تموم میشه، می‌رسیم، می‌بینیم؛ ولی رد بعضی روزا تو وجودمون می‌مونه . @badeto

شاید عشق همین باشد که من دلتنگ وار تنها به دوست داشتنت اکتفا کنم . @badeto

سلام بر قلبی که بسیار درد می‌کشد و به وسعت دنیا می‌گرید اما کسی وجودش را حس نمی‌کند . @badeto

واقعیتِ تلخ اینه که اونی که برایِ تو بودم، برای هیچکس نبودم . @badeto

رو سیاهم می‌کند ،هرکس که می پرسد زمن آن که از جان دوست تر می‌داشتی حالا کجاست...؟ @badeto

من... بلوطی پیر بودم پای یک کوه بلند نیمم آتش سوخت، نیم دیگرم را باد برد .. @badeto

خدا کند که دل از جمع هیچ ها بکنیم و عشق در نفسِ یک نفر خلاصه شود اميد_صباغ_نو @badeto

مرا در کودکی شوق دگر بود خیالم از این حوادث بی خبر بود:) @badeto

حسی که گفتم شاید با کمی قدم زدن ، بگذرد، مرا وسط خیابان به گریه انداخت.. @badeto

آرام باش ماهِ من درست می‌ شود نه هیچ شبی و نه هیچ زمستانی دائمی نیست... @badeto

ما که دل کندیم از او دیگر چه فرقی میکند با سگان زرد باشد یا شغالان سیاه... @badeto

“آنکه برگشت و جفا کرد و به هیچم بفروخت به همه عالمش از من نتوانند خرید”. @badeto

شده آیا؟ شبی تا خود صبح فکر کنی؟ من پر از فکر تو ام هرشب خود را تا صبح @badeto

بی تو این دیده کجا میل به دیدن دارد قصه‌یِ عشق مگر بی تو شنیدن دارد #شهریار 🪴 @badeto

تار و پودم تو بگو با دل تنها چه کنم…؟! _شهریار @badeto

سخت است بخندی دلت غم زده باشد... هر گوشه ای از پیرهنت نم زده باشد... سخت است به اجبار به جمعی بنشینی‌... وقتی دلت از عالم و آدم زده باشد...🙂🖤‌ @badeto

گفتمش با من بمان و گفت : هستم غم مخور! بی وفایان وعده های پوچ راحت میدهند‌* @badeto

- غبارِ غم برود حال خوش شود! #حافظ @badeto

قصد رفتن کرده اما شک ندارم با خودش ساکنان شهــــر ما را هم مهاجر می‌کند... #طلا_کاظمی @badeto

من به شوق دیدنش تا صبح بیدارم ولی او برای دیگری صبحانه حاضر می‌کند... #طلا_کاظمی @badeto

محبوبم! کجای جهانی؟ دیر نکرده‌ای، می‌آیی. من به همه گفته‌ام یار ما فراموشکار نیست؛ می‌آید. تُک پایی هم که شده می‌‌آید و مرا آباد می‌کند. کجایی؟ انتظار تو را کجای جهان می‌توان کشید؟ من انتظار تو را در دلم لاک و مهر کرده‌ا‌م. یعنی که این دل به دیگری میل ندارد. خواستی مرا صدا کنی با همان اسم قدیمی صدا بزن... @badeto

هر شب قبل از خواب، بى آنكه با خبر باشى جولان ميدهى در خيالم... گاه با لبخندى گوشه ى لب گاه با اشكى سرازير از گونه به هر جان كندنى شده، خودت را نه خيالت را حبس ميكنم در خوابم! @badeto