eitaa logo
بچه های آسمان ۳۱۳
1.2هزار دنبال‌کننده
14.7هزار عکس
16.4هزار ویدیو
83 فایل
آنهایی که دلشان میخواست در کربلای حسین (ع) بودند,بدانند,امروز,هر لحظه یک کربلاست جنگ،جنگ نفس گنه آلودس وهوای هوس، واین طرف میدان مهدی فاطمه(س) غریب وتنها اشک می ریزد. مهدی یاوران #گناه نمیکنند!همین» خادم کانال @nafas_aseman_313 تبادل @i_11n8
مشاهده در ایتا
دانلود
☁️🌞☁️ 🍃تشرف یونس ارمنی خدمت آقا امام زمان عج 🔹قسمت آخر 🔆او را راهنمایی کن که نزد من بیاید. من او را راهنمایی کردم، او به اتاق آقای بافقی رفت. مرحوم آقای بافقی وقتی چشمش به او افتاد بدون هیچ سوالی به او فرمود: احسنت، می خواهی مسلمان شوی، او هم بدون هیچ گفتگویی به ایشان، گفت: بلی برای تشرف به اسلام آمده ام. ✨مرحوم آقای بافقی بدون معطلی بلافاصله آداب و شرایط تشرف به اسلام را به ایشان عرضه نمود و او هم مشرف به دین مقدس اسلام شد. من که همه جریانات برایم غیر عادی بود، از یونس تازه مسلمان سوال کردم که جریان تو چه بوده و چرا بدون مقدمه به دین مقدس اسلام مشرف گردیدی و چرا این موقع شب را انتخاب نمودی؟ 🌸..او گفت: من اهل بغدادم وماشین باری دارم و غالباً از شهری به شهری بار می برم. یک روز از بغداد به سوی کربلا می رفتم، دیدم در کنار جاده پیرمردی افتاده و از تشنگی نزدیک به هلاکت است، فوراً ماشین را نگه داشتم و مقداری آب که در قمقمه داشتم به او دادم، سپس او را سوار ماشین کردم و به طرف کربلا بردم، او نمی دانست من مسیحی و ارمنی هستم، وقتی پیاده شد گفت: برو جوان حضرت ابوالفضل العباس اجر تو را بدهد. 🌹من از او خداحافظی کردم و جدا شدم،پس از چند روز، باری به من دادند که به تهران بیاورم، امشب سر شب به تهران رسیدم و چون خسته بودم خوابیدم،در عالم رویا دیدم در منزلی هستم و شخصی در آن منزل را می زند، پشت در رفتم و در را باز کردم دیدم شخصی سوار اسب است و می گوید: من ابوالفضل العباس هستم، آمده ام حقی را که به ما پیدا کردی به تو بدهم. گفتم: چه حقی؟ فرمود: حق زحمتی که برای آن پیرمرد کشیدی، سپس اضافه فرمود و گفت : وقتی از خواب بیدار شدی به شهر ری می روی. شخصی تو را بدون آنکه تو سوال کنی، به منزل آقای شیخ محمد تقی بافقی می برد. وقتی نزد ایشان رفتی به دین مقدس اسلام مشرف می گردی.. 🌼من گفتم: چشم قربان آن حضرت از من خداحافظی کرد و رفت. من از خواب بیدار شدم و شبانه به طرف حضرت عبدالعظيم حرکت کردم. در بین راه آقایی را دیدم که با من تشریف می آورند وبدون آنکه چیزی از ایشان سوال کنم، مرا راهنمایی کردند و به اینجا آوردند ومن مسلمان شدم. وقتی ما از مرحوم آقای حاج شیخ محمد تقی بافقی سوال کردیم که شما چگونه او را می شناختیدو می دانستید که او آمده است که مسلمان بشود؟ فرمود :آن کسی که او را به اینجا راهنمایی کرد(یعنی حضرت حجة ابن الحسن علیه السلام) به من هم فرمودند: که او می آید و چه نام دارد وچه می خواهد. 📗برگرفته از کتاب ملاقات با امام زمان علیه السلام @bachehaeyaseman
☁️🌞☁️ ۶ ⚫️وقایع روز ششم محرم سال 61هجری ♨️در این روز عبیداللّه بن زیاد نامه ای برای عمر بن سعد فرستاد كه: من از نظر نیروی نظامی اعم از سواره و پیاده تو را تجهیز كرده ام. توجه داشته باش كه هر روز و هر شب گزارش كار تو را برای من ميفرستند. 🌹در این روز "حبیب بن مظاهر اسدی" به امام حسین علیه السلام عرض كرد: 🌼 یابن رسول اللّه! در این نزدیكی طائفه ای از بنی اسد سكونت دارند كه اگر اجازه دهی من به نزد آنها بروم و آنها را به سوی شما دعوت نمایم. 🌺امام علیه السلام اجازه دادند و حبیب بن مظاهر شبانگاه بیرون آمد و نزد آنها رفت و به آنان گفت: بهترین ارمغان را برایتان آورده ام، شما را به یاری پسر رسول خدا دعوت ميكنم. ✨او یارانی دارد كه هر یك از آنها بهتر از هزار مرد جنگی است و هرگز او را تنها نخواهند گذاشت و به دشمن تسلیم نخواهند نمود. 🔥 عمر بن سعد او را با لشكری انبوه محاصره كرده است، چون شما قوم و عشیره من هستید، شما را به این راه خیر دعوت مينمایم... . ♻️در این هنگام مردی از بني اسد كه او را "عبداللّه بن بشیر" مي نامیدند برخاست و گفت: من اولین كسی هستم كه این دعوت را اجابت ميكنم. 💠سپس مردان قبیله كه تعدادشان به 90 نفر ميرسید برخاستند و برای یاری امام حسین علیه السلام حركت كردند. 🔻 در این میان مردی مخفیانه عمر بن سعد را آگاه كرد و او مردی بنام "ازْرَق" را با 400 سوار به سویشان فرستاد. آنان در میان راه با یكدیگر درگیر شدند، در حالی كه فاصله چندانی با امام حسین علیه السلام نداشتند. 🔰هنگامی كه یاران بني اسد دانستند تاب مقاومت ندارند، در تاریكی شب پراكنده شدند و به قبیله خود بازگشتند و شبانه از محل خود كوچ كردند كه مبادا عمر بن سعد بر آنان بتازد. 🌷حبیب بن مظاهر به خدمت امام علیه السلام آمد و جریان را بازگو كرد. امام علیه السلام فرمودند: لاحَوْلَ وَلا قُوَّةَ اِلاّ بِاللّهِ.. 📙بحارالانوار،ج44،ص386 📔 در کربلا چه گذشت،تالیف شیخ عباس قمی @bachehaeyaseman
☁️🌞☁️ 🔴عاقبت توهین به علیه السلام! ✳️موسی به عبدالعزیز می گفت: مشهورترین و داناترین پزشک شهر بغداد در زمان حکومت هارون الرشید دکتری مسیحی به نام "یوحنا"بود، 🍃 او پزشک مخصوص هارون بود و هرگاه خلیفه بیمار می شد، او درمان می کرد. ✳️روزی یوحنا به نزد من آمد و گفت: تو را به حق پیامبرت و دینت قسم می دهم، بگو این کیست که قبرش در کربلا قرار دارد و مردم به زیارتش می روند؟ 💠گفتم: او نوه پیامبر ما، امام حسین علیه السلام است. اما تو به من بگو چرا این سؤال را کردی و منظورت چه بود؟ 🔆طبیب مسیحی گفت: مدتی قبل، شاپور خادم خلیفه مرا به نزد خود طلبید. چون به نزدش رفتم مرا برداشت و به خانه موسی بن عیسی که از خویشان خلیفه بود، برد. 🔴او حاکم شهری بود و به دستور خلیفه به بغداد آمد. او را دیدم که بیهوش بر رختخوابش افتاده است. ☑️در پیش او طشتی بود که تمام احشاء و امعاء و محتویات شکمش در آن ریخته بود. 🔻شاپور از خدمتکار موسی پرسید: چگونه این بلا بر سرش آمد؟ 🔹خدمتکار جواب داد: یک ساعت قبل، امیر در نهایت سلامتی و خوشی بود و با ندیمان و دوستان خود صحبت می کرد. شخصی از بنی هاشم نیز در مجلس حاضر بود. ♦️او گفت: من بیماری شدیدی داشتم و هر کار کردم، بیماری ام بهبود نیافت. تا اینکه شخصی به من گفت: اگر از تربت امام حسین استفاده کنی شفا می یابی. من نیز چنین کردم و عافیت یافتم. ⚡️موسی به مرد هاشمی گفت: آیا از آن تربت هنوز چیزی نزد تو باقی مانده است؟ مرد هاشمی گفت: آری. پس از آن کسی را فرستاد تا آن تربت را آورد. 🔥موسی (از روی تمسخر و بی احترامی) تربت را گرفت و روی آن نشست،مدتی نگذشت که ناگهان موسی فریاد کشید: سوختم! سوختم! طشت بیاورید! ⚡️ ما برایش طشت آوردیم. او به قدری استفراغ کرد که تمام احشای بدنش بیرون ریخت پس از آن ندیمان به خانه هایشان باز گشتند و مجلس شادی مبدل به عزا شد. 🍀طبیب مسیحی ادامه داد: شاپور به من گفت، بیا او را معاینه کن، شاید بتوانی درمانش کنی، من چراغی طلبیدم و با دقت به محتویات طشت نگاه کردم. ‼️ دیدم جگر و دل و تمام احشای امیر در طشت افتاده است. با تعجب گفتم: هیچ کس نمی تواند او را معالجه کند مگر حضرت عیسی مسیح که مرده را زنده می کرد. 🚫سرانجام به هنگام سحر، امیر به جهنم واصل شد. 🔆یوحنا با اینکه مسیحی بود، مدتها به کربلا می رفت و قبر حضرت سیدالشهداء علیه السلام را زیارت می کرد. بعد از مدتی، از عقیده خود برگشت و مسلمانی نیکوکار و پرهیزکار گردید. 📕گناهان کبیره ج۲ص ۵۳۳ @bachehaeyaseman
☁️🌞☁️ ⚫️آیا تمام واقعه عاشورا به ما رسیده است؟ 🔰در محضر بزرگان: 🔴اکثر واقعه عاشورا و مقاتل را دشمنان اهل‌بیت نقل کرده اند و آنها نیز پایین ترین مراتب آن حادثه را می‌توانند بیان کنند. ✳️راز آن این است که اگر قرار بود واقعه عاشورا را، همانطور که اتفاق افتاده، از زبان معصوم برای ما نقل می‌کردند، عمر شیعه کوتاه می‌شد... ✨از آیت الله بهجت ره نقل شده است که فرمودند: اصل واقعه عاشورا چندبرابر بیشتر از چیزی هست که به ما رسیده است... 🌸 حضرت بقیة الله هرروز کربلا را می‌بیند و چه وسعتی دارد جان ایشان‌‌... قلب ایشان در فشار است که کل ماسوی الله عزادارند... 🍃عاشورا روزی است که همه مخلوقات در همه‌ی مراتب وجودیشان بر اباعبدالله گریه کرده‌اند... 🌟حضرت اباعبدالله الحسین، پنجمین نفر اصحاب کساء است. اگر دقت کنید عدد پنج در نوشتار به شکل دایره است(٥) 💐آن چهار نفر دیگر نیز خامس بودند که آنها را شهید کردند و امام حسین علیه‌السلام فقط باقی مانده بود(نقطه اتصال عدد پنج رو دقت کنید). 🌸که دایره‌ی نظام هستی به واسطه او متصل شده بود و چون او را شهید کردند نظام هستی از هم گسست، لذا کل هستی در عزای او مغموم است... @bachehaeyaseman
☁️🌞☁️ | ؟ [ڪمی تفڪر و تامل لطفا] اگر آقا اباالفضل العباس علیه السلام از ما سوال ڪنند: ۞⇦من برای یاری ڪردن امامم از آب گذشتم، دستهایم را دادم، چشمم را دادم، تیر را با چشمم خریدم، تیرها را با جان و دل قبول ڪردم، ولی دست از یاری امام زمانم برنداشتم، شما برای امام زمان تان چه ڪرده اید؟ ⇠چہ جـوابی داریم بدهیم؟ آیا به خاطر امام زمان‌مان از یڪ گناه گذشته‌ایم؟(❗️) ۞⇦بیایید انتخاب ڪنیم حداقل یڪی از گناهان زیر را از این به بعد به خاطر حضرت ولی عصر ؏ـج انجام ندهیم: ●غیبت ●مسخره ڪردن ●دروغ ●نگاه ڪردن به محتوای مبتذل ●رعایت نڪردن حجاب مناسب ●گذاشتن عڪس بی حجاب خود یا دیگران در صفحات اجتماعی ●گفتن، خندیدن و شوخی بی دلیل با نامحرم ●بد اخلاقی و عصبانیت ●سر یڪدیگر ڪلاه گذاشتن ●ڪم ڪاری یا ڪم فروشی در شغل خود ●و.......... اینها تنها نمونه ای از چند عادت ناپسند است.... 👌 قطعاً هر ڪس اگر واقعاً دوست داشته باشد قدمی برای نشاندن لبخند بر لبان حضرت مهدی ارواحنا فداه بردارد، با دقـ🔎ـت در اعمال و رفتار خودش می تواند چندین مورد بیابد ڪه با اصلاح آنها می تواند به ایشان نزدیڪ تر گردد و محبت ایشان را بیشتر جلب نماید. 👌🌸 @bachehaeyaseman
☁️🌞☁️ ⚡️ـــر 🔹خوبه قبل از انجام هر کار منتظر گرفتن 👍🏻 از خدا باشیم.. 👈🏻چون اگر زندگی مون بر محور خدا بچرخه ، به کمال معنوی میرسیم . . . 👌🏻پس توی زندگی دنبال "خرسندی خدا " باشیم نه مردم..❌ @bachehaeyaseman
#تلنگر آهـای شمایی ڪہ #پروفایلت مذهبیہ . . . اگہ امــام زمان الان ظهور ڪنہ ؛ حــاضری گوشیت رو بــدون معـــــطلی بدی دستش (⁉️) یا شما هم با دل دل ڪردنت دل امام زمانتو خون میڪنی ؟
☁️🌞☁️ 🌸بسم الله الرحمن الرحیم🌸 🔰ذکر روز دوشنبه (صدمرتبه) 🔆یا قاضی الحاجات🔆 ❣ای برآورنده ی حاجت ها❣ @bachehaeyaseman
‌ ☁️🌞☁️ 🌼اولین سلام صبحگاهی تقدیم به ساحت قدسی قطب عالم امکان، حضرت صاحب الزمان عج‌و‌باب‌الحوائج🌼 🍃🌸السَّلامُ علیکَ یا بقیَّةَ اللهِ یا اباصالحَ المهدی یا خلیفةَالرَّحمنُ و یا شریکَ القران ایُّها الاِمامَ الاِنسُ و الجّانّ سیِّدی و مَولایْ الاَمان الاَمان🌸🍃 🍃🌺اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ [اَبَداً] ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ.🌺🍃 اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْن وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْن بِسمِ اللّٰہِ الرَّحمٰن الرَّحیم اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَولِیاءَ اللہ وَ اَحِبّائَہُ اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَصفِیَآءَ اللہ و َاَوِدّآئَہُ اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصَارَ دینِ اللہِ اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللہِ اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبـے مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِےّ الوَلِےّ النّاصِحِ اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبـے عَبدِ اللہِ، بِاَبـے اَنتُم وَ اُمّے طِبتُم وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم، وَ فُزتُم فَوزًا عَظیمًا فَیا لَیتَنے کُنتُ مَعَڪُم فَاَفُوزَ مَعَڪُم... ✨ نشر پیام صدقه جاریه است ✨ 🌺کانال بچه های آسمان🌺👇👇👇 @bachehaeyaseman
☁️🌞☁️ 🍃تشرف شیخ مجتبی قزوینی خدمت آقا امام زمان عج ❣ 🌟شیخ مجتبی قزوینی شاگرد میرزا مهدی اصفهانی بود ایشان فردی بود که خودش را دائم الجوع نگه می داشت 1⃣از ویژگی ها و ریاضت های اواین بود که همیشه گرسنه بود( البته گرسنگی منظور ضعف نیست) منظور سیر کامل نمی خورد . 2⃣دومین ویژگی اش این بود که دائم الذکر بود یعنی همیشه ذکر خدا را به زبان داشت چه در قلب خودش و چه در زبانش 3⃣ دائم التعقل و دائم التفکر بود؛به قیامت و به امام زمان (ع)فکر می کرد . 🌤ما هم به این فکر کنیم چه کاری انجام بدهیم که به امام زمام (ع) نزدیک تر بشویم.!؟ فکرکردن به سمت گناه انسان را به سمت گناه می کشاند، از آن طرف هم داریم که فکر کردن به سمت ثواب انسان را به سمت خیر می کشاند، همین قدرکه انسان به فکر قیامت باشد کم کم لذت گناه کنارمی رود. 🍀روایت داریم که تفکر کردن بهتراز 70سال عبادت است ازحضرت رسول (ع)." آن فکری که انسان رابه خدا نزدیک کند، (نه فکری که برای مشکلات زندگی باشد ) به این فکر کنیم کارهایی که انجام می دهیم این کار مورد رضای امام زمان(ع) هست یا نه ؟و با این کارهای ما خوشحال می شوند یا ناراحت !؟ 🌟ایشان تشرفی هم داشتند ؛ این بود که شبی بسیار بسیار گرسنه بود و گرسنگی فشار آورده بود، به خانه می رود ،مادرش این حالت را که می بیند ناراحت می شود ،سفره نان را می آورد و می گوید فرزندم ناراحت نباش یک مقداری نان خشک برای خوردن داریم تا گرسنه نمانیم درهمین هنگام درخانه به صدا درآمد مادرش می رود و در را باز می کند ، فردی بود که چهره اش مشخص نبود به مادرش یک کیسه پولی می دهد و می گوید به مجتبی بگو که "آقا مجتبی شما مورد نظر و توجه ما هستی و از نظر ما دورنیستی" ✨مادرش آمد و این قضیه را تعریف کرد و شیخ مجتبی خیلی ناراحت شد که چرا خودش نرفت و در را باز نکرد که جمال زیبای امام زمان(ع)را ببیند 🌺ناراحت شد چله ای گرفت، ریاضتی کشید تا به محضر امام زمان (ع) برسد بالاخره در عالم خواب دید که یک کاغذی را به او دادند ،که دراطراف آن کاغذ آیاتی از قرآن بودو دروسطش" بسم الله الرحمن الرحیم "نوشته بود و در آخر کاغذ هم نوشته بود اربعین. ✨🔅این خواب را به استادش، میرزا مهدی اصفهانی تعریف می کند میرزامهدی می گوید: قرآن و بسم الله حقایقی از بطن قرآن است که ان شاالله به تو می رسد اما اربعین هم نشان ازاین دارد که تو 40 روز دیگر محضر امام زمان (ع) می رسی. 🍃✨شیخ مجتبی قزوینی دوباره دراین 40 روز تزکیه نفس می کرد تهذیب نفس داشت تا محضر امام زمان(ع) برسد ؛گفت یک بارکه بی اختیار ازخانه بیرون آمدم به سمت حرم آقا علی بن موسی الرضا (ع) بروم وارد صحن که شدم دیدم امام زمان (ع)گوشه ای ایستاده و من را نگاه می کند. رفتم سمت آقا امام زمان (عج)و ایشان من را در اغوش گرفت. 🍃🌸ازاین بزرگوارهم توصیه هایی برای سیر وسلوک مهدوی گفته شده است ازایشان پرسیدن آیا راهی برای دیدار با امام زمان (ع) وجود دارد که ایشان دو راه را پیشنهاد کردند . 1⃣.ایشان می گوید هر چه برای حضرت می گویید راست بگویید یعنی چه؟یعنی، وقتی می گویید که آقا من حاضر هستم جان و مالم را برای شما فدا کنم این حرف ما راست و واقعی باشد 2⃣.ازحریم حضرت دفاع کنیم ،یعنی، من اطلاعات دینی و مهدوی یاد بگیرم و شبهه ای که علیه امام زمان (ع) است را بتوانیم جواب بدهیم. امام زمان (ع) هرکس راکه درمسیرش قدم بردارد و ازایشان دفاع کند کمکش می کنند. 🔹مجتبی قزوینی می گفت الان وظیفه ما این است که نام امام زمان (ع) را زنده کنیم و حضرت را از غربت دربیاوریم درعصر حاضربرای زنده نگه داشتن نام امام زمان (ع) باید ورد زبانمان باشد خود. 👈شیخ مجتبی قزوینی وقتی بلند می شد می گفت یا "ولی عصر(ع)" می نشست می گفت "یاولی عصر(ع)" ذکرش همه چیزش بود" یاولی عصر(ع)." 💽برگرفته از فایل سلوک مهدوی شماره 2 🎤استاد عبادی 🌤 أللَّھُمَ عـجِـلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🌤 @bachehaeyaseman
#پروفایل_محرم کاش می دانستیم کدام هیئت طعم اشکی از شما را در میان سینه دارد 🔅یا حجة ابن الحسن العسکری🔅 #سلام_آقای_داغدارم @bachehaeyaseman
☁️🌞☁️ ۷ ⚫️وقایع روز هفتم ماه محرم سال 61 ♨️ در روز هفتم محرم عبید اللّه بن زیاد ضمن نامه ای به عمر بن سعد از وی خواست تا با سپاهیان خود بین امام حسین علیه السلام و یاران، و آب فرات فاصله ایجاد كرده و اجازه نوشیدن آب به آنها ندهد. 🔰عمر بن سعد نیز بدون فاصله "عمرو بن حجاج" را با 500 سوار در كنار شریعه فرات مستقر كرد و مانع دسترسی امام حسین علیه السلام و یارانش به آب شدند. 🌀در این روز مردی به نام "عبداللّه بن حصین ازدی" ـ كه از قبیله "بجیله" بود ـ فریاد برآورد: ای حسین! این آب را دیگر بسان رنگ آسمانی نخواهی دید! به خدا سوگند كه قطرهای از آن را نخواهی آشامید، تا از عطش جان دهی! 🌹امام علیه السلام فرمودند: خدایا! او را از تشنگی بكش و هرگز او را مشمول رحمت خود قرار نده. 🔶حمید بن مسلم (خبرنگار کربلا) ميگوید: به خدا سوگند كه پس از این گفتگو به دیدار او رفتم در حالی كه بیمار بود. ♦️ قسم به آن خدایی كه جز او پروردگاری نیست، دیدم كه عبداللّه بن حصین آنقدر آب ميآشامید تا شكمش بالا ميآمد و آن را بالا ميآورد و باز فریاد ميزد: العطش! باز آب ميخورد، ولی سیراب نميشد. چنین بود تا به هلاكت 🔥رسید. ✍ادامه دارد... 📘الانساب الاشراف،ج3،ص180 📙ارشاد شیخ مفید،ج2،ص86 @bachehaeyaseman