eitaa logo
شاهد|مصطفی باقرزاده‌
1.6هزار دنبال‌کننده
124 عکس
268 ویدیو
3 فایل
ما تا آخرین نفر و تا آخرین منزل و تا آخرین قطره خون، برای اعتلای کلمه الله ایستاده ایم. حضرت روح الله الموسوى الخمينى
مشاهده در ایتا
دانلود
اُمّید ما به شبِ اولِ محرم توست... بفرمایید روضه..
وقتی از خون ترسیدیم، از آبرو ترسیدیم...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
میگفت؛ از بین ۱۸ منصب، مسئول پوشش و تدارکات کاروان حضرت اباعبدالله با حضرت قمر بنی هاشم، جُبّه داری بود. پس اگه نیک بنگری مسئول سیاه پوشان محرم نیز عباس‌بن علی ست. محرم مشکی میخوای بپوشی بهش توسل کن تا واسطه باشه این پیرهن کفنت بشه. چرا که شاعر گفت؛ «بر من لباس نوکری ام را کفن کنید، نوکر بهشت هم برود باز نوکر است...»
بفرمایید روضه..
هوالحی بفرمایید روضه..
هوالشهید بفرمایید روضه..
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
كربلا براى همه آنان كه «نتوانستن» يا «نمى شود» را فرياد مى زنند، اتمام حجت است... @sh_ahed_97
چه زود شد هشت شب... بفرمایید روضه!
طیف شناسی توجیه- توجيهات عقيدتى اعتقاد به «جبر و قضا و قدر» يكى از توجيهات عقيدتى است. وقتى به گناهكار میگویي: چرا گناه كردى؟ چرا آلوده به مسكرات شدى؟ در پاسخ مى گويد: شانس من اين بود، قضا و قدر من چنين بود، چه كنم پدران ما چنين كردند، ما هم چنين شديم، مقدر نبود من آدم نمازخوان باشم و امثال اين مطالب كه در گفتگوهای روزانه بعضى از مردم، بسيار شنيده مى شود كه با اينگونه گفتار ها ازانجام مسئوليت و وظيفه فرار مى كنند. خداوند میفرمايد: مشركان برا تبرئه خود چنين مى گويند: «لو شاء الله ما أشركنا و لا آباؤنا و لا حرمنا من شيى» " «اگر خدا مى خواست، نه ما مشرك مى شديم و نه پدران ما و نه چيزى را تحريم مى كرديم.» به اين ترتيب، گناه خود را به جبر، نسبت میدهند. نظير اين مطلب در آيات ٣ سوره نحل و ٢٠ سوره زخرف آمده است، كه مشركان قائل به جبر بودند و در پوشش جبر، به گناه خود ادامه میدادند؛ «و قالوا لو شاء الرحمن ما عبدناهم» " «آنان گفتند اگر خدا مى خواست، ما آنها (بتها) را پرستش نمى كرديم.» خداوند درباره ى پندار آنها مى گويد: «ان هم الا يخرصون» «آنها جز دروغ، چيزى نمى گويند....»
آخر با موضوع توجیه خواص...
شاهد|مصطفی باقرزاده‌
. . . شما خودتون ببینید کجایید؟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دستش نشست روی شانه‌ی مداح و صداش به زحمت شنیده‌شد «حاجی اجازه هست مام دو کلوم نوحه بخونیم؟» چند نگاه، به تفاوت‌های ظاهرش دوخته‌شد. سکوت، برای لحظاتی میان‌داری کرد. باز خودش بود که لب باز کرد «نگا به قیافه‌م نکن، مواد هر بلایی سرم آورده‌باشه امام‌حسینو ازم نگرفته!» میکروفون را که لمس کرد، دست‌ها همراه صداش به سینه کوفتند. همه‌چیز فراموش شد؛ همه‌چیز جز حسین. @bagherzadeh91
پا جا پای حُر؛ قسمت اول @bagherzadeh91