یه سری آهنگارو انقد گوشمیدم که خوانندهش میگه تروخدا دیگه گوشم نده حالم از خودم بهمخورد
هدایت شده از نیمه شب..
من دستهام بیشتر از چهرم احساساتم رو میرسونن...
طوری که خودم هم ناخودآگاه متوجه اش نمیشم...
من همون روزا رو میخوام که از ترس اینکه سردم نشه کاپشن خودتو درمیاوردی میگفتی تو بگیر سردم نیست
همون روزایی که باهم دوتایی همه رو آسی کرده بودیم
همون روزایی که کمتر غذا میخوری که به من بیشتر برسه
همون روزایی که نمیزاشتی کسی نگاه چپ بهم بکنه
همون روزایی که…بگذریم(:
دلم خیلی برای رفیقام تنگ شده…
کاش بتونم بغلاتون رو ذخیره کنم واسه روزایی که تنهام :))
داوش فندک داری؟
دلم خیلی برای رفیقام تنگ شده… کاش بتونم بغلاتون رو ذخیره کنم واسه روزایی که تنهام :))
تنها کسایی که از حالت تایپ کردنم میفهمن چه مرگمه