دقیقا به خاطر دارم در عملیات خیبر، بنده در یک بررسی سطحی متوجه شدم که حدود ۱۰ نفر از فرماندهان گردان های ما شهید شده اند اما قدرت سازماندهی و شناخت این بزرگوار به قدری بالا بود که در حین عملیات و بعد از آن لشکر را کاملاً ترمیم و بازسازی کرد(۴)
علت اصلی موفقیت او در سازمان دهی مطلوب یگان شناخت عمیق ایشان نسبت به نحوه عملکرد و کیفیت نیروهایش بود هیچ نیرویی را بلااستفاده فرض نمی کرد و سعی داشت که به موقع قابلیتهای آن را شناسایی و مورد استفاده قرار دهد .
توجه کنید:
.....بینش عمیقی نسبت به تک تک نیروها داشت . با یکی دو برخورد میفهمید فلانی رو مناسب چه کاری می باشد گاه نیروی خاصی را بر می گزید همه جا با خودش همراه می کرد آن وقت بعد از چند روز می دیدی که حکمی برایش زده و به عنوان مسئول فلان واحد معرفی کرده است.
یعنی در این مدت روی او مطالعه می کرد و او را مورد ارزیابی قرار میداد و کاملاً به نقاط قوت و ضعفش آگاه می شد.(۵)
و این نکتهای است که امروزه در دانش مدیریت تحت عنوان شایسته سالاری مطرح است .
در واقع ایشان همیشه سعی داشت بین نوع تکلیف و شغل و توانایی ها و ویژگیهای شخصیتی نیرو تطبیق لازم ایجاد کند.
جانشین ایشان در دوران دفاع مقدس میگوید:
قبل از انتخاب بنده به عنوان جانشین تیپ قبل از عملیات محرم مأموریت شناسایی منطقه عملیات را به بنده واگذار کرد که همراه برادران اطلاعات به آنجا بروم،
من این ماموریت را انجام داده و گزارش شناسایی را به اطلاع ایشان رساندم چند ماه بعد که با ایشان بیشتر معنوسشدم و از نزدیک با روحیاتش آشنا شدن یک روز گفت آن موقع که شما را برای شناسایی عملیات محرم فرستادم نوع برخورد و عملکرد شما در تصمیم گیری برای انتخاب جانشین تیپ بسیار موثر بود ! یعنی اگر من از این شناسایی سربلند و موفق بیرون نمی آمدم ،شاید در تصمیم ایشان تاثیر می گذاشت.
او فرمانده ای مسلط در زمینه های مختلف اطلاعاتی، عملیاتی، پشتیبانی و.... خصوصا استفاده صحیح از توان نیروهای انسانی بود.
لذا در اوایل سال ۶۳ به مجموعه مدیران ارزشیابی لشکر در پایان گردهم آیی خود، جهت کسب رهنمود به حضور ایشان
می رسند به مدت یک ساعت و نیم تدابیر خود را در زمینه های شناسایی به کارگیری و پرورش نیروی انسانی مطلوب برای مدیریت آینده در لشکر ارائه می نماید.
از جمله توصیه های موکده شهید مهدی زینالدین که ایشان در حضور نیروهای ارزیاب در مناطق بحرانی و در کوران حوادث در کنار نیروهای رزمنده،
مدیران سطوح- مختلف عملیاتی میانی و عالی و مشاهده عملکرد آنان از نزدیک و جمع بندی عملکرد آنان برای استفاده از توان آنها در سازماندهی لشکر می باشد.
لذا ایشان از جمله فرماندهانی بوده اند که از همان شروع مسئولیت به بحث سازماندهی و مولفه های کاربردی آن با شرایط مربوطه اقتضای ماموریت، توان و جغرافیا و.... پرداخته و برای جایگزینی مدیران در مشاغل حساس و عملیاتی نیز عنایت ویژهای داشته که می تواند الگویی برای مدیران حال و آینده باشد.
فرماندهان ارشد سپاه در خصوص این قابلیت چنین می گویند ،اولین مسئولیت مستقیمی که به ایشان دادیم فرماندهی تیپ مستقل ۱۷ قم بود که بعداً به لشکر ۱۷ تبدیل شد. می توانم به جرأت بگویم از زمانی که شهید زین الدین فرماندهی این تیپ را عهده دار شد ما شاهد سازمان یافتن و تشکیل این لشکر بودیم .
چرا که ایشان از این کادر مومن و مخلص برخوردار بود ایشان افراد فرماندهان گردان ها و مسئولین مختلف لشکر را به راحتی انتخاب نمی کرد ایشان انسان بسیار دقیق و متعصبی بود و تا اطمینان نداشت که شایستگی و لیاقت هم در بعد ایمان و اعتقاد عاشقانه و هم در بعد داشتن توانایی مسئولیت - عاقلانه- در شخص وجود دارد یا نه به کسی مسئولیت واگذار نمی کرد.
ایشان اعتقاد داشت آن فرمانده گردانی که جان ۳۰۰ نفر سپاهی و بسیجی را به وی میدهند باید این توانایی را داشته باشد که این گردان را چگونه در عملیات شرکت دهد که بیشترین پیروزی را به دست آورده و کمترین شهید را بدهد ایشان در انتخاب مسئولین لشکر عنایت و دقت بسیار داشت و جوانب مختلف کار را می سنجید(۶)
چه زیبا این شهید بزرگوار به رهنمودهای کاربردی حضرت علی علیه السلام به مالک اشتر عمل نموده است.
.....هر آنگاه که نیروی خویش را بسیج فرمایی و طبق قانون لشکری به گردان های متعدد و هنگ های منظم تقسیم شان کنی، بیهوش باش که در انتخاب افسران و سران سپاه به اشتباه و غلط نروی، افسر باید به عظمت روح و شجاعت قلب سرآمد همه سپاه بوده نقشه های جنگ را آنچنان تنظیم نماید که پیروزی خیس و حفاظت خون سربازان را حتی المقدور ضمانت کند.(۷)