_ماندنیرا ول کنیپیشِ تومیماندولی،
_رفتنی باوصله و زنجیر آخر میرود!
🌒| سارایوسفی
_فرصتِ عشق مهم نیست اگر کم باشد
_لیک حوای کسی باش که آدم باشد...
🌒| جلالپرآذر
_من ازخاطرنخواهمبردرنگچشمهایت را ...
_عسلفاسدنخواهد شداگرصدسالهمباشد
🌒| سعیدصاحبعلم
_زهوشیاران عالم هرکه را دیدم غمی دارد
_ دلا دیوانه شو دیوانگی هم عالمی دارد
🌒| بدریه
_مثلِ گُلهای ترک خوردهی کاشی شدهام،
_بعدِ تو پیر که نه، من متلاشی شدهام ..
🌒| مهدینظامآبادی
_خوشبهحالبوتهییاسیکهدرایوانتوست
_میتواندهرزمان دلتنگ شد؛ بویَت کند
🌒| علیرضابدیع
_دلگرمی تومیشود این شعرها... نخند!
_شایدشبی به آتش غم سوختی توهم
🌒| امیرحسینپورعزیز
_حال و روزحیرتانگیزیست بودن پیش تو
_گریهام میگیرد از زیباییِ خندیدنت
🌒| حامدیعقوبی
_عشق یعنی در میان صدهزاران مثنوی ...
_بوییک تکبیت ناگهمست و مدهوشت کند
🌒| فاضلنظری
_حالِ مراهرکس که میپرسد بگوخوب است
_اشکش روان،اندوه جاری،زخمها کاریست
🌒| حسین دهلوی
🪴کانال ناشناس و هم دریایید که خودش یه کانال شعری شده😅
https://eitaa.com/zarabaneh_badreih
کپیازاسمکانال؟راضینیستمحلالتوننمیکنم❤️🩹
بدریه ای های عزیز لازم دونستم یک نکته کوچیک رو خدمتتون بگم🤏
این کانال رومندلی زدم🌱
دلم میخواد عضو های کانال هم واقعا حضورشون دلی باشه و خدایی نکرده هیچ کس با اجبار در اینجا عضو نباشه🍂
من این شعر ها رو با دل و جان میفرستم و امیدوارم به دل و جان شما هم بنشینه❤️🔥✨
چوناینکانالقلبیههیچوقتیادتوننره🙃
💖|●قلببدریهباعضواشمیتپه
یهکارینکنیدقلبمونوایسه🥲❤️🔥
کپیازشعرا؟وخدافورواردراآفریدجانم🙃
_نه از خندیدنم خندان، نه از رنجیدنم غمگین
_مرا نادیده میگیرد، چه دردی بیشتر از این؟
🌒| مجیدترکابادی
_بامن که به چشم تو گرفتارم و محتاج
_حرفی بزن ای قلب مرا برده به تاراج
🌒| فاضل نظری
_بر جمالت همچنان من عاشقِ زارم هنوز
_نالهای کز سوز عشقت داشتم دارم هنوز
🌒| امیرخسرودهلوی
_
آخرین مرتبهی عشق اگر سوختن است_پس چرا صبر؟ بسوزانم و خاکستر کن 🌒| محمد عزیزی
_صبر پرید از دلم، عقل گریخت از سَرَم
_تا به کجا کشد مرا مستی بی اَمانِ تو...
🌒| مولانا
_دیدی که یار چون ز دل ما خبر نداشت
_ما را شکار کرد و بیفکند و برنداشت؟
🌒| خاقانی
_دردم آمد سوختم اما نگفتم که بمان
_من تو را با زور نه، بادل فقط میخواستم!
🌒| بدریه
🪴| #ارسالی_شما✨
_
عشق اقیانوس آرامی که میگفتی نبود_قایقم را در مسیر آبشار انداختی ... 🌒|سجادسامانی
_من گرفتار و تو در بند رضای دگران
_من ز درد تو هلاک و تو دوای دگران
🌒| هلالی جغتایی