eitaa logo
بچه های آسمان ۳۱۳
1.2هزار دنبال‌کننده
15هزار عکس
16.8هزار ویدیو
83 فایل
آنهایی که دلشان میخواست در کربلای حسین (ع) بودند,بدانند,امروز,هر لحظه یک کربلاست جنگ،جنگ نفس گنه آلودس وهوای هوس، واین طرف میدان مهدی فاطمه(س) غریب وتنها اشک می ریزد. مهدی یاوران #گناه نمیکنند!همین» خادم کانال @nafas_aseman_313 تبادل @i_11n8
مشاهده در ایتا
دانلود
6.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ پست ویژه 🔯☠ راز خدایان و فرازمینی ها ( موجودات فضایی ) ⚠️ پرستش جن از گذشته تا امروز 🎬 هالیوود و بستر سازی برای پذیرفتن جنیان و شیاطین 👤 ایمان اکبرآبادی 😱 دیگه اسم جدید شون جن و شیطان نیست بلکه اسم شون موجودات فضایی شده @bachehaeyaseman
7.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
گوشها سنگین و قلبها قسی از مال حرام! مردم نه اعتراض می‌کنند و نه برای اصلاحش حرکت می‌کنند. @bachehaeyaseman
13.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چرا گرفتار میشویم؟ ائمه علیه السلام که معصومند چرا دچار بلا میشن؟ @bachehaeyaseman
😍✋ 🌱 است و یاد تو غوغا نموده در دلم شور و حال نادری بر پا نموده در دلم... 🌱نامت از روز ازل ای صاحب عصر و زمان همچو جان و روح من ،مأوا نموده در دلم... 🔅السلام علیک یا اباصالح المهدی تعجیل در ظهور و سلامتی مولاعج پنج 🌺 ‌‌‌‌‌‌
زیارت امام زمان عج🌸 در روز جمعه✨ @bachehaeyaseman
☁️🌞☁️ 🔴عاقبت دست کم گرفتن آیات الهی! ✳️شخصی از اصحاب حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام که دستش قطع شده بود محضر مقدس آقا امیرالمؤمنین علیه السلام شرف یاب شد. 🌷حضرت دست بریده او را گرفته و بجای خودش گذاشتند و آهسته چیزی خواندند،تا شفا یافت. 🍀مرد خوشحال و خشنود شد و رفت. 🌾روز بعد آمد خدمت حضرت و گفت : یا علی چه چیزی به دستم خواندی که خوب شد؟ 🌺حضرت فرمود:سوره حمد را خواندم. ⚡️آن شخص از روی تحقیر گفت: فقط سوره حمد را خواندی؟! 🍁تا این حرف را زد؛ فی الحال دستش آویزان شد و تا آخر عمر به همان حالت بی دستی باقی ماند،زیرا که بخاطر درک ناچیز خود سوره حمد را غیرقابل اعتنا و کوچک شمرد... 📘خزینه الجواهر،حدیث ۳۲ @bachehaeyaseman
💫عظمت سوره حمد! 🌺امام محمدباقر (علیه السلام): اگرسوره حمدرا بر میتی هفتاد بار (با اعتقاد) بخوانند وآن میت زنده شود جای تعجب ندارد. 📕بحارالانوار 92/233
☁️🌞☁️ 🔵یاری گرفتن پیامبر از خداوند برای ترک گناه ✳️حضرت دانيال از پيامبران بني اسرائيل بود و در عصر حضرت داود مي زيست. خداوند به حضرت داود علیه السلام وحي كرد: 💠 نزد بنده ام دانيال برو و به او از قول من بگو: 🔴يك بار گناه (ترك اولي) كردي، تو را بخشيدم، باز گناه كردي، تو را بخشيدم، باز گناه كردي تو را بخشيدم، اگر بار چهارم گناه كني، ديگر تو را نمي بخشم. 🔰حضرت داود علیه السلام نزد دانيال علیه السلام آمد و همين سخن خداوند را به او گفت. 🔆وقتي كه آخرهاي شب فرا رسيد، هنگام سحر، دانيال علیه السلام به مناجات و راز و نياز با خدا پرداخت و با دل شکسته عرض كرد: 🌟پروردگارا، پيامبرت از قول تو به من خبر داد كه من از تو نافرماني كردم، مرا بخشيدي، باز نافرماني كردم، مرا بخشيدي، باز نافرماني كردم، مرا بخشيدي و به من خبر دادي كه اگر بار چهارم تو را نافرماني كنم، مرا نمي آمرزي... 💥به عزتت سوگند، اگر تو مرا از هوسهاي نفساني و شيطاني حفظ نكني، هر آينه باز تو را نافرماني كنم، سپس نيز تو را نافرماني كنم، سپس نيز تو را نافرماني كنم... 🌷به اين ترتيب، دانيال (علیه السلام) به خدا پناه برد و از خدا خواست تا او را در برابر هوسهاي طغيانگر، ياري كند، 🌼 چنانكه حضرت يوسف علیه السلام نيز ياري خدا را نقش مؤثري در كنترل گناه دانست. 🍀بنابراين براي حفظ خود از گناه، باید حتما از درگاه خدا استمداد نمائيم. 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 📒پیوست: ترک اولی یعنی انجام ندادن یک امر مستحب، وقتی ما مستحبی را انجام نمی دهیم گناه نیست و عذابی ندارد ✨ پیامبران هم ترک اولی برایشان گناه نیست ولی چون مسئولیت آنها بسیار سنگین است خداوند آنها را به خاطر ترک اولی هم مواخذه می کند مثل حضرت آدم یا حضرت یوسف و ... 📕سوره يوسف آيه 53 و 24
بچه های آسمان ۳۱۳
☁️🌞☁️ 🔴سرگذشت ارواح در عالم برزخ(قسمت ۷) ♨️از ترس خودم را به نیک رساندم و محکم او را در برگرفتم. ن
☁️🌞☁️ 🔴سرگذشت ارواح در عالم برزخ(قسمت ۸) 🏴 از قبر بیرون رفتیم. نیک جلو رفت و من با کمی فاصله از پشت سر او حرکت می کردم. 💠ترس واضطراب مرا لحظه ای آرام نمی گذاشت. هر چه جلوتر می رفتیم، محیط بازتر و مناظر اطراف آن عجیب تر می شد. ✨از نیک خواستم که از من فاصله نگیرد، همدوش و همقدمم باشد و اندکی نیز آهسته تر گام بردارد. ✨نیک ایستاد و گفت: تو را به من سپرده اند که یار و مونس ات باشم. تا آنگاه که به سلامت قدم به وادی السلام گذاری به همین خاطر اندکی جلوتر از تو در حرکتم تا راه را بشناسی. 🍃پس از لحظه ای سکوت، بدین گونه سخنش را ادامه داد: البته اگر گناه بتواند فریبت دهد و یا به اجبار تو را همراه خود سازد، بدون شک دیرتر به مقصد خواهی رسید... 💥اضطرابم بیشتر شد و از آن به بعد هر آ ن احتمال آشکار شدن گناه را می دادم. مسیر راه را با همه مشکلاتش پیمودیم تا به کوهی رسیدیم که البته با سختی فراوان توانستیم خود را به اوج آن برسانیم. 🌪در چشم انداز ما، بیابانی قرار داشت که از هر طرف، بی انتها و آسمان آن مملو از دود و آتش بود. 🌹نیک خیره به چشمانم گفت: این همان وادی برهوت است که اکنون فقط دورنمایی از آن را می بینی. ❄️خودم را به نیک رساندم و گفتم: من از این وادی هراسانم. بیا از راه ایمن تری برویم. نیک ایستاد و گفت: راه عبور تو، همین است اما تا آنجا که در توان من باشد تو را رها نخواهم کرد و در مواقع خطر نیز به یاریت خواهم شتافت. 🌾حرفهای نیک اندکی از اضطراب و وحشتم کاست اما با این همه، هنوز نگرانی در وجودم قابل احساس بود. لحظاتی به سکوت گذشت. سپس رو به نیک کردم و دوباره گفتم: راه امن تری وجود ندارد؟ 🥀 صورتش را به سمت من چرخاند و گفت: بهتر است بدانی که: در عالم برزخ نیز، که تنها سایه ای از بهشت و جهنم است بیابان برهوتی قرار دارد، که همانند پل صراط در قیامت است و به ناچار باید از آن گذشت. تا در صورت لیاقت به وادی السلام رسید. 📛اما وای بر آنان که می مانند و به عذاب مبتلا می گردند و یا دست کم گرفتار و سرگردان می شوند... ◾️به سمت آن دشت بی پایان به راه افتادیم. هرچه پایین تر می رفتیم، هوا گرم و گرمتر🔥 می شد. وقتی به سطح زمین رسیدیم، نفسم به شماره افتاد. از نیک خواستم که لحظه ای برای استراحت توقف کند، اما او نپذیرفت و گفت: راه طولانی و خطرناکی در پیش داریم. بنابراین وقت را تلف نکن. 💫گفتم: من دیگر نمی توانم چون شدت گرما مرا از پا درآورده است. در همین حال و در حالی که عرق از سرو روی من فرو می ریخت، نقش بر زمین شدم. 🍃 نیک از آبی که همراه داشت به من نوشانید.سپس در حالی که هنوز از زخمش رنج می برد، مرا بلند کرده و بر کول خود نهاد و به مسیر همچنان ادامه داد. 🌼از این که رهایم نکرد و با وجود زخمهای بیشمارش، چون دوستی مهربان برایم دل سوزاند، خوشحال بودم و شرمگین... ✍ادامه دارد... @bachehaeyaseman