هر یک از دایره جمع به راهی رفتند
ما بماندیم و خیالِ تو به یک جای مقیم..
@badeto
آن طبیبی که مرا دید در گوشم گفت :
درد تو دوری یار است به آن عادت کن
@badeto
من حسادت میکنم حتی ب تنها بودنت
من ب فرد روبرویی لحظه خندیدنت
@badeto
آمدم سمتش رَوم با شوق اما ناگهان ،
برقِ یک حلقه در انگشتش مرا یک آن گرفت
@badeto
به قول شاملو :هر چه بیشتر کنارم هستی ؛
احتیاجم به بودنت بیشتر میشود !'❤️
@badeto
من فقط کمی خسته بودم،
همین!
اگر کمی مدارا می کردی
کار به دل بریدن نمیکشید ...
@badeto
در خیالم آمدی محکم بغل کردم تو را
بیوفا این آمدن در عالم رویا چرا؟
@badeto
درسته "بودنت" تو زندگیم تموم شده،
ولی با غم اینکه "دوست داشتنت" تو زندگیم
هنوز تموم نشده چیکار کنم؟:))
@badeto
صد بار گفتم میروم یک بار نشنیدم بمان
یکبار گفتی میروی صد قفل کردم خانه را
@badeto
تو آسان دل بریدی از من و من سخت دل کندم
مقصر هرکس بوده من، شما، یا بخت، دل کندم..
@badeto
دو چشمون سیه پوشت نه تنها غارت جان کرد
که بعد از دیدنت در من نمانده دین و ایمانی
@badeto
حالا که دگر نیست هوای تو به خانه
این کلبه ی ویرانه سزاوار کُلنگ است...
#الهام_هاشمی
@badeto
از گِلی دیگر مرا شاید پدید آوردهاند
در کنار دیگران احساس غربت میکنم
@badeto
خسته ام، نیست کسی حال مرا درک کند
کاش این روح شبی جسم مرا ترک کند..
@badeto
لبخند تو جا مانده در این چشم پر از اشک
گاهی سببِ ذوق و گهی، مــایه ی دردی....؛
@badeto
یه مصرع از صائب تبریزی هستش،
که گاهی سوال منم هست:
«ما درین غمکده یارب به چه کار آمدهایم؟»
@badeto
مثل شربت های تلخ کودکی هایم شدی
ناگوارایی ولی من را مداوا میکنی
@badeto
در غلغلهی جمعی و تنها شدهای باز
آنقدر که در پیرهنت نیز غریبی ... :)
@badeto