطر اسم انسان،اورامیکشد...
▪️شما چه میدانید؟
▪️با این درندگان چه کنیم؟
▪️نمی دانیم، مرددیم دعا کنیم
آیا بمانیم تا ظهور؟...
📙در محضر آیت الله بهجت ره
@bachehaeyaseman
☁️🌞☁️
#تلنگر
»پدر مسلمان از یک طرف
دختر و پسرش را نصیحت می کند
که مسائل دینی را رعایت کنند
و به سمت گناه و معصیت نروند...!
اما همین پدر مسلمان
ماهواره واسه فرزندانش گرفته،
گذاشته داخل خانه
تا فیلم های اروپایی و آمریکایی
ببینند...!
»باید برای همچین پدری محکم دست زد👏👏
» #ای_پدر_مسلمان:
خودت فساد را آورده ای به خانه ات
پس چگونه می خواهی جلوی
فاسد شدن فرزندانت را بگیری!
#عاقلانرااشارهایکافیست...👌🌸
@bachehaeyaseman
☁️🌞☁️
#خودسازی
اگر سرپرست یا خادمی داری
که #اخلاقش تند است، هر چقدر
می توانی تحمل کن که خدا چیزهای
بزرگی برایتان فرستاده . . .
بعضی اوقات خداوند چیزهای خوب را
در دستمال کهنه می پیچد و برای شما
می فرستد تا دست اجنبی به آن نرسد ،
| شما باز کنید؛ جواهر و حقیقت درونش است.
آینده را هم خیالت راحت باشد
اگر جایی دیدی که قشنگ نیست
#صبر_کن بعد خواهی دید که چیزِ
خوبی است ...
✍ #در_محضر_مرحوم_دولابی
@bachehaeyaseman
☁️🌞☁️
#داستانک
#آخرالزمان
🔹روزی حضرت داوود (علیه السلام) از یک آبادی می گذشت. پیرزنی را دید بر سر قبری ضجه زنان ، نالان و گریان. حضرت داوود (علیه السلام) پرسید : مادر چرا گریه می کنی؟
🔸پیرزن گفت: فرزندم در این سن کم از دنیا رفت. حضرت داوود (علیه السلام) فرمود : مگر چند سال عمر کرد؟
🔹پیرزن جواب داد: 350 سال !!!
حضرت داوود (علیه السلام) فرمود : مادر ناراحت نباش.
پیرزن گفت: چرا؟
داوود (علیه السلام) فرمود : بعد از ما گروهی به دنیا می آیند که بیش از صد سال عمر نمی کنند.
پیرزن حالش دگرگون شد و از حضرت داوود (علیه السلام) پرسید:
آنها برای خودشان خانه هم می سازند، آیا وقت خانه درست کردن دارند؟
🔸حضرت داوود (علیه السلام) فرمود: بله آنها در این فرصت کم با هم درخانه سازی رقابت می کنند.
پیرزن تعجب کرد و گفت: اگر جای آنها بودم تمام صد سال را به سجده خدا می پرداختم.
🔹بر چرخ فلک مناز که کمر شکن است
بر رنگ لباس مناز که آخر کفن است
مغرور مشو که زندگی چند روز است
در زیر زمین شاه و گدا یک رقم است
@bachehaeyaseman
☁️🌞☁️
#غیبت
شخصی بحضرت زین العابدین(ع) عرضکرد: که فلان شخص شمارا گمراه ومبتدع میداند.
حضرت فرمود: که حق همنشینی او را رعایت نکردی که سخن او را به من نقلکردی وحق مرا رعایت نکردی که چیزیکه نمیدانستم از او به من رساندی همه را مرگ درپیش است ومحشور خواهیم شد وعدهگاه همه قیامت است وخدا میان ما حکم خواهد کرد
زنهار که غیبت مکن که آن خورش سگان جهنم است.
@bachehaeyaseman
☁️🌞☁️
#شهدا_زنده_اند🍃
🌷زهرا صالحی، دختر شهید سید مجتبی صالحی می گوید: آخرین روزهای سال ٦٢ بود كه خبر شهادت پدرم به ما رسید. بعد از یک هفته عزاداری، مادرم با بستگانش برای برگزاری مراسم یادبود به زادگاه پدرم، خوانسار، رفتند و من هم بعد از هفت روز برای اولین بار به مدرسه رفتم.
🌷همان روز برنامه امتحانی ثلث دوم را به ما دادند و گفتند: «والدین باید امضاکنند.» آن شب با خاطری غمگین و چشمانی اشک آلود و با این فکر که چه کسی باید برنامه مرا امضا کند، به خواب رفتم.
🌷با گریه خوابم برد. پدرم را دیدم که مثل همیشه خندان و پُر نشاط بود. بعد از کمی صحبت به من گفت: «زهرا! آن نامه را بیار تا امضا کنم.» گفتم: «کدام نامه؟» گفت: «همان نامه ای که امروز توی مدرسه به تو دادند.»
🌷برنامه را آوردم، اما هر خودکاری که برمی داشتم تا به پدرم بدهم قرمز بود. چون می دانستم پدرم با قرمز امضا نمی کند، بالاخره یک خودکار آبی پیدا کردم و به او دادم و پدرم شروع کرد به نوشتن.
🌷صبح که برای رفتن به مدرسه آماده می شدم، از خواب دیشب چیزی یادم نبود. اما وقتی داشتم وسایلم را مرتب می کردم، ناگهان چشمم به آن برنامه افتاد. باورم نمی شد! اما حقیقت داشت. در ستون ملاحظات برنامه، دست خط پدرم بود که به رنگ قرمز نوشته بود: «این جانب نظارت دارم. سیدمجتبی صالحی» و امضا کرده بود. ناگهان خواب شب گذشته به یادم آمد و...
🌷این رویداد بزرگ با بررسی دقیق کارشناسان و تطبیق امضای شهید قبل از شهادت مورد تایید قرار گرفت و به اثبات رسید. هم اکنون این سند زنده در کنار صدها اثر زنده دیگر از شهدا، در موزه شهدا در خیابان طالقانی تهران در معرض دید بازدیدکنندگان است.
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
@bachehaeyaseman