فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ ﷽ کلیپ بسیار تأثیرگذار
⁉️چرا امام زمان ظهور نمی کند.....
👌 از دست ندهید
#مهدویت
@bachehaeyaseman
10.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ لحظه های عجیب حسینی...
👤 صحبت های استاد رحیم پور ازغدی بهمراه تصاویر واقعی از شهدای عملیات #کربلای_چهار
💖 تا حسین هست ذلت نیست...
👌 حتما ببینید و نشر دهید
@bachehaeyaseman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ پست ویژه
💖 رخدادهای نهایی قبل ظهور از زبان سید خراسانی حفظه الله
❌ در این دوره ارامش و اسایش نیست
🍃 انسانهای مومن در کوره های ... سخت ازمایش میشه
#تفسیر_ایه_55_سوره_نور
#بشارت
@bachehaeyaseman
🌷💛🌷
یا مھــــــ❣ــــدے
🌻هر نفس آینه روی تو را می طلبم
🌻از گلستان جهان بوی تو را می طلبم
🌟ای بهشت همه دلهای خداجوی بیا
🌟عطر گل چهره مینوی تو را می طلبم
💚الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج💚
#التماس_دعای_فرج🤲
.
.
@bachehaeyaseman
☁️🌞☁️
🔴چرا قشر مذهبی در کنار مسائل مذهبی،باید از سیاست هم باخبر باشن؟
✳️در محضر حجت الاسلام قرائتی:
🌟در قرآن صدها آیه مربوط به مسائل سیاسی است:
🔴اگر دین از سیاست جدا بود، نباید انبیا و یارانشان کشته یا تبعید یا شکنجه میشدند.
🔴اگر دین فقط مربوط به مسائل معنوی و اخروی بود، مردم به حضرت شعیب اعتراض نمیكردند که چرا مانع آزادی آنان در هرگونه تصرف مالی میشود.
🔴اگر دین مربوط به مسائل معنوی و اخروی بود، حضرت یوسف خودش را برای خزانهداری مصر کاندیدا نمیکرد.
🔴اگر دین فقط مربوط به مسائل معنوی و اخروی بود، مردم از حضرت موسی آب نمیخواستند.
🔴اگر دین فقط مربوط به مسائل معنوی و اخروی بود، مردم از حضرت عیسی، غذا نمیخواستند.
🔴اگر دین فقط مربوط به مسائل معنوی و اخروی بود، مردم از ذوالقرنین امنیت نمیخواستند.
🔴اگر دین فقط مربوط به مسائل معنوی و اخروی بود، انبیا به دنبال تأمین مسكن مردم نبودند.
🔴اگر دین فقط مربوط به مسائل معنوی و اخروی بود، مردم از انبیا تعیین فرمانده نظامی را نمیخواستند.
🔴اگر دین فقط مربوط به مسائل معنوی و اخروی بود، خداوند به حضرت داود زره سازی نمیآموخت.
💥چگونه اسلام از سیاست جداست، در حالی که بزرگترین نامههای حضرت علی در نهج البلاغه نامه سیاسی است.
💥چگونه اسلام از سیاست جداست، در حالی که اولین ماموریت حضرت موسی مبارزه با فرعون و آزاد سازی مردم از اسارت بود.
📚گزیده ی سخنان حجت الاسلام قرائتی
@bachehaeyaseman
اگر مردم ،سواد سیاسی نداشته باشن،
امثال حسن روحانی ها با حمایت های رسانه های بیگانه و سلبریتی های خودفروخته و با استفاده از بیسوادی سیاسی مردم، روی کار میان و قاسم سلیمانی ها به شهادت میرسن ....
@bachehaeyaseman
☁️🌞☁️
🔴به مردم رحم کنید تا خدا به شما رحم کند!
🔅رجبعلی خیاط مستاجری داشت که زن و شوهر بودند و 20 ریال اجاره از آنها میگرفت.
🍀 بعدازچند وقت این زن و شوهر صاحب فرزند شدند.
🔅 رجبعلی به دیدنشون رفت و به مرد گفت:
" داداش جون فرزند دار شدی خرجت بالاتر رفته، از این ماه به جای ۲۰ ریال ۱۸ ریال اجاره بده...
✅۲ ریالشم واسه فرزندت خرج کن. این ۲۰ریال رو هم بگیر اجاره ی ماه گذشته ایه که بهم دادی، هدیه ی من باشه برای قدم نوزادت "
📌اون وقت تو دوره زمونه الان دقیقا کرایه هارو با فرزند دار شدن مردم بالا میبرن...
🌹پیامبر خدا صلی الله علیه و آله می فرمایند:
«خداى رحمانِ خجسته و والا، به مردمانِ دلرحم رحم مى کند.
(پس) به ساکنان زمین رحم کنید تا آن که در آسمان است به شما رحم کند.»
📗کیمیای محبت،داستانهای رجبعلی خیاط
@bachehaeyaseman
🌹امام على(علیه السلام):
🍀به زيردستت رحم كن تا بالادستت به تو رحم كند.
🍀وخطایش را باخطاى خودت
🍀ونافرمانیش از تورا بانافرمانى خود ازخدایت
🍀واحتياجش به ترحمت رابه
احتياجت به رحم وبخشش خدايت بسنج
@bachehaeyaseman
☁️🌞☁️
🌹#حوادث_فاطمیه 🌹
#قسمت1⃣
🔶هفته اشك و فتنه، 22 صفر تا 28 صفر سال 11 هجرى قمرى
1 ـ شدت يافتن بيمارى پيامبر (صلى الله عليه وآله): روز 22 ماه صفر، سه شنبه
صداى اذان مغرب به گوش مى رسد و مردم در مسجد منتظر آمدن پيامبر هستند تا نماز را با آن حضرت بخوانند.
امّا هر چه صبر مى كنند از پيامبر خبرى نمى شود، گويا حال پيامبر بدتر شده است.
🔸على(ع) به مسجد مى آيد و در محراب مى ايستد و مردم پشت سر او نماز مى خوانند.1
2 ـ نقشه و نقش عايشه: روز 22 ماه صفر، سه شنبه
ابوبكر و عُمَر در اردوگاه اُسامه هستند، وقتى كه ابوبكر مى خواست از مدينه برود نزد دختر خود، عايشه رفت و به او گفت: "من به دستور پيامبر به جهاد مى روم، اگر يك وقت ديدى كه بيمارى پيامبر بدتر از اين شد به من خبر بده تا من بيايم و يك بار ديگر پيامبر را ببينم".
🔹اكنون، عايشه پيكى را به سوى اردوگاه اُسامه مى فرستد تا به پدرش خبر دهد كه هر چه زودتر به مدينه بازگردد چرا كه بيمارى پيامبر سخت شده است.
هوا تاريك است و اسب سوارى از مدينه به سوى اردوگاه اُسامه به پيش مى رود.
وقتى او به اردوگاه مى رسد سراغ خيمه ابوبكر را مى گيرد. (عمر هم كنار ابوبكر است)، او به ابوبكر مى گويد: "من از مدينه مى آيم، عايشه مرا فرستاده تا به تو هم خبر دهم كه ديگر اميدى به شفاى پيامبر نيست و او براى نماز مغرب به مسجد نيامده است، هر چه زودتر خود را به مدينه برسان!".
🔶عُمَر تا اين سخن را مى شنود از جا برخاسته و رو به ابوبكر مى كند و مى گويد: "برخيز، ما بايد هر چه سريعتر خود را به مدينه برسانيم".
عُمَر و ابوبكر در اين نيمه شب به سوى مدينه حركت مى كنند.2
3 ـ ديدار از قبرستان بقيع: روز 22 ماه صفر، سه شنبه
پيامبر از خواب بيدار مى شوند، او دستور مى دهد تا چند نفر از يارانش نزد او بيايند، على(ع) و چند نفر ديگر حاضر مى شوند، پيامبر به آنان مى گويد: "خدا از من خواسته است كه به ديدار اهل بقيع بروم".3
پيامبر دست در دست على(ع) گذاشته و آرام آرام به سوى بقيع مى رود، وقتى او به بقيع مى رسد چنين مى گويد: "آگاه باشيد فتنه ها همچون شب هاى تاريك به سوى شما مى آيند".4
4 ـ تخلّف از لشكر اسامه: روز 23 ماه صفر، چهارشنبه
اين صداى اذان بلال است كه در شهر مدينه طنين انداخته است، مردم، كم كم به سوى مسجد مى شتابند تا نماز صبح را پشت سر پيامبر بخوانند. آمدن پيامبر به طول مى كشد، به راستى آيا پيامبر براى خواندن نماز خواهد آمد؟
امّا گويا تب پيامبر بسيار شديد شده است، او نمى تواند به مسجد بيايد.5
ناگهان ابوبكر وارد مسجد مى شود، او مى خواهد به سوى محراب برود و امامِ جماعت بشود، همه تعجّب مى كنند كه او در اينجا چه مى كند؟
خبر به گوش پيامبر مى رسد، او مى گويد: "مرا بلند كنيد و به مسجد ببريد".
🔶پيامبر دستمالى را بر سر خود مى بندد و با كمك على(ع) و فضل بن عبّاس به سوى مسجد مى رود، پيامبر از ابوبكر مى خواهد از محراب بيرون بيايد.
پيامبر نمى تواند روى پاى خود بايستد، براى همين مى نشيند و نماز را به صورت نشسته مى خواند.6
بعد از نماز، پيامبر رو به ابوبكر مى كند و مى فرمايد: "مگر من به شما نگفته بودم كه به سپاه اُسامه بپيونديد؟ چرا از دستور من سرپيچى كرديد و به مدينه بازگشتيد؟".
ابوبكر در جواب مى گويد: "من به اردوگاه اُسامه رفته بودم امّا چون شنيدم حال شما بدتر شده است با خود گفتم بيايم و يك بار ديگر شما را ببينم".
پيامبر رو به آنها مى كند و مى فرمايد: "هر چه سريعتر به سپاه اُسامه ملحق شويد و به سوى روم حركت كنيد، بار خدايا! هر كس كه از سپاه اُسامه تخلّف كند، لعنت كن".7
5 ـ ماجراى قلم و دوات: روز 24 ماه صفر، پنج شنبه
حدود سى نفر از مسلمانان در خانه پيامبر جمع شده اند.8
🔹آنها براى عيادت پيامبر آمده اند، خيلى از آنها اشك حسرت مى ريزند و از اين كه قدر اين پيامبر مهربانى ها را ندانستند، غصّه مى خورند.
پيامبر رو به ياران خود مى كند و مى فرمايد: "براى من قلم و دوات بياوريد تا براى شما مطلبى بنويسم كه هرگز گمراه نشويد".
يك نفر بلند مى شود تا قلم و كاغذى بياورد كه ناگهان صدايى همه را حيران مى كند: "بنشين! اين مرد هذيان مى گويد، قرآن ما را بس است".
سخن او ادامه پيدا مى كند: "بيمارى بر اين مرد غلبه كرده است، مگر شما قرآن نداريد؟ ديگر براى چه مى خواهيد پيامبر برايتان چيزى بنويسد؟".
او عُمَر است كه چنين سخن مى گويد.9
#ادامه_دارد.....
🌤 أللَّھُمَ عـجِـلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🌤
🌺کانال بچه های آسمان🌺
@bachehaeyaseman