فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💖 لبخند رضایت امام زمان (عج)
👤 حجت الاسلام سعیدی
👌 ببینید و نشر دهید 🌹
@bachehaeyaseman
﷽❣ #سلام_امام_زمانم ❣﷽
ارباب زمین؛امیر تاریخ بیا
تا نخل ستم برکنی از بیخ بیا
از قول همه منتظران میگویم
ای پیرترین جوان تاریخ بیا...
تعجیل در ظهور و سلامتی مولاعج پنج #صلوات
💚اَلَّلهُمـّ؏جِّللِوَلیِڪَالفَرَج💚
@bachehaeyaseman
☁️🌞☁️
🔴چرا گاهی از عبادت لذّت نمی بریم؟
🌻حضرت آیت الله جوادی آملی فرمودند:
🔮 اگر انسان مریض،شیرین ترین و خوشمزه ترین گلابی و میوه راهم بخورد،لذّت نمی برد..
✅ در بُعد معنوی و عبادت هم این گونه است.
🔷 کسی که "فی قلوبهم مرض" است یعنی قلبش بیمار است، از نماز و عبادت لذّت نمی برد و گاهی هم خسته می شود.
🔴بیماری قلب همان گناهان است.
تا انسان گناه را ترک نکند ، علاوه بر این که از عبادت لذّت نمی برد،بلکه خسته هم می شود.
✨اللهم الرزقنا توفیق طاعه و بعد المعصیه...
@bachehaeyaseman
🛑دیدی وقتی دچار سرما خوردگی هستی نه عطر گل ها رو میفهمی و نه مزه غذاهای خوشمزه!
#ویروس_گناه هم باعث میشه ما عطر عبادت رو نفهمیم و مزه لذیذ ترین خوراکِ روح که نمازه رو نچشیم...❗️
@bachehaeyaseman
🌺وقتی حضرت آقا این بار آبروشو برای سلامتی مردم خرج میکنه و تمام تهمت ها و یاوه گویی های دشمن و نفوذی های خودی رو به جون میخره....
@bachehaeyaseman
☁️🌞☁️
🛑تشرف آیت الله شیخ اسماعیل نمازی خدمت امام زمان عج (قسمت چهارم)
✅وقتی به آن درختچه رسیدیم، چاهی دیدیم که آبی زلال و گوارا داشت و حدود یک وجب یا کمی بیشتر از سطح زمین پایینتر بود.
💦به راحتی دستمان به آب میرسید و توانستیم مشکهایمان را پرکرده،آب بنوشیم و وضو بگیریم.
✅خلاصه بعد از انجام کارها و خواندن نماز، آقا هم که نمازشان به پایان رسیده بود، تشریف آوردند و فرمودند:
🍀«همه ناهارشان را داخل ماشین بخورند»
🔰بعد از این که ماشین به راه افتاد، من مقداری آجیل و خوراکی برداشته، به حضرت تعارف کردم اما ایشان چیزی برنداشتند و فرمودند: «نمیخواهم».
✅مقداری نان که خودم در «شاهرود» از گندم خوب و تمیز درست کرده بودم، به ایشان تعارف کردم که حضرت مقداری برداشتند اما ندیدم که بخورند..
💠آن گاه حضرت از بعضی از شهرهای ایران مانند همدان، کرمانشاه، مشهد تعریف کردند و از بعضی از علما مانند «ملاّ علی همدانی» تمجید کردند.
✅آن گاه مقداری هم به من امیدواری داده، فرمودند: «شما انشاءالله وضعتان خوب است و خوب خواهد شد». و درباره ناراحتی هایی که داشتم، دلداری دادند، بحمدالله، آن گرفتاری ها برطرف شد.
🔻در طیّ مسیر دربارة بعضی از علما، صحبت هایی به میان آمد ـ آقا از بعضی از مراجع مثل «آیتالله سیّد ابوالحسن اصفهانی» و دیگر آقایان تعریف و تمجید کردند.
☀️حضرت در پاسخ بعضی از مسائلی که خدمتشان عرض میکردم، میفرمودند:
🌹«همه این ها از برکات ما اهل بیت است»🌹
🔷در این حین عرضه داشتم: «در جادههای ایران، چند فرسخ به چند فرسخ، قهوهخانه، آب، روشنایی و میوه است. اما اینجا هیچ چیز نیست».
🌺حضرت فرمودند: «در همه جای ایران، نعمت وافر و فراوان است و همه آن ها از برکات ما اهل بیت است»🌹
⚫️ و من غافل از همه جا و همه چیز، اصلاً متوجّه مقصود آن حضرت نبودم‼
🔹ماشین همچنان راه خود را با قدرت می پیمود تا این که اول مغرب ،همان طور که آقا فرموده بودند ـ به جریه در مرز میان عراق و عربستان رسیدیم.
🌹در این هنگام آقا فرمودند:
«من دیگر میروم. از این جا به بعد راه را به تنهایی نروید. امشب را در جریه بمانید، فردا یک قافله صدتایی از مکّه میآید، شما با آن قافله همراه شوید.»
✅عرض کردم: چشم! امشب همین جا میمانیم. شما هم نزد ما بمانید و میهمان ما باشید.
🌹حضرت فرمودند:
«شیخ اسماعیل! من کار زیادی دارم، تو مرا به قرآن قسم دادی، من هم اجابت کردم.
✨من باید بروم و شما را به خدا میسپارم و دوباره تکرار میکنم. آن نذری که کردید، صحیح نیست. شما مراقب باشید که این ها دارایی شان را به کسی نبخشند
همان طور که قبلاً گفتم اموالتان را حساب کنید و بنویسید، بعد در وطن خودتان به اندازه آن انفاق کنید».
💠ما حدود سه ساعت به ظهر مانده همراه آقا سوار ماشین شدیم و تا مغرب خدمت ایشان بودیم.
🌺امام عصر(علیه السلام) پیوسته مشغول ذکر بودند اما من متوجه نبودم که چه ذکری را میگویند.
🌹 شالی به کمرشان بسته بودند و به هیئت اعراب حجاز شمشیری بزرگ در طرف راست و شمشیر کوچکی در طرف چپ خود آویخته بودند و چیزی مانند یشناق (نوعی سرپوش) که عرب ها بر سرشان می اندازند به سرمبارک انداخته بودند
🌺اما پیشانی نورانی و ابروهای کمند و چشمان جذابشان کاملا دیده میشد و خیلی خوشاخلاق بودند.
♦در این هنگام من برای انجام کاری از ایشان اجازه خواستم. ایشان چند قدمی همراهی کردند و همین طور که مشغول صحبت بودم دیگر آقا را ندیدم و ناگهان تازه فهمیدم که چه بر سرمان آمده است...
☑️رفقا را صدا زدم: حاج عبدالله! حاج محمد! کور باطنها! از صبح تا حالا خدمت آقا بودیم اما او را نشناختیم... !!
▪️با گفتن این سخن و فهمیدن موضوع همه شروع به گریه کردند.
🔴صدای گریه حجّاج بلند شد. بر اثر گریه زیاد و سر و صدا، چند تا از شُرطه ها و پلیس ها با عجله در خیمه ای که برپا کرده بودیم آمدند
.🔻در این حال که ما با شُرطه ها مشغول صحبت بودیم صدای اذان مغرب بلند شد...
http://uupload.ir/files/4rhd_download.jpg
پایان
@bachehaeyaseman
☁️🌞☁️
🥀 #حوادث_فاطمیه 🥀
#قسمت4️⃣1️⃣
🔹80 ـ زنان مدينه به عيادت مى آيند
خبرى در شهر مى پيچد: "بيمارى فاطمه(س)شديد شده است، او ديگر نمى تواند از خانه بيرون بيايد". عدّه اى از زنان مدينه به عيادت او مى آيند.
آنها در كنار فاطمه(س) مى نشينند و حال او را مى پرسند.
فاطمه(س) رو به آنان مى كند و مى گويد: "بدانيد كه من از شوهرانِ شما ناراضى هستم، زيرا آنها ما را تنها گذاشتند و به دنبال هوس هاى خود رفتند. عذاب بسيار سختى در انتظار آنها مى باشد، واى بر كسانى كه دشمن ما را يارى كردند".
زنان مدينه با شنيدن سخنان فاطمه(س) به گريه مى افتند.134
81 ـ عذر بدتر از گناه
زنان مدينه نزد شوهران خود مى روند و به آنها مى گويند كه فاطمه(س)از دست شما ناراضى است. بزرگان اين شهر به سوى خانه فاطمه(س)مى آيند. آنها مى خواهند از فاطمه(س)عذرخواهى كنند.
آنها به فاطمه(س) چنين مى گويند: "اى سرور زنان! اگر على زودتر از بقيّه به سقيفه مى آمد ما با او بيعت مى كرديم ولى ما چه كنيم؟ على به سقيفه نيامد و ما ناچار شديم با ابوبكر بيعت كنيم".
فاطمه(س) رو به آنها مى كند و مى گويد: "از پيش من برويد، من نمى خواهم شما را ببينم". همه، سرهاى خود را پايين مى اندازند.135
🔸82 ـ عيادت ابوبكر و عُمَر از فاطمه(عليها السلام)
ابوبكر و عُمَر وارد خانه فاطمه(س) مى شوند... فاطمه روى خود را برمى گرداند، ابوبكر مى گويد: "اى دختر پيامبر!آيا مى شود ما را ببخشى؟".136
فاطمه(س) همان طور كه روى خود را به ديوار كرده است به او مى گويد: "آيا تو حرمت ما را نگاه داشتى تا من تو را ببخشم؟"137
سپس فاطمه(س) به آنان مى گويد:
ــ آيا شما از پيامبر اين سخن را نشنيديد: "فاطمه، پاره تن من است و من از او هستم، هر كس او را آزار دهد مرا آزار داده است و هر كس مرا آزار دهد خدا را آزرده است؟"
ــ آرى، اى دختر پيامبر! ما اين حديث را از پيامبر شنيديم.
فاطمه(س) دست هاى ناتوان خود را روی به سوى آسمان مى كند و از سوز دل چنين مى گويد: "بار خدايا! تو شاهد باش، اين دو نفر مرا آزار دادند و من از آنها راضى نيستم".138
آنگاه رو به آنها مى كند و مى گويد: "به خدا قسم! هرگز از شما راضى نمى شوم، من منتظر هستم تا به ديدار پدرم بروم و نزد او از شما شكايت كنم. من در هر نماز، شما را نفرين مى كنم".139
🔶83 ـ ترس ابوبكر از نفرين فاطمه(عليها السلام)
خليفه به سوى مسجد مى رود، امّا هنوز گريه مى كند، مردم نمى دانند چه كنند!
چگونه خليفه خود را آرام كنند!
آنها نمى دانند كه سياستِ ابوبكر است و او واقعاً از كار خود پشيمان نيست، گويا ابوبكر با اين گريه مى خواهد كارى كند كه مردم، گريه فاطمه(س) را از ياد ببرند.
سرانجام تصميم گرفته مى شود تا عدّه اى نزد خليفه بروند و به او چنين بگويند: "اى خليفه، اگر تو از مقام خود، كناره گيرى كنى اسلام نابود خواهد شد، امروز بقاى اسلام به خلافت توست، هيچ كس نمى تواند جاى تو را بگيرد". اين گونه است كه خليفه آرام مى شود.140
#ادامه_دارد.....
🌤 أللَّھُمَ عـجِـلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🌤
@bachehaeyaseman
﷽
🌸پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله :
💠 انسان بخاطر گناه از روزی محتوم محروم ماند و تقدیر جز به دعا بر نگردد و عمر جز به نیکوکاری دراز نشود. 💠
📚نهج الفصاحه 624
@bachehaeyaseman
☁️🌞☁️
﷽
🌸 سلام برشما بزرگواران
هر هفته منتظر ما باشید با معرفی یک کتاب مفید در زمینه اخلاق ، سیر و سلوک الی الله ، زندگی عارفان و سالکان ، و... .
امید که بتوانیم در راه خدمت رسانی و گسترش این مهم و همچنین ترویج فرهنگ کتاب خوانی، قدمی برداریم.
لازم به ذکر است بدین منظور ، اشتراک کتاب به صورت PDF و DOC انجام خواهد شد.
🌐لیست کتاب های معرفی شده تاکنون:
🔸جایگاه جن
🔸 #کیمیای_محبت
🔸 #سلام_بر_ابراهیم
🔸 #گناهان_کبیره
🔸 #مصباح_الهدی
🔸 #اسرار_آل_محمد
🔶 #تقدیرات_شب_قدر
🔶 #سه_دقیقه_در_قیامت
🔶 #موعود_نامه
🔶 #ملاقات_با_امام_زمان
🔶 #تجربه_مرگ
🔶 #نماز
🔶 #انسان_از_آغاز_تا_انجام
🔶 #اسلام_پزشک_بی_دارو
🔶 #مهدی_موعود
🔶 #حمام_روح
🔶 #منازل_الآخره
🔶 #چهل_در_از_دریای_غدیر
🔶 #نصایح_لقمان_حکیم
🔶 #خواص_کامل_سوره_های_قرآن
🔶 #نهج_البلاغه
🔶 #در_محضر_بهجت (ره)
🔶 #حیات_بعد_از_مرگ
🔶 #استاد
🔶 #در_محضر_علامه_طباطبایی
🔶 #رفیق_خوشبخت_ما (خاطراتی از شهید سلیمانی)
🔶 #گناه_شناسی
🔶 #زندگانی_امام_حضرت_مهدی (عج)
🔶 #کرامات_صالحین
🔶 #داستانهای_از_امام_زمان (عج)
🔶 #آیینه_اسرار
ما را به دوستان خود معرفی كنيد💠
👇👇👇👇👇👇
@bachehaeyaseman
☁️🌞☁️
💠 #معرفی_کتاب 💠
📚 آيينه اسرار (پيرامون حضرت مهدي عليه السلام و مسجد جمكران) 📚
🔆معرفی کتاب:
در کتاب آیینه اسرار ضمن بررسی حدیث بنای مسجد مقدس جمکران و دیدار با امام زمان عجّلاللهفرجهالشریف ، به بررسی تاریخچه مسجد جمکران و توصیف حکایات مربوط به ملاقات با امام زمان علیهالسّلام و مکاشفات مؤمنان پرداخته است.
📖 ساختار :
کتاب با پیشگفتار مؤلف در بیان انگیزه تالیف، آغاز شده و مطالب در سه فصل تنظیم گردیده است.
مؤلف بعد از ذکر تاریخچه ساخت مسجد جمکران، صحت و سقم انتساب این مسجد را به امام زمان علیهالسّلام از نظر حدیثی، کلامی و تاریخی مورد کاوش و تحلیل قرار داده است.
در این کتاب، از منابع حدیثی و تاریخی شیعه استفاده شده است.
✅ عناوين اصلي كتاب شامل:
اشاره؛
پيشگفتار؛
نماز امام زمان عليه السلام؛
مسجد جمكران؛
ملاقات با امام زمان عليه السلام؛
شيعه در پندار و رفتار
♻️ترجمه، تخلیص، چاپ:
مولف : حسين كريمی قمی،
تحقيق تصحيح ويرايش واحد تحقيقات مسجد مقدس جمكران
مشخصات نشر: قم مسجد مقدس صاحب الزمان ، جمكران ، ۱۳۸۰.
زبان: فارسی
سال چاپ: ۱۳۸۱
تعداد صفحات : ۱۵۷ ص
موضوع: محمدبن حسن عج ، امام دوازدهم ۲۵۵ق - ، معجزات، مسجد جمكران قم
#معرفی_کتاب
#آیینه_اسرار
@bachehaeyaseman
4_6034933718127216189.pdf
3.45M
﷽
💠 نام کتاب:
#آیینه_اسرار
مؤلف: حسین کریمی قمی
🔘نوع فایل PDF
@bachehaeyaseman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ استاد رائفی پور
🔺 خودتو دستِ کم نگیر
👌 فعالان مهدوی ببینند!
@bachehaeyaseman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ درک علماء، رمز تشرف👆
👤 شیخ علی عزلتی مقدم
ــــ💐 اللَّهُمَّ عَرِّفْنِےحُجَّتَڪ 💐ـــــ
@bachehaeyaseman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ نعره شیطان بعد از گناه انسان!!!
👤 حاج آقا قرهی
🔻 نفس مطمئنه
@bachehaeyaseman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ امام زمان را فراموشش نکنیم...
👤 استاد عالی
🤲 #اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@bachehaeyaseman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ پست ویژه
🔰 پشت پرده کرونا
❌ بیلدربرگ و بیرون زدن نظم نوین جهانی از دل کرونا
⚠️ اجلاس داووس با حضور محمود سریع القلم و کنفرانس امنیتی مونیخ با حضور ظریف
👤 افشاگری مهندس شکوهیان راد درباره آینده جهان و بیلدربرگ
‼️ حواس همه رفته به سمت کرونا ولی ...
#واکسن_خارجی_آلوده
👌 حتما ببینید و نشر دهید
@bachehaeyaseman
#سلام_امام_زمانم😍
🌹ســلام بر تو ای بهـــــار انسانیٺ🌹
😔بیا بیا که سوختیم ز هجر روی ماه تو
👀تمام عمر دوختیم دو چشم خود به راه تو
🤲🏻 خـــــــ♡ـــدایا با ظهور منجی ازهم گسیختگی ما را پیوند بده
تعجیل در ظهور و سلامتی مولاعج پنج #صلوات
💚اَلَّلهُمـّ؏جِّللِوَلیِڪَالفَرَج💚
@bachehaeyaseman
☁️🌞☁️
🔴تاثیر همنشینی با دوست ناباب در سرنوشت انسان
✅راوی گوید: امام (علیه السلام) به من فرمودند:
چرا می نگرم تو نزد عبدالرحمن میروی و با او رفت و آمد می کنی؟
گفتم:آخر او دائی من است.
🌕 پس امام (ع) فرمودند :او درباره خدا سخن ناروا میگوید،پس یا با او همنشین شو و ما را واگذار و یا با ما همنشین و او را ترک کن.
✅من گفتم او هرچه می خواهد بگوید، به من چه زیانی دارد وقتی که من معتقد به نظر او نباشم؟
💠 حضرت فرمودند : آیا نمی ترسی که رفت و آمد با او به عذابی که خدا برای او مقرر کرده تو هم دچار شوی؟
♨️مانند پسری که از اصحاب موسی (علیه السلام) بود و پدرش از یاران فرعون بود و وقتی او دید که پدرش همراه فرعون به دریا حرکت کرد رفت تا پدرش را آگاه نماید و نجات دهد.
💦 پس آب دریا فرو ریخت و او را هم غرق نمود...
منبع
🔰اصول کافی جلد 4 صفحه 82
@bachehaeyaseman
☁️🌞☁️
🔴تاثیر همنشینی با دوست ناباب در سرنوشت انسان
✅راوی گوید: امام (علیه السلام) به من فرمودند:
چرا می نگرم تو نزد عبدالرحمن میروی و با او رفت و آمد می کنی؟
گفتم:آخر او دائی من است.
🌕 پس امام (ع) فرمودند :او درباره خدا سخن ناروا میگوید،پس یا با او همنشین شو و ما را واگذار و یا با ما همنشین و او را ترک کن.
✅من گفتم او هرچه می خواهد بگوید، به من چه زیانی دارد وقتی که من معتقد به نظر او نباشم؟
💠 حضرت فرمودند : آیا نمی ترسی که رفت و آمد با او به عذابی که خدا برای او مقرر کرده تو هم دچار شوی؟
♨️مانند پسری که از اصحاب موسی (علیه السلام) بود و پدرش از یاران فرعون بود و وقتی او دید که پدرش همراه فرعون به دریا حرکت کرد رفت تا پدرش را آگاه نماید و نجات دهد.
💦 پس آب دریا فرو ریخت و او را هم غرق نمود...
منبع
🔰اصول کافی جلد 4 صفحه 82
@bachehaeyaseman
☁️🌞☁️
🔴رضای خدا یا خلق خدا؟
✳️ عارفی ناشناس به نانوایی رفت و چون لباس درستی نپوشیده بود نانوا به او نان نداد و عابد رفت.
💠مردی که آنجا بود عابد را شناخت، به نانوا گفت این مرد را میشناسی؟
گفت: نه.
✨مردگفت: این فلان عابد بود که تو او را رد کردی!
🔷 نانوا گفت: من از مریدان اویم، دوید دنبالش و گفت میخواهم شاگرد شما باشم، عابد قبول نکرد.
☘نانوا گفت اگر قبول کنی من امشب تمام آبادی را طعام می دهم،
عابد قبول کرد.
🔸وقتی همه شام خوردند، نانوا گفت: آقای من دوزخ🔥یعنی چه؟
❄️عابد پاسخ داد: "دوزخ یعنی اینکه تو برای رضای خدا یک نان به بندۀ خدا ندادی،
ولی برای رضایت دل بندۀ خدا،یک آبادی را نان دادی ...!!!
📘پندهای حکیمانه
@bachehaeyaseman
🌸پیامبر گرامى صلى اللّه علیه و آله به نقل از خداوند متعال فرمود:
♥️خدا فرموده است: کسی که عملی را انجام دهد و غیر مرا،در آن شریک قرار دهد
عمل را مخصوص دیگری قرار می دهم و از آن بیزارم،
من در پذیرفتن شریک،از تمام بی نیازان،بی نیازتر هستم.
📘اخلاق شبر، ص ۱۵۵
@bachehaeyaseman